alireza.77
پسندها
68

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • قضاوت ممنوع

    هیچ وقت حسرت زندگی آدمایی رو که از درونشون خبــر نـداری نخور !!
    حسـادت نـوعی اعتــراف به حقیــر بــودن خــویـش است.
    هــر قلبـى دردى دارد، فقـط نـحــوه ابــراز آن فــــرق دارد.
    بعضى ها آن را در چشمانشان پنهان ميكنند، و بعضى ها در لبخندشان!!
    خنده را معنی به سرمستی مکن
    آنکه میخندد غمش بی انتهــاست...!
    سلوووووووووووووووم این شکلکه جدید باشگاست
    بیاین همه باهم ازش ایستیفاده کنیم بلکه جهانی بشه[IMG]
    قوی کسی است که,
    نه منتظر میماند کسی خوشبختش کند،
    و نه اجازه میدهد کسی بدبختش کند!!
    هر گاه زندگی را جهنم دیدی
    سعی کن پخته از آن بیرون آیی...
    سوختن را همه بلدند!!
    زندگی هیچ نمیگوید, نشانت میدهد!!
    با زندگی قهر نکن... دنیا منت هیچکس را نمیکشد...
    یکی رفت و،
    یکی موند و،
    یکی از غصه هاش خوندو
    یکی برد و
    یکی باخت و
    یکی با قسمتش ساختو
    یکی رنجید،
    ""یکی بخشید""
    یکی از آبروش ترسید
    یکی بد شد،
    یکی رد شد،
    یکی پابند مقصد شد
    تو اما باش،
    """خدا اینجاست...!!
    با خود عهد بستم که به چشمانم بیاموزم،
    فقط زیبائی های زندگی ارزش دیدن دارد،
    و با خود تکرار می کنم که یادم باشد،
    هر آن ممکن است شبی فرا رسد،
    و آنچنان آرام گیرم که دیدار صبحی دیگر برایم ممکن نگردد،
    پس هرگز به امید فردا "محبت هایم را ذخیره نکنم "،
    و این عهد به من جسارت می دهد که به عزیزترین هایم ساده بگویم :
    خوشحالم که هستید..
    روانشناسی لبخند

    ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﺎﻥ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ :ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ ...

    ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻗﺪﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ ...

    ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺗﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ، ﺭﻭﺑﺮﻭﺷﺪﯼ ،ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ ...

    ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﭘﺎﺳﺨﺖ ﺭﺍ ﺩﻫﺪ ...ﺍﯾﻦ ﺭﻣﺰ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺗﻮﺳﺖ ...

    ﻭﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺳﭙﻬﺮﯼ؛

    ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﻪﯼ ﻭﺳﻌﺖ ﺧﻮﯾﺶ،ﻣﺤﻔﻞ ﺳﺎﮐﺖ ﻏﻢ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ

    ﺣﺎﺻﻠﺶ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺟﺰﺍ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﺍﻓﺴﺮﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ

    ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ

    ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺟﻨﺒﺶ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ

    ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺎﻫﻪ ﺁﻏﺎﺯ ﺣﯿﺎﺕ ...

    ﺗﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ...."

    ﺭﻭﺯﮔـــﺎﺭﺗﺎﻥ ﭘُﺮ ﺧﻨــﺩﻩ :smile:
    پاس دارم اتش جاویدان را
    یادگار فطرت جمشید را
    چند روزی مانده بوش تا عید
    آمد آتش در چنین روزی پدید
    بهر او آتشگهی آراستند
    از پلیدی و سیاهی ککاستند
    پس از آنهر روز در روزی چنین
    جشن سوری بود در ایران زمین
    تا که آتش را پرستاری کنیم از اهورا طلب یاری کنیم
    چهار شنبه سوری مبارک
    به تاريخ های روی سنگ قبر نگاه کنید:
    تاريخ تولد- تاريخ مرگ
    آنها فقط با يك خط فاصله از هم جدا شده اند،
    همين خط فاصله كوچك نشان دهنده تمام مدتي است كه ما
    روي كره زمين زندگي كرده ايم،
    ما فقط به اندازه يك " خط فاصله" زندگي مي كنيم!
    و ارزش اين خط كوچك را تنها كساني مي دانند كه به ما عشق ورزيده اند.
    آنچه در زمان مرگ مهم است پول و خانه و ثروتي كه باقي مي گذاريم نيست، بلكه چگونه گذراندن اين خط فاصله است.
    بياييد به چرايى خلقتمان بيانديشيم
    بياييد بيشتر يكديگر را دوست داشته باشيم
    دير تر عصباني شويم
    بيشتر قدرداني كنيم
    كمتر كينه توزي كنيم
    بيشتر احترام بگذاريم
    بيشتر لبخند بزنيم
    و به ياد داشته باشيم كه اين " خط فاصله" خيلی كوتاه است!
    شماره حساب دلتون رو نداشتم تا شادی ها رو براتون واریز کنم ...
    رمزش رو هم نداشتم تا لااقل غمهاتون رو برداشت کنم ...
    ولی از خودپرداز دلم براتون آرزو کردم!
    چرخ گردون ، چه بخندد ، چه نخندد ، تو بخند
    مشکلی گر تو را راه ببندد تو بخند
    غصه ها فانی و باقی همه زنجیر به هم
    گر دلت از ستم و غصه برنجد ، تو بخند

    روز و روزگاران به کام
    عید واقعی از آن کسیست که پایان سالش را جشن بگیرد،
    نه آغاز سالی که از آن بی خبر است...

    "آخر سالتان قشنگ"
    دوستى، فصل قشنگيست پر از لاله سرخ
    دوستى، جمع شعور من و توست
    دوستى، رنگ قشنگيست چون رنگ خدا
    دوستى، حس عجيبيست ميان من و تو
    دوستى ،درس بهم تافتن عاطفه هاست
    دوستى، رج به رج حذف همه فاصله هاست
    دوستى، لمس سر انگشت وفاست
    دوستى ،يافتن راه ، تا عرش خداست
    دوستى، داشتن جمع وجود من و دوست
    دوستى، خواستن وداشتن قلب نكوست
    دوستى ،رحمت يارست، چو باران جاريست
    دوستى، نذر و دعا بهر كسيست
    دوستى، جرعه اى از جام تجلى الست
    دوستى، سر در ميخانه صاحب كرمست،

    به سلامتي همه دوستای گل!

    *****

    بارالها…
    از كوي تو بيرون نشود
    پاي خيالم
    نكند فرق به حالم ....
    چه براني،
    چه بخواني…
    چه به اوجم برساني
    چه به خاكم بكشاني…
    نه من آنم كه برنجم
    نه تو آني كه براني..
    نه من آنم كه ز فيض نگهت چشم بپوشم
    نه تو آني كه گدا را ننوازي به نگاهي
    در اگر باز نگردد…
    نروم باز به جايي
    پشت ديوار نشينم چو گدا بر سر راهي
    كس به غير از تو نخواهم
    چه بخواهي چه نخواهي
    باز كن در كه جز اين خانه مرا نيست پناهی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا