گفتم که ناراحت نیستم
ولی از اینکه احساسات رو در خودمحبس کنم و اینکه فکر کنم همیشه باید حرفی که میزنم در قالب شعر یا یه نثر ادبی قصار باشه اونم شعر کسایی که حسشون باهام فرق داره بیذارم
داغ نکردم
بعدشم با این حرفا تاپیک رو نمیبندن ولی با اون اسپم نوشتن شما چرا میبندن
اسم تاپیک بوسه بود منم چیزی که بود رو نوشتم
و دیگه هم تو اون تاپیک پست نمیدم برید و با اون تاپیک خوش باشید
اره استاد مام اینطوری بود .. خودش که با نیم ساعت تاخیر میومد کلاس ..بقیه شم بچه ها جوگیرش میکردن خاطره تعریف کنه ..ولی خاطراتش خیلی بیمزه بود .. ترجیح میدادم درس بده تا اون چرت و پرتا رو بشنوم ..
آخر ترم اینقد وقت کم آورد که گفت دیگه پروژه نمیخوام ..