کدخدا
پسندها
2,121

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام ، خوبید شما؟ سوالای اسکیس معماری سالای گذشته رو دارید؟ عنوان سوالا رو دارم ، دنبال برگه ی سوالام که جزئیاتشو بدونم
    یادش بخیر...!(سری سوم);)

    خوشا به حالت ای روستایی...

    شعر خاطره انگیز کلاس اول دبستان!



    خوشا به حالت ای روستایی

    چه شاد و خرم چه باصفایی

    در شهر ما نیست جز دود و ماشین

    دلم گرفته از آن و از این

    در شهر ما نیست جز داد و فریاد

    خوشا به حالت که هستی آزاد

    ای کاش من هم پرنده بودم

    با شادمانی پر می‌گشودم

    می‌رفتم از شهر به روستایی

    آنجا که دارد آب و هوایی

    امیدوارم که با خوندن این شعر به یاد...

    -به یاد طعم شیرین کودکی خود بیفتیم...
    -به یاد صفا و صمیمیتمون بیفتیم...
    -به یاد پاکی دل خودمون بیفتیم...
    -به یاد صداقتمون بیفتیم...
    -به یاد شیطنتای بچگیمون بیفتیم...!!!:d(!)
    -به یاد...؟
    تاپیک: گفتگوی معماری شمار 1: روز معمار ؛ بزرگداشت شیخ بهایی! آیا تاریخ معماری ایران خالی از مفاخر ایرانی است !؟
    یادش بخیر...!(سری دوم);)
    عکس دسته جمعی از شخصیت های کارتونی:smile:
    امیدوارم که خوشتون بیاد...:)
    سلام بر شما...

    شروع ِ مرحله ی دوم ِ مذاکرات : ارایه ی راهکارهای شما ، برای برطرف نمودن نقاط ِ ضعف و مشکلات ِ دانشجویان ِ معماری

    تاپیک : عمده ترین مشکلات ِ شما در معماری چیست ؟
    .
    .
    .
    موفق باشید...:gol:
    بزودی ...!
    در چند روز اینده در کنار دیگر برنامه های تالار که اعلام میگرردد, سری مسابقات جالب و دنباله دار مدلسازی و طراحی نرم افزار نیز در نظر داریم که بزودی اطلاع رسانی خواهد شد
    سلام دوست هنرمند و معمار عزیز

    از شما برای شرکت در سومین مرحله مسابقات طراحی تالار معماری با موضوع طراحی یک کلبه جنگلبانی دعوت میکنیم
    مسابقه طراحی شماره 3- طراحی یک کلبه جنگلبانی

    همچنین در نشریه تالار معماری صفحه ای به انعکاس دیدگاه ها و نظرات شما اختصاص خواهد داشت ...
    دیدگاه 1 - پرونده این شماره نشریه دیسا : معماری بیونیک
    دوچرخه:
    یادش بخیر...!
    این دوچرخه قدیمی من رو به یاد...
    من رو به یاد دوچرخه مجید(قصه های مجید) می اندازه.
    من رو به یاد لحاف دوزها می اندازه که با دوچرخشون میومدن تو کوچه میگفتن لحااااااااااااف دوووزیه(دلم لَک زده یه بار دیگه این صدا رو بشنوم).
    من رو به یاد قدیما که سادگی و صفا و صمیمیت و مهربونی موج میزد می اندازه.
    راستی دیگه چقدر از این دوچرخه ها کم شده،دلم می خواد یه بار دیگه این دوچرخه رو از نزدیک ببینم!!!
    راستی دوست عزیز این دوچرخه شما رو به یاد چی می اندازه؟


    [IMG]
    سلام..یه سوال..ببخشید قضیه این عکس پروفایل شما چیه؟؟
    سلام
    plan graphic یا همون پلان گرافیک نويسنده ياين كتاب كيست؟
    ميشود آيا جلدش را نشانم دهيد؟
    پيشاپيش سپاسگذارم
    سلام.
    یک پیغام متفاوت و طولانی در صفحه ی مشخصات.
    ضمنا ترتیب پیغامها معکوس هستش.
    امیدوارم که شما هم مثل من ازش لذت ببرید.
    تقدیم به شما:gol:
    .
    .
    دکتر حسابی و انیشتین :
    در زمان تدريس در دانشگاه پرينستون دکتر حسابي تصميم مي گيرند سفره ي هفت سيني
    براي انيشتين و جمعي از بزرگترين دانشمندان دنيا از جمله"بور"،"فرمي"،
    "شوريندگر"و"ديراگ"و ديگر استادان دانشگاه بچينند و ايشان را براي سال نو
    دعوت کنند. آقاي دکتر خودشان کارتهاي دعوت را طراحي مي کنند و حاشيه ي آن را
    با گل هاي نيلوفر که زير ستون هاي تخت جمشيد هست تزئين مي کنند و منشا و مفهوم
    اين گلها را هم توضيح مي دهند. چون مي دانستند وقتي ريشه مشخص شود براي طرف
    مقابل دلدادگي ايجاد مي کند.

    دکتر مي گفت:"براي همه کارت دعوت فرستادم و چون مي دانستم انيشتين بدون
    ويالونش جايي نمي رود تاکيد کردم که سازش را هم با خود بياورد. همه سر وقت
    آمدند اما انيشتين 20دقيقه ديرتر آمد و گفت چون خواهرم را خيلي دوست دارم
    خواستم او هم جشن سال نو ايرانيان را ببيند. من فورا يک شمع به شمع هاي روشن
    اضافه کردم و..
    براي انيشتين توضيح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضاي
    .خانواده شمع روشن مي کنيم و اين شمع را براي خواهر شما اضافه کردم
    به هر حال بعد از يک سري صحبت هاي عمومي انيشتين از من خواست که با دميدن و
    خاموش کردن شمع ها جشن را شروع کنم. من در پاسخ او گفتم : ايراني ها در طول
    تمدن 10هزار ساله شان حرمت نور و روشنايي را نگه داشته اند و از آن پاسداري
    کرده اند.
    براي ما ايراني ها شمع نماد زندگيست و ما معتقديم که زندگي در دست خداست و تنها
    او مي تواند اين شعله را خاموش کند يا روشن نگه دارد.
    آقاي دکتر مي خواست اتصال به اين تمدن را حفظ کند و مي گفت بعدها انيشتين به من
    گفت:"وقتي برمي گشتيم به خواهرم گفتم حالا مي فهمم معني يک تمدن 10هزارساله
    چيست. ما براي کريسمس به جنگل مي رويم درخت قطع مي کنيم و بعد با گلهاي مصنوعي
    آن را زينت مي دهيم اما وقتي از جشن سال نو ايراني ها برمي گرديم همه درختها
    سبزند و در کنار خيابان گل و سبزه روييده است.

    بالاخره آقاي دکتر جشن نوروز را با خواندن دعاي تحويل سال آغاز مي کنند و بعد
    اين دعا را تحليل و تفسير مي کنند.
    به گفته ي ايشان همه در آن جلسه از معاني اين دعا و معاني ارزشمندي که در تعاليم مذهبي ماست شگفت زده شده بودند.
    بعد با شيريني هاي محلي از مهمانان پذيرايي مي کنند و کوک ويلون انيشتين را عوض
    مي کنند و يک آهنگ ايراني مي نوازند. همه از اين آوا متعجب مي شوند و از آقاي
    دکتر توضيح مي خواهند. ايشان مي گويند موسيقي ايراني يک فلسفه، يک طرز تفکر و
    بيان اميد و آرزوست. انيشتين از آقاي دکتر مي خواهند که قطعه ي ديگري بنوازند.
    پس از پايان اين قطعه که عمدأ بلندتر انتخاب شده بود انيشتين که چشمهايش را
    بسته بود چشم هايش را باز کرد و گفت" دقيقا من هم همين را برداشت کردم و بعد
    بلند شد تا سفره هفت سين را ببيند.
    آقاي دکتر تمام وسايل آزمايشگاه فيزيک را که نام آنها با"س"شروع مي شد توي
    سفره چيده بود و يک تکه چمن هم از باغبان دانشگاه پرينستون گرفته بود. بعد
    توضيح مي دهد که اين در واقع هفت چين يعني 7 انتخاب بوده است.تنها سبزه با "س"
    شروع مي شود به نشانه ي رويش.ماهي با "م"به نشانه ي جنبش، آينه با "آ"به
    نشانه ي يکرنگي،شمع با "ش"به نشانه ي فروغ زندگي و...
    همه متعجب مي شوند و انيشتين مي گويد آداب و سنن شما چه چيزهايي را از دوستي
    احترام و حقوق بشر و حفظ محيط زيست به شما ياد مي دهد. آن هم در زماني که دنيا
    هنوز اين حرفها را نمي زد و نخبگاني مثل انيشتين، بور، فرمي و ديراک اين مفاهيم
    .عميق را درک مي کردند!!


    بعد يک کاسه آب روي ميز گذاشته بودند و يک نارنج داخل آب قرار داده بودند. آقاي
    دکتر براي مهمانان توضيح مي دهند که اين کاسه 10هزارسال قدمت دارد. آب نشانه ي
    .فضاست و نارنج نشانه ي کره ي زمين است و اين بيانگر تعليق کره زمين در فضاست
    .انيشتين رنگش مي پرد عقب عقب مي رود و روي صندلي مي افتد و حالش بد مي شود.

    از او مي پرسند که چه اتفاقي افتاده؟

    مي گويد : "ما در مملکت خودمان 200 سال پيش دانشمندي داشتيم که وقتي اين حرف را
    زد کليسا او را به مرگ محکوم کرد اما شما از 10هزار سال پيش اين مطلب را به
    "!زيبايي به فرزندانتان آموزش مي دهيد. علم شما کجا و علم ما کجا؟

    خاطرات مهندس ايرج حسابي
    ::::
    سپاس :gol::gol:
    سلام بر شما...
    .
    تاپیک نظر سنجی: عمده ترین مشکل شما در " معماری " چیست ؟!
    .
    اهداف : یافتن نقاط قوت و ضعف "دانشجویان معماری" و ارایه ی راهکار برای تقویت نقاط قوت ، و بر طرف نمودن نقاط ضعف .
    .
    موفق باشید...:gol:
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/359720-ایران-شناسی

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/358536-رشتتون-چقدر-واستون-مهمه؟
    سلام مهندس عزیز و گرامی...:gol:هدیه ای به مناسبت عید نوروز تقدیم به شما...

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/357189-از-خدا-چه-جوری-تشکر-کنیم؟


    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/357805-مهندسی-معکوس-عشق!?p=4820647#post4820647


    یکی بود یکی نبود من عاشقش بودم اون ولی عاشقم نبود حالا که دیگه دوسش ندارم تازه عاشقم شده و من تازه میفهمم اول قصه ها چرا میگن یکی بود یکی نبود
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا