گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی حس تنها بودن باعث میشود اجازه دهیم هر شخصی که ارزش ندارد وارد زندگیمان شود کاش بیش از این بجای ترس از تنهایی یاد بگیریم بهترین هدیه خدا همان تنهایست
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
این موهبت الهی ست صبح چشم بگشایی و یادت بیاید

دوستی داری آبی تر از آسمان ، زلالتر از شبنم و روشنتر از صبح
......................
مخلص همه ی دوستان
:gol:
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
اي كه مدتهاست بامن نيستي ،

من همانم كه با من زيستي ،

رنجهايم راشنيدي بازهم،

عاقبت گفتي، غريبه كيستي...؟
 

DOZI

اخراجی موقت
چشمت



خراج سلطنت شب را



از شاعران شرق طلب مي كند



ليلي !



من آبروي عشقم



هشدار!



تا به خاك نريزي !

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم تنگ است

دلم اندازه حجم قفس تنگ است

سکوت از کوچه لبریز است

صدایم خیس و بارانی است

نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانی است


 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
سه نقطه هاي تو گاهي هزار واژه ومن

هنوز در تب يك نقطه از لبت بي تاب




هميشه معني صد اضطراب ... من، بي تو

هميشه ديدن بي پرده ی شما در خواب




چه عاشقانه ی پوچي! تو خوب مي داني

ميان اين همه رويا ، فقط تويي كمياب




و من چه خسته تو را چون سراب مي جويم

چه فصل خالي و تلخي ست سهم من زين خواب!

...







كجاست آنكه ز من آتشي بگيراند

بسازد از تن من قطعه قطعه هاي مذاب



و يا حضور تو را قصّه قصّه ، فصل به فصل...

بخواند از تو غزل هاي نابِ بي پاياب


...


خدا کند که غزلهای آخرم باشد

خدا کند که شوم در غمت خراب،خراب



چه روزگار غریبی ست نازنین، آری

نه حرف مانده برایم ، نه عشق های مجاب



بیا... تمام کن این انتظار را در من

بدون شرح و سه نقطه ... پر از حکایت ناب

...






یکی نبود و یکی بود و او نبود ... و من

هنوز در تب یک نقطه از لبت بی تاب
 

samiyaran

عضو جدید
حقِ مرا پس بده قاب کِز کرده بر دیوار....
او که در رنگ پاره ی کاغذ تو نقش بسته..حقِ من است که زندانی شده در تو....

حقِ مرا پس بده....

زمانش در رفته از دستم...نمی دانم چقد منتظرم در این تنهایی و حق خود را از یک قاب می طلبم...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در اوج هم باشی حتی اگر قوی ترین باشی از لحاظ قدرت
باز هم به دوستی نیاز داری که در تنهایی با او حرف بزنی
باز هم به عشق نیاز داری
حتی به تنها بودن به دور از تمام مسائل اطراف
 

میهن مشرقی

عضو جدید
مطمـئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد ؛
چون در هر بهار برایت
گل می فرستد و هرروز صبح آفتاب را به تو هدیه می کند.
به یاد داشته باش که پروردگار عالم با این که می تواند در هر جائی از دنیا باشد ، قلــب تو را انتخاب کرده و تنها اوست که هر وقت بخواهی چیزی بگوئی گوش می کند ...
خدایا بفهمانم که بی تو چه می شوم ، اما نشانم نده
مهربانا هم بفهمانم و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد
:gol::gol::smile:
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زن اگر باشی
نمیتوانی از عشقت بگویی
نمیتوانی راحت حقت بگیری و بهت زور میگن
نمیتوانی تنها و در امینیت باشی
 

rezamoazami22

عضو جدید
کاربر ممتاز
به دریا شکوه بردم از شب دشت، وز این عمری که تلخ تلخ بگذشت، به هر موجی که می گفتم غم خویش؛ سری میزد به سنگ و باز می گشت .!
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک وقت هایی باید

رویِ یک تکه کاغذ بنویسی

تعطیل است

و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت

... ... باید به خودت استراحت بدهی

دراز بکشی

دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی

و بی خیال سوت بزنی

در دلت بخندی به تمام افکاری که

پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند

آن وقت با خودت بگویی:

بگذار منتظر بمانند.
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
کاش کمی برای تنهایی خود ارزش قائل باشیم و هر ادمی که تظاهر میکنه دوستمون داره واردش نکنیم تا بعدا تو همون تنهایی برای اونی که لیاقت نداره اشک بریزیم
 

raha.68m

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم گرفته ای دوست,هوای گریه با من
گر از قفس گریزم کجا روم، کجا من؟
کجا روم که راهی به گلشنی ندانم
که دیده برگشودم به کنج تنگنا من
نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج، رها، رها، رها، من
ز من هر آنکه او دور، چو دل به سینه نزدیک
به من هر آنکه نزدیک، از او جدا، جدا، من...
...
 

ICE-G

عضو جدید
کاربر ممتاز
صدا میکنم تـــــو را...

این جـانـــــی که میگـــــویی
جانـــــم را میگیـــــرد....


نزن این حـــــرف هـــــا را
دل مـــــن جنـــــبه ندارد...

موقعـی که نیستـــــی دمـــــار از روزگـــــارم درمیـــــاورد...
 

ICE-G

عضو جدید
کاربر ممتاز
صدا میکنم تـــــو را...

این جـانـــــی که میگـــــویی
جانـــــم را میگیـــــرد....


نزن این حـــــرف هـــــا را
دل مـــــن جنـــــبه ندارد...

موقعـی که نیستـــــی دمـــــار از روزگـــــارم درمیـــــاورد...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
کمی نگاه کمتر کنید تا راحتتر به انکه دوستش دارم بگویم دوستت دارم
کمی کمتر نامم را ببرید تا بتوانم راحتتر صدایش را بشنام
کمی کمتر با من بمانید تا در تنهایی به انکه دوستش دارم بیاندیشم
 

shanim

عضو جدید
کاربر ممتاز
تاریخ مصرف: تا چند ساعت دیگر

تاریخ مصرف: تا چند ساعت دیگر

آدم‌ها هم مثل کمپوت نخودفرنگی یک‌ویک تاریخ مصرف دارند. بعضی چهار روز، یک هفته، یک ماه، یا چند سال. بعضی‌ها بعد از چند ساعت صحبت در جمع تاریخشان به سر می‌رسد و باید دیگر تحملشان کرد. عده‌ی زیادی بعد از حرف‌های تکراری و عاشقانه‌ی دوره‌ی دوستی و نامزدی می‌افتند به تسلسل تکرار و تحمل هم‌دیگر. بعد سعی می‌کنند آدم‌های با تاریخ مصرف طولانی‌تری جز شریک زندگی‌شان پیدا کنند بتوانند کمی حرف تازه بزنند. شاید دلشان پوسیده از بس کمپوت نخود‌فرنگی کهنه تاریخ گذشته خوردند.
عده‌‌ای را می‌شود بعد از چند سال حتا بو کشید، مثل بوی کاغذ کتاب همیشه تازه‌اند، همیشه می‌شود لذت برد از هم‌صحبتی‌ باهشان. همیشه بحثی جدید و دست‌مالی نشده در جیب دارند تا برایت رو کنند. می‌توانی چیزی یاد بگیری و منتی سرت نخواهند داشت. افتاده‌اند و ادعایی هم ندارند. تاریخ مصرف این گروه تا زمانی است که کنارشان باشی.

http://www.dreamlandblog.com/2012/09/04/i/01,44,25/
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
اینجا قلبی شکسته
قلبی از جنس بلور
کسی توان به هم چسباندن ای تکه ها را ندارد
کاش این قلب یاد میگرفت نباید زود به کسی دل بست و اعتماد کرد
هیچ کس نمیمونه کنارت حتی لحظه مرگ
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی تنها میخواهم بنشیم گوشه ای و به تو فکر کنم نمیدانم کی دوباره برمیگردی اما در تنها فقط به تو فکر میکنم و اشک میریزم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
تنها به تو و احساسی که به تو دارم میاندیشم
در خیالم با تو سخن میگویم گاهی دعوایت میکنم
اما میدانی تو به هیچ یک از سوالهای منت جواب نمیدهی این خیلی بده کلی سوال بی جواب برام گذاشتی و دور شدی از من و احساسم
حال تنها اشک برایم مانده که به راحتی بند نمیاید
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
تنها دلم گرفته مثل غروب افتاب کاش فقط کمی برایت باارزش بودم
اما نیستم
پس افسوس برای دلم
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم برای کسانی تنگ شده که نه فقط خط خطی هایم که احساساتم راهم کرکسیون کردند..........
یادش به خیرامیدوارم هرجاهستندخوش باشند
[FONT=&quot]
[/FONT]
 

abareghi

عضو جدید
مدتهاست مجازي ميخنديم ...!!!مجازي شاديم ...!!!مجازي عاشق ميشيم...!!!مجازي همديگه رو دلداري ميديم...!!!امــــــا ...... واقعي تنهاييم!واقعي درد ميکشيم!واقعي از وابستگی های مجازي لطمه ميبينيم...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی ارام نگاه میکنم به کسانی که با جفت خود راه میروند اما میدانی من همیشه تنها راه میروم بدون هیچ یاری نمیدانم کی میرسد که من نیز همچون انها با یار خود در همه جا راه بروم و تنها نباشم
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا