ا
پسندها
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • چقدر عجیب است که در خلوتت دلواپس خاطره ای باشی که تو را بر باد داده است...
    ة ةمشتاق دیدارت شده بودم ، چشامو فرستادم تا ببینمت !
    همه مداد رنگی ها مشغول بودند بجز مداد رنگی سفید هیچکس به او کاری نمی داد همه می گفتند"تو به هیچ دردی نمی خوری" یک شب که مداد رنگی ها تو سیاهی کاغذ گم شده بودن مداد رنگی سفید تا صبح کار کرد ماه کشید مهتاب کشید آنقدر ستاره کشید که کوچک و کوچک تر شد و صبح توی جعبه ی مداد رنگی ها جایش را هیچ رنگی پر نکرد....
    به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید که مبادا ترکی بردارد چینی نازک تنهایی من
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا