رد پای احساس ...

آتيش

عضو جدید
[FONT=&quot]ای مترسک انقدر دستهایت را باز نکن[/FONT]......

[FONT=&quot]کسی تو را به اغوش نمیکشد[/FONT].......

[FONT=&quot]همیشه ایستادن تنهایی میاورد[/FONT].....!![FONT=&quot][/FONT]
 

آتيش

عضو جدید
[FONT=&quot]نبودن هیچکس سخت نیست [/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]فراموش کردن یک بودن سخت است[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

آتيش

عضو جدید
[FONT=verdana,arial,helvetica,sans-serif]عادت کرده ام

باران بنوشم

صندلی ام را با تاب عوضی بگیرم

و داستان های مردی که نمی شناسیدش را بخوانم

انقدر یاد من نیندازید

که نفرت

رنگی ترین لغت شعرهای امروز است

عادت کرده ام رویایی

همین جوری

و ناباور بمانم ...
[/FONT]
 

آتيش

عضو جدید
شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم

خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم

خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم

در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم

و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد

و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد

چگونه بگذرم از عشق ، از این دلبستگی هایم ؟

چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟




 

آتيش

عضو جدید
زخم
زمانی خوب می شود
كه دیگر نباشد!
زخمی هستم
روی تن سرخ دنیا !!
 

آتيش

عضو جدید
خودت
باش!
به اعتماد هیچ شانه ای اشک نریز؛
و به اعتبار هر اشکی شانه
نباش...
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
وقت راهی شدن تو..
کفترا شعرامو بردن..
چشام از ستاره سوختن..
منو به گریه سپردن..
رفتی و شب پر از شد از من..
از من و دلواپسی ها..
رفتی و منو سپردی
به زوال اطلسی ها..


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آغوشی که
برای تو گشودم
زانوانم را بغل کرد!!!
شوق سفر نداشتی ,

قصد گذر نداشتی ,

من با تو زنده بودم , اما خبر نداشتی ,

رفتی و توی قلبم یادتو جا گذاشتی ,

روی تموم حرفات , یک دفعه پا گذاشتی ,

بی تو کدوم ستاره پا به شبم بذاره ؟

ابر کدوم آسمون رو تشنگیم بباره ؟

بی تو چی مونده با من ,

جز یه صدای خسته ,

جز یه نگاه خاموش ,

جز یه دل شکسته,

بال و پرم بودی خبر نداشتی ,

سایه به سایه هر طرف که بودم ,

همسفرم بودی خبر نداشتی .....

پر زدی و ندیدی بال سفر نداشتم ,

گفتی رها شو اما, من دیگه پر نداشتم ...
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
شب رسید و آسمان مهتاب شد
با خیالت دیده ام پُر آب شد
در خیالم آمدی از راه دور
کوله بارت مملو از عشق وغرور
آمدی همچون نفس در سینه ام
شاد کردی این دل بی کینه ام
 

K.K.J

عضو جدید
عشق يعني خاطرات بي غبار
دفتري از شعر و از عطر بهار
عشق يعني يك تمنا , يك نياز
زمزمه از عاشقي با سوز و ساز
عشق يعني چشم خيس مست او
زير باران دست تو در دست او
عشق يعني ماه تب از يك نگاه
غرق در گلبوسه تا وقت پگاه
عشق يعني عطر خجلت ....شور عشق
گرمي دست تو در آغوش عشق
عشق يعني "بي تو هرگز ...پس بمان "
تا سحر از عاشقي با او بخوان
عشق يعني هر چه داري نيم كن
از برايش قلب خود تقديم كن
 

banooyeariayi

عضو جدید
شوق سفر نداشتی ,

قصد گذر نداشتی ,

من با تو زنده بودم , اما خبر نداشتی ,

رفتی و توی قلبم یادتو جا گذاشتی ,

روی تموم حرفات , یک دفعه پا گذاشتی ,

بی تو کدوم ستاره پا به شبم بذاره ؟

ابر کدوم آسمون رو تشنگیم بباره ؟

بی تو چی مونده با من ,

جز یه صدای خسته ,

جز یه نگاه خاموش ,

جز یه دل شکسته,

بال و پرم بودی خبر نداشتی ,

سایه به سایه هر طرف که بودم ,

همسفرم بودی خبر نداشتی .....

پر زدی و ندیدی بال سفر نداشتم ,

گفتی رها شو اما, من دیگه پر نداشتم ...

در کوچـــه پس کوچه های قلبـــ ـم
یاد تــــــو زخمیستــــ کهـ ــنه...
که هر بار در مــــرور خاطـ ــراتم
دوباره سر باز میکند و دوباره تبدیل میـــ شود به یکـــ آه...!
ودوباره بر تمــ ـام جانم زوزه میــ ــکشد
....ومن دوبــــاره می میـ ـــرم!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در کوچـــه پس کوچه های قلبـــ ـم

یاد تــــــو زخمیستــــ کهـ ــنه...

که هر بار در مــــرور خاطـ ــراتم

دوباره سر باز میکند و دوباره تبدیل میـــ شود به یکـــ آه...!

ودوباره بر تمــ ـام جانم زوزه میــ ــکشد

....ومن دوبــــاره می میـ ـــرم!!


بايد برم اما نمی دونم به کجا ... بايد برم اما تو با من نميايی ... بايد تنها برم با درد

از تو دور بودن ... برام خیلی سخته ولی .....


 

banooyeariayi

عضو جدید
بايد برم اما نمی دونم به کجا ... بايد برم اما تو با من نميايی ... بايد تنها برم با درد

از تو دور بودن ... برام خیلی سخته ولی .....




کنار میز چوبی همیشگی مینشینم
جای خالی ات همانند قهوه ای تلخ
به رخ میکشد نبودنت را…
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کنار میز چوبی همیشگی مینشینم
جای خالی ات همانند قهوه ای تلخ
به رخ میکشد نبودنت را…

نزديک مي شوي به من


فرسنگها در منی

در من خانه مي کني

در من حضور مي يابي

لحظه به لحظه

هرجا و هر کجا

توي انگشتهايم جاري مي شوي

سطرسطرخاطراتم را مي نگاري

خنده مي شوي

حرف مي شوي


دلم که مي گيرد

ازچشمهايم مي باري

کيستي؟

کيستي تو ؟

کيستي تو که اين همه

در من مي تابي

بي آنکه کاسته شوي

بي آنکه غروب کرده باشي

کيستي؟

کيستي تو که اين همه

سزاوار حرفهاي عاشقانه اي

کيستي تو که ديدنت زندگي

رفتنت مرگ است

در من بمان

از هنوز تا هميشه
 

mehravehoath

عضو جدید
[h=2][/h]
کاشکی میفهمید اونکه برای بدست آوردن محبتت تنش رو به تو میسپاره فاحشه نیست و اونکه برای بدنبال خود کشوندنت تنش رو ازت میدزده باکره نیست من به فاحشه بودن ذهن زنان باکره و باکره بودن ذهن زنان فاحشه ایمان دارم……. دکتر شریعتی
 

banooyeariayi

عضو جدید
نزديک مي شوي به من


فرسنگها در منی

در من خانه مي کني

در من حضور مي يابي

لحظه به لحظه

هرجا و هر کجا

توي انگشتهايم جاري مي شوي

سطرسطرخاطراتم را مي نگاري

خنده مي شوي

حرف مي شوي


دلم که مي گيرد

ازچشمهايم مي باري

کيستي؟

کيستي تو ؟

کيستي تو که اين همه

در من مي تابي

بي آنکه کاسته شوي

بي آنکه غروب کرده باشي

کيستي؟

کيستي تو که اين همه

سزاوار حرفهاي عاشقانه اي

کيستي تو که ديدنت زندگي

رفتنت مرگ است

در من بمان

از هنوز تا هميشه


من سرم را به طلبکاریِ دوست
به خداوندیِ عشق
به زبان بازیِ تو
بخشیدم
اما! تو نگاهت را چه خسیسانه دریغم کردی!
حیف نیست ؟!
باش تا شب برود.
توخودت می‌‌دانی ـ بهتر از من ـ که تمام شب را
سر به بالین ننهم، تا سحر برزند از پشت چپر!
چه! شنیده‌ام که به آه سحری،
قفل صد کار ِ گره‌بسته گشایش یابد!
در دلم حسی هست ـ و مدامم گوید ـ
که آهی به سحر، «گره از کار فرو بستهء من بگشاید» آه!! آآآه!
آمد! آمد!
سحر ِ شب‌شکن از راه رسید!
باید آهی بکشم!
آآآه! ……..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من سرم را به طلبکاریِ دوست
به خداوندیِ عشق
به زبان بازیِ تو
بخشیدم
اما! تو نگاهت را چه خسیسانه دریغم کردی!
حیف نیست ؟!
باش تا شب برود.
توخودت می‌‌دانی ـ بهتر از من ـ که تمام شب را
سر به بالین ننهم، تا سحر برزند از پشت چپر!
چه! شنیده‌ام که به آه سحری،
قفل صد کار ِ گره‌بسته گشایش یابد!
در دلم حسی هست ـ و مدامم گوید ـ
که آهی به سحر، «گره از کار فرو بستهء من بگشاید» آه!! آآآه!
آمد! آمد!
سحر ِ شب‌شکن از راه رسید!
باید آهی بکشم!
آآآه! ……..

شوق سفر نداشتی ,

قصد گذر نداشتی ,

من با تو زنده بودم , اما خبر نداشتی ,

رفتی و توی قلبم یادتو جا گذاشتی ,

روی تموم حرفات , یک دفعه پا گذاشتی ,

بی تو کدوم ستاره پا به شبم بذاره ؟

ابر کدوم آسمون رو تشنگیم بباره ؟

بی تو چی مونده با من ,

جز یه صدای خسته ,

جز یه نگاه خاموش ,

جز یه دل شکسته,

بال و پرم بودی خبر نداشتی ,

سایه به سایه هر طرف که بودم ,

همسفرم بودی خبر نداشتی .....

پر زدی و ندیدی بال سفر نداشتم ,

گفتی رها شو اما, من دیگه پر نداشتم ...
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
تنها برای تو...
میتوانم از تنهایی هایم بگویم
چون تو...
سهم بزرگی از تنهایی های من...
 

فرزانه رفیعی

عضو جدید
من نمیدانستم که به سنگ دل بستم
با تمام عشقم روز و شب بنشستم
و تو دیدی و باز روی برتافتی و دور شدی که چه بی‌نور شدی
من عاشق‌تر و تو چه مغرور شدی
تا که یک روز دگر تاب ندیدم در دل
و به خود گفتم اگر او ناز کند رو برنتاب تو بمان تو بخوان
باز با او ماندم باز من جا ماندم باز با این تن زخم در آغوش حریص عشقم تن اورا خواندم
باز اینجا هستم
باز تنها هستم
ولی اینبار دگر دل سنگین معشوق مرا چون یکی جام شکست
در آغوشم خزید و دل را چو حباب روی آب شکست
من دگر من نیستم من بی‌غم نیستم
من دگر سایه ایم که غبار آلوده
روزگاری چه زیبا بوده
می از عشق گوارا بوده
باز من جا ماندم
باز تنها ماندم
 

mehravehoath

عضو جدید
[FONT=&quot]تو میدانی وهمه می دانند که زندگی از تحمیل لبخندی بر لبان من، از آوردن برق امیدی در نگاه من، از بر انگیختن موج شعفی در دل من عاجز است[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]تو میدانی و همه می[/FONT][FONT=&quot]‌[/FONT][FONT=&quot]دانند که شکنجه دیدن بخاطر تو، زندانی کشیدن بخاطر تو و رنج بردن بپای تو تنها لذت بزرگ من است[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]از شادی توست که برق امید در چشمان خسته[/FONT][FONT=&quot]‌[/FONT][FONT=&quot]ام می­درخشد. و از خوشبختی توست که هوای پاک سعادت را در ریه­هایم احساس می­کنم[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]نمی­توانم خوب حرف بزنم، نیروی شگفتی را که در زیر این کلمات ساده و جمله های ضعیف و افتاده پنهان کرده­ام، دریاب ! دریاب[/FONT][FONT=&quot] !
[/FONT][FONT=&quot]من ترا دوست دارم، همه زندگیم و همه روزها وشبهای زندگیم، [/FONT][FONT=&quot]‌[/FONT][FONT=&quot]هر لحظه زندگیم بر این دوستی شهادت می دهند، شاهد بوده اند وشاهد هستند،[/FONT][FONT=&quot]‌
[/FONT][FONT=&quot]آزادی تو مذهب من است،[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]خوشبختی تو عشق من است[/FONT]
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
بی هوا....

وارد هوایم شدی..

به دنبال دلیل نمی گردم..

بمــــــــان








 

niloo66

عضو جدید


[FONT=&quot]باران همیشه می بارد، اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند ،
نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن[/FONT] . . .

 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
خیـــلی ســـــاده ....

"پنــــج وارونه" ام برایت تنـــــگ است ...
 

mehravehoath

عضو جدید
نمي نويسم , چون مي دانم هيچ گاه نوشته هايم را نمي خواني!
حرف نمي زنم , چون مي دانم هيچ گاه حرف هايم را نمي فهمي!
نگاهت نمي كنم , چون تو اصلاً نگاهم را نمي بيني!
صدايت نمي زنم , زيرا اشك هاي من براي تو بي فايده است!
فقط مي خندم ...... چون تو در هر صورت مي گويي من ديوانه ام
 

niloo66

عضو جدید
[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]ارزش بعضیا اندازه اشکه که از چشمات بیفته...[/FONT]
[FONT=&quot]نه اندازه نبض که اگه نباشی نباشن[/FONT] …
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
در هر جغرافیایی که باشم


جهت ها تفاوتی ندارند


تمام ِ دامنه های دلم


رو به سمت ِ " خنده های توست "
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا