مناظره(گفتگو با اشعار)

siyavash51

عضو جدید
رفیق یکدله . غمخوار یار باید و نیست
فغان ! چها که درین روزگار باید و نیست
دگر فریب کهن دوستان به هرزه مخور
که این شراب کهن بی خمار باید و نیست
فروختندم و ناقوس بس علاقه زدند
وزین فضاحتشان ننگ و عار باید و نیست
.
.
.
.
.
مگر به زلف تو آویزم ای امید زوال
که رشته های دگر استوار باید و نیست
فریدون توللی

در خمارستان خاموشان خروش می کجاست

ازجدایی فتنه ها برخاست شور نی کجاست

شوکت جمشید در آفاق ملک کی کجاست

«آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست

خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد»


حسین مهرآذین
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
در خمارستان خاموشان خروش می کجاست

ازجدایی فتنه ها برخاست شور نی کجاست

شوکت جمشید در آفاق ملک کی کجاست

«آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست

خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد»


حسین مهرآذین




هیچ آدمی شبیه به حوّا نمی شود
یوسف عزیز هست ، زلیخا نمی شود

هردفعه خواستیم فراموش هم شویم
با این گمان که می شود ، اما نمی شود

دیروزهای مانده رها را که مرده اند
امروز جان ببخش که فردا نمی شود

وقتی دروغ عشق ، بزرگ است مثل تو
نه از زبان من نه تو حاشا نمی شود

دیوانگی خوش است ولی دسترنج آن
چیزی برای روز مبادا نمی شود

زن باش ! حس مرد شدن در وجود من
جز با جنون شخص تو ارضا نمی شود




مرتضی پارسا
 

siyavash51

عضو جدید
هیچ آدمی شبیه به حوّا نمی شود
یوسف عزیز هست ، زلیخا نمی شود

هردفعه خواستیم فراموش هم شویم
با این گمان که می شود ، اما نمی شود

دیروزهای مانده رها را که مرده اند
امروز جان ببخش که فردا نمی شود

وقتی دروغ عشق ، بزرگ است مثل تو
نه از زبان من نه تو حاشا نمی شود

دیوانگی خوش است ولی دسترنج آن
چیزی برای روز مبادا نمی شود

زن باش ! حس مرد شدن در وجود من
جز با جنون شخص تو ارضا نمی شود




مرتضی پارسا

ز دوردست امیدم کمی نمی کاهی

عیار فاصله ها را شکسته می خواهی

همیشه خاطره هایت نیاز پروازند

به آسمان خیالت نمی برم راهی

بیا به بام نسیم و جهان معطر کن

بخوان ترانه ی مهرت به گوش من گاهی

صدای زنگی زهره در آسمان پیچید

به موی بسته نگارت نمی زنی راهی ؟

شود که زخمه ی زخمی به عود دل بزنی

ز گوشه های نگاهت به رسم همراهی

صدای برکه به دریا نمی رسد هرگز

مگر به مهر نگاهی برآوری آهی


کرم قلاوند
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
ز دوردست امیدم کمی نمی کاهی

عیار فاصله ها را شکسته می خواهی

همیشه خاطره هایت نیاز پروازند

به آسمان خیالت نمی برم راهی

بیا به بام نسیم و جهان معطر کن

بخوان ترانه ی مهرت به گوش من گاهی

صدای زنگی زهره در آسمان پیچید

به موی بسته نگارت نمی زنی راهی ؟

شود که زخمه ی زخمی به عود دل بزنی

ز گوشه های نگاهت به رسم همراهی

صدای برکه به دریا نمی رسد هرگز

مگر به مهر نگاهی برآوری آهی


کرم قلاوند



...
نه ... روبروی تو بازنده اند حالا هم
قمار بازترین مردهای دنیا هم
زمین زدم ورقی را شروع شد بازی
ولی به قصد - فقط - روبروشدن با هم
اگرچه می دانستی - اگر چه می دیدم
در این مقابله جز باختن نمی خواهم
طنین قهقه ات در تبسمم می ریخت
هجوم زلزله ات در غرور گهگاهم
نمی برید چرا حکم من شروع ترا
نمی گرفت چرا بی بی ترا شاهم
سیاه و سرخ گره خورده بود و پیدا بود
جنون دست تو در تک تک ورقهاهم
در این نبرد، فقط بی بی دل ات کافیست
برای کشتن پنجاه ویک ورق باهم
بدست داشتی آن قدر دل که می لرزید
دل سیاه ترین برگه های بالا هم
...
مرا به باخت کشاندی ولی نیفتادم
به این امید که روز خداست فردا هم
شروع می شود این بازی تمام شده
اگر چه رو بکنی برگ آخرت را هم

 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
جنون

جنون

فکر در دنیای بی حاصل جنون می آورد

صائب از اندیشه بسیار می باید گذشت

صائب تبریزی
.
ناقص است آن کس که از فیض جنون کامل نشد
در چنین فصل بهاری هر که عاقل ماند، ماند.
.
صائب تبریزی
:gol:
:gol:
:gol:
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
ابروی دلدار

ابروی دلدار

دیوانه ای که مزه دیوانگی چشید
با صد هزار سلسله عاقل نمی شود
.
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو
دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست؟
.
:gol:
:gol:
:gol:
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
گوشه نشینان

گوشه نشینان

ولی احسان عزیز من فکر میکنم:

سر ما فرو نیاید به کمان ابروی کس
که درون گوشه گیران زجهان فراغ دارد!
.
ولی زیبا جان،من هم فکر میکنم که:
.
چون چشم تو دل می‌برد از گوشه نشینان
همراه تو بودن گنه از جانب ما نیست.
.
:gol:
:gol:
:gol:
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
خار یا گل ؟؟؟

خار یا گل ؟؟؟

خار را قرب گل از بد خود نرهاند

هر که ناساز بود در همه جا ناساز است!
.
قرن ما شاعر اگر داشت،هوا بهتر بود
خار هم کمتر نبود از گل،بسا گلتر بود !!!!!
.
:gol: :gol: :gol:
 

siyavash51

عضو جدید
بس که آهنگ آید از خلق خدا

جملگی از لحن و موزونی جدا

هرکدام سازی و رقص دیگری

من خوشم با نغمه های بی صدا


کرم قلاوند
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
گردش چشم

گردش چشم

موافقم:


گنه از جانب ما نیست اگر مجنونیم

گردش چشم تو نگذاشت که عاقل باشیم!
.
.
دانی که کجا جویی، ما را به گه جستن
در گردش چشم او، آن نرگس آبستن
در دل چو خیال او، تابد ز جمال او
دل بند بدراند ،او را نتوان بستن.
:gol:
:gol:
:gol:
 

primrose

عضو جدید
کاربر ممتاز
.
.
دانی که کجا جویی، ما را به گه جستن
در گردش چشم او، آن نرگس آبستن
در دل چو خیال او، تابد ز جمال او
دل بند بدراند ،او را نتوان بستن.
:gol:
:gol:
:gol:

خیال در همه عالم برفت و باز آمد

که از حضور تو خوشتر ندید جایی را
 

primrose

عضو جدید
کاربر ممتاز
.
در حضور ابدی شاهد و مشهود تویی
بر ره و رهرو و بر کوچ و سفر می‌خندی.
.
:gol:
:gol:
:gol:


هم شاهد دیده ای و هم شاهد دل

ای دیده و دل ز نور تو گشته خجل

گویند کزین هر دو چه حاصل کردی؟

جز عشق ز عاشقان چه آید حاصل!
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
حاصل

حاصل

هم شاهد دیده ای و هم شاهد دل




ای دیده و دل ز نور تو گشته خجل

گویند کزین هر دو چه حاصل کردی؟

جز عشق ز عاشقان چه آید حاصل!
.
شد حظ عمر حاصل ،گر زان که با تو ما را
هرگز به عمر روزی، روزی شود وصالی.
:gol:
:gol:
:gol:
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
احتمال فراق و وصال

احتمال فراق و وصال

چه خوشست در فراقی همه عمر صبر کردن


اگر احتمال باشد به قیامت اتصالی
.
حافظ مکن شکایت گر وصل دوست خواهی

زین بیشتر بباید بر هجرت احتمالی.
.
:gol:
:gol:
:gol:
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
نفسی وقت بهارم هوس صحرا بود
با رفیقی دو که دایم نتوان تنها بود
خاک شیراز چو دیبای منقّش دیدم
وان همه صورت شاهد که بر آن دیبا بود
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
گذشت

گذشت

تشکر ندارم احسان جان:gol::gol::gol::gol:

بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید

بهار رفت و تو رفتی و هرچه بود گذشت
.
:gol:خواهش میکنم زیبا جان؛تشکر نکرده قبولت داریم.:gol:

گذشت از من ولی اخر نگفتی
که بعد از من به امید که ماندی ؟!!!
.
:gol:
:gol:
:gol:
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
بهاریه

بهاریه

نفسی وقت بهارم هوس صحرا بود
با رفیقی دو که دایم نتوان تنها بود
خاک شیراز چو دیبای منقّش دیدم
وان همه صورت شاهد که بر آن دیبا بود
.
در فصل بهار اگر بتی حور سرشت

یک ساغر می دهد مرا بر لب کشت

هر چند به نزد عامه این باشد زشت

سگ به ز من است اگر برم نام بهشت.
خیام
:gol:
:gol:
:gol:
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
تفرج گاه

تفرج گاه

ما را سر باغ و بوستان نیست


هر جا که تویی تفرج آنجاست
.
وز قران خرمی با جان ما

می‌بزاید خوبی و احسان ما

قابل خوردن شود اجسام ما

چون بر آید از تفرج کام ما.
:gol:
:gol:
:gol:
 

Similar threads

بالا