گفت و گوهای خودمانی بچه های IT

[prp-e]

1-ره هم خودم كلي كار واسه جبران داشتم كه انجام بدم!!!!!
2-جرا بنده خدا سعدي؟؟؟؟مگه چه هيزم تري به تو فروخته بنده خدا كه ميخواي اين كارو بكني؟؟؟

هیچ هیزم تری نفروخته. میخوام ببینم بدون سعدی از کجا میخوان سر در سازمان ملل شعر بیارن

 

[R-Quantum]

خداییش زود گذشت..خیلی زود و عمرمون همینطوری با سرعت داره میره.
ساعت برنارد!!

اصلا متوجه پستت نشدم . ممنون بابت تصحیحت مهندس ای تی عزیز

 

[IRANI91]

:|
راستی اگر میرفتم زمانهای قدیم، میرفتم پشت سر سعدی شکلک در می آوردم نمیزاشتم شعر بگه

گفتی سعدی یاد فردوسی افتادم!
اخه 1 بهمن ماه تولد حکیم ابوالقاسم فردوسی
ولی یه سوال، تولد فردوسی 1 بهمن ولی چرا روز فردوسی را 2 اردیبهشت (البته روزش را مطمئن نیستم) اعلام کردند؟؟؟

من ترجیح می دم به اینده سفر کنم نه گذشته!

 

[Drago]

2-اين بستگي به فكر خود ادم داره .ادم نبايد انتظار پيش از اندازه از خودش داشته باشه.هر كس بايد بدونه تواناييش چه قدره و توانايي انجام چه كارهايي رو داره. انتظار بيش از اندازه فقط ادمو ميبره تو رويا.مثلا من اگه بگم محال اين درسو با نمره 17 بتونم پاس كنم ببخشيد ها ولي بي عرضگي خودم چون اگه با برنامه ريزي درست جلو برم حتي سخترين درسا رو هم ميتونم بفهمم فقط بايد وقت بيشتري بزارم.

3-يعني تو زندگي هيچ وقت اشتباه نكرديد كه بخواين برگردين عفب و تون كارو انجام ندين يا اين كه تو يك تصميم سر دو راهي باشين يك راهو انتخاب كنيد ونتيجشو ببينيد بعد بخواين برگردين اون راه ديگه رو برين و نتيجشو ببينيد؟؟؟؟

۲.سیستم عامل هنوز پاس نکردی نه؟ اون فصل چندبرنامگی به آدم دید خوبی توی زندگی میده.
بله من میتونم همه نمره هام رو ۲۰ بگیرم.اما در عوض هیچوقت نشینم یه برنامه‌ی تلویزیونی که میخوام رو ببینم،از اخبار بی اطلاع باشم،با دوستام بیرون نرفته باشم،اون بازی کامپیوتری که دوست دارم رو انجام نداده باشم،برای خودم درآمد نداشته باشم و .... یک دانشجوی ممتاز که فقط یه دانشجوی ممتازه،نه چیز دیگه. هرکدوم از موارد دیگه رو که بخوام درصدی از نمره ۲۰ پایین تر میام.بقیه مسائل هم همینطوره،اگر بخواید فقط به یک جنبه از زندگی(یا توانایی هاتون) تمرکز کنید میتونید به بالاترین درجه ممکن برسید و حتی از اون هم بالاتر برید،اما از سایر جنبه ها کاملا باز خواهید ماند.واسه اینه که میگم از نظر تئوریک عملیه.
نمونه های نه چندان کاملش رو هم داریم : دانشمندی که از روابط اجتماعی بی بهره است یا در تضاد با اون یک آدم اجتماعی و خوش مشرب که از نظر علمی چیزی بارش نیست.کسی که قهرمان پرورش اندامه اما نمیدونه چرا باید مالیات بده،در برابر کسی که دقیقا میدونه در اقتصاد بین الملل داره چه اتفاقی میفته اما تا حالا یه سالن ورزشی رو ندیده.

۳.کیه که توی زندگی اشتباه نکرده باشه؟ اما اون انتخاب اشتباه،همونطور که گفتم نتیجه‌ی یک سری عوامل درونی و بیرونی بوده.مسلما تا اون عوامل مرتفع نشه من دوباره همون اشتباه رو خواهم کرد.مثال میزنم : اگر تصمیم گرفتم به جای درس خوندن بازی کنم،همه اش راحت طلبی نبوده،فشار روانی و درگیری ذهنی که اون موقع داشتم تمرکزم رو برای درس خوندن از بین میبرده و به جاش بازی کردن منو به دنیایی میبرده که اون مشکلات رو برای مدتی فراموش کنم.
اگر توی زندگی تصمیمی گرفتم،تا اونجا که برام ممکن بوده به عواقبش فکر کردم و عاقلانه تصمیم گرفتم،از روی هوا همینجوری تصمیم نگرفتم، پس نتیجه اش هرچی بوده دیگه براش تاسف نخوردم (چون میدونستم که اون راهی که نتیجه بهتر داشته برام ممکن نیست).شاید بتونم بگم آدمی هستم که خیلی بعیده پشیمون بشم.

۱.چیکار میکردم؟ اول میرفتم زمانش ، بعد زمانش رو نگه میداشتم میبردم میزاشتمش تو بولیوی بر میگشتم به این زمان میخندیدم (اینجوری )

۲.شاید کل دلارای بانک مرکزی رو میپیچوندم ، میرفتم یه کشور خارجی ، هویت جعل میکردم و به زندگیم میرسیدم....

۱.فقط واسه خنده؟ یعنی یک رهبر بزرگ رو از جامعه آمریکا بگیری که فقط بخندی؟ منو بگو فکر کردم میخوای به روز ترورش بری و جریان رو بگی و مانع از کشته شدنش بشی...

۲.سوال اول اینه که کل دلارای بانک مرکزی رو میخواستی توی جیب جلوی شلوارت بزاری یا جیب عقب؟!!
سوال دوم اینه که یعنی اصولا بقیه کشور،مردم،اقتصاد و ... برات مهم نیست دیگه؟پولا رو بزنی به جیب و حالشو ببری...یعنی الان اگه به فرض رئیس جمهور بودی و برات امکان داشت بدون سر و صدا یه مقدار زیادی از پولها رو ببری،میبردی؟
سوال سوم میگه که به زندگیت میرسیدی،یعنی چیکار میکردی؟ خونه و ماشین و سهام و ... به کنار،چه کار مفیدی میخواستی با مثلا ۱۰۰ میلیارد دلار بکنی؟

خداییش تو این داستانای سفر زمانی دیدی کسی کار غیرخلافی انجام بده؟

توصیه میکنم اگه وقت داشتی و اگه دلت خواست کتاب "مسافر بی احتیاط" اثر رنه بارژاول رو بخونی.اگه خواستی خلاصه یه خطی داستانش رو برات بگم.

میخوام ببینم بدون سعدی از کجا میخوان سر در سازمان ملل شعر بیارن

با سعدی هم شعری بر سردری وجود نداره که بخواد نبود سعدی توی این موضوع تغییری ایجاد کنه!

این مسئله سردر سازمان ملل و شعر سعدی هم از اون شایعه های قدیمی و بی اساسه.نکته اساسی هم اینه که سازمان ملل چندین در متعدد داره!! سردر هیچکدومش هم همچین شعری نیست.
مطلب کامل رو میتونید اینجا بخونید.

من ترجیح می دم به اینده سفر کنم نه گذشته!

که چی بشه؟ توی آینده چی رو میخوای به دست بیاری که الان نمیتونی؟

 

[NAZIY0]

سیستم عامل هنوز پاس نکردی نه؟ اون فصل چندبرنامگی به آدم دید خوبی توی زندگی میده.
بله من میتونم همه نمره هام رو ۲۰ بگیرم.اما در عوض هیچوقت نشینم یه برنامه‌ی تلویزیونی که میخوام رو ببینم،از اخبار بی اطلاع باشم،با دوستام بیرون نرفته باشم،اون بازی کامپیوتری که دوست دارم رو انجام نداده باشم،برای خودم درآمد نداشته باشم و .... یک دانشجوی ممتاز که فقط یه دانشجوی ممتازه،نه چیز دیگه. هرکدوم از موارد دیگه رو که بخوام درصدی از نمره ۲۰ پایین تر میام.بقیه مسائل هم همینطوره،اگر بخواید فقط به یک جنبه از زندگی(یا توانایی هاتون) تمرکز کنید میتونید به بالاترین درجه ممکن برسید و حتی از اون هم بالاتر برید،اما از سایر جنبه ها کاملا باز خواهید ماند.واسه اینه که میگم از نظر تئوریک عملیه.
نمونه های نه چندان کاملش رو هم داریم : دانشمندی که از روابط اجتماعی بی بهره است یا در تضاد با اون یک آدم اجتماعی و خوش مشرب که از نظر علمی چیزی بارش نیست.کسی که قهرمان پرورش اندامه اما نمیدونه چرا باید مالیات بده،در برابر کسی که دقیقا میدونه در اقتصاد بین الملل داره چه اتفاقی میفته اما تا حالا یه سالن ورزشی رو ندیده.

نوچ هنوز نخوندم.درسته واسه خيلي ها كه فقط رو يك جنبه يا درس فقط كار ميكنند اين اتفاق ميوفته ولي از اين بچه درس خونايي كه هم درس ميخونند هم به بقيه كاراشون ميرسنند نديدين؟؟؟اين بستگي به خود ادم داره.نبايد ادم خودشو اينقدر غرق كنه كه به بقيه جنبه ها نرسه واي خيلي از دانشمندا هستن كه بقيه جنبه هاشون عاليه همونطور كه در استعدادشون عاليند.

 

[sanamsayna]

اتفاقا می خواستم بزارم بعد فکر کردم خلاف قوانین نذاشتم .بفرمایید :
http://139000000.blogfa.com/post-301.aspx

شما به اين اعتقاد نداريد كه ادم به هر چيزي كه ميخواد ميتونه دست پيدا كنه ؟؟؟

می تونه به هر چیزی که در حد توانایی انسان باشه برسه یعنی چیزی که بتونه بکنه : خواستن توانستن است مهم اینه که واقعا اراده بکنه

اعتقاد ندارم.
من از فردا میخام خدا بشم اصلا" هم محال نیست

چیزهایی که در حد توان آدمی هست رو می تونه نه اینکه چیزهای محال ( که دوستان همه اشاره کردن)

یه ترم از ارشد گذشت ، بهمین اسونی . خدایی زمان چقدر زود میگذره!!!!! کسی ساعت آرنولد رو نداره؟؟؟
امتحانام تموم شد و فقط پروژه هام مونده که اونا رو هم حتما تموم میکنم یعنی باید تموم کنم . امتحانا هم بطور میانگین بالای خط خوب بود.
شاد و پیروز باشید

چه طوری درس می خونی؟ دیگه واقعا برام سوال شده .دیگه به همه چی شک می کنم از نوع درس خوندن ام تا نوع برنامه ریزیم چون هرچه بیشتر می خونم کم تر نتیجه می گیرم

اون كه ادميزاد محدوده به قول dzzv_13 و اين جمله رو بايد واسه كارهاي كه در حد ما هست به كار برد.البته به اينم بستگي داره كه تعريف خدا بودنو چي بكني.مگه منصور حلاج نگفت من خدام ولي دركش از خدا بودن با بقيه ادماي اطرافش فرق داشت.

دقیقا منم جمله رو دیدم اون یادم افتاد

اگر ميتونستيد زمان رو نگه داريد يا به زمان گذشته برگرديد اولين كاري كه دوست داشتين انجام بدين چي بود؟؟

نظر دوستان رو خوندم منم موافقم منم دوست ندارم به گذشته برگردم چون تصمیم هایی که گرفتم درست یا غلط تو اون شرایط اونو انتخاب کردم برگردم شاید دوباره اون اشتباه رو بکنم
دوما اتفاقات تلخ که گذشته تجربه کردم اونوقت مجبورم دوباره اونا رو تجربه کنم و ناراحت بشم و.... پس با فکر کردن به گذشته حال رو از دست نده هر چند خودم هم گاها این کارو می کنم
منم دوست دارم آینده رو ببینم

تقریبا میتونم بگم کار خاصی نمیکردم.
عموم اتفاقاتی که توی زندگیم افتاده و انتخاب هایی که کردم تحت تاثیر عوامل مختلفی بوده و با برگشتن به اون زمان،الزاما اون عوامل تغییر نخواهند کرد و منم دوباره همون کارو میکنم.

کاملا موافقم

۲
1.کیه که توی زندگی اشتباه نکرده باشه؟ اما اون انتخاب اشتباه،همونطور که گفتم نتیجه‌ی یک سری عوامل درونی و بیرونی بوده.مسلما تا اون عوامل مرتفع نشه من دوباره همون اشتباه رو خواهم کرد.مثال میزنم : اگر تصمیم گرفتم به جای درس خوندن بازی کنم،همه اش راحت طلبی نبوده،فشار روانی و درگیری ذهنی که اون موقع داشتم تمرکزم رو برای درس خوندن از بین میبرده و به جاش بازی کردن منو به دنیایی میبرده که اون مشکلات رو برای مدتی فراموش کنم.
اگر توی زندگی تصمیمی گرفتم،تا اونجا که برام ممکن بوده به عواقبش فکر کردم و عاقلانه تصمیم گرفتم،از روی هوا همینجوری تصمیم نگرفتم، پس نتیجه اش هرچی بوده دیگه براش تاسف نخوردم (چون میدونستم که اون راهی که نتیجه بهتر داشته برام ممکن نیست).شاید بتونم بگم آدمی هستم که خیلی بعیده پشیمون بشم.

2.که چی بشه؟ توی آینده چی رو میخوای به دست بیاری که الان نمیتونی؟

1.خوش به حالت که این قدر به تصمیمات اعتماد داری و مطمئنی
2.در مورد اون سوالم که پرسیدی منم جواب میدم
منم دوست دارم برم آینده چون دوست دارم ببینم مثلا 10 سال دیگه کجام ؟چی کار می کنم ؟یعنی کلا چه جور آدمی شدم ؟به هدفام رسیدم یا نه ؟؟

 

[prp-e]

۱.فقط واسه خنده؟ یعنی یک رهبر بزرگ رو از جامعه آمریکا بگیری که فقط بخندی؟ منو بگو فکر کردم میخوای به روز ترورش بری و جریان رو بگی و مانع از کشته شدنش بشی...

۲.سوال اول اینه که کل دلارای بانک مرکزی رو میخواستی توی جیب جلوی شلوارت بزاری یا جیب عقب؟!!
سوال دوم اینه که یعنی اصولا بقیه کشور،مردم،اقتصاد و ... برات مهم نیست دیگه؟پولا رو بزنی به جیب و حالشو ببری...یعنی الان اگه به فرض رئیس جمهور بودی و برات امکان داشت بدون سر و صدا یه مقدار زیادی از پولها رو ببری،میبردی؟
سوال سوم میگه که به زندگیت میرسیدی،یعنی چیکار میکردی؟ خونه و ماشین و سهام و ... به کنار،چه کار مفیدی میخواستی با مثلا ۱۰۰ میلیارد دلار بکنی؟

۱- آره میخواستم بدونم تاریخ امریکا چه تغییراتی میکنه.

۲- میتونستم یک ششم از اپل رو با این پول بخرم (بیشتر از سهم تیم کوک و یا حتی خود استیو جابز!)

برای اینکه کجا ببرمش و چجوری ببرمش میریختم تو گونی

اگر رییس جمهور و غیره و ذلک هم بودم شاید! تا تو محیط نباشم نمیتونم نظر بدم

توصیه میکنم اگه وقت داشتی و اگه دلت خواست کتاب "مسافر بی احتیاط" اثر رنه بارژاول رو بخونی.اگه خواستی خلاصه یه خطی داستانش رو برات بگم.

اسم لاتینش رو بگو تا در Warez ها جست و جو کنم

با سعدی هم شعری بر سردری وجود نداره که بخواد نبود سعدی توی این موضوع تغییری ایجاد کنه!

این مسئله سردر سازمان ملل و شعر سعدی هم از اون شایعه های قدیمی و بی اساسه.نکته اساسی هم اینه که سازمان ملل چندین در متعدد داره!! سردر هیچکدومش هم همچین شعری نیست.
مطلب کامل رو میتونید اینجا بخونید.

همین نه ، میخوام ببینم شعر ساختگی از کجاشون میارن ملت

 

[R-Quantum]

1.چه طوری درس می خونی؟ دیگه واقعا برام سوال شده .دیگه به همه چی شک می کنم از نوع درس خوندن ام تا نوع برنامه ریزیم چون هرچه بیشتر می خونم کم تر نتیجه می گیرم

2.منم دوست دارم برم آینده چون دوست دارم ببینم مثلا 10 سال دیگه کجام ؟چی کار می کنم ؟یعنی کلا چه جور آدمی شدم ؟به هدفام رسیدم یا نه ؟؟

1.خیلی راحت ، با یه برنامه ریزی کوتاه مدت و مفید. به چی شک داری صنم خانوم ؟؟ منظورت برنامه ریزی برای امتحانات پیام نور هستش !!! تو امتحانات کمتر نتیجه میگیری؟؟؟ خب روش برنامه ریزیت رو برای یه هفته عوض کن و نتیجش رو با برنامه ریزی قبلیت مقایسه کن.
2. میخوای بری اینده ، بالاخره برمیگردی به زمان حال دیگه . نمیخوای که تو اینده بمونی!!!! موقع برگشت دوباره این شور و هیجان و نگرانی و گاه استرس رو تو انجام کارات خواهی داشت؟؟؟ شاید بگی بستگی به اتفاقات مشاهده شده در ایندت داره . با دیدن اینده همه هیجاناتت تخلیه میشه . یه چیزی بگم ، بعنوان یه دوست یا هرچیزی که خودت میگی بعنوان یادگاری داشته باش:
" همیشه سعی کن تو زندگیت یه قدم جلوتر باشی "
این یعنی اینده رو هم داری اباد میکنی .مثال میزنم : تو یه سمیناری ، شما میخوای سخنرانی کنی . قبل شروع سمینار ، با خودت کل سخنانت رو تمرین کن ، ببین چه سوالایی قراره پرسیده بشه ، براشون جواب داشته باش ( اینجا بحث احتمال میاد) و ... . تداعی صحنه سمینار قبل شروعش یعنی اینکه شما یه قدم جلو هستی .
باز اگه متوجه نشدی بگو واضح تر توضیح بدم.
گذشته گذشته ، اینده هم فعلا نیومده ، چرا پس حالتون رو با فکرای ناجور ( اگه میشد .... چی میشد) خراب میکنید. بشینید با یه برنامه ریزی خوب از حالتون لذت ببرید.
شاد و پیروز باشید

 

[عشق کامپیوتر]

می تونه به هر چیزی که در حد توانایی انسان باشه برسه یعنی چیزی که بتونه بکنه : خواستن توانستن است مهم اینه که واقعا اراده بکنه

مسئله اینجاست که حد توانایی انسان چقدر است؟ و توانایی انسان ها با همدیگه متفاوته یا نه؟ و اگه متفاوته چجوری میشه حد توانایی هر کسی رو تشخیص داد؟

 

[prp-e]

مسئله اینجاست که حد توانایی انسان چقدر است؟ و توانایی انسان ها با همدیگه متفاوته یا نه؟ و اگه متفاوته چجوری میشه حد توانایی هر کسی رو تشخیص داد؟

توانایی جنبه های مختلفی داره.

مثلا جسمی ، که خب برای کارهایی مثل برنامه نویسی (و کلا در حوزه IT و کامپیوتر) توانایی جسمی بالایی جز بینایی و داشتن دستان سالم (برای تایپ :دی) نیاز نداره. در کل منظورم اینه که معلولیت و تصادف و .. همه میتونن توانایی جسمی رو تحت الشعاع قرار بدن. توانایی فکری و ذهنی هم هست که طبعا ذهن باز و به قول خودم ذهن زیبا نیاز داره. ذهن زیبا داشتن هم سخت نیست. توانایی فکری هم یعنی از آکبندی در اومدن (بد برداشت نکنید، منظور و مقصود اینه که افراد همه ازش ب یک اندازه برخوردارند).

 

[عشق کامپیوتر]

توانایی جنبه های مختلفی داره.

مثلا جسمی ، که خب برای کارهایی مثل برنامه نویسی (و کلا در حوزه IT و کامپیوتر) توانایی جسمی بالایی جز بینایی و داشتن دستان سالم (برای تایپ :دی) نیاز نداره. در کل منظورم اینه که معلولیت و تصادف و .. همه میتونن توانایی جسمی رو تحت الشعاع قرار بدن. توانایی فکری و ذهنی هم هست که طبعا ذهن باز و به قول خودم ذهن زیبا نیاز داره. ذهن زیبا داشتن هم سخت نیست. توانایی فکری هم یعنی از آکبندی در اومدن (بد برداشت نکنید، منظور و مقصود اینه که افراد همه ازش ب یک اندازه برخوردارند).

تشخیصش به چه صورته؟

 

[prp-e]

راستی بحث سیستم و عامل و چند وظیفگی شد. یکم گیک بازی بد نیستا

به قول خودم «مالتی تسکینگ برای سیستم عامل ضروری نیست برای ما ضرورت داره ».

خب میتونم توجیه درستی هم براش ارائه بدم.

فرض کنیم لینوکس (یا هر کرنل قدرتمند دیگری. داروین و بی اس دی و ...) به صورت سینگل تسک طراحی میشد. خب طبعا با اون الگوریتم های باحال (الگوریتم مدیریت پردازنده هاش فوق العادست! یعنی محاله بشر بتونه در طول تاریخ مثل و مانند این الگوریتم رو طراحی کنه!) میتونه یک کار رو بهتر از چند کار انجام بده. خب مثلا فقط یک برنامه برای دانلود یا نه یک برنامه محاسباتی قوی برای حل یک مساله بغرنج و لاینحل فیزیک یا ریاضی . اما الان که مالتی تسک شده در آن واحد (لپتاپ خودم رو مثال میزنم که دستپخت خودم روش نصب شده) :
۱- میزکار گنوم در حال اجراست
۲- فایرفاکس بازه و دارم تایپ میکنم
۳- ترمینال باز هست و در حال دانلود ISO فدورا ۱۸ هست (هم سشن گرافیکی ، هم سشن خود ترمینال و هم axel چند برنامه محسوب میشن!)
۴- پشت پرده openssh-server و lightdm و .. بصورت daemon فعال هستند
۵- نرم افزار VLC باز هست و دارم به موزیک مورد علاقم گوش میدم.

طبعا اگر این سیستم عامل متن باز ، سینگل تسک بود، تنها یکی از این کارها در آن واحد انجام میشد.

ولی هنوزم سیستم عامل سینگل تسک تولید میشه، میدونید چرا؟ چون سادست و دانشجو ها و دانش آموزای علاقه مند راحت میتونن یکیش رو برای خودشون درست کنند (با اسمبلی میشه) مثل http://mikeos.berlios.de که با اسمبلی نوشته شده، ۳۲ بیت و سینگل تسک هست. البته مشکلاتی هم داره مثلا در مود حفاظت شده نیست و نمیشه بوت لودرش رو گراب قرار داد (برای دوال بوت با لینوکس مشکلات فراوانی خواهید داشت!).

 

[Drago]

۱.از اين بچه درس خونايي كه هم درس ميخونند هم به بقيه كاراشون ميرسنند نديدين؟

۲.خيلي از دانشمندا هستن كه بقيه جنبه هاشون عاليه همونطور كه در استعدادشون عاليند.

۱.اون افرادی که شما میگید در جنبه هایی که براشون مهم تره متمرکز شده اند.مثلا درس و کار (و چند موضوع دیگه).اما مثلا من از درسم کمتر کردم به بازی رسیدم یا یه کسی به ورزش رسیده.مسلما اون بچه درسخون و من به اندازه اون آدم بدنمون ورزیده نیست،یا اون بچه درسخون و ورزشکار به اندازه من توی بازی مهارت ندارن.
هیچکدومش هم "بد" یا "غلط" نیست.افراد روش های مختلف رو برای زندگی انتخاب میکنن.

۲.در همه جنبه ها؟ میشه اسم ببرید؟ معتبر لطفا! یعنی اگه میگید طرف جایزه نوبل فیزیک رو برده،قهرمان شنا هم هست،بسیار هم پولداره(قبل از جایزه)،در هنر هم دستی داره و ... باید برای تک تکش سند وجود داشته باشه.

منم دوست دارم برم آینده چون دوست دارم ببینم مثلا 10 سال دیگه کجام ؟چی کار می کنم ؟یعنی کلا چه جور آدمی شدم ؟به هدفام رسیدم یا نه ؟؟

خب بعدش؟ مثلا رفتی دیدی شدی یه زن خانه دار با ۳ تا بچه که روزهاش همه تکراریه.یا شدی مدیر پروژه در یک شرکت IT که سرش خیلی شلوغه.بعدش چی؟ چی نصیبت میشه؟

۱- آره میخواستم بدونم تاریخ امریکا چه تغییراتی میکنه.

۲- میتونستم یک ششم از اپل رو با این پول بخرم (بیشتر از سهم تیم کوک و یا حتی خود استیو جابز!)

۳.اگر رییس جمهور و غیره و ذلک هم بودم شاید! تا تو محیط نباشم نمیتونم نظر بدم

۴.اسم لاتینش رو بگو تا در Warez ها جست و جو کنم

۱.یعنی ملت آمریکا (و به خاطر تاثیر مهم آمریکا در جهان میتونم بگم جهان) رسما موش آزمایشگاهی شما تشریف دارن دیگه!

۲.این کار مفید بود؟ گفتم غیر از چیزهایی که برای خودت میخری،سرمایه گذاری هایی که میکنی و ... غیر از اونا چه کار مفیدی برای جامعه،اون کشوری که ازش دلارها رو "دزدیدی" و برای بشریت میکنی؟

۳.یعنی تلویحا اعلام میکنی که بدت نمیاد از پول ملت دزدی کنی.تاسف برانگیزه.

۴.کتاب فرانسویه به اسم Le Voyageur imprudent (همون مسافر بی احتیاط) که وقتی به انگلیسی ترجمه شده عنوانش به Future Times Three (آینده به توان سه) تغییر کرده.

به قول خودم «مالتی تسکینگ برای سیستم عامل ضروری نیست برای ما ضرورت داره ».
...
...
...

ولی هنوزم سیستم عامل سینگل تسک تولید میشه، میدونید چرا؟

متوجه منظورت از ارسال این پست نمیشم.یعنی متوجه نمیشم چه نکته ای رو خواستی بگی.
مسلمه که چندبرنامگی نیاز سیستم عامل نیست و نیاز کاربره.کامپیوتر اگه اشتراک زمانی باشه هم کار میکنه،اگه تک برنامه هم باشه کار میکنه،الکترونیکی هم نباشه حتی کار میکنه،چرتکه هم حتی به خوبی کار خودشو میکنه.اما محدودیت های کاربر و خواسته های بیشترش باعث این تغییرات شده.بدیهیه.
مثل اینه ما بگیم فرکانس پردازنده اگه یه هرتز هم باشه کارشو انجام میده.

سیستم عاملهای سینگل تسک همونطور که خودت گفتی مقاصد آموزشی دارن.دقیقا همون چیزی که شما ازش فراری هستی! همونطور که حاضر نیستی اثبات های حسابان رو بخونی،طراحی یه سیستم عامل سینگل تسک هم حتما به نظرت چیز بدیه!

-----------------------
حالا دوتا سوال :
۱.چرا axel؟ چرا از prozilla استفاده نمیکنی؟

۲.فدورا ۱۸ رو دانلود کردی؟ چطور بود؟ همونطور که توی امضام بود از فدورا ۱۶ استفاده میکنم میخوام ۱۸ رو نصب کنم.چی داره که انگیزه کار رو بهم بده؟ گنوم شل رو درست کردن یا همونجوریه؟

 

[prp-e]

.یعنی ملت آمریکا (و به خاطر تاثیر مهم آمریکا در جهان میتونم بگم جهان) رسما موش آزمایشگاهی شما تشریف دارن دیگه!

۲.این کار مفید بود؟ گفتم غیر از چیزهایی که برای خودت میخری،سرمایه گذاری هایی که میکنی و ... غیر از اونا چه کار مفیدی برای جامعه،اون کشوری که ازش دلارها رو "دزدیدی" و برای بشریت میکنی؟

۳.یعنی تلویحا اعلام میکنی که بدت نمیاد از پول ملت دزدی کنی.تاسف برانگیزه.

۴.کتاب فرانسویه به اسم Le Voyageur imprudent (همون مسافر بی احتیاط) که وقتی به انگلیسی ترجمه شده عنوانش به Future Times Three (آینده به توان سه) تغییر کرده.

۱. بله.
۲. مگه بشریت برای من کاری میکنه؟ اصلا بشریت رو با کدوم «ب»مینویسند؟
۳. کسی رو میشناسی که این کار رو نکنه؟
۴.ممنون.

متوجه منظورت از ارسال این پست نمیشم.یعنی متوجه نمیشم چه نکته ای رو خواستی بگی.
مسلمه که چندبرنامگی نیاز سیستم عامل نیست و نیاز کاربره.کامپیوتر اگه اشتراک زمانی باشه هم کار میکنه،اگه تک برنامه هم باشه کار میکنه،الکترونیکی هم نباشه حتی کار میکنه،چرتکه هم حتی به خوبی کار خودشو میکنه.اما محدودیت های کاربر و خواسته های بیشترش باعث این تغییرات شده.بدیهیه.
مثل اینه ما بگیم فرکانس پردازنده اگه یه هرتز هم باشه کارشو انجام میده.

سیستم عاملهای سینگل تسک همونطور که خودت گفتی مقاصد آموزشی دارن.دقیقا همون چیزی که شما ازش فراری هستی! همونطور که حاضر نیستی اثبات های حسابان رو بخونی،طراحی یه سیستم عامل سینگل تسک هم حتما به نظرت چیز بدیه!

-----------------------
حالا دوتا سوال :
۱.چرا axel؟ چرا از prozilla استفاده نمیکنی؟

۲.فدورا ۱۸ رو دانلود کردی؟ چطور بود؟ همونطور که توی امضام بود از فدورا ۱۶ استفاده میکنم میخوام ۱۸ رو نصب کنم.چی داره که انگیزه کار رو بهم بده؟ گنوم شل رو درست کردن یا همونجوریه؟

هدف خاصی نبود. دیدم از سیستم عامل بحث شده خواستم کمی گیک بازی در بیارم از طراحی سیستم عامل و بخصوص انواع مینیمال و سینگل تسک واقعا لذت میبرم. شاید تا الان یک دور کل سورس مایک او اس رو با تمام کامنتهاش مطالعه کردم. طوری هست که قسمتهاییش رو بدون رجوع به کد اصلی بتونم بازسازی کنم. سینگل تسک به نظرم بد هست، چون در روزگاری زندگی میکنیم که POSIX حرف اول رو میزنه. حتی مایکروسافت هم دوست داره شبیهش باشه. سینگل تسک برای یادگیری بسیار عالیه اما اگر کسی بخواد کل سرمایش رو روی توسعه یه سینگل تسک (حتی ۱۰۲۴ بیتی!) بزاره کاملا ول معطل تشریف داره و به نظرم فورک کردن از یک سیستم عامل متن باز بزرگ و قوی (مثل FreeBSD - کاری که اپل کرده!) برای ایجاد سیستم عامل «کاربردی» جدید بهتره.

--------

۱- axel رو بیشتر دوست دارم. فی الواقع (امان از عربی مآبی ) چون فایلها رو از سرور خودمون دان میکنم (داخلی هست) نسبتا با سرعت بالا دان میشن و نیازی به دانلودر قوی ندارم. وقتی هم حس گرافیکالم گل کنه میرم سراغ wxWidget دوست داشتنی و طبعا Multiget .

۲- ردهتی نیستم. ولی فدورا کلا شعارش «دست نخورده بودن» هست. گنوم شل ۳.۶ که باگهاش رو GNOME Foundation رفع کرده و آماده به خدمت هست داره. از همه مهم تر پوسته های Cinnamon و MATE برای گنوم در این نسخه قابل نصب هستند. یحتمل در مخازن نسخه ۱۹ Unity هم قرار بدن.

 

[NAZIY0]

1.اون افرادی که شما میگید در جنبه هایی که براشون مهم تره متمرکز شده اند.مثلا درس و کار (و چند موضوع دیگه).اما مثلا من از درسم کمتر کردم به بازی رسیدم یا یه کسی به ورزش رسیده.مسلما اون بچه درسخون و من به اندازه اون آدم بدنمون ورزیده نیست،یا اون بچه درسخون و ورزشکار به اندازه من توی بازی مهارت ندارن.
هیچکدومش هم "بد" یا "غلط" نیست.افراد روش های مختلف رو برای زندگی انتخاب میکنن.
2-خب بعدش؟ مثلا رفتی دیدی شدی یه زن خانه دار با ۳ تا بچه که روزهاش همه تکراریه.یا شدی مدیر پروژه در یک شرکت IT که سرش خیلی شلوغه.بعدش چی؟ چی نصیبت میشه؟

1-اون جوري كه شما ميگيد نه نيست.بازم به قول شما تو چند جنبه خاص رشد كردند.
به اين نتيجه ميرسيم كه برداشت هر فرد از يك چمله چه قدر فرق ميكنه با هم.باشه .اين جمله رو برميدارم ميرم به دنبال يك جمله ديگه...
2-به نظر من وقتي كسي ايندشو ببينه تمام انگيزشو از دست ميده حالا چه خوب باشه چه بد باشه.وقتي بدونه مدير پروژه اي تي ميشه ديگه اون تلاش رو نداره تو كارش چون ميدونه به يك جاي خوب ميرسه بعدم ايندش تغيير ميكنه چون قرار بوده با اون پشت كارش به يك مدير اي تي تبديل شه نه بدون انجام كاري.با تصميم هاي حال ادم اينده رو درست ميكنه پس چه بهتر به حالمون بچسبيم...

 

[dzzv_13]

1. به قول خودم «مالتی تسکینگ برای سیستم عامل ضروری نیست برای ما ضرورت داره ».

خب میتونم توجیه درستی هم براش ارائه بدم.

2. طبعا اگر این سیستم عامل متن باز ، سینگل تسک بود، تنها یکی از این کارها در آن واحد انجام میشد.

3. ولی هنوزم سیستم عامل سینگل تسک تولید میشه، میدونید چرا؟ چون سادست و دانشجو ها و دانش آموزای علاقه مند راحت میتونن یکیش رو برای خودشون درست کنند (با اسمبلی میشه) مثل http://mikeos.berlios.de که با اسمبلی نوشته شده، ۳۲ بیت و سینگل تسک هست. البته مشکلاتی هم داره مثلا در مود حفاظت شده نیست و نمیشه بوت لودرش رو گراب قرار داد (برای دوال بوت با لینوکس مشکلات فراوانی خواهید داشت!).

1. ولی من چنین فکر نمیکنم .. یعنی صورت سوالت اشتباه هست .. چون همه چی برای نیاز ما هست و چون ما سرعت رو میخوایم به چندکاره بوده نیاز پیدا میکنیم .. درواقع سیستم عامل هیچی نمیخواد و فقط نیاز ما رو میخواد برآورده کنه .. پس سیستم عامل از خودش طلب نیاز نمیکنه و در راستای نیاز ما هست ..

2.به سرعت سوئیچ کردن هم فکر کردی ؟!! (برش زمانی هایی که گاه به یک میلیون بر ثانیه میشه)
ما با سی پی یو کار میکنیم .. سی پی یو سرعت پردازش فجیحی داره (خیلی زیاد)
یکم هم بیا بالاتر و سی پی یو رو ببین .. چون سی پی یو هست که کار رو انجام میده و سیستم عامل فقط واسطی هست که کارها رو زمان بندی کنه و میفرسته که سی پی یو کار رو انجام بده

بنظرم یکم معماری کامپیوتر بخونی خیلی خوب میشه ..

3. شاید این خودش باعث بالا رفتن امنیت بشه (اون قسمتی که با قرمز مشخص کردم)
در سیستم های تعبیه شده و جاهایی که امنیت زیاد لازم باشه سعی میکنن تک پردازنده ایی باشه و درعین واحد فقط یک کار انجام بشه که اینکار اون یک هزارم خطای که توسط چندکاره بودن رو کاهش بده (البته اینو من خودم بهش رسیدم .. شاید اشتباه میگم)

 

[sanamsayna]

مسئله اینجاست که حد توانایی انسان چقدر است؟ و توانایی انسان ها با همدیگه متفاوته یا نه؟ و اگه متفاوته چجوری میشه حد توانایی هر کسی رو تشخیص داد؟

اینو نمی تونم بگم که آدم ها متفاوت نیستن و یکی هستن و .. چون دروغ محض هست آدم ها متفاوت هستن هر کدوم تو یه زمینه ای مهارت دارن و درسته از لحاظ هوشی هم فرق دارن ولی اینا مهم نیستن مهم تر از اونا اراده و تلاشه حتی معلولیت هم دلیل نمیشه نمونه ی بارز این : فیزیکدان معروف استیون هاوکینگ مهم خواستن و اراده کردن (تلاش )است .
http://fa.wikipedia.org/wiki/استیون_هاوکینگ

1.خیلی راحت ، با یه برنامه ریزی کوتاه مدت و مفید. به چی شک داری صنم خانوم ؟؟ منظورت برنامه ریزی برای امتحانات پیام نور هستش !!! تو امتحانات کمتر نتیجه میگیری؟؟؟ خب روش برنامه ریزیت رو برای یه هفته عوض کن و نتیجش رو با برنامه ریزی قبلیت مقایسه کن.
2. میخوای بری اینده ، بالاخره برمیگردی به زمان حال دیگه . نمیخوای که تو اینده بمونی!!!! موقع برگشت دوباره این شور و هیجان و نگرانی و گاه استرس رو تو انجام کارات خواهی داشت؟؟؟ شاید بگی بستگی به اتفاقات مشاهده شده در ایندت داره . با دیدن اینده همه هیجاناتت تخلیه میشه . یه چیزی بگم ، بعنوان یه دوست یا هرچیزی که خودت میگی بعنوان یادگاری داشته باش:
" همیشه سعی کن تو زندگیت یه قدم جلوتر باشی "
این یعنی اینده رو هم داری اباد میکنی .مثال میزنم : تو یه سمیناری ، شما میخوای سخنرانی کنی . قبل شروع سمینار ، با خودت کل سخنانت رو تمرین کن ، ببین چه سوالایی قراره پرسیده بشه ، براشون جواب داشته باش ( اینجا بحث احتمال میاد) و ... . تداعی صحنه سمینار قبل شروعش یعنی اینکه شما یه قدم جلو هستی .
باز اگه متوجه نشدی بگو واضح تر توضیح بدم.
گذشته گذشته ، اینده هم فعلا نیومده ، چرا پس حالتون رو با فکرای ناجور ( اگه میشد .... چی میشد) خراب میکنید. بشینید با یه برنامه ریزی خوب از حالتون لذت ببرید.
شاد و پیروز باشید

1.نتیجه فرق نکرد مثلا امتحان معادلات واقعا خودم رو کشتم تا خوب بشه یه جورایی حداقل جبران بشه ولی بازم نتیجه مثل قبلی ها بود
2.خوب در مورد آینده جواب پایین رو لطفا بخون.در مورد جمله ات میشه بیشتر توضیح بدی؟چه جوری؟

۱.

1.خب بعدش؟ مثلا رفتی دیدی شدی یه زن خانه دار با ۳ تا بچه که روزهاش همه تکراریه.یا شدی مدیر پروژه در یک شرکت IT که سرش خیلی شلوغه.بعدش چی؟ چی نصیبت میشه؟

خوب اگه خانه دار بودم نشون می ده پس خوب کار نکردم یا خوب برنامه ریزی نکردم و چون تو کارم اون معلومات و تخصصی که می خواستم نداشتم پس ناموفق شدم پس بیشتر بیشتر تلاش می کنم و تو تصمیمام دوبار فکر می کنم و اگه اون مدیر بودم شارژ میشم یعنی می بینم اونی که هدفم بوده رسیدم و در نتیجه با روحیه ی بهتر و پر انرژی تر ادامه می دم و هر دفعه که اون یادم می افته انرژی مضاعف پیدا می کنم .

 

[mohandeseit]

در رابطه با بحثی که نازی جان استارترش بود به جمله هیتلر اشاره میکنم:
اشکهایی که پس از شکست میریزیم
تاوان عرقهاییست که برای رسیدن به هدف نریختیم

 

[prp-e]

1. ولی من چنین فکر نمیکنم .. یعنی صورت سوالت اشتباه هست .. چون همه چی برای نیاز ما هست و چون ما سرعت رو میخوایم به چندکاره بوده نیاز پیدا میکنیم .. درواقع سیستم عامل هیچی نمیخواد و فقط نیاز ما رو میخواد برآورده کنه .. پس سیستم عامل از خودش طلب نیاز نمیکنه و در راستای نیاز ما هست ..

2.به سرعت سوئیچ کردن هم فکر کردی ؟!! (برش زمانی هایی که گاه به یک میلیون بر ثانیه میشه)
ما با سی پی یو کار میکنیم .. سی پی یو سرعت پردازش فجیحی داره (خیلی زیاد)
یکم هم بیا بالاتر و سی پی یو رو ببین .. چون سی پی یو هست که کار رو انجام میده و سیستم عامل فقط واسطی هست که کارها رو زمان بندی کنه و میفرسته که سی پی یو کار رو انجام بده

بنظرم یکم معماری کامپیوتر بخونی خیلی خوب میشه ..

3. شاید این خودش باعث بالا رفتن امنیت بشه (اون قسمتی که با قرمز مشخص کردم)
در سیستم های تعبیه شده و جاهایی که امنیت زیاد لازم باشه سعی میکنن تک پردازنده ایی باشه و درعین واحد فقط یک کار انجام بشه که اینکار اون یک هزارم خطای که توسط چندکاره بودن رو کاهش بده (البته اینو من خودم بهش رسیدم .. شاید اشتباه میگم)

۱- سیستم عامل با نیاز ما ساخته شده. طبیعیه همه چیزش رو نیاز ما تعیین کنه.

۲- اولا «فجیح» نه «فجیع» که با «فاجعه» هم خانواده است. ثانیا هر CPUی اینطور نیست. مثلا SPARC (یکی از دلایل علاقه من به اوراکل) سرعت پردازشی بالاتری نسبت به سایر معماریهای موجود در سرورها داره (وقتی کشش ZFS رو داره طبعا پردازش بالایی رو انجام میده ).

۳- خود مایک سندرز ادعا میکنه سیستم عاملش برای دسکتاپ بهینه شده ، ولی مود حفاظت شده نیست. در مورد سیستم تعبیه شده ، یک iPod هم که iOS رو ران میکنه تعبیه شده هست. پس نتیجه ای که رسیدی کمی تا قسمتی اشتباه هست. (بزرگترین اشتباه اینه که معمولا Embedded رو در روبوت ها و ... میبینیم. شخصا NetBSD رو به صورت تعبیه شده در میکروهای ARM تجربه کردم و چند وظیفگی و چندکاربریش هم حفظ کرده بود).

پ.ن: معماری کامپیوتر رو هم در برنامه کاری دارم. البته اگر کتب آقایان تننباوم و سیلبرشاتس (سیستم عامل) و جعفرنژاد (طراحی و پیاده سازی زبانهای برنامه سازی) تموم بشه

 

[dzzv_13]

۱- سیستم عامل با نیاز ما ساخته شده. طبیعیه همه چیزش رو نیاز ما تعیین کنه.

۲- اولا «فجیح» نه «فجیع» که با «فاجعه» هم خانواده است. ثانیا هر CPUی اینطور نیست. مثلا SPARC (یکی از دلایل علاقه من به اوراکل) سرعت پردازشی بالاتری نسبت به سایر معماریهای موجود در سرورها داره (وقتی کشش ZFS رو داره طبعا پردازش بالایی رو انجام میده ).

۳- خود مایک سندرز ادعا میکنه سیستم عاملش برای دسکتاپ بهینه شده ، ولی مود حفاظت شده نیست. در مورد سیستم تعبیه شده ، یک iPod هم که iOS رو ران میکنه تعبیه شده هست. پس نتیجه ای که رسیدی کمی تا قسمتی اشتباه هست. (بزرگترین اشتباه اینه که معمولا Embedded رو در روبوت ها و ... میبینیم. شخصا NetBSD رو به صورت تعبیه شده در میکروهای ARM تجربه کردم و چند وظیفگی و چندکاربریش هم حفظ کرده بود).

پ.ن: معماری کامپیوتر رو هم در برنامه کاری دارم. البته اگر کتب آقایان تننباوم و سیلبرشاتس (سیستم عامل) و جعفرنژاد (طراحی و پیاده سازی زبانهای برنامه سازی) تموم بشه

1. پس حرفت اشتباه بود که میگی نیاز ما هست نه سیستم عامل

2. همون فجیع که شما میگی (فاجعه هم بد معنی نمیده)
من نگفتم سرعت سی پی یو مقایسه کن .. منظورم این بود روی برش زمانی ها دقت کن .. به اون سرعت انجام سه عمل fetch + decode + execute دقت کن

پیشنهاد میکنم کتاب حقیقت رو بخونی .. چکیده دوتا کتاب تتنباوم + سیلبرشاتز (س) هست + استالینگز (هر چند بیشتر از تننباوم گفته و جاهایی که سوتی داده تننباوم رو از کتابای دیگه گفته .. کلا نظم تننباوم بهتره)

 

[prp-e]

1. پس حرفت اشتباه بود که میگی نیاز ما هست نه سیستم عامل

2. همون فجیع که شما میگی (فاجعه هم بد معنی نمیده)
من نگفتم سرعت سی پی یو مقایسه کن .. منظورم این بود روی برش زمانی ها دقت کن .. به اون سرعت انجام سه عمل fetch + decode + execute دقت کن

پیشنهاد میکنم کتاب حقیقت رو بخونی .. چکیده دوتا کتاب تتنباوم + سیلبرشاتز (س) هست + استالینگز (هر چند بیشتر از تننباوم گفته و جاهایی که سوتی داده تننباوم رو از کتابای دیگه گفته .. کلا نظم تننباوم بهتره)

درسته. ولی نوع CPU هم مهم هست. انتظار نداری که از یه IA-32 یا حتی AMD64 عادی بعنوان سرور ناسا استفاده کنن؟

کتاب حقیقت رو دارم. ولی راستش این دو تا باحال ترن. مخصوصا مال تننباوم که پیاده سازی مینیکس هم همراهش هست.

یه چیزی رو باز میخوام در باشگاه بگم (شروع کار لینوکسمون هم اولین بار در باشگاه گفتم) اینه که ما در حال طراحی یک قلمرو کاربر هستیم که جایگزین گنو بکنیمش. برای لینکر و کامپایلر و ... چیزای زیادی پیدا کردم و شل هم zsh هست. بخشهایی رو هم مستقیما دارم خودم مینویسم. یحتمل نسخه ۴ از JabirOS با قلمرو کاربر (Application Userland) جدید که از BSD ها و Solaris اقتباس شده منتشر بشه و تنها جزء گنوییش گراب بمونه. (ان شاء الله در اولین فرصت برای ساخت بوت لودر هم اقدام میکنیم)

 

[NAZIY0]

بچه ها فكر كنم دارم افسردگي ميگيرم....هي ميگفتن دانشگاه بري اله ميشه دانشگاه ميري بله ميشه...فكر ميكردم وقتي وارد دانشگاه ميشم قراره چه تغيير بزرگي بشه تو زندگيم.......چه اتفاق بزرگي هستش كه قراره بيفته...... ولي ساده تر از اون چه فكر ميكردم اتفاق افتاد و يك ترمشم گذشتو رفت.....اصلا هيچ شورو هيجاني توش نبود....

 

[Drago]

۱. بله.
۲. مگه بشریت برای من کاری میکنه؟ اصلا بشریت رو با کدوم «ب»مینویسند؟
۳. کسی رو میشناسی که این کار رو نکنه؟
۴.ممنون.
۵- axel رو بیشتر دوست دارم. وقتی هم حس گرافیکالم گل کنه میرم سراغ wxWidget دوست داشتنی و طبعا Multiget .

۶- یحتمل در مخازن نسخه ۱۹ Unity هم قرار بدن.

۱.یه جمله معروفی هست میگه With great power,comes great responsibilty ( قدرت زیاد،مسئولیت زیاد همراه خودش میاره).اگه امکانش رو داشته باشی که تغییری ایجاد کنی،باید مسئولیت پذیر باشی، عواقبش رو به درستی بدونی و راه درست رو انتخاب کنی.(این نقل قول حواشی جالبی داره )

۲.بله بشریت برای شما تا به حال کارهای زیادی کرده و بعد از این هم خواهد کرد.شما اگه مدرسه میری یه سازمان عریض و طویلی هست به اسم آموزش و پرورش که این امکان رو فراهم میکنه،این سازمان از بودجه‌ی دولتی تامین میشه،یعنی پول من و هموطنان من که در اختیار دولت قرار دادیم.اگه خیابونی و آسفالتی هست،اگه پلیسی هست،اگه شهرداری هست همه از "جامعه" تامین شده.حالا این قسمت کوچیکی از بشریت بود،فقط در حد شهر و کشور بود.اگه علم کامپیوتر وجود داره چون یه عده تلاش کردن که وسیله‌ی راحتی فراهم کنن.اگه همین سیستم عامل شما وجود داره عده ای عمرشون رو گذاشتن که مبانی و استانداردهای همچین چیزی رو طراحی کنن (منظورم قسمت تجاریش نیست،استانداردها و مبانی رایگان هستند).البته مسلما خدماتی که بشر به شما داده در حوزه‌ی علم و به ویژه علم کامپیوتر خلاصه نمیشه،فقط خواستم یه دیدی به دست بیاد.اگه اون "دید " به دست نیومده بگو تا بیشتر توضیح بدم.

۳.شخصا؟ بله میشناسم.اولین نفرش خودم.بعد پدر/مادرم.بعدش بقیه اعضای خانواده.بعدش بسیاری دیگه از افراد در کره زمین که براشون "اخلاق" و "منافع گروهی" بسیار مهم تر از منافع شخصیه.

۴.اون کتاب در فارسی به همون اسم مسافر بی احتیاط ترجمه شده،اگه خواستی نسخه چاپی بخری حواست باشه.

۵.یه دانلود accelerator خوب،در قد و قواره proz که gui هم داشته باشه و لازم نباشه واسه آدرسی که پرش & و موارد مشابه هست دردسر بکشم بهم بگو.

۶.دیگه چی؟؟ همینمون مونده بریم یونیتی نصب کنیم...بگو راحت باش،بریم مک او اس هم نصب کنیم دیگه...

۱.اینو نمی تونم بگم که آدم ها متفاوت نیستن و یکی هستن و .. چون دروغ محض هست آدم ها متفاوت هستن هر کدوم تو یه زمینه ای مهارت دارن و درسته از لحاظ هوشی هم فرق دارن ولی اینا مهم نیستن مهم تر از اونا اراده و تلاشه حتی معلولیت هم دلیل نمیشه

۲.خوب اگه خانه دار بودم نشون می ده پس خوب کار نکردم یا خوب برنامه ریزی نکردم و چون تو کارم اون معلومات و تخصصی که می خواستم نداشتم پس ناموفق شدم پس بیشتر بیشتر تلاش می کنم و تو تصمیمام دوبار فکر می کنم و اگه اون مدیر بودم شارژ میشم یعنی می بینم اونی که هدفم بوده رسیدم و در نتیجه با روحیه ی بهتر و پر انرژی تر ادامه می دم و هر دفعه که اون یادم می افته انرژی مضاعف پیدا می کنم .

۱.نه نشد.استیون هاوکینگ در زمینه ورزش چی برای گفتن داره؟ در زمینه فعالیت های اجتماعی چطور؟ در بسیاری از زمینه ها ایشون محدود هستن،پس اصولا امکان حضور در اون زمینه ها رو نداره،پی میتونه جای دیگه تمرکز کنه! (البته این رو انکار نمیکنم که اگه من جای اون بودم شاید اصلا عمرم رو به تاسف خوردن میگذروندم،نه فیزیک.)

۲.یعنی فکر میکنی هیچ وضعیتی باشه که توش یه نفر "راضی" باشه؟ فکر نکنه که بهتر از این هم میشد...؟ هر اتفاقی که برات افتاده باشه،هر وضعیتی که داشته باشی مسلما مشکلات و سختی های اون وضعیت رو هم خواهی دید و از اون وضعیت رضایت نخواهی داشت!

اگه دیدی جنگ شده (جنگی ناگزیر که نمیتونی جلوش رو بگیری) و همه چی رو از دست دادی چی؟ یعنی دیگه نه آی تی هست نه زندگی نه هیچی.فایده دیدن همچین چیزی برات چیه؟

معماری کامپیوتر رو هم در برنامه کاری دارم. البته اگر کتب آقایان تننباوم و سیلبرشاتس (سیستم عامل) و جعفرنژاد (طراحی و پیاده سازی زبانهای برنامه سازی) تموم بشه

معماری کامپیوتر پیش نیاز سیستم عامل هست.نه از نظر سیلابس دانشگاهی بخوام بگم،از نظر منطقی و عقلانی هم داشتن اطلاعات کافی از معماری کامپیوتر پیش از آشنا شدن با طراحی سیستم عامل لازمه.

فكر ميكردم وقتي وارد دانشگاه ميشم قراره چه تغيير بزرگي بشه تو زندگيم.......چه اتفاق بزرگي هستش كه قراره بيفته...... ولي ساده تر از اون چه فكر ميكردم اتفاق افتاد و يك ترمشم گذشتو رفت.....اصلا هيچ شورو هيجاني توش نبود....

درد همینجاس! یعنی انتظار دارید دانشگاه توش یه اتفاق بزرگی براتون بیفته.اما اتفاق بزرگی قرار نیست بیفته (البته اگر به "واقعه" اعتقاد دارید که بحث جداست!).شما فقط وارد یه محیط شدید.دانشگاهی کاری براتون انجام نمیده،اما یه کارهایی هست که توی اون "جو" و اون محیط امکان انجامش هست.دیگه تصمیم با شماست،وقتتون رو توی بوفه با دوستان بگذرونید،توی کلاس در حال پیاده کردن واو به واو حرفهای استاد،یا طور دیگه ای.
شما دیگه بزرگ شدید،بالغ شدید،مسئولیت کارهاتون و اعمالتون رو باید بپذیرید.انتظار داشتن اینکه "کسی براتون کاری بکنه" یا "یه اتفاقی براتون بیفته" دیگه یه انتظار بیهوده و حتی بیجا هست.اگه کاری میخوای بکنی خودت میکنی،اگه اتفاقی قراره بیفته تو اون اتفاق رو به وجود میاری.
توی دانشگاه خیلی اتفاقها میتونه بیفته،آدمها هم میتونن تغییر کنن یا ال و بل بشن.اما این اتفاقها خودبه خودی نیست.باید بخواید.

اما بعضی از اشعار کژ طبع جانورانی مثل من رو هم به استفاده از شعر سوق میده!

امیدواریم یه روز بالاخره "موسیقی" هم همچین تاثیری در شما بتونه ایجاد کنه!!

 

[prp-e]

معماری کامپیوتر پیش نیاز سیستم عامل هست.نه از نظر سیلابس دانشگاهی بخوام بگم،از نظر منطقی و عقلانی هم داشتن اطلاعات کافی از معماری کامپیوتر پیش از آشنا شدن با طراحی سیستم عامل لازمه.

این کتابها خیلی «بی نظم» و «بی محتوا» ترجمه شدند. فکر نکنم تا الان چیز درست و درمونی ازشون فهمیده باشم! به قول یکی از اساتید کامپیوتر (که در دانشگاه هرمزگان دیدم) آقای جعفر نژاد کم مونده هری پاتر رو هم ترجمه کنه و یه اسم توش تغییر بده روش بزنه «مولف»!

من تمام تلاشم تهیه سیستم عامل مناسب برای پردازنده های i386 امروزی هست. یه جورایی نسبت به هرچیز ۳۲ بیت علاقه نشون میدم.

۵.یه دانلود accelerator خوب،در قد و قواره proz که gui هم داشته باشه و لازم نباشه واسه آدرسی که پرش & و موارد مشابه هست دردسر بکشم بهم بگو.

۶.دیگه چی؟؟ همینمون مونده بریم یونیتی نصب کنیم...بگو راحت باش،بریم مک او اس هم نصب کنیم دیگه...

۵. نمیشناسم. فقط aria2c هست که خط فرمانیه. (بخاطر مقدار محدود CPU (یک و نه دهم گیگاهرتز) بیشتر در خط فرمان هستم! حتی بعضی وقتها وب رو هم توی tty ها مرور میکنم!) .

۶. یونیتی رو دست کم نگیرید. متاسفانه خیلی مقابلش جبهه میگیرید ولی بدونید یکی از بهترین رابطهای کاربری لینوکس هست. اگرچه کلا خانواده های گنوم شل و KDE که 3D Acceleration نیاز دارند رو نمیپسندم. بیشتر دنبال XFCE و ... هستم.

۳.شخصا؟ بله میشناسم.اولین نفرش خودم.بعد پدر/مادرم.بعدش بقیه اعضای خانواده.بعدش بسیاری دیگه از افراد در کره زمین که براشون "اخلاق" و "منافع گروهی" بسیار مهم تر از منافع شخصیه.

مقصود بنده از سوال رفقای کاخ نشین بود نه امثال خودمون که در جامعه هستیم!

 

[TαβαTαβαξξ]

۱.

امیدواریم یه روز بالاخره "موسیقی" هم همچین تاثیری در شما بتونه ایجاد کنه!!

مگه من از تأثیر حرفی زدم؟ کژ طبعی اشاره به تأثیر یا عدم تأثیر نداره. فقط اشاره داره به برچسبی که بیشتر آدمها به کسی که اهل شعر (یا موسیقی!) نیست میزنند!

موسیقی؟؟؟ شوخی میکنی! تاثیر منفی شاید! ولی اون تأثیری که احتمالا فکر میکنی، اصلا در خودت هم ایجاد نمیشه!
صرفا یه توهمه که لحظاتی هست و بعدشم نابود میشه! (بقیۀ اثراتشم با اینکه اصلا متوجه نمیشی، ولی چه بخوای چه نخوای اون کار خودشو میکنه)
اگه عمیق بهش فکر کنی میبینی که پودر شد رفت هوا!

اینا رو که میگم احتمالا با خودت میگی لاأقل لذتش رو که بُردم! هدف "دقایقی لذت بردن" بود که حاصل شد!
اگه هیچ جنبۀ دیگه ای جز لذت بردن نمیداشت، منم مشکلی نداشتم باهاش
ولی گوش ندادنش رو که تجربه نکردی ببینی چه جوریه! ولی من اتفاقی هم شده باشه اینور اونور یه چیزایی به گوشم خورده، پس هر دو طرفشو تجربه کردم و میدونم چیه.
(تو یه لحظه هم فکر نکردی شاید گوش نکردنش بهتر باشه! چون نکتۀ منفی توش ندیدی)

واسه همین اگه عقلم رو از دست ندم، این امیدواری که داری هیچ موقع materialize نمیشه!

-------------
(ضمنا! به اژدها سُقُلمه نزن! Or He will poke you back!! )

 

[prp-e]

با این که موسیقی لذتش زودگذر هست اصلا موافق نیستم! بعضی از آهنگا (مثل اکثر ترک های رپ فارس) جوری هستن که لذت دائم همراه دارند

 

[mohandeseit]

بچه ها فكر كنم دارم افسردگي ميگيرم....هي ميگفتن دانشگاه بري اله ميشه دانشگاه ميري بله ميشه...فكر ميكردم وقتي وارد دانشگاه ميشم قراره چه تغيير بزرگي بشه تو زندگيم.......چه اتفاق بزرگي هستش كه قراره بيفته...... ولي ساده تر از اون چه فكر ميكردم اتفاق افتاد و يك ترمشم گذشتو رفت.....اصلا هيچ شورو هيجاني توش نبود....

مهمترین اتفاق اینه که خودت تصمیم میگیری آیندتو چطور رقم بزنی نازی جان

 

[arash 4]

در رابطه با بحثی که نازی جان استارترش بود به جمله هیتلر اشاره میکنم:
اشکهایی که پس از شکست میریزیم
تاوان عرقهاییست که برای رسیدن به هدف نریختیم

big like

 

[arash 4]

به نظر من هرموقع خسته شدی تو هرکاری باید به هدفت فکر کنی.
یه جای خوندم میگفت دانشت زمانی دانش است که توکاری که هیچکی نمیدونه تو بدونی وگرنه توکاری که همه میدونن دانش تو چیزی نیست. به نظر من این هدف چقدر خوبه
نظرتون چیه؟

 

[NAZIY0]

با این که موسیقی لذتش زودگذر هست اصلا موافق نیستم! بعضی از آهنگا (مثل اکثر ترک های رپ فارس) جوری هستن که لذت دائم همراه دارند

حالا بعضي از اهنگا اينطوري هستن ولي اهنگاي بي كلام خيلي تاثيرات زيادي دارند.وقتي به پيانو يا گيتار يا .... گوش ميديد خيلي احساس ارامش به ادم ميده...

درد همینجاس! یعنی انتظار دارید دانشگاه توش یه اتفاق بزرگی براتون بیفته.اما اتفاق بزرگی قرار نیست بیفته (البته اگر به "واقعه" اعتقاد دارید که بحث جداست!).شما فقط وارد یه محیط شدید.دانشگاهی کاری براتون انجام نمیده،اما یه کارهایی هست که توی اون "جو" و اون محیط امکان انجامش هست.دیگه تصمیم با شماست،وقتتون رو توی بوفه با دوستان بگذرونید،توی کلاس در حال پیاده کردن واو به واو حرفهای استاد،یا طور دیگه ای.
شما دیگه بزرگ شدید،بالغ شدید،مسئولیت کارهاتون و اعمالتون رو باید بپذیرید.انتظار داشتن اینکه "کسی براتون کاری بکنه" یا "یه اتفاقی براتون بیفته" دیگه یه انتظار بیهوده و حتی بیجا هست.اگه کاری میخوای بکنی خودت میکنی،اگه اتفاقی قراره بیفته تو اون اتفاق رو به وجود میاری.
توی دانشگاه خیلی اتفاقها میتونه بیفته،آدمها هم میتونن تغییر کنن یا ال و بل بشن.اما این اتفاقها خودبه خودی نیست.باید بخواید.

منظورتونو از اين كه به واقعه اعتقاد داشته باشمو نفهميدم...
درسته كه بايد اتفاقو خودمون ايجاد كنيم و لي اينقدر همه بي حالند كه ادم همون انرژي كه داره واسه انجام كاري يا تغييري ازت ميگيرند...ما رو از پسرا جدا كردن و فقط دختريم تو دانشگاه...اين دخترا هم عينوهو كنيز حاج باقر غر ميزنند....يك سمت ميري اون غر ميزنه كه اگر جا و مكان نداشتن چرا ما رو جدا كردن...اينور ميري اون غر ميزنه ميگه شده عين دبيرستان...اونور ميري يكي يك بهونه جديد واسه غر زدن پيدا كرده...هم هرچي هم ميگي بابا اين دانشگاهو زدي قبول شدي ديگه بيخيال يك ترم گذشت خسته نشدين از اين همه غر زدن..قراره 4سال اينجا تحصيل كتي يا تحمل كن يا برو يا ديگه ساكت باش ولي كيه كه گوش بده!!!!!!!!!منم ديگه خسته شدم از بچه هاي اطرافم چون همش موج منفي ميدن...دانشگامونو عوض كردن بردن جاي ديگه هم چششونو نميگيره كه بابا اوردنت جاي بهتر يكم كنار بيا...نميتونند!!!خيييييييييييلي پر توقع اند.