فعلا دست و پا داري...روزي ميشه كه بي دست و پا بشي.. [IMG] اون موقع مواظب پشت سرت باش!
جقله تو برو به حال خودت يه فكري بكن كه هيچ كس بهت زن نميده! [IMG] [IMG]
كيلو نيست واحدش ديگه.. رفته رو تن!
تو چي كارا ميكني؟كجاهايي؟يه خورده اززندگيت بگو شايد منم ياد بچگيام افتادم
نه هرچيزي رو كه نه!فقط اونايي كه دست و پا نداشته باشم ميخورم..اونايي كه دست و پا دارن از دستم فرار ميكنن منم با اين وزنم نميتونم بدوم دنبالشون!!
مادر نزاييده كسي كه بتونه من رو بخوره!
اره خودم هم همين فكر رو كردم كه بهش نگفتم!حالا تو هم به كسي نگو..بين خودمون بمونه....جوون مردم حيفه ناكام بشه
درست فكر نكردي ديگه...جواب سوالت همون بود كه گفتم مردم اگاه شده ن ..ديگه نميشه گولشون زد!
پس الان لك لكي هان؟ اي واي ..خدا مرگم بده...پس اون نون ها كه خوردم تو انداخته بودي تو مسير؟!؟چقدر هم خوشمزه بودن..دستت درد نكنه گشنه اي رو سير كردي..حالا عيب نداره...همينجوري مستقيم برو ميرسي بهيه خونه كه از شوكولات درست شده..يه پيرزن مهربون در رو بازميكنه..برو هرچي خواستي اونجا بخور
نچ..مردم آگاه شده ن ..ديگه نميشه گولشون زد!!
از ردهت هم خبر ندارم..آخرين خبرم اين بود كه رفته سربازي..اتفاقا امروز دلم خيلي براش تنگ شده