artmiss
پسندها
290

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • وااااااااااااا.. خیلی دلتم بخواد درکتون کنیم، به شماها محبتم نیومده از بس مغرورین
    کامپیوترتم درس نکن، فدایه سرم... به من چه اصن.
    خواهش میکنم عزیزم
    میگم بد نیست هر از چند گاهی بیاین پیش من که یکم تمرین آشپزی کنم
    سلااااام آتوووووو جوووووووووووونم
    مرسیییی عزیزم.خیلی خوشحالم کردی
    عکسایی که برام گذاشتی خیلی خوشملن مخصوصا اون رنگین کمان
    کلی ذوق زده شدم
    بازم میسی میسی میسی
    سلام مرسی , عکسی که گذاشتی خیلی هنری و جالب بود , خوشمان آمد :دی

    نمی دونم کم پیدا شدی؟ یا کم سعادتی منه که کم می بینمت؟ :دی
    با افیس نوشتم جوابتو اینجا ایارد گرفت برات میل کردم ولی

    حقیقتش فکر نمی کردم بگی هر طور که راحتی
    این جمله در شان من نبود
    دوست ندارم کسی منو با این چنین کلماتی کوچیک کنه:w00:
    من شمار و دوست خودم میدونم نه دشمنم اگر این همه نوشتم احساس می کردم دست فکر می کنم و شما اشتباه برای همین وقت گذاشتم و این همه نوشتم ادم بیکاری نیستم نمی دونم شاید فکر کردی بیکارمشایدم فقط باید گلو بلبل بگذارم
    :w05:
    موفق باشی
    سلام
    اول بگم
    من تا شما رو قانع نکنم بی خیال نمی شم
    نمی دونم شاید انقدر توضیح دادم که شما گیج شدیدی برای همین متوجه منظور من نشدید
    هدف اصلی من این بود که بگم رشته معماری یک هنره
    کسایی هستند که می تونند بین علم و هنر ارتباط بر قرار کنند و این افراد معمار هستند
    این مرحله یک بود اگر این را قبول نداری بگو قبول ندارم
    حالا من ادمی هستم که توی محاسبات خیلی دقت می کنم و بسیار منطق رو قبول دارم
    سلااام.خوفی؟؟؟؟
    منم خیلی دلم تنگ شدهههه.خیلی خوش گذشتی...به مامانت هم خیلی زحمت دادم.بدو بیا تهران من زودتر جبران کنم
    لازانیا که چیزی نیست عزیزم واست پیتزا هم درست میکنم:D
    در ضمن سیستمتم درس میکنی وگرنه پا میشم میام هم پاتو لگد میکنم هم اینقد مشت میزنم تو دماخت تا سوراخاش بسته شه
    اه دیر اومدم... :(
    خوبی خانومی؟
    اخیییی چرا اینجا همه اتو رو اذیت میکنن، :(
    بیچاره ارتمیس، ارتمیس خسته ارتمیس تنها، تو شرکت باس عذاب بکشه اینجام که اینجوریه، بمیرم واسه قلبه کوچیکت مادر چی میکشی تو اخه:cry:
    اذیتش نکنین دیه

    باور کنید خیلی از ما ادم ها اسباب بازی هستیم اسباب بازی یک سری ادم باهوش
    اون ها تصمیم می گیرند که الان ما چی داشته باشیم
    پس بهتره کدورت ها رو کنار بگذاریم با هم دوست باشیم
    اما بگما من هنوز میگم معمار کارش هنری تا علمی اون چیز هایی هم که شما دیدید همشون طراحاشون تیم های دیگه بودند و شما در مرحله ساخت قرار دارید
    موفق باشید
    تورج
    یاد گرفتن تجربه استاد کار های بزرگتر اصلا کار مهندس همینه
    مهندس کارش خلاقیت نیست چون علمشو نداره
    طرح با دکتره یا اگر هم کسی با مدرک مهندسی بتونه طرح بده بدون که تجربی یاد گرفته کا انقدر ظریف شده حتما باید بتونی تحلیلش کنی و مهندس نمی تونه تحلیل کنه
    استفاده از نرم افزار برای نور پردازی هنر نیست یعنی کار تازه ای نیست مثل
    راننده ای میمونه که به رانندگیش افتخار میکنه و میگه من با ماشینم اینطور میرم
    خب این نهایت کوتاه فکری که کسی که مصرف کنندس افتخار بکنه به مصرفش
    شرکت تولید کننده اینطوری ذوق نمیکنه که این که تنها خریدش داره ذوق میکنه
    همین نور پردازی که گذاشتید مثل همینه اون کسایی که این نرم افزار رو طراحی کردند الان دارند با یک چیز های بهتر کار میکنند بعد حالا چون این براشون دیگه فایده نداره وارد بازارش میکنند
    یا مثلا گروه سازه میگه این هندسه که دادی جور نمیاد ما هر کاری میکنیم شکست می خوره
    باید اینجا هندسش عوض بشه
    و بعد بر میگرده دوبار هی طرح میاد بالا و هی میره پاین تا به یک نتیجه مطلوب برسه
    بعد مرحله بعد ساخت است که معمولا توی ایران این مرحله اجرا میشه بخاطر اینکه
    طرح باید تضمین داشته باشه البته من چندان تو زمینه ساختمانی در سطح کلان اطلاع ندارم اما توصنعت اینطوریه
    اما حالا کار مهندس معمار چیه؟؟؟
    اما کار استاتیک مربوط به بچه های عمران و سازه میشه
    و مکانیک کارش دینامیکه و حرکت چیزی که عمرانی ها معمولا توش ضعیف هستند چون لازم نیست بلد باشند و اون ها هم تنها یک تعرف دربارش میدونند
    اما معمار یک علم رو خلق نمیکنه هیچ قانون علمی بنام معماری ثبیت نشده چون کار معمار استفاده از محصول موجود(علم) برای بهترین ارائه است
    این رو نمی تونید منکر بشید
    اما یک پروژه ای که قرار اجرا بشه اره
    4 تا معمار کله گنده میان یک طرح اولیه میدهند که معمولا با توجه به تجربه خیلی وقتها دیگه درباره مسایل سازه ای و مسایل مربوط به تهویه مطبوع میدونند اما صحبت من کسایی نیست که این علم رو یاد گرفتند
    شاید من امپول زدن رو بلد باشم اما دلیل نمیشه که دکتر باشم
    همون بابا هم طرح اولیه را میدهند بعد طرح میره توی تیم های مختلف بررسی میشه او قید های هر گروه گفته میشه مثلا مکانیک میگه این ساختمان پنجره هاش جهتش مناسب نیست باید ساختمان مثلا چند درجه بچرخه وگرنه سالیانه مثلا 2 تومان باید هزینه اضافی برای سرمایش و گرمایش پرداخت کنی
    اما امروز کار یک معمار چیه
    معمار ادمی که ذوق هنری بالای داره
    قدرت تجسم فوق الهاده ای داره
    و یک هماهنگ کننده فوق العاده بین ذوق و ذات ادمی و علمی که الان است
    یک معمار کلیات علم رو می خونه و با هنری که داره بقول شما یک فضای مبتنی بر اصول علمی و ذوق انسانی پیشنهاد میده
    خوب به جمله توجه کنید پیشنهاد میده
    یک معمار تنها الفبای علم رو میدونه همون ایستایی که شما اسمشو می برید که در اصل همون استاتیک است هیچی ازش نمی دونید تنها در حد مفهوم کلی
    مثلا خود مکانیک هم همینطوره تنها یک دو واحدی استاتیک پاس میکنیم البته باز از شما وضعمون خیلی بهتره
    همینطور این دو مورد رو به جلو می رفت و علم هر چی بیشتر پیشرفت می کرد شاخه هاش هم بیشتر می شد
    شاخه های مختلف کم کم بوجود امد مثلا همین عمران مگه چقدر قدمت داره اما الان نمیشه نقشش رو نادیده گرفت
    یا کلا کار های هنری
    حالا معماری کجا بوده
    خب شما متعصبید چون فکر میکنید اون کسی که مثلا با یک شمع یک گرمابه رو روشن نگه میداشت حتما باید معمار باشه و اسمشهم به عنوان معمار رد میکنید حالا چون سازه ساخته و این هنر رو داشته از علمو ترمودینامیک به بهترین نحو استفاده کنه ان هم با بزیابی انرژی بیو
    کارش فوق العاده بوده اما خب اون موقعه همه این کار ها یک شاخه بوده
    مثل علم پزشکی که تنها یک طبیب بوده بعد کمکم انقدر شاخه شاخه شد چون کار ها تخصصی شد
    این ها رو گفتم که به گذشته چندان افتخار نکنید چون گذشته علم شاخه شاخه نبوده
    این نبوده که این معمار بوده درستش اینکه همه چیز بوده
    همین که نوک تیز رو بدست اوردن یعنی بصورت تصادفی متوجه شدن که که با یک فشار ثابت اگر سطح تماس کمتر باشه نیرو بیشتر اعمال میشه
    خب بعد کم کم نقاشی روی دیوار های غار و کمکم هنر در وجود ادمی خودشو نشون داد
    همین طور ادامه پیدا کرد تا کمکم زندگی مادی دو بعد پیدا کرد
    یک بخش ذوق و هنریش یک بخش اسایش که همراه با قدرت بود هر کس قدرتش بیشتر بود اسایشش بیشتر و همین باعث شد که دست به پیشرفت زده بشه
    اما هر چه امکانات بیشتر شد ادم ها بیشتر می تونستند ذوق و خلاقیت هنریشون رو نشون بدند
    این خیلی طبیعی است مثلا اقای پیکاسو اگر زمان دایناسورها بدنیا می امد دیگه اثری نداشت این طبیعی است
    خیلی استعداد ها ممکن خود شما داشته باشید که هنوز بسترش فراهم نشده تا به ظهور برسه
    تعصب چرا؟؟؟
    چونکه در گذشته بسیار دور علم تنها دوشاخه بوده در واقع در اصل هم یک شاخه بوده
    و اون مکانیک بوده و اولین سلاحی که ساخته شد نمی دونم یک سنگ تیز برای دفاع از خود
    اینم سندش تصویری
    می دونی مشکل شما معماری ها چیه؟؟
    خیلی متعصبید و خیلی خودتون رو جدی می گیرید البته منظورم شخصیت نیستا کل صخبتم از الان به بعد در باره رشته هست نه شخصیت
    سلام
    نمی خواستم بیام باشگاه اما مجبورم کردی بیام جواب بدهم خاله اتو
    سلام گل گلی...
    مرسی از عکسای خوشملت..حسابی صفحم مهندسی شدD:
    سلام
    اصلا دست خود ادم نیست وقتی می بینه باید بیاد بگذاره
    تقدیم به شما
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا