شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت شانزدهم
بسم الله الرحمن الرحیم
وجود مبارك امام سجاد برای جذب و جلب رأفت و رحمت الهی دستور انعطاف را به انسان مرحمت میكند، تا یك نیایشگر به ذات أقدس إله عرض كند: اگر گناهی از ما صادر شده است، در اثر لِجاج و عِناد نبوده! ما میدانیم كه مستوجب عذاب الهی هستیم، لكن دو عامل ما را وادار میكند كه از ذات أقدس إله درخواست عفو كنیم؛
1- گناه ما روی لجاج و عِناد نیست. ما به عنوان اَلَدُّ الخِصام و مانند آن دست به گناه دراز نكردهایم. بلكه بر اثر غفلت بوده است.
2- میدانیم شما بخشنده و مهربانی! پس قصور ما از یك سوی، كَرم شما از سوی دیگر ، این دو عامل ما را وادار میكند كه دست نیایش به سوی شما دراز كنیم . اگر كسی بر اثر لجاج گناه كند، مستكبرانه دست به گناه دراز كند، چنین كسی در خُور عفو نیست! یا اگر مولائی كریمانه با بندهاش برخورد نكند، چنین بنده تبهكاری به خود اجازه درخواست عفو نمیدهد. لكن هر دو عامل در اینجا برای دعا وجود دارد؛ یكی غفلت و جهالت ما، دوّم كَرم و بزرگواری شما.
آنگاه عرض میكند: خدایا! نه تنها ما را ببخش، بلكه همه تبهكاران را ببخش! اگر راهی برای بخشش تبهكاران نباشد، اینها ناامید خواهند بود. آنگاه فرقی بین مولای رئوف، و عاقل رئوف نخواهد بود.
این جمله را با این صورت بازگو میكند كه: گرچه ما استحقاق گذشت نداریم، ولی شما مولای كَریمی!
"وَ إنْ كُنّا غِیرُ مُستوجِبینِ لِرَحمَتِكْ فَأنْتَ اَهلُ أنْ تَجُودَ عَلَینا وَ عَلَی المُذنِبینَ بِفَضلِ سَعَتِكْ ."
پروردگارا! میخواهی با ما برابر اوصاف ما رفتار كنی یا برابر اوصاف خودت؟! اگر میخواهی برابر اوصاف ما رفتار كنی، ما مستحقّ عذابیم، اگر میخواهی برابر با اوصاف خودت رفتار كنی، ما مشمول رحمتت قرار میگیریم . فَامْنُنْ عَلَینَا بِمَا أنْتَ اَهلُه.
ْبر ما منّت بِنه به این كه ما را برابر وصفی كه خود داری به محكمه دعوت كن، نه برابر استحقاقی كه داریم ! این كه در برخی از ادعیّه آمده است: اِلهی آمِنّا بِفَضلِكَ وَ لا تُؤآمِنّا بِعَدلِكَ از همین قبیل است. وَ جُدْ عَلَینَا فَإنّا مُحتاجُونَ إلی نِیلِكَ، ما به عطای تو نیازمندیم، تو از تعذیب ما بینیازی!
آنگاه در جملات بعد این چنین عرض میكند:
"یا غَفّارْ بِنُورِكَ اهْتَدَینَا وَ بِفَضلِكَ اسْتَغْنَینَا وَ بِنِعْمَتِكَ أصبَحْنَا وَ أمْسَلنَا."
پروردگارا ! آن مقدار هدایتی كه نصیب ما شده است، با نور وحی و فطرت و عقلی بود كه تو به ما دادی! و اگر ما از دیگران بینیاز شدیم، در اثر تفضّل تو بود! و ما در بامداد و شامگاه غرق نعمت توایم . به نعمت تو صبح كردیم، به نعمت تو شام میكنیم . یعنی حیات ما، زندگی ما در كنار سفره نعمت توست.
"ذُنُوبُنا بِینِ یَدَیْكَ نَستَغْفِرُكَ اللّهُمَّ مِنّا ."
پروردگارا ! گناهان ما هم معلوم توست و هم خود ما مقدور تو ! هم از سیّئات ما باخبری، هم از تعذیب تبهكاران و بر تعذیب تبهكاران مقتدری. ما توبه میكنیم، به طرف تو برمیگردیم. (توبه) یعنی رجوع . اصولاً مسئله رجوع درباره عبد معنا دارد، درباره ذات أقدس إله فیضش میتواند رجوع كند، امّا ذاتش رجوع بردار نیست.
بیان مطلب از این قبیل است: چون ذات أقدس إله هستی نامتنهی است، این مقدّمة اوّل، یك موجود نامتنهی نسبتش به جمیع اشیاء عَلَی السّواء است، این مقدّمه دوّم.
.....................
ادامه دارد.....
بسم الله الرحمن الرحیم
وجود مبارك امام سجاد برای جذب و جلب رأفت و رحمت الهی دستور انعطاف را به انسان مرحمت میكند، تا یك نیایشگر به ذات أقدس إله عرض كند: اگر گناهی از ما صادر شده است، در اثر لِجاج و عِناد نبوده! ما میدانیم كه مستوجب عذاب الهی هستیم، لكن دو عامل ما را وادار میكند كه از ذات أقدس إله درخواست عفو كنیم؛
1- گناه ما روی لجاج و عِناد نیست. ما به عنوان اَلَدُّ الخِصام و مانند آن دست به گناه دراز نكردهایم. بلكه بر اثر غفلت بوده است.
2- میدانیم شما بخشنده و مهربانی! پس قصور ما از یك سوی، كَرم شما از سوی دیگر ، این دو عامل ما را وادار میكند كه دست نیایش به سوی شما دراز كنیم . اگر كسی بر اثر لجاج گناه كند، مستكبرانه دست به گناه دراز كند، چنین كسی در خُور عفو نیست! یا اگر مولائی كریمانه با بندهاش برخورد نكند، چنین بنده تبهكاری به خود اجازه درخواست عفو نمیدهد. لكن هر دو عامل در اینجا برای دعا وجود دارد؛ یكی غفلت و جهالت ما، دوّم كَرم و بزرگواری شما.
آنگاه عرض میكند: خدایا! نه تنها ما را ببخش، بلكه همه تبهكاران را ببخش! اگر راهی برای بخشش تبهكاران نباشد، اینها ناامید خواهند بود. آنگاه فرقی بین مولای رئوف، و عاقل رئوف نخواهد بود.
این جمله را با این صورت بازگو میكند كه: گرچه ما استحقاق گذشت نداریم، ولی شما مولای كَریمی!
"وَ إنْ كُنّا غِیرُ مُستوجِبینِ لِرَحمَتِكْ فَأنْتَ اَهلُ أنْ تَجُودَ عَلَینا وَ عَلَی المُذنِبینَ بِفَضلِ سَعَتِكْ ."
پروردگارا! میخواهی با ما برابر اوصاف ما رفتار كنی یا برابر اوصاف خودت؟! اگر میخواهی برابر اوصاف ما رفتار كنی، ما مستحقّ عذابیم، اگر میخواهی برابر با اوصاف خودت رفتار كنی، ما مشمول رحمتت قرار میگیریم . فَامْنُنْ عَلَینَا بِمَا أنْتَ اَهلُه.
ْبر ما منّت بِنه به این كه ما را برابر وصفی كه خود داری به محكمه دعوت كن، نه برابر استحقاقی كه داریم ! این كه در برخی از ادعیّه آمده است: اِلهی آمِنّا بِفَضلِكَ وَ لا تُؤآمِنّا بِعَدلِكَ از همین قبیل است. وَ جُدْ عَلَینَا فَإنّا مُحتاجُونَ إلی نِیلِكَ، ما به عطای تو نیازمندیم، تو از تعذیب ما بینیازی!
آنگاه در جملات بعد این چنین عرض میكند:
"یا غَفّارْ بِنُورِكَ اهْتَدَینَا وَ بِفَضلِكَ اسْتَغْنَینَا وَ بِنِعْمَتِكَ أصبَحْنَا وَ أمْسَلنَا."
پروردگارا ! آن مقدار هدایتی كه نصیب ما شده است، با نور وحی و فطرت و عقلی بود كه تو به ما دادی! و اگر ما از دیگران بینیاز شدیم، در اثر تفضّل تو بود! و ما در بامداد و شامگاه غرق نعمت توایم . به نعمت تو صبح كردیم، به نعمت تو شام میكنیم . یعنی حیات ما، زندگی ما در كنار سفره نعمت توست.
"ذُنُوبُنا بِینِ یَدَیْكَ نَستَغْفِرُكَ اللّهُمَّ مِنّا ."
پروردگارا ! گناهان ما هم معلوم توست و هم خود ما مقدور تو ! هم از سیّئات ما باخبری، هم از تعذیب تبهكاران و بر تعذیب تبهكاران مقتدری. ما توبه میكنیم، به طرف تو برمیگردیم. (توبه) یعنی رجوع . اصولاً مسئله رجوع درباره عبد معنا دارد، درباره ذات أقدس إله فیضش میتواند رجوع كند، امّا ذاتش رجوع بردار نیست.
بیان مطلب از این قبیل است: چون ذات أقدس إله هستی نامتنهی است، این مقدّمة اوّل، یك موجود نامتنهی نسبتش به جمیع اشیاء عَلَی السّواء است، این مقدّمه دوّم.
.....................
ادامه دارد.....