فکر میکردم تو بیداری !!!!!!!!!!!!!!!!!!

sh@di

عضو جدید
مردی به در بار کریم خان زند میرود و با ناله و فریاد می خواهد تا کریم خان را ملاقات کند .
سربازان مانع ورودش میشوند . خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مرد را میشنود و می پرسد ماجرا چیست ؟ پس از گزارش سربازان به خا ن وی دستور میدهد مرد را به حضورش ببرند . مرد به حضور خان زند می رسد و کریم خان از وی می پرسد : " چه شده است چنین ناله و فریاد می کنی ؟" مرد با درشتی می گوید : "دزد همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم ! " خان می پرسد : " وقتی اموالت به سرقت میرفت تو کجا بودی ؟ " مرد می گوید : " من خوابیده بودم " خان می گوید : " خوب چرا خوابیدی که اموالت را ببرند ؟" مرد در این لحظه جوابی میدهد که استدلالش در طول تاریخ ماندگار و سرمشق آزادی خواهان می شود .
مرد می گوید :" من خوابیده بودم چون فکر میکردم تو بیداری !! "
خان بزرگ زند لحظه ای سکوت می کند و سپس دستور میدهد خسارتش را از خزانه جبران کنند و در آخر می گوید :" این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم ... "
 

A&S

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه قشنگ و معنادار جواب داده
ولی کو گوش شنوا...
 

Similar threads

بالا