گفتمان معماری ...

setareharchitect

عضو جدید
دوستان بیاید بررسی کنیم هر کدام از شیوه ها ودوره های زیر چه تأثیری روی عناصر مساجد داره
1- شیوه پارسی(هخامنشیان)
2-شیوه پارتی(اشکانیان-ساسانیان)
3-شیوه خراسانی(صفاریان-طاهریان-غزنویان)
4-شیوه رازی(سامانیان-سلجوقیان-خوارزمشاهیان)
5-شیوه آذری(ایلخانیان-تیموریان)
6شیوه اصفهانی(صفویان-افشاریه-زندیه-قاجاریه)
 
آخرین ویرایش:

setareharchitect

عضو جدید
دوستانبرای شروع باید ببینیم با ورود شیوه پارسی(هخامنشیان) چه عناصری در مساجد تغییر کرده و به چه فرمی در اومده یا چطور تغییری کرده
 

setareharchitect

عضو جدید
دوستانبرای شروع باید ببینیم با ورود شیوه پارسی(هخامنشیان) چه عناصری در مساجد تغییر کرده و به چه فرمی در اومده یا چطور تغییری کرده

برخی از ویژگی های معماری پارسی عبارتند از: ساخت ساختمان بر روی سکو، صفه و تختگاه؛ درونگرایی؛ زیباسازی پیرامون ساختمان ها؛ بهره گیری از سقف خمیده و تاق در زیرزمین ها؛ استفاده از سنگ بریده و منظم و پاک تراش و صیقلی؛ پی سازی با سنگ لاشه؛ نماسازی بیرونی با سنگ تراش و نماسازی درونی با کاشی لعابدار؛ پرداخت کف با بهترین مصالح؛ بهره گیری از ستون؛ پایه ستون و سرستون.
دوستان موارد بالا در چه بناهایی قابل مشاهده است لطفا" نام ببرید
 

setareharchitect

عضو جدید
برخی از ویژگی های معماری پارسی عبارتند از: ساخت ساختمان بر روی سکو، صفه و تختگاه؛ درونگرایی؛ زیباسازی پیرامون ساختمان ها؛ بهره گیری از سقف خمیده و تاق در زیرزمین ها؛ استفاده از سنگ بریده و منظم و پاک تراش و صیقلی؛ پی سازی با سنگ لاشه؛ نماسازی بیرونی با سنگ تراش و نماسازی درونی با کاشی لعابدار؛ پرداخت کف با بهترین مصالح؛ بهره گیری از ستون؛ پایه ستون و سرستون.
دوستان موارد بالا در چه بناهایی قابل مشاهده است لطفا" نام ببرید


برخی از ویژگی های ذکر شده در کاخ آپادانا قابل مشاهده است







تخت جمشید
 
آخرین ویرایش:

vahid1900

عضو جدید
سلام. اول بگم که تخت جمشید فارس پایتخت فرهنگی و ملی کشور بود وشوش و کاخ اپادانا پایتخت سیاسی کشور بودن تقریبا تمام بناهای اون دوره بر روی سکو بود که هم دلیل سازه هم اقلیم هم معنوی داشت سکو دید به منظر میرسوند وتاثیر در حس زیبایی بنا داشت...معماری اونا درون گرا بود و این که این این دورن گرایی با عظمت گرایی بنا ها یکی شده بود عظمت این بناها قدرت اون کشور ثابت میکرد هم از لحاظ سیاسی هم فرهنگی اونا هم دورن گرایی داشتن هم عظمت بنا هارو البته درون گرایی با مسایل اقلیمی بر میگرده ولی شما توی بنای تخت جمشید عکس هیچ زنی نمیبینی اونم بخاطر مثله حریم و حیا بوده ولی توی بناهایی یونان این مسله برعکسه..... سیستم اونا سقف صاف بوده وبلند وازسازه تیر وستون استفاده کردن چون از معماری شمال غرب ایران که به دست اراتو رها بوده استفاده کردن ولی با عظمت بیشتر.
 

setareharchitect

عضو جدید
سلام. اول بگم که تخت جمشید فارس پایتخت فرهنگی و ملی کشور بود وشوش و کاخ اپادانا پایتخت سیاسی کشور بودن تقریبا تمام بناهای اون دوره بر روی سکو بود که هم دلیل سازه هم اقلیم هم معنوی داشت سکو دید به منظر میرسوند وتاثیر در حس زیبایی بنا داشت...معماری اونا درون گرا بود و این که این این دورن گرایی با عظمت گرایی بنا ها یکی شده بود عظمت این بناها قدرت اون کشور ثابت میکرد هم از لحاظ سیاسی هم فرهنگی اونا هم دورن گرایی داشتن هم عظمت بنا هارو البته درون گرایی با مسایل اقلیمی بر میگرده ولی شما توی بنای تخت جمشید عکس هیچ زنی نمیبینی اونم بخاطر مثله حریم و حیا بوده ولی توی بناهایی یونان این مسله برعکسه..... سیستم اونا سقف صاف بوده وبلند وازسازه تیر وستون استفاده کردن چون از معماری شمال غرب ایران که به دست اراتو رها بوده استفاده کردن ولی با عظمت بیشتر.
wow:w20:
 

mahandis

عضو جدید
این بحثایی که تو این تاپیک هست خوبه ،با ارزشه ولی حرف تازه ای نیست.
با یه دور خوندن کتاب پیرنیا میشه بهش رسید.
چقدر خوب بود جور دیگه ای به قضیه نگاه میشد.البته این حرفا برای شروع لازمه ولی کافی نیست!
درسای نظری اگه به کمک طراحی ما نیاد در واقع به هیچ دردی نمیخوره،به نظر من البته:w20:
من معماری اسلامیرو پاس کردم اونم با نمره 20!ولی احساس میکنم اطلاعاتم با اطلاعات یه باستان شناس هیچ فرقی نداره از همون جنسه شاید.
خیلی دلم می خواد معماری کشورمو مثل یه معمار بشناسم:w16:
مرحوم پیرنیا وقی بررسی معماری ایرانی رو به این شیوه شروع کرد که عملا دیگه هیچ نام و نشانی از معماری سنتی تو دانشگاه ها نبود و حتی به خاطر پافشاری که رو این مطالعاتش داشت از دانشکده اخراج شد!
چقدر خوب بود بعد از اون بقیه چیزی به حرفاش اضافه میکردن که تو طراحی راهگشا باشه
نمیدونم !شاید همچین کتابا و مقاله هایی هم هست و من بیخبرم
ببخشید که پرحرفی کردم به هر حال :w17:خسته نباشید
 

setareharchitect

عضو جدید
این بحثایی که تو این تاپیک هست خوبه ،با ارزشه ولی حرف تازه ای نیست.
با یه دور خوندن کتاب پیرنیا میشه بهش رسید.
چقدر خوب بود جور دیگه ای به قضیه نگاه میشد.البته این حرفا برای شروع لازمه ولی کافی نیست!
درسای نظری اگه به کمک طراحی ما نیاد در واقع به هیچ دردی نمیخوره،به نظر من البته:w20:
من معماری اسلامیرو پاس کردم اونم با نمره 20!ولی احساس میکنم اطلاعاتم با اطلاعات یه باستان شناس هیچ فرقی نداره از همون جنسه شاید.
خیلی دلم می خواد معماری کشورمو مثل یه معمار بشناسم:w16:
مرحوم پیرنیا وقی بررسی معماری ایرانی رو به این شیوه شروع کرد که عملا دیگه هیچ نام و نشانی از معماری سنتی تو دانشگاه ها نبود و حتی به خاطر پافشاری که رو این مطالعاتش داشت از دانشکده اخراج شد!
چقدر خوب بود بعد از اون بقیه چیزی به حرفاش اضافه میکردن که تو طراحی راهگشا باشه
نمیدونم !شاید همچین کتابا و مقاله هایی هم هست و من بیخبرم
ببخشید که پرحرفی کردم به هر حال :w17:خسته نباشید

دوست عزیز ممنون
اما اگه شما گمان می کنید آیا با خواندن کتاب پیرنیا قادرید جواب سوال مورد بحث(عنوان تاپیک)رو بدهید؟
اگر بلدید معلوم حرفهای ما بی حاصله و به قول شما حرف تازه ای نیست
دوست عزیز پیشنهاد می کنم تمام مطالب تاپیک رو به دقت بخونید تا متوجه بشوید هدف از گفتن این حرفهای به قول شما تکراری چیه:smile:
 

setareharchitect

عضو جدید
حالا باید ببینیم شیوه پارتی(اشکانیان-ساسانیان) چه تأثیری روی معماری مساجد داشته
 
آخرین ویرایش:

mahandis

عضو جدید
دوست عزیز ممنون
اما اگه شما گمان می کنید آیا با خواندن کتاب پیرنیا قادرید جواب سوال مورد بحث(عنوان تاپیک)رو بدهید؟
اگر بلدید معلوم حرفهای ما بی حاصله و به قول شما حرف تازه ای نیست
دوست عزیز پیشنهاد می کنم تمام مطالب تاپیک رو به دقت بخونید تا متوجه بشوید هدف از گفتن این حرفهای به قول شما تکراری چیه:smile:
من نگفتم بیحاصله!گفتم برای شروع و شناختن معماری ایران واجب و لازمه
عنوان تاپیک هم ...
اگه گفته میشد فرق معماری ایرانی پیش از اسلام و پس از اون چیه ،بهتر بود.چون اینجوری که عنوان شده یعنی باید معماری مصر و شام و ... رو با معماری سنتی خودمون بررسی و مقایسه کنیم!
واقعیتی که من بهش اعتراف کردم این بود که با وجود خوندن کتابای پیر نیا و کیانی هنوزه نمیتونم ویژگی های اصیل معماری ایران رو بگم
اینکه بدون در نظر گرفتن سیستم سازه ای که دیگه منسوخ و غیر قابل استفاده است،بدون در نظر گرفتن آمود و اندود و تزئیناتی که دیگه نه وقتش هست نه هزینه اش و ....و بدون کپی کردن چند تا شکل طاق و قوس تو طرحامون مثلا چطوری میشه یه مسجد طراحی کرد.
منظورم جوهره معماری ایران فارغ از شکل و ظاهرشه
مطالب رو هم خوندم منظورم زیر سوال بردن تلاش ها ی شما و بقیه نبود!
حرف من اینه که مثلا اینکه تو سبک اصفهانی کاشی هارو جدا یا با سفت کاری کار میکردن چه کمکی میتونه به من طراح بکنه مثلا ؟بله اگه باستان شناس یا تو کار مرمت بودم بهم کمک میکرد.
تاکید میکنم که برای یه دانشجو هم واجبه.
ولی اونچه راهگشاست اینه که مثلا بدونم ایوان جلوی کوشک صفوی یه عنصر اساسی بوده که تو اون دوره وارد معماریاشون شده،
شاید هدف شما تو این تاپیک این باشه که تسلط کامل به کتابای پیرنیا پیدا کنید .شایدم برای ارشد میخواید بخونید،نمیدونم
ولی به نظر من اگه واقعا میخوایم معماری ایرانو بشناسیم و این شناختن برامون فایده داشته باشه باید مسائل حاشیه ای رو بذاریم کنار و خیلی کلیتر بحث کنیم
مثلا دیاگرامای فضایی رو بررسی کنیم یا این که راجع به حس و حال اون فضاها بگیم.چیزی که متاسفانه تو دانشگاه حرفی ازش زده نمیشه!
 
آخرین ویرایش:

mahandis

عضو جدید
حالا باید ببینیم شیوه پارتی(اشکانیان-ساسانیان) چه تأثیری روی معماری مساجد داشته
خیلی خلاصه اش میشه اینکه همون طرح 4 ایوانی که مثلا تو کاخ آشور از دوره پارتی میبینیم ،و همون گنبد خانه ای که تو آتشکده ها و کاخ های ساسانی بود کمکم وارد معماری مساجدی میشه که الگوشون رو با توجه به مسجد النبی شبستانی ساخته بودن.
تو شیوه های خراسانی و رازی میبینیم که کم کم مساجدی که ساخته میشن این عناصر رو دارن یا اون مساجدی که اولش یه آتشکده و بنای مذهبی از دوره ساسانی بوده و معمولا یه گنبد خانه و یا گیری(ایوان تک)بوده تو دوره های بعدی تکمیل میشه و به صورت همون الگوی حیاط مرکزی با چهار ایوان و احیانا فضای گنبد خانه پشت ایوان ها در میاد.
تزئینات هم اگرچه تو اوایل ورود اسلام به ایران آنچنان توجهی بهش نمیشده و بیشتر دنبال سادگی بودن ولی تو نمونه های اولیه مثل جامع فهرج میبینیم هز همون گچبری های دوره ساسانی که اتفاقا طرح های انتزاعی هم بوده همچنان استفاده میشده .
و از نظر شیوه نیارش هم ایرانی ها اون اوایل تو سبک خراسانی بناهارو با همون اصول گذشته میساختن فقط با ارتفاع کمتر مثلا قوس های به شکل بیز
 

setareharchitect

عضو جدید
خیلی خلاصه اش میشه اینکه همون طرح 4 ایوانی که مثلا تو کاخ آشور از دوره پارتی میبینیم ،و همون گنبد خانه ای که تو آتشکده ها و کاخ های ساسانی بود کمکم وارد معماری مساجدی میشه که الگوشون رو با توجه به مسجد النبی شبستانی ساخته بودن.
تو شیوه های خراسانی و رازی میبینیم که کم کم مساجدی که ساخته میشن این عناصر رو دارن یا اون مساجدی که اولش یه آتشکده و بنای مذهبی از دوره ساسانی بوده و معمولا یه گنبد خانه و یا گیری(ایوان تک)بوده تو دوره های بعدی تکمیل میشه و به صورت همون الگوی حیاط مرکزی با چهار ایوان و احیانا فضای گنبد خانه پشت ایوان ها در میاد.
تزئینات هم اگرچه تو اوایل ورود اسلام به ایران آنچنان توجهی بهش نمیشده و بیشتر دنبال سادگی بودن ولی تو نمونه های اولیه مثل جامع فهرج میبینیم هز همون گچبری های دوره ساسانی که اتفاقا طرح های انتزاعی هم بوده همچنان استفاده میشده .
و از نظر شیوه نیارش هم ایرانی ها اون اوایل تو سبک خراسانی بناهارو با همون اصول گذشته میساختن فقط با ارتفاع کمتر مثلا قوس های به شکل بیز

من نگفتم بیحاصله!گفتم برای شروع و شناختن معماری ایران واجب و لازمه
عنوان تاپیک هم ...
اگه گفته میشد فرق معماری ایرانی پیش از اسلام و پس از اون چیه ،بهتر بود.چون اینجوری که عنوان شده یعنی باید معماری مصر و شام و ... رو با معماری سنتی خودمون بررسی و مقایسه کنیم!
واقعیتی که من بهش اعتراف کردم این بود که با وجود خوندن کتابای پیر نیا و کیانی هنوزه نمیتونم ویژگی های اصیل معماری ایران رو بگم
اینکه بدون در نظر گرفتن سیستم سازه ای که دیگه منسوخ و غیر قابل استفاده است،بدون در نظر گرفتن آمود و اندود و تزئیناتی که دیگه نه وقتش هست نه هزینه اش و ....و بدون کپی کردن چند تا شکل طاق و قوس تو طرحامون مثلا چطوری میشه یه مسجد طراحی کرد.
منظورم جوهره معماری ایران فارغ از شکل و ظاهرشه
مطالب رو هم خوندم منظورم زیر سوال بردن تلاش ها ی شما و بقیه نبود!
حرف من اینه که مثلا اینکه تو سبک اصفهانی کاشی هارو جدا یا با سفت کاری کار میکردن چه کمکی میتونه به من طراح بکنه مثلا ؟بله اگه باستان شناس یا تو کار مرمت بودم بهم کمک میکرد.
تاکید میکنم که برای یه دانشجو هم واجبه.
ولی اونچه راهگشاست اینه که مثلا بدونم ایوان جلوی کوشک صفوی یه عنصر اساسی بوده که تو اون دوره وارد معماریاشون شده،
شاید هدف شما تو این تاپیک این باشه که تسلط کامل به کتابای پیرنیا پیدا کنید .شایدم برای ارشد میخواید بخونید،نمیدونم
ولی به نظر من اگه واقعا میخوایم معماری ایرانو بشناسیم و این شناختن برامون فایده داشته باشه باید مسائل حاشیه ای رو بذاریم کنار و خیلی کلیتر بحث کنیم
مثلا دیاگرامای فضایی رو بررسی کنیم یا این که راجع به حس و حال اون فضاها بگیم.چیزی که متاسفانه تو دانشگاه حرفی ازش زده نمیشه!
ممنون از توجهتون
اما تمام مواردی رو که ذکر کردید تکراریه نمی دانم با خواندن این تاپیک به اونها رسیدید یا نه و خواستید اونها رو که از زبان بقیه دوستان هم گفته شده باز تکرار کنید که به چی برسید؟
یکی از این مواد تکرار که دیگر دوستان هم اشاره کردن در رابطه با عنوان تاپیک
ودیگر مورد تکرار بررسی مواردی که ما رو به هدفمون برسونه و کنار گذاشتن موارد حاشیه ای که خودم امروز این مورد رو عنوان کردم و برای اون هم پست هایی رو زدم
دوستی هدف از ایجاد این تاپیک هیچ کدام از مواردی که عنوان کردید نیست بلکه رسیدن به سوالی که عنوان تاپیکه
 

setareharchitect

عضو جدید
خیلی خلاصه اش میشه اینکه همون طرح 4 ایوانی که مثلا تو کاخ آشور از دوره پارتی میبینیم ،و همون گنبد خانه ای که تو آتشکده ها و کاخ های ساسانی بود کمکم وارد معماری مساجدی میشه که الگوشون رو با توجه به مسجد النبی شبستانی ساخته بودن.
تو شیوه های خراسانی و رازی میبینیم که کم کم مساجدی که ساخته میشن این عناصر رو دارن یا اون مساجدی که اولش یه آتشکده و بنای مذهبی از دوره ساسانی بوده و معمولا یه گنبد خانه و یا گیری(ایوان تک)بوده تو دوره های بعدی تکمیل میشه و به صورت همون الگوی حیاط مرکزی با چهار ایوان و احیانا فضای گنبد خانه پشت ایوان ها در میاد.
تزئینات هم اگرچه تو اوایل ورود اسلام به ایران آنچنان توجهی بهش نمیشده و بیشتر دنبال سادگی بودن ولی تو نمونه های اولیه مثل جامع فهرج میبینیم هز همون گچبری های دوره ساسانی که اتفاقا طرح های انتزاعی هم بوده همچنان استفاده میشده .
و از نظر شیوه نیارش هم ایرانی ها اون اوایل تو سبک خراسانی بناهارو با همون اصول گذشته میساختن فقط با ارتفاع کمتر مثلا قوس های به شکل بیز


دوستی ممنون از مواردی که بهش اشاره کردید ولی لطفا" طبق روال تاپیک پیش بروید
 

setareharchitect

عضو جدید
حالا باید ببینیم شیوه پارتی(اشکانیان-ساسانیان) چه تأثیری روی معماری مساجد داشته
 

vahid1900

عضو جدید
سلام اون کتابایی که دوستتمون گفت منم خوندم.از همون اول بحث گفتم که فرقی از لحاظ معماری قبل وبعد از اسلام وجود نداشته معماری همون راه خودشو رفته همون جور دوستمون گفت شیوه پارسی وپارتی قبل از اسلام وجود داشته که معماری همون شیوه در شیوه خراسانی وبه بعد که بعد از اسلام بودن میتونیم ببینم قفط اون معنی که به عناصر معماری داده میشده بعد از اسلام با نمونه خودش قبل از اسلام فرق کرده مثلا گنبد الانه گنبد هم نقش سازه ای داره برای پوشاندن دهنه وسیع هم میگن که یه جور از کثرت به وحدت رسیدن توی اون میتونیم ببینم شاید همین مثله در قبل از اسلام یه جور دیگه بوده فکر نکنم چیز جدیدی توی معاری اسلامی باشه منظورم عنصر جدیدی که از معماری اسلامی به وجود امده باشه هموشون توی معماری قبل ازاسلام داریم در حد کاملش ولی نگاه به اونا عوض شده چون دین عوض شده.. معماری به خیلی چیزا بستگی داره به نظر من میبایست از خودمون بخوایم که کدوم وجه معماری قبل از اسلام با بعد ازاسلام میخوایم مورد بحث قرار بدیم سازه،فضا،فرهنگی که روی معماری تاثیر داشته،عملکرد،و.....
چون معماری به خیلی چیزا بستگی داره همون جور که خودتون میدونید.....
 

mahandis

عضو جدید
ممنون از توجهتون
اما تمام مواردی رو که ذکر کردید تکراریه نمی دانم با خواندن این تاپیک به اونها رسیدید یا نه و خواستید اونها رو که از زبان بقیه دوستان هم گفته شده باز تکرار کنید که به چی برسید؟
یکی از این مواد تکرار که دیگر دوستان هم اشاره کردن در رابطه با عنوان تاپیک
ودیگر مورد تکرار بررسی مواردی که ما رو به هدفمون برسونه و کنار گذاشتن موارد حاشیه ای که خودم امروز این مورد رو عنوان کردم و برای اون هم پست هایی رو زدم
دوستی هدف از ایجاد این تاپیک هیچ کدام از مواردی که عنوان کردید نیست بلکه رسیدن به سوالی که عنوان تاپیکه
حرف منم همین بود دوست عزیز!این مطالب جواب عنوان تاپیک نیست.
شما اگه فکر میکنید با نوشتن خلاصه ای چند خطی از اول و آخر هر فصل کتاب پیرنیا به جواب سئوالتون میرسید،حرفی نیست!ان شاء الله موفق باشید
پست هایی رو که گفتید رو هم من نمی بینم؟
واقعا فکر میکنید من چه هدفی ممکنه از حرفام داشته باشم!؟تا جایی که من میدونم نظر دادن تو این باشگاه آزاده،صحبتای من رو هم که میگید قبلا بچه ها عنوان کردن ،من نتیجه شرو نمیبینم:w10:
موفق باشید،طبق روال خودتون ادامه بدید:w36:
 

setareharchitect

عضو جدید
حرف منم همین بود دوست عزیز!این مطالب جواب عنوان تاپیک نیست.
شما اگه فکر میکنید با نوشتن خلاصه ای چند خطی از اول و آخر هر فصل کتاب پیرنیا به جواب سئوالتون میرسید،حرفی نیست!ان شاء الله موفق باشید
پست هایی رو که گفتید رو هم من نمی بینم؟
واقعا فکر میکنید من چه هدفی ممکنه از حرفام داشته باشم!؟تا جایی که من میدونم نظر دادن تو این باشگاه آزاده،صحبتای من رو هم که میگید قبلا بچه ها عنوان کردن ،من نتیجه شرو نمیبینم:w10:
موفق باشید،طبق روال خودتون ادامه بدید:w36:

دوست عزیز لطفا" مطالب این تاپیک یک باره دیگر از اول بخوانید تامتوجه شوید قراره چطور این مطالب ما رو به هدف برسونه(مخصوصاگ پست شماره19)
ممنون از نظری که دادید
من به شخصه کتاب پیرنیا رو نخوندم پس مطمئن باشید به هیچ وجه کتاب پیرنیا رو خلاصه وبیان نمی کنم ولی خوشحالم که مطالبمون شبه کتاب پیرنیا چون می رسونه که مطالبی که تو تاپیک بهشون رسیدیم کاملا" درسته
دوست عزیز بله نظر دادن آزاد کسی جلوی نظر دادن شما رو هم نگرفته
فقط خواهش کردم حالا که فکر می کنید اطلاعاتی برای عرضه در ضمینه موضوع این تاپیک دارید طبق روال تاپیک ادامه بدهید تا به روشنتر به هدف برسیم(طبق پست شماره19 )
برای اینکه بهتر متوجه بشوید مراحل اجرا تا رسیدن به هدف و پستهایی رو که گفتید ندید براتون ارسال می کنم
ولطفا" اگر فکر می کنید اطلاعاتی در ضمینه تاپیک دارید همه ی دوستان رو هم سهیم کنید منتها طبق روال تاپیک
خوشحال می شیم شما هم در رسیدن به هدف یاریمون کنید
 
آخرین ویرایش:

ایتوک

عضو جدید
سلام اون کتابایی که دوستتمون گفت منم خوندم.از همون اول بحث گفتم که فرقی از لحاظ معماری قبل وبعد از اسلام وجود نداشته معماری همون راه خودشو رفته همون جور دوستمون گفت شیوه پارسی وپارتی قبل از اسلام وجود داشته که معماری همون شیوه در شیوه خراسانی وبه بعد که بعد از اسلام بودن میتونیم ببینم قفط اون معنی که به عناصر معماری داده میشده بعد از اسلام با نمونه خودش قبل از اسلام فرق کرده مثلا گنبد الانه گنبد هم نقش سازه ای داره برای پوشاندن دهنه وسیع هم میگن که یه جور از کثرت به وحدت رسیدن توی اون میتونیم ببینم شاید همین مثله در قبل از اسلام یه جور دیگه بوده فکر نکنم چیز جدیدی توی معاری اسلامی باشه منظورم عنصر جدیدی که از معماری اسلامی به وجود امده باشه هموشون توی معماری قبل ازاسلام داریم در حد کاملش ولی نگاه به اونا عوض شده چون دین عوض شده.. معماری به خیلی چیزا بستگی داره به نظر من میبایست از خودمون بخوایم که کدوم وجه معماری قبل از اسلام با بعد ازاسلام میخوایم مورد بحث قرار بدیم سازه،فضا،فرهنگی که روی معماری تاثیر داشته،عملکرد،و.....
چون معماری به خیلی چیزا بستگی داره همون جور که خودتون میدونید.....
همون طور که گفتید عوامل مختلف در معماری موثره مخصوصا فرهنگ.اما بهتره از سازه شروع کنید چون عموما اول بنا رو میبینیم بعد به تفکیک عوامل میپردازیم.ممنون دوست عزیز:gol:
 

vahid1900

عضو جدید
سلام ..باشه اول از سازه شروع میکنیم ولی قبلش باید همون روال قبل جلو ببریم تا حداقل بدونیم کدوم بنا از کدوم دوره و یه کلیتی از تمام شیوه ها داشته باشیم تا بقیه که این چیزا نمیدونن براشون کمکی بشه که بهتر بتونن این بحث پیش ببرن الان نوبت شیوه پارتی که بدونیم چه ویژگی هایی داشته این دو شیوه قبل از اسلام خیلی مهم هستن که خوب باید شناخته بشن تا بتونیم اونا رو با شیوه های بعد از اسلام مقایسه کنیم ...پس هر کس در مورد شیوه پارتی مطلب داره بذاره مخصوصا از ساختمان ها تا بهش بپردازیم با تشکر................
 

setareharchitect

عضو جدید
برخی از ویژگی های معماری پارتی به قرار زیر است: درونگرایی با بهره گیری از میان سرا؛ شکوه و عظمت دادن به ساختمان ها با بلند ساختن آنها؛ بهره گیری از تاق و گنبد؛ پی سازی با سنگ لاشه؛ گچ بری با خطوط شکسته و خمیده.
 

setareharchitect

عضو جدید
بنا های سبک پارتی معبد آناهیتا در کنگاور، کوه خواجه در سیستان، آتشکده فیروزآباد، بازه هور در نزدیکی نیشابور، کاخ سروستان و کاخ قصر شیرین از نمونه های معدود این سبک معماری در داخل ایران به حساب می آیند. تاق کسری در نزدیکی بغداد، کاخ الحضرا، مجموعه فسا و کاخ آشور از نمونه های این سبک معماری هستند که خارج از مرز جغرافیایی ایران امروزی قرار دارند
 

setareharchitect

عضو جدید
معبد آناهیتا
ویژگی های شیوه پارتی در این معبد به وضوح قابل مشاهده است








 
آخرین ویرایش:

mahandis

عضو جدید
راستش رو بخواین این یه واقعیت که دختر ها مدت زمان بیشتری کار میکنن. در این شکی نیست.
اما این دلیل نمره های بالاشون نیست، اولا دختر ها روز های تحویل تحت هر شرایطی به خودشون میرسن در حالی که پسرها بدون جوراب با ریش بلند و مسواک نزده وارد آتلیه میشن. خوب استاد هم مسلما معماره( این یعنی در حد نهایت تفکیک زشت از زیبا قرار داره) و مسلما حتی شما دوست عزیز به یه موجود هپلی نمره خوب نمیدی در اون طرف میدون هم به یه خانم خوشکل که هی جلوی شیت هاش مثل مانکن راه میری و لبخند ملیحی هم بر لب داره قرار گرفته که اصلا توانایی مقاومت در برابر زیبا یی هاش رو نداری و ...

این قسمت جک قضیه بود

ولی واقعیت اینه که جوانی اساتید باعث شده که علاوه بر کمبود تجربه به مسائل غیر علمی هم توجه ویژه داشته باشن.
دختر ها هم خیلی خوب از این قضیه خواسته یا نا خواسته استفاده می کنن.
جالب بود
اولین بار بود همچین حرفایی میشنیدم:w15:
والا تو دانشکده ی ما برعکسه!البته اینکه به کار دخترا بیشتر بها داده بشه،وگرنه این که دخترا بیشتر کار میکنن درسته.
تو دانشکده ما چه اساتید آقا باشن یا خانم،چه پیر و چه جوون همه معتقدن ضریب هوشی آقایون از خانما بیشتره !!!:surprised:و معتقدن این قضیه به مرور زمان پررنگ تر هم میشه
تو دانشکده ما همونطوری که ظاهر پسرا روز تحویل هپلیه کاراشون هم فوق العاده با کیفیت پایین ارائه میشه ولی اگه نمره ما کمتر از اونا نشه بیشتر هم نمیشه.
منم یه زمانی خیلی اذیتم میکرد این چیزایی که گفتید،ولی الان خودمو اینطور توجیه میکنم که بالاخره یه بخشی از توانایی هر فرد موفقی فن ارتباطه:w11:
این قضیه مطمئن باشید که پس فردا تو کار و ... هم خودشو خیلی پررنگ تر نشون میده.
مطمئن باشید یه درصد کمیش هم به قیافه است عمده اش از اعتماد به نفس ناشی میشه
 
  • Like
واکنش ها: raha

I'M SOMEONE

عضو جدید
کاربر ممتاز
ضمن تایید حرفای دوستان عزیز منم نظرمو میگم:
از یه مثال شروع میکنم ،فرض کنید پاساژهای یه شهر کوچیک رو ،که تعدادشون به اندازه ی انگشتای دست هم نیست .مردمی که نیازشون در درجه اول خرید مایحتاجشونه حالا فرض کنیم مشکل دیگه ای هم ندارن خب این فرد مجبوره خریدشو از یکی از این چند تا مرکز خرید داشته باشه دیگه کیفیت اونجا و شکل و ظاهرش تاثیر آنچنانی نداره .مهم اینه که یه محل مسقفی باشه و بره توش بگرده همین!این شخص دیگه توقع معماری نداره.:w20:

محیط هم با توجه با نیاز کاربراش شکل میگیره.مثل این میمونه که کسی برهنه باشه اونموقع هر لباسی رو بدن میپوشه چون مجبوره،تو این شرایط یه فرد سودجو میتونه حتی نامناسب ترین لباسو به شخص با بهای بالایی بفروشه.اون شخص دنبال رفع نیاز درجه یکشه:w05:
حالا اینو تعمیم بدید به تمام قسمتای شهر و کشور
تا وقتی مردم نیاز های اولیشون از فضای زندگی رفع نشده دنبال چیز دیگه نیستن .اکثر مردم ما به ساخت و ساز های موجود راضین!هنر معماری میشه یه چیز تفننی.به قول استادم سلیقه ها افت کرده :w12::w07:
از طرف دیگه خدمات با کیفیت بالا هزینه هم میخواد،به فرض که شما تو یه جامعه با وضع اقتصادی خراب بخوای خدمات بالایی رو ارائه بدی،یا کسی طالب کارت نمیشه چون احساس نیاز نمیکنه یا مجبورید پولی رو که کمتر از زحمتتونه رو دریافت کنید
معماری با نیاز کاربراش شکل میگیره،این حتی مهم تر از شیوه ی آموزش و ... است
هنر همیشه تو جوامعی رشد میکنه که نیاز های اولیش تامین باشه
دوبی مثال روشنیه از حرفای من،اونجا معماری یک نیازه پس پیشرفت میکنه.بدون توجه به سابقه ی فرهنگی و تاریخی مردم اونجا حتی.
معماری دوره های گذشته رو ببینید،واقعا اگه پادشاهای هخامنشی اون همه قدرت و ثروت نداشتن و نمی خواستن امپراطوری شون رو به رخ بقیه بکشن تخت جمشید با اون همه عظمت شکل میگرفت؟
کاشیکاری های فوق العاده و نفیس مسجد جامع عباسی رو ببینید،فرض کنید هنوز یه همچین استاد کارایی رو داشته باشیم،آیا کسی حاضره به هنر اونا توجه کنه؟حتی اگه ذاتا انسان هنر دوستی باشه حاضره و یا میتونه هزینشرو بده؟
به نظر من اگه واقعا جامعه طالب یه معماری خوب بود منظورم حتی قشر معمولی و ضعیف جامه است،اونموقع ما مجبور میشدیم کیفیت کار خودمونو ببریم بالا اونموقع رقابت به وجود می اومد و این رقابت باعث پیشرفت بیشتر.:w35:
باز به قول استادم معمار یه پیامبر یا مصلح اجتماعی که نیست!معمار نمیتونه به مردم دیکته کنه چی خوبه چی بد،وقتی طالب کار شما نباشن خیلی سخته که بخوای نظرات درستتو حتی به بقیه ثابت کنی:wallbash:
شاید یه نفر و دو نفر و...این کارو بکنن که با شرایط موجود مقابله کنن و کار خوب ارائه بدن ولی تا وقتی این جریان همه گیر نباشه که نتیجه اش رو تو سطح جامعه نمیشه دید
 

vahid1900

عضو جدید
سلام این دوره برابر با جنگ ایران ویونان که توی اون جنگ ایرانی ها شکست خوردن واسکندر بر ایران چیره شد بعضی از بناها وجود داره که میگن برگرفته از معماری یونان بعضی از سوتن های بناها معماری یونان به خاطر میاره ولی بناهایی ساخته شد این باور که این دوره با معماری یونان پیش رفته منتفی می کنه چون بنایی مثل اتشکده فیروز اباد یه معماری کاملا ایرانی به یاد میاره مخصوا بناهای این دوره خیلی مهم هستن چون توی اونا معماری ایران را می شه دید که همین باعث این میشه که اون حرفی که این شیوه با معماری یونان پیش رفته از بین میبره در اتشکده فیروز اباد ما باد گیر هم داریم به جز تاق وگنبد و...که همین مسله نشون میده که بیشتر عناصر شاخص در معماری اسلامی در قبل از اسلام هم وجود داشته ..بنا های این دوره خیلی حرفا برای گفتن دارن وخیلی عناصری که در معماری اسلامی به طور وضوح میبینم در این دوره برای اولین بار به وجود امدن.............. موفق باشید.. اگه شد در مورد چند تا از بناهای این دوره مطلب بذارید ممنون.
 

raha

مدیر بازنشسته
در حال حاضر که "به طور عام" نه معماری سنتی رو در کشور داریم و نه معماری مدرن! معماری تو کشور ما جاش رو در بیش از 90 درصد موارد صرفا به ساختمان سازی داده و بس! اما در جواب سوال شما؛ به نظرم هر دوی اینها میتونند موازی با هم در کشور پیاده بشن... بستگی به نوع و کاربری ساختمان. مقتضیات هر طرح و ایده طراح داره!
 

mori2

عضو جدید
دوستان عزيز با نظر دوست عزيز مان موافقم كه ما ساختمان سازي مي كنيم ولي همين ساختمان سازي بر چه اساسي مي باشد آيا مدرن است يا سنتي، البته بايد به استحضار دوستان برسانم همگونه كه در گذشته عرض كردم سنت به معناي عدم تغير مي باشد حال آنكه در معماري چنين چيزي پذيرفته نيست و منظور بنده معماري گذشته مي باشد ولي چون اين اصطلاح بيشتر رايج است از آن استفاده نموده ام. منتظر نظراتان هستيم.
 
  • Like
واکنش ها: raha

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
متاسفانه معماري سنتي درحال حاضر خلاصه شده در معماري رستورانهاي خانوادگي سنتي(نه به معناي عدم تغيير) وچيزي بنام تلفيق اين دو معماري وجود نداره اما اگه سنت رو به معني روال سابق مدنظر بگيريم بايد گفت كاملا نمونه هاي قبلي خونه سازي حفظ شدن با اين تفاوت كه متراژها كمتر شده و باالطبع برخي فضاها در داخل خونه حذف شده اند
تلفيق سبك مدرن با روش سنتي(روال سابق) به همراه احياي معماري اصيل ايراني و سنتي ميتونه اماكن(مسوني-اداري و ...) رو به طرز معجزه آسايي دلنشين و متفاوت بكنه
 

Similar threads

بالا