DDDIQ
پسندها
21,183

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • برادر مومن محترم
    الان ربط به ایمان نداره
    الان ربط به این داره که ...!
    بگذریم !
    سلام ببخشدید قصد فضولی ندارم اما اگه به جای این غذاها که به حسین اقا فرستادین یه لیوان آب سرد میذاشتی اونوقت تحمل نمی شد بکنی!من فقط تشنمه
    بله
    هست
    همه چیز !

    ممنون بسیار عالی بود
    الان من گشنم شد گناهش پایه کیه ؟ :دی
    سفره وسطی واسه حال ما مناسبتره
    اون یکیها معلوم نیست مال کدوم اجنبیه :دی

    من هم با این چیزا گشنه م نمیشه :دی
    بابا 38 واسه ما زیاده
    خوزستان نیست که اینجا
    اینجا تبریزه
    کوهستان
    ما اینجا کمتر از 38 آب جوش میاریم :دی
    چه برسه به خودمون

    میدونم که فلسفه تحکیم روابط استاد و دانشجو رو هم نمیدونی (که معمولا بین استاد مرد و دانشجوی دختر بیشتر پیش میاد :دی)
    اتفاقا چرا...تازگيها زودرنج شدم....دوستامم يكي يكي رفتن...شما هم كه اينجور....ديگه دلم نمي خواد بيام اينجا از رونق افتاده برام
    والا امروز ظهر تو گوگل زدم tabriz weather
    38 نشون داد

    کولر آبی دارم من
    واسه اتاق خودم
    آب یخ هم میریزم توش از اینور باد سوزان میده بیرون :دی

    نه دیگه
    اونایی که مایه آبروریزین رو که دیگه نمیذارم :دی
    اونا رو نگه میدارم واسه اخاذی :دی

    بابا در اینجور مواقع که محرم نامحرم نباید باشه :دی
    بالاخره یه مهر و محبت استاد دانشجوئی هم هست یا نه ؟!
    دل و آدم تو آبلیمو و نمک بخوابونه
    بکشه به سیخ
    دهنم آب افتاد :دی

    منم خوبم
    امتحان هم خوبه
    کاری به هم ندارم و برای همین هردومون خوبیم :دی
    بابا سوالای سخت سخت چرا میپرسی ماه رمضونی !؟
    نمیگی ملت تو گرمای 40 درجه روزه میگیرن و واسه افطار و شام هم میلشون نمیکشه چیزی بخورن
    تو هم بیای از یه طرف سوال سخت بپرسی
    یهو دیدی مخ طرف ترکید رو مانیتور
    اینا رو هم فکر کن اولش قربونت برم

    سوتی دادن که به حواس جمعی نیست
    میبینی در اوج حواس جمعی سوتی رو ول کردی :دی

    مثلا یه بار با یی از مهندسا که خیلی هم ادعاش میشد داشتیم از پله ها پائین میومدیم تو کارخونه
    طرف میخواست استخدام شه
    واسه همین حواسش حتی به پلک زدنش هم بود
    همینجوری که داشتیم قدم میزدیم ، یهو آقا لنگاش رفت هوا و . . .
    خلاصه دویدم از کف زمین جمعش کردم :دی
    مثلا حواسش جمع بود که قدمهاش رو منظم برداره :دی

    همین اتفاق رو با یه استاد هم تجربه کردم
    سال 83
    ترم اول مهندسی شیمی
    ندید بدید
    دانشگاه ندیدیم که
    استاد هم یه خانوم
    چشمت روز بد نبینه
    . . . . .
    ولی این دفه استاد نیومد منو از رو زمین جمع کنه
    نشسته بود رو همون پله اول و دستاش رو هم گذاشته بود رو چشماش :دی
    سلام آقا صديق...خوبين؟...ديگه ماروداخل آدم حسابمون نمي كنين...چرا؟
    نعععع
    این سوتیها که حال نمیده :دی
    سوتی رو باید . . .

    آقا شوما اصلا فلسفه وجودی سوتی رو میدونی ؟ :دی
    هیچی بابا
    از رو بیکاریه
    دارم تو پروفایلا گشت میزنم :دی

    سوتی یه آن پیش میاد
    همیشه که پیش نمیاد
    شما لطف دارید
    انشالله که باز بشه :d
    الان باز شد ؟ :d
    به به
    سلام
    جانا
    احوال شما ؟
    والا درگیر زن و بچه :دی
    آقامون هم چی بگم والا :دی
    سلام و خسته نباشید.من یه پیشنهاد برای بخش نظام مهندسی دارم.تاپیک خوبه اما متاسفانه خیلی پراکنده است و برای پیدا کردن مطلب مورد نظرت باید کلی بگردی.من فکر میکنم میتونیم بخش نظام مهندسی رو به عنوان یکی از بخش های اصلی بیاریم مثل کنکورها و بعد هم تاپیک های مناسب بگذاریم براش تا مثلا اگه کسی میخواد راجع به منابع امتحان اطلاعات بدست بیاره یا در مورد آزمون طراحی اطلاعات میخواد یا هر چیز دیگری انقدر سر در گم نشه. با توجه به اینکه امسال هم بچه ها میان تو این تاپیک و ممکنه بیش از پیش این تاپیک به هم ریخته شه.خیلی ممنون.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا