داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

2aawsome

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای داشتن چیزی که تا به حال نداشتی ، کسی باش که تا به حال نبودی
 

2aawsome

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
Without Love -- dayz are

"Sadday,

moanday,

tearsday,

wasteday,

thirstday,

frightday,

shatterday... so be in Luv everyday...

بدون عشق روزا اینجوری میشن :

روز غم

روز زاری

روز اشک

روز از دست رفتن

روز تشنگی

روز ترس

روز شکستن

پس سعی کن هر روز عاشق باشی....

(به تناسب این روز ها با روز های هفته به زبان انگلیسی دقت کنید. مثلا moanday و Monday)


 

2aawsome

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درباره درخت بر اساس میوه هایش قضاوت میکنند ، نه برگ هایش
 

2aawsome

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی هدف خود ، سد دید آدمی است ، باید دور شد و آنگاه برگشت ، چه درخشان هویداست
 

italy.omid

اخراجی موقت
مملکته داریم (5) ؟؟؟؟؟؟

مملکته داریم (5) ؟؟؟؟؟؟

تاپیک با موضوع مشکلات اقتصادی زدم اونجا را به تاپیک دوستیابی تبدیل کردند و دختر و پسر عکساشون را اونجا میزارند . مملکته داریم :que:
 

me-myself

عضو جدید
کاربر ممتاز
تاپیک با موضوع مشکلات اقتصادی زدم اونجا را به تاپیک دوستیابی تبدیل کردند و دختر و پسر عکساشون را اونجا میزارند . مملکته داریم :que:

دستت درد نکنه. بازم از این کارا بکن.
بعدشم دوستیابی چیه؟؟؟؟
اونجا اسپم بازار بود
 

Maryam.Silent

عضو جدید
کاربر ممتاز
تاپیک با موضوع مشکلات اقتصادی زدم اونجا را به تاپیک دوستیابی تبدیل کردند و دختر و پسر عکساشون را اونجا میزارند . مملکته داریم :que:
اونجا همه هم رو میشناختن و از قبل دوست بودن به قول سحر اسپم بازار بود:D
 

ricardo

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دو کوزه

دو کوزه


در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دو انتهای چوبی می بست...
چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد.
یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت. هربار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود نصف آب کوزه می ریخت.
مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده به طورکامل انجام می دهد. اما کوزه کهنه و ترک خورده شرمنده بود که فقط می تواندنصف وظیفه اش را انجام دهد.
هر چند می دانست آن ترک ها حاصل سال ها کار است. کوزه پیر آنقدر شرمنده بود که یک روز وقتی مرد آماده می شد تا از چاه آب بکشد تصمیم گرفت با او حرف بزند : " از تو معذرت می خواهم. تمام مدتی که از من استفاده کرده ای فقط از نصف حجم من سود برده ای...فقط نصف تشنگی کسانی را که در خانه ات منتظرند فرو نشانده ای. "
مرد خندید و گفت: " وقتی برمی گردیم با دقت به مسیر نگاه کن. " موقع برگشت کوزه متوجه شد که در یک سمت جاده...سمت خودش... گل ها و گیاهان زیبایی روییده اند.
مرد گفت: " می بینی که طبیعت در سمت تو چقدر زیباتر است؟ من همیشه می دانستم که تو ترک داری و تصمیم گرفتم از این موضوع استفاده کنم.
این طرف جاده بذر سبزیجات و گل پخش کردم و تو هم همیشه و هر روز به آنها آب می دادی. به خانه ام گل برده ام و به بچه هایم کلم و کاهو داده ام. اگر تو ترک نداشتی چطور می توانستی این کار را بکنی؟ "​
 

2aawsome

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
انساني كه با اجتماع تكامل پيدا كرده باشد، از همه جانوران بهتر است و اگر بدون قانون و عدالت زندگي كند، خطرناكترين جانور است. - ارسطوهر
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز




گفتند: چهل‌ شب‌ حياط‌ خانه‌ات‌ را آب‌ و جارو كن
شب‌ چهلمين، خضر خواهد آمد



سال ها خانه‌ام‌ را رُفتم‌ و روييدم‌ و خضر نيامد.
زيرا فراموش‌ كرده‌ بودم‌ حياط‌ خلوت‌ دلم‌ را جارو كنم.
========================================

گفتند: چله‌نشيني‌ كن. چهل‌ شب‌ خودت‌ باش‌ و خدا و خلوت.
شب‌ چهلمين‌ بر بام‌ آسمان‌ برخواهي‌ رفت


و من‌ چهل‌ سال

از چله‌ بزرگ‌ زمستان‌ تا چله‌ كوچك‌ تابستان

را به‌ چله‌ نشستم، اما هرگز بلندي‌ را بوي‌ نبردم

زيرا از ياد برده‌ بودم‌ كه‌ خودم‌ را به‌ چهلستون‌ دنيا زنجير كرده‌ام
=======================================================

گفتند: دلت‌ پرنيان‌ بهشتي‌ است

خدا عشق‌ را در آن‌ پيچيده‌ است

پرنيان‌ دلت‌ را واكن‌ تا بوي‌ بهشت‌ در زمين‌ پراكنده‌ شود



چنين‌ كردم،رنگ نفرت‌ عالم‌ را گرفت
========================================================



و تازه‌ دانستم‌ بي‌آن‌ كه‌ باخبر باشم،

شيطان‌ از دلم‌ چهل‌ تكه‌اي‌ براي‌ خودش‌ دوخته‌ است

==============================================




فرشته‌اي‌ دستم‌ را مي‌گيرد و مي‌گويد

هنوز فرصت‌ هست،

به‌ آسمان‌ نگاه‌ كن
================================


خدا چلچراغي‌ از آسمان‌ آويخته‌ است‌ كه‌ هر چراغش‌ دلي‌ است.




دلت‌ را روشن‌ كن. تا چلچراغ‌ خدا را بيفروزی
==================

روزی که خداوند جهان را آفرید



فرشتگان مقرب را به بارگاه خود فراخواند و
از آنها خواست تا برای پنهان کردن راز زندگی پیشنهاد بدهند
============



یکی از فرشتگان به پروردگار گفت : خداوندا آنرا در زیر زمین مدفون کن ========================================




فرشته دیگری گفت: آنرا در زیر دریا ها قرار بده
و سومی گفت: راز زندگی را در کوهها قرار بده




ولی خداوند فرمود: اگر من بخواهم به گفته های شما عمل کنم




فقط تعداد کمی از بندگانم قادر خواهند بود
آن را بیابند






در حالی که من می خواهم راز زندگی در دسترس همه بندگانم باشد

در این هنگام یکی از فرشتگان گفت
======================================


ای خدای مهربان راز زندگی را در قلب بندگانت قرار بده




زیرا هیچکس به این فکر نمی افتد که



برای پیدا کردن آن باید به قلب و درون خودش نگاه کند
 

ricardo

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ایمان...

ایمان...



راما کریشنا تعریف می کند که مردی می خواست از رودی بگذرد که استاد بیبهی شانا نزدیک شد ، نامی را بر روی کاغذ نوشت و آن را بر پشت مرد چسباند و گفت :
(( نگران نباش . ایمان تو کمکت می کند تا بر آب راه بروی . اما هر لحظه ایمانت را از دست بدهی ، غرق خواهی شد .))
مرد به بیبهی شانا اعتماد کرد و پایش را بر آب گذاشت و به راحتی پیش رفت . اما ناگهان هوس کرد ببیند که استاد بر کاغذی که به پشت او چسبانده چه نوشته است .
آن را برداشت و خواند : (( ایزد راما ، به این مرد کمک کن تا از رود بگذرد.))
مرد فکر کرد : همین ؟ این ایزد راما اصلا کی هست ؟
در همان لحظه ، شک در ذهنش جای گرفت ، در آب فرو رفت و غرق شد.:gol:

 

ricardo

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مادر دوستت دارم ...

مادر دوستت دارم ...

مادر خسته از خرید برگشت و به زحمت زنبیل سنگین را داخل خانه کشید. پسرش دم در آشپزخانه منتظر او بود و می خواست کار بدی را که تامی کوچولو انجام داده، به مادرش بگوید. وقتی مادرش را دید به او گفت: «مامان! مامان ! وقتی من داشتم تو حیاط بازی می کردم و بابا داشت با تلفن صحبت می کرد تامی با یه ماژیک روی دیوار اطاقی را که شما تازه رنگش کرده اید، خط خطی کرد!»

مادر آهی کشید و فریاد زد: «حالا تامی کجاست؟» و رفت به اطاق تامی کوچولو.
تامی از ترس زیر تخت خوابش قایم شده بود، وقتی مادر او را پیدا کرد، سر او داد کشید: «تو پسر خیلی بدی هستی» و بعد تمام ماژیکهایش را شکست و ریخت توی سطل آشغال.
تامی از غصه گریه کرد. ده دقیقه بعد وقتی مادر وارد اطاق پذیرایی شد، قلبش گرفت و اشک از چشمانش سرازیر شد.

تامی روی دیوار با ماژیک قرمز یک قلب بزرگ کشیده بود و درون قلب نوشته بود: مادر دوستت دارم!
مادر درحالی که اشک می ریخت به آشپزخانه برگشت و یک تابلوی خالی با خود آورد و آن را دور قلب آویزان کرد. بعد از آن، مادر هرروز به آن اطاق می رفت و با مهربانی به تابلو نگاه می کرد!


 

ricardo

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حکمت خدا...

حکمت خدا...

روزی فقیری نالان و غمگین از خرابه ای گذر می کرد و کیسه ای که کمی گندم در آن بود,
بر دوش می کشید تا به خانواده اش برساند و نانی از آن درست کند تا فرزندانش را با شکم

سیر بخواباند. در راه با خود زمزمه کنان می گفت: «خدایا! گره از کار من باز کن!»

همچنان که این دعا را زیر لب می گفت ناگهان گره کیسه اش باز شد و تمام گندم هایش بر

زمین و روی سنگ و کلوخ های خرابه ریخت. عصبانی شد و گفت:« خدایا! من گفتم گره ی کارم را باز کن,نه گره ی کیسه ام را. » و با خشم تمام مشغول جمع کردن گندم از لای سنگ ها شد که ناگهان چشمش به کیسه ای پر از طلا افتاد. همان جا بر زمین افتاد و به درگاه خدای سبحان سجده کرد و از خدا به خاطر قضاوت عجولانه اش طلب بخشش کرد.

 

ricardo

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سخنانی کوتاه اما جاودانه

سخنانی کوتاه اما جاودانه


Bill Gates
If you born poor, it's not your mistake. But if you die poor it's your
mistake.
بیل گیتس:
اگر فقیر به دنیا آمده‌اید، این اشتباه شما نیست اما اگر فقیر بمیرید،
این اشتباه
شما است.


Swami Vivekananda
In a day, when you don't come across any problems, you can be sure
that you are
traveling in a wrong path.
سوآمی ویوکاناندن
در یک روز، اگر شما با هیچ مشکلی مواجه نمی‌شوید، می توانید مطمئن باشید
که در مسیر
اشتباه حرکت می‌کنید.


William Shakespeare
Three sentences for getting SUCCESS:
a) Know more than other.
b) Work more than other.
c) Expect less than other
ویلیام شکسپیر
سه جمله برای کسب موفقیت:
الف) بیشتر از دیگران بدانید.
ب) بیشتر از دیگران کار کنید.
ج) کمتر انتظار داشته باشید.


Adolph Hitler
If you win you need not explain, But if you lose youshould not be
there to
explain.
آدولف هیتلر
اگر تو برنده باشی، نیازی نیست به کسی توضیحی دهی، اما اگر بازنده باشی،
نیازی نیست
آنجا باشی تا به کسی توضیحی دهی.


Alien Strike
Don't compare yourself with anyone in this world. If youdo so, you are
insulting
yourself.
آلن استرایک
در این دنیا، خود را با کسی مقایسه نکنید، در این صورت به خودتان توهین
کرده‌اید.


Bonnie Blair
Winning doesn't always mean being first, winning means you're doing
better than
you've done before.
بونی بلر
برنده شدن همیشه به معنی اولین بودن نیست. برنده شدن به معنی انجام کار،
بهتر از
دفعات قبل است.


Thomas Edison
I will not say I failed 1000 times, I will say that I discovered there
are 1000
ways that can cause failure.
توماس ادیسون
من نمی‌گویم که ١٠٠٠ شکست خورده‌ام. من می‌گویم فهمیده‌ام ١٠٠٠ راه وجود
دارد که
می‌تواند باعث شکست شود.


Leo Tolstoy
Everyone thinks of changing the world, but no one thinks of changing
himself.
لئو تولستوی
هر کس به فکر تغییر جهان است. اما هیچ کس به فکر تغییر خویش نیست.


Abraham Lincoln
Believing everybody is dangerous; believing nobody is very dangerous.
آبراهام لینکلن
همه را باور کردن، خطرناک است. اما هیچکس را باور نکردن، خیلی خطرناک
است.


Einstein
If someone feels that they had never made a mistake in their life,
then it means
they had never tried a new thing in their life.
انشتین
اگر کسی احساس کند که در زندگیش هیچ اشتباهی را نکردهاست، به این معنی
است که هیچ
تلاشی در زندگی خود نکرده.


Charles
Never break four things in your life: Trust, Promise, Relation &
Heart. Because
when they break they don't make noise but pains a lot.
چارلز
در زندگی خود هیچوقت چهار چیز را نشکنید.
اعتماد، قول، ارتباط و قلب. شکسته شدن آنها صدائی ندازد ولیدردناک است.


Mother Teresa
If you start judging people you will be having no time to love them.
مادر ترزا
اگر شروع به قضاوت مردم کنید، وقتی برای دوست داشتن آنهانخواهید داشت.

 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
بمانيم تا کاری کنیم، نه اين كه کاری کنیم تا بمانیم.

بمانيم تا کاری کنیم، نه اين كه کاری کنیم تا بمانیم.

لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره می‌شود، می‌تواند لشکر شیران را که توسط یک گوسفند اداره می‌شود، شکست دهد.


«نارسیس»
*
------------------------------
برای کشتن یک پرنده یک قیچی کافی است.لازم نیست آن را در قلبش فرو کنی یا گلویش را با آن بشکافی. پرهایش را بزن ... خاطره پریدن با او کاری می کند که خودش را به اعماق دره‌ها پرت کند .
------------------------------
هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته میشود، دری دیگر باز می‌شود ولی ما اغلب چنان به در بسته چشم می‌دوزیم که درهای باز را نمی‌بینیم.
«هلن کلر»
----------------------------------
برای پخته‌شدن کافیست که هنگام عصبانیت از کوره در نروید.
------------------------------
همیشه بهترین راه را برای پیمودن می‌بینیم اما فقط راهی را می پیماییم که به آن عادت کرده ایم.
«پائولو کوئلیو»
----------------------------------
اندیشیدن به پایان هر چیز، شیرینی حضورش را تلخ می کند. بگذار پایان تو را
غافلگیر کند، درست مانند آغاز.
-------------------------------
هیچ‌کس آنقدر فقیر نیست که نتواند لبخندی به کسی ببخشد؛ و هیچ کس آنقدر ثروتمند نیست که به لبخندی نیاز نداشته باشد.
--------------------------
بمانيم تا کاری کنیم، نه اين كه کاری کنیم تا بمانیم.
«دکتر شریعتی»
------------------------------
---------------------------------
آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به‌زودی موفق می‌شود، ولی او می‌خواهد خوشبخت‌تر از دیگران باشد و این مشکل است. زیرا او دیگران را خوشبخت‌تر از آنچه هستند تصور می کند.
-------------------------------
---------------------------------
تاریخ یک ماشین خودکار و بی‌راننده نیست و به‌تنهایی استقلال ندارد، بلکه تاریخ
همان خواهد شد که ما می‌خواهیم.
«ژان پل سارتر»
------------------------
بهترین اشخاص، کسانى هستند که اگر از آن‌ها تعریف کردید خجل شوند، و اگر بد گفتید، سکوت کنند.
«جبران خلیل‌جبران»
---------------------------------
مشکلی که با پول حل شود، مشکل نیست، هزینه است!!!!
-----------------------------
در زندگی از تصور مصیبت‌های بی‌شماری رنج بردم که هرگز اتفاق نیفتادند.
-------------------------
ساده‌ترین کار جهان این است که خود باشی و دشوارترین کارجهان این است که کسی
باشی که دیگران می‌خواهند.
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره می‌شود، می‌تواند لشکر شیران را که توسط یک گوسفند اداره می‌شود، شکست دهد.


«نارسیس»
 

Similar threads

بالا