مشاعرۀ سنّتی

sutern

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اخر از راه دل و دیده سر آرد بیرون
نیش ان خار که از دست تو در پای من است
 

امیر افشار

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا نیابم انچه در مغز من است
یک زمانی سر نخارم روز و شب

تا عشقت مطربی آغاز کرد
کاه چنگم گاه تارم روز و شب
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد

حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار

کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد

...
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من و انکار شراب این چه حکایت باشد

غالبا این قدرم عقل و کفایت باشد

تا به غایت ره میخانه نمی دانستم

ورنه مستوری ما تا به چه غایت باشد

...
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما نگوییم بد و میل به نا حق نکنیم

جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم

عیب درویش و توانگر بکم و بیش بد است

کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم

...
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر

هر آنچه ناصح مشفق بگویدت بپذیر

ز وصل روی جوانان تمتعی بر دار

که در کمینگه عمرست مکر عالم پیر

...
 

fairy a

عضو جدید
روزگاری یک تبسم،یک نگاه / بهتر از گرمای صدآغوش بود
این زمان برهر که دل بستم ولیک / آتش آغوش او خاموش بود
 

دختر شرقی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دی کوزه‌گری بدیدم اندر بازار

بر پاره گلی لگد همی زد بسیار

و آن گل بزبان حال با او می‌گفت

من همچو تو بوده‌ام مرا نیکودار
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روز وصل دوستداران یاد باد

یاد باد آن روزگاران یاد باد

کامم از تلخی غم چون زهر گشت

بانک نوش شادخواران یاد باد

...
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا