k.m.r.c
پسندها
1,307

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ممنون..
    آره موافقم با حرفات...
    رنگی نبوده اما واقعا آخرش سیاه میشه...:w05:
    از بس که باید حرص بخوری و بعد از کلی تلاش می بینی که هیچی نشدی ..هیچی...
    من خودم جز آدمهاییم که سعی می کنم در عین بدبختی مثبت فکر کنم...
    که اگر این دفعه نشد دفعه دیگه حتما میشه..خودمو به هر دری می زنم که چاره شو پیدا کنم...
    اما آخرش می فهمم حامد جان که چقدر بی نتیجه است تلاشم...
    آخرش برای چی ..برای کی...؟؟؟!!!
    سلام حامدی!
    خوبی عزیزم؟
    :w36:
    منم دلم واست تنگ شده بود! :heart:
    تو هم که دیگه کم میای ..!:w05:
    چه خبر حالا؟ اوضاع رو به راهه جناب مخترع؟!!! :tooth:
    حامد ...:cry:
    راستی می دونی ... نمی دونی ؟؟؟ خب نگاه که کردم تو هم بودی:redface: :w05:
    رفتم صفحه باران ........ خیلی قشنگ نوشتی .... همه مشکلات ما سر همین موضوعه ...
    :w05:
    خب ... اصلا اهل باز گو کردنشون نبودم ... نمیدونم چرا نوشتم
    میشه بگی عزیزم خودت چه طوری این کارو انجام دادی...؟؟؟
    بله همین طوره...آمار افسردگی و ناامیدی وحشناکه اما نه فقط توی ایران ...
    اما خوب حامد جان مقاومت وقتی معنا پیدا می کنه...که هدفت برات مشخص باشه و قابل دسترس...!!!!
    بخوام راستشو بگم...آره همین طوریه..
    منم استثناء نیستم...
    برای منم همین طوریه...
    خیلی بده نه...؟؟؟
    ولی خوب چه میشه کرد..!!!:w05:
    سلام رئیس!
    انجام شد
    اجازه بده به تازه واردا تا حد امکان جواب بدم...
    :w27:
    تو این دو روز که نیومدی :cry:
    خب هر وقت من میام خونه و دسترسیم به ایترنت زیاد میشه ...
    همه دوستام کم پیدا می شن :w05:

    من دیگه برم ...
    راستی :redface: یک عدد خاطره نوشتم ... برو بخون تا بدونی که چقدر درس خونم ! :book:
    سلام :razz:
    نه کی گفته من واسه درس خوندن گریه می کنم ...
    اصلا این آخرین باریه که دلم برات تنگ میشه و از شوق اشکام در میاد :w05:
    سلام یادم رفت :w05:
    من میرم واسه :w10:
    .... اما از دیدینت خیلی خوشحال شدم :cry::w04:
    سلام حامد جون خوبی ؟:gol:
    امروز کلی درس خوندم ... البته این کلی نسبت به بقیه روزهاست ... خوبه ... از هیچی که بهتره :w05:
    سلام حامد جان...
    خوبی...؟
    کار خاصی نبود فقط خواستم یک حالی از دانشجوی مخترعمون بپرسم...:redface: :D
    موفق باشی و شبت بخیر...:love:
    درووود:gol:
    ممنون از تبريكتون خوشحالم كردين;)
    شاد و موفق باشيد:gol:
    سلام حامدم!
    دل من از تو بدتره...
    ياد خاطراتي از کودکي‌ و نوجووني‌ام افتادم...
    من خاک‌ بر سر مي‌دونستم به اين‌جاها مي‌رسم... چرا شروع کردم؟ چرا؟ چرا؟
    باشه الان میرم !
    وای نگو ... همه دارن همینو بهم می گن !!!




    خدانگهدار :w05:
    سلام حامد جون ... اصلا می دونی چیه ؟؟؟ اینقدر واستادم تا خودت بیای ...اشکالی داره :w05:
    دلم برات تنگ شده بود ... کتابام که دارن خودشونو خفه می کنن ... هی دارن صدام می زنن ...:d
    خوبم مرسی..خوب و بد هر دو میگذره!
    شما در چه حالی؟
    خوش میگذره؟!:D
    وگر دست محبت سوی کس یازی
    به اکراه آورد دست از بغل بیرون
    که سرما سخت سوزان است.
    نفس کز گرمگاه سینه می آید برون ابری شود تاریک.
    چو دیوار ایستد در پیش چشمانت.
    نفس کاینست پس دیگر چه داری چشم؟
    ز چشم دوستان دور یا نزدیک؟
    مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن چرکین؟
    هوا بس ناجوانمردانه سردست...آی...
    دمت گرم و سرت خوش باد!

    چطوری حامد؟
    سلام حامد :w05:.
    من که اومدم ... شما نیستی !
    موقع امتحاناست دیگه ...
    سلام حامد جان
    ممنونم. نه هیچ خبری ازش ندارم . فقط می دونم داره واسه ارشد آماده می شه . و قول داده بعد از آزمون برگرده همین .
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا