محـسن ز
پسندها
7,158

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • هی از دست این آقایون بچه ها که همش لج می رن :دی
    من و مشقام یه داستان بی انتها هستیم
    مثل همون یه حاجی بود یه گربه داشت :دی
    اگر مشقام به موقع بنویسم مسلما من دیگه شهناز نیستم :دی
    روزتون مبارک مهندس
    سلام آقای مهندس..:gol:
    روزتون مبارک..البته با کمی تاخیر..شرمنده..:gol:
    سلام:gol:
    خوبی؟

    کلی وقته ازت بیخبرم ندیدمت
    اومدم حالتو بپرسم:gol:
    شرمنده واقعا
    اون روز آقای بچه ها هی لج غذا رفته بودن محبور شد برم از پای سییستم
    نشد خداحافظی کنم
    گاهی اونقدر خرابکاری ، باید کوبید و زمین را زیر و رو کرد و از نو ساخت تا حتی اثری از خاک قبلی هم نمونه !
    نه من دیدن عکس قورباغه را دوست دارم ، زندش را خوشم نمی یاد لزجه :دی
    حالا به هرکی می گن انشالله با حوری محشور بشی به ما می گن با غورباقه :دی
    من اگر شانس داشتم سر کوه شلغم می کاشتم ! :دی
    این هفته 4روز تعطیل بودیم همش خوردم و خوابیدم
    دوباره فردا می یاد و من مشقام را ننوشتم :دی
    این سناریو مشق ننوشتن من انگار هیچ وقت تمومی نداره :دی
    نه از رومم نه از زنگم ، همان بي رنگ بيرنگم
    بيا بگشاي در ،بگشاي در كه دلتنگم...

    یه بار یه آدم خصیصی بوده فقط گروه خونی اون به یه بیمار در حال فوت نیاز شدید به خون می خورده
    بهش می گن بیا خون بده می گه اول پولم را بدید بعد من خون می دم
    می گن بابا حالا داره یارو می میره بعد که خون دادی بهت می ده
    می گه اگر خون من رفت تو بدن این ، این دیگه خون نمی ده :دی
    حالا خون من هم تو تن هر کی بره ، مثل من می شه ::دی
    والا خودمم نمی دونم چیم کم بود
    احتمالا پول یارانم زیادی کرده بوده :دی
    آره خون مرده شده :دی
    رد پا هم دیگه درست کردن نداره، باید کلا خرابش کرد :دی
    مرسی بابت عکس غورباقه
    من عاشق قورباغم :D
    :دی
    من همه حرفام حقه
    جاتون نه خالی دو هفته پیش از این اهدا خون اهدا زندگی ها اومده بود تو مدرسه
    منم مثل مجسمه بلاحت رفتم دادم
    گفت تا دو روز ورزش نکن
    چون عادت داشتم هر روز برم ورزش تا یه هفته بدنم گرفت
    از اون به بعدش هم یک دست دردی گرفتم که نمی تونم با دستم راحت کار کنم :دی
    کلا بساطی دارم با خودم :دی
    سلام
    منم توپم همین که شما را دیدم توپ تر هم شدم :دی
    می بینید دنیا با همه بزگیش پیش دل آدما یه میلی متر هم نیست :)
    نه والا ما خودمون شیطانیم ، شیطان کاریمون نمی تونه بکنه :دی
    عقل را که بعید می دونم کار کنه ، تن هم همین عقل ناسالم میندازتش توی در دسر :دی
    آره واقعا :دی
    چقدر خوشحالم که زمان بچگی من از این چسبا نبود :دی
    سلام آقا محسن
    خوب هستین ؟
    خوش می گذره ؟
    تنتون سالم و به کار هست ؟
    راستش دلمان از برای بزرگواریتان به شدت تنگ شده بود
    گفتم یه سری بیام
    خدا از سر این شیطان نگذره که یه دقیقه آزاد واسه آدم نمی زاره
    دلم برای حرفاتون تنگ شده
    به خانواده محترم هم به شدت سلام برسونید
    رمان کویر تشنه

    داداش محسن جان ، زحمت قفل کردن و انتقال این رمان رو بکش .
    سلام محسن جان....خوبي شما؟
    ما كه كاري نمي كنيم...نيتمون فقط خيره!:دي
    دست پختمونم حرف نداره:دي
    شما هم ما رو در اين امر خير ياري كن بلكه ثوابي(صوابي) هم ببري
    تضمین؟ نه من نمیتونم تضمین بدم
    فقط یه چیزو میدوونم من، اگه قرار بشه شما رو بنشونن تنهایی حتما کمک میکنه :دی
    نه گیر نمی افتی
    اون که نمیشینه، من قصدم فقط حرص دادنشه :دی
    بقیه رو نمیدونم. خب متاهل باشه
    داداشمه میخوام بفرستمش صندلی داغ :دی

    مراقب باش که سردی هوا احساستو منجمد نکنه!
    روز عشق مبارک دوست عزیزم محسن جان:d
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا