چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید برد
عشق را زیر باران باید جست
زیر باران باید با زن خوابید
زیر باران باید بازی کرد
زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت
زندگی تر شدن پی در پی
زندگی آب تنی کردن در حوضچه "اکنون" است
رخت ها را بکنیم
آب در یک قدمی است ... سهراب سپهری
دختر خوب من همینجور مینویسم بدون هیچ توجهی ...
فقط منظور و به نحوی برسونه کافیه
حالا اگه طرف منظور و نگرفت مشکل از خودشه دیگه بد میگیره
ببین خدا دنیا رو دیدی بچه حساب دخترم میشه با من اینجور صحبت میکنه ...
تو پیام قبلی منظورم این بون این آواتار سیبیلو همون آواتار اولی بود که چرا اون موقع هیچ حرفی در موردش نزدی ... بعد به مناسبت شهادت عوضش کردم و عکسی که روش نوشته با یا فاطمه گذاشتم دیشبهم عکس طبیعت گذاشتم الان هم همون اولی رو گذاشتم الان اگه نفهمدی سرمو میکوبم به میز