فرح نوش
پسندها
1,495

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ساقیا آمدن عید مبارک بادت****وان مواعید که کردی مرواد از یادت

    در شگفتم که در این مدت ایام فراق****برگرفتی ز حریفان دل و دل می​دادت

    برسان بندگی دختر رز گو به درآی****که دم و همت ما کرد ز بند آزادت

    شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست****جای غم باد مر آن دل که نخواهد شادت

    شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت****بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت

    چشم بد دور کز آن تفرقه​ات بازآورد****طالع نامور و دولت مادرزادت

    حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح****ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت
    :w12::w18:
    سلام فرح نوش
    می خواستم ببینم چند تا عکس گره داری برام بفرستی
    با تشکر
    چه خوش است از تو خشمی که ز روی ناز باشد
    که به عجز چون درایم در صلح باز باشد
    ز فریب وعده امشب نزدیم دیده بر هم
    که شب امید واری در خانه باز باشد
    سلام عزیزم....
    می شناسم ساریان استادای خوبی داره....چند نفرشون از جمله مهندس فرصت و مهندس رنجبر و خیلیا استادم تو کاردانی بودن....امیدوارم موفق باشی گلم
    سلام عزیزم....
    نه گلم دانشگاه محمود آباد می خونم....ساری زندگی می کنم....شما چطور؟
    سلام ...
    خوبی؟
    ممنون
    لطف کردی ...
    عکس اواتارم که فقط یه دونس ...
    شاید امضامو می گی ..
    خوب معلومه دیگه ... تو رو زمین نشستی ... من دارم رو سرت قلب می ریزم ... همیشه شاد باشی ...
    سلام فرح جان عزیز مان خوبی؟خوشی؟شرمنتدم اومدی رفتی؟من نبودم وایییییییییییییییییی ببخش
    سلام منم اینجام چه خبر فرح جان؟از اینکه فرح صدات میزنم ناراحت نمیشی که؟
    سلام فرح جان خوبی؟بابا چرا یادی از دوستان نمیکنی ؟
    حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند***محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند

    ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید***هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

    چون می از خم به سبو رفت و گل افکند نقاب***فرصت عیش نگه دار و بزن جامی چند

    قند آمیخته با گل نه علاج دل ماست***بوسه​ای چند برآمیز به دشنامی چند

    زاهد از کوچه رندان به سلامت بگذر***تا خرابت نکند صحبت بدنامی چند

    عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو***نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند

    ای گدایان خرابات خدا یار شماست***چشم انعام مدارید ز انعامی چند

    پیر میخانه چه خوش گفت به دردی کش خویش***که مگو حال دل سوخته با خامی چند

    حافظ از شوق رخ مهر فروغ تو بسوخت***کامگارا نظری کن سوی ناکامی چند
    :gol:
    این خرقه که من دارم در رهن شراب اولی ***وین دفتر بی​معنی غرق می ناب اولی

    چون عمر تبه کردم چندان که نگه کردم***در کنج خراباتی افتاده خراب اولی

    چون مصلحت اندیشی دور است ز درویشی***هم سینه پر از آتش هم دیده پرآب اولی

    من حالت زاهد را با خلق نخواهم گفت***این قصه اگر گویم با چنگ و رباب اولی

    تا بی سر و پا باشد اوضاع فلک زین دست***در سر هوس ساقی در دست شراب اولی

    از همچو تو دلداری دل برنکنم آری***چون تاب کشم باری زان زلف به تاب اولی

    چون پیر شدی حافظ از میکده بیرون آی***رندی و هوسناکی در عهد شباب اولی
    :smoke::w17::w18::w12:
    و این بار ... هنر نمایی با چوب ( 1 2) سلام دوست عزیز ...........خوبی؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا