جديد ترين شعر سهراب سپهري

S i s i l

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر كجا هستم، باشم به درك!
من كه بايد بروم!
پنجره، فكر، هوا، عشق، زمين، مال خودت!
من نمي دانم نان خشكي چه كم از مجري سيما دارد!
تيپ را بايد زد!

جور ديگر اما…
كار را بايد جست.
كار بايد خود پول. كار بايد كم و راحت باشد!
فك و فاميل كه هيچ…
با همه مردم شهر پي كار بايد رفت!
بهترين چيز اتاقي است كه از دسته چك و پول پر است!
پول را زير پل و مركز شهر بايد جست! سيد خندان يه نفر! سوئيچم كو!
 

kokh210

عضو جدید
هر كجا هستی، باشو خوش باش!
تو نبايد بروی!

پنجره، فكر، هوا، عشق، زمين، همش مال توس!




 

زيگفريد

عضو جدید
کاربر ممتاز
جور ديگر اما…

كار را بايد جست.

كار بايد خود پول. كار بايد كم و راحت باشد!

:smile: ;)
 

kokh210

عضو جدید
به سراغ مدرک اگر می روی ، نرم وآهسته برو ، مبادا که که ترک بردارد مخ استاد تو را


به سراغ مدرک مکانیک میروم.با خیال آسوده میروم..چون چند وقتیست فولاد شده مخ نازک من از این درسااااااااااا
 

زيگفريد

عضو جدید
کاربر ممتاز
بهترين چيز اتاقي است كه از دسته چك و پول پر است!


این تکه اش از اشعار حافظ و مولوی هم بهتر شده !! :D ;)
 

monrose

عضو جدید
کاربر ممتاز
وای من سهرابو خیلی دوس دارم
توروخدا اینقده مسخرش نکنین
تنکس :دی
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
درفرودست اکنون،
کفتری می میرد در همان آبادی ،
کوزه از آب تهی است آب را گل کردند…
آن سپیدار بلند ،
که فلان رود روان ،
از کنارش میرفت ،
زرد و قامت کج و پژمرده شده ،
دگر آن درویش هم ،
دلش از اینهمه ناپاکی این آب روان،
بخروش آمده ،
اما … خاموش است ،
تا مبادا که همان خشکه نان هم ز کفش بستانند،
در مصاف گل و لای ،
رود زیبا خجل است ،
گویی… زشتی دو برابر کند این آب کنون،
آب را گل کردند…
حرمت عشق شکستند،
ناله از من بربودند،
مستی از من بگرفتند،
آب را گل کردند…
چه گل آلود این آب ،
و چه ناپاک این رود،
تو به ما گفتی :
مردم بالادست ،
چه صفایی دارند،
غنچه ای گر شکفد ،
اهل ده باخبرند.....
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
و
تو امروز کجایی سهراب ؟؟!!!
تا ببینی ،
که همان مردم بالادست ،
ز صفا عاری و از عشق تهی میباشند،
چشمه هشان بی آب…
گاوهاشان بی شیر…
دهشان بی رونق،
ساکت و خاموش است،
دگر از غنچه شکفتن خبری نیست ،
مردم بالادست ،
همه در ماتم و اندوه نشستند
اما…
کدخدا در خانه با زنش میخندد،
آب را گل کردند…
تو نبودی سهراب،
آب را گل کردند....:cry:
 

kokh210

عضو جدید
و
تو امروز کجایی سهراب ؟؟!!!
تا ببینی ،
که همان مردم بالادست ،
ز صفا عاری و از عشق تهی میباشند،
چشمه هشان بی آب…
گاوهاشان بی شیر…
دهشان بی رونق،
ساکت و خاموش است،
دگر از غنچه شکفتن خبری نیست ،
مردم بالادست ،
همه در ماتم و اندوه نشستند
اما…
کدخدا در خانه با زنش میخندد،
آب را گل کردند…
تو نبودی سهراب،
آب را گل کردند....:cry:
بازم گل کاشتی....
 

aminrokh

عضو جدید
هر كجا هستم، باشم به درك!
من كه بايد بروم!
پنجره، فكر، هوا، عشق، زمين، مال خودت!
من نمي دانم نان خشكي چه كم از مجري سيما دارد!
تيپ را بايد زد!

جور ديگر اما…
كار را بايد جست.
كار بايد خود پول. كار بايد كم و راحت باشد!
فك و فاميل كه هيچ…
با همه مردم شهر پي كار بايد رفت!
بهترين چيز اتاقي است كه از دسته چك و پول پر است!
پول را زير پل و مركز شهر بايد جست! سيد خندان يه نفر! سوئيچم كو!


آفرین خیلی خوب بود گفتی این شعر از کیه ؟؟؟؟
بلند تر بگو نشنیدم ازکییییییییی؟؟؟؟؟؟؟

واقعا که چرا با پدر شعر نو شوخی میکنی؟؟؟؟؟
ای بچه بد
 

rainy girl

عضو جدید
آخه بیچاره سهراب الان چه حالی میکنه وقتی می بینه شما راهشو ادامه میدین!!!
 
بالا