رجبی علی
پسندها
544

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • داداش کجایی نمیگی دلمون برات تنگ میشه؟
    نمیگی یه دوستایی هم اینجا داری؟
    زندگی رنگارنک غریزی ام بیرون در باغ کثرت می ماند تا من برگردم پنهانی به اتاق ابی میرفتم نمیخواستم کسی مرا بیاید عبادت را همیشه در خلوت خواسته ام هیچ وقت در نگاره ی دیگران نماز نخوانده ام.کلمه ی عبادت را به کار بردم نه من برای عبادت به اتاق ابی نمی رفتم اما میان چهاردیواری اش هوایی به من میخورد که از جای دیگر می امد.این رنگ در زندگانی ام دویده بود.میان حرف و سکوتم بود در هر مکثم تابش ابی بود فکرم بالا که می گرفت ابی میشد ابی اشنا بود من کنار کویر بودم و بالای سرم ابی فراوان بود....../اتاق ابی سهراب سپهری
    اتاق ابی نمایش تمثیلی عالم و کالبد انسان بود.صحنه درام تفرقه پذیری و بازیابی وحدت بود راهنمای رستگاری بود جای بیدار شدن خود اگاهی رهاننده بود.معمار اتاق ابی در شالوده ریزی نه طناب رنگارنگ پنج لا صدایی از زمان های دور در ناخود اگاهی او پنهان شده و به دست او فرمان داده بود.
    از همبازی ها جدا میشم میرفتم تا میان اتاق ابی بمانم چیزی در من شنیده میشد مثل صدای اب که خواب شما بشنود جریانی از سپیده دک چیزها از من میگذشت و درمن به من میخورد.چشم چیزی نمیدید خالی درونم نگاه میکرد و چیزها میدمید به سبکی پر می رسیدم....
    اونایی که جایی قبول نشدن اینروزا حالتای مختلفی رو تجربه میکنن
    روزی که نتیجه شونو رو سایت دیدن اینطوری شدن

    واکنش اولشو بعد از دیدن نتایج:
    [IMG]
    واکنش دوم:
    [IMG]
    واکنش سوم:
    [IMG]
    و بالاخره بعد از کلی گریه یه مدت دپرس میشینن ته اتاق. اینطوری:
    [IMG]
    بعد تصمیم میگیرن گذشته رو فراموش کنن و یه مدت با دوستان وقت بگذرونن
    [IMG]
    و در نهایت میشینن و واسه ساله بعد تلاش میکنن.

    امیدوارم همه به زودی از این جو سنگین بیرون بیان:gol:
    ممنونم..یعنی ترم 3 میتونی آشنایی با معماری جهان و آشنایی با معماری اسلامی رو برداریم؟؟؟
    سیلام علی جان
    خوبی/؟
    نیستی؟؟
    پریشب رفتم پیش رفیقت جات خالی
    آخر هفته هم میام شهرتون:دی
    سلام عزیزم
    همچنان مسدوده؟؟؟؟؟
    امیدوارم هرچی زودتر باز بشه چون منم اینجا دلتنگتم داداش.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا