فراماسونری

Eagle Golden

عضو جدید
کاربر ممتاز
یهودیت : اکثر یهودیان بالاخص ساکنین اسرائیل جزء وابستگان تشکیلات ماسونی هستند . ارتباط یهود و فراماسونری ارتباطی دوطرفه است، یهود به رواجتعالیم ماسونی یا کابالا پرداخته و فراماسونری هم از یهود حمایت می کند.[/QUOTE]

اگه درست تحقیق کنی میفهمی که فقط صهیونیستها نه یهودی ها داری به کلیمی های ایران توهین میکنی
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
یهودیت : اکثر یهودیان بالاخص ساکنین اسرائیل جزء وابستگان تشکیلات ماسونی هستند . ارتباط یهود و فراماسونری ارتباطی دوطرفه است، یهود به رواجتعالیم ماسونی یا کابالا پرداخته و فراماسونری هم از یهود حمایت می کند.

اگه درست تحقیق کنی میفهمی که فقط صهیونیستها نه یهودی ها داری به کلیمی های ایران توهین میکنی[/QUOTE]
دوست عزیز فکر میکنم شما اشتباه متوجه شدین
منم قبول دارم که یهودیت جدا از صهیونیسم است خیلی از خاخام های یهود هستند که با اسرائیل مخالفند و اون رو به رسمیت نمیشناسن
منظور من تحریفاتی بود که در این دین وارد شده و همچنین کسانی که به اسم دین یهود اعمال زشت و شرم اورشون رو انجام میدن
 

Eagle Golden

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه درست تحقیق کنی میفهمی که فقط صهیونیستها نه یهودی ها داری به کلیمی های ایران توهین میکنی
دوست عزیز فکر میکنم شما اشتباه متوجه شدین
منم قبول دارم که یهودیت جدا از صهیونیسم است خیلی از خاخام های یهود هستند که با اسرائیل مخالفند و اون رو به رسمیت نمیشناسن
منظور من تحریفاتی بود که در این دین وارد شده و همچنین کسانی که به اسم دین یهود اعمال زشت و شرم اورشون رو انجام میدن[/QUOTE]
اما نوشتتون خلافه اینو ثابت میکنه
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
یهودیت : اکثر یهودیان بالاخص ساکنین اسرائیل جزء وابستگان تشکیلات ماسونی هستند . ارتباط یهود و فراماسونری ارتباطی دوطرفه است، یهود به رواجتعالیم ماسونی یا کابالا پرداخته و فراماسونری هم از یهود حمایت می کند.

اگه درست تحقیق کنی میفهمی که فقط صهیونیستها نه یهودی ها داری به کلیمی های ایران توهین میکنی[/QUOTE]

اگه درست تحقیق کنی میفهمی که فقط صهیونیستها نه یهودی ها داری به کلیمی های ایران توهین میکنی
دوست عزیز فکر میکنم شما اشتباه متوجه شدین
منم قبول دارم که یهودیت جدا از صهیونیسم است خیلی از خاخام های یهود هستند که با اسرائیل مخالفند و اون رو به رسمیت نمیشناسن
منظور من تحریفاتی بود که در این دین وارد شده و همچنین کسانی که به اسم دین یهود اعمال زشت و شرم اورشون رو انجام میدن[/QUOTE]

دوست عزیز فکر میکنم شما اشتباه متوجه شدین
منم قبول دارم که یهودیت جدا از صهیونیسم است خیلی از خاخام های یهود هستند که با اسرائیل مخالفند و اون رو به رسمیت نمیشناسن
منظور من تحریفاتی بود که در این دین وارد شده و همچنین کسانی که به اسم دین یهود اعمال زشت و شرم اورشون رو انجام میدن
اما نوشتتون خلافه اینو ثابت میکنه[/QUOTE]

سلام دوستان
بابت نوشته هاتون ممنون
اول از همه ميخواستم اين نكته رو بگم كه در مجموعه تاپيكهاي مهديه كه در امضاي بنده هم اومده به بررسي مهدويت در ابعاد گوناگون پرداخته ايم و اتفاقا در تاپيك مهديه 3 به اين بحثهاي مربوط به فراماسونري و دشمن شناسانه پرداخته ايم( هر چند كه معتقديم كه بهتره از بحث فراماسونري خارج بشيم، از جمله بيانيه استاد رائفي پور در مورد پايان مباحث تخصصي فراماسونري ميتونم اشاره كنم) خوشحال ميشيم كه شما رو هم در اين سري تاپيكها ببينيم

اما در مورد پستهاي اخيرتون بايد يه نكته بگم. ما يه دين يهود داريم و يه نژاد يهود.بهتره اين دو را با هم اشتباه نكنيم. دين يهود كه خب يكي از اديان الهي است و بنا به دستور خود ما در اسلام، بي احترامي به اين دين اصلا جايز نيست و بايد محترم شمرده شوند و از پيروان اين دين هم ميتوانيم به كليميان خودمون اشاره كنم. ولي نژاد يهود كه از اونها هم بخش صهيونستها باعث اين هرج و مرجها هستن. از طرفي خود كابالا فرقه اي مجهول از از دين يهوديات هست كه كاملا انحرافيه، مثل وهابيت در اسلام. اين بحث فراماسونري هم از همين كابالا ها نشئت ميگيره؛ پس از دوستان خواهش ميكنم كه در صحبتهاشون از لفظ دين يهودبراي حمله به فراماسونرها استفاده نكنند.
منتظر پستهاي مربوط به اين موضوعات در تاپيكهاي مهديه مي باشيم
موفق باشيد
 
آخرین ویرایش:

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
ممنون از سوالت
به عنوان مدرک میتونم کتاب برادری نوشته اقای استفن نایت رو بهتون معرفی کنم
این کتاب به فارسی هم ترجمه شده اما کم یاب هست
در مورد فراماسونري ميتون شما رو ارجاع بدم به كتاب

فراماسونري جهاني(افشاء و نقد فلسفه فراماسونري)
اثر: هارون يحيي
مترجم: دكتر سيد داود مير ترابي
انتشارات: المعي


كتاب تقريبا جامعي هستش و در بازار هم موجوده

اون كتاب برادري هم كه دوستمون اشاره كردند، از دو بخش مطالب حق و باطل تشكيل شده كه در هم آميخته اند؛ و بهتره در اين زمينه به همون سخنرانيهاي استاد رائفي پور بپردازيم و از خوندن كتاب در اين زمينه كمتر بپردازيم.

سايت وعده صادق هم به نظر خود من خيلي جالبه، ولي بايد به قول معروف مو رو از ماست بيرون كشيد و به همه مطالب بدون اشاره به سند موثق اعتماد نكرد
موفق باشيد
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
در مورد فراماسونري ميتون شما رو ارجاع بدم به كتاب

فراماسونري جهاني(افشاء و نقد فلسفه فراماسونري)
اثر: هارون يحيي
مترجم: دكتر سيد داود مير ترابي
انتشارات: المعي


كتاب تقريبا جامعي هستش و در بازار هم موجوده

اون كتاب برادري هم كه دوستمون اشاره كردند، از دو بخش مطالب حق و باطل تشكيل شده كه در هم آميخته اند؛ و بهتره در اين زمينه به همون سخنرانيهاي استاد رائفي پور بپردازيم و از خوندن كتاب در اين زمينه كمتر بپردازيم.

سايت وعده صادق هم به نظر خود من خيلي جالبه، ولي بايد به قول معروف مو رو از ماست بيرون كشيد و به همه مطالب بدون اشاره به سند موثق اعتماد نكرد
موفق باشيد

اگه درست تحقیق کنی میفهمی که فقط صهیونیستها نه یهودی ها داری به کلیمی های ایران توهین میکنی


دوست عزیز فکر میکنم شما اشتباه متوجه شدین
منم قبول دارم که یهودیت جدا از صهیونیسم است خیلی از خاخام های یهود هستند که با اسرائیل مخالفند و اون رو به رسمیت نمیشناسن
منظور من تحریفاتی بود که در این دین وارد شده و همچنین کسانی که به اسم دین یهود اعمال زشت و شرم اورشون رو انجام میدن[/QUOTE]


اما نوشتتون خلافه اینو ثابت میکنه[/QUOTE]

سلام دوستان
بابت نوشته هاتون ممنون
اول از همه ميخواستم اين نكته رو بگم كه در مجموعه تاپيكهاي مهديه كه در امضاي بنده هم اومده به بررسي مهدويت در ابعاد گوناگون پرداخته ايم و اتفاقا در تاپيك مهديه 3 به اين بحثهاي مربوط به فراماسونري و دشمن شناسانه پرداخته ايم( هر چند كه معتقديم كه بهتره از بحث فراماسونري خارج بشيم، از جمله بيانيه استاد رائفي پور در مورد پايان مباحث تخصصي فراماسونري ميتونم اشاره كنم) خوشحال ميشيم كه شما رو هم در اين سري تاپيكها ببينيم

اما در مورد پستهاي اخيرتون بايد يه نكته بگم. ما يه دين يهود داريم و يه نژاد يهود.بهتره اين دو را با هم اشتباه نكنيم. دين يهود كه خب يكي از اديان الهي است و بنا به دستور خود ما در اسلام، بي احترامي به اين دين اصلا جايز نيست و بايد محترم شمرده شوند و از پيروان اين دين هم ميتوانيم به كليميان خودمون اشاره كنم. ولي نژاد يهود كه از اونها هم بخش صهيونستها باعث اين هرج و مرجها هستن. از طرفي خود كابالا فرقه اي مجهول از از دين يهوديات هست كه كاملا انحرافيه، مثل وهابيت در اسلام. اين بحث فراماسونري هم از همين كابالا ها نشئت ميگيره؛ پس از دوستان خواهش ميكنم كه در صحبتهاشون از لفظ دين يهودبراي حمله به فراماسونرها استفاده نكنند.
منتظر پستهاي مربوط به اين موضوعات در تاپيكهاي مهديه مي باشيم
موفق باشيد
[/QUOTE]
از تمام دوستانی که با اطلاعات مفیدشان اینجانب رو یاری میکنند متشکرم
 

capslock

عضو جدید
چرا بعضی شیطان پرستها ظاهر زننده دارن ولی بعضی دیگر این طور نيستند مثل رییس جمهور های آمریکا
 

Life13

عضو جدید
فراماسونري عمده ي تعليمات خود را از حكومت طاغوتي و شيطاني مصر باستان كسب كرده است، هر چند تعاليم اندكي نيز ازبقيه ي حكومت هاي الحادي فراگرفته است.در هر صورت رد پاي حكومت طاغوتي فرعون هاي مصر باستان را مي توان در سراسر تعاليم ماسوني يافت. شواهدي كه بر اين مدعا صحه مي گذارند، به قرار زيرند:
۱. نقوش اهرام، مجسمه هاي ابوالهول و همچنين نوشته هاي هيروگليف در سراسر لژها و نشريات ماسوني به چشم مي خورد

۲. دعاهايي كه فراماسون ها مي خوانند، مملو از عبارات مصري است كه در زمان فراعنه استفاده مي شد. براي نمونه: ( مَعَت نِب مِن آ ٬ مَعَت بَ آ = بزرگ است استاد فراماسونري ، بزرگ است روح فراماسونري)
۳. يكي از نمادهايي كه در فراماسونري كاربرد فراوان دارد، علامت و نماد :( چشم جهان بين ،

All seeing eye ) است كه به صورت يك هرم و چشم در انتهاي آن مي باشد. اين نماد مربوط به يكي از خدايان مصر باستان بوده است .
۴. ستاره ي شش گوش علامت و نماد بحث برانگيز فراماسونها ...
اين علامت در افكار عمومي به عنوان نماد يهودي ها شناخته شده است و به آن ستاره ي داوود یا مهر سليمان هم مي گويند؛ ولي در حقيقت اين نماد هم جزء نمادهاي الحادي بوده كه بر اساس تفكرات الحادي مصر باستان ساخته شده است و نمادتعادل طبيعت بين زن و مرد، طبع سرد و گرم، الهه هاي ماه و خورشيد و ... است. البته علامت مذكور در مكتب هاي الحادي ديگر، مانند هندوييسم و ديگر مكتب هاي شرقي نيز با مفاهيم مشابهي به كار مي رود. نكته ي مهم اين است كه اين تفكر تعادل عالم خلقت، متفاوت با ديدگاه اسلام است. در اسلام نيز مفهوم تعادل وجود دارد، اما در ديدگاه اسلامي، اين تعادل مخلوق خداوند يكتاست. اما در مكاتب شرك آميز نامبرده، اين تعادل را خدايان مختلفي با كمك هم ايجاد كرده اند.
براي مثال در تفكر مصر باستان، از امتزاج قدرت خدايان Isis و Osiris عادل در عالم خلقت ايجاد شده است .
ستاره ي 6 گوشه: نماد تعادل خلقت از ديدگاه مكاتب شرك آميز
نكته ي عجيبي كه وجود دارد، اين است كه شيطان پرستان نيز علامت ستاره 6 پر را قويترين علامت خود مي دانند و از آن در مراسم شيطاني خود استفاده مي نمايند. در كتاب Web of Darkness شبكه ي تاريكي اثر Sean Sellars شيطان پرست معروف است .
اين علامت، قوي ترين علامت در شيطان پرستي است. ستاره ي شش گوشه از شش ضلع، شش گوشه (زاويه) و شش مثلث كوچك درست شده است كه معرّف عدد 666 مي باشد . اين عدد در بين مسيحيان و نيز شيطان پرستان عددي ويژه و خاص است و نشان دهنده ي دجال يا Antichrist مي باشد. هدف اصلي شيطان پرستان و فراماسونها به حكومت رساندن Antichrist است؛ به همين دليل است كه ستاره ي شش گوش، بهترين و قوي ترين نمادشان محسوب مي شود. در ادامه در كتاب نوشته شده است كه حتي كلمه ي hex كه در زبان انگليسي به معني نفرين و تلاش براي آسيب رساندن مي باشد، از كلمه ي HEXAGRAM : ستاره شش گوش گرفته شده است .
۵. افسانه ي ايزس (Isis) يا زن بيوه، نيز از دوران مصر باستان اقتباس شده است. فراماسونها اعتقاد دارند كه تمام ماسونها فرزندان زن بيوه مي باشند. همان طور كه ذكر شد در باور مصريان قديمIsis وOsiris الهه هاي مصر باستان بودند كه در اثر ازدواج آنان تعادل طبيعت به وجود آمد. بعد از مدتي Osiris مردوخداي شهرهاي مردگان گشت. بدين ترتيب Isis بیوه شد .
۶. علامت آنخ Ankh كه نماد Isis است و در لژهاي ماسوني به كار مي رود. اين علامت امروزه به عنوان سمبل جنس زن و نشانه ي فمينيست ها Feminists نيز به كار مي رود.رواج تفكر فمينيستي در جهان نيز مشكوك بوده و احتمالاً توطئه اي از جانب ماسون ها مي باشد. (فمينيسم ديدگاه تساوي حقوقي زن و مرد اسلام و ساير اديان الهي را قبول ندارد و به بهانه ي احقاق حقوق زنان، در جهت اهداف استعماري قدم برمي دارد.)
۷. ستون سنگي با نوك هرمي Obelisk اين نماد كه نماد زايندگي و باروري در مصر باستان بوده است، در بناهاي ماسوني متعددي به كار رفته است توجه كنيد كه Obelisk ها دقيقاً به شكل فوق مي باشند و به صورت ستون سنگي منشوري شكل هستند كه سطح مقطع مربعي دارند و در انتهاي آن ها نيز هميشه هرم وجود دارد. بنابراين بناهايي كه ويژگي هاي فوق را نداشته باشند Obelisk محسوب نمي شوند .




 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
فراماسونري عمده ي تعليمات خود را از حكومت طاغوتي و شيطاني مصر باستان كسب كرده است، هر چند تعاليم اندكي نيز ازبقيه ي حكومت هاي الحادي فراگرفته است.در هر صورت رد پاي حكومت طاغوتي فرعون هاي مصر باستان را مي توان در سراسر تعاليم ماسوني يافت. شواهدي كه بر اين مدعا صحه مي گذارند، به قرار زيرند:
۱. نقوش اهرام، مجسمه هاي ابوالهول و همچنين نوشته هاي هيروگليف در سراسر لژها و نشريات ماسوني به چشم مي خورد

۲. دعاهايي كه فراماسون ها مي خوانند، مملو از عبارات مصري است كه در زمان فراعنه استفاده مي شد. براي نمونه: ( مَعَت نِب مِن آ ٬ مَعَت بَ آ = بزرگ است استاد فراماسونري ، بزرگ است روح فراماسونري)
۳. يكي از نمادهايي كه در فراماسونري كاربرد فراوان دارد، علامت و نماد :( چشم جهان بين ،

All seeing eye ) است كه به صورت يك هرم و چشم در انتهاي آن مي باشد. اين نماد مربوط به يكي از خدايان مصر باستان بوده است .

۴. ستاره ي شش گوش علامت و نماد بحث برانگيز فراماسونها ...
اين علامت در افكار عمومي به عنوان نماد يهودي ها شناخته شده است و به آن ستاره ي داوود یا مهر سليمان هم مي گويند؛ ولي در حقيقت اين نماد هم جزء نمادهاي الحادي بوده كه بر اساس تفكرات الحادي مصر باستان ساخته شده است و نمادتعادل طبيعت بين زن و مرد، طبع سرد و گرم، الهه هاي ماه و خورشيد و ... است. البته علامت مذكور در مكتب هاي الحادي ديگر، مانند هندوييسم و ديگر مكتب هاي شرقي نيز با مفاهيم مشابهي به كار مي رود. نكته ي مهم اين است كه اين تفكر تعادل عالم خلقت، متفاوت با ديدگاه اسلام است. در اسلام نيز مفهوم تعادل وجود دارد، اما در ديدگاه اسلامي، اين تعادل مخلوق خداوند يكتاست. اما در مكاتب شرك آميز نامبرده، اين تعادل را خدايان مختلفي با كمك هم ايجاد كرده اند.
براي مثال در تفكر مصر باستان، از امتزاج قدرت خدايان Isis و Osiris عادل در عالم خلقت ايجاد شده است .
ستاره ي 6 گوشه: نماد تعادل خلقت از ديدگاه مكاتب شرك آميز
نكته ي عجيبي كه وجود دارد، اين است كه شيطان پرستان نيز علامت ستاره 6 پر را قويترين علامت خود مي دانند و از آن در مراسم شيطاني خود استفاده مي نمايند. در كتاب Web of Darkness شبكه ي تاريكي اثر Sean Sellars شيطان پرست معروف است .
اين علامت، قوي ترين علامت در شيطان پرستي است. ستاره ي شش گوشه از شش ضلع، شش گوشه (زاويه) و شش مثلث كوچك درست شده است كه معرّف عدد 666 مي باشد . اين عدد در بين مسيحيان و نيز شيطان پرستان عددي ويژه و خاص است و نشان دهنده ي دجال يا Antichrist مي باشد. هدف اصلي شيطان پرستان و فراماسونها به حكومت رساندن Antichrist است؛ به همين دليل است كه ستاره ي شش گوش، بهترين و قوي ترين نمادشان محسوب مي شود. در ادامه در كتاب نوشته شده است كه حتي كلمه ي hex كه در زبان انگليسي به معني نفرين و تلاش براي آسيب رساندن مي باشد، از كلمه ي HEXAGRAM : ستاره شش گوش گرفته شده است .
۵. افسانه ي ايزس (Isis) يا زن بيوه، نيز از دوران مصر باستان اقتباس شده است. فراماسونها اعتقاد دارند كه تمام ماسونها فرزندان زن بيوه مي باشند. همان طور كه ذكر شد در باور مصريان قديمIsis وOsiris الهه هاي مصر باستان بودند كه در اثر ازدواج آنان تعادل طبيعت به وجود آمد. بعد از مدتي Osiris مردوخداي شهرهاي مردگان گشت. بدين ترتيب Isis بیوه شد .
۶. علامت آنخ Ankh كه نماد Isis است و در لژهاي ماسوني به كار مي رود. اين علامت امروزه به عنوان سمبل جنس زن و نشانه ي فمينيست ها Feminists نيز به كار مي رود.رواج تفكر فمينيستي در جهان نيز مشكوك بوده و احتمالاً توطئه اي از جانب ماسون ها مي باشد. (فمينيسم ديدگاه تساوي حقوقي زن و مرد اسلام و ساير اديان الهي را قبول ندارد و به بهانه ي احقاق حقوق زنان، در جهت اهداف استعماري قدم برمي دارد.)
۷. ستون سنگي با نوك هرمي Obelisk اين نماد كه نماد زايندگي و باروري در مصر باستان بوده است، در بناهاي ماسوني متعددي به كار رفته است توجه كنيد كه Obelisk ها دقيقاً به شكل فوق مي باشند و به صورت ستون سنگي منشوري شكل هستند كه سطح مقطع مربعي دارند و در انتهاي آن ها نيز هميشه هرم وجود دارد. بنابراين بناهايي كه ويژگي هاي فوق را نداشته باشند Obelisk محسوب نمي شوند .




با تشکر
لطفا مطالب تکراری نگذارید
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
شواهد ارتباط آمریکا با فراماسونری

شواهد ارتباط آمریکا با فراماسونری



1 – برجسته ترین افرادی که بیانیه ی اعلان استقلال آمریکا را در سال 1776 میلادی امضا کردند، فراماسون بوده اند. اینان عبارتند از:



Benjamin Franklin-Thomas Jefferson-George Washington-John Adams

(البته در مورد جان آدامز نظرها متفاوت است، ولی در مورد 3 تن دیگر، در ماسون بودنشان شکی وجود ندارد. نکته ی دیگر این که منظور از John Adams در این جا، John Adams پدر است، نه John Quincy Adams یا John Adams پسر.)




برجسته ترین امضا کنندگان بیانیه ی اعلان استقلال آمریکا در سال 1776. (همگی آنها ماسون بوده اند)


George Washington که اولین رئیس جمهور آمریکا بود، لقب استاد اعظم فراماسونری (بالاترین درجه و رتبه در فراماسونری ، و تقریباً همرده ی اسقف در مسیحیت و خاخام در یهودیت) داشت. در تصویر، جرج واشنگتن در یک لژ فراماسونری دیده می شود، در این عکس علامت گونیا و پرگار روی پیشبند وی دیده می شود و در بالای سرش علامت G (=Goatبز) نمایش داده شده است.


جرج واشنگتن در لژ فراماسونری



مجسمه یادبود جرج واشنگتن در شهر واشنگتن. بسیاری از مردم آمریکا که از این مجسمه بازدید میکنند , از مشاهده مجسمه نیمه لخت اولین رییس جمهور خود تعجب می کنند . اما اگر این مجسمه را با تصویری که شیطان پرستان از شیطان (Bamphomet) متصورند مقایسه کنیم به مطالب مهمی پی خواهیم برد. به خصوص اگر به حالت دست ها توجه کنیم. (نکته دیگری که در شکل دیده میشود, عصایی است که در دامن (Bamphomet) وجود دارد و به دور آن دو مار پیچ خورده اند. امروزه این علامت سمبل تجارک بوده و Caduceus نام دارد. این علامت اصالتا" در مصر باستان وجود داشته است و با توجه به وجود تجار بزرگ در فراماسونری , به نظر میرسد که آنان تعمدا" از این علامت به عنوان سمبل تجارت استفاده کرده اند و متاسفانه کماکان این علامت در نقاط مختلف دنیا به عنوان نماد تجارت استفاده میشود.)







2 – طرح های اولیه ارائه شده برای پرچم آمریکا، به وضوح دارای علامت ها و نمادهای فراماسونری بودند. از جمله چشم جهان بین یا چشم نورافشان، که به نظر می رسد به دلیل نوپا بودن آمریکا در آن زمان، مؤسسین آمریکا از ریسک در این زمینه اجتناب کردند، زیرا به دلیل وجود جو مذهبی در مردم آن زمان، ممکن بود علایم واضح ماسونی، مردم را از نیات شیطانی سیاستمداران آگاه نماید و بدین ترتیب، حکومت نوپای ماسونی آمریکا سرنگون گردد.



طرح های اولیه پیشنهادی برای پرچم آمریکا(به چشم جهان بین توجه فرمایید.)


3 – اکثر روسای جمهوری آمریکا در گروه های مخفی و ماسونی شامل Masonry، Freemasonry، Occult، Illuminati، Secret Society و ... عضو بوده اند؛ به نحوی که 14 تن از آن ها تنها عضو فراماسونری بودند و قریب به همین تعداد نیز در گروه های Illuminati و ... عضویت داشته اند. به جرأت می توان گفت که بالغ بر 95 – 90 در صد آنها عضو این گروه ها بوده اند و در این زمینه نیز اسناد و مدارک زیادی به دست آمده است. در این مورد هیچ تفاوتی بین جمهوریخواه ها و دموکرات ها وجود ندارد؛ حتی گهگاه ارتباط دموکراتها با لابی های صهیونیستی آمریکا مثل ایپک، قوی تر از جمهوریخواه ها بوده است.

تنها چند رئیس جمهور آمریکا قطعاً غیر ماسونی یا ضد ماسونی بوده اند که مهمترین آن ها عبارتند از:

1 – Abraham Lincoln (ترور شد.)
2 – Ulysses S .Grant (جزء روسای جمهور قدیم است.)
3 – John F. Kennedy (ترور شد.) « کندی، تنها رییس جمهور کاتولیک آمریکا بوده است. »

چند مثال از روسای جمهور ماسونی:





جمهوریخواه: جرج بوش پدر, جرج بوش پسر دموکرات : لیندون جانسون, بیل کلینتون

(هر دو عضو گروه اسکلت و جمجمه بوده اند.)




رونالد ریگان رییس جمهور جمهری خواه سابق آمریکا در مراسم کسب گواهینامه ماسونی یک فراماسونر در کاخ سفید



روسای جمهور ضد ماسونی:





آبراهام لینکلن اولیسس گرانت جان.اف.کندی


نکته ی مهم و بحث برانگیزی که جلب توجه می کند، این است که چرا از بین 3
رئیس جمهور ضد ماسون ، 2 نفرشان ترور شدند در حالی که از بین روسای جمهور ماسون، کسی ترور نشده است؟!

4 – نحوه ی ساخت بناها و ساختمان های شهر واشنگتن (پایتخت آمریکا).

این شهر در بین مسیحی های غیر اوانجلیکال مثل کاتولیک ها و فرقه های دیگر پروتستان، به دلیل وجود علامت ها و نمادهای شیطانی به شهر شیطان ملقب شده است.

* اولین ساختمان مورد بحث، پنتاگون (وزارت جنگ آمریکا) است. پنتاگون به شکل 5 ضلعی ساخته شده، که اگر اقطار آن را به هم وصل کنیم، ستاره ی پنج گوش در وسط آن به وجود می آید که نسبت به کاخ سفید، معکوس است و تشکیل Baphomet می دهد.(53)



عکس راست: نماد های مختلف از Pentagon, و موقعیت آن نسبت به کاخ سفید. همان گونه که ملاحظه می فرمایید ,اقطار Pentagon نسبت به کاخ سفید ,حالت ستاره 5 گوشه ی معکوس یا Baphomet دارد_ عکس چپ: تصویر فوق همان تصویر مجاور است که چرخانده شده تا حالت Baphomet اقطار پنتاگون نسبت به کاخ سفید , بهتر مشخص شود.


* نحوه ی قرار گیری ساختمان های مهم دولتی و ماسونی از جمله کاخ سفید و کنگره (کاپیتول) نسبت به یکدیگر:

* اگر کاخ سفید و میدانهای اطرافش را به هم وصل کنیم، نسبت به کاخ سفید، شکل ستاره ی 5 پر معکوس یا Baphomet به دست می آید.(54) تصویر زیر که مطلب فوق را نشان می دهد، توسط برنامه ی Google Earth تهیه شده است.



نحوه قرار گرفتن میادین اطراف کاخ سفید (تشکیل Baphomet )



* در این تصویر، نقشه ی اولیه ی واشنگتن دیده می شود. با دقت در این نقشه خواهیم دید که طراحی خیابانها و میادین به گونه ای بوده است که نماد Baphomet در گوشه ای از آن رؤیت شود.(55)




نقشه ی اولیه شهر واشنگتن. در داخل دایره قرمز , شما میتوانید Baphomet را به وضوح ببینید که فقط نصف یک ضلع آن ناقص است که این نقص در داخل بیضی آبی نشان داده شده است. به نظر میرسد که طراحان ماسونی شهر واشنگتن برای ممانعت از مخالفت جامعه ی آن زمان آمریکا(که به شدت مذهبی بود). قسمت کوچکی از Baphomet را طراحی نکرده اند تا از وضوح آن بکاهند.



* در این شکل، 3 ساختمان مهم آمریکا دیده می شود؛ اگر از ساختمان کنگره (کاپیتول) به کاخ سفید خطی رسم کنیم (البته این خط در امتداد خیابانی قرار می گیرد که این 2 ساختمان را به هم وصل کرده است.)، و خطی هم از کنگره به بنای یادبود جفرسون Jefferson Memorial وصل کنیم (جفرسون نیز ماسون بوده است)، علامت پرگار به وجود می آید. همچنین اگر دو خط عمود بر هم از بنای یادبود لینکلن (Lincoln Memorial) به کاخ سفید و بنای یادبود جفرسون وصل کنیم، علامت گونیا حاصل می شود. (لازم به ذکر است که لینکلن ماسون نبوده است، اما بنای یادبودش را نیز خودش نساخته است، بلکه یک رییس جمهور ماسون بنای مذکور را احداث کرده است.) تصویر زیر که مطلب فوق را نشان می دهد، توسط برنامه ی Google Earth تهیه شده است.




وضعیت قرار گیری ساختمان دولتی و ماسونی شهر واشنگتن

* همچنین زاویه ی به وجود آمده بین 2 خط فرضی که یکی از بنای یادبود جفرسون و کاخ سفید می گذرد و دیگری از پنتاگون به کاخ سفید کشیده می شود، 33 درجه می باشد. البته این نکته را باید خاطر نشان کرد که زاویه ی 33 درجه ی مذکور را تنها هنگامی که تصویر شهر واشنگتن با مقیاس واقعی تهیه شود، می بینیم. و در صورتی که مقیاس را رعایت نکنیم، زاویه ی مذکور را نمی بینیم. تصویر زیر که مطلب فوق را نشان می دهد و نمای شهر را با مقیاس واقعی ارایه می نماید، توسط برنامه ی Google Earth تهیه شده است.


وضعیت قرار گیری ساختمان دولتی و ماسونی شهر واشنگتن



تمام این نکات گفته شده، نشان دهنده ی توطئه ی فراماسونها است. به نحوی که آنها حتی نمادهای خود را در طراحی شهرها به کار بسته اند.
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
شواهد ارتباط آمریکا با فراماسونری 2

شواهد ارتباط آمریکا با فراماسونری 2

5 - اولین سنگ بنای کنگره (کاپیتول) که حدود 200 سال پیش در خاک گذاشته شد، دارای نقش پرگار و گونیای فراماسونری بود.

می توان گفت که حتی کنگره ی آمریکا هم با اهداف ماسونی پایه ریزی شد. در تصاویر زیر مراسم نمادینی را می بینید که به مناسبت دویستمین سالگرد تأسیس کنگره برگزار شد. این مراسم دقیقآً مشابه مراسم واقعی تأسیس کنگره در 200 سال پیش بود. (به علامت پرگار و گونیای روی سنگ بنا توجه فرمایید.)





مراسم نمادینی که به مناسبت دویستمین سالگرد تاسیس کنگره برگزار شد.(به علامت روی سنگ بنا توجه فرمایید.)



مراسم نمادینی که به مناسبت دویستمین سالگرد تاسیس کنگره برگزار شد.(به علامت روی سنگ بنا توجه فرمایید.)



سنگ بنایی که در سال 1932 به مناسبت صد و سی نهمین سالگرد تاسیس کنگره و در مراسمی مشابه مراسم بالا مورد استفاده قرار گرفت. این سنگ در حال حاظر در موزه نگه داری میشود.




نمایی از داخل کنگره آمریکا( کاپیتول) . به دو تبر ضخیم در دو طرف پرچم آمریکا توجه فرمایید . این تبر ضخیم (Fasces) نام داشته و نماد لژیون های ارتش روم بوده است. موسولینی نیز که در جنگ جهانی دوم با ادعای احیای روم قدرت گرفته بود , در پرچم ایتالیا علامت (Fasces) را قرار داد . کلمه فاشیسم نیز از کلمه ی (Fasces) اقتباس شده است . نام کاپیتول نیز از نام گرگ ماده ی کاپیتول که نماد روم بوده , برداشته شده است.

توضیح یک نکته: با توجه به کنگره ی آمریکا متوجه می شویم که پیش بینی تعدادی از روایات اسلامی در مورد آخرالزمان به حقیقت پیوسته اند. زیرا در روایات ذکر شده است که در آخرالزمان، روم به حیله ای در عراق حاضر می شود. بسیاری از علما و محققین نیز آمریکا را همان روم روایات می دانند.(57) همان طور که در تصاویر ملاحظه کردید، نام کنگره ی آمریکا (Capitol) از نام گرگ ماده ی کاپیتول که نماد روم باستان بوده، اقتباس شده است. به علاوه، تبرهای ضخیم کنگره ی آمریکا (Fasces) نیز نماد لژیون های ارتش روم بوده است. این موارد در کنار نشانه های فراوان دیگری که وجود دارند، نشان می دهد که ساختار سیاسی آمریکا از روم باستان اقتباس شده است. بدین ترتیب پیش بینی روایات به حقیقت پیوسته است. ذکر این نکته ضروری است که ساختار فکری و فلسفه ی وجودی کشور آمریکا از تعالیم ماسونی مصر باستان منشأ گرفته است، اما ساختار سیاسی آمریکا شباهت فراوانی با روم باستان دارد.

6 – مهر رسمی ایالات متحده ی آمریکا که در پشت اسکناس 1 دلاری آمریکا نیز وجود دارد، از شواهد مهم دیگر نشان دهنده ی ارتباط آمریکا با فراماسونری می باشد.



اسکناس یک دلاری آمریکا


علایم و شواهدی که بر روی دلار وجود دارند و ارتباط فراماسونری را با آمریکا نشان می دهند، عبارتند از:

1) علایم ماسونی روی دلار: چهره ی جرج واشنگتن ، استاد اعظم فراماسونری و اولین رئیس جمهور آمریکا دیده می شود. در مهر سازمان خزانه داری آمریکا بر روی دلار نیز، 13 عدد دایره ی سفید در شکل ^ مانند مشاهده می گردد. (13 عدد مقدس یهودیان و عدد خوش یمن ماسون ها است و آمریکا نیز در ابتدا 13 ایالت داشت.).



عکس جرج واشنگتن بر روی دلار مهر وزارت دارایی آمریکا


2) علایم ماسونی پشت دلار: تصاویر مهر رسمی ایالات متحده ی آمریکا در پشت دلار، مهمترین علایم ماسونی هستند. 2 طرح اصلی در مهر آمریکا وجود دارد. در طرح اول، بر بالای سر عقاب، ستاره ی داوود یا ستاره ی شش گوش دیده می شود که با 13 ستاره ی کوچک طراحی شده است. همچنین در یک پای عقاب، 13 عدد تیر یا پیکان قرار گرفته است و در پای دیگر نیز، 13 برگ زیتون و 13 دانه ی زیتون وجود دارد؛ در وسط مهر نیز، پرچم آمریکا با 7 خط سفید و 6 خط سیاه، مجموعاً 13خط طراحی شده است. (شکل زیر)




یکی از دو طرح مهر رسمی ایالات متحده ی آمریکا در پشت اسکناس 1 دلاری



ستاره 6 گوش در مهر رسمی آمریکا و پشت دلار



نکته ی مهم: مهر رسمی آمریکا در حدود دو قرن پیش ساخته شد. وجود علامت ستاره ی شش گوش در مهر رسمی ایالات متحده ی آمریکا (که کشوری مسیحی است.) از 200 سال قبل از تاسیس اسراییل، نشان می دهد که طرح ایجاد اسراییل از قرن ها پیش ریخته شده و هولوکاست، افسانه و بهانه ای بیش نیست.

در طرح دوم مهر رسمی آمریکا، هرمی وجود دارد که در رأس آن، تصویر مثلث نور افشان یا چشم جهان بین نقش بسته است. تعداد پله های هرم، 13 عدد می باشد. همچنین عبارت « Novus Ordo Seclorum = نووس اوردو سکلوروم » (به زبان لاتین)، یا New World Order(معادل آن در انگلیسی) در پایین مهر نوشته شده است. آنچه که امروزه دیده می شود، استفاده ی مکرر سردمداران آمریکا از جمله جرج بوش پسر، از شعار « فرمان جدید دنیا یا نظم نوین جهانی » می باشد که این شعار مهمترین برنامه ی ماسونها جهت تشکیل حکومت جهانی شیطانی است. نکته ی دیگر اینکه، اصرار در استفاده از عدد 13 و نمادهای مربوط به مصر باستان در دلار آمریکا، نشان دهنده ی ارتباط آمریکا با فراماسونری است و این تنها توجیه منطقی این قضیه است.



یکی دیگر از دو طرح مهر رسمی ایالات متحده آمریکا در پشت اسکناس 1 دلاری


در تصویر زیر، ما اگر پرگار و گونیای ماسونی را روی هرم و چشم جهان بین منطبق کنیم، نوک پرگار، دو حرف M وN را قطع می کند و محل تلاقی گونیا با حروف، 3 حرف S و O و A خواهد بود، از کنار هم گذاشتن این حروف، کلمه ی ماسون به دست می آید (MASON).





ایجاد کلمه ی (Mason) از قرار دادن علامت ماسونی پرگار و گونیا بر روی مهر رسمی آمریکا

یک توضیح در مورد دلار آمریکا: از سال 1957 در پشت تمامی اسکناس های دلار آمریکا عبارت « IN GOD WE TRUST » (ما به خدا ایمان داریم) نقش بست. البته این عبارت در سال های قبل نیز هر از چند گاهی بر روی سکه های آمریکایی نقش می بست و سپس ناپدید می شد. اما اسکناس های آمریکا از سال 1957 این عبارت را در پشت خود داشتند.



عبارت (in god we trust) در پشت دلارهای آمریکا

بنا به نظر عده ی زیادی از صاحبنظران، این حرکت آمریکا در سال 1957 (که فقط 12 سال از پایان جنگ جهانی دوم گذشته بود و آمریکا وارد دوران جنگ سرد با شوروی شده بود)، تنها به منظور مقابله با حرکت کمونیسم که علناً بی خدایی را ترویج می کرد، انجام شد. در واقع هدف آمریکا از این کار، جلب حمایت مردم آمریکا و بقیه ی کشورهای مسیحی بود. به طوری که در سال های بعد از فروپاشی شوروی، زمزمه هایی مبنی بر حذف این عبارت از پشت اسکناس ها شکل گرفت که حامیان این طرح، موفق به تصویب آن در کنگره نشدند. شکل زیر نیز یکی از تحلیل ها را در این رابطه نشان می دهد.(59)




تحلیل پیرامون علت قرار گرفتن عبارت (IN GOD WE TRUST) در پشت دلار های آمریکا


اتفاق دیگری که این تحلیل را تأیید می کند، حذف عبارت « IN GOD WE TRUST » از حاشیه ی سکه ی 1 دلاری یادبود جرج واشنگتن در ماه مارس سال 2007 است.(60) البته وزارت دارایی آمریکا از این مسأله عذرخواهی کرده و آن را سهوی و غیرعمد دانسته است؛ اما وجود حداقل 50000 عدد از مسکوکات فاقد این عبارت در آمریکا، پذیرش سهوی بودن این مسأله را بسیار مشکل می نماید. زیرا اشتباه در ضرب این تعداد سکه، بعید است. لازم به ذکر است که سکه های یادبود، به طور کلی کمیابند و 50000 عدد سکه ی فاقد عبارت مذکور در بین این سکه های کمیاب، عدد قابل ملاحظه ای است.




مطلبی از سایت YAHOO پیرامون حذف عبارت (IN GOD WE TRUST) از سکه های یادبود 1 دلاری جرج واشنگتن در ماه مارس سال 2007




سکه یاد بود 1 دلاری جرج واشنگتن در سال 2997 (قبل از ماه مارس) .به عبارت in god we trust در حاشیه آن توجه فرمایید.

بنابراین به سهولت می توان دریافت که درج عبارت « IN GOD WE TRUST » بر روی اسکناس های آمریکایی از سال 1957 به بعد، به دلیل اعتقاد سردمداران آمریکا به خداوند متعال نبوده است؛ بلکه این سردمداران لامذهب و حتی ضد مذهب، از عبارت مذکور به عنوان حربه ای برای مبارزه با حکومت کمونیستی شوروی (که آن هم علناً بی خدایی را ترویج می نمود)، استفاده می کردند. به همین دلیل عبارت « IN GOD WE TRUST » را می توان به عنوان وسیله ای برای فریب افکار عمومی توسط سیاستمداران آمریکایی قلمداد کرد.

7 – شاهد دیگر ماسونی بودن حکومت آمریکا، پرچم کنونی این کشور است که از 13 خط سفید و قرمز تشکیل شده است. (13 عدد خوش یمن ماسون ها است.)



13 خط سفید و قرمز در پرچم آمریکا



8 – علامت دست شیطان در دست روسای جمهور آمریکا و همپیمانانشان.

در تصاویر فراوانی، جرج بوش با علامت دست شیطان دیده می شود.(61) وی این علامت را به کرات و در مکانهای مختلف استفاده کرده است.



علامت دست شیطان در دست جرج بوش , بیل کلینتون و سیلویو برلوسکونی

لازم به ذکر است که همین مسأله برای جرج بوش و خانواده اش دردسر ساز شد، چرا که در روزنامه ها و نشریات، انتقاد شدیدی از این رفتار گشت. خانواده ی جرج بوش در توجیه این مسأله گفتند که: « علت استفاده ی ما از علامت مذکور، این است که ما طرفدار تیم تگزاس لانگهورنز هستیم و این علامت نیز علامت طرفداران تیم تگزاس لانگهورنز است. ».

البته این توجیه مطمئناً دروغ است. مطالبی که این توجیه را رد می کنند عبارتند از:

1) علامت تیم تگزاس لانگهورنز، عمدتاً با هر دو دست و با پشت دست نشان داده می شود، ولی علامت دست شیطان (که توسط خانواده ی بوش مورد استفاده قرار می گیرد)، با یک دست و با کف آن نمایش داده می شود. (62) (البته گهگاه ممکن است علامت تگزاس لانگهورنز با یک دست نیز نشان داده شود.)






جرج بوش و طرفدار تیم تگزاس لانگهورنز(به تفاوت علامت ها توجه فرمایید.)


2) جرج بوش در دانشگاه « Yale » تحصیل کرده و هیچگاه در دانشگاه « Texas Longhorns » درس نخوانده است؛ بنابراین طرفداری وی از تیم تگزاس لانگهورنز که تیم ورزشی همان دانشگاه است، عجیب به نظر می رسد!(63)

3) استفاده ی مکرر بوش از علامت مذکور در مکان های مختلف و جلسات گوناگون، بیانگر این مطلب است که علامت مورد استفاده توسط او، نمی تواند علامت یک تیم ورزشی باشد. چرا که بوش حتی در جلساتی که هیچ سنخیتی با ورزش ندارند نیز، از علامت Cornuto استفاده کرده است. برای مثال، وی این علامت را در جلسات سیاسی، دیدار با سران کشور های دیگر (به خصوص سران کشور های غربی) و ... به کار برده است. حال آن که سران کشور های دیگر، تیم راگبی تگزاس لانگهورنز را نمی شناسند و علامت این تیم برای آنان معنی ندارد. مگر این که علامت مذکور را همان Cornuto یا « دست شیطان » فرض کنیم که در این صورت، می توانیم بگوییم که علامت دست جرج بوش برای آن ها نیز که عمدتاً ماسون هستند، معنا دار بوده و به صورت سلام ماسونی و شیطانی معنا می شود.
4) عضویت جرج بوش در گروه ماسونی « Skull & Bones » و استفاده ی اعضای این گروه از Cornuto به عنوان علامت « دست شیطان »، خود دلیل دیگری است که نشان می دهد علامت مذکور، دقیقاً به معنای « دست شیطان » است، نه چیز دیگر.


بنابراین همان گونه که ملاحظه فرمودید، توجیه خانواده ی بوش در استفاده از Cornuto بی اساس بوده، و این علامت، معنای دیگری جز « دست شیطان » نمی تواند داشته باشد.


نکته ی مهم: علامت Cornuto علامتی است که باید در تفسیر آن بسیار محتاطانه عمل کرد. زیرا علاوه بر معنای « دست شیطان » که در غرب شناخته شده است، معانی دیگری نیز دارد. برای مثال در بین ناشنوایان، این علامت، مترادف I Love You است. در مناطق آذری زبان ایران و ترکیه نیز این علامت، نماد بوزقورت (گرگ خاکستری) می باشد که این نماد ، در بین آذری ها شناخته شده است . بنابراین Cornuto هنگامی به معنای دست شیطان است که یک فرد شنوای اروپایی یا آمریکایی در مکان های متعدد از این علامت استفاده می کند و از سوی دیگر، این شخص با گروه های مخفی و مشکوک مرتبط است.(64) به عبارت دیگر، هر گردی گردو نیست! برای اطلاق لفظ دست شیطان به علامت Cornuto باید هم به محل زندگی فرد ، موقعیت ، وضعیت جسمی ، ارتباط وی با گروه های مشکوک و دلیل وی در استفاده از این علامت بررسی شود. در ضمن، استفاده از Cornuto در کنار علایم دیگر شیطانی اهمیت دارد. در واقع این علامت، تأیید کننده است نه اثبات کننده.
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
شواهد ارتباط آمریکا با فراماسونری 3

شواهد ارتباط آمریکا با فراماسونری 3

(جرج بوش و جان کری دو رقیب از یک گروه)؛ این مسأله باعث سر و صدای زیادی در روزنامه ها شد و از نظر آنها معنی نداشت که دو رقیب انتخاباتی، عضو یک گروه باشند؛ زیرا در این حالت، رقابت بین این دو بی معنی بود. (از همین جا می توان فهمید که احزاب مخالف و جناح بندی در آمریکا معنا ندارد و همه ی احزاب آمریکا، جزء شبکه های ماسونی هستند.) گروه استخوان و جمجمه (Skull & Bones)، محلی برای پرورش نخبگان سیاسی آمریکا است تا گروه های ماسونی بتوانند توسط این نخبگان، اهداف شیطانی خود را پیش ببرند.

گروه (Skull & Bones) محلی برای انجام اعمال شیطانی و تصمیم گیری برای آینده ی آمریکا و کل جهان است. در مورد ماهیت شیطانی این گروه، اسناد فراوانی وجود دارند که چند تا از آن ها در زیر ارایه می شوند:




(این مراسم برای عضویت در گروه ضروری است. گفته می شود که جرج بوش در بین اعضای این گروه، در مراسم مذکور تبحر فراوانی داشته و ملقب به Magog بوده است.تصویری از مراسم شیطانی گروه (Skull & Bones) در کنار قبرستان.




تصويري از مراسم شيطاني گروه مخفي و ماسوني (Skull & Bones)


علاوه بر مقالات فراوانی که درباره ی عضویت جرج بوش و جان کری در گروه ماسونی (Skull & Bones) وجود دارد، شواهد تصویری نیز وجود دارند که از حضور این دو سیاستمدار مشهور در این گروه، پرده برمی دارند. این شواهد عبارتند از:

A: تصویر جرج بوش در گروه Skull & Bones


عضويت جرج بوش در گروه مخفي و ماسوني (Skull & Bones) در دانشگاه Yale

جرج بوش و جان کری در دو روز مختلف، در یک برنامه ی تلویزیونی حاضر شدند و به سوالات پاسخ دادند. در لا به لای این سوالات، سوالی هم در رابطه با عضویت در گروه (Skull & Bone) پرسیده شد که هر دو نفر، عضویت در گروه (Skull & Bones) را رد نکردند، اما از توضیح دادن در این زمینه خودداری نمودند.

در برنامه ی مذکور، مجری برنامه از جرج بوش سؤال می کند: « شما هر دو نفر(بوش و کری)، عضو گروه مخفی (Skull & Bones) هستید؛ بگویید که چه سری در این گروه وجود دارد؟ »

جرج بوش پاسخ می دهد: « موضوع به قدری سری است که نمی توانیم درباره ی آن صحبت کنیم. »

مجری می پرسد: « این حرف چه معنایی برای آمریکا (مردم آمریکا) دارد؟ نظریه های توطئه (درباره ی توطئه آمیز بودن گروه Skull & Bones)، روز به روز بیشتر می شوند. »

جرج بوش می خندد و پاسخ می دهد: « بله مطمئناً آن ها (نظریات توطئه) وجود دارند. من نمی دانم. من هنوز صفحات اینترنتی را نخوانده ام. »

مجری می گوید: عدد 322 (کد رمزی گروه Skull & Bones) ...؟

جرج بوش در ادامه می خندد و موضوع بحث عوض می شود.

همان طور که گفته شد، جرج بوش در پاسخ به سؤال مجری، عضویت خود را در گروه مخفی (Skull & Bones) کتمان نمی کند؛ بلکه می گوید که موضوع مورد نظر سری است. همین مسأله شک ما را به شیطانی بودن فعالیت های گروه مذکور بیشتر می کند.




« انسان هیچ گاه مانند زمانی که در محراب فراماسونری زانو به زمین می زند و دعا می کند، به خدا نزدیک نمی شود. » مجله ی M.S.A. Magazine


اشاره ی مستقیم و صریح رامسفلد به فراماسونری، و تعریف و تمجید از آن، نشان می دهد که خود وی نیز عضو همین گروه هاست و از آنها حمایت می کند. (البته خاطر نشان می شویم که اشاره ی او به « خدا »، دروغی بیش نیست. چرا که در ابتدای مقاله نیز به ماده گرایی ماسون ها و شیطان پرستان پرداختیم و گفتیم که آن ها به خداوند و هیچ موجود فرازمینی اعتقاد ندارند. مدارک فراوانی نیز در مورد این مسأله وجود دارد.)

10 – سخن دونالد رامسفلد(وزیر جنگ سابق آمریکا).
Man is never closer to God than when he kneels, spiritually *****, at the altar of Freemasonry.

Masonic Services Association

M.S.A. Magazine


Volume 19, page 14



دونالد رامسفلد (وزير جنگ سابق آمريکا)




از نظر پاپ قبلی، ماهیت اعمال جرج بوش شیطانی بوده و او ویژگی های Antichrist را دارا است. دلایل پاپ در زمینه ی این ادعا، عبارتند از: برابر بودن اسم George Bush با عدد 666، توجیهات مذهبی بوش برای اعمال شیطانی، عضویت بوش در گروه ماسونی (Skull & Bones)، رابطه ی بوش با شیطان پرستان و علاقه ی بوش به جنگ و خونریزی. البته بیان این مطلب به این معنی نیست که ما هم قبول کنیم که خود شخص جرج بوش دجال است؛ بلکه از نظر ما احتمالاً خود تشکیلات فراماسونری، دجال آخرالزمان است که ان شا الله در پایان مقاله به این مطلب خواهیم پرداخت.


11 – دجال (Antichrist) بودن جرج بوش از نظر پاپ قبلی (پاپ ژان پل دوم).


پاپ ژان پل دوم (پاپ قبلي)




بخشي از خبري که در آن اشاره شده که پاپ ژان پل دوم ,جرج بوش پسر را دجال (Antichrist) ميداند.



همان طور که گفته شد، 33 در فراماسونری عددی خوش یمن است و صاحب درجه ی 33، بیشترین قدرت را داراست. به نظر می رسد که فراماسونرها این موضوع را به تمام فعالیتهایشان تعمیم داده و تلاش کرده اند تا در حوالی مدار 33 درجه ی عرض جغرافیایی، فعالیت های خاصی را انجام دهند. (منظور از حوالی 33 درجه، مناطق بین مدارهای 5/32 و 5/33 درجه است.).

بعضی از این فعالیت ها عبارتند از:



لژ مذکور، معروفترین و مهم ترین لژ آمریکاست. سؤال اینجاست که چرا ماسون ها این لژ مهم را در شهرهای معروف و بزرگ آمریکا نساختند، و شهر کوچک چارلستون (در مدار 33 درجه) را به عنوان محل این لژ برگزیدند!؟



فراماسونها قانونی دارند به نام (King Kill 33.)؛ اعتقاد دارند پادشاه 33 باید کشته شود و ما می بینیم که جان.اف.کندی ضد ماسون را در شهر دالاس در مدار 33 درجه ترور کردند؛ سؤال اینجاست که چرا این شهر و چرا در مدار 33 درجه؟ آیا در شهر دیگری نمی توانستند این کار را بکنند!؟

12 – فتنه های پیاپی از سوی آمریکا در مدار 33 درجه ی عرض جغرافیایی جهان. 1) ساخت اولین مجلس اعلی فراماسونری طیف « Scottish Rite » و معروفترین لژ اسکاتلندی در آمریکا در شهر چارلستون در مدار 33 درجه. 2) قتل جان. اف.کندی (رئیس جمهور کاتولیک و ضد ماسون آمریکا) در شهر دالاس در مدار 33 درجه.


موقعيت شهرهاي چارلستون (دايره قرمز) و دالاس (بيضي قرمز) در نزديکي مدار 33 درجه (خط قرمز).




البته لازم به ذکر است که هیروشیما در 34 درجه و ناکازاکی دقیقاً در 33 درجه قرار دارد. سال 1945 از این جهت سال جادویی ماسون ها است که اگر سال 1776 را که سال اعلان استقلال آمریکا و تشکیل اولین کشور با ارکان ماسونی است، از 1945 کم کنیم عدد 169 به دست می آید (169=1945-1776(. عدد 169 حاصلضرب 13 در 13 است و همان طور که می دانیم 13 عدد خوش یمن ماسون هاست (169=13*13).

3) انفجار اولین بمب های اتمی در هیروشیما و ناکازاکی در نزدیکی مدار 33 درجه، در سال جادوئی از دیدگاه ماسون ها (9451).


موقعيت شهر ناگازاکي (داخل بيضي قرمز) در نزديکي مدار 33 درجه (خط قرمز).




4) تهدید مداوم دمشق در نزدیکی مدار 33 درجه.


موقعيت شهر دمشق (داخل بيضي قرمز) در نزديکي مدار 33 درجه (خط قرمز).




هدف آمریکا در این تهاجم، حمله به تهران بوده است، سؤالی که مطرح می شود، این است که چرا به جای اینکه آمریکایی ها مثلاً در کویر های سمنان (که آن جا هم کویری و خالی از سکنه است، اما نزدیک تهران می باشد)، فرود بیایند، در طبس که فاصله ی زیادی از تهران دارد، ولی در مدار 33 درجه واقع شده است، فرود آمدند.

5) واقعه ی طبس (محل فرود هواپیماهای آمریکائی برای آزادی گروگان های این کشور) در مدار 33 درجه.


منطقه فرود آمريکايي ها در صحراي طبس(داخل دايره قرمز) در نزديکي مدار 33 درجه(خط قرمز).





شهر بابل، معروف به شهر شیطانی است. به نحوی که منطقه ی بابل در روایات اسلامی نیز نفرین شده است.همچنین فرضیه های علمی و تاریخی وجود دارند که ابراز می دارند احتمالاً مصریان باستان، تعالیم ماسونی خود را از بابلیان مهاجر آموخته اند. این شهر، یکی از شهرهای معروف آخرالزمان نیز می باشد. چرا که به اعتقاد فراماسونها، قبل از ظهور ضد مسیح (رهبر بزرگ ماسون ها) و به حکومت رسیدنش، شهر بابل باید فتح شود. علاوه بر این، حضور بابل در مدار 33 درجه، خود عامل دیگری است که ماسون ها را به سمت تسخیر آن می کشاند. از سوی دیگر، گروه های منحرف اوانجلیکال که ارتباطشان با فراماسونری در ادامه ی مقاله بررسی خواهد شد) نیز ادعا می کنند که قبل از ظهور حضرت مسیح (ع)، شهر بابل باید فتح شود! همین گروه ها از اشغال عراق توسط دولت بوش، حمایت فراوانی کردند؛ زیرا این حرکت را زمینه ساز ظهور مسیح (ع) می دانستند!


از مجموعه ی مطالب فوق می توان فهمید که احتمالاً انگیزه ی ماسون ها و همپیمانانشان از اشغال عراق، صرفاً تسلط بر منابع نفتی این کشور نبوده است؛ بلکه آنان، هم به دلیل اهمیتی که برای بابل در آخرالزمان قایلند و هم با هدف تحقق اسراییل نیل تا فرات (به عنوان پیش زمینه ی ساخت معبد سلیمان)، دست به اشغال زده اند.

6) اشغال بابل (نزدیک بغداد در عراق) در مدار 33 درجه.


موقعيت شهر بابل (داخل بيضي قرمز) در نزديکي مدار 33 درجه (خط قرمز).


اما نکته ی جالبی که در این رابطه می توان به آن اشاره کرد، این است که در آوریل سال 2006، خبر بسیار مهمی در رسانه ها و سایت های اینترنتی درج شد که تحلیل ما را پیرامون اشغال عراق تأیید می نماید.

در این خبر ذکر شده بود که ماهواره ی سرویس جاسوسی روسیه، تصاویر ماهواره ای عجیبی از یک مراسم مذهبی در منطقه ی باستانی بابل عراق ارسال کرد که در این مراسم، تعداد زیادی از سربازان و فرماندهان ارشد آمریکایی مستقر در عراق، حلقه ای به طول یک کیلومتر در اطراف یک منطقه ی باستانی در حال حفاری تشکیل دادند و با آداب و رسومی همچون آداب و رسوم اقوام جاهلی و بت پرست، با حالتی احترام آمیز، مجسمه ی یک موجود شیطانی بابل باستان با عنوان « مار بالدار » را از زیر خاک بیرون آوردند و با نهایت احترام در یک محموله ی بار هوایی قرار دادند تا به آمریکا منتقل کنند.

درج این خبر، سبب اعتراض شدید مسلمانان عراق، پیروان آیین ارتدوکس در روسیه، و تعدادی از مسیحیان شد. چرا که آن ها این حرکت را مایه ی زنده نگاه داشتن آداب بت پرستی می دانستند. قباحت این حرکت آمریکاییان، کار را بدانجا رسانده که نویسنده ی یکی از مقالات، از رواج گسترده ی بزرگداشت و پرستش نمادهای شیطانی و بت های ملل باستان در جهان غرب، اظهار تأسف کرده است. (البته لازم به ذکر است که نویسنده ی مقاله ی مذکور، از دیدگاهی دلسوزانه برای جهان غرب و خصمانه با ایران، به بحث پرداخته و واقعه ی اتفاق افتاده در بابل را برای کشوری که می خواهد با ایرانیان و فرشته های آنان (هاروت و ماروت که بنا بر انجیل تحریف شده، ایرانی بوده اند!) در آرماگدون بجنگد، خجالت آور توصیف کرده است. در واقع وی با این مقاله قصد داشته تا آمریکاییان را از اعمال شیطانی دور بدارد و بدین ترتیب برای آرماگدون و بازگشت مسیح (ع) زمینه سازی کند!).

 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
شواهد ارتباط آمریکا با فراماسونری 4

شواهد ارتباط آمریکا با فراماسونری 4


در تصویر زیر، بخشی از خبر درج شده را ملاحظه می فرمایید:


Click here to view the original image of 700x215px.






Click here to view the original image of 700x166px.







آنچه که از اخبار مربوط به این جنگ به دست آمده، این است که آمریکا، اسراییل و انگلیس، بار ها در طی جنگ مذکور مخالفت خود را با آتش بس اعلام نمودند؛تا آن جا که « کاندولیزا رایس » وزیر امور خارجه ی آمریکا، رنج ها و سختی های جنگ را به درد مادر در هنگام زایمان! تشبیه کرد و مردم خاورمیانه را به تحمل درد و سختی این جنگ، برای تولد خاورمیانه ی جدید دعوت نمود و بدین ترتیب پذیرفتن هرگونه آتش بس را رد کرد.


از سوی دیگر، با شکست اسراییل در روز های پایانی جنگ، گفتگو های آتش بس بین طرفین درگیر انجام شد. در اینجا نیز با اینکه توافق آتش بس، از یکی دو روز قبل از پایان جنگ حاصل شده بود، اسرائیل به دلایل نامعلوم، این جنگ ظالمانه را که خود آغاز کرده و به لبنان تحمیل نموده بود، تا 33 روز ادامه داد و آتش بس را به تأخیر انداخت!؟

این تاخیر آتش بس و تعلل از سوی اسراییل و حامی آن (آمریکا) و ادامه ی جنگ تا 33 روز از جانب دولت اسراییل، خود نشانه ای از تسلط تفکر ماسونی بر دولت های اسراییل و آمریکا است. چرا که این کشور ها حتی در حضور مخالفت های گسترده ی مردم جهان، عمداً جنگ را تا 33 روز ادامه دادند و دقیقاً پس از 33 روز، جنگ را به پایان بردند.




« Armageddon » نام جنگی است که بنا بر گفته ی بخش مکاشفات انجیل تحریف شده ی یوحنا، در آخرالزمان و در دشتی به نام « Armageddon » یا « هرمجدون » و بین نیروهای خیر و شر روی می دهد و سبب بازگشت مسیح (ع) به زمین می گردد. (در بخش های انتهایی مقاله، « Armageddon » به صورت کاملتر مورد بحث واقع شده است.)

در سال های اخیر، تبلیغات وسیعی پیرامون آرماگدون انجام شده و هر حرکت نظامی آمریکا و اسراییل، بر اساس آن و با شعار بازگشت مسیح (ع) توجیه می گرددد.

بنا بر ادعای صهیونیست ها، محل این جنگ در 30 کیلومتری شهر حیفا و در دشت هرمجدون (Armageddon) در نزدیکی مدار 33 درجه است.

7) جنگ 33 روزه ی اسرائیل با لبنان (با دخالت آمریکا) در نزدیکی مدار 33 درجه. 8) تبلیغ جنگ هسته ای دروغین « Armageddon » در دشتی به همین نام که در حوالی مدار 33 درجه واقع شده است.



موقعيت محل جنگ اسراييل و لبنان (دايره زرد) و دشت هرمجدون(بيضي آبي) در نزديکي مدار 33 درجه.



مجاورت محل وقوع جنگ دروغین آرماگدون با مدار 33 درجه، استناد بیش از حد آمریکا و اسراییل بر این جنگ برای جلب حمایت صهیونیست ها، و نیز وجود شواهد بسیاری درباره ی حمایت های فراوان تشکیلات ماسونی از طرفداران آرماگدون، توطئه آمیز بودن این جنگ و شیطنت حامیان آن را تأیید می نماید.

نکته ی بسیار مهم: مطالبی که درباره ی مدار 33 درجه بیان شد، به این معنی نیست که مدار 33 درجه ی کره ی زمین، نحس و بدیمن است؛ (چرا که تمام مناطق روی کره ی زمین و آسمان و ... مخلوق خداوند بزرگ می باشند.). منظور ما از بیان این موضوع، این است که ماسون ها با توجه به عقاید جاهلی، کفر آمیز و خرافی خود، تلاش می کنند تا وقایع جهان را مطابق میل خود پیش برند و در این راه، توجه بسیاری نیز به نمادهای خود دارند؛ تا آن جا که به دلیل تقدیس عدد 33 در فراماسونری، دسیسه های مهم خود را در شهر ها و کشور های مدار 33 درجه انجام می دهند و بدین ترتیب رنج بسیاری را بر مردم این مناطق تحمیل می نمایند.
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
در آینده شواهدی از ارتباط اسرائیل با فراماسونری را نیز خواهم گذاشت.
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
شواهد ارتباط اسرائیل با فراماسونری

شواهد ارتباط اسرائیل با فراماسونری





در پرچم اسراییل نماد های ماسونی به صورت علنی و کاملاً بی شرمانه خود را نشان می دهند. این علایم عبارتند از:

* ستاره ی شش گوش (Hexagram): قبلاً ذکر کردیم که اکثر یهودیان، همانند فراماسونر ها سلیمان (ع) را پادشاه و جادوگر می دانند، نه پیامبر.).بنابراین علامت « ستاره ی شش گوش » یا « مهر سلیمان »، در بین یهودیان علامتی اعتقادی نیست و به شریعت حضرت موسی (ع) هیچ ارتباطی ندارد. بلکه نشان دهنده ی ارادت آن ها به سلیمان (که از دید آن ها پادشاه و جادوگر بوده است)، می باشد. این در حالی است که حضرت سلیمان (ع) بنا بر اعتقاد مسلمانان، یکی از انبیای پارسای خداوند متعال بوده است.

* علامت نیل تا فرات: این علامت، که به صورت 2 نوار آبی رنگ در دو طرف ستاره ی شش گوش دیده می شود، وسعت سرزمین پادشاه سلیمان (King Solomon) را از دید یهود نشان می دهد.

نکته ی جالب این که فراماسونها نیز اعتقاد دارند، که قبل از ظهور ضد مسیح (Antichrist)، باید سرزمین حکومت پادشاه سلیمان به اشغال درآید و بعد از آن ضد مسیح حکومت جهانی را آغاز کند.

اشتراکات فراوانی که بین نمادها و تفکرات یهودیان صهیونیست و فراماسون ها وجود دارد (از جمله مثال های فوق)، نشان می دهد که به احتمال بسیار زیاد، رابطه ی بسیار محکمی بین این گروه ها وجود دارد.

1 – پرچم اسرائیل.


پرچم اسراييل که واضحاً واجد علايم ماسوني است.





این موضوع می تواند ارتباط اسرائیل با فراماسونری را تأیید کند؛ چرا که مهر ماسونی ایالات متحده ی آمریکا که مملو از انواع و اقسام علایم ماسونی است، علامت ستاره ی شش گوش را نیز در خود جای داده است. از این مطلب می توان دریافت که علامت ستاره ی شش گوش نیز یکی از علایم واضح ماسونی است که در نمادهای تشکیلات مهم ماسونی به کار رفته است. ضمن این که حضور علامت ستاره ی داوود (Hexagram) در مهر ماسونی و اسکناس یک دلاری آمریکا نشان می دهد که نقشه ی تأسیس اسراییل از قرن ها پیش توسط فراماسون ها ریخته شده بود و هولوکاست بهانه ای بیش نبود. در واقع می توان از این مساله نتیجه گرفت که کشور اسراییل باید به هر وجه ممکن توسط ماسون ها تشکیل می شد و افسانه ی کذایی هولوکاست نیز فقط بهانه ای شد تا فلسفه ی وجودی اسراییل، توجیهی داشته باشد.

2 – حضور علامت ستاره ی داوود (Hexagram) پرچم اسرائیل، در مهر ماسونی و اسکناس یک دلاری آمریکا (مهر ماسونی آمریکا 2 قرن قبل از تأسیس اسرائیل ساخته شد.).


حضور علامت ستاره داوود (Hexagram) پرچم اسراييل در مهر ماسوني و اسکناس يک دلاري آمريکا(مهر ماسوني آمريکا دو قرن قبل از تاسيس اسراييل ساخته شد.)

3 – دادگاه عالی اسرائیل (Israeli Supreme Court) در بیت المقدس.

بسیاری از حکم ها و فرمانهایی که درباره ی ترور فلسطینیان و مسلمانان سایر کشورهای اسلامی وضع می شود، از « (Israeli Supreme Court) یا دادگاه عالی اسرائیل » صادر می گردد. در این دادگاه به صورت علنی و بدون هیچ واهمه ای از علایم ماسونی استفاده شده است. حضور علایم فراوان ماسونی در این دادگاه، به قدری ما را به شک وا داشت که مجبور شدیم برای اطمینان از صحت مقالات مورد استفاده، از برنامه ی Google Earth استفاده کرده و صحت عکس ها را به وسیله ی آن بیازماییم. همان طور که در تصاویر زیر ملاحظه می فرمایید، عکس ها کاملاً واقعی هستند و هیچ تردیدی در صحت آن ها وجود ندارد:



عکس راست: (Israeli Supreme Court) يا دادگاه عالي اسراييل برگرفته از سايت اينترنتي.
عکس چپ: (Israeli Supreme Court) يا دادگاه عالي اسراييل در برنامه يGoogle Earth.


در طراحی این دادگاه از علایم ماسونی بی شماری استفاده شده است که ما در این جا به بعضی از آن ها اشاره خواهیم کرد:

* در طراحی ساختمان این دادگاه، در سقف یکی از قسمت ها، « هرم و چشم جهان بین » ساخته شده است. این نما در تصویری که از پایین گرفته شده، بهتر دیده می شود.



عکس راست: (چشم جهان بين) بر روي سقف دادگاه عالي اسراييل. اين تصوير از راه دور گرفته شده است.
عکس چپ: (چشم جهان بين) بر روي سقف دادگاه عالي اسراييل. اين تصوير از نزديک و زير هرم گرفته شده است.



* یکی دیگر از بناهای دادگاه، یک Obelisk است که دقیقاً مشابه بنای یادبود ماسونی جرج واشنگتن در آمریکا (البته با ابعادی کوچکتر) می باشد. (Obelisk یک علامت معروف مصری و ماسونی است.)




عکس راست: Obelisk در دادگاه عالي اسراييل.البته خود Obelisk خارج از کادر عکس است که با فلش نشان داده شده است.
عکس چپ: Obelisk در دادگاه عالي اسراييل.





عکس راست: Obelisk بناي يادبود ماسوني جرج واشنگتن
عکس چپ: Obelisk مصر باستان


* کتابخانه ی دادگاه، 30 عدد پله دارد و بعد از این 30 پله، 3 رده کتاب وجود دارد که مجموعاً عدد 33 را تشکیل می دهند.

علاوه بر این، قوانین حاکم بر کتابخانه ی دادگاه نیز مشابه قوانین ماسونی است. یکی از قانونهای ماسونی این است که، ماسونی که در هر رده و درجه ای قرار دارد، نمی تواند به اختیارات مربوط به درجات و مراتب دیگر لژ، دسترسی داشته باشد.

در کتابخانه ی دادگاه عالی اسرائیل نیز قوانین ماسونی حاکم است؛ یعنی هر عضوی حق دارد فقط از کتابهای رده ی مربوط به خود استفاده کند.

رده های کتابخانه ی دادگاه عالی اسراییل عبارتند از: رده ی اول مربوط به وکلای مدافع، رده ی دوم مربوط به قضات فعال و مشغول به کار و رده ی سوم مربوط به قضات بازنشسته. بالاترین رده، مربوط به قضات بازنشسته است، اما آن ها نیز نمی توانند از کتابها ی رده های پایین تر استفاده کنند.

این در حالی است که در هیچ کتابخانه ی دیگری این ممنوعیت ها حداقل در مورد افراد با مراتب بالای علمی وجود ندارد.



کتابخانه ي ماسوني دادگاه عالي اسراييل با 30 پله و 3 رده کتاب.(30+3=33)




نکته ی بسیار مهم: از دقت در ساختار « دادگاه عالی اسراییل » می توان دریافت که ساختار حکومتی کشور اسراییل (که ظاهراً با داعیه های مذهبی شکل گرفته است)، عملاً و علناً ویژگی های الحادی، شیطانی و ماسونی را نشان می دهد. وقاحت این مسأله تا آن حد است که اسراییلیان که ادعای شریعت حضرت موسی (ع) را می کنند و قاعدتاً باید از فرعون بیزار باشند، به وضوح از علایم ماسونی با منشأ مصری در بناهای دولتی خود استفاده می کنند. از جمله: هرم و چشم جهان بین، Obelisk و....





شهر ایلات در جنوب اسرائیل و مجاور دریای سرخ واقع شده است. در این شهر، علایم ماسونی خود را با جسارت تمام نشان می دهند؛ به طوری که می توان گفت در هیچ نقطه از جهان، علایم ماسونی اینچنین آشکارا در ملأ عام قرار ندارند.

بناهای ماسونی متعددی که در این شهر وجود دارند، عبارتند از:

· بنای مربوط به یکی از میادین این شهر، «هرم و چشم جهان بین» می باشد و روی سنگ یادبود این بنا، علامت «پرگار و گونیا» دیده می شود.

4 – بناهای ماسونی شهر ایلات (Eilat) در اسرائیل.


يکي از ميادين شهر ايلات اسراييل, که در آن نمادهاي هرم وچشم جهان بين, پرگار وگونيا وساير علايم ماسوني ديده مي شود.




عکس راست: علامت هرم وچشم جهان بين در يکي از ميادين شهر ايلات اسراييل (نماي بزرگتر عکس قبل).
عکس چپ: علامت پرگار وگونيا در يکي از ميادين شهر ايلات اسراييل (نماي بزرگتر عکس قبل).



· یکی از ساختمان های شهر ایلات که به صورت هرم ساخته شده است.




يکي از بناهاي شهر ايلات که به شکل هرم ساخته شده است.

 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
شواهد ارتباط اسرائیل با فراماسونری-2

شواهد ارتباط اسرائیل با فراماسونری-2



در آرم سازمان جاسوسی اسراییل (موساد) که یکی از مخوف ترین نهاد های امنیتی دنیا است، علایم ماسونی خود را به وضوح نشان می دهند. این علایم عبارتند از:



توجه: به دلیل مقدس بودن شمعدان 7 پایه در نزد یهودیان، شاید بتوان این شمعدان را به عنوان عقیده ی یهودی موساد نیز توجیه کرد. بنابراین این شاهد ذکر شده برای ماسونی بودن اسراییل، جزء شواهد قوی نیست.

5 – آرم سازمان جاسوسی اسراییل (موساد=Mossad). 1- دو شاخه ی زیتون که هر کدام 13 برگ زیتون دارند. (13 عدد خوش یمن ماسون ها و یهودیان است.). 2- یک شمعدان 7 پایه ی 3 پله، که هم در بین یهودیان و هم در بین ماسون ها مقدس است. این شمعدان 7 پایه، علامت مخصوص درجه ی « Royal Master » در لژ های ماسونی « York Rite » (که یکی از انواع لژهای معروف هستند)، می باشد.


عکس راست: آرم سازمان جاسوسي اسراييل(موساد).به 13 برگ زيتون در هر شاخه, و شمعدان 7 پايه توجه فرماييد.
عکس چپ: علايم مربوط به مدارج لژ هاي ماسوني.به شمعدان 7 پايه ي 3 پله که مربوط به درجه 15 لژ است, توجه کنيد.(فلش قرمز)





ماسون بودن تعداد زیادی از نخست وزیران اسراییل، از جمله شواهدی است که ارتباط اسراییل را با فراماسونری نشان می دهد. در اسراییل نیز همانند آمریکا، اکثر نخست وزیران ماسون بوده اند. در تصویر زیر، دو نفر از این نخست وزیران ماسونی را به عنوان مثال آورده ایم:

6 – ماسون بودن تعداد زیادی از نخست وزیران اسراییل.


اسحاق رابين نخست وزير سابق ماسوني اسراييل(سمت راست), هنري کيسينجر سياستمدار يهودي آمريکايي(وسط) و شيمون پرز يکي ديگر از نخس وزيران ماسوني سابق اسراييل(سمت چپ). اسحاق رابين به دليل تخلف از بعضي آرمان هاي صهيونيستي و ماسوني , به دست يک صهيونيست افراطي کشته شد.



نکته ی جالب این که در نامه ای که از سوی یک تشکیلات فراماسونی اسراییل برای « اسحاق رابین » نخست وزیر سابق اسراییل فرستاده شده است، از وی به همراه « بیل کلینتون » رییس جمهور سابق آمریکا و « ملک حسین » پادشاه سابق اردن، به عنوان ماسون های صلح طلب تقدیر شده و به آن ها لقب ماسون های صلح داده شده است! در تصویر زیر، متن نامه ی مذکور را ملاحظه می فرمایید:




متن نامه اي که از سوي يک تشکيلات فراماسونري اسراييل براي « اسحاق رابين » نخستوزير سابق اسراييل فرستاده شده است, و در آن از وي به همراه «بيل کلينتون» رييس جمهور سابق آمريکا و «ملک حسين» پادشاه سابق اردن, به عنوان ماسون هاي صلح طلب تقدير شده و به آنها لقب ماسون هاي صلح داده شده است!



همان گونه که در متن نامه ملاحظه فرمودید، « اسحاق رابین » نیز همچون « بیل کلینتون » یک ماسون بوده است. از سوی دیگر، متن نامه نشان می دهد که اکثر دشمنان ملت مسلمان ایران و سایر مسلمانان آزاده ی جهان، عضو تشکیلات شیطانی فراماسونری هستند. برای مثال، « بیل کلینتون » که با سیاست های خصمانه ی خود، تحریم اقتصادی وسیعی را علیه ایران اعمال کرد، « اسحاق رابین » که در دشمنی با ایران، شمشیر را از رو بسته بود، و « ملک حسین » پادشاه اردن که با حمایت از صدام در جنگ تحمیلی، نقش مهمی را در به شهادت رساندن جمع کثیری از ملت غیور ایران بازی کرده و حتی به صورت نمادین، یک گلوله ی توپ ارتش بعثی را به سمت شهرهای مرزی ایران پرتاب نموده بود،همه و همه شاگردان مکتب شیطانی فراماسونری بودند. از این مطلب می توان نتیجه گرفت که امت بزرگ اسلامی، باید هر چه سریع تر دست به دست هم دهند تا به کمک یکدیگر، مانع از قدرت طلبی های بیشتر فراماسونری شوند.





در قسمت های ابتدایی این مقاله، ذکر شد که اکثر یهودیان (بالاخص صهیونیست ها) و نیز فراماسونرها، سلیمان را پادشاه می دانند و اعتقاد به جادوگر بودن وی دارند، تا آنجا که به جای عبارت (Prophet Solomon : پیامبر سلیمان)، عبارت (King Solomon : پادشاه سلیمان) را به کار می برند.


یکی از مهمترین برنامه هایی که گروه های منحرف مذکور تدارک دیده اند، تخریب مسجدالاقصی و ساخت معبد سلیمان است. نکته ای که مسلم است، این است که هدف از ساخت معبد سلیمان، ساخت یک معبد به عنوان عبادتگاه خداوند، و به عنوان معبدی برای شریعت حضرت موسی (ع) نیست، بلکه هدف آن ها، ساخت معبدی به عنوان نماد الحاد و محلی برای جولان تمام ابزارها و یادبودهای شیطانی است. واقعاً چگونه ادعای صهیونیست ها را مبنی بر اینکه معبد سلیمان جایی برای پرستش خداوند است، می توان پذیرفت، در حالی که در تورات تحریف شده (نه تورات نازل شده از جانب خداوند)، سخن از بت پرستی سلیمان (ع) (نعوذ بالله) به میان آمده است؟ از سوی دیگر با توجه به این که در روایات اسلامی از مسجدسازی حضرت آدم (ع) و حضرت ابراهیم (ع) و... سخن به میان آمده است، چگونه می توان پذیرفت که حضرت سلیمان (ع) به جای مسجد، معبد ساخته اند؟ (البته لازم به ذکر است که ما در اینجا قصد نداریم تا صرفاً بین لفظ مسجد و معبد تفاوت قایل شویم، بلکه تلاش می کنیم تا بین مفاهیمی که این نامگذاری ها به دنبال خود دارند، افتراق بگذاریم.)

بدین ترتیب می توان دریافت که ادعاهای صهیونیست ها مبنی بر این که معبد سلیمان محلی برای پرستش خداوند می باشد، دروغ بوده و آن ها به همراه متحدان نزدیک خود (فراماسون ها) در صدد ساخت محلی برای مبارزه با نماد های الهی هستند.

7 – تلاش برای تخریب مسجدالاقصی و ساخت معبد سلیمان.


عکس راست: همان طور که در تصاوير فوق مشاهده مي کنيد صهيونيست ها وماسون ها به جاي لفظ پيامبرسليمان (Prophet Solomon), از عبارت پادشاه سليمان(King Solomon) استفاده ميکنند.
عکس چپ: ماکت معبد کذايي سليمان که صهيونيست ها و ماسون ها قصد دارند بعد از تخريب مسجد الاقصي آن را بسازند. لازم به ذکر است که ديدگاه صهيونيست ها و ماسون ها نسبت به حضرت سليمان (ع), کفر آميز است.



– نقش یهود (بالاخص یهودیان ساکن اورشلیم) به عنوان پرورش دهنده ی تعالیم ماسونی کابالا.

نقش یهود (بالاخص یهودیان ساکن اورشلیم) به عنوان پرورش دهنده ی تعالیم ماسونی کابالا و نشر دهنده ی اصلی آن در طول تاریخ، خود سند دیگری بر ارتباط اسراییل با فراماسونری است.



8– حمایت همه جانبه ی کشور ماسونی آمریکا از اسرائیل.

حمایت همه جانبه ی کشور صد در صد ماسونی آمریکا از اسرائیل از بدو تأسیس، و مشترک بودن بسیاری از علایم دولتی و رسمی دو کشور (از جمله حضور ستاره ی شش گوشه در پرچم اسراییل و حضور همین علامت در مهر ماسونی آمریکا و در پشت دلار)، نشان دهنده ی این مطلب است که کشور اسرائیل نیز همانند آمریکا، یک کشور کاملاً ماسونی است.



آمريکا و اسراييل: دو کشور ماسوني که بدون هيچ قيد و شرطي از يکديگر حمايت ميکنند.




 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز



با سلام
قبلا هم گفته بودم وقتی بحثهای مقدماتی رو بیان کنم به مسائل روز میپردازیم.
فکرکنم همین مقدار برای ایجاد یک پیش زمینه کافی باشه.
از این به بعد مسائل روز و همچنین همایشهایی که در این زمینه ها برگزار میشه را میزارم.
امیدوارم مفید واقع بشه

 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
کارگاه آموزشی بانــــو

کارگاه آموزشی بانــــو

اولین دوره کارگاه آموزشی بانــــو در 3 موضوع در بهمن ماه برگزار می گردد . این کارگاه ها با حضور اساتید برجسته ای چون خانم دکتر روح افزا عضو هیئت علمی دانشگاه منچستر ، دکتر رائفی محقق و پژوهشگر ، جناب آقای غلامزاده و برگزار خواهد شد





برنامه ی کارگاه ( ویژه خواهران ) :
- زن و تمدن غرب / خانم دکتر روح افزا عضو هیئت علمی دانشگاه منچستر
- زن و آخر الزمان / دکتر رائفی محقق و پژوهشگر مهدویت و آخر الزمان
- زن / خانواده / سینما و رسانه / استاد غلامزاده کارشناس رسانه , تلویزیون Press TV
- زن و بیداری اسلامی دکتر لاله افتخاری مدیر واحد خواهران مرکز تقریب مذاهب اسلامی

زمان برگزاری : 26 و 27 بهمن 1390 / از ساعت 12 الی 18 .

محل برگزرای : دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ( واقع دراتوبان نیایش پشت پردیس سینمایی ملت )
تعداد نفرات دوره حداقل 50 حداکثر 100 نفر در این دوره پذیرش خواهند شد .
جهت اطلاعات بیشتر با ایمیل : amoozesh @ banooportal.com مکاتبه نمایید .

نحوه ثبت نام :
قدم اول /
- ثبت مبلغ 15.000 تومان برای عموم و 10.000 تومان برای دانشجویان به حساب های :

بانک ملی :
شماره 3322460721007 سیبا یا به شماره کارت : 1283-9380-9911-6037 بانک ملی به نام حامد استاد حسینی .
بانک اقتصاد نوین :
کارت شماره : 9152-0224-1290-6274 به نام حامد استاد حسینی .
بانک ملت :
کارت شماره : 6104-3370-5272-5437 به نام حامد استاد حسینی .

قدم دوم :
::::::::: ثبت نام :::::: کنید .

قدم سوم/

منتظر ایمیل تایید ثبت نام باشید .

منبع
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
مجموعه انیمیشن های هولوکارتون - به مناسبت سالگرد واقعه دروغین هولوکاست

مجموعه انیمیشن های هولوکارتون - به مناسبت سالگرد واقعه دروغین هولوکاست

بسم الله الرحمن الرحیم
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
مجموعه انیمیشن های هولوکارتون - به مناسبت سالگرد واقعه دروغین هولوکاست
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
روز 27 ژانویه سالگرد دروغی بزرگ است ... هولوکاست ... ترکیبی از دو کلمه : {همه=holos} + {سوزاندن=kaustos} اتفاقی با شاخ و برگ های هرزه و ساختگی ، که زمینه اشغال فلسطین و به خاک و خون کشیدن سرزمینی مقدس ، آواره کردن مردمی مظلوم و ستمدیده را موجب شده است.
=-=-= چرا دروغ ؟
خب ، شاید برخی تصور کنند که این قضیه صحت داشته .
=-=-= دشمن در عین زیرکی ، احمق است ... تصور می کند با این بهانه ها و تاریخ سازی های بیهوده ، هدف شومش تحقق می یابد ...
تشکیل حکومت جهانی ... نظم نوین جهانی ... حکومت ابلیس منحوس بر آدمیان ... زهی خیال باطل ، زهی تصور پوچ ، =-=-= ای شیطان ... انگار نمی دانی سنت الهی قطعی است ، انگار به یاد نداری خداوند در زمانی معلوم ، به دست باقیمانده خودش بر زمین ، تو ، این موجود شوم را نابود خواهد کرد ؛ و تمام آرزوهایت بر باد خواهد رفت ... انگار نمی دانی : " ولقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر أن الأرض يرثها عبادي الصالحون " دشمن شاید اندکی زیرک باشد ... ولی تو ، یقینا احمقی ... =-=-= و اما تو ای دشمن ... تویی که سرمنشأ تمامی ظلم هایی ... آری ... تو ، ای صهیونیست ... بدان که جهان ، به دست تو نیز نخواهد افتاد ؛ چرا که : " وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ لَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ " پس تو هم ... =-=-= حال ، همه با هم می خندیم ... به شما ... به داستان سرایی های کذبتان ، می خندیم و شادیم از عاقبتی که قرار است در نهایت برایتان رقم بخورد ؛ و برای سرگرمی ، کارتون هایی از جنس طنز ، در وصف روز و حال مضحکتان ، می بینیم ...
=-=-=-=-=
=-=-=-=-=
" این مجموعه در 20 قسمت تهیه شده
و
پیشکشی است به فعالین حوزه مبارزه مقدس در عرصه جنگ نرم "
=-=-=
"ضمنا ، روز جمعه ، هفتم بهمن ماه سال 1390 ، مصادف با 27 ژانویه می باشد"

part 1

part 2
part 3
part 4
part 5
part 6
part 7
part 8
part 9
part 10
part 11
part 12
part 13
part 14
part 15
part 16
part 17
part 18
part 19
part 20

 

eshghemanbarq

عضو جدید
سلام
خدا قوت
تاپیک عالیه
اما الان 1هفته است که بروز نشده لطفا مطالب جدید بذارین
مرسییییییییی
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
شعري درباره بی یاوری و انتظار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

شعري درباره بی یاوری و انتظار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

مثل هر بار برای تو نوشتم:

دل من خون شد ازین غم، تو کجایی؟
و ای کاش که این جمعه بیایی!
دل من تاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟
تو کجایی؟ تو کجایی...
و تو انگار به قلبم بنویسی:
که چرا هیچ نگویند
مگر این منجی دلسوز ، طرفدار ندارد ، که غریب است؟
و عجیب است
که پس از قرن و هزاره
هنوزم که هنوز است
دو چشمش به راه است
و مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانش ، زیاد است
که گویند
به اندازه یک « بدر » علمدار ندارد!
و گویند چرا این همه مشتاق ، ولی او سپهش یار ندارد!


=-=-=
جواب امام زمان:
تو خودت!
مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟
تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟
باز گویی که مگر کاستی ای بُد ز امامت ، ز هدایت ، ز محبت ،
ز غمخوارگی و مهر و عطوفت
تو پنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده؟
چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟
چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟
چه کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟
چه کسی راه به روی تو گشوده؟
چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد
چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد...
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی...
تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی!
هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی...
هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی.
خواهش نفس شده یار و خدایت ،
و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت ،
و به آفاق نبردند صدایت
و غریب است امامت
من که هستم ،
تو کجایی؟
تو خودت ! کاش بیایی
به خودت کاش بیایی...!

=-=-=-=-= اللهم عجل لوليك الفرج
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
درخواست شیعیان عربستان / مراقب آیت‌الله خامنه‌ای و نظام مبارک‌تان باشید


اقتدار شما اقتدار تمام شیعیان است و هر آنچه درایران رخ میدهد مستقیما روی دیگر شیعیان جهان نیز موثر است، هر رخدادی که موجب اقتدارشما درجهان میشود موجب کاهش فشارها روی ما در این گوشه از جهان است. به گزارش فارس به نقل از سایت خبری البرز، وقتی کنار مزار رسول الله (ص) یک شیعه را می بینی حتی اگر از کشور دیگری باشد تمام غربتی که گرد و غبار آن روی دلت نشسته یکباره از آن زدوده می‌شود.این حکایت دائمی عاشقان اهل بیت (ع) در حرم پیامبر رحمت و کرامت است که حتی نمیتوانند نماز جماعت اقامه نمایند. این درحالی‌ست که وهابیون بجز شیعیان به تمامی مذاهب اسلامی اجازه میدهند قبل یا بعد از اقامه نمازجماعت حرم نمازشان را به هرکسی که میخواهند اقتدا نمایند! کنار سکوی مهاجرین در مقابل خانه حضرت زهرا (س)همانجا که جبرائیل نیز بدون اجازه وارد نمیشد خانه امن شیعیانی است که میخواهند از غربت بیرون بیایند. اینجا میتوان بسیاری از شیعیان را درنهایت سکوت و مظلومیت دید که چگونه بی صدا اشک غربت میریزند. حسین شیعه عربستانی است که ازدمام آمده .وقتی با او روبرو شدم خستگی راه را میشد از صورت نیم سوخته اش زیر آفتاب شبه جزیره عربستان دید. وقتی با او سخن را آغاز کردم میگفت: از دمام آمده ام کاروانی که تمام شان اهل سنت هستند و او تنها زائر شیعه کاروان است . حسین ادامه داد: اصالتا اهل پاکستان است و خانواده او هم اکنون در این کشور بسر میبرند و او برای کار به عربستان آمده و هم اکنون 10سال است که دراین کشور ساکن شده است . وی گفت: زندگی برای شیعیان در این کشور بسیار سخت است و نگه داشتن اعتقادات مثل نگه داشتن آهن گداخته در کف دست است . او ادامه داد: قدر کشورتان را بدانید ،ایران امید تمام شیعیان درجهان است . حسین میگوید: آیت الله خامنه‌ای چشم و چراغ شیعیان در عصرغیبت شده ما او را خیلی دوست داریم کاش بتوانم روزی ایشان را ازنزدیک ببینم. وی که خواست پیامش را به مردم ایران برسانم گفت: ازمردمتان بخواهید قدر این سید جلیل القدر را بدانند و مراقب ایشان باشند. وی افزود: اقتدار شما اقتدار تمام شیعیان است و هر آنچه درایران رخ میدهد مستقیما روی دیگر شیعیان جهان نیز موثر است. وی خاطرنشان کرد: هر رخدادی که موجب اقتدارشما درجهان میشود موجب کاهش فشارها روی ما در این گوشه از جهان است و اگر مشکلی نیز در درون نظام شما پیش بیاید ما برای اعمال فشارهای سیاسی،اقتصادی واجتماعی خود را آماده میکنیم. وی به ایرانیان توصیه کرد: قدر نظامتان را بدانید که امید جهان شیعه است و امت علی (ع)و ائمه معصوم(ع) به رخدادهای ایران است .
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
آشنایی با حرم ابراهیمی در شهر الخلیل

این شهر کهن 6 هزارسال قدمت دارد،آنرا عربهای کنعانی بنا نهاده اند... حضرت ابراهیم (ع) در سال 2800 پیش از میلاد در آن سکنی گزید، سپس به آرامگاه خود آن حضرت و فرزندان و نوادگانش مبدل شد، آن بزرگوار پایه های شهر الخلیل را بر اساس ایمان و یکتاپرستی بنیان نهاد.
حرم ابراهیمی در شهر الخلیل با قدمت چند هزار ساله وقایع مهمی را بر خود دیده که بخش هایی از آن را در ذیل می آوریم.
به گزارش خبرگزاری قدس(قدسنا)، مسجد حضرت ابراهیم (ع) در مرکز شهر خلیل الرحمن و در میان کوی و برزن هایی با قدمت بیش از 6 هزار سال قرار دارد، گلدسته های این مسجد سر به افلاک کشیده است. این مسجد گنبدها و رواق هایی تاریخی دارد که هویت این شهر عربی اسلامی را به تصویر می کشد، در دامان خاک آن تعدادی از پیامبران عظیم الشان از جمله حضرت ابراهیم خلیل الله، حضرت اسحاق، حضرت یعقوب و حضرت یوسف که درود خداوند بر همگی آنان باد آرمیده اند و این مساله به شهر خلیل الرحمن رنگ و بوی معنوی بخشیده است؛ به گونه ای که به محفل علما و دینداران مبدل گشته است.
تاریخچه حرم ابراهیمی و شهر الخلیل
این شهر کهن 6 هزار سال قدمت دارد، آن را عرب های کنعانی بنا نهاده اند، حضرت ابراهیم (ع) در سال 2800 پیش از میلاد در آن سکنی گزید، سپس به آرامگاه خود آن حضرت و فرزندان و نوادگانش مبدل شد، آن بزرگوار پایه های شهر الخلیل را بر اساس ایمان و یکتاپرستی بنیان نهاد.
مسلمانان در سال 15 هجری شهر الخلیل را فتح کردند، این اقدام پس از فتح بیت المقدس صورت گرفت، ولی صلیبی ها بار دیگر آن را در سال 492 هجری را به اشغال خود درآوردند و به مدت 90 سال آن را تحت سیطره خود نگه داشتند، ولی بعدها به کانون اسلام مبدل گشت، این اقدام پس از آن صورت گرفت که صلاح الدین ایوبی در سال 583 هجری آن را از چنگال صلیبی ها آزاد کرد.
شهر الخلیل در دوره حکمرانی مملوکی ها (650 تا 915) شاهد عمران و آبادانی بود، مملوکی ها در این شهر مساجد، مدارس، تاسیسات و چندین گرمابه ساختند که این بناها تاثیر عظیمی در فرهنگ و تمدن این شهر و فلسطین داشت.
مسجد ابراهیم (ع) در سایه اشغالگری رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی در چهارم ماه ژوئن سال 1967 شهر خلیل الرحمن را به اشغال خود درآورد، نظامیان و مستعمره نشینان صهیونیست به تمامی بخش های این مسجد تاخته و در آنها مراسم های رقص و پایکوبی بر پا کرده و اقدام به شراب خواری نموده و حرمت آن را زیر پا گذاشته و با این تجاوزات احساسات مسلمانان را جریحه دار کردند.
رژیم اشغالگر قدس این مسجد را به یک معبد یهودی مبدل کرد و تمامی بخش های آن را به سیطره خود درآورد و آن را به یک پادگان نظامی مبدل ساخت، نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی تمامی محله های واقع در شرق مسجد ابراهیم را با خاک یکسان کردند، این محله ها در مجاورت مسجد ابراهیم قرار داشت، هدف از این اقدامات ممانعت از ورود نمازگزاران به این مکان مقدس بود.
اشغالگران صهیونیست بخش های وسیعی از محله های السلایمه و جابر و العین الحمراء را ویران کرده و به جای این محله ها گردشگاه ها و تفرجگاه ها و کازینوهایی برای مستعمره نشینان صهیونیست ساختند.
فجایعی را که صهیونیست ها در داخل این مسجد به بار آوردند جانکاه و هولناک بود، مسئولان صهیونیستی در ماه می سال 1980 رسما با بر پایی آیین های مذهبی یهودیان در داخل این مسجد و محوطه و صحن های آن به جزء رواق الجاولیه موافقت کردند که سلطان سنگر الجاولی آن را در قرن هشتم هجری یعنی در عصر مملوکی ها؛ به ویژه در دوره سلطان قلاوون احداث کرد.
محوطه اصلی این مسجد از جمله های صحن های ابراهیمی و اسحاقی و یعقوبی و یوسفی به سیطره مستعمره نشینان صهیونیست درآمد، آنان صندلی های خود را در آنجا چیدند و صندوق های مملوء از کتاب های توراتی و ابزارهای دینی را در آنها گسترانده و مسلمانان را از ورود به این محوطه ها و اقامه نماز در آنها منع کردند و فقط به آنان در روزهای عید (فطر و قربان ) اجازه اقامه نماز دادند.
کشتار نمازگزاران فلسطینی در مسجد ابراهیم (ع)
ورود "باروخ گولدشتاین" در مورخه 25/2/1994 به مسجد ابراهیم (ع) و قتل عام 35 نمازگزار و مجروح کردن 350 تن دیگر، تجاوزی بی سابقه در تاریخ جنایات دشمن صهیونیستی به شمار می رود.
پس از این جنایت تحولات فراوان و خطرناکی رخ داد که در جریان آنان مسلمانان به عنوان قربانیان این تجاوز مجازات شدند، دشمن صهیونیستی کمیته تحقیقی تحت عنوان "شمگار" را تشکیل داد، در این دوره مسجد ابراهیم بسته شد و اشغالگران صهیونیست از ورود نمازگراران به این مکان مقدس ممانعت کردند.
تصمیمات این کمیته بسیار خطرناک می باشد، این مسجد میان مسلمانان و یهودیان تقسیم گردید، به نحوی که یهودیان 70 درصد آن را و مسلمانان 30 درصد آنان را به هیمنه خود درآوردند و مسئولیت امنیتی آن به طور کلی به ارتش عبری واگذار گردید.
نیروهای صهیونیستی به مدت 12 روز در سال از جمله مناسبت های دینی و پست های بازرسی مسلمانان را از اقامه نماز در آن منع کرده و پست های بازرسی آلومینیومی دایر نمودند که محوطه های داخلی را از همدیگر جدا می کرد؛ به نحوی که این مسجد از لحاظ شکل ظاهری به یک معبد یهودی مبدل گشت.
نیروهای ارتش رژیم اسراییل همچنان نمازگزاران فلسطینی را از ورود به این مکان مقدس منع می کنند و فقط در برخی روزها به آنان اجازه حضور در این مکان را می دهند.
مساله ای که انسان جوان را پیر می کند، اینکه وقتی می خواهی در داخل این مسجد نماز بخوانی با 7 پست بازرسی مواجه می گردی که در بعضی از آنها نیروهای صهیونیستی مستقر شده اند و در برخی دیگر هم گیت های الکترونیکی و دوربین قرار دارد و به همین خاطر تعداد نمازگزاران کاهش یافته و فعالیت های اقتصادی شهر الخلیل به رکود گراییده و تمامی مغازه ها و بازارهای اطراف این مسجد بسته شده است، مساله ای که موجب تشدید تجاوزات مستعمره نشینان صهیونیست و تجاوزات آنان علیه فلسطینیان شد.
در همین رابطه "محمد ذیاب ابوصالح" یک پژوهشگر فلسطینی تاکید کرد: تعدی یهودیان به مسجد ابراهیم (ع) از زمان انتفاضه الاقصی تاکنون به 666 مورد می رسد.
از سوی دیگر، "زید الجعبری" مدیر اوقاف الخلیل تاکید تصریح کرد: یهودیان در ماه ژانویه سال جاری از پخش صدای اذان در این مسجد ممانعت می کنند و مدعی هستند که پخش صدای اذان برای مستعمره نشینان صهیونیست مزاحمت ایجاد می کند.
کمیته عالی اسلامی در قدس اشغالی با انتشار گزارشی اعلام کرد: تجاوزات اسراییل در سال گذشته به مسجد ابراهیم به اوج گرفت؛ به گونه ای که نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی این مسجد را در سال گذشته 23 بار بسته و به 174 نمازگزار حمله کرده و 31 جوان و دختر و زن را در ورودی این مسجد به بهانه تلاش برای چاقو زدن به آنان بازداشت کردند، طرح های دشمن صهیونیستی برای یهودی سازی این مسجد و سیطره کامل بر آن همچنان ادامه دارد، رژیم صهیونیستی همچنان به تبعید نمازگزاران ادامه می دهند، این اقدام از طریق اعمال فشار نظامیان و مستعمره نشینان صهیونیست صورت می گیرد.
تمام/ع ن /26
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
مناسبات جمهوري اسلامي ايران و اسرائيل پس از جنگ سرد2002-1991

الف : سرآغاز
فروپاشي شوروي و پايان نظام بين‏المللي دو قطبي،شرايط جديدي را در خاورميانه رقم زد.در محيط جديدي كه از سال 1991 در منطقه خاورميانه‏ پديد آمد،آغاز مذاكرات صلح از مهم‏ترين پيامدها بود.در مجموع،آغاز فرايند صلح ميان اعراب و اسرائيل و احتمال موفقيت آن،موجب شد تا نياز سابق‏ اسرائيل به ايران در چارچوب دكترين پيراموني بن گوريون در مواجهه با كشورهاي عربي مرتفع گردد.
بسياري از دست اندر كاران اسرائيلي بر اين باور بودند كه از آنجا كه برقراري صلح با كشورهاي عربي غير ممكن است،در نتيجه اسرائيل بايد پيوندها و ارتباطاتش با ايران را ادامه دهد.(1)اما مذاكرات‏ صلح مادريد نشان داد كه برقراري صلح با اعراب غير ممكن نيست.از اين‏ زمان است كه اسرائيل رويكرد جديدي نسبت به جمهوري اسلامي ايران اتخاذ نمود.
جمهوري اسلامي ايران به عنوان مهم‏ترين تهديد براي اسرائيل تلقي شده‏ و خصومت با ايران را به طور آشكار بيان گرديد.سياست خارجي اسرائيل در اين‏مقطع بر اساس در انزوا قرار دادن ايران(دقيقا در راستاي سياست خارجي‏ آمريكا نسبت به ايران)قرار گرفت.(2)
از سوي ديگر،پيامد مستقيم فروپاشي شوروي و آغاز مذاكرات صلح‏ خاورميانه اين بود كه موقعيت جمهوري اسلامي ايران را در خاورميانه تضعيف‏ نموده و اين كشور را وادار ساخت تا سياست خارجي خاورميانه‏اي خود را از حالت تهاجمي به حالت تدافعي تغيير دهد.به عبارت ديگر،آغاز مذاكرات‏ صلح خاورميانه به عنوان يكي از پيامدهاي عمده فروپاشي شوروي،براي‏ جمهوري اسلامي ايران وضعيت جديدي را به وجود آورد كه اين كشور را مجبور ساخت تا سياست مقابله جويانه و تهاجمي خويش در خاورميانه را به‏ سياستي بيشتر تدافعي و تا حدي انفعالي دگرگون سازد.جمهوري اسلامي‏ ايران از يك سو مجبور شد تا نسبت به كشورهاي عربي سياستي بيشتر مسالمت جويانه در پيش گيرد.تلاش‏هاي ايران براي بهبود مناسبات خويش با كشورهاي عربي در اين مقطع قابل توجه است.(3)از سوي ديگر،مخالفت با رژيم صهيونيستي و اقدام در جهت تضعيف آن بايد به شيوه‏اي جديد صورت‏ مي‏گرفت.هر چند ايران در ابتدا با فرايند صلح خاورميانه به شكلي صريح‏ مخالفت ورزيد،اما بعد اعلام كرد كه به رغم باور ايران مبني بر اين كه فرايند مذاكرات كنوني منجر به برقراري صلح عادلانه در منطقه نخواهد شد،اما بر سرراه مذاكرات صلح خاورميانه مانعي ايجاد نمي‏كند.

ب)سياست خارجي اسرائيل در قبال ايران‏:

طرح خاورميانه بزرگ توسط شيمون پرز، در راستاي گسترش سلطه اسرائيل بر منطقه خاورميانه و محاصره ايران طرح گرديد.اسرائيل پس از فروپاشي‏ شوروي دريافت كه بايد به هر شكل ممكن ايران را منزوي گرداند تا بدين‏ شكل بتواند امنيت خود را حفظ كند.امضاي قرارداد صلح اسلو با فلسطيني‏ها در 1993 و سپس صلح با اردن در 1994،تلاش اسرائيل براي ورود به آسياي‏ مركزي و قفقاز،آغاز اتحاد استراتژيك ميان اسرائيل و تركيه،ورود اسرائيل به‏ خليج فارس به بهانه اجلاس اقتصادي خاورميانه،و همچنين گسترش مناسبات‏ اسرائيل با چين و هندوستان،همگي در راستاي محاصره ايران صورت‏ مي‏گرفت.از سوي ديگر اسرائيلي‏ها با استفاده از لابي قدرتمند يهود در آمريكا سعي وافر داشتند تا از هر گونه بهبود روابط ايران و آمريكا جلوگيري به عمل‏ آورده و برعكس خصومت طرفين را افزايش دهند.
البته بايد توجه داشت كه به رغم اين سمت گيري در سياست خارجي‏ اسرائيل،در اين كشور دو ديدگاه نسبت به ايران وجود دارد.مطابق يك‏ ديدگاه،ايران مهم‏ترين تهديد نسبت به امنيت اسرائيل بوده و نگراني عمده‏اي‏نسبت به دسترسي ايران به سلاح‏هاي هسته‏اي،موشك‏هاي بالستيك و ديگر سلاح‏هاي كشتار جمعي ابراز مي‏دارد.(4)
افزون بر اين،ديدگاه بر اين باور است كه در واقع ايران جنگ با اسرائيل را از طريق حزب اللّه لبنان آغاز كرده‏ است.همچنين ايران به عنوان حامي جهاد اسلامي و حماس در سرزمين‏هاي‏ اشغالي، نگراني فزاينده‏اي را در تل آويو به وجود آورده است.اين ديدگاه‏ همچنين ابراز مي‏دارد كه به سبب اين كه ديگر عراق نمي‏تواند بازدارنده قدرت‏ ايران باشد،اسرائيل بايد اين نقش را به ويژه در راستاي منافع آمريكا در خاورميانه ايفا نمايد.(5)
ديدگاه دوم عكس اين را بيان مي‏دارد،بدين شكل كه ايران را يك خطر و تهديد جدي براي اسرائيل نمي‏داند و بر اين باور است كه مخالفت ايران با اسرائيل صرفا در حد حرف و شعار بوده و جامه عمل به خود نمي‏پوشاند.اين‏ ديدگاه بر اين باور است كه همچنان ايران يك متحد طبيعي براي اسرائيل در مقابل تهديدهاي عربي محسوب مي‏گردد.هواداران اين ديدگاه بر اين باورند كه تهديد عراق براي ايران بيشتر از تهديد اسرائيل براي اين كشور است و در نتيجه،اهداف ايران از برنامه تسليحاتي‏اش فراتر از مسأله آمادگي براي‏ رويارويي با اسرائيل مي‏باشد.(6)در هر حال،نگارنده بر اين باور است كه بر پايه شواهد موجود،سياست خارجي اسرائيل در حال حاضر نسبت به ايران بر مبناي ديدگاه اول قرار دارد.

ج)سياست خارجي ايران در قبال اسرائيل‏:

پس از فروپاشي شوروي، تغيير عمدتاً محسوسي در سياست خارجي جمهوري‏ اسلامي ايران رخ نداد.به عبارت ديگر،هر چند تغيير نظام بين‏الملل‏ محدوديت‏ها و فشارهاي زيادي را در محيطي كه ايران در آن مي‏زيست به‏ وجود آورده بود،اما ايران مي‏خواست بي‏اعتنا به اين محدوديت‏ها و فشارها، سياست خارجي خويش را به پيش ببرد.با اين حال،شايد دو تغيير عمده در جهت گيري سياست خارجي ايران در اين مقطع زماني قابل توجه باشد.نخست،همان گونه كه رمضاني نيز بيان داشته،تأكيد بر سياست نه شرقي-نه‏ غربي جاي خود را به تأكيد بر سياست هم شمالي،هم جنوبي داد.(7)
اين‏ بدين معنا نيست كه ايران به سمت وابستگي به ابر قدرت‏ها حركت كرد،بلكه‏ بدين معناست كه چون ديگر ابر قدرت شرق به معنا و مفهوم جنگ سردي آن‏ ديگر وجود نداشت،ايران به سمت شمال و جنوب خود توجه بيشتري نمود.
در اين سمت گيري جديد،ايران همچنان با آمريكا درگير بود.
دوم اين كه ايران در سياست خارجي خويش بيشتر به سمت واقع بيني و عمل گرايي حركت كرد و از اين رو ثبات و امنيت منطقه‏اي كه ايران در آن‏ مي‏زيست،به ويژه منطقه شمالي(آسياي مركزي و قفقاز)و منطقه جنوبي‏ (خليج فارس)در اولويت سياست خارجي ايران قرار گرفت.از اين رو،ايران‏ دريافت كه براي اين كه در ثبات و امنيت منطقه‏اي نقش داشته باشد،بايد برخي‏ از بن بست‏هاي ديپلماتيك گذشته خويش را كه ريشه در فضاي سال‏هاي اول‏ انقلاب اسلامي داشت،برطرف نمايد.مهم‏ترين كاري كه دولت ايران در اين‏ارتباط انجام داد،تلاش براي رهايي گروگان‏هاي غربي در لبنان بود.پس از يك فرايند طولاني مذاكرات و تلاش‏ها توسط ايران،بالأخره در اواخر سال‏ 1991،كليه گروگان‏هاي غربي(به استثناي دو گروگان آلماني)در لبنان آزادگشتند.(8)
از اين زمان ايران تلاش جدي نمود تا مناسبات خويش با كشورهاي عربي‏ را بهبود بخشيده و مستحكم‏تر نمايد.اين تلاش نه تنها براي بهبود روابط با كشورهاي عربي خليج فارس بلكه با كشورهاي عربي ديگر چون مراكش و مصر نيز صورت پذيرفت.بديهي بود كاري كه در ابتداي انقلاب انتظار تحقق‏ آن بود يعني تشكيل جبهه‏اي ايراني-عربي در مقابل اسرائيل،مي‏توانست با يك دهه تأخير در اين مقطع زماني اتفاق افتد.اين امر نيز محقق نگشت كه‏ البته ارتباط زيادي به ديپلماسي ايران نداشت.حمله عراق به كويت و سپس‏ تشكيل ائتلاف بين‏المللي به رهبري آمريكا،زمينه را براي هژموني ايالات‏ متحده در خاورميانه فراهم ساخت.در راستاي تحكيم اين هژموني بود كه‏ آمريكا كنفرانس صلح مادريد را براي برقراري صلح در منطقه خاورميانه برقرار كرد و اسرائيلي‏ها و اعراب،مذاكرات صلح خاورميانه را آغاز نمودند.
اين امر براي سياست خارجي ايران كه مبتني بر عدم شناسايي اسرائيل و تلاش براي نابودي آن بود،يك مانع جدي ايجاد مي‏كرد.كشورهاي عربي كه‏ طرف اصلي منازعه با اسرائيل بودند،به دنبال برقراري صلح با آن برآمدند.به‏ ويژه با امضاي پيمان صلح اسلو در سال 1993 ميان فلسطيني‏ها و اسرائيلي‏ها، سياست خارجي ايران با دشواري عظيم‏تري مواجه گشت.اما در مجموع،ايران‏ همچنان با اسرائيل به مخالفت پرداخت و مذاكرات صلح را بي‏نتيجه قلمداد كرد.تنها عدم موفقيت مذاكرات صلح بود كه قدرت مانور ايران در منطقه‏ خاورميانه را حفظ مي‏كرد و تا حال حاضر نيز حفظ كرده است.

د)حادثه 11 سپتامبر 2001(20 شهريور 1380)و مناسبات ايران واسرائيل‏:

گويي حادثه 11 سپتامبر 2001(20 شهريور 1380)در جهت منافع اسرائيل در منطقه خاورميانه اتفاق افتاد.اين حادثه تروريستي فرصت مناسبي را در اختيار اسرائيل قرار داد تا دشمني خويش با ايران را تشديد نمايد.بلافاصله در اين‏ مقطع بود كه لابي صهيونيستي تلاش نمود تا آمريكايي‏ها را تشويق نمايد كه‏ عامل اصلي اين حركت تروريستي،ايران بوده است.پس از عدم موفقيت در اين امر،اسرائيل سعي كرد تا ايران را به عنوان حامي اصلي تروريسم در روابط بين‏الملل در تيررس حملات آمريكا قرار دهد.نتيجه اين تلاش،قرار گرفتن‏ ايران در«محور شرارت»توسط بوش بود.به عبارت ديگر،اسرائيل نقش بسيار عمده‏اي در اعلام ايران به عنوان يكي از كشورهاي محور شرارت ايفا نمود.(9)
با توجه به روندهاي كنوني نظام بين‏الملل،جمهوري اسلامي ايران در وضعيت دشواري قرار گرفته است.اسرائيلي‏ها تمام تلاش خود را به كار بسته‏اند تا به شكلي بتوانند ضربه‏اي عمده بر ايران حال چه از طريق ايالات‏ متحده و چه از طريق خود وارد نمايند.به نظر مي‏رسد مناسبات دو كشور در حال ورود به مرحله جديدي است كه بيشتر مقابله جويانه و منازعه آميز خواهد بود.در اين شرايط،ايران با حفظ استقلال سياست خارجي خويش بايد بسيار محتاطانه‏تر عمل نمايد تا در تيررس آمريكا يا اسرائيل قرار نگيرد.با ديپلماسي‏ ضعيف ايران در حال حاضر،كه هر چند به عوامل متعددي برمي‏گردد،اما عامل اصلي آن عدم انسجام داخلي(در تدوين اهداف و تصميم گيري در سياست خارجي)است،نمي‏توان انتظار داشت كه تهديد جدي آمريكا و اسرائيل كمتر شود و به نظر مي‏رسد اين تهديد روز به روز افزايش مي‏يابد.

تبيين نظري سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران نسبت به‏ اسرائيل‏:

همان گونه كه قبلا بيان شد،سه پارادايم عمده در روابط بين‏الملل يعني‏ واقع گرايي،ليبراليسم،و سازنده گرايي به دنبال تبيين رفتار و سياست خارجي‏ دولت‏ها در قالب همكاري و منازعه مي‏باشند.در مقالات قبلی چنين استدلال‏ نموديم كه سياست شاه نسبت به اسرائيل در قالب پارادايم راسيوناليست-ماترياليست به طور عام و پارادايم واقع گرايي به طور خاص قابل تبيين است.
حال پرسش اساسي اين است كه كدام پارادايم بهتر مي‏تواند قطع روابط ايران‏ با رژيم صهيونيستي پس از وقوع انقلاب اسلامي و تأسيس جمهوري اسلامي‏ ايران،را تبيين نمايد.از ديد نگارنده،پارادايم واقع گرايي و يا حتي پارادايم‏ ليبراليسم نمي‏تواند قطع روابط ايران و اسرائيل را پس از پيروزي انقلاب‏ اسلامي تبيين نمايد.
همان گونه كه بيان شد،با فروپاشي نظام شاهنشاهي و استقرار جمهوري اسلامي در ايران،شعارهاي انقلابي و اسلامي كه بديل‏ سياست‏هاي شاه در منطقه خاورميانه بود،طرح گرديد.شعارها و مواضع ضد اسرائيلي در پيش گرفته شد.همچنين شعارهايي براي اقدام عملي بر ضد رژيم‏ صهيونيستي صادر گرديد و شعار آزادي قدس به شكل شعار محوري در سياست خارجي ايران درآمد.در مجموع،سياست خارجي جمهوري اسلامي‏ ايران در منطقه و به ويژه در مورد اسرائيل،جدا از ملاحظات ژئوپليتيك و با ملاحظات ديني،انقلابي و ايدئولوژيك طراحي گرديد.
اما چگونه مي‏توان اين تغيير را تبيين نمود.براي اين كار نگارنده از پارادايم‏ سازنده گرايي استفاده مي‏برد.مطابق اين نظريه،بايد به فهم اين كه دولت‏ها چه‏ تصوري از منافع خويش و شرايط محيط اطراف خود دارند پرداخت.از ديد سازنده گرايان،هنجارها هستند كه دولت‏ها را ساخت مي‏دهند و موجب‏ مي‏شوند آنها فهمي خاص از منافع خود به دست آورند.به عبارت ديگر، هنجارها سازنده هويت و منافع دولت‏ها هستند.بدين ترتيب،هويت و منافع‏ دولت‏ها يك بر ساخته اجتماعي است كه بر رفتار آنها تأثير تعيين كننده‏اي دارد.
سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران نسبت به رژيم صهيونيستي در اين‏ چار چوب بيشتر قابل فهم است.جمهوري اسلامي ايران بدون در نظر گرفتن‏ شرايط ژئوپليتيك به قطع رابطه با رژيم صهيونيستي پرداخت و خط مشي‏اي را در خاورميانه در پيش گرفت كه در قالب پارادايم‏هاي راسيوناليست-ماترياليست قابل فهم نبود.مطابق نظريه سازنده گرايي،عامل تعيين كننده رفتار جمهوري اسلامي ايران نسبت به اسرائيل،فاكتورهاي عيني مادي نبود،بلكه‏ هنجارهايي بود كه تأثير مستقيم بر منافع و هويت ايران اسلامي گذاشته بود.
اين هنجارها عبارتند از فهم‏هاي جمعي كه از بازيگران(در اينجا دولت‏ها) توقع نوعي رفتار مناسب را دارند.
يكي از«دگرهاي»عمده جمهوري اسلامي ايران كه شكل دهنده هويت آن‏ بود،ضديت با رژيم صهيونيستي بود.به عبارت ديگر،اسلاميت نظام اسلامي با ضديت با اسرائيل(و همچنين آمريكا)تعريف شده بود.رهبران انقلاب‏ اسلامي مدعي بودند كه صهيونيسم همراه با امپرياليسم بر ضد اسلام توطئه‏ مي‏نمايند،اسلامي كه مظهرش جمهوري اسلامي ايران بود.
براي فهم اين نكته،اشاره به برخي فرمايشات حضرت امام خميني(ره)خالي از فايده نيست.امام در پيام‏ها و سخنراني‏هاي خويش به وضوح اين‏ مسأله را نشان داده‏اند.هشدار نسبت به خطر صهيونيسم بين‏الملل براي اسلام‏ و انقلاب اسلامي،اسلام زدايي توسط اسرائيل،دشمني اسرائيل با اساس اسلام، خطر اسرائيل براي همه خاورميانه و سرزمين‏هاي اسلامي،مقاصد شوم اسرائيل‏ براي حكومت بر كشورهاي مسلمين از نيل تا فرات،لا مذهب بودن‏ صهيونيست‏ها،حمايت استعمارگران از اسرائيل،حمايت آمريكا از شاه و اسرائيل،و غيره همگي نشان دهنده فهمي است كه جمهوري اسلامي ايران از خويش و رفتار مناسبي كه بايد انجام دهد،دارا بوده و مي‏باشد.(10)
قطع رابطه ايران با اسرائيل بلافاصله پس از بازگشت امام از پاريس به‏ تهران،بازگشايي سفارت فلسطين در ايران،انتقاد شديد نسبت به قرار داد صلح‏ كمپ ديويد ميان مصر و اسرائيل و قطع رابطه با كشور مصر،اعلام اين كه‏ هدف اصلي ايران پس از شكست عراق،آزاد سازي قدس است،مخالفت با هر گونه سازش ميان اعراب و اسرائيل و همچنين آرزوي نابودي رژيم‏ صهيونيستي،همگي نشان دهنده تصوري است كه جمهوري اسلامي ايران از خود و اقدامات«مناسبي»كه بايد انجام دهد،داشت.
با توجه به اين نحوه فهم از خود،مي‏توان سياست خارجي جمهوري‏ اسلامي ايران نسبت به اسرائيل را بهتر درك كرد.جمهوري اسلامي مانند هر حكومت ديگر داراي يك كد اجتماعي‏ است كه هويت خاص آن را نشان‏ مي‏دهد و كنش‏هاي سياسي‏اش را تقويت مي‏نمايد.اين كد اجتماعي كه نشان‏ دهنده ترجيحات ارزشي حكومت است،موجب مي‏شود تا اقدام به كنش‏هايي‏ خاص نمايد.بنابراين،كنش‏هاي جمهوري اسلامي نسبت به اسرائيل(يا سياست خارجي ايران در قبال اسرائيل)در راستاي بيشينه سازي تركيبي از اين‏ ارزش‏ها و ترجيحات ارزشي قرار مي‏گيرد.بدين معنا سياست خارجي ديگر به‏ معناي استراتژي‏هايي براي هدايت كنش‏هاي دولت در جهت بيشينه سازي‏ ماديات صرف نيست،بلكه تلاشي است براي كسب آنچه كه در عرصه جهاني‏ خوب مي‏پندارد.(11)
بديهي است كه يكي از امور اساسي كه جزئي از هويت جمهوري اسلامي‏ ايران است و طبعا آن را خوب مي‏پندارد و در صدد تقويت آن بر مي‏آيد، حمايت از فلسطين و مخالفت با اسرائيل است.اين ارزش در رقابت با ارزش‏هاي دولت‏هاي ديگر قرار مي‏گيرد.به طور كلي مي‏توان گفت همه‏ دولت‏ها داراي ارزش‏هايي هستند كه در عرصه بين‏المللي به رقابت مي‏پردازند.
از اين رو،سياست بين‏الملل به يك عرصه رقابت ارزش‏ها مي‏ماند كه در آن‏ حركت‏ها كمتر توسط شرايط عيني و مادي محيطي و بيشتر توسط داوري‏هاي‏ فردي دولت‏ها درباره آن شرايط تعيين مي‏شوند.در اين محيط،تصورات و پندارهاي دولت‏ها در مورد اين كه سره و ناسره چيست،مي‏باشد كه شكل دهنده‏ كنش‏هايشان است.

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت ولی عصر (عج) که صد البته نزدیک است.

کاری از گروه تحقیقاتی جنبش مصاف

پی نوشت ها: 1. .بنگريد به: Hardesty,"U.S.Policy and Israel,s Changed View of Iran",U.S.-Iran.1993 August,5.No,1.Review,Vol 2. .براي نمونه بنگريد به:Aras,Turkish-Israeli-Iranian Relations in the Nineties:Impact on the .200 June,3.Middle East,Middle East Policy,Vol.Vll,No 3. .بنگريد به،انوشيروان احتشامي،سياست خارجي ايران در دوران سازندگي، ترجمه متقي و پوستين چي(تهران:مركز اسناد انقلاب اسلامي،1378). 4. .بنگريد به: ,Louis Rene Beres,Israel,Iran,and Prospects For Nuclear War in the Middle EastUri Lubrani,"Iran V.The West:The,1993 Spring,2,No,21.Strategic Review,Vol.Internet,1997,15 View From Israel",May مقاله برس با عنوان«اسرائيل،ايران و دورنماي جنگ هسته‏اي در خاورميانه،در فصلنامه بررسي‏هاي نظامي،سال پنجم،شماره 17،بهار 1373،به فارسي برگردانده‏ شده است. 5. .بنگريد به افرايم سنيه،«خطري كه در پشت افق پنهان است»،نداء القدس،شماره 7،15/1/1376. 6. .وحيد عبد المجيد،«رابطه ايران و اسرائيل در سايه واقعيت‏ها»،ترجمه باقري،هفته نامه سياسي-اقتصادي نكته،سال اول،شماره 12،16 شهريور 1378. 7. .K.Ramazani,"Iran's Foreign Policy:Both North and South",Middle East.26412-393.pp,(1992 Summer)3.No,46.Journal,Vol 8. .200.Shireen Hunter,Iran From the August..."p. همچنين بنگريد به،«مذاكرات سري ايران و اسرائيل»،ترجمان سياسي،سال پنجم، شماره 8،6/11/1378. 9. .بنگريد به:.2002,12 Iran and the Axis of Evil",The New YorkTimes,February" 10. .بنگريد به،فلسطين از ديدگاه امام خميني(تهران:مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام‏خميني،1378). 11. .اين تعريف از سياست خارجي به عنوان تلاش در جهت كسب آنچه را كه‏ يك دولت در عرصه جهاني خوب مي‏داند،از منبع ذيل اخذ كرده‏ام، Lerche and Abdul Said,Concepts of International Politics in Global.22.p,(1979,.Perspective)Englewood Cliffs:prentice-Hall Inc

 
آخرین ویرایش:

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
نشست تاریخی نابودی اسراییل دردانشگاه هارواردآمریکا

اماحاصل این دودیدگاه سیاسی درهرحالت ازبین رفتن موجودیتی جعلی بنام"اسراییل"است

در رخدادی بی نظیر در تاریخ ملت آمریکا، دانشگاه هاروارد نیمه اسفندماه جاری در اجلاسی دوروزه به بررسی ضرورت نابودی اسراییل و تشکیل کشوری در مرزهای تاریخی فلسطین قبل از 1948 با مشارکت کلیه اتباع فلسطین تاریخی خواهد پرداخت.

موضوع اصلی این کنفرانس تاریخی که در دانشکده سیاسی کندی و با مشارکت برخی صاحب نظران عرصه سیاست بین الملل آمریکا برگزار خواهد شد، عبارت است از "یک موجودیت سیاسی: اسراییل/ فلسطین و راه حل یک دولت."

این اجلاس توسط دانشجویان دانشگاه هاروارد برنامه ریزی شده است و حامی دکترین تاسیس یک موجودیت سیاسی واحد با تلفیق جمعیت فلسطینی ساکن کرانه باختری و غزه و نسل های فلسطینی ساکن کشورهای همسایه است.

برگزارکنندگان این کنفرانس در وبسایت رسمی آن (وان استیت کانفرنس) اعلام کرده اند که هدف آنها غنی سازی مباحث دانشگاهی درباره ابتکار تشکیل یک دولت با مشارکت تمامی فلسطینیان سراسر جهان به عنوان راه حلی برای پایان دادن به مساله فلسطین است.

صورتی از این دکترین نخستین بار توسط رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای در نماز عید فطر چند سال پیش ارایه شد و سال هاست به عنوان سیاست خارجی واحد ایران به جهان اعلام شده است، با این تفاوت که اعضای این اجلاس معتقدند که در چنین کشوری جمعیت مهاجران جامعه اسراییلی نیز می توانند مشارکت سیاسی داشته باشند. اما حاصل این دو دیدگاه سیاسی در هر حالت از بین رفتن موجودیتی جعلی به نام "دولت یهودی اسراییل" است.

بر اساس این گزارش، در کنفرانس اسفندماه هاروارد هفت میزگرد برگزار خواهد شد و بیست نفر از صاحب نظران آمریکایی به ارایه دیدگاه های خود خواهند پرداخت. استادان مشهور دانشکده سیاسی کندی، رهبران سازمان های مردم نهاد آمریکایی و یکی از سخنگویان سابق تشکیلات خودگردان فلسطین قرار است در این کنفرانس سخنرانی کنند.

همچنین پرفسور استفان والت، استاد سیاست بین الملل دانشکده هاروارد از جمله سخنرانان برجسته این اجلاس است. سایر سخنرانان عبارت اند از دکتر نائور بن یهویادا، معاون گروه مردم شناسی دانشگاه هاروارد، پرفسور سوزان اکرم، استاد دانشکده حقوق بوستون، پرفسور ایو اشپنگلر، استاد دانشکده حقوق بوستون، پرفسور سارا شولمان، استاد دانشگاه گروه انگلیسی دانشگاه سیتی نیویورک، خاخام برانت روزان، پرفسور ایلان پاپه، استاد تاریخ دانشگاه اکستر انگلستان، پرفسور تیموتی مک کارتی، استاد تاریخ دانشکده سیاسی کندی، پرفسور دونکان کندی، استاد دانشکده حقوق هاروارد، پرفسور امریتا هاگوپیان، استاد جامعه شناسی دانشکده سیمونز بوستون، پرفسور مارک الیس، استاد مطالعات یهودی دانشکده بایلور تگزاس، دایانا بوتو، حقوقدان فلسطینی-کانادایی، و ایتمار مان، فعال سیاسی برجسته آمریکایی.این اجلاس دوروزه همزمان با اجلاس سران صهیونیسم جهانی موسوم به "آیپک" برگزار خواهد شد.
ع ح/حُرّ14

 

Erfan_K

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام من با 2 سال تحقیق در مورد این انجمن شیطانی تصمیم گرفتم در سال 2012 این تاپیک رو ایجاد کنم
بعد از یک معرفی مختصر اخبار جدید رو براتون قرار میدم
شما اگه دوسال تحقیق کرده بودی می دونستی که ربطی به شیطانی نداره ...
 
بالا