افرین خوب اراده ای داری من دارم منطقی می خونم می خوام اگه بشه با معماری هر دو این ترم بگیرم ترم قبلی اوایل ترم حذفش کردم با مدیر گروهم صحبت کنم ببینم میشه؟
واپسین غروب حیات
آخرین نفس هایش را
به جهان برزخ روانه می کرد
نمی دانست که هست یا نیست
زمان هشیاری
از آخر کار خویش ، گله داشت
صدای سوت قطار
در غار برزخ پیچید
در کوپه ی پر هیاهوی لحظات
به خواب رفته بود عمیق
ساعت هفت شب بود
به ایستگاهش رسید ، به گونه ای دیگر
پیاده شد
و در هتل همان جهان اطاقی گرفت
شماره ی اطاقش را وقتی خواهم دانست
که در همان ایستگاه آخر پیاده شوم ،
جوری دیگر
فقط
ساعتش را نمی دانم
شب فرو می افتد
و من تازه می شوم
از اشتیاق بارش شبنم
نیلوفرانه
به آسمان دهان باز می کنم
ای آفریننده ی شبنم و ابر
آیا تشنگی مرا پایان می دهی؟
تقدیر چیست؟
می خواهم از تو سرشار باشم
...
قربونت عزیزم,خوشحال می شم لیلا جان
وای از عکس قشنگتم ممنونم عزیزم
جون میده توش بدویی وقتی خسته شدی بایستی صورتتو ,رو به آسمون کنی,همین جور که نسیم آروم صورتتو نوازش می کنه چشاتو ببندی و غرق بشی تو زیبایی های خدا...