من از جهانی دگرم
خدایا از این عالم واهی رهایم کن نمی خواهم در این عالم بمانم
بیا از این تن آلوده و غمگین جدایم کن ...
تو را اینجا به صدها رنگ می جویند تو را با حیله و نیرنگ می جویند
تو را با نیزه ها در جنگ می جویند
نمی دانم کی ام من، نمی دانم کی ام من، آدمم ..
روحم ..
فرشته ام ..
یا که شیطانم
تو با خود آشنایم کن سيما از دست این عالم ،
پرِ پرواز خود بگشود و در خورشید و آتش سوخت
خداوندا بیا
از این تن آلوده و غمگین
جدایم کن .
خدایا از این عالم واهی رهایم کن نمی خواهم در این عالم بمانم
بیا از این تن آلوده و غمگین جدایم کن ...
تو را اینجا به صدها رنگ می جویند تو را با حیله و نیرنگ می جویند
تو را با نیزه ها در جنگ می جویند
نمی دانم کی ام من، نمی دانم کی ام من، آدمم ..
روحم ..
فرشته ام ..
یا که شیطانم
تو با خود آشنایم کن سيما از دست این عالم ،
پرِ پرواز خود بگشود و در خورشید و آتش سوخت
خداوندا بیا
از این تن آلوده و غمگین
جدایم کن .