invincible
پسندها
299

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • هنوز جواب ندادیا . اگه تا امشب جواب ندی من چیز دیگه ای منظور میگیرم . (جهت اطلاع )
    عجب !!! اینجا ایگ معنیه دیگه ای داره ؟ فکر میکردم دیگه نمی تونید حتی پروفایلم و ببنید ، چه برسه که نظر بدید!!!!!!!!
    نه! فایده نداره !!! اگه قرار به فهمیدن بود که نه از دیشب تاحالا ، در طول این یکی دو هفته ای فهمیده بودید . گفته بودم که تعصب را کنار بگذارید . همین عدالت را هم دیشب و هم در طول هفته بارها توضیح دادم . نیاز نمی بینم که دوباره تکرار کنم . من میروم در امان خدا و شما هم در امان خدا . یادتان نرود آن چیزی که به خاطرش نیت کردم و ... . یاهو هم ایگ میشید و کلا هم رو دوباره ملاقات نکنیم بهتره . خدانگهدار
    نگاهی به من معترض کن ، بیندیش که چرا اعتراض دارم ؟ نکند با خود فکر میکنی مرض دارم ؟
    گر فکرت به مرضم است ، که پیشنهاد می کنم من بروم در امان خدا ، تو در امان خدا . خدا قاضی و عادل است .
    گر فکرت به اعتراضم است ، خواهش می کنم ، حرفای بیهوده و اشعار ترهمی و مظلوم نمایی و جای خالی دادن را بگذار کنار . تا به امروز با سازت رقصیدم و حالا می خواهم ، سازت را با رقصم هماهنگ کنی .
    مانند دیشب نشود که صحبت از اعتدال و کم شدن و حل شدن زدی و امروز مانند دیروز ؛ و شاید بدتر از دیروز .
    نگران خودت نباش آن وقتی که من برم ، کبکت هم خروس می خواند ؛ این منم که بروم ، خروس درونم کبک میشود .
    از تو می خواهم ، خودخواهی ، تعصبت را کنار بگذاری .
    عادل باش .
    والسلام .
    من خودم رو به خواب زدم ؟ یا شما ؟ چرا پیام آخری که نوشتم رو حذف کردی پس ؟
    بلاخره هرچی بود تموم شد . من فکر خودم و پی خودم میرم و شما فکر جمع کردن ستاره و امتیازتون .
    خلاص .
    من نگفتم زرد زشته یا شومه ، گفتم میگن نشانه ی شوم و ناراحتیه . سر قبر میبرنش .
    عینکی در کار نیست .
    شما خود خواهی رو پیشه کردین و ریشه میسوزونین .
    چه عصابی که برای تو خوردش نکردم . در خورد کردن مهارت دارم . و چه اندازه اعصابم خورد شد ، وقتی میبینم که از یک طرف با کپی پیس های عاشقانه و مظلوم نمایانه ات ، تلاش میکنی دروغ و ترهمت را صادقانه جلوه دهی و از آن طرف بر دوستان یکی دیگر اضافه میکنی !!!
    فقط خودت میدانی که با چه سازی دارید می رقصید .
    نه ! نمی دانی چه اندازه خورد شد .
    ارزش یعنی این . من فکر کنم و با دستانم بنویسم و تو سرچ کنی و کپی پیس کنی در جوابم .
    تا جایی که میدانم گل زرد نشانه ی شومست . بر سر قبر میگزارتنش .
    خوشحالم که مرده فرض شده ام . واقعا خوشحالم .
    چه حرفی ؟ چه شب مه گرفته ای ؟ چه دستی ؟ چه نیازی ؟ پاشو داری خواب میبینی .
    چه خنده ای ؟ سالها بود که دچار مصلحت اندیشی زجر آور شده بودم و گنگ و در هوا معلق بودم .
    حال سرم پایین و پایم در هواست ، برعکس شدم .
    منظور نه خنده ایست ، نه دل رفتنی ، و نه خواهان برگشتن به تنهایی اما ، تنهایی که تا هفته ی پیش در آن بودم را بهتر از زجر و آزاری که امروز میبینم ، میدانم .
    با چه باید بکنم هایم بر سر جنگ دارم .
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا