گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوب چی کار کنم محلم نمیذاره سودی؟
دوستم نداره خدا؟
منو نمیخواد؟
ازم رو برگردونده بابا!

دقیقا منم همین حسو داشتم...
داغون داغون بودم ولی الان نه...پر انرژی هستم...
بابا بیخیال...
بیخیال همه چی...
فقط نفس بکش...به همه نشون بده که هنوزم میتونی سر پا وایسی...
یه جمله هست که میگه:
باد با چراغ خاموش کاری ندارد...اگر در سختی هستی بدان روشنی...اینم از من داشته باش...
 

sevda66

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اصن راهی نداره...
خودکشیم نمیتونیم بکنیم...
بیا یه کاری کنیم!!؟؟؟
من اول شما رو بکشم بعد شما منو...نظر مثبتتون چیه؟؟؟:w08:
هیییییییی شما دو نفر
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
دقیقا منم همین حسو داشتم...
داغون داغون بودم ولی الان نه...پر انرژی هستم...
بابا بیخیال...
بیخیال همه چی...
فقط نفس بکش...به همه نشون بده که هنوزم میتونی سر پا وایسی...
یه جمله هست که میگه:
باد با چراغ خاموش کاری ندارد...اگر در سختی هستی بدان روشنی...اینم از من داشته باش...
میگن خدا اونو که دوست داره بیشتر سختی میده الکی میگن!
شوخی میکنن!میگن که آروم بشی
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شب آغاز هجرت تو
شب در خود شکستنم بود
شب بی رحم رفتن تو
شب از پا نشستنم بود
شب بی تو
شب بی من
شب دل مرده های تنها بود
شب رفتن
شب مردن
شب دل کندن من از ما بود
واسه جشن دلتنگی ما
گل گریه سبد سبد بود ...
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
باز من ماندم و خلوتي سرد
خاطراتي ز بگذشته اي دور
ياد عشقي كه با حسرت و درد
رفت و خاموش شد در دل گور
روي ويرانه هاي اميدم
دست افسونگري شمعي افروخت
مرده يي چشم پر آتشش را
از دل گور بر چشم من دوخت
ناله كردم كه اي واي اين اوست
در دلم از نگاهش هراسي
خنده اي بر لبانش گذر كرد
كاي هوسران مرا ميشناسي
قلبم از فرط اندوه لرزيد
واي بر من كه ديوانه بودم
واي بر من كه من كشتم او را
وه كه با او چه بيگانه بودم
او به من دل سپرد و به جز رنج
كي شد از عشق من حاصل او
با غروري كه چشم مرا بست
پا نهادم بروي دل او
من به او رنج و اندوه دادم
من به خاك سياهش نشاندم
واي بر من خدايا خدايا
من به آغوش گورش كشاندم
در سكوت لبم ناله پيچيد
شعله شمع مستانه لرزيد
چشم من از دل تيرگيها
قطره اشكي در آن چشمها ديد
همچو طفلي پشيمان دويدم
تا كه در پايش افتم به خواري
تا بگويم كه ديوانه بودم
مي تواني به من رحمت آري
دامنم شمع را سرنگون كرد
چشم ها در سياهي فرو رفت
ناله كردم مرو ‚ صبر كن ‚ صبر
ليكن او رفت بي گفتگو رفت
واي برمن كه ديوانه بودم
من به خاك سياهش نشاندم
واي بر من كه من كشتم او را
من به آغوش گورش كشاندم

 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هیییییییی شما دو نفر

چه زبونی داره این دختره ...:biggrin:
سلام...چه خبر؟؟؟ارشد قبول شدین؟؟
عالیه...برین بازم دوران دانشجویی و کلاس 8 صبح و سرویس و شب امتحان و استاد و غذای سلف و ....
یادش بخیر...
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
مي روم خسته و افسرده و زار
سوي منزلگه ويرانه خويش
به خدا مي برم از شهر شما
دل شوريده و ديوانه خويش
مي برم تا كه در آن نقطه دور
شستشويش دهم از رنگ نگاه
شستشويش دهم از لكه عشق
زين همه خواهش بيجا و تباه
مي برم تا ز تو دورش سازم
ز تو اي جلوه اميد حال
مي برم زنده بگورش سازم
تا از اين پس نكند باد وصال
ناله مي لرزد
مي رقصد اشك
آه بگذار كه بگريزم من
از تو اي چشمه جوشان گناه
شايد آن به كه بپرهيزم من
بخدا غنچه شادي بودم
دست عشق آمد و از شاخم چيد
شعله آه شدم صد افسوس
كه لبم باز بر آن لب نرسيد
عاقبت بند سفر پايم بست
مي روم خنده به لب ‚ خوينن دل
مي روم از دل من دست بدار
اي اميد عبث بي حاصل

 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باز من ماندم و خلوتي سرد
خاطراتي ز بگذشته اي دور
ياد عشقي كه با حسرت و درد
رفت و خاموش شد در دل گور
روي ويرانه هاي اميدم
دست افسونگري شمعي افروخت
مرده يي چشم پر آتشش را
از دل گور بر چشم من دوخت
ناله كردم كه اي واي اين اوست
در دلم از نگاهش هراسي
خنده اي بر لبانش گذر كرد
كاي هوسران مرا ميشناسي
قلبم از فرط اندوه لرزيد
واي بر من كه ديوانه بودم
واي بر من كه من كشتم او را
وه كه با او چه بيگانه بودم
او به من دل سپرد و به جز رنج
كي شد از عشق من حاصل او
با غروري كه چشم مرا بست
پا نهادم بروي دل او
من به او رنج و اندوه دادم
من به خاك سياهش نشاندم
واي بر من خدايا خدايا
من به آغوش گورش كشاندم
در سكوت لبم ناله پيچيد
شعله شمع مستانه لرزيد
چشم من از دل تيرگيها
قطره اشكي در آن چشمها ديد
همچو طفلي پشيمان دويدم
تا كه در پايش افتم به خواري
تا بگويم كه ديوانه بودم
مي تواني به من رحمت آري
دامنم شمع را سرنگون كرد
چشم ها در سياهي فرو رفت
ناله كردم مرو ‚ صبر كن ‚ صبر
ليكن او رفت بي گفتگو رفت
واي برمن كه ديوانه بودم
من به خاك سياهش نشاندم
واي بر من كه من كشتم او را
من به آغوش گورش كشاندم


دیگه ازین چیزا نذار...
خدایی بذارین خوش باشیم...
من دارم به این در و اون در میزنم یادم بره...
بخدا امروز یکی از بهترین روزای عمرم بوده... سبک و راحت بودم...
درام اهنگ آه ای خدایم داریوش رو گوش میدم خیلی داغونه آهنگش...آدم سرحال رو دپرس میکنه...ولی گوشش میدم تا یادم باشه چی به سرم اومده و چقد پوستم کلفته...
خوبیه من اینه راحت فراموش میکنم...خیلی باحالم ...
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
چی فکر میکردیم چی شد!!!![FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]

هییییییییییییییییی[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیگه ازین چیزا نذار...
خدایی بذارین خوش باشیم...
من دارم به این در و اون در میزنم یادم بره...
بخدا امروز یکی از بهترین روزای عمرم بوده... سبک و راحت بودم...
درام اهنگ آه ای خدایم داریوش رو گوش میدم خیلی داغونه آهنگش...آدم سرحال رو دپرس میکنه...ولی گوشش میدم تا یادم باشه چی به سرم اومده و چقد پوستم کلفته...
خوبیه من اینه راحت فراموش میکنم...خیلی باحالم ...

من واسه سوختم دلیل دارم اما دلیل شما منطقی نیست!!!آخه تلاشی نکردی جلو نرفتی هی آه میکشی![FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خدایم ، خدایم آه ای خدایم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]صدایت می زنم بشنو صدایم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]شکنجه گاه این دنیاست جایم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]به جرم زندگی این شد سزایم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]آه ای خدایم بشنو صدایم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]مرا بگذار با این ماجرایم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]نمی پرسم چرا این شد سزایم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]آه ای خدایم بشنو صدایم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]گلویم مانده از فریاد و فریاد [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]ندارد کس غم مگر صدا را [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]به بغض در نفس پیچیده سوگند [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]به گل های به خون غلتیده سوگند [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]به مادر سوگوار جاودانه [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]که داغ نوجوانان دیده سوگند [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]خدایا حادثه در انتظار است [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]به هر سو باد وحشی در گذر است [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]به فکر قتل عام لاله ها باش[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]که خواب گل به گل کابوس خار است [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]خدایم ای پناه لحظه هایم[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]صدایت می زنک با گریه هایم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]صدایت می زنم بشنو صدایم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]الهی در شب فقرم بسوزان [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]ولی محتاج نامردان نگردان [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]عطا کن دست بخشش همتم را [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]خجل از روی محتاجان نگردان [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]الی کیفرم را می پذیرم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]که از تو ذات خود را پس بگیرم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]کمک تا که با ناحق نسازم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]برای عشق و آزادی بمیرم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]خدایم ای پناه لحظه هایم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]صدایت می زنم با گریه هایم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]صدایت می زنم بشنو صدایم
[/FONT]
 

sevda66

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه زبونی داره این دختره ...:biggrin:
سلام...چه خبر؟؟؟ارشد قبول شدین؟؟
عالیه...برین بازم دوران دانشجویی و کلاس 8 صبح و سرویس و شب امتحان و استاد و غذای سلف و ....
یادش بخیر...
زبون درازی کار همیشگیمه:biggrin:
آره مرسی. هر مرحله یه گرفتاریا و شیرینیهای خودشو داره.همینا میشه خاطره دیگه. مثلا 2سال دیگه بیاین با یه لبخند ژکوند این پستارو بخونیین اینجوری
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زبون درازی کار همیشگیمه:biggrin:
آره مرسی. هر مرحله یه گرفتاریا و شیرینیهای خودشو داره.همینا میشه خاطره دیگه. مثلا 2سال دیگه بیاین با یه لبخند ژکوند این پستارو بخونیین اینجوری

وای خیلی باحاله چه دندونایی داره...هه هه هه هه هه هه ...
منکه میخوام چند روز دیگه برم واسه همیشه...میخوام تموم عکسا و فیلمای تو لپ تاپمو و تموم خاطراتمو پاک کنم...میخوام خطمم عوض کنم و یه زندگی جدید شروع کنم و ادمای قبلی رو اصن راه ندم توش..منظورم دوستای دانشگامه...
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
من تموم تلاشمو کردم و جلو هم رفتم...:biggrin:
بابا ولمون کن...
خوشش نمیومد مگه زوره؟؟؟؟:biggrin:
والا بخدا...
چه کنم!!؟؟؟
بی خیال خوب باب میلش نبودی!
یه پسر تو دانشگاه عاشق من بود همش ابی و داریوش گوش میکرد خودشو به آب و آتیش زد اما من از وجودش بیزار بودم .
وقتی یه طرفه باشه فایده نداره!بیهودست!
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
وای خیلی باحاله چه دندونایی داره...هه هه هه هه هه هه ...
منکه میخوام چند روز دیگه برم واسه همیشه...میخوام تموم عکسا و فیلمای تو لپ تاپمو و تموم خاطراتمو پاک کنم...میخوام خطمم عوض کنم و یه زندگی جدید شروع کنم و ادمای قبلی رو اصن راه ندم توش..منظورم دوستای دانشگامه...

آفرین خوب کاری میکنی درستش همینه!
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بی خیال خوب باب میلش نبودی!
یه پسر تو دانشگاه عاشق من بود همش ابی و داریوش گوش میکرد خودشو به آب و آتیش زد اما من از وجودش بیزار بودم .
وقتی یه طرفه باشه فایده نداره!بیهودست!

والا بخدا خوب خوشش نیومد دیگه...
منم همش ابی و داریوش گوش میدم...
ما باهم خیلی صمیمی بودیم...
بیخیال ...
خدا پشت و پناهش...ایشالا اون هیچوقت حسرت چیزایی که دوسشون داره رو نخوره...به خدا سپردمش...خدایا خودت هواشو داشته باش....
 

sevda66

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترا مي خواهم و دانم كه هرگز

به كام دل در آغوشت نگيرم
توئي آن آسمان صاف و روشن
من اين كنج قفس، مرغي اسيرم

ز پشت ميله هاي سرد و تيره
نگاه حسرتم حيران برويت
در اين فكرم كه دستي پيش آيد
و من ناگه گشايم پر بسويت

در اين فكرم كه در يك لحظه غفلت
از اين زندان خامش پر بگيرم
به چشم مرد زندانبان بخندم
كنارت زندگي از سر بگيرم

در اين فكرم من و دانم كه هرگز
مرا ياراي رفتن زين قفس نيست
اگر هم مرد زندانبان بخواهد
دگر از بهر پروازم نفس نيست

ز پشت ميله ها، هر صبح روشن
نگاه كودكي خندد برويم
چو من سر مي كنم آواز شادي
لبش با بوسه مي آيد بسويم

اگر اي آسمان خواهم كه يكروز
از اين زندان خامش پر بگيرم
به چشم كودك گريان چه گويم
ز من بگذر، كه من مرغي اسيرم

من آن شمعم كه با سوز دل خويش
فروزان مي كنم ويرانه اي را
اگر خواهم كه خاموشي گزينم
پريشان مي كنم كاشانه اي را
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
در مني و اينهمه زمن جدا

با مني و ديده ات بسوي غير
بهر من نمانده راه گفتگو
تو نشسته گرم گفتگوي غير

غرق غم دلم بسينه مي طپد
با تو بي قرار و بي تو بي قرار
واي از آن دمي كه بي خبر زمن
بركشي تو رخت خويش ازين ديار

سايه توام بهر كجا روي
سر نهاده ام به زير پاي تو
چون تو در جهان نجسته ام هنوز
تا كه بر گزينمش بجاي تو

شادي و غم مني بحيرتم
خواهم از تو ... در تو آورم پناه
موج وحشيم كه بي خبر ز خويش
گشته ام اسير جذبه هاي ماه

گفتي از تو بگسلم ... دريغ و درد
رشته وفا مگر گسستني است؟
بگسلم ز خويش و از تو نگسلم
عهد عاشقان مگر شكستني است؟

ديدمت شبي بخواب و سرخوشم
وه ... مگر بخواب ها به بينمت
غنچه نيستي كه مست اشتياق
خيزم وز شاخه ها بچينمت

شعله مي كشد به ظلمت شبم
آتش كبود ديدگان تو
ره مبند ... بلكه ره برم بشوق.
در سراچه غم نهان تو
 
بالا