جرا كم حرفي فرزند؟
-
بيا اينم ي جمله:هذا الكلام يقتلني:ديجمله عربي ميخاي ج كار؟ دكي ك كرخيد دك ب كي ميخاي بكي:ديالان ب من تبريك بكو ك رسمن هيج كاري نكردم بره طرح!
سلااااااااااام دوست خوبم. چطوری؟
خبری ازت نیست ت ت ت ت ت ت
تا آب شدم، سراب دیدم خود را
دریا چو شدم، حباب دیدم خود را
آگاه شدم، غفلت خود را دیدم
بیدار شدم، به خواب دیدم خود را!!
مولاناخوابي؟
بخواب...بشكنه دست من ك نتونستم كمكتون كنم:_((((
انشالله ...
برو عزیزم بای ...
شوما لطف داری ...
ایشالا ارشد ...
ما که عمرا سال اول قبول شیم ،ولی تو بخون که سال اول قبول شی با هم بریم ( هی یعنی میشه )
چاکریم ...
اونو راس میگی ...
تو با من بشینی درس و مقشت تعطیله ، اینقده رفیخ نابابیم
خعلی دوست دارمااااااااا ...در جریان باش ...
آخ ندا کاشکی هم کلاسی بودیم ، جات در کنارم بسی خالیست
اصن دوسش دارما ...
این اینهمه که واسه اعتلای ما (!) داره تلاش میکنه واسه اعتلای خودش تلاش کرده بود الآن به یه جایی رسیده بود بالاخره ...
اینکه از هر شیوه ای استفاده موکونه رو دوس میدارم ...
یاد بگیر خخخخخخخ
منم چیطورم
به این دوست قدیمی جیناب مالک هم که اینجان !!!
خوشم میاد متنوع عمل میکنه هاااااااا
سیلام ندایی؟
چیطوری یا نه؟
الَّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا و نَبیـِّنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
بارخدایارحمت فرست به آقا و پیغمبر ما حضرت محمد و آلش
مَااختَلَفَ المَلَوانِ وتَعاقَبَ العَصراَنِ
مادامی که کشتی رانان در رفت وآمدند و شب وروز
وَکَرَّالجَدیداَنِ واَستَقبَلَ الفَرقَداَنِ وَبَلِّغ
تکرار میشود وستارگان باز می تابند وروی می اورند وبرسان
رُوحَهُ واَروَاحَ اَهلَ بَیتِه مِنِّی اَلتَّحیةَ وَالسَّلاَم
به روح پیغمبروخاندان گرامیش از طرف من تحیت ودرودی خالص
حالت خوبه ؟؟!!!
االلان فخر فروختي ب داشتن اون حروف؟برو از خدا بترس....برو....من فك كنم اين كاي بدرسكم همه جي رو لو مده!يك حسابي ازش برسم.....عاقو ما رفتيم بكبيم!دقت كردي ك سليم "جوب" ظاهرازي شو خورد؟:دييهمجنان مشغول بلاناي كوفتي هستي؟احتمالا خود سيمين انقد موشكافي نكرده بود رمانشو!:ديي بتو كشيدم رو سرم به كلفتي لحاف ننه سرما،كوشه هاي بتو رو هم تنظيم كردم ك كاملا روي زمين باشه، اين مامان من ججوري نور صفحه سهرابو تشخيص داده واقعا؟كم نسستن قهرماناي مذهب محور، نمونه اعلاش هم فرهاد درفشانه كه مراد با اون همه تفكرات ضد مذهبش داشت خودشو مي كشت وقتي كه فرهادو كشتن.
سليم هم جوب ظاهر سازي شو خورد، اتفاقا ب نظر من ادمي كه انقد سست عنصر باشه بايد از مذهب كنده بشه كه نشون داده بشه بيروي حقيقي از مذهب كار هر كسي نيست.
نيكو هم كه اصلا قابل بحث ني، يه ادميه مث زن مردان...يا حتي بايينتر....
خلاصه اين ك ب نظر من سيمين ادما رو از تمامي زوايا بررسي كرده، خوبياكشونو كفته ولي از ضعفاشونم نزده كه عقلاني ت از بين بره و اسطوره سازي بياد وسط.
يا مثلا همين مراد....تحت تاثير باوراي هستي قرار مي كره و باور بيدا مكنه ب حضور خداهستي بعد از فراري داده شدن از جزبره سركرداني رفت خونه اون موند؟ همسر اون ي شخصيت قوي مذهبي داره كه هستي هم از مصاحبت باهاش بي نصيب نيس. يا مثلا توران جان كه تونست شخصيت به اين حد قوي اي در هستي ايجاد كنه، و بعد ها در شاهين هم نمودشو مي بينيم.نع، قبول ندارم ك ادماي مذهبي جندشن.اولن ادماي لا مذهب جندش هم خيلي زيادن.نمونه اش كراسلي.يا هيتي.بعدم اين ك ادماييي مثل مامان عشي ك شخصيت ضعيف،ظاهر بين و داراي منبع كنترلةبيروني هستن بعد از طي،يه سري مشكلات شديد يه جورايي بناه ميارن ب اغوش مذهب كرايي،نمونه اش اون جايي كه مامان عشي بعد از بيرون اومدن از خونه احمد كنجور و بعد بناه اوردن ب خونه هستي و زندكي در كنار توران جان، جادر رنكي ب سر مي كنه،كمتر به قيافه اش مي ررسه، دنبال كاره و دوست داره درس بخونه.يا مثلا اون مردك كي بود كهنع، قبول ندارم ك ادماي مذهبي جندشن.اولن ادماي لا مذهب جندش هم خيلي زيادن.نمونه اش كراسلي.يا هيتي.بعدم اين ك ادماييي مثل مامان عشي ك شخصيت ضعيف،ظاهر بين و داراي منبع كنترلةبيروني هستن بعد از طي،يه سري مشكلات شديد يه جورايي بناه ميارن ب اغوش مذهب كرايي،نمونه اش اون جايي كه مامان عشي بعد از بيرون اومدن از خونه احمد كنجور و بعد بناه اوردن ب خونه هستي و زندكي در كنار توران جان، جادر رنكي ب سر مي كنه،كمتر به قيافه اش مي ررسه، دنبال كاره و دوست داره درس بخونه.يا مثلا اون مردك كي بود كهنع، در نرفتم.به حرفات فكر مي كردم.خوالبته/اك منظورش از ارزش هاي مردم انقلابي ريش و روسري باشه،بله تخظئه كرده
اما در كل من نقطه تاريكي تو قضاوت سيمين نسبت ب دين نمي بينم -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
