اسلام واقعی کو ، کجاست ، کی دیده ؟؟ شما دیدی ؟؟ چطوریه

کربلایی

مدیر بازنشسته
خب مگه اسلام دین آزاد نیست
مگه نمیدونم چطوری منظورمو برسونم
مگه هر کس نظری داشته باشه
نباس بهش احترام گذاشت
اون وقت با طالبان چه فرقی میکنیم
اسلام میشه دین کشت و کشتار

سلام
این طور که شما میگی باید به نظر ابلیس هم احترام گذاشت! ایشون هم نظرشون این بود که خدا(اعوذ بالله) خیلی بیجا می کنند به من ابلیس دستور میدن به اینآدم پست بی همه چیز سجده کنم! لطفا به نظرم احترام بزارید و از بهشت برین و درگاه منان بیرونم نکنید:surprised:

پیامبر هم باس به نظر ابوسفیان و ابولهب احترام میزاشت و اون بتها رو نمی شکست!!!

علی(ع) باید به نظر خوارج احترام میزاشت و خوارج رو در نهروان به قتل نمی رسوند!!!

حیسن(ع) هم باید به نظر یزید سگ باز شراب خوار بی همه چیز احترام میزاشت و دلش رو نمیشکوند! میرفت باهاش بیعت میکرد! مگه چیزی ازش کم میشد؟

نه!
اگه فرمان جامعه اسلامی رو به دست یه امام معصوم بسپریم، اسلام با همین قوانینش، نه تنها دین کشت و کشتار نمیشه! بلکه سالم ترین و تنها راه سعادت انسان میشه! وفقط باید از اون معصومی که جلو میره پیروی کنیم و تو محراب نکشیمش!!!
 
آخرین ویرایش:

pinion

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زکریای عزیز من دقیا میدونستم این سوالو میپرسی.خوب من مختصرا جواب میدم چون همونطور که گفتم بحث فوق العاده سنگینیه که حتما میبایست با نظریات و مکاتب غیر اسلامی مانند:
کاپیتالیسم-مرکانتیلیسم-امپریالیسم- سوسیالیسم-کمونیسم-مارکسیسم-مائوئیسم-
فمینیسم-رئالیسم و همچنین تزهایی مانند اصول دیالکتیک-کمینترن-بین الملل جهان نگر-
و قدرت تمایز بین مکاتبی مانند کمونیسم و مارکسیسم و سوسیالیزم
اشنا باشید.
اما در مورد برابری باید به هدف توجه ویژه ای کنید.یعنی چی؟
یکی از تفاوتهای اصولی بین لیبرالیسم و سوسیالیسم اینه که:
لیبرالیسم فرد گرا و سوسیالیسم جمع گراست.
در لیبرالیسم هر فردی به فکر حفظ منافع خودشه و به همین خاطر برای رسیدن به این منافع حاضر به زیان دیدن جمع بسیار زیاده.مثال:
در امریکا شرکت های بسیار عظیم سرمایه داری وجود دارند که به فکر منافع خودشونن و اصلا براشون مردم مهم نیستن به همین خاطر علیرغم میل مردم به عراق حمله کردن تا به سود برسن.
نکته ی مهم:
در این نوع جوامع همیشه به انسان نمونه هایی مثل بیل گیتس رو مثال میزنن که از کجا به کجا رسیدن اما هیچ وقت انروی سکه رو نمیگن که:برای بوجود اومدن یک بیل گیتس چند هزار نفر نابود میشن
اما در جوامع جمع گرا هدف پیشرفت یک نفر به قیمت از بین رفتن بقیه نیست در این جوامع
هدف کلی پیشرفت کل جامعه و کشوره.
خوب در این جامعه وقتی این نوع تفکر حاکم باشه چه اتفاقی میفته؟
در این صورت یک پزشک حاضره برای رفاه مردم به مناطق فوق محروم بره و اونجا طبابت کنه ولی درلیبرالیسم اینگونه نیست.
پس چون هدف پیشرفت کشوره مردم حاضرن یک حقوق رو بگیرن نه اینکه هر کسی فکر خودش باشه.
با این دیدگاه عملا میبینین که کشور ما هم یک کشور لیبرال اسلامیه یعنی چی؟
شما چرا درس میخونین؟
چن یه مدرک بگیرین , سر کار خوبی برین , حقوق خوبی بگیرین و زندگی خوبی واسه خودتون بوجود بیارین .برای شما اصلا مهم نیست که مردم بیچاره ای که پایین شهر توی بدترین شایط زندگی میکنن چه به سرشون میاد.
ما اب - برق -گاز رو مصرف میکنیم و اصلا برامون اون مردم بیچاره ای که لب مرز کرمانشاه بدون گاز زندگی میکنن اصلا مهم نیستن.
ایشالا این بحث رو با یکی از مقالات مهم ادامه میدم.
 

رحیمی

عضو جدید
سلام
شما تا وقتی که به سن بلوغ نرسیده حق انتخاب نداری!
یعنی صرف اینکه بچه مسلمونی! شما رو مسلمان نمی کنه! باید بعد از بلوغ بگی اشهد ان لا الله ال الله و اشهد ان محمد الرسول الله و...
و به این گفته هات معتقد باشی! تا بشه اسمتو گذاشت مسلمان!
البته این نظر منه! باید از مراجع هم پرسیده بشه که آیا درسته یا نه!
سلام به همه
عزيزم فكر نكنم هيج مراجعي همجين نظريو داده باشه
 

pinion

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست عزیز ذکریا .این مقاله رو برای شما میزارم.
این نظر بزرگترین دانشمند جهان بعد از نیوتنه یعنی:
پروفسور البرت انیشتن
حتما دانلودش کن و تا تهشو بخون تا بعد:




چرا سوسياليزم؟
 

S_K_AZ

عضو جدید
سلام
شما تا وقتی که به سن بلوغ نرسیده حق انتخاب نداری!
یعنی صرف اینکه بچه مسلمونی! شما رو مسلمان نمی کنه! باید بعد از بلوغ بگی اشهد ان لا الله ال الله و اشهد ان محمد الرسول الله و...
و به این گفته هات معتقد باشی! تا بشه اسمتو گذاشت مسلمان!
البته این نظر منه! باید از مراجع هم پرسیده بشه که آیا درسته یا نه!
سلام دوباره
آقا من تا حالا اشهد نگفتم.به نظر تو اگه یکی مثل من بره بگه من می خوام دینمو عوض کنم چی کار میکنن؟
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
زکریای عزیز من دقیا میدونستم این سوالو میپرسی.خوب من مختصرا جواب میدم چون همونطور که گفتم بحث فوق العاده سنگینیه که حتما میبایست با نظریات و مکاتب غیر اسلامی مانند:
کاپیتالیسم-مرکانتیلیسم-امپریالیسم- سوسیالیسم-کمونیسم-مارکسیسم-مائوئیسم-
فمینیسم-رئالیسم و همچنین تزهایی مانند اصول دیالکتیک-کمینترن-بین الملل جهان نگر-
و قدرت تمایز بین مکاتبی مانند کمونیسم و مارکسیسم و سوسیالیزم
اشنا باشید.
اما در مورد برابری باید به هدف توجه ویژه ای کنید.یعنی چی؟
یکی از تفاوتهای اصولی بین لیبرالیسم و سوسیالیسم اینه که:
لیبرالیسم فرد گرا و سوسیالیسم جمع گراست.
در لیبرالیسم هر فردی به فکر حفظ منافع خودشه و به همین خاطر برای رسیدن به این منافع حاضر به زیان دیدن جمع بسیار زیاده.مثال:
در امریکا شرکت های بسیار عظیم سرمایه داری وجود دارند که به فکر منافع خودشونن و اصلا براشون مردم مهم نیستن به همین خاطر علیرغم میل مردم به عراق حمله کردن تا به سود برسن.
نکته ی مهم:
در این نوع جوامع همیشه به انسان نمونه هایی مثل بیل گیتس رو مثال میزنن که از کجا به کجا رسیدن اما هیچ وقت انروی سکه رو نمیگن که:برای بوجود اومدن یک بیل گیتس چند هزار نفر نابود میشن
اما در جوامع جمع گرا هدف پیشرفت یک نفر به قیمت از بین رفتن بقیه نیست در این جوامع
هدف کلی پیشرفت کل جامعه و کشوره.
خوب در این جامعه وقتی این نوع تفکر حاکم باشه چه اتفاقی میفته؟
در این صورت یک پزشک حاضره برای رفاه مردم به مناطق فوق محروم بره و اونجا طبابت کنه ولی درلیبرالیسم اینگونه نیست.
پس چون هدف پیشرفت کشوره مردم حاضرن یک حقوق رو بگیرن نه اینکه هر کسی فکر خودش باشه.
با این دیدگاه عملا میبینین که کشور ما هم یک کشور لیبرال اسلامیه یعنی چی؟
شما چرا درس میخونین؟
چن یه مدرک بگیرین , سر کار خوبی برین , حقوق خوبی بگیرین و زندگی خوبی واسه خودتون بوجود بیارین .برای شما اصلا مهم نیست که مردم بیچاره ای که پایین شهر توی بدترین شایط زندگی میکنن چه به سرشون میاد.
ما اب - برق -گاز رو مصرف میکنیم و اصلا برامون اون مردم بیچاره ای که لب مرز کرمانشاه بدون گاز زندگی میکنن اصلا مهم نیستن.
ایشالا این بحث رو با یکی از مقالات مهم ادامه میدم.

سلام
گفتی آمریکایی های لیبرال به عراق حمله کردند تا به سود برسند و اصلا براشون مهم نیست که چه بر سر مردم مثلا مظلوم عراق میاد! قبول!
اما میشه بگی کمونیستهای سوسیالیسم، چرا سالیان سال افغانستان رو اشغال کردند؟
چرا در جریان جنگ دوم جهانی ایران رو اشغال کردند؟ چرا مردم آذربایجان رو کشتند؟ چرا به مردم مسلمان چچن حمله کردند؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟

گفتی برای مسلمان ایرانی اصلا مهم نیست که مردم بیچاره ای که لب مرز کرمانشاه بدون گاز زنگی میکنه چه میکشه!
پس میشه بگی همین آقایون بقول شما لیبرال مسلمان(باکری ها، همت ها، چمران ها و ...) درس و مشق رو ول کردند و رفتند جبهه؟ یا میشه بگی چرا هزاران نفر از مردن لیبرال خودخواه ایرانی ریختند خیابان ها تا حکومت لیبرال شاهنشاهی رو نابود کنند؟

در اینکه الان در جامعه فردمحوری داره رسم میشه و این موضع زیاد جالبی نمی تونه باشه اصلا شکی نیست! اما اسلام اینو نمیگه و اینو قبول نداره!
موفق باشید.
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
سلام دوباره
آقا من تا حالا اشهد نگفتم.به نظر تو اگه یکی مثل من بره بگه من می خوام دینمو عوض کنم چی کار میکنن؟

سلام
بنظر من شما مسلمان نیستید
اما این که چکارش میکنند، نظرمو گفته ام! اما آقای رحیمی میگن که مراجع با نظر من موافق نیستند!
بهتره اجازه بدی فردا تحقیق کنیم ببینیم مراجع چی میگن!
شب خوش
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
پس چرا ادعاشو داریم

دقیقا" همین مشکل ما مسلمانهاست.
تهاجم فرهنگی شدید مسلمانها رو از شناخت دینشون دور کرده.

بقول شریعتی
ما در جامعه‌ای هستیم که دشمن در یک نظام نیرومند بر همه جهان حکومت میکنه و نسل مارو برای بردگی تازه از درون میسازد.ما به ظاهر بردگی نمیکنیم و بردگی و برده فروشی برافتاده است ولی ما اکنون بردگی بدتری دچار شدیم.
اندیشه مارو برده کردند.دل مارو برده کردند.اراده ما رو تسلیم کردند و ما را به یک عبودیت آزاد گونه پرورده‌اند و همه اینها با یک کار،با قدرت علم،جامعه شناسی،فرهنگ،هنر،آزادی مصرف و فقر پرستی.از دل ما ایمان به یک هدف،مسئولیت انسانی و اعتقاد به مکتبمون را برده‌اند....

 

pinion

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست عزیز به همین خاطر گفتم شما باید تفاوت مکاتب رو بدونید
تفاوت مارکسیزم لنینیسم با مارکسیزم استالینیسم در همینه.
به طور قطع تمام مارکسیتهای جهان در زمان مرگ رهبر انقلاب اکتبر شوروی ( ولادیمیر ایلیانوف لنین ) و به حکومت رسیدن استالین سقوط شوروی رو اعلام کردن(سال 1923)میلادی.
استالین در یک تسویه حساب درون حزبی تمام نظریه پردازان واقعی شوروی از جمله بزرگترین
تئوریسین انقلاب سوسیالیستی بعد از مارکس و ارائه دهنده ی تز انقلاب مداوم ( لئون تروتسکی) رو به فجیع ترین نوع ممکن به قتل رسوند.
برای اگاهی شما از اقدامات این خونخار انشالا در روزهای اینده یک مطلب میزارم.
من برای تمام سرداران اسلام احترام قائلم ولی منظور من وضعامروز ایرانه.
در مورد انقلاب ایران به نکته ی جالبی اشاره کردین.چرا به خیابونا ریختند؟؟؟؟؟
اما یک نکته ی ظریف:در اصول نظامهای سیاسی جهان نظامهای توتالیر - دین مداران و رفرمیستها زیر مجموعه ی نظام لیبرال هستند یعنی...............
 

ryhan

عضو جدید
سلام دوباره
آقا من تا حالا اشهد نگفتم.به نظر تو اگه یکی مثل من بره بگه من می خوام دینمو عوض کنم چی کار میکنن؟


سلام ما یه استاد داشتیم که ایشون قاضی هم بودن و گفتن که همچین قانونی وجود نداره

البته در یه صورت حرف شما درست

در صورتی که بینند اون شخص بر ضد اسلام تبلیغات می کنه
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
دوست عزیز به همین خاطر گفتم شما باید تفاوت مکاتب رو بدونید
تفاوت مارکسیزم لنینیسم با مارکسیزم استالینیسم در همینه.
به طور قطع تمام مارکسیتهای جهان در زمان مرگ رهبر انقلاب اکتبر شوروی ( ولادیمیر ایلیانوف لنین ) و به حکومت رسیدن استالین سقوط شوروی رو اعلام کردن(سال 1923)میلادی.
استالین در یک تسویه حساب درون حزبی تمام نظریه پردازان واقعی شوروی از جمله بزرگترین
تئوریسین انقلاب سوسیالیستی بعد از مارکس و ارائه دهنده ی تز انقلاب مداوم ( لئون تروتسکی) رو به فجیع ترین نوع ممکن به قتل رسوند.
برای اگاهی شما از اقدامات این خونخار انشالا در روزهای اینده یک مطلب میزارم.
من برای تمام سرداران اسلام احترام قائلم ولی منظور من وضعامروز ایرانه.
در مورد انقلاب ایران به نکته ی جالبی اشاره کردین.چرا به خیابونا ریختند؟؟؟؟؟
اما یک نکته ی ظریف:در اصول نظامهای سیاسی جهان نظامهای توتالیر - دین مداران و رفرمیستها زیر مجموعه ی نظام لیبرال هستند یعنی...............

سلام
ذهن کودک و فقیر من جملات پربار شما رو اینطور معنی میکنه:
اون سوسیالیست هایی که آدم می کشند و خون میریزند، یه دسته سوسیال دیگه اند که هیچ ربطی هم به سوسیالیست ندارند!!! اونا آدم بدای داستان هستند! و ما آدم خوباش!!!
طبق معمول هم آدم بدا به حکومت می رسند و آدم خوبا فقط روی کاغذ یه سری نظریه طرح می کنند! تا شاید سوسیالیست های خونخوار توبه کنند و آدم خوبه بشن!


راستی یه سوال برام پیش اومده! اون سوسیالیست ها، بخشید توده ای هایی که در جریان ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد، بیشترین کمک رو به لیبرال های امپریالیست انگلیسی و آمریکایی کردند که خدای نکرده کمونیست نبودند؟
 

karo7

اخراجی موقت
آقایون کارو و فیدل یه بحثی رو میون بحث اصلی شروع کرده اند که اگه ناراحت نشن منم نظرم رو در مورد حرفاشون میگم:
اول اینکه شما عدالت رو چطور معنا می کنید؟ منظورم اینه که اولین واژه یا صحنه ای یا موردی که باشنیدن کلمه عدالت به ذهنتون میرسه چیه؟ جواب این سوال میتونه مسیر بحثتون رو کاملا مشخص کنه!
خیلی ها عدالت رو با مبارزه با ظلم و ستم اشتباه می گیرند! اما عدالت واژه ای هست که بار معناییش خیلی بیشتر از اینه!
عدالت یعنی قرار گرفتن هر چیز سر جای خودش، به اندازه لازم و کافی و برای مدتی لازم و کافی!
خب اگه به عدالت از این زاویه نگاه کنیم! یه سوال دیگه پیش میاد!!!
آزادی؟
آزادی رو چطور معنا می کنید؟
لطف کنید جواب این دو سوالم رو بدید تا بتونیم بحث رو ادامه بدیم!
فکر کنم بشه در این بحث به نتایج جالبی در مورد اینکه آیا آمریکا مهد آزادی هست یا نه رسید!
و یا اینکه آیا اسلام دین آزادی هست یا نه!
موفق باشید

دوست عزیز سوال تو مانند آن است که من از تو بخواهم اسلام را تعریف کنی.
ولی بد نیست با چند جمله کلیت دیدگاه خود را بگویم:

آزادی: آن چیزی که من می خواهم برای برای خویش بیندیشم، نه آنچه دیگری برای من می اندیشد.

مفهوم عدالت در ذهن ما معنای تقسيم برابر در مسئوليت­های شهروندی يعنی تقسيم محدوديت­های آزادی، برابری در مقابل قانون و غيرجانبدار بودن محاکم قضايی را تداعی می­کند

اما دريافت انساندوستانه از عدالت به اين معناست که مساوات در ميان انسان­ها برقرار باشد، مزايای «طبيعی» حذف گردند، فرديت حفظ شود و سرانجام پاسداری از آزادی­های شهروندان وظيفه­ی دولت تلقی گردد.

دوست عزیز قسمت های قرمز نظر من است.
 

karo7

اخراجی موقت
آقایون کارو و فیدل یه بحثی رو میون بحث اصلی شروع کرده اند که
....
موفق باشید

و اما زکریا جان:

نظامی از نظر سياسی آزاد است که نهادهای سياسی آن به شهروندانش اين امکان عملی را بدهد که در صورت اراده­ی اکثريت بتوانند حاکمان را بدون خونريزی برکنار سازند (کارل پوپر). به عبارت ديگر ما هنگامی از نظر سياسی آزاديم که بتوانيم حاکمان خود را بدون خونريزی برکنار کنيم و تا زمانی که چنين امکانی داريم نبايد نگران باشيم که چه کسی حکومت می­کند. پوپر نام چنين نظامی را که در دمکراسی­های غربی وجود دارد «جامعه­ی باز» می­گذارد. مهمترين ويژگی جامعه­ی باز، علاوه آنچه گفته شد، رقابت آزاد بر سر نظريات علمی و شفافيت در گستره­های آن است. جوامع باز نقطه­ی مقابل جوامع بسته و توتاليتاريستی هستند که در آنها به جای رقابت آزاد بر سر نظريه­های علمی، منظومه­ی کاملی از عقايد ايدئولوژيک با ادعای انحصار حقيقت حاکم است. در جوامع باز، روش نقد خردگرايانه، به نابودی منتقد نمی­انجامد و خشونت در حذف نظريات مخالف نقشی ندارد. نقد عاری از خشونت است که راه را برای انکشاف خرد می­گشايد.
 

karo7

اخراجی موقت
سلام دوست خوبم
چون اون آدم یه بار انتخابشو کرده!
راه خوب رو تشخیص داده و انتخاب کرده!
اسلام نمیگه مختارید راه و خوب و بد رو انتخاب کنید!
بلکه میگه:
منِ اسلام، راه خوبم، شمای انسان هم در این دنیا آزادی که من راه خوبه رو انتخاب کنی و سعادتمند بشی یا بری راه بده رو بچسبی و بدبخت بشی! هیچ مسلمونی هم در مورد حق نداره مجبورت کنه! اما اگه انتخابم کردی! معنیش اینه که یه قدم به جلو برداشتی! برای همین برگشت به عقب اصلا منطقی نیست! هست؟
موفق باشید

1- اون انتخابی که شما می گید همه از روز تولدمون مجبور بودیم که انتخاب کنیم.
2- چه با اطمینان از صحت عقایدت حرف می زنی!!!
3- مطمئن باش کسانی که دادگاه تقتیش عقاید رو گذاشته بودن فکر می کردند درست ترین کار رو در اون زمان اروپا انجام می دند. و همچنین درست ترین عقاید رو دارند.
4- پس آنها نیز کار درستی می کردند که یهودی ها رو مجازات می کردند.
 

karo7

اخراجی موقت
زکریای عزیز من دقیا میدونستم این سوالو میپرسی.خوب من مختصرا جواب میدم چون همونطور که گفتم بحث فوق العاده سنگینیه که حتما میبایست با نظریات و مکاتب غیر اسلامی مانند:
کاپیتالیسم-مرکانتیلیسم-امپریالیسم- سوسیالیسم-کمونیسم-مارکسیسم-مائوئیسم-
فمینیسم-رئالیسم و همچنین تزهایی مانند اصول دیالکتیک-کمینترن-بین الملل جهان نگر-
و قدرت تمایز بین مکاتبی مانند کمونیسم و مارکسیسم و سوسیالیزم
اشنا باشید.
اما در مورد برابری باید به هدف توجه ویژه ای کنید.یعنی چی؟
یکی از تفاوتهای اصولی بین لیبرالیسم و سوسیالیسم اینه که:
لیبرالیسم فرد گرا و سوسیالیسم جمع گراست.
در لیبرالیسم هر فردی به فکر حفظ منافع خودشه و به همین خاطر برای رسیدن به این منافع حاضر به زیان دیدن جمع بسیار زیاده.مثال:
در امریکا شرکت های بسیار عظیم سرمایه داری وجود دارند که به فکر منافع خودشونن و اصلا براشون مردم مهم نیستن به همین خاطر علیرغم میل مردم به عراق حمله کردن تا به سود برسن.
نکته ی مهم:
در این نوع جوامع همیشه به انسان نمونه هایی مثل بیل گیتس رو مثال میزنن که از کجا به کجا رسیدن اما هیچ وقت انروی سکه رو نمیگن که:برای بوجود اومدن یک بیل گیتس چند هزار نفر نابود میشن
اما در جوامع جمع گرا هدف پیشرفت یک نفر به قیمت از بین رفتن بقیه نیست در این جوامع
هدف کلی پیشرفت کل جامعه و کشوره.
خوب در این جامعه وقتی این نوع تفکر حاکم باشه چه اتفاقی میفته؟
در این صورت یک پزشک حاضره برای رفاه مردم به مناطق فوق محروم بره و اونجا طبابت کنه ولی درلیبرالیسم اینگونه نیست.
پس چون هدف پیشرفت کشوره مردم حاضرن یک حقوق رو بگیرن نه اینکه هر کسی فکر خودش باشه.
با این دیدگاه عملا میبینین که کشور ما هم یک کشور لیبرال اسلامیه یعنی چی؟
شما چرا درس میخونین؟
چن یه مدرک بگیرین , سر کار خوبی برین , حقوق خوبی بگیرین و زندگی خوبی واسه خودتون بوجود بیارین .برای شما اصلا مهم نیست که مردم بیچاره ای که پایین شهر توی بدترین شایط زندگی میکنن چه به سرشون میاد.
ما اب - برق -گاز رو مصرف میکنیم و اصلا برامون اون مردم بیچاره ای که لب مرز کرمانشاه بدون گاز زندگی میکنن اصلا مهم نیستن.
ایشالا این بحث رو با یکی از مقالات مهم ادامه میدم.

نظام دمکراسی ليبرال (عليرغم انتقاد از ضعف­های آن) عادلانه­ترين و بهترين نظامی است که تا کنون در تاريخ بشريت تحقق يافته است. تمام نظام­هايی که در طول تاريخ به انسان­ها وعده­ی بهشت روی زمين را داده­اند، سرانجام به دوزخ منتهی شده­اند، اما دمکراسی تنها نظامی است که صرفا" با تلاش و اراده­ی خود مردم می­تواند پابرجا بماند. اگر قرار باشد افزون بر آزادی، «دمکراسی اقتصادی» (عدالت اجتماعی) نيز ايجاد گردد، همين «آزادی صوری محض» تنها وثيقه­ی تحقق آن است. به نظر پوپر، مارکس در نظری ساده لوحانه، دولت را ابزار سرکوب طبقه­ی حاکم ارزيابی می­کند و وعده­ی زوال آن را در جامعه­ی بی­طبقه می­دهد، اما مارکس هرگز به اين معمای آزادی دست نيافت که دولت در تأمين آزادی و انسانيت چه خدماتی می­تواند و بايد انجام دهد.
اما بايد از طريق استقرار آزادی، بر قدرت مهار زد و آن را رام کرد. سپس می­توان از طريق ايجاد نهادهايی در حيطه­ نظام دمکراتيک، بر قدرت اقتصادی نيز مهار زد و مانع دربندشدن انسان­ها گشت؛ اما با از بين رفتن آزادی، حتا برابری ميان بنديان نيز باقی نخواهد ماند.
 

karo7

اخراجی موقت
سلام
گفتی آمریکایی های لیبرال به عراق حمله کردند تا به سود برسند و اصلا براشون مهم نیست که چه بر سر مردم مثلا مظلوم عراق میاد! قبول!
اما میشه بگی کمونیستهای سوسیالیسم، چرا سالیان سال افغانستان رو اشغال کردند؟
چرا در جریان جنگ دوم جهانی ایران رو اشغال کردند؟ چرا مردم آذربایجان رو کشتند؟ چرا به مردم مسلمان چچن حمله کردند؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟

گفتی برای مسلمان ایرانی اصلا مهم نیست که مردم بیچاره ای که لب مرز کرمانشاه بدون گاز زنگی میکنه چه میکشه!
پس میشه بگی همین آقایون بقول شما لیبرال مسلمان(باکری ها، همت ها، چمران ها و ...) درس و مشق رو ول کردند و رفتند جبهه؟ یا میشه بگی چرا هزاران نفر از مردن لیبرال خودخواه ایرانی ریختند خیابان ها تا حکومت لیبرال شاهنشاهی رو نابود کنند؟

در اینکه الان در جامعه فردمحوری داره رسم میشه و این موضع زیاد جالبی نمی تونه باشه اصلا شکی نیست! اما اسلام اینو نمیگه و اینو قبول نداره!
موفق باشید.

دوست عزیز هیچکدام از کسانی که نام بردی لیبرال نیستند. لطفا کمی دقیق تر حرف بزنید. ممنون
در ضمن می تونم با اطمینان بگم که در حزب هایی که در حاکمیت حضور داشته اند، تنها می توان گفت که حزب های مشارکت و کارگزاران تفکری اسلامی همراه با دیدگاه لیبرالی دارند. بقیه اسلام را با دیدگاه های چپ جمع زده اند. از جمله دکتر شریعتی و بقیه کسانی که در حاکمیت هستند.
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
دوست عزیز سوال تو مانند آن است که من از تو بخواهم اسلام را تعریف کنی.
ولی بد نیست با چند جمله کلیت دیدگاه خود را بگویم:

آزادی: آن چیزی که من می خواهم برای برای خویش بیندیشم، نه آنچه دیگری برای من می اندیشد.

مفهوم عدالت در ذهن ما معنای تقسيم برابر در مسئوليت­های شهروندی يعنی تقسيم محدوديت­های آزادی، برابری در مقابل قانون و غيرجانبدار بودن محاکم قضايی را تداعی می­کند

اما دريافت انساندوستانه از عدالت به اين معناست که مساوات در ميان انسان­ها برقرار باشد، مزايای «طبيعی» حذف گردند، فرديت حفظ شود و سرانجام پاسداری از آزادی­های شهروندان وظيفه­ی دولت تلقی گردد.

دوست عزیز قسمت های قرمز نظر من است.

سلام

آزادی: آن چیزی که من می خواهم برای برای خویش بیندیشم، نه آنچه دیگری برای من می اندیشد.
این میشه آزادی عقیده، بنظر من مفهوم آزادی بالاتر از اینه! هرچند این مفهوم هم شامل بخشی از آزادی میتونه باشه.
من معنی این قسمت قرمز آخر از حرفات رو نفهمیدم!
منظورت از مزیای طبیعی چیه؟

و اما زکریا جان:


نظامی از نظر سياسی آزاد است که نهادهای سياسی آن به شهروندانش اين امکان عملی را بدهد که در صورت اراده­ی اکثريت بتوانند حاکمان را بدون خونريزی برکنار سازند (کارل پوپر). به عبارت ديگر ما هنگامی از نظر سياسی آزاديم که بتوانيم حاکمان خود را بدون خونريزی برکنار کنيم و تا زمانی که چنين امکانی داريم نبايد نگران باشيم که چه کسی حکومت می­کند. پوپر نام چنين نظامی را که در دمکراسی­های غربی وجود دارد «جامعه­ی باز» می­گذارد. مهمترين ويژگی جامعه­ی باز، علاوه آنچه گفته شد، رقابت آزاد بر سر نظريات علمی و شفافيت در گستره­های آن است. جوامع باز نقطه­ی مقابل جوامع بسته و توتاليتاريستی هستند که در آنها به جای رقابت آزاد بر سر نظريه­های علمی، منظومه­ی کاملی از عقايد ايدئولوژيک با ادعای انحصار حقيقت حاکم است. در جوامع باز، روش نقد خردگرايانه، به نابودی منتقد نمی­انجامد و خشونت در حذف نظريات مخالف نقشی ندارد. نقد عاری از خشونت است که راه را برای انکشاف خرد می­گشايد.

سوال من درباره همه جوانب مفهوم آزادی بود! نه فقط آزادی سیاسی!
گفتی چنین نظامی در دموکراسی های غربی وجود دارد!!!
یعنی مردم جوامع غربی آزادند تا هر وقت خواستند، حاکمان خودشون رو بدون خونریزی عوض کنند! اگه اینطوره جنگ ها و انقلاب هایی که در کشور های غربی رخ داده به چه علت بوده؟
علاوه بر این، حتی انتخابات جوامع غربی هم آنگونه که ادعا می کنند آزاد نیست! محدودیت هایی که برای کاندید شدن نامزدها اعمال میشه نمونه ای از این سلب آزادی هایی است که خودشان تعریف کرده اند.

شما برو یه نقد کوچک درباره هلوکاست بنویس ببین چطور باهات برخورد می کنند!
من که اصلا دوست ندارم چنین تجربه ای داشته باشم! برخوردی شفاف، نقدی علمی و عاری از خشونت!(البته از نوع برره ای معکوس)


1- اون انتخابی که شما می گید همه از روز تولدمون مجبور بودیم که انتخاب کنیم.
2- چه با اطمینان از صحت عقایدت حرف می زنی!!!
3- مطمئن باش کسانی که دادگاه تقتیش عقاید رو گذاشته بودن فکر می کردند درست ترین کار رو در اون زمان اروپا انجام می دند. و همچنین درست ترین عقاید رو دارند.
4- پس آنها نیز کار درستی می کردند که یهودی ها رو مجازات می کردند.

من هیچ وقت ادعا نکرده ام که نظرم حتما درسته!
اما این نمیشه که آدم همیشه در شک و تردید قدم برداره! بنظر من انسان یا باید حرفی رو نزنه یا اگه میگه لااقل خودش کاملا بهش اعتقاد داشته باشه!

ضمنا، همون آیه ای که خیلی ازش استفاده می کنند آخرش یه حرف دیگه هم داره:
«لا اکراه فی دین... قد تبین الرشد من الغی»(در دین هیچ اجباری نیست...به تحقیق که راه نادرست از راه حق جدا و مشخص شده)

دوست عزیز هیچکدام از کسانی که نام بردی لیبرال نیستند. لطفا کمی دقیق تر حرف بزنید. ممنون
در ضمن می تونم با اطمینان بگم که در حزب هایی که در حاکمیت حضور داشته اند، تنها می توان گفت که حزب های مشارکت و کارگزاران تفکری اسلامی همراه با دیدگاه لیبرالی دارند. بقیه اسلام را با دیدگاه های چپ جمع زده اند. از جمله دکتر شریعتی و بقیه کسانی که در حاکمیت هستند.

بعله میدونم که هیچ کدوم لیبرال نبودند! مثال من هم برای نفی لیبرال بودن اونا بود.
چون اگه دقت کنی آقای فیدل گفته بودند که حکومت ایران، لیبراله!!!
من هم این حرفا رو زدم تا مثال نقضی باشه
 

karo7

اخراجی موقت
سلام

آزادی: آن چیزی که من می خواهم برای برای خویش بیندیشم، نه آنچه دیگری برای من می اندیشد.
این میشه آزادی عقیده، بنظر من مفهوم آزادی بالاتر از اینه! هرچند این مفهوم هم شامل بخشی از آزادی میتونه باشه.
من معنی این قسمت قرمز آخر از حرفات رو نفهمیدم!
منظورت از مزیای طبیعی چیه؟

دوست عزیز
1- خویش اینجا می تواند معنای جمع نیز به خود گیرد.
2- این اندیشیدن وقتی به نتیجه رسید باید قابلیت اجرا شدن نیز داشته باشد.
وگرنه بله بنده هم می دانم هر کس در ذهن خود می تواند هر فکری را بگذراند و حتی بدترین فشها را هم بدهد و کسی از آن آگاه نشود تا او را محاکمه کنند.
اگر عمیق در این جمله بنگری می بینی که خیلی کاملتر از مفهوم آزادی عقیده است.

سوال من درباره همه جوانب مفهوم آزادی بود! نه فقط آزادی سیاسی!
گفتی چنین نظامی در دموکراسی های غربی وجود دارد!!!
یعنی مردم جوامع غربی آزادند تا هر وقت خواستند، حاکمان خودشون رو بدون خونریزی عوض کنند! اگه اینطوره جنگ ها و انقلاب هایی که در کشور های غربی رخ داده به چه علت بوده؟
علاوه بر این، حتی انتخابات جوامع غربی هم آنگونه که ادعا می کنند آزاد نیست! محدودیت هایی که برای کاندید شدن نامزدها اعمال میشه نمونه ای از این سلب آزادی هایی است که خودشان تعریف کرده اند.

بله می دانم من فقط برای روشن تر شدن بیشتر موضوع این قسمت را آوردم، هرچند که آزادی سیاسی را راهی برای رسیدن به مفهوم کلی آزادی می دانم.
دوست عزیز شما به چه زمانی بر می گردی و می گویی آنها انقلاب کردند!!!! انقلاب آمریکا و فرانسه که سالها قبل بودند!!! من حکومت امروزه آن کشورها مد نظرم است.
کدام محدودیت وجود دارد!!!؟ به جز سواد کافی چه محدودیت دیگری وجود دارد!!؟ اگر محدودیت وجود داشت که الان اوبامای سیاه پوست کنیایی که پدرش هم مسلمان است رئیس جمهور نمی شد!!!! در ایران حتی سنی ها و زنان هم بر طبق قانون نمی توانند رئیس جمهور شوند!!!!

شما برو یه نقد کوچک درباره هلوکاست بنویس ببین چطور باهات برخورد می کنند!
من که اصلا دوست ندارم چنین تجربه ای داشته باشم! برخوردی شفاف، نقدی علمی و عاری از خشونت!(البته از نوع برره ای معکوس)

به جز در یکی دو کشور که بحث ترس از زنده شدن فاشیسم وجود دارد در کدام کشور چنین است!!؟




من هیچ وقت ادعا نکرده ام که نظرم حتما درسته!
اما این نمیشه که آدم همیشه در شک و تردید قدم برداره! بنظر من انسان یا باید حرفی رو نزنه یا اگه میگه لااقل خودش کاملا بهش اعتقاد داشته باشه!

اتفاقا آدم باید همیشه به نقد چیزهایی که در ذهنش است بپردازد تا بتواند پیشرفت کند.

ضمنا، همون آیه ای که خیلی ازش استفاده می کنند آخرش یه حرف دیگه هم داره:
«لا اکراه فی دین... قد تبین الرشد من الغی»(در دین هیچ اجباری نیست...به تحقیق که راه نادرست از راه حق جدا و مشخص شده)

بله، داریم مشاهده می کنیم!!!

بعله میدونم که هیچ کدوم لیبرال نبودند! مثال من هم برای نفی لیبرال بودن اونا بود.
چون اگه دقت کنی آقای فیدل گفته بودند که حکومت ایران، لیبراله!!!
من هم این حرفا رو زدم تا مثال نقضی باشه

ببخشید
 

meytim

متخصص محاسبات عددی و MATLAB
کاربر ممتاز
مغلطه

مغلطه

یاد این جمله شریعتی افتادم که میگه:
در اروپا اسلام را دیدم بدون مسلمان.


بله، ظاهراً يه چيز تو اين مايه[FONT=&quot]‏[/FONT]ها گفته كه "در اروپا مسلمان نديدم اما اسلام را ديدم و در ايران مسلمان زياد ديدم اما اسلام نديدم". اين يك مغلطة آشكار تاريخي مي[FONT=&quot]‏[/FONT]تونه باشه. اين آقا يا از روي بي[FONT=&quot]‏[/FONT]منطقي، يا ترسويي، و يا هر دليل ديگري چنين حرفي رو زده؛ چون مشاهداتش درسته، اما نتيجه[FONT=&quot]‏[/FONT]گيريش غلط و جهت[FONT=&quot]‏[/FONT]داره. نتيجة اون مشاهده خيلي ساده هستش، اون هم اينه كه اون چيزي كه توي اروپا هست از اين چيزي كه توي ايران هست بهتره، نه اينكه اسلام واقعي توي اروپاست. همين. اون چيز بهتري هم كه اونجا ديده اسمش دموكراسيه، نه اسلام.​
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
اينكه اسلام واقعي كجاست كه معلومه ! اسلام واقعي همون جايي استكه خدا خانه اش را در ان ساخته اگر نبود كه خانه اش را در سرزمين كفر نمي ساخت!اسلام واقعي هموجايي كه خدا مسلمانان جهان را سالي يكبار مياره پيش خودش !همونجايي كه قوانينش بدون كم و كاست پياده ميشه يعني تحت اختيار اهل تسنن !اونهايي كه در اصول دين به عدل و امامت قائل نيستند !ااونجاييكه به هيچكس ظلم نميشه و مردم جهان بدون اينكه كشته شوند ميرن زيارت خدايشان!البته اين ايراني هايي كه در بهشت زهرا دفن شده اند و در مكه كشته شدند خودشون مقصر بودند چون در خانه خدا و در كنار او كه ديكه كسي كسي را نميكشه ،دستي قطع نميشه ،پايي بريده نميشه و قس عليهذا.
بله، ظاهراً يه چيز تو اين مايه[FONT=&quot]‏[/FONT]ها گفته كه "در اروپا مسلمان نديدم اما اسلام را ديدم و در ايران مسلمان زياد ديدم اما اسلام نديدم". اين يك مغلطة آشكار تاريخي مي[FONT=&quot]‏[/FONT]تونه باشه. اين آقا يا از روي بي[FONT=&quot]‏[/FONT]منطقي، يا ترسويي، و يا هر دليل ديگري چنين حرفي رو زده؛ چون مشاهداتش درسته، اما نتيجه[FONT=&quot]‏[/FONT]گيريش غلط و جهت[FONT=&quot]‏[/FONT]داره. نتيجة اون مشاهده خيلي ساده هستش، اون هم اينه كه اون چيزي كه توي اروپا هست از اين چيزي كه توي ايران هست بهتره، نه اينكه اسلام واقعي توي اروپاست. همين. اون چيز بهتري هم كه اونجا ديده اسمش دموكراسيه، نه اسلام.​
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
اينكه اسلام واقعي كجاست كه معلومه ! اسلام واقعي همون جايي استكه خدا خانه اش را در ان ساخته اگر نبود كه خانه اش را در سرزمين كفر نمي ساخت!اسلام واقعي هموجايي كه خدا مسلمانان جهان را سالي يكبار مياره پيش خودش !همونجايي كه قوانينش بدون كم و كاست پياده ميشه يعني تحت اختيار اهل تسنن !اونهايي كه در اصول دين به عدل و امامت قائل نيستند !ااونجاييكه به هيچكس ظلم نميشه و مردم جهان بدون اينكه كشته شوند ميرن زيارت خدايشان!

:biggrin::biggrin::biggrin:
جدا به این حرفایی که زدی اعتقاد داری؟:D
دولت عربستان سنی نیست!!! اونها وهابیند.(برادران سنی با وهابیهای جبار خیلی فرق دارند)

البته اين ايراني هايي كه در بهشت زهرا دفن شده اند و در مكه كشته شدند خودشون مقصر بودند چون در خانه خدا و در كنار او كه ديكه كسي كسي را نميكشه ،دستي قطع نميشه ،پايي بريده نميشه و قس عليهذا.
دست پیش گرفتی که پس نافتی:redface:
راست میگی در کنار خانه خدا حتی کشتن یه مورچه هم حرامه!!! حتی مگسی که داره اذیتت می کنه رو حق نداری بکشی! یا زنبوری که نیشت میزنه رو نباید بکشی!!!
اما این سعودی های وهابی جبار خونخوار به راحتی آدمهایی رو که فقط می خواستند به اصل براعت از مشرکین( یکی از اعمال حج) عمل کنند رو قتل عام می کنند!!!!
(اگه اسلام واقعی اینه، من عمرا اسمم رو مسلمون بزارم)


چند نمونه از موارد بیشمار نقض حقوق بشر توسط وهابیون جبار سعودی:

بيمارستانهاي عربستان همچنان از زنان عربستاني براي درمان خود يا فرزندانشان اجازه "ولي امر" آنها را مي‌خواهند.

رانندگي زنان در عربستان نيز از نكات جالب رفتار حكومت عربستان با زنان است، اجازه رانندگي زنان فقط شامل نواحي داخل شهر است مگر اينكه يكي از محارم همراه او باشد.


زنان تنها از روز شنبه تا چهارشنبه و از ساعت 7 صبح تا 8 شب اجازه رانندگي دارند. ماموران راهنمايي و رانندگي مطلقا حق صحبت با رانندگان زن را ندارند. در صورت تخلف راننده زن از طريق هيات امربه معروف و نهي از منكر به ولي زن اطلاع داده مي‌شود.


تا پیش از سال 2008 زنان قادر نبودند بدون همراهی با یک ملازم یا محرم وارد هتل‌ها شوند. بر اساس حکم پادشاهی در سال 2008 تنها شرط لازم برای اقامت زنان در هتل ارائه مدرک شناسایی ملی آنان است و هتل باید موضوع اقامت و رزرو اتاق و مدت اقامت زنان در هتل را به نزدیکترین ایستگاه پلیس اطلاع دهند.


زنان این كشور بدون اجازه یكی از مردان در خانواده خود حق كار كردن، سفر، ازدواج و حتی استفاده از خدمات بهداشتی را ندارند.


دیده بان حقوق بشر هم اوایل ماه گذشته از اعمال تبعیض علیه شیعیان اسماعیلیه و محدودیت‌ها و موانع موجود بر سر راه آزادی‌های مذهبی آنان در عربستان سعودی خبر داد. دیده بان حقوق بشر در گزارشی مستند، به گوشه‌ای از تبعیض‌های اعمال شده در زمینه‌های شغلی، تحصیلی، آزادی‌های مذهبی و سیستم عدالت و دادگستری علیه شیعیان در عربستان پرداخت و نوشت: دولت سعودی بطور گسترده درباره تساهل مذهبی سخن می‌گوید اما، بطور مرتب و مداوم، شهروندان شیعه را به خاطر اعتقادات مذهبی شان مجازات و تنبیه می كند.
این گزارش می‌افزاید: دولت سعودی باید به این رفتارش با گروه مذكور و درجه دو حساب كردن آنها به هنگام استخدام یا حضور در سیستم قضایی آموزشی پایان دهد. شیعیان اسماعیلیه در نجران واقع در جنوب عربستان زندگی می‌كنند.


نظام قضایی عربستان فاقد هرگونه کتاب قانون بوده و قضات این کشور احکام خود را با توجه به استنباط شخصی از احکام دینی صادر می کنند.
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
مستر همفر به همراه چهار تن ديگر از بريتانياي كبير ماموريت يافتند تا در سرزمينهاي اسلامي از جمله ايران،عراق ،مصر و عربستان به حوزه علميه رفته و در امر هدايت مسلمين به اجتهاد برسند يكي از انها بنام شيخ محمد در حوزه علميه هاي ايران علم صرف و نحو را اموخت و بعد از قبول فسق و فجور بسيار و ادامه تحصيل در عراق به درجه اجتهاد رسيد و در نهايت فرقه وهابيت را ساخت او مدتها در مقام مجتهد در ايران و عراق زيست كرد و در نهايت قبل از قبول سنت از قيد حيات رها شد (كتاب خاطرات سياسي مستر همفر نوشته شيخ حسين لنكراني)و هنگام كفن و دفن معلوم شد كه ايشان سنت نكرده اند.
حالا شما بفرماييد :
آيا وهابيون اهل سنتند و يا اهل تشيع و يا به اديان ديگري پايبندند (ذكر نماييد).
آنچه كه بعنوان اعمال ضد حقوق بشر از ان ياد كرديد دقيقا چيزهايي هستند كه يك مسلمان بايد به انها پايبند باشد .
ميدانيد كه خدا در قران به مكه قسم خورده پس بايد قسم خدا معنايي داشته باشد مگر اينكه شما معتقد باشيد خداوند خانه اش را در سرزمين كفر بنا نموده؟!
:biggrin::biggrin::biggrin:
جدا به این حرفایی که زدی اعتقاد داری؟:D
دولت عربستان سنی نیست!!! اونها وهابیند.(برادران سنی با وهابیهای جبار خیلی فرق دارند)


دست پیش گرفتی که پس نافتی:redface:
راست میگی در کنار خانه خدا حتی کشتن یه مورچه هم حرامه!!! حتی مگسی که داره اذیتت می کنه رو حق نداری بکشی! یا زنبوری که نیشت میزنه رو نباید بکشی!!!
اما این سعودی های وهابی جبار خونخوار به راحتی آدمهایی رو که فقط می خواستند به اصل براعت از مشرکین( یکی از اعمال حج) عمل کنند رو قتل عام می کنند!!!!
(اگه اسلام واقعی اینه، من عمرا اسمم رو مسلمون بزارم)


چند نمونه از موارد بیشمار نقض حقوق بشر توسط وهابیون جبار سعودی:

بيمارستانهاي عربستان همچنان از زنان عربستاني براي درمان خود يا فرزندانشان اجازه "ولي امر" آنها را مي‌خواهند.

رانندگي زنان در عربستان نيز از نكات جالب رفتار حكومت عربستان با زنان است، اجازه رانندگي زنان فقط شامل نواحي داخل شهر است مگر اينكه يكي از محارم همراه او باشد.


زنان تنها از روز شنبه تا چهارشنبه و از ساعت 7 صبح تا 8 شب اجازه رانندگي دارند. ماموران راهنمايي و رانندگي مطلقا حق صحبت با رانندگان زن را ندارند. در صورت تخلف راننده زن از طريق هيات امربه معروف و نهي از منكر به ولي زن اطلاع داده مي‌شود.


تا پیش از سال 2008 زنان قادر نبودند بدون همراهی با یک ملازم یا محرم وارد هتل‌ها شوند. بر اساس حکم پادشاهی در سال 2008 تنها شرط لازم برای اقامت زنان در هتل ارائه مدرک شناسایی ملی آنان است و هتل باید موضوع اقامت و رزرو اتاق و مدت اقامت زنان در هتل را به نزدیکترین ایستگاه پلیس اطلاع دهند.


زنان این كشور بدون اجازه یكی از مردان در خانواده خود حق كار كردن، سفر، ازدواج و حتی استفاده از خدمات بهداشتی را ندارند.


دیده بان حقوق بشر هم اوایل ماه گذشته از اعمال تبعیض علیه شیعیان اسماعیلیه و محدودیت‌ها و موانع موجود بر سر راه آزادی‌های مذهبی آنان در عربستان سعودی خبر داد. دیده بان حقوق بشر در گزارشی مستند، به گوشه‌ای از تبعیض‌های اعمال شده در زمینه‌های شغلی، تحصیلی، آزادی‌های مذهبی و سیستم عدالت و دادگستری علیه شیعیان در عربستان پرداخت و نوشت: دولت سعودی بطور گسترده درباره تساهل مذهبی سخن می‌گوید اما، بطور مرتب و مداوم، شهروندان شیعه را به خاطر اعتقادات مذهبی شان مجازات و تنبیه می كند.
این گزارش می‌افزاید: دولت سعودی باید به این رفتارش با گروه مذكور و درجه دو حساب كردن آنها به هنگام استخدام یا حضور در سیستم قضایی آموزشی پایان دهد. شیعیان اسماعیلیه در نجران واقع در جنوب عربستان زندگی می‌كنند.


نظام قضایی عربستان فاقد هرگونه کتاب قانون بوده و قضات این کشور احکام خود را با توجه به استنباط شخصی از احکام دینی صادر می کنند.
 

Admin

مدیر کل سایت
عضو کادر مدیریت
مدیر کل سایت
اينكه اسلام واقعي كجاست كه معلومه ! اسلام واقعي همون جايي استكه خدا خانه اش را در ان ساخته اگر نبود كه خانه اش را در سرزمين كفر نمي ساخت!اسلام واقعي هموجايي كه خدا مسلمانان جهان را سالي يكبار مياره پيش خودش !همونجايي كه قوانينش بدون كم و كاست پياده ميشه يعني تحت اختيار اهل تسنن !اونهايي كه در اصول دين به عدل و امامت قائل نيستند !

واقعا شما این رو یه استدلال می دونید؟! حتما یهودی ها هم بر حق هستند چون قبل از کعبه قبله مسلمانان همون تو سرزمینی بود که الان در دست یهودی های صهیونیست هست!

ااونجاييكه به هيچكس ظلم نميشه و مردم جهان بدون اينكه كشته شوند ميرن زيارت خدايشان!البته اين ايراني هايي كه در بهشت زهرا دفن شده اند و در مكه كشته شدند خودشون مقصر بودند چون در خانه خدا و در كنار او كه ديكه كسي كسي را نميكشه ،دستي قطع نميشه ،پايي بريده نميشه و قس عليهذا.

بله حتما همین طوره که شما میگید! اونها خودشون مقصر بودند، چرا؟ چون در خانه خدا و در كنار او كه ديكه كسي كسي را نميكشه ،دستي قطع نميشه ،پايي بريده نميشه و قس عليهذا!!
عجب!
 

دوشس

عضو جدید
بله، ظاهراً يه چيز تو اين مايه[FONT=&quot]‏[/FONT]ها گفته كه "در اروپا مسلمان نديدم اما اسلام را ديدم و در ايران مسلمان زياد ديدم اما اسلام نديدم". اين يك مغلطة آشكار تاريخي مي[FONT=&quot]‏[/FONT]تونه باشه. اين آقا يا از روي بي[FONT=&quot]‏[/FONT]منطقي، يا ترسويي، و يا هر دليل ديگري چنين حرفي رو زده؛ چون مشاهداتش درسته، اما نتيجه[FONT=&quot]‏[/FONT]گيريش غلط و جهت[FONT=&quot]‏[/FONT]داره. نتيجة اون مشاهده خيلي ساده هستش، اون هم اينه كه اون چيزي كه توي اروپا هست از اين چيزي كه توي ايران هست بهتره، نه اينكه اسلام واقعي توي اروپاست. همين. اون چيز بهتري هم كه اونجا ديده اسمش دموكراسيه، نه اسلام.​
ببخشيد دوست عزيز، انگار شمايين كه دارين مغلطه مي كنين... آدم نبايد به هر چيزي سطحي نگاه كنه...
حضرت علي هم مي گن كه واي بر شما مسلمانان اگر روزي غير مسلمانان در عمل به اسلام بر شما پيشي بگيرند.
من فكر مي كنم كه منظور دكتر شريعتي هم اين بوده نه اينكه رفته اروپا و ديده اسلام داره اونجا قدم مي زنه..... ايشون منظورشون اين بوده كه قوانين اسلام (حالا به اسم دموكراسي يا هر اسم ديگري) تو اروپا بيشتر اجرا مي شه تا توي ايران....
يك مثال خيلي ساده مي زنم.... در اروپا رانندگي ها بسيار عاليه و هر كسي حقوق ديگران رو رعايت مي كنه، ولي در ايران هر كسي فقط خودش رو مي بينه، حق ديگران ( حق الناس كه رعايتش در اسلام مؤكد است) رو زير پا مي ذاره و فقط مي خواد خودش رو به مقصد برسه.... تو چيزهاي به اين كوچيكي كه اينطوري هستيم واي به حال بزرگاش.... البته من فكر مي كنم كه يه علت اين مسأله اين باشه كه مبلغان مذهبي ما هميشه روي اعمال فردي تأكيد دارن و احكام اجتماعي زياد مطرح نمي شه.... مثلاً ما هميشه در تلويزيون و از مبلغان شنيديم كه نمازتونو بخونين، روزتونو بگيرين ولي هرگز به عنوان يك حكم مذهبي گفته نمي شه كه مثلاً از زمان كاريتون نزنين و كارتون رو درست انجام بدين و .... در حالي كه احكام فردي حق خداست ولي احكام اجتماعي حق الناسه و خدا حق خودش رو ممكنه ببخشه ولي حق مردم رو نه....

در اوايل رنسانس اروپاييان كتابهاي مسلمانان را مورد مطالعه و تفتيش قرار دادن تا به راز پيشرفت مسلمونا پي ببرن ولي متأسفانه مسلمونا فكر كنم به خودشون مغرور شدن و.... مي تونم بگم كه مقدار زيادي از فرهنگ اروپايي هاي متمدن امروزي در ابتدا از مسلمان ها گرفته شده و اون رو به مرور زمان به روز كردن ولي نمي دونم چي شد كه خود مسلمونا فراموش كردن كه نبايد راكد و بي حركت موند....
 

دوشس

عضو جدید
اينكه اسلام واقعي كجاست كه معلومه ! اسلام واقعي همون جايي استكه خدا خانه اش را در ان ساخته اگر نبود كه خانه اش را در سرزمين كفر نمي ساخت!اسلام واقعي هموجايي كه خدا مسلمانان جهان را سالي يكبار مياره پيش خودش !همونجايي كه قوانينش بدون كم و كاست پياده ميشه يعني تحت اختيار اهل تسنن !اونهايي كه در اصول دين به عدل و امامت قائل نيستند !ااونجاييكه به هيچكس ظلم نميشه و مردم جهان بدون اينكه كشته شوند ميرن زيارت خدايشان!البته اين ايراني هايي كه در بهشت زهرا دفن شده اند و در مكه كشته شدند خودشون مقصر بودند چون در خانه خدا و در كنار او كه ديكه كسي كسي را نميكشه ،دستي قطع نميشه ،پايي بريده نميشه و قس عليهذا.

خنده داره.... اونوقت واسه چي خودشون مقصر بودن؟ دولت عربستان وحشيانه آدمارو كشته تازه خودشون مقصر بودن. اصلاً جداي از همه اين ها، كي گفته كه كنار خانه خدا كسي كشته نمي شه؟ همين چند سال پيش كه مكه باروون اومد چند نفر دور كعبه زير دست و پا له شدند و مردند.... اين چيزا چه ربطي به خونه خدا داره؟؟؟ نكنه شما فكر كردي كه خدا اونجا نشسته تو خونش داره زندگي مي كنه؟!!! بعدشم خدا قوانين طبيعت رو كه نقض نمي كنه... من خودم چند سال پيش كنار خونه خدا كفشامو دزديدن . حالا باز بگو كنار خونه خدا نمي شه....
 

دوشس

عضو جدید
آنچه كه بعنوان اعمال ضد حقوق بشر از ان ياد كرديد دقيقا چيزهايي هستند كه يك مسلمان بايد به انها پايبند باشد .
ميدانيد كه خدا در قران به مكه قسم خورده پس بايد قسم خدا معنايي داشته باشد مگر اينكه شما معتقد باشيد خداوند خانه اش را در سرزمين كفر بنا نموده؟!

نكنه پيچيدن زن ها در گوني رو هم خدا گفته؟ خدا گفته كه زنا نبايد حتي گردي صورتشون ديده بشه؟؟؟ خدا گفته كه زنا بايد هميشه چادر مشكي به سر داشته باشند(همه مي دونيم كه رنگ مشكي مكروهه) خدا گفته كه مرد در هر شرايطي بايد 4 تا زن داشته باشه؟(پارسال كه مكه بودم يه راننده تاكسي رو ديدم كه 21 سالش بود و از بي پولي مي ناليد. بابام كه ازش سؤال كرد چندتا زن داره گفت 3 تا) تقريباً بيشتر عرب ها با اين كه شرايطش رو ندارن بيش از يك زن دارن با اينكه خدا تأكيد كرده كه ازدواج مجدد با شرايط خاص مجازه.... حالا اينا همه بر مي گرده به ميل شخصي اعراب عربستان يا خداوند بزرگ!!!!!!!!
 

دوشس

عضو جدید
اينكه اسلام واقعي كجاست كه معلومه ! اسلام واقعي همون جايي استكه خدا خانه اش را در ان ساخته اگر نبود كه خانه اش را در سرزمين كفر نمي ساخت!اسلام واقعي هموجايي كه خدا مسلمانان جهان را سالي يكبار مياره پيش خودش !همونجايي كه قوانينش بدون كم و كاست پياده ميشه يعني تحت اختيار اهل تسنن !اونهايي كه در اصول دين به عدل و امامت قائل نيستند !ا.
يه جوري حرف مي زني كه انگار اول اهل تسنن اونجا بودن بعد خدا به خاطر اونا خونشو اونجا ساخته.... تازه اگه قرار بود كه اونجا از همه جا بهتر باشه امام زمان اول از اونجا شروع نمي كرد...:biggrin:
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
مستر همفر به همراه چهار تن ديگر از بريتانياي كبير ماموريت يافتند تا در سرزمينهاي اسلامي از جمله ايران،عراق ،مصر و عربستان به حوزه علميه رفته و در امر هدايت مسلمين به اجتهاد برسند يكي از انها بنام شيخ محمد در حوزه علميه هاي ايران علم صرف و نحو را اموخت و بعد از قبول فسق و فجور بسيار و ادامه تحصيل در عراق به درجه اجتهاد رسيد و در نهايت فرقه وهابيت را ساخت او مدتها در مقام مجتهد در ايران و عراق زيست كرد و در نهايت قبل از قبول سنت از قيد حيات رها شد (كتاب خاطرات سياسي مستر همفر نوشته شيخ حسين لنكراني)و هنگام كفن و دفن معلوم شد كه ايشان سنت نكرده اند.
حالا شما بفرماييد :
آيا وهابيون اهل سنتند و يا اهل تشيع و يا به اديان ديگري پايبندند (ذكر نماييد).
آنچه كه بعنوان اعمال ضد حقوق بشر از ان ياد كرديد دقيقا چيزهايي هستند كه يك مسلمان بايد به انها پايبند باشد .
ميدانيد كه خدا در قران به مكه قسم خورده پس بايد قسم خدا معنايي داشته باشد مگر اينكه شما معتقد باشيد خداوند خانه اش را در سرزمين كفر بنا نموده؟!

سلام
من کتاب خاطرات مستر همفر رو خونده ام، ولی جایی در اون ننوشته که محمد ابن عبد الوهاب شیعه یا سنی بوده!
وهابیون نه از اهل سنتند و نه شیعه(اونها خون شیعه رو مباح میدونند)
فرقه ه ای وهابی و بهایی جزء فرقه هایی هستند که فقط و فقط برای ایجاد اختلاف بین مسلمین ساخته شده اند( لا اقل عملکردشون اینو نشون میده)
موفق باشید
 

karo7

اخراجی موقت
سلام
من کتاب خاطرات مستر همفر رو خونده ام، ولی جایی در اون ننوشته که محمد ابن عبد الوهاب شیعه یا سنی بوده!
وهابیون نه از اهل سنتند و نه شیعه(اونها خون شیعه رو مباح میدونند)
فرقه ه ای وهابی و بهایی جزء فرقه هایی هستند که فقط و فقط برای ایجاد اختلاف بین مسلمین ساخته شده اند( لا اقل عملکردشون اینو نشون میده)
موفق باشید

دوست عزیز وهابی ها سنی هستند.
و در ضمن نظر آنها نیز در مورد شیعه دقیقا مانند نظر شما در مورد آنهاست
 
بالا