mansoore72
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
آخرین نیایش شهید چمران قبل از شهادت
سلام منصوره شما خوبی ؟
چه خبر؟
راستی تشکر بخاطر حضور در بحث تعامل دیدگاه سبزها و قطره ها.
امیدوارم در ادامه از اطلاعات شما بیشتر بهرمند شویم
علیک ابجی
خوبی؟
بد نیست میگذره!!
سلام ...
مرسی، شما خوبی؟
سلامتی، والا میخوانیم و میخوانیم و میخوانیم همچنان ... دی:
سلام
تا حدودی بله.....
به امید فردایی بهتر.....
تلقین........
دانلود کن......
التماس دعا
خوبی ابجی
سلام عزیز. مرسی من هم خوبم شکر خدا...
محتاجیم به دعا.
اتفاقا بعد از اون 12 رکعت نماز، ناخود آگاه توی لیست کسایی که داشتم دعاشون میکردم، گفتم:بچه های باشگاه ، بخصوص تاپیک موافقان ولایت....
sgسلالام ابجی گلم ممنون شما خوبی خوشی چشم حتما شما هم همین طور
بله....
آهای! پیداش کردم ها! بی خودی نگردی! برو به اون سوالم تو موافقان ولایت جواب بده. اگر شهیدی 112 شده بود، خودت درستش کن. شب به خیر.منم خل خوشحال شدم امشب کلی باهات حرفیدم عزیزم
مرسی بابت همه چی
شب خوبی داشته باشی
شب خوش گلم
باشه شما برو
نه مزاحم نمیشم
شب خو.ش
یاعلی
فک کنم این یه سال دیگه باید کمی اینجارو تعطیل کنی
خدایی خیلی حساسه
برو بخواب دیگه عزیزم...
شبت بخیر
[IMG]
[IMG]
[IMG][IMG]
[IMG]
[IMG]
[IMG]راستی بچه ها هیچ دقت کردید ما 4 تا (حسام ، منصوره ، فاطمه ، نسیم)داریم همش به همدیگه پیغام میدیم؟!
خیلی جالب شده
حسام و فاطمه درباره رمان و کتاب میحرفن...
حسام و منصوره درباره درس و دانشگاه ...
فاطمه و منصوره درباره باشگاه و فعالیت و این چیزا (البته اگه اشتباه نکنم !)...
نسیم و حسام ، نسیم و منصوره ، نسیم و فاطمه هم درباره مشکل نسیم طبق معمول!
من تنها کسی بودم که از اولم بخاطر جنگ نرم اومدم
اینجارو خیلی وقت بود رصد میکردم
اما نمیومدم
تا اینکه دیدم نه یه عده دارن پررو میشن
ابجی فاطمه زدن وسط خال: درست میگن
اونا میان به ریش ما میخندن
ولی چه کنیم
اگر نجنگیم همه چیزمون رو میبرن
شرمنده فوضولی کردما
تو کاربری ابجی فاطمه نوشته بودی تو سن خودت نیستی
اتفاقا یکی از بچه‌ها هم به من میگفت تو مطالبت تو سن خودت نیست
اینو تو گتمان میگفت چون اونجا مطالبی که خودم مینوشتم هم سبکش یه طور دیگه بود
بهش گفتم مریضی مزمن گرفتم از خودم بزرگترم
اصلا بدبختی من سر اون قضیه خصوصی اون شب هم همینه دیگه
وای چه گلای خوشگلی مرسی عزیزم
مثل خودت خوشبو و نازن
هههههههههه
آره همه اولش بخاطر کار درسی میان تو مهندسان ولی بعدش........
این عنوان کاربر فعال مهندسی عمرانو میبینی؟
مال اون موقع هاست که تو تالار عمران خیلی بچه اکتیوی بودم.
باورت میشه چندین وقته که سر نزدم به تالار؟
هیییییییییییییی روزگار............
همینه جنگ نرم دیگه!
ما رو از درس و زندگی می ندازن، خودشون میرن دنبال پیشرفت و به ریش ما هم می خندن!
بدبختی من رو اگه میدید این حرفو نمیزدی
استاده معروفه تو دانشگاه تا یه بار نندازدت بی‌خیال نمیشه
تو کلاسش جز من و دوستم همه افتاده بودن
عین چیز درس میداد
میگم تو یه جلسه صد صفحه درس داده
به قول یکی از بچه‌ها ببخشیدا خر رفتیم سر کلاس گاو برگشتیم
هچی نفهمیدم به خدا
اگه زن داداشم نبود کههیچ
دمش گرم کلی یادم داده
خیلی چیزی یاد گرفتم
خداکنه شرمنده‌اش نشم
چجوری پات به مهندسان باز شد؟
جدی؟
دمت گرم بابا...
آخه اون موقع که ما دبیرستانی بودیم اصلا تو این فازا نبودیم.
وقتی تو و رز سیاه رو می بینم کلی انرژی میگیرم.
خیلی دوست دارم منصوره جان....
ریاضی می خونی دیگه؟!
اگه خودت بودی میرفتی یانه؟
اونم بعد سه بار
به خدا دیگه طافت نداشتم
فق دعا کن واسم
دعاکن امتحانا رو خوب بدم
یک وضعی داره این ریاضیم
خدا استادش رو لعنت کنه
الله اکبر
به سلام منصوره ی گل
چطوری منصوره جان؟
منصوره یه سوال!
تو سوم دبیرستان بودی؟خودمم امیدوارم که به بهترین شکل تموم شه
بازم مرسی بخاطر دعای قشنگت عزیزم -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
