A.N.M

A.N.M

عضو جدید از ناکجاآباد
عضویت
آخرین بازدید
ارسال ها
199
پسندها
296
امتیاز
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • فرهيخته
    راستی دوستی....
    در این عالم دلی بی غم نباشد
    اگر باشد بنی آدم نباشد....

    :gol::gol::gol:
    فرهيخته
    ای وای راست میگی...:smile:
    من شوخی کردم بابا...حالا که می نویسی اسم خودمو بنویس:شیدا:redface:
    مرسی عزیزم:gol:
    فرهيخته
    چقد آواترات قشنگه......
    برای من یکی درست می کنی ،بنویس رو ساحل فری بی غم....[IMG]
    DDDIQ
    سلام دوست خوبم
    اگر تمایل داشتید خوشحال میشم در گفتگوی تازه نیزشرکت بفرمائید فکر میکنم بتونیم در مورد موضوعات جالبی صحبت کنیم!
    سپاسگزارم

    تاپیک: گفتگوی شماره 4 - مشاهیر معماری ؟
    م
    او منزه طلبی هنرمند مدرنیست را رد میکند، بی آنکه بخواهد یا بتواند آرمان دیگری را جایگزین سازد.


    خواست او فهم واقعیت است، و نه دستیابی به قالب های غایی برای ارزشها.هنرمند پست مدرنیست جدا ماندگی و بیگانگی فرد در جهان بحران زده آخر قرن را چون مشکلی لاینحل پذیرفته است؛ از این رو هرگونه اعتراض او صورت واکنش دفاعی را دارد.حتی اقدام مشترک در آفرینش تصویر بیش از آنکه ک.ششی برای برقراری ارتباط جدید اجتماعی باشد، نوعی نمایش انزوای هنر مدرن است.
    م
    در حقیقت پست مدرنیسم با قبول مفهوم "هنر برای هنر" به نقش فرهنگی اش و به نقش کلی تصویرها خودآگاهی دارد.

    هنرمند پست مدرنیست به "متن" کار خود_یعنی به ریشه های اجتماعی و تاریخی_هنری آن_ توجه نشان می دهد(در نقطی مقابل بسیاری از گرایش های هنر مدرن که از وابستگی به اجتماع و نیرو های تاریخی میپرهیزند).
    م
    نقاش یا مجسمه ساز پست مدرنیست بیشتر با نشانه ها سر و کار دارد تا با محتوا، و از همین رو به دلخواه از نماد ها،اساطیر،تصاویر تاریخی و علایم روزمره بهره میگیرد.
    م
    به طور کلی پنج خصلت عام و مرتبط با یکدیگر را می توان در گرایش های متنوع پست مدرن تشخیص داد:
    کثرت گرایی،التقاط گرایی،خود آگاهی،متن گرایی و فرد گرایی
    .:ارمیا:.
    خوب میشی ایشالا. ولی فکر کنم ترم بعد محیا منو با ویلچر بیاره یونی!! از الان واسه تولدم تو تدارک یه دونه باحالش باشین!!:D:gol:

    فعلاً
    .:ارمیا:.
    بابا این دکترا که...!!! ولش کن...تو در چه حالی؟! همچنان فین فین؟!:D
    خوب میشی...یه شلغم بزن تو رگ، شفاست!
    .:ارمیا:.
    خدا نکنه...نه این خوب بشو نیست...عذابه ها. تا حالا صدام در نیومده بود ولی الان واقعاً دردش نمیذاره راه برم.:(:gol:
    .:ارمیا:.
    نازی انقدر پای چپم درد می کنه که حد نداره...
    می خوام قطعش کنم...تاکسیدرمیش کنم...بدمش موزه ی دفاع مقدس که عبرتی بشه واسه پای راستم!!:surprised:
    .:ارمیا:.
    تو هم؟!! کاری نکنین دیگه نیام دانشگاه، از غصه ی دوریِ من سر به بیابون بذارینا!!:D
    باشه بذار دلتون خوش باشه که یه برادری بینتون هست خواهران!!
    F.A.R.Z.A.D
    و البته با مهشید:biggrin:
    خوبه دانشگاه؟
    اولش خوبه.بعد که وقت تحویل پروژه برسه گریه میکنید:biggrin:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا