گفتگوی ویژه خبری امشب شبکه 2 سیما با حضور: شهرام امیری

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آمريكا ربايش شهرام اميري را تلويحا قبول کرد
دولت آمريكا با قبول تلويحي ربايش شهرام اميري ـ تبعه ايراني ـ، به درخواست خود براي آزاد شدن سه شهروند آمريكايي كه در ايران زنداني هستند شدت داده و اعلام كرد كه آن‌ها بايد با همان رفتاري كه دانشمند ايراني اجازه يافت از آمريكا به وطنش برگردد، روبه‌رو شوند.

به گزارش ايسنا، وزارت امور خارجه آ‌مريكا اعلام كرد كه بازگشت شهرام اميري به ايران پس از بيش از يك‌سال نشان دهنده همان آزادي است كه سه شهروند آمريكايي شايسته آن هستند.

به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس، فيليپ كراولي ـ سخنگوي وزارت امور خارجه ‌آمريكا ـ، اين كه تبادلي در دست مذاكره قرار دارد را انكار كرد، اما تاكيد كرد كه بازگشت اميري به ايران "بايد نشان دهد كه ما انتظار همين رفتار را در زمينه‌ي شهروندان‌مان داريم".

http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=109176
 

ddahmadss

عضو جدید
کاربر ممتاز
آهان
کدوم دزد دیوونه ای اینو دزدیده بوده که اینجوری راحت دررفته ؟ :w02:

بلــــــــــــــــــه
میدونم که تو تصادف ، مخت یه چیزیش شده

حتما یادم میمونه سر نماز دعات کنم :w16:

تا حالا اسپیلینتر سل بازی کردی؟
 

shahruzs

عضو جدید
کاربر ممتاز
قبول داری که شکنجه روحی خیلی مخرب تر از شکنجه جسمیه؟:lol:
اینو قبول دارم ولی امیدوارم به زودی شاهد رو شدن اثار شکنجه جسمی و مصاحبه هایی در اینباره نباشیم و دوستانی که بیایند و بگویند اره از همون اولش گفت منو از پا اویزون کرده بودن :)
 

fatiostad

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اینو قبول دارم ولی امیدوارم به زودی شاهد رو شدن اثار شکنجه جسمی و مصاحبه هایی در اینباره نباشیم و دوستانی که بیایند و بگویند اره از همون اولش گفت منو از پا اویزون کرده بودن :)
نمیدونم... چون امشب هیچ سوالی در این باره نشد و هیچ حرفی در این رابطه زده نشد، من نمیتونم اظهار نظری بکنم...
 

shahidi721

اخراجی موقت
طرف زن وبچه شو ول کرده بی خبر رفته امریکا درس بخونه بعدشم میگید ما منطق داریم
 

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
آمريكا ربايش شهرام اميري را تلويحا قبول کرد

دولت آمريكا با قبول تلويحي ربايش شهرام اميري ـ تبعه ايراني ـ، به درخواست خود براي آزاد شدن سه شهروند آمريكايي كه در ايران زنداني هستند شدت داده و اعلام كرد كه آن‌ها بايد با همان رفتاري كه دانشمند ايراني اجازه يافت از آمريكا به وطنش برگردد، روبه‌رو شوند.

به گزارش ايسنا، وزارت امور خارجه آ‌مريكا اعلام كرد كه بازگشت شهرام اميري به ايران پس از بيش از يك‌سال نشان دهنده همان آزادي است كه سه شهروند آمريكايي شايسته آن هستند.

به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس، فيليپ كراولي ـ سخنگوي وزارت امور خارجه ‌آمريكا ـ، اين كه تبادلي در دست مذاكره قرار دارد را انكار كرد، اما تاكيد كرد كه بازگشت اميري به ايران "بايد نشان دهد كه ما انتظار همين رفتار را در زمينه‌ي شهروندان‌مان داريم".

http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=109176
خوب بابا خودشون نمیتونن فرار کنن دیگه اینا چیکار کنن آخه؟
 

wasper

عضو جدید
مطمئنند این سوالات از ایشون پرسیده شده و ایشون به وزارت اطلاعات جواب داده و همین که ایشون ازاد هست نشون میده که توضیحاتش قابل قبول بوده که نظام قبولش کرده و پس از نظر من هیچ مشکلی ایشون ندارند.
خیلی چیزهای سری هست که نیازی نیست همه ملت از همه ان مطلع بشوند
 

fatiostad

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اوه...اوه..

دوستان من برم که دیگه صدای بابام دراومد...:cry:

الانه که بیاد لپ تاپ رو از پنجره پرت کنه تو حیاط...:confused:

همگی پیروز و سربلند باشید... یا علی:gol:
 

titanium833

عضو جدید
ببینم ، این شهرام اسکوفیلد بالاخره جریان فرارش از زندان رو تعریف کرد یا نه ؟!

صحبت های هر دو طرف ایرانی و امریکایی در تناقضه .. نمیدونیم چی رو باید باور کنیم

البته تنها چیزی که مثلا اینه که سناریوی آقای جمهوری اسلامی مثل همیشه یه دروغ احمقانست ، ولی اینکه این آقا شهرام چرا رفته به امریکا و اون پنج میلیون دلار از کجا امده یکم عجیبه ..
 

sajad_s

عضو جدید
اين مزدور ميخواسته پناهنده بشه ولي امريكا ديده نه احمقي بيش نيست واسه همين زده چاكه ..... بيرونش كرده
 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اين مزدور ميخواسته پناهنده بشه ولي امريكا ديده نه احمقي بيش نيست واسه همين زده چاكه ..... بيرونش كرده
شما صفحه قبل اولین پست رو بخونید تا یک کم بیشتر فکر کنید، بلکم ادبتون یک کم بیشتر بشه...
متشکرم:gol:
 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ادعاي نيويورك تايمز: اميري از سال‌ها قبل با سيا همكاري داشت!


روزنامه امريكايي نيويورك تايمز در پي رسوايي دولت امريكا در ماجراي شهرام اميري و ناتواني در پاسخ به تناقضات موجود در اين مسئله ادعاي همكاري اميري با سيا از سال‌ها قبل را مطرح كرد اما افزود مقامات امريكايي اذعان دارند كه بازگشت اميري شرمندگي بزرگي براي آن‌ها به‌وجود آورد.
به گزارش رجانيوز، نیویورک تایمز در گزارش اختصاصی خود پیرامون ماجرای شهرام امیری نوشت: مقامات رسمی امریکا می‌گویند این دانشمند اتمی ایران از سال‌ها قبل با سازمان جاسوسی سیا همکاری می‌کرده است و اطلاعات مفیدی از برنامه‌های هسته‌ای ایران را در اختیار این سازمان قرار داده است.
دیوید سانگر خبرنگار نیویورک تایمز در ادامه گزارش خود ادعا كرد، به گفته مقامات امریکايي، شهرام امیری جزيیاتی از دانشگاهی در تهران را برای مأمورین سرویس‌های اطلاعاتی امریکا فاش کرده و توضیح داده است که چگونه این دانشگاه به‌صورت ستاد فرماندهی مخفی فعالیت‌های هسته‌ای ایران درآمده است.
اين مقام امريكايي در ادامه ادعاي خود كه پس از رسوايي سرويس‌هاي جاسوسي امريكا بيان كرده، افزوده شهرام امیری در ایران یکی از منابع موثق اطلاعاتی در تهیه گزارش سرویس‌های جاسوسی امریکا در سال 2007 از برنامه‌های هسته‌ای ایران بوده است.
این مقام امریکايی تأکید می‌کند که شهرام امیری طی چند سال اطلاعات مهم و دست اولی از برنامه‌های مخفی هسته‌ای ایران در اختیار سرویس‌های اطلاعاتی امریکا قرار می‌داده است.
اما اين ادعاها كه به‌منظور تحت‌الشعاع قرار دادن ماجرا بيان شده، به‌قدري مشكوك است كه حتي نیویورک تایمز نيز در خصوص مي‌نويسد: این اظهارات مقامات امریکايی که به‌نظر میرسد برخی از آنها قصد بی اعتبار کردن شهرام میری را دارند، بخش دیگری از این ماجرای پیچیده است. در حالی که شهرام امیری پس از ورود به ایران، جزئیات ربوده‌شدن خود از عربستان به امریکا را در جمع خبرنگاران تشریح كرد. مقامات امریکايی که تا چند روز قبل از وجود او در امریکا اظهار بی اطلاعی می‌کردند و یا حضور او را در خاک این کشور تکذیب می‌کردند، اکنون می‌گویند او با اراده خود به امریکا آمده و با اراده خود هم خاک امریکا را ترک کرده است.
نیویورک تایمز به نقل از مقامات رسمی اما ناشناس امريكا! می‌افزاید، در حالی که شهرام امیری در ایران مخفیانه با سازمان سیا همکاری می‌کرد، در سفری به عربستان سعودی كردد که این سازمان، ترتیب انتقال وی به امریکا و ساکن شدن در ایالت آریزونا را فراهم كرد.
نیویورک تایمز می‌افزاید، مقامات امریکايی اذعان دارند که افشا شدن ماجرای امیری و بازگشت او به ایران شرمندگی بزرگی برای امریکا به‌وجود آورده و تلاش سازمان سیا برای پناهنده کردن دیگر افراد را نیز تضعیف كرده است.
 

E.lahe

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم به شما میگم شما فک میکنی بیداری، خیلی وقته خوابی خودت خبر نداری
نه شوروی کجاست؟ تجزیه شد، قبول ولی هسته اصلی یا همون روسیه کم قدرتی نیست واسه خودش
اونم کاره امریکایه جهانخوار بود که باعث شد شوروی تجزیه شه، امریکا پسر خاله من نیست که ازش حمایت کنم، ولی اون چیزی که مشهوده ابر قدرتی امریکاست، همین الان اراده کنه کله اینترنت ایران فاتحه ش خوندست
کسی که خودش رو به خواب زده نمیشه بیدار کرد !:w16:
بله خوب آمریکا ابر قدرته کسی منکرش نیست ولی کار اطلاعاتی جنگ قدرت نیست، هم شهرام امیری گفت هم خودمون میدنیم، جنگ اطلاعاتی جنگ مغز ها و تاکتیک های اطلاعاتیه...
شما شک داری به قدرت اطلاعاتی ایران؟
من به قدرت اطلاعاتی ایران شک ندارم
ولی به قدرت نفتش هم شک ندارم
وحیدی (همین که وزیر دفاع هست انگار) تو تایلند در حین خرید اسلحه توسط جاسوسها گرفتار میشه ، ولی دولت تایلند و چین مخفیانه میفرستنش ایران !
حالا به قدرت اطلاعاتی ربط داره یا به نفت . . . . !!
من به عنوان کارشناس کامپیوتر میگم اینطوری ها هم نیست که اینتر نت ما دست اونا باشه ایران قدرت سوم سایبری دنیاست تازه خودشون میگن سومه شایدم بالا تر باشه
آق کارشناس میشه لطف بفرمائید و ملاک این قدرت رو بگید ما هم متوجه بشیم ؟:eek::whistle:
مطمئناً فردا متن کامل این برنامه تلویزیونی روی سایتهای خبری مختلف قرار میگیره...
تا فردا منتظر میمونم. اگر من اشتباه کرده باشم، میام تو همین تاپیک از شما عذر خواهی میکنم...

با تشکر...:gol:
رو سایتهای خبری ای که گفته های خمینی تو بهشت زهرا رو هم سانسور میکنند ؟
یا خبرگزاری که عکسهای ورود خمینی به ایران رو سانسور میکنته ؟:w12:
تا حالا اسپیلینتر سل بازی کردی؟
والا قدیما یکی داشتم که چن بار نصب کردم ، ولی کلیدهای جهتی اصلا کار نکردند . یعنی کلا نتونستم حرکت کنم !
واسه همین بی خیالش شدم:w12:
 

fatiostad

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
در گفت‌وگوي ويژه خبري سيما بيان شد؛

در گفت‌وگوي ويژه خبري سيما بيان شد؛

درگفت‌وگوي ويژه خبري سيما بيان شد؛
جزئيات ربايش شهرام اميري از زبان خودش
خبرگزاري فارس: پژوهشگر ايراني ربوده شده توسط نيروهاي امنيتي آمريكا گفت: من اطمينان كامل به نظام داشتم و نظام هم به من اطمينان داشت كه پناهنده نشده‌ام و موضوع ربايش را با شدت پيگيري مي‌كرد.




به گزارش خبرنگار سياست خارجي خبرگزاري فارس، شهرام اميري پژوهشگر ايراني كه به مدت 14 ماه در اسارت نيروهاي اطلاعاتي آمريكا به سر برده بود و صبح پنجشنبه وارد كشور شد، شنبه شب در برنامه گفت‌وگوي ويژه خبري به جزئيات ربايشش در عربستان و سپس انتقال به خاك آمريكا پرداخت.
وي گفت: دهم خرداد 1388 به منظور زيارت خانه خدا با كارواني 300 نفره وارد فرودگاه جده شدم كه در بدو ورود در قسمت انگشت‌نگاري سؤالاتي درباره شغل و فعاليت‌هاي كاري‌ام از من پرسيده شد كه براي من ايجاد نگراني كرد به نحوي كه همراهان من در كاروان نيز متوجه اين نگراني شدند. از جمله آقاي موسي‌زاده هم‌ اتاقي من در مدينه نيز متوجه اين قضيه شد.
اميري ادامه داد: در روز 13 خرداد در ساعت 5:30 به منظور زيارت مسجدالنبي از هتل محل اقامتم خارج شدم و قصد داشتم پياده مسير را طي كنم كه در طول مسير يك دستگاه ون سفيد رنگ با سه سرنشين مقابل من متوقف شد و سرنشين جلويي به زبان فارسي از من دعوت كرد كه به همراه‌ آنها با اين خودرو به مسجدالنبي بروم. زماني كه وارد خودرو شدم سرنشين عقب اين خودرو با اسلحه من را تهديد كرد و با يك دستمال چشمانم را بست و سرم را به زير صندلي هل داد. من در آن لحظه شوكه شدم و ترسيدم. حتي فكر كردم اعضاي گروهك تروريستي منافقين اقدام به اين كار كردند.
وي در ادامه توضيحاتش خاطرنشان كرد: پس از آن من را با اين خودرو به محل نامعلومي در عربستان بردند كه در حدود يك ساعت به طول انجاميد. سرنشين اين خودرو كه به زبان فارسي صحبت مي‌كرد همراه من در آن خانه بود و پس از آن به من آمپول بيهوشي تزريق كردند كه اين تزريق توسط پزشكي صورت گرفت كه به زبان انگليسي صحبت مي‌كرد. زماني كه به هوش آمدم در هواپيماي نظامي بودم و وقتي كه هواپيما به زمين نشست متوجه شدم كه در داخل خاك آمريكا هستم.
اميري درباره گذرنامه‌اش نيز گفت: بعد از انگشت‌نگاري و عكسبرداري در فرودگاه جده مدير كاروان در اتوبوسي كه ما را به سمت مدينه مي‌برد، گذرنامه‌هاي ما را گرفت.

* به هيچ سفارتخانه‌اي مراجعه نكردم

اين پژوهشگر ايراني در خصوص ادعاي آمريكايي‌ها مبني بر اينكه اميري درخواست پناهندگي كرده و در پاسخ به اين پرسش كه آيا شما به سفارت آمريكا مراجعه كرديد؟ خاطرنشان كرد: اينكه من به سفارت آمريكا يا هر كشور ديگري مراجعه كردم،‌ كاملا كذب است. من فرآيند ربوده شدنم را كاملا شفاف مطرح كردم و اولين فيلم توسط دولت جمهوري اسلامي به عنوان سندي منحصر به فرد ارائه شده است.
وي بار ديگر تصريح كرد: من مراجعه به سفارتخانه يا بخش كنسولي كشور خارجي را شديداً تكذيب مي‌كنم.
اميري درباره علت عدم همراهي همسرش در سفر به خانه خدا، با بيان اينكه هدف اصلي من همراهي با خانواده‌ام براي انجام اين زيارت بود، گفت: همسر من به دليل زانو دردي كه داشت امكان زيارت برايش مقدور نبود و من به تنهايي به اين سفر رفتم.
اين پژوهشگر ايراني در پاسخ به اين سؤال كه چه دليلي داشت آمريكا شما را بربايد؟ اظهار داشت: ‌در روزهاي اولي كه ربوده شده و در خاك آمريكا بودم اين سؤال برايم مطرح بود كه چرا من كه يك پژوهشگر ساده فيزيك بهداشت بودم مورد ربايش قرار گرفتم؟
اميري اضافه كرد: بحث فيزيك بهداشت حفاظت در برابر پرتوها است. من در دانشگاه صنعتي مالك اشتر به تحقيقات در زمينه فيزيك بهداشت مشغول بودم. مقاله‌اي علمي به كنفرانس بين‌المللي كه در دانشگاه شيراز برگزار شد، ارائه دادم. اطلاعات اين مقاله و ساير مقالات بر روي سايت منتقل مي‌شد و امكان دسترسي از هر جاي دنيا به اين مقاله وجود داشت. (خلاصه اين مقاله به زبان انگليسي بود)
وي ادامه داد: برداشت من اين است كه با توجه به اينكه اين مقاله توسط پژوهشگر دانشگاه صنعتي مالك اشتر كه وابسته به وزارت دفاع است تهيه شده بود و با عنايت به اين قضيه كه دانشگاه‌هاي وابسته به مراكز دفاعي مورد توجه سازمان‌هاي اطلاعاتي طرف مقابل هستند و آنها مي‌خواهند اطلاعات لازم را از پژوهشگران و مقالاتي كه در زمينه‌هاي مختلف ارائه مي‌دهند، جمع‌آوري كنند دست به اين ربايش زدند.
وي همچنين يادآور شد: برداشت ديگر من اين است كه گروهك منافقين و ساير سازمان‌هايي كه در ارتباط با دانشگاه صنعتي مالك‌ اشتر اطلاعاتي را جمع‌آوري كردند اين اطلاعات را به سازمان‌هاي اطلاعاتي آمريكا منتقل كردند.

* مي‌خواستند برنامه صلح آميز هسته‌اي را به امور نظامي مرتبط كنند

اميري در پاسخ به اين پرسش كه آيا در زماني كه در آمريكا بوديد، راجع به اين مقاله از شما سؤالي پرسيده شد؟ پاسخ داد: بله؛ با توجه به سؤالاتي كه از من پرسيده شد، من به اين جواب رسيدم كه آنها از طريق اين مقاله به اسم و نوع فعاليتم علاقه‌مند شدند و احساس كردند فردي هستم كه مي‌توانم در ارتباط با برنامه هسته‌اي ايران اطلاعات مهمي را به آنها بدهم.
اين پژوهشگر ايراني در پاسخ به اين سؤال كه اطلاعات شما در مورد برنامه هسته‌اي چه بود كه براي آمريكايي‌ها مهم تلقي مي‌شد؟ اظهار داشت: اين برداشتي بود كه دولت آمريكا با توجه به اطلاعات غلطي كه در مورد دانشگاه صنعتي مالك ‌اشتر و فعاليت‌هاي پژوهشي اين دانشگاه به آن منتقل شده بود، به اين نتيجه غلط رسيد و اين ربايش كاملا اشتباه را انجام داد.
اميري در پاسخ به اين پرسش كه آيا شما تاكنون به نطنز يا فردو رفته‌ايد؟ تصريح كرد: خير؛ اطلاعات و آشنايي من با سايت‌هاي هسته‌اي ايران شايد از يك فرد عادي كمتر باشد. نوع كار من بحث فيزيك بهداشت است. سابقه كاري و نوع پروژه‌هايي كه انجام داده‌ام كاملا روشن است. اين دانشگاه با ساير دانشگاه‌ها و سازمان‌هاي غيرنظامي ارتباط نزديك دارد.
وي در خصوص اخبار مطرح شده مبني بر اينكه از پنج سال قبل براي آمريكا جاسوسي مي‌كرده و اينكه آيا احساس مي‌كرده تحت نظر است و كسي از سازمان‌هاي جاسوسي مايل بوده با وي ارتباط برقرار كند؟ اظهار داشت:‌ نوع پروژه‌هايي كه انجام مي‌داديم پروژه‌هايي بود كه حتي از دانشجويان عادي ساير دانشگاه‌ها در سطح كارشناسي ارشد و دكترا دعوت مي‌كرديم با ما همكاري كنند و آنها از امكانات و تجربيات دانشگاه صنعتي مالك ‌اشتر استفاده مي‌كردند. حتي اگر دولت آمريكا مايل بود اطلاعاتي در اين زمينه از لحاظ علمي به دست بياورد فكر مي‌كنم بهترين راه به جاي ربايش من اين بود كه درخواستي از يكي از دانشگاه‌هاي آمريكا براي دانشگاه مالك ‌اشتر ارسال كند قطعا ما قبول مي‌كرديم كه اطلاعات علمي خود را در اختيار پژوهشگران ساير مراكز علمي دنيا قرار دهيم.
وي درباره پرسش و پاسخ‌هايي كه در طول اين مدت از وي پرسيده مي‌شد، گفت: با توجه به برآورد اطلاعاتي غلطي كه از نوع فعاليت‌ من داشتند، سؤالات نامرتبط با فعاليت‌هاي دانشگاه مالك ‌اشتر مي‌پرسيدند و با سؤالاتي كه مطرح مي‌كردند مي‌خواستند اين گونه مطرح كنند كه فعاليت‌هاي هسته‌اي نظامي ايران در دانشگاه مالك ‌اشتر انجام مي‌شود كه من به آنها گفتم نوع فعاليت‌هاي اين دانشگاه ارتباطي با فعاليت هسته‌اي صلح‌آميز جمهوري اسلامي ندارد.
اميري ادامه داد: سؤالاتي كه مطرح مي‌شد با اهداف و جهت‌گيري‌هاي خاصي مي‌خواستند برنامه صلح‌آميز هسته‌اي ايران را به بحث تسليحات هسته‌اي مرتبط كنند.

* استفاده از دستگاه‌هاي دروغ سنج و روانشناسان

به گزارش خبرنگار سياست خارجي خبرگزاري فارس، شهرام اميري پژوهشگر ايراني در ادامه برنامه گفت‌وگوي ويژه خبري شنبه شب و در تشريح جزئيات ربوده‌ شدنش توسط نيروهاي آمريكايي اظهار داشت: در بدو ورودم به خاك آمريكا همزمان با طرح سؤالات و شنيدن جواب‌هاي منفي از سوي من كه نشان داد اطلاعاتي از برنامه صلح‌آميز هسته‌اي ايران ندارم، آنها از دستگاه‌هاي دروغ سنج استفاده كرده و سيم‌هايي را به انگشتان دست، قفسه سينه‌ و سرم وصل كردند كه به يك لپ تاپ متصل بود. از سؤالات ساده شروع كردند و يك مترجم ايراني در آنجا حضور داشت كه گفت‌وگوهاي ما را ترجمه مي‌كرد.
وي ادامه داد: به مدت يك هفته من را به دستگاه دروغ سنج متصل كرده و سؤالاتي را كه احساس مي‌كردند از پاسخ دادن به آنها طفره مي‌روم، مطرح مي‌كردند. در نهايت به اين نتيجه رسيدند كه من در اين زمينه اطلاعاتي ندارم.
اين پژوهشگر ايراني اضافه كرد: بعد از اجراي مراحل دروغ‌سنج يك سري تيم‌هاي روانشناسي با من گفت‌وگو ‌كردند كه در برخي از اين تيم‌ها روانپزشكان ايراني نيز حضور داشتند. پس از اجراي مراحل دروغ ‌سنج و روانشناسي مطمئن شدند كه من فاقد اطلاعات هستم و عملا به اين نتيجه رسيدند كه اطلاعاتي كه به آنها رسيده درست نبوده و سناريوي اطلاعاتي آنها با شكست مواجه شده است.
وي در پاسخ به اين پرسش كه بعد از گذشت اين مدت از شما چه خواستند؟ اظهار داشت: بعد از سناريوي اطلاعاتي كه موفق نشد، سناريوي ديگري را مطرح كردند. آنها يك سري اسناد و مدارك را به همراه يك لپ تاپ آوردند و از من خواستند با يكي از خبرگزاري‌هاي آمريكايي مصاحبه كنم. اسناد شامل يك سري پروسه‌هاي توليد سلاح اتمي بود و عناوين موجود در اين اسناد به فرآيند توليد سلاح‌هاي هسته‌اي اختصاص داشت كه آمريكا خود سابقه استفاده و توليد آن را در كارنامه دارد.
اميري خاطرنشان كرد: اصرار داشتند كه با يكي از خبرگزاري‌هاي آمريكايي مصاحبه كنم و بگويم به خواسته خود به آمريكا پناهنده شده‌ام و ضمن تاييد اين اسناد جعلي، مالكيت آن را به جمهوري اسلامي نسبت دهم.
وي ادامه داد: آنها گفتند اگر مصاحبه‌اي با يكي از خبرگزاري‌هاي آمريكا انجام دهيد از لحاظ مالي شما را تامين مي‌كنيم. در مرحله بعدي خبرگزاري CNN را معرفي و مبلغ 10 ميليون دلار را تعيين كردند.

* درصدد انتقال من به اسرائيل بودند

اميري در خصوص نحوه انتشار اولين نوار ويدئويي‌اش با بيان اينكه دولت آمريكا سناريو‌هاي مختلفي براي من طراحي و پياده كرد، گفت: بعد از سناريوي سندسازي كه در آن از من مي‌خواستند مسئوليت لپ تاپ و اسناد را قبول كنم و مالكيت آن را به جمهوري اسلامي نسبت دهم، موضوع تطميع با 10 ميليون دلار را مطرح كردند. در نهايت تهديد كردند كه اگر با ما همكاري لازم را صورت ندهي قادريم شما را به اسرائيل منتقل كنيم.
وي با بيان اينكه دولت آمريكا نمي‌خواست در بحث ربايش مسئوليتي قبول كند و با توجه به قوانين اين كشور اين موضوع براي اين دولت گران تمام مي‌شد، اظهار داشت: آنها دولت فلسطين اشغالي را با توجه به سابقه‌اي كه در انجام ترور‌ها و ربايش‌ها دارد، مطرح كردند. گفتند ما تو را به فلسطين اشغالي تحويل مي‌دهيم و بدترين شكنجه‌ها در مورد شما انجام خواهد شد و هيچ اثري از شما باقي نخواهد ماند. ما از قول شما مسائل را در رسانه‌ها مطرح مي‌كنيم و به دليل اينكه شما وجود خارجي نداريد، نمي‌توانيد به ابهامات و مطالب پاسخ دهيد.
اين پژوهشگر ايراني با بيان اينكه دولت جمهوري اسلامي همزمان موضوع ربايش من را به لحاظ بين‌المللي دنبال مي‌كرد، خاطرنشان كرد: در آن زمان برخوردها و رفتارهايي را شاهد بودم كه متوجه شدم پيگيري‌ها و فشارهاي دولت ايران موثر واقع شده و يك سري اسناد را پيدا كرده بودند كه ثابت مي‌كرد دولت آمريكا در ربايش من دخالت داشته و آن را رسما به دبيركل سازمان ملل ارائه داده بودند.
اميري ادامه داد: من بايد تصميم مي‌گرفتم كه سرنوشت نامعلوم را انتخاب كنم يا با زمان بازي كرده و از امكانات موجود استفاده كنم. آنها از بحث اطلاعاتي به نتيجه لازم نرسيدند و من متوجه شدم كه حضور من براي آنها بحث تبليغاتي خواهد داشت.
وي در توضيح بيشتر گفت: به اين نتيجه رسيدم كه مي‌توانم با آنها بازي اعتمادسازي راه بيندازم و آنها را به همكاري اميدوار كنم و اين اميد همكاري، اين امكان را به من بدهد كه وضعيتم از محبوس بودن در يك پايگاه نظامي كه امكان هيچ تماسي با خارج نداشتم به حبس خانگي تغيير يافته و ارتباط محدود داشته باشم. من با اين ديد و فكر، خط قرمزي را براي سازمان اطلاعاتي آمريكا مطرح كردم و گفتم با توجه به اتفاقاتي كه رخ داده يك خط قرمز براي شما تعريف خواهم كرد و اميدوارم كه شما با توجه به اين انعطافي كه من انجام مي‌‌دهم امكانات لازم را در اختيار من قرار دهيد. اعلام كردم كه من فعلا هيچ مصاحبه‌اي عليه كشورم انجام نمي‌دهم.
اين پژوهشگر ايراني اضافه كرد: حداقل امتيازي كه اين موضوع براي من داشت اين بود كه وضعيتم از حبس نظامي به حبس خانگي تبديل و امكان يافتن روزنه يا وسيله ارتباطي براي من بيشتر مي‌شد. آنها نيز در مقابل، خط قرمزي براي من تعريف كردند مبني بر اينكه شما در مورد ربايش خود با هيچ كس صحبت نكنيد.
وي ادامه داد: پس از اين مرحله آنها بار ديگر از سيستم‌هاي راستي‌ آزمايي و دستگاه‌هاي دروغ سنج استفاده كردند كه ببينند اميدي به همكاري با من وجود دارد. من آن مرحله را به خواست خدا و ضعف سيستم‌هاي اطلاعاتي آنها طي كردم و آنها به نوعي راضي شدند كه وضعيت من را از حبس در سايت نظامي به حبس خانگي تغيير دهند.
اين پژوهش درباره اين سايت نظامي گفت: احتمال مي‌دهم اين سايت نظامي در اطراف واشنگتن يا در اطراف پنتاگون قرار داشت.
اميري گفت: بعد از اين توافق كه به صورت صوري انجام شد به اين نتيجه رسيدند كه شايد اميدي هست كه در آينده با آنها همكاري رسانه‌اي داشته‌ باشم. من دنبال اين بودم از چه راهي امكان دارد با كشور، خانواده و دوستان تماس برقرار و درخواست كمك كنم.
اين پژوهشگر ايراني افزود: در اين پروسه 6 ماهه به گونه‌اي رفتار مي‌كردم كه آنها فكر مي‌كردند من يك برنامه ريزي بلندمدت براي حضور در آمريكا دارم. حتي به صورت صوري من را در دانشگاه «نوا» در ايالت ويرجينا ثبت‌نام كردند. آنها در حال اجراي سناريوي پناهندگي من بودند و با توجه به اينكه دولت جمهوري اسلامي از طريق كانال‌هاي بين‌المللي اين قضيه را دنبال مي‌كرد و آنها فشار سياسي قضيه من را احساس كرده بودند و بعد از اينكه سناريوي تبليغاتي كه مدنظرشان بود موفق نشد، در مورد سناريوي پناهندگي من كار كردند.
وي در توضيح بيشتر گفت: اسناد و مداركي را به من دادند و بدون درخواست من و بدون تكميل فرم‌هاي مرسوم اداري، اين كار را صورت دادند. حتي يك گواهينامه رانندگي به من دادند. علاوه بر اين بدون خواست من يك شماره ملي براي من صادر كردند. هدفشان اين بود كه سناريوي پناهندگي من را طبيعي جلوه دهند. اين مدارك به اسم واقعي من بود.
اميري اضافه كرد: سازمان اطلاعاتي ايران موفق شد با من تماس برقرار كند و امكانات لازم را براي تهيه فيلم اول در اختيار من قرار دهند. فيلم اول تهيه شد كه آن زمان من در شهر «توسان» در ايالت آريزونا بودم. بعد از تهيه اين ويدئو و رسيدن آن به دست نيروهاي اطلاعاتي ايران، دولت آمريكا متوجه اين ضربه اطلاعاتي شد. ساعت 2 و نيم شب FBI به همراه سازمان اطلاعاتي آمريكا بدون ارائه هيچ‌گونه مجوزي وارد محلي كه من در آنجا بودم شدند و به من دست‌بند زدند و من را با صورت كف اتاق خواباندند. فردي كه لباس ‌FBI را به تن داشت اسلحه‌اش را روي سر من قرار داد و تهديد كرد و گفت شما عليه امنيت ملي آمريكا با سازمان اطلاعاتي كشور متخاصم تماس گرفته‌ايد.
وي ادامه داد: پس از آن من را بدون هيچ توضيحي از شهر توسان به شهري در ايالت ويرجينا منتقل كردند. هنوز فيلم اول منتشر نشده بود و آنها از اين مي‌ترسيدند كه ايران هر لحظه اين فيلم را منتشر كند و باعث رسوايي آنها شود. از آن زمان فشار رواني به من وارد كردند.


 
آخرین ویرایش:

fatiostad

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اين پژوهشگر ايراني گفت: در زماني كه سازمان اطلاعاتي كشور (ايران) با من ارتباط برقرار كرده بود توانستم يكسري اسناد و مدارك را به آنها منتقل كنم و ايران مدارك متقني را در دست داشت كه من در داخل خاك آمريكا هستم و هر اتفاقي مي‌افتاد با توجه به فيلمي كه توسط من تهيه شده بود آمريكايي‌ها بايد پاسخگو بودند.
وي اضافه كرد: به دليل ترسي كه سازمان اطلاعاتي آمريكا از انتشار اين فيلم داشت به اين نتيجه رسيدند كه فيلم دومي را تهيه كنند تا فيلم اول را خنثي كند.
اميري خاطرنشان كرد: بعد از انتقال من از شهر توسان به ايالت ويرجينا، آمريكايي‌ها به دنبال تهيه فيلم دوم بودند و سناريو‌هاي مختلفي را مطرح‌ ‌كردند. يكي از سناريو‌ها اين بود كه من با اين بيان كه دولت جمهوري اسلامي خانواده من را گروگان گرفته و تحت فشار رواني هستم، مجبور شده‌ام فيلم اول را تهيه و براي ايران ارسال كنم.
اين پژوهشگر اضافه كرد: آنها گفتند اگر اين قضيه را مطرح كني ما يك كمپين رسانه‌اي به راه خواهيم انداخت و از شما حمايت خواهيم كرد و به نوعي علاوه بر خنثي كردن نوار اول، يك بار حقوق بشري ن
ي
ز به اين قضيه بدهند.
اميري ادامه داد: آنها از من خواستند كه در ويدئو دوم اعلام كنم كه خانواده‌ام تحت فشار هستند كه من زير بار نرفتم. من با سازمان اطلاعاتي كشور تماس داشتم و از سلامت خانواده‌ام در آن لحظه مطمئن بودم. پس از آن با لطف خدا و سازمان اطلاعاتي كشور موفق شدم تماس تصويري‌ كوتاهي با همسرم داشته باشم.
وي با بيان اينكه اطمينان كامل به نظام جمهوري اسلامي داشتم، اظهار داشت: نظام به من اطمينان داشت كه من پناهنده نشده‌ام و موضوع ربايش من را با شدت پيگيري مي‌كرد و اعتماد دو طرفه‌اي در اين زمينه وجود داشت.

* مي‌خواستند من را با 3 جاسوس آمريكايي مبادله كنند

اميري گفت: آنها موضوع ديگري را مطرح كردند مبني بر اينكه به دروغ اعتراف كن كه مامور سازمان اطلاعاتي ايران هستي و همه اتفاقاتي كه در اين مدت رخ داده سناريويي بوده كه از طرف سازمان اطلاعاتي ايران انجام شده است.
اين پژوهشگر ايراني گفت: به من گفتند اگر اعتراف كني كه مامور اطلاعاتي ايران هستي به عنوان يك جاسوس كه در كشور ديگري دستگير شده، مي‌توانيم شما را با 3 جاسوسي كه در مرز عراق با ايران دستگير شده‌اند مبادله كنيم و اين يك روال عادي بين دستگاه‌هاي اطلاعاتي دنياست و هيچ مشكلي براي شما ايجاد نخواهد شد.
وي يادآور شد: اصطلاحاتي كه آنها به كار بردند مويد اين قضيه بود كه اين 3 نفر جاسوس هستند. به من گفتند بدون هيچ مشكلي مي‌توانيم شما را از خاك آمريكا به يك كشور ثالث منتقل و از آن طريق بحث مبادله را به پيش ببريم كه من احساس كردم در اين قضيه يك نيرنگ و شيطنت از طرف سازمان‌هاي اطلاعاتي آمريكا وجود دارد. چون دستشان خالي بود و احتمال مي‌دانند دولت جمهوري اسلامي ويدئو اول را منتشر كند، در موضع ضعف قرار گرفتند و متني را آماده كردند و گفتند كه بر اساس اين متن مصاحبه انجام دهم.
اميري درباره اين متن گفت: در اين متن واقعيت را گفته‌ بودند كه من يك پژوهشگر ساده فيزيك بهداشت هستم و عليه كشورم اقدامي را انجام ندادم و دلم براي خانواده‌ام تنگ شده است البته دولت آمريكا جملاتي را به اين متن اضافه كرد كه من در اينجا آزاد هستم و براي ادامه تحصيل به آمريكا آمده‌ام.
وي ادامه داد: من جملات را از روي يك ال‌سي‌دي كه در آن جا قرار داشت مي‌خواندم. متن اول متن انگليسي بود كه بعد از ضبط نوار به اين نتيجه رسيدند كه تاثيرگذار نيست. در نهايت مجبور شدند متن فارسي تهيه كنند، كه از همان متن انگليسي و كلمه به كلمه آن را ترجمه كردند. به دليل عدم آشنايي آنها با فرهنگ ايراني، سعي نكردند كه از اطلاعاتي استفاده كنند كه با فرهنگ ما تطبيق داشته باشد.
اين پژوهشگر اضافه كرد: باز هم جرات انتشار اين ويدئو را نداشتند زيرا متني كه كه تهيه شده بود فاقد كارايي لازم بود. ايران به سرعت فيلم اول را منتشر كرد و به آنها شوك وارد شد و مجبور شدند ويدئو دومي كه به حالت تصنعي و غير واقعي تهيه شده بود در يوتيوب قرار دهند و آنقدر اين فيلم ضعيف بود كه حتي مسئوليت انتشار آن را قبول نكردند. در حالي كه ايران به صورت رسمي فيلم اول را منتشر و به عنوان سند رسمي و با اصالت مطرح كرد.
اميري ادامه داد: بعد از انتشار ويدئو دوم متوجه شدند بازنده بازي هستند و از طرف ديگر شرايط من كاملا نامعلوم بود و آنها نمي‌توانستند به صورت منطقي تصميم‌گيري كنند. من مي‌ترسيدم كه كاري انجام دهند. وضعيت به گونه‌اي بود كه نشان مي‌داد كنترل اوضاع كاملا از دستشان خارج شده‌ است.

* جزييات فرار 24 ساعته

وي گفت: موفق شدم در تاريخ 24 خرداد 89 در شهر استرلينگ در ايالت ويرجينا از دستشان فرار كنم. سازمان اطلاعاتي آمريكا به مدت 24 ساعت به دنبال من مي‌گشت و حتي باورشان نمي‌شد كه چنين اتفاقي رخ داده باشد. پس از اين قضيه دفتر حافظ منافع ايران در واشنگتن را تحت نظر قرار داده بودند و من در طول اين مدت 24 ساعته موفق شدم به يك كافي نت مراجعه كنم و ويدئو سوم را كه تير خلاصي به پيكره پوشالي اين سازمان اطلاعاتي وارد مي‌كرد، تهيه كنم. بعد از گذشت 24 ساعت من را پيدا كردند و مي‌خواستند من را به FBI تحويل دهند كه گفتم ويدئو سومي تهيه كرده‌ام و براي ايران ارسال شده و هر لحظه امكان انتشار آن وجود دارد. بعد از اين اتفاق به من گفتند كه مي‌خواهند پرونده اين قضيه را ببندند و من را به ايران باز گردانند. من به آنها اعلام كردم با توجه به اينكه يك شهروند ايراني هستم بايد از لحاظ حقوقي من را به دفتر حافظ منافع ايران در واشنگتن تحويل دهند كه آنها مخالفت كردند.

* پروسه‌اي كه يك ماه به طول انجاميد

اميري درباره ويدئو چهارم اظهار داشت: آنها لپ تاپي را در اختيار من قرار دادند و گفتند كه در اين فيلم اين جمله را مطرح كنم كه حالم خوب است و به زودي به كشور برمي‌گردم با اين استدلال كه در صورت انتشار اين ويدئو، ايران فيلم فرار من را منتشر نخواهد كرد و منتظر خواهد ماند تا من به كشور بازگردم. به من گفتند كه ما پروسه‌هاي بازگشت شما به كشورتان را انجام مي‌دهيم و در اولين فرصت شما را از خاك آمريكا خارج مي‌كنيم.
اين پژوهشگر ايراني اضافه كرد: اين پروسه يك ماه به طول انجاميد. آنها در اين مدت عنوان مي‌كردند كه ما از طريق كشورهاي ديگر تلاش مي‌كنيم شما را به ايران بازگردانيم، منتهي برخي از كشورها با توجه به تبعات سياسي و تبليغات رسانه‌اي كه نسبت به شما وجود دارد دچار تعلل مي‌شوند و نمي‌خواهند خودشان را درگير اين مسئله كنند.
وي افزود: هر روز با من‌ جلسه‌اي مفصل داشتند و اين صحبت را مطرح مي‌كردند كه اگر برنگردي به هر كشور اروپايي كه مايل هستي، شما را خواهيم فرستاد.

* هيچ وقت آزاد نبودم

وي تصريح كرد: من از بدو ورود به خاك آمريكا تا زماني كه به دفتر حافظ منافع ايران رفتم كاملا تحت نظارت و كنترل نيروهاي امنيتي آمريكا بودم و هيچ وقت آزاد نبودم. مدارك و مستنداتي نيز در اين زمينه دارم كه اين قضيه را اثبات مي‌كند. شماره‌هاي خودروهاي كه نيروهاي امنيتي آمريكا من را با آن جا به جا مي‌كردند در اختيار دارم و موفق شدم شماره دو خودرو را يادداشت كنم.
اميري اضافه كرد: اگر افرادي كه من را تحت بازداشت قرار دادند جزو سازمان اطلاعاتي آمريكا نيستند دولت آمريكا بايد اين قضيه را بررسي كند چرا كه براي وجهه آمريكا زشت است كه در داخل دولت اين كشور دولت ديگري وجود دارد كه كارهايي انجام مي‌‌دهد كه باعث بدنامي دولت آمريكا مي‌شود. اگر هم اينها سازمان‌هاي اطلاعاتي آمريكا هستند، سند محكمي است كه ادعاي دولت آمريكا مبني بر اينكه من در آمريكا آزاد بودم را رد مي‌كند.

* انگليس مي‌خواست من را به ايران منتقل كند

به گزارش خبرنگار سياست خارجي خبرگزاري فارس، شهرام اميري پژوشگر ايراني ربوده شده توسط نيروهاي امنيتي آمريكا در ادامه سخنان خود و در پاسخ به اين سؤال كه آيا خودتان به دفتر حافظ منافع ايران در آمريكا مراجعه كرديد؟ ‌گفت: پس از يك ماه از تاريخ بازداشت، قرار بود من را از طريق يكي از كشورهاي اروپايي به ايران منتقل كنند.
وي افزود: سپس به من اعلام شد كه اين كشور اروپايي حاضر به انجام اين كار نشده است اما خواستار برگزاري يك مصاحبه براي من در سفارت خود در واشنگتن است كه من اين موضوع را با عصبانيت رد كرده و اعلام كردم كه نيازي به اين مصاحبه ندارم.
اين پژوهشگر ايراني در پاسخ به اين سؤال كه آيا كشور مورد اشاره شما انگليس است؟ گفت: بله، انگليس موافقت كرده بود كه بدون هيچ شرطي من را به ايران منتقل كند، اما چند ساعت قبل از پرواز دولت انگليس با دولت آمريكا تماس گرفته و اعلام كرد كه اميري بايد يك مصاحبه با سفارت ما در واشنگتن داشته باشد و به يك سري سؤالات ما پاسخ دهد.
اميري ادامه داد: من به اين موضوع شديداً اعتراض كرده و اعلام كردم يك ماه است خواستار اين هستم كه من را به دفتر حافظ منافع ايران تحويل دهند بنابراين لزومي به رفتن به سفارت انگلستان براي بازگشت به كشورم نمي‌بينم.
وي با اشاره به جريان انتقال و تحويل خود به دفتر حافظ منافع ايران، گفت: آنها (مقامات امنيتي آمريكا) يك تاكسي براي من آماده كردند و اين تاكسي از محل هتلي كه مورد استفاده سازمان سيا بود، از ويرجينيا با اسكورت به سمت دفتر حافظ منافع حركت كرد تا امكان هيچ گونه حركتي به ساير نقاط را نداشته باشم.
اين پژوهشگر ايراني افزود: آنها يك موبايل در اختيار من قرار داده و اعلام كردند، حتي اگر شما وارد سفارت حافظ منافع شديد، مي‌توانيد با ما تماس گرفته و نظر خود را در صورت تغيير يافتن به ما اطلاع دهيد كه امروز اين موبايل در اختيار نيروهاي اطلاعاتي كشورمان قرار دارد.
اميري با بيان اينكه اين پيشنهاد همواره به من اعلام مي‌شد، اظهار داشت: آنها بارها به من اعلام كرده بودند كه خواهان زندگي در هر كشور اروپايي كه باشيد تنها به ما اعلام ‌كنيد و ما در اسرع وقت خانواده شما را به آن منطقه خواهيم آورد، ما در اين خصوص تعهد مي‌دهيم.
وي در خصوص احساس خود زماني كه وارد دفتر حافظ منافع شده و پرچم جمهوري اسلامي را ديد، گفت: واقعاً احساس كردم وارد خاك ميهنم شدم و ديدن پرچم، عكس مقام معظم رهبري و امام خميني (ره) قوت قلبي به من داد چرا كه تا قبل از ورود به دفتر حافظ منافع اين ترس در وجود من قرار داشت كه آنها به من شليك كنند، زيرا تا درب دفتر حافظ منافع مرا تعقيب مي‌كردند.
اين پژوهشگر ايراني موضوع ربايش خود را يك قضيه پيچيده خواند كه شكست سختي براي آمريكايي‌ها بوده است و افزود: خوشبختانه به لطف خدا اين اتفاق نيفتاد و من وارد دفتر حافظ منافع شدم.

* اين خبر را از زبان شما مي‌شنوم

اميري در پاسخ به اين سؤال كه مقامات آمريكايي ادعا كرده‌اند كه شما در ازاي همكاري خود 5 ميليون دلار دريافت كرده‌ايد اما اين پول در آمريكا باقي مانده است، گفت: من اين خبر را اكنون از زبان شما مي‌شنوم و براي خودم من هم جالب است، زيرا اگر پولي به من داده شده، چگونه اجازه خرج كردن آن را نداشتم و اين بازي‌هايي است كه سازمان‌هاي اطلاعاتي پس از شكست‌هايي كه متحمل مي‌شوند به راه مي‌اندازند.
وي ادامه داد: آنها مرا تهديد مي‌كردند كه اگر به ايران برگردي، ما سناريوهاي مختلفي را مطرح كرده و حتي اسناد جعلي تهيه كرده و به عنوان اسناد رسمي به دنيا ارائه مي‌دهيم، چرا كه كشورهاي مختلفي با ما همكاري مي‌كنند.
اين پژوهشگر ايراني با ذكر اين نكته كه آنها تهديد مي‌كردند ما با اسناد جعلي شما را به عنوان يك جاسوس نشان مي‌دهيم كه با ما همكاري داشته است، اظهار داشت: آنها مي‌خواستند موضوع خانواده را به عنوان يك موضوع احساسي براي من مطرح كنند.
اميري در پاسخ به اين ادعاي آمريكايي‌ها مبني بر اينكه اميري پس از مدتي همكاري، با دلتنگي نسبت به خانواده‌ خود قصد بازگشت به ايران را داشته‌ است، گفت: با توجه به اينكه من كارمند دولت هستم و بر اين اساس براي كسب مجوز خروج از كشور حداقل دو ماه زمان نياز است لذا اگر واقعاً من قصد پناهندگي داشتم طي اين دو ماه خانواده خود را از كشور خارج مي‌كردم، چرا كه آنها مشكل خروج از كشور را نداشتند.
وي خاطرنشان كرد: چطور امكان دارد در طي اين دو ماه خانواده خود را از ايران خارج نكرده باشم و پس از سفر به آمريكا و فراهم شدن امكانات مالي كه آنها ادعا مي‌كنند براي من فراهم كرده‌اند، دلتنگ آنها شده و براي اين دلتنگي به ايران برگشته باشم كه اين يك تناقض است و مقامات آمريكايي بايد به آن پاسخ دهند.

* غلبه سازمان اطلاعاتي ايران بر آمريكا

اين پژوهشگر ايراني در پاسخ به نتيجه اين ماجرا نيز با اشاره به سخنان حضرت امام خميني (ره) مبني بر اين كه آمريكا يك طبل توخالي است، يادآور شد: شايد تا قبل از اينكه اين اتفاق براي من بيفتد، اين جمله امام (ره) را درك نمي‌كردم اما در طول اين مدت كه درگير بحث‌هاي اطلاعاتي و فشارهاي رواني سازمان سيا بودم به اين نتيجه رسيدم كه جنگ اطلاعاتي جنگ هوش‌ها، تكنولوژي و ابزار است، سازمان اطلاعاتي جمهوري اسلامي ايران بر سازمان اطلاعاتي آمريكا غلبه دارد و هموطنان عزيز ما با توجه به تناقض‌گويي‌هاي مقامات آمريكا اين قضيه را به روشني درك كردند.
اميري در پايان با تشكر از كساني كه براي آزادي وي تلاش كردند، اظهار داشت: از وزارت امور خارجه، صدا و سيما، وزارت دفاع، وزارت اطلاعات و به خصوص دستگاه اطلاعاتي وزارت دفاع كه با يك مديريت قوي انتقال من به كشور را مديريت كرد كمال تشكر را دارم و خداوند را شاكرم كه در طول اين 14 ماه به من توفيق داد كه در مقابل وعده‌ها و تهديدات مختلف دستگاه اطلاعاتي آمريكا مقاومت كنم و با يك وجدان راحت و روي سفيد به كشور عزيزم بازگردم.

 
آخرین ویرایش:

fatiostad

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
شهرام اميري در گفت‌وگوي ويژه خبري 2
مي‌خواستند من را با سه جاسوس آمريكايي در ايران مبادله كنند
خبرگزاري فارس: شهرام اميري گفت: به من گفتند كه اگر اعتراف كني مامور اطلاعاتي ايران هستي ما شما را با 3 جاسوس آمريكايي كه در مرز عراق با ايران دستگير شده‌اند، مبادله و از طريق كشور ثالث به كشورت منتقل مي‌كنيم.




به گزارش خبرنگار سياست خارجي خبرگزاري فارس، شهرام اميري پژوهشگر ايراني در ادامه برنامه گفت‌وگوي ويژه خبري شنبه شب و در تشريح جزئيات ربوده‌ شدنش توسط نيروهاي آمريكايي اظهار داشت: در بدو ورودم به خاك آمريكا همزمان با طرح سؤالات و شنيدن جواب‌هاي منفي از سوي من كه نشان داد اطلاعاتي از برنامه صلح‌آميز هسته‌اي ايران ندارم، آنها از دستگاه‌هاي دروغ سنج استفاده كرده و سيم‌هايي را به انگشتان دست، قفسه سينه‌ و سرم وصل كردند كه به يك لپ پاپ متصل بود. از سؤالات ساده شروع كردند و يك مترجم ايراني در آنجا حضور داشت كه گفت‌وگوهاي ما را ترجمه مي‌كرد.
وي ادامه داد: به مدت يك هفته من را به دستگاه دروغ سنج متصل كرده و سؤالاتي را كه احساس مي‌كردند از پاسخ دادن به آنها طفره مي‌روم، مطرح مي‌كردند. در نهايت به اين نتيجه رسيدند كه من در اين زمينه اطلاعاتي ندارم.
اين پژوهشگر ايراني اضافه كرد: بعد از اجراي مراحل دروغ‌سنج يك سري تيم‌هاي روانشناسي با من گفت‌وگو ‌كردند كه در برخي از اين تيم‌ها روانپزشكان ايراني نيز حضور داشتند. پس از اجراي مراحل دروغ ‌سنج و روانشناسي مطمئن شدند كه من فاقد اطلاعات هستم و عملا به اين نتيجه رسيدند كه اطلاعاتي كه به آنها رسيده درست نبوده و سناريوي اطلاعاتي آنها با شكست مواجه شده است.
وي در پاسخ به اين پرسش كه بعد از گذشت اين مدت از شما چه خواستند؟ اظهار داشت: بعد از سناريوي اطلاعاتي كه موفق نشد، سناريوي ديگري را مطرح كردند. آنها يك سري اسناد و مدارك را به همراه يك لپ تاپ آوردند و از من خواستند با يكي از خبرگزاري‌هاي آمريكايي مصاحبه كنم. اسناد شامل يك سري پروسه‌هاي توليد سلاح اتمي بود و عناوين موجود در اين اسناد به فرآيند توليد سلاح‌هاي هسته‌اي اختصاص داشت كه آمريكا خود سابقه استفاده و توليد آن را در كارنامه دارد.
اميري خاطرنشان كرد: اصرار داشتند كه با يكي از خبرگزاري‌هاي آمريكايي مصاحبه كنم و بگويم به خواسته خود به آمريكا پناهنده شده‌ام و ضمن تاييد اين اسناد جعلي، مالكيت آن را به جمهوري اسلامي نسبت دهم.
وي ادامه داد: آنها گفتند اگر مصاحبه‌اي با يكي از خبرگزاري‌هاي آمريكا انجام دهيد از لحاظ مالي شما را تامين مي‌كنيم. در مرحله بعدي خبرگزاري CNN را معرفي و مبلغ 10 ميليون دلار را تعيين كردند.
اميري در خصوص نحوه انتشار اولين نوار ويدئويي‌اش با بيان اينكه دولت آمريكا سناريو‌هاي مختلفي براي من طراحي و پياده كرد، گفت: بعد از سناريوي سندسازي كه در آن از من مي‌خواستند مسئوليت لپ تاپ و اسناد را قبول كنم و مالكيت آن را به جمهوري اسلامي نسبت دهم، موضوع تطميع با 10 ميليون دلار را مطرح كردند. در نهايت تهديد كردند كه اگر با ما همكاري لازم را صورت ندهي قادريم شما را به اسرائيل منتقل كنيم.
وي با بيان اينكه دولت آمريكا نمي‌خواست در بحث ربايش مسئوليتي قبول كند و با توجه به قوانين اين كشور اين موضوع براي اين دولت گران تمام مي‌شد، اظهار داشت: آنها دولت فلسطين اشغالي را با توجه به سابقه‌اي كه در انجام ترور‌ها و ربايش‌ها دارد، مطرح كردند. گفتند ما تو را به فلسطين اشغالي تحويل مي‌دهيم و بدترين شكنجه‌ها در مورد شما انجام خواهد شد و هيچ اثري از شما باقي نخواهد ماند. ما از قول شما مسائل را در رسانه‌ها مطرح مي‌كنيم و به دليل اينكه شما وجود خارجي نداريد، نمي‌توانيد به ابهامات و مطالب پاسخ دهيد.
اين پژوهشگر ايراني با بيان اينكه دولت جمهوري اسلامي همزمان موضوع ربايش من را به لحاظ بين‌المللي دنبال مي‌كرد، خاطرنشان كرد: در آن زمان برخوردها و رفتارهايي را شاهد بودم كه متوجه شدم پيگيري‌ها و فشارهاي دولت ايران موثر واقع شده و يك سري اسناد را پيدا كرده بودند كه ثابت مي‌كرد دولت آمريكا در ربايش من دخالت داشته و آن را رسما به دبيركل سازمان ملل ارائه داده بودند.
اميري ادامه داد: من بايد تصميم مي‌گرفتم كه سرنوشت نامعلوم را انتخاب كنم يا با زمان بازي كرده و از امكانات موجود استفاده كنم. آنها از بحث اطلاعاتي به نتيجه لازم نرسيدند و من متوجه شدم كه حضور من براي آنها بحث تبليغاتي خواهد داشت.
وي در توضيح بيشتر گفت: به اين نتيجه رسيدم كه مي‌توانم با آنها بازي اعتمادسازي راه بيندازم و آنها را به همكاري اميدوار كنم و اين اميد همكاري، اين امكان را به من بدهد كه وضعيتم از محبوس بودن در يك پايگاه نظامي كه امكان هيچ تماسي با خارج نداشتم به حبس خانگي تغيير يافته و ارتباط محدود داشته باشم. من با اين ديد و فكر، خط قرمزي را براي سازمان اطلاعاتي آمريكا مطرح كردم و گفتم با توجه به اتفاقاتي كه رخ داده يك خط قرمز براي شما تعريف خواهم كرد و اميدوارم كه شما با توجه به اين انعطافي كه من انجام مي‌‌دهم امكانات لازم را در اختيار من قرار دهيد. اعلام كردم كه من فعلا هيچ مصاحبه‌اي عليه كشورم انجام نمي‌دهم.
اين پژوهشگر ايراني اضافه كرد: حداقل امتيازي كه اين موضوع براي من داشت اين بود كه وضعيتم از حبس نظامي به حبس خانگي تبديل و امكان يافتن روزنه يا وسيله ارتباطي براي من بيشتر مي‌شد. آنها نيز در مقابل، خط قرمزي براي من تعريف كردند مبني بر اينكه شما در مورد ربايش خود با هيچ كس صحبت نكنيد.
وي ادامه داد: پس از اين مرحله آنها بار ديگر از سيستم‌هاي راستي‌ آزمايي و دستگاه‌هاي دروغ سنج استفاده كردند كه ببينند اميدي به همكاري با من وجود دارد. من آن مرحله را به خواست خدا و ضعف سيستم‌هاي اطلاعاتي آنها طي كردم و آنها به نوعي راضي شدند كه وضعيت من را از حبس در سايت نظامي به حبس خانگي تغيير دهند.
اين پژوهش درباره اين سايت نظامي گفت: احتمال مي‌دهم اين سايت نظامي در اطراف واشنگتن يا در اطراف پنتاگون قرار داشت.
اميري گفت: بعد از اين توافق كه به صورت صوري انجام شد به اين نتيجه رسيدند كه شايد اميدي هست كه در آينده با آنها همكاري رسانه‌اي داشته‌ باشم. من دنبال اين بودم از چه راهي امكان دارد با كشور، خانواده و دوستان تماس برقرار و درخواست كمك كنم.
اين پژوهشگر ايراني افزود: در اين پروسه 6 ماهه به گونه‌اي رفتار مي‌كردم كه آنها فكر مي‌كردند من يك برنامه ريزي بلندمدت براي حضور در آمريكا دارم. حتي به صورت صوري من را در دانشگاه «نوا» در ايالت ويرجينا ثبت‌نام كردند. آنها در حال اجراي سناريوي پناهندگي من بودند و با توجه به اينكه دولت جمهوري اسلامي از طريق كانال‌هاي بين‌المللي اين قضيه را دنبال مي‌كرد و آنها فشار سياسي قضيه من را احساس كرده بودند و بعد از اينكه سناريوي تبليغاتي كه مدنظرشان بود موفق نشد، در مورد سناريوي پناهندگي من كار كردند.
وي در توضيح بيشتر گفت: اسناد و مداركي را به من دادند و بدون درخواست من و بدون تكميل فرم‌هاي مرسوم اداري، اين كار را صورت دادند. حتي يك گواهينامه رانندگي به من دادند. علاوه بر اين بدون خواست من يك شماره ملي براي من صادر كردند. هدفشان اين بود كه سناريوي پناهندگي من را طبيعي جلوه دهند. اين مدارك به اسم واقعي من بود.
اميري اضافه كرد: سازمان اطلاعاتي ايران موفق شد با من تماس برقرار كند و امكانات لازم را براي تهيه فيلم اول در اختيار من قرار دهند. فيلم اول تهيه شد كه آن زمان من در شهر «توسان» در ايالت آريزونا بودم. بعد از تهيه اين ويدئو و رسيدن آن به دست نيروهاي اطلاعاتي ايران، دولت آمريكا متوجه اين ضربه اطلاعاتي شد. ساعت 2 و نيم شب FBI به همراه سازمان اطلاعاتي آمريكا بدون ارائه هيچ‌گونه مجوزي وارد محلي كه من در آنجا بودم شدند و به من دست‌بند زدند و من را با صورت كف اتاق خواباندند. فردي كه لباس ‌FBI را به تن داشت اسلحه‌اش را روي سر من قرار داد و تهديد كرد و گفت شما عليه امنيت ملي آمريكا با سازمان اطلاعاتي كشور متخاصم تماس گرفته‌ايد.
وي ادامه داد: پس از آن من را بدون هيچ توضيحي از شهر توسان به شهري در ايالت ويرجينا منتقل كردند. هنوز فيلم اول منتشر نشده بود و آنها از اين مي‌ترسيدند كه ايران هر لحظه اين فيلم را منتشر كند و باعث رسوايي آنها شود. از آن زمان فشار رواني به من وارد كردند.
اين پژوهشگر ايراني گفت: در زماني كه سازمان اطلاعاتي كشور (ايران) با من ارتباط برقرار كرده بود توانستم يكسري اسناد و مدارك را به آنها منتقل كنم و ايران مدارك متقني را در دست داشت كه من در داخل خاك آمريكا هستم و هر اتفاقي مي‌افتاد با توجه به فيلمي كه توسط من تهيه شده بود آمريكايي‌ها بايد پاسخگو بودند.
وي اضافه كرد: به دليل ترسي كه سازمان اطلاعاتي آمريكا از انتشار اين فيلم داشت به اين نتيجه رسيدند كه فيلم دومي را تهيه كنند تا فيلم اول را خنثي كند.
اميري خاطرنشان كرد: بعد از انتقال من از شهر توسان به ايالت ويرجينا، آمريكايي‌ها به دنبال تهيه فيلم دوم بودند و سناريو‌هاي مختلفي را مطرح‌ ‌كردند. يكي از سناريو‌ها اين بود كه من با اين بيان كه دولت جمهوري اسلامي خانواده من را گروگان گرفته و تحت فشار رواني هستم، مجبور شده‌ام فيلم اول را تهيه و براي ايران ارسال كنم.
اين پژوهشگر اضافه كرد: آنها گفتند اگر اين قضيه را مطرح كني ما يك كمپين رسانه‌اي به راه خواهيم انداخت و از شما حمايت خواهيم كرد و به نوعي علاوه بر خنثي كردن نوار اول، يك بار حقوق بشري نيز به اين قضيه بدهند.
اميري ادامه داد: آنها از من خواستند كه در ويدئو دوم اعلام كنم كه خانواده‌ام تحت فشار هستند كه من زير بار نرفتم. من با سازمان اطلاعاتي كشور تماس داشتم و از سلامت خانواده‌ام در آن لحظه مطمئن بودم. پس از آن با لطف خدا و سازمان اطلاعاتي كشور موفق شدم تماس تصويري‌ كوتاهي با همسرم داشته باشم.
وي با بيان اينكه اطمينان كامل به نظام جمهوري اسلامي داشتم، اظهار داشت: نظام به من اطمينان داشت كه من پناهنده نشده‌ام و موضوع ربايش من را با شدت پيگيري مي‌كرد و اعتماد دو طرفه‌اي در اين زمينه وجود داشت.
اميري گفت: آنها موضوع ديگري را مطرح كردند مبني بر اينكه به دروغ اعتراف كن كه مامور سازمان اطلاعاتي ايران هستي و همه اتفاقاتي كه در اين مدت رخ داده سناريويي بوده كه از طرف سازمان اطلاعاتي ايران انجام شده است.
اين پژوهشگر ايراني گفت: به من گفتند اگر اعتراف كني كه مامور اطلاعاتي ايران هستي به عنوان يك جاسوس كه در كشور ديگري دستگير شده، مي‌توانيم شما را با 3 جاسوسي كه در مرز عراق با ايران دستگير شده‌اند مبادله كنيم و اين يك روال عادي بين دستگاه‌هاي اطلاعاتي دنياست و هيچ مشكلي براي شما ايجاد نخواهد شد.
وي يادآور شد: اصطلاحاتي كه آنها به كار بردند مويد اين قضيه بود كه اين 3 نفر جاسوس هستند. به من گفتند بدون هيچ مشكلي مي‌توانيم شما را از خاك آمريكا به يك كشور ثالث منتقل و از آن طريق بحث مبادله را به پيش ببريم كه من احساس كردم در اين قضيه يك نيرنگ و شيطنت از طرف سازمان‌هاي اطلاعاتي آمريكا وجود دارد. چون دستشان خالي بود و احتمال مي‌دانند دولت جمهوري اسلامي ويدئو اول را منتشر كند، در موضع ضعف قرار گرفتند و متني را آماده كردند و گفتند كه بر اساس اين متن مصاحبه انجام دهم.
اميري درباره اين متن گفت: در اين متن واقعيت را گفته‌ بودند كه من يك پژوهشگر ساده فيزيك بهداشت هستم و عليه كشورم اقدامي را انجام ندادم و دلم براي خانواده‌ام تنگ شده است البته دولت آمريكا جملاتي را به اين متن اضافه كرد كه من در اينجا آزاد هستم و براي ادامه تحصيل به آمريكا آمده‌ام.
وي ادامه داد: من جملات را از روي يك ال‌سي‌دي كه در آن جا قرار داشت مي‌خواندم. متن اول متن انگليسي بود كه بعد از ضبط نوار به اين نتيجه رسيدند كه تاثيرگذار نيست. در نهايت مجبور شدند متن فارسي تهيه كنند، كه از همان متن انگليسي و كلمه به كلمه آن را ترجمه كردند. به دليل عدم آشنايي آنها با فرهنگ ايراني، سعي نكردند كه از اطلاعاتي استفاده كنند كه با فرهنگ ما تطبيق داشته باشد.
اين پژوهشگر اضافه كرد: باز هم جرات انتشار اين ويدئو را نداشتند زيرا متني كه كه تهيه شده بود فاقد كارايي لازم بود. ايران به سرعت فيلم اول را منتشر كرد و به آنها شوك وارد شد و مجبور شدند ويدئو دومي كه به حالت تصنعي و غير واقعي تهيه شده بود در يوتيوب قرار دهند و آنقدر اين فيلم ضعيف بود كه حتي مسئوليت انتشار آن را قبول نكردند. در حالي كه ايران به صورت رسمي فيلم اول را منتشر و به عنوان سند رسمي و با اصالت مطرح كرد.
اميري ادامه داد: بعد از انتشار ويدئو دوم متوجه شدند بازنده بازي هستند و از طرف ديگر شرايط من كاملا نامعلوم بود و آنها نمي‌توانستند به صورت منطقي تصميم‌گيري كنند. من مي‌ترسيدم كه كاري انجام دهند. وضعيت به گونه‌اي بود كه نشان مي‌داد كنترل اوضاع كاملا از دستشان خارج شده‌ است.
وي گفت: موفق شدم در تاريخ 24 خرداد 89 در شهر استرلينگ در ايالت ويرجينا از دستشان فرار كنم. سازمان اطلاعاتي آمريكا به مدت 24 ساعت به دنبال من مي‌گشت و حتي باورشان نمي‌شد كه چنين اتفاقي رخ داده باشد. پس از اين قضيه دفتر حافظ منافع ايران در واشنگتن را تحت نظر قرار داده بودند و من در طول اين مدت 24 ساعته موفق شدم به يك كافي نت مراجعه كنم و ويدئو سوم را كه تير خلاصي به پيكره پوشالي اين سازمان اطلاعاتي وارد مي‌كرد، تهيه كنم. بعد از گذشت 24 ساعت من را پيدا كردند و مي‌خواستند من را به FBI تحويل دهند كه گفتم ويدئو سومي تهيه كرده‌ام و براي ايران ارسال شده و هر لحظه امكان انتشار آن وجود دارد. بعد از اين اتفاق به من گفتند كه مي‌خواهند پرونده اين قضيه را ببندند و من را به ايران باز گردانند. من به آنها اعلام كردم با توجه به اينكه يك شهروند ايراني هستم بايد از لحاظ حقوقي من را به دفتر حافظ منافع ايران در واشنگتن تحويل دهند كه آنها مخالفت كردند.
اميري درباره ويدئو چهارم اظهار داشت: آنها لپ تاپي را در اختيار من قرار دادند و گفتند كه در اين فيلم اين جمله را مطرح كنم كه حالم خوب است و به زودي به كشور برمي‌گردم با اين استدلال كه در صورت انتشار اين ويدئو، ايران فيلم فرار من را منتشر نخواهد كرد و منتظر خواهد ماند تا من به كشور بازگردم. به من گفتند كه ما پروسه‌هاي بازگشت شما به كشورتان را انجام مي‌دهيم و در اولين فرصت شما را از خاك آمريكا خارج مي‌كنيم.
اين پژوهشگر ايراني اضافه كرد: اين پروسه يك ماه به طول انجاميد. آنها در اين مدت عنوان مي‌كردند كه ما از طريق كشورهاي ديگر تلاش مي‌كنيم شما را به ايران بازگردانيم، منتهي برخي از كشورها با توجه به تبعات سياسي و تبليغات رسانه‌اي كه نسبت به شما وجود دارد دچار تعلل مي‌شوند و نمي‌خواهند خودشان را درگير اين مسئله كنند.
وي افزود: هر روز با من‌ جلسه‌اي مفصل داشتند و اين صحبت را مطرح مي‌كردند كه اگر برنگردي به هر كشور اروپايي كه مايل هستي، شما را خواهيم فرستاد.
وي تصريح كرد: من از بدو ورود به خاك آمريكا تا زماني كه به دفتر حافظ منافع ايران رفتم كاملا تحت نظارت و كنترل نيروهاي امنيتي آمريكا بودم و هيچ وقت آزاد نبودم. مدارك و مستنداتي نيز در اين زمينه دارم كه اين قضيه را اثبات مي‌كند. شماره‌هاي خودروهاي كه نيروهاي امنيتي آمريكا من را با آن جا به جا مي‌كردند در اختيار دارم و موفق شدم شماره دو خودرو را يادداشت كنم.
اميري اضافه كرد: اگر افرادي كه من را تحت بازداشت قرار دادند جزو سازمان اطلاعاتي آمريكا نيستند دولت آمريكا بايد اين قضيه را بررسي كند چرا كه براي وجهه آمريكا زشت است كه در داخل دولت اين كشور دولت ديگري وجود دارد كه كارهايي انجام مي‌‌دهد كه باعث بدنامي دولت آمريكا مي‌شود. اگر هم اينها سازمان‌هاي اطلاعاتي آمريكا هستند، سند محكمي است كه ادعاي دولت آمريكا مبني بر اينكه من در آمريكا آزاد بودم را رد مي‌كند.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8904270332
 
آخرین ویرایش:

fatiostad

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
شهرام اميري در گفت‌وگوي ويژه خبري -3 و پاياني
ايران جنگ هوش و تكنولوژي را از آمريكا برد
خبرگزاري فارس: پژوشگر ايراني ربوده شده توسط نيروهاي امنيتي آمريكا با بيان اينكه جنگ اطلاعاتي جنگ هوش‌ها، تكنولوژي و ابزار است، گفت كه سازمان اطلاعات ايران بر سازمان اطلاعاتي آمريكا در اين جنگ هوش و تكنولوژي غلبه كرده است.




به گزارش خبرنگار سياست خارجي خبرگزاري فارس، شهرام اميري پژوهشگر ايراني ربوده شده توسط نيروهاي امنيتي آمريكا در ادامه سخنان خود و در پاسخ به اين سؤال كه آيا خودتان به دفتر حافظ منافع ايران در آمريكا مراجعه كرديد، ‌گفت: پس از يك ماه از تاريخ بازداشت، قرار بود من را از طريق يكي از كشورهاي اروپايي به ايران منتقل كنند.
وي افزود: سپس به من اعلام شد كه اين كشور اروپايي حاضر به انجام اين كار نشده است اما خواستار برگزاري يك مصاحبه براي من در سفارت خود در واشنگتن است كه من اين موضوع را با عصبانيت رد كرده و اعلام كردم كه نيازي به اين مصاحبه ندارم.
اين پژوهشگر ايراني در پاسخ به اين سؤال كه آيا كشور مورد اشاره شما انگليس است، گفت: بله، انگليس موافقت كرده بود كه بدون هيچ شرطي من را به ايران منتقل كند اما چند ساعت قبل از پرواز دولت انگليس با دولت آمريكا تماس گرفته و اعلام كرد كه اميري بايد يك مصاحبه با سفارت ما در واشنگتن داشته باشد و به يك سري سؤالات ما پاسخ دهد.
اميري ادامه داد: من به اين موضوع شديداً اعتراض كرده و اعلام كردم يك ماه است خواستار اين هستم كه من را به دفتر حافظ منافع ايران تحويل دهند بنابراين لزومي به رفتن به سفارت انگلستان براي بازگشت به كشورم نمي‌بينم.
وي با اشاره به جريان انتقال و تحويل خود به دفتر حافظ منافع ايران، گفت: آنها (مقامات امنيتي آمريكا) يك تاكسي براي من آماده كردند و اين تاكسي از محل هتلي كه مورد استفاده سازمان سيا بود، از ويرجينيا با اسكورت به سمت دفتر حافظ منافع حركت كرد تا امكان هيچ گونه حركتي به ساير نقاط را نداشته باشم.
اين پژوهشگر ايراني افزود: آنها يك موبايل در اختيار من قرار داده و اعلام كردند، حتي اگر شما وارد سفارت حافظ منافع شديد، مي‌توانيد با ما تماس گرفته و نظر خود را در صورت تغيير يافتن به ما اطلاع دهيد كه امروز اين موبايل در اختيار نيروهاي اطلاعاتي كشورمان قرار دارد.
اميري با بيان اينكه اين پيشنهاد همواره به من اعلام مي‌شد، اظهار داشت: آنها بارها به من اعلام كرده بودند كه خواهان زندگي در هر كشور اروپايي كه باشيد تنها به ما اعلام ‌كنيد و ما در اسرع وقت خانواده شما را به آن منطقه خواهيم آورد، ما در اين خصوص تعهد مي‌دهيم.
وي در خصوص احساس خود زماني كه وارد دفتر حافظ منافع شده و پرچم جمهوري اسلامي را ديد، گفت: واقعاً احساس كردم وارد خاك ميهنم شدم و ديدن پرچم، عكس مقام معظم رهبري و امام خميني (ره) قوت قلبي به من داد چرا كه تا قبل از ورود به دفتر حافظ منافع اين ترس در وجود من قرار داشت كه آنها به من شليك كنند، زيرا تا درِ دفتر حافظ منافع مرا تعقيب مي‌كردند.
اين پژوهشگر ايراني موضوع ربايش خود را يك قضيه پيچيده خواند كه شكست سختي براي آمريكايي‌ها بوده است و افزود: خوشبختانه به لطف خدا اين اتفاق [شليک به‏سويم] نيفتاد و من وارد دفتر حافظ منافع شدم.
اميري در پاسخ به اين سؤال كه مقامات آمريكايي ادعا كرده‌اند كه شما به‎ازاي همكاري خود 5 ميليون دلار دريافت كرده‌ايد اما اين پول در آمريكا باقي مانده است، گفت: من اين خبر را اكنون از زبان شما مي‌شنوم و براي خودم من هم جالب است، زيرا اگر پولي به من داده شده، چگونه اجازه خرج كردن آن را نداشتم و اين بازي‌هايي است كه سازمان‌هاي اطلاعاتي پس از شكست‌هايي كه متحمل مي‌شوند به راه مي‌اندازند.
وي ادامه داد: آنها مرا تهديد مي‌كردند كه اگر به ايران برگردي، ما سناريوهاي مختلفي را مطرح كرده و حتي اسناد جعلي تهيه كرده و به عنوان اسناد رسمي به دنيا ارائه مي‌دهيم، چرا كه كشورهاي مختلفي با ما همكاري مي‌كنند.
اين پژوهشگر ايراني با ذكر اين نكته كه آنها تهديد مي‌كردند ما با اسناد جعلي شما را به عنوان يك جاسوس نشان مي‌دهيم كه با ما همكاري داشته است، اظهار داشت: آنها مي‌خواستند موضوع خانواده را به عنوان يك موضوع احساسي براي من مطرح كنند.
اميري در پاسخ به اين ادعاي آمريكايي‌ها مبني بر اينكه اميري پس از مدتي همكاري، با دلتنگي نسبت به خانواده‌ خود قصد بازگشت به ايران را داشته‌ است، گفت: با توجه به اينكه من كارمند دولت هستم و بر اين اساس براي كسب مجوز خروج از كشور حداقل دو ماه زمان نياز است لذا اگر واقعاً من قصد پناهندگي داشتم طي اين دو ماه خانواده خود را از كشور خارج مي‌كردم، چرا كه آنها مشكل خروج از كشور را نداشتند.
وي خاطرنشان كرد: چطور امكان دارد در طي اين دو ماه خانواده خود را از ايران خارج نكرده باشم و پس از سفر به آمريكا و فراهم شدن امكانات مالي كه آنها ادعا مي‌كنند براي من فراهم كرده‌اند، دلتنگ آنها شده و براي اين دلتنگي به ايران برگشته باشم كه اين يك تناقض است و مقامات آمريكايي بايد به آن پاسخ دهند.
اين پژوهشگر ايراني در پاسخ به نتيجه اين ماجرا نيز با اشاره به سخنان حضرت امام خميني (ره) مبني بر اين كه آمريكا يك طبل توخالي است، يادآور شد: شايد تا قبل از اينكه اين اتفاق براي من بيفتد، اين جمله امام (ره) را درك نمي‌كردم اما در طول اين مدت كه درگير بحث‌هاي اطلاعاتي و فشارهاي رواني سازمان سيا بودم به اين نتيجه رسيدم كه جنگ اطلاعاتي جنگ هوش‌ها، تكنولوژي و ابزار است، سازمان اطلاعاتي جمهوري اسلامي ايران بر سازمان اطلاعاتي آمريكا غلبه دارد و هموطنان عزيز ما با توجه به تناقض‌گويي‌هاي مقامات آمريكا اين قضيه را به روشني درك كردند.
اميري در پايان با تشكر از كساني كه براي آزادي وي تلاش كردند، اظهار داشت: از وزارت امور خارجه، صدا و سيما، وزارت دفاع، وزارت اطلاعات و به خصوص دستگاه اطلاعاتي وزارت دفاع كه با يك مديريت قوي انتقال من به كشور را مديريت كرد كمال تشكر را دارم و خداوند را شاكرم كه در طول اين 14 ماه به من توفيق داد كه در مقابل وعده‌ها و تهديدات مختلف دستگاه اطلاعاتي آمريكا مقاومت كنم و با يك وجدان راحت و روي سفيد به كشور عزيزم بازگردم.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8904270612
 
آخرین ویرایش:

shahruzs

عضو جدید
کاربر ممتاز
درگفت‌وگوي ويژه خبري سيما بيان شد؛
جزئيات ربايش شهرام اميري از زبان خودش
خبرگزاري فارس: پژوهشگر ايراني ربوده شده توسط نيروهاي امنيتي آمريكا گفت: من اطمينان كامل به نظام داشتم و نظام هم به من اطمينان داشت كه پناهنده نشده‌ام و موضوع ربايش را با شدت پيگيري مي‌كرد.




به گزارش خبرنگار سياست خارجي خبرگزاري فارس، شهرام اميري پژوهشگر ايراني كه به مدت 14 ماه در اسارت نيروهاي اطلاعاتي آمريكا به سر برده بود و صبح پنجشنبه وارد كشور شد، شنبه شب در برنامه گفت‌وگوي ويژه خبري به جزئيات ربايشش در عربستان و سپس انتقال به خاك آمريكا پرداخت.
وي گفت: دهم خرداد 1388 به منظور زيارت خانه خدا با كارواني 300 نفره وارد فرودگاه جده شدم كه در بدو ورود در قسمت انگشت‌نگاري سؤالاتي درباره شغل و فعاليت‌هاي كاري‌ام از من پرسيده شد كه براي من ايجاد نگراني كرد به نحوي كه همراهان من در كاروان نيز متوجه اين نگراني شدند. از جمله آقاي موسي‌زاده هم‌ اتاقي من در مدينه نيز متوجه اين قضيه شد.
اميري ادامه داد: در روز 13 خرداد در ساعت 5:30 به منظور زيارت مسجدالنبي از هتل محل اقامتم خارج شدم و قصد داشتم پياده مسير را طي كنم كه در طول مسير يك دستگاه ون سفيد رنگ با سه سرنشين مقابل من متوقف شد و سرنشين جلويي به زبان فارسي از من دعوت كرد كه به همراه‌ آنها با اين خودرو به مسجدالنبي بروم. زماني كه وارد خودرو شدم سرنشين عقب اين خودرو با اسلحه من را تهديد كرد و با يك دستمال چشمانم را بست و سرم را به زير صندلي هل داد. من در آن لحظه شوكه شدم و ترسيدم. حتي فكر كردم اعضاي گروهك تروريستي منافقين اقدام به اين كار كردند.
وي در ادامه توضيحاتش خاطرنشان كرد: پس از آن من را با اين خودرو به محل نامعلومي در عربستان بردند كه در حدود يك ساعت به طول انجاميد. سرنشين اين خودرو كه به زبان فارسي صحبت مي‌كرد همراه من در آن خانه بود و پس از آن به من آمپول بيهوشي تزريق كردند كه اين تزريق توسط پزشكي صورت گرفت كه به زبان انگليسي صحبت مي‌كرد. زماني كه به هوش آمدم در هواپيماي نظامي بودم و وقتي كه هواپيما به زمين نشست متوجه شدم كه در داخل خاك آمريكا هستم.
اميري درباره گذرنامه‌اش نيز گفت: بعد از انگشت‌نگاري و عكسبرداري در فرودگاه جده مدير كاروان در اتوبوسي كه ما را به سمت مدينه مي‌برد، گذرنامه‌هاي ما را گرفت.

* به هيچ سفارتخانه‌اي مراجعه نكردم

اين پژوهشگر ايراني در خصوص ادعاي آمريكايي‌ها مبني بر اينكه اميري درخواست پناهندگي كرده و در پاسخ به اين پرسش كه آيا شما به سفارت آمريكا مراجعه كرديد؟ خاطرنشان كرد: اينكه من به سفارت آمريكا يا هر كشور ديگري مراجعه كردم،‌ كاملا كذب است. من فرآيند ربوده شدنم را كاملا شفاف مطرح كردم و اولين فيلم توسط دولت جمهوري اسلامي به عنوان سندي منحصر به فرد ارائه شده است.
وي بار ديگر تصريح كرد: من مراجعه به سفارتخانه يا بخش كنسولي كشور خارجي را شديداً تكذيب مي‌كنم.
اميري درباره علت عدم همراهي همسرش در سفر به خانه خدا، با بيان اينكه هدف اصلي من همراهي با خانواده‌ام براي انجام اين زيارت بود، گفت: همسر من به دليل زانو دردي كه داشت امكان زيارت برايش مقدور نبود و من به تنهايي به اين سفر رفتم.
اين پژوهشگر ايراني در پاسخ به اين سؤال كه چه دليلي داشت آمريكا شما را بربايد؟ اظهار داشت: ‌در روزهاي اولي كه ربوده شده و در خاك آمريكا بودم اين سؤال برايم مطرح بود كه چرا من كه يك پژوهشگر ساده فيزيك بهداشت بودم مورد ربايش قرار گرفتم؟
اميري اضافه كرد: بحث فيزيك بهداشت حفاظت در برابر پرتوها است. من در دانشگاه صنعتي مالك اشتر به تحقيقات در زمينه فيزيك بهداشت مشغول بودم. مقاله‌اي علمي به كنفرانس بين‌المللي كه در دانشگاه شيراز برگزار شد، ارائه دادم. اطلاعات اين مقاله و ساير مقالات بر روي سايت منتقل مي‌شد و امكان دسترسي از هر جاي دنيا به اين مقاله وجود داشت. (خلاصه اين مقاله به زبان انگليسي بود)
وي ادامه داد: برداشت من اين است كه با توجه به اينكه اين مقاله توسط پژوهشگر دانشگاه صنعتي مالك اشتر كه وابسته به وزارت دفاع است تهيه شده بود و با عنايت به اين قضيه كه دانشگاه‌هاي وابسته به مراكز دفاعي مورد توجه سازمان‌هاي اطلاعاتي طرف مقابل هستند و آنها مي‌خواهند اطلاعات لازم را از پژوهشگران و مقالاتي كه در زمينه‌هاي مختلف ارائه مي‌دهند، جمع‌آوري كنند دست به اين ربايش زدند.
وي همچنين يادآور شد: برداشت ديگر من اين است كه گروهك منافقين و ساير سازمان‌هايي كه در ارتباط با دانشگاه صنعتي مالك‌ اشتر اطلاعاتي را جمع‌آوري كردند اين اطلاعات را به سازمان‌هاي اطلاعاتي آمريكا منتقل كردند.

* مي‌خواستند برنامه صلح آميز هسته‌اي را به امور نظامي مرتبط كنند

اميري در پاسخ به اين پرسش كه آيا در زماني كه در آمريكا بوديد، راجع به اين مقاله از شما سؤالي پرسيده شد؟ پاسخ داد: بله؛ با توجه به سؤالاتي كه از من پرسيده شد، من به اين جواب رسيدم كه آنها از طريق اين مقاله به اسم و نوع فعاليتم علاقه‌مند شدند و احساس كردند فردي هستم كه مي‌توانم در ارتباط با برنامه هسته‌اي ايران اطلاعات مهمي را به آنها بدهم.
اين پژوهشگر ايراني در پاسخ به اين سؤال كه اطلاعات شما در مورد برنامه هسته‌اي چه بود كه براي آمريكايي‌ها مهم تلقي مي‌شد؟ اظهار داشت: اين برداشتي بود كه دولت آمريكا با توجه به اطلاعات غلطي كه در مورد دانشگاه صنعتي مالك ‌اشتر و فعاليت‌هاي پژوهشي اين دانشگاه به آن منتقل شده بود، به اين نتيجه غلط رسيد و اين ربايش كاملا اشتباه را انجام داد.
اميري در پاسخ به اين پرسش كه آيا شما تاكنون به نطنز يا فردو رفته‌ايد؟ تصريح كرد: خير؛ اطلاعات و آشنايي من با سايت‌هاي هسته‌اي ايران شايد از يك فرد عادي كمتر باشد. نوع كار من بحث فيزيك بهداشت است. سابقه كاري و نوع پروژه‌هايي كه انجام داده‌ام كاملا روشن است. اين دانشگاه با ساير دانشگاه‌ها و سازمان‌هاي غيرنظامي ارتباط نزديك دارد.
وي در خصوص اخبار مطرح شده مبني بر اينكه از پنج سال قبل براي آمريكا جاسوسي مي‌كرده و اينكه آيا احساس مي‌كرده تحت نظر است و كسي از سازمان‌هاي جاسوسي مايل بوده با وي ارتباط برقرار كند؟ اظهار داشت:‌ نوع پروژه‌هايي كه انجام مي‌داديم پروژه‌هايي بود كه حتي از دانشجويان عادي ساير دانشگاه‌ها در سطح كارشناسي ارشد و دكترا دعوت مي‌كرديم با ما همكاري كنند و آنها از امكانات و تجربيات دانشگاه صنعتي مالك ‌اشتر استفاده مي‌كردند. حتي اگر دولت آمريكا مايل بود اطلاعاتي در اين زمينه از لحاظ علمي به دست بياورد فكر مي‌كنم بهترين راه به جاي ربايش من اين بود كه درخواستي از يكي از دانشگاه‌هاي آمريكا براي دانشگاه مالك ‌اشتر ارسال كند قطعا ما قبول مي‌كرديم كه اطلاعات علمي خود را در اختيار پژوهشگران ساير مراكز علمي دنيا قرار دهيم.
وي درباره پرسش و پاسخ‌هايي كه در طول اين مدت از وي پرسيده مي‌شد، گفت: با توجه به برآورد اطلاعاتي غلطي كه از نوع فعاليت‌ من داشتند، سؤالات نامرتبط با فعاليت‌هاي دانشگاه مالك ‌اشتر مي‌پرسيدند و با سؤالاتي كه مطرح مي‌كردند مي‌خواستند اين گونه مطرح كنند كه فعاليت‌هاي هسته‌اي نظامي ايران در دانشگاه مالك ‌اشتر انجام مي‌شود كه من به آنها گفتم نوع فعاليت‌هاي اين دانشگاه ارتباطي با فعاليت هسته‌اي صلح‌آميز جمهوري اسلامي ندارد.
اميري ادامه داد: سؤالاتي كه مطرح مي‌شد با اهداف و جهت‌گيري‌هاي خاصي مي‌خواستند برنامه صلح‌آميز هسته‌اي ايران را به بحث تسليحات هسته‌اي مرتبط كنند.

* استفاده از دستگاه‌هاي دروغ سنج و روانشناسان

به گزارش خبرنگار سياست خارجي خبرگزاري فارس، شهرام اميري پژوهشگر ايراني در ادامه برنامه گفت‌وگوي ويژه خبري شنبه شب و در تشريح جزئيات ربوده‌ شدنش توسط نيروهاي آمريكايي اظهار داشت: در بدو ورودم به خاك آمريكا همزمان با طرح سؤالات و شنيدن جواب‌هاي منفي از سوي من كه نشان داد اطلاعاتي از برنامه صلح‌آميز هسته‌اي ايران ندارم، آنها از دستگاه‌هاي دروغ سنج استفاده كرده و سيم‌هايي را به انگشتان دست، قفسه سينه‌ و سرم وصل كردند كه به يك لپ تاپ متصل بود. از سؤالات ساده شروع كردند و يك مترجم ايراني در آنجا حضور داشت كه گفت‌وگوهاي ما را ترجمه مي‌كرد.
وي ادامه داد: به مدت يك هفته من را به دستگاه دروغ سنج متصل كرده و سؤالاتي را كه احساس مي‌كردند از پاسخ دادن به آنها طفره مي‌روم، مطرح مي‌كردند. در نهايت به اين نتيجه رسيدند كه من در اين زمينه اطلاعاتي ندارم.
اين پژوهشگر ايراني اضافه كرد: بعد از اجراي مراحل دروغ‌سنج يك سري تيم‌هاي روانشناسي با من گفت‌وگو ‌كردند كه در برخي از اين تيم‌ها روانپزشكان ايراني نيز حضور داشتند. پس از اجراي مراحل دروغ ‌سنج و روانشناسي مطمئن شدند كه من فاقد اطلاعات هستم و عملا به اين نتيجه رسيدند كه اطلاعاتي كه به آنها رسيده درست نبوده و سناريوي اطلاعاتي آنها با شكست مواجه شده است.
وي در پاسخ به اين پرسش كه بعد از گذشت اين مدت از شما چه خواستند؟ اظهار داشت: بعد از سناريوي اطلاعاتي كه موفق نشد، سناريوي ديگري را مطرح كردند. آنها يك سري اسناد و مدارك را به همراه يك لپ تاپ آوردند و از من خواستند با يكي از خبرگزاري‌هاي آمريكايي مصاحبه كنم. اسناد شامل يك سري پروسه‌هاي توليد سلاح اتمي بود و عناوين موجود در اين اسناد به فرآيند توليد سلاح‌هاي هسته‌اي اختصاص داشت كه آمريكا خود سابقه استفاده و توليد آن را در كارنامه دارد.
اميري خاطرنشان كرد: اصرار داشتند كه با يكي از خبرگزاري‌هاي آمريكايي مصاحبه كنم و بگويم به خواسته خود به آمريكا پناهنده شده‌ام و ضمن تاييد اين اسناد جعلي، مالكيت آن را به جمهوري اسلامي نسبت دهم.
وي ادامه داد: آنها گفتند اگر مصاحبه‌اي با يكي از خبرگزاري‌هاي آمريكا انجام دهيد از لحاظ مالي شما را تامين مي‌كنيم. در مرحله بعدي خبرگزاري CNN را معرفي و مبلغ 10 ميليون دلار را تعيين كردند.

* درصدد انتقال من به اسرائيل بودند

اميري در خصوص نحوه انتشار اولين نوار ويدئويي‌اش با بيان اينكه دولت آمريكا سناريو‌هاي مختلفي براي من طراحي و پياده كرد، گفت: بعد از سناريوي سندسازي كه در آن از من مي‌خواستند مسئوليت لپ تاپ و اسناد را قبول كنم و مالكيت آن را به جمهوري اسلامي نسبت دهم، موضوع تطميع با 10 ميليون دلار را مطرح كردند. در نهايت تهديد كردند كه اگر با ما همكاري لازم را صورت ندهي قادريم شما را به اسرائيل منتقل كنيم.
وي با بيان اينكه دولت آمريكا نمي‌خواست در بحث ربايش مسئوليتي قبول كند و با توجه به قوانين اين كشور اين موضوع براي اين دولت گران تمام مي‌شد، اظهار داشت: آنها دولت فلسطين اشغالي را با توجه به سابقه‌اي كه در انجام ترور‌ها و ربايش‌ها دارد، مطرح كردند. گفتند ما تو را به فلسطين اشغالي تحويل مي‌دهيم و بدترين شكنجه‌ها در مورد شما انجام خواهد شد و هيچ اثري از شما باقي نخواهد ماند. ما از قول شما مسائل را در رسانه‌ها مطرح مي‌كنيم و به دليل اينكه شما وجود خارجي نداريد، نمي‌توانيد به ابهامات و مطالب پاسخ دهيد.
اين پژوهشگر ايراني با بيان اينكه دولت جمهوري اسلامي همزمان موضوع ربايش من را به لحاظ بين‌المللي دنبال مي‌كرد، خاطرنشان كرد: در آن زمان برخوردها و رفتارهايي را شاهد بودم كه متوجه شدم پيگيري‌ها و فشارهاي دولت ايران موثر واقع شده و يك سري اسناد را پيدا كرده بودند كه ثابت مي‌كرد دولت آمريكا در ربايش من دخالت داشته و آن را رسما به دبيركل سازمان ملل ارائه داده بودند.
اميري ادامه داد: من بايد تصميم مي‌گرفتم كه سرنوشت نامعلوم را انتخاب كنم يا با زمان بازي كرده و از امكانات موجود استفاده كنم. آنها از بحث اطلاعاتي به نتيجه لازم نرسيدند و من متوجه شدم كه حضور من براي آنها بحث تبليغاتي خواهد داشت.
وي در توضيح بيشتر گفت: به اين نتيجه رسيدم كه مي‌توانم با آنها بازي اعتمادسازي راه بيندازم و آنها را به همكاري اميدوار كنم و اين اميد همكاري، اين امكان را به من بدهد كه وضعيتم از محبوس بودن در يك پايگاه نظامي كه امكان هيچ تماسي با خارج نداشتم به حبس خانگي تغيير يافته و ارتباط محدود داشته باشم. من با اين ديد و فكر، خط قرمزي را براي سازمان اطلاعاتي آمريكا مطرح كردم و گفتم با توجه به اتفاقاتي كه رخ داده يك خط قرمز براي شما تعريف خواهم كرد و اميدوارم كه شما با توجه به اين انعطافي كه من انجام مي‌‌دهم امكانات لازم را در اختيار من قرار دهيد. اعلام كردم كه من فعلا هيچ مصاحبه‌اي عليه كشورم انجام نمي‌دهم.
اين پژوهشگر ايراني اضافه كرد: حداقل امتيازي كه اين موضوع براي من داشت اين بود كه وضعيتم از حبس نظامي به حبس خانگي تبديل و امكان يافتن روزنه يا وسيله ارتباطي براي من بيشتر مي‌شد. آنها نيز در مقابل، خط قرمزي براي من تعريف كردند مبني بر اينكه شما در مورد ربايش خود با هيچ كس صحبت نكنيد.
وي ادامه داد: پس از اين مرحله آنها بار ديگر از سيستم‌هاي راستي‌ آزمايي و دستگاه‌هاي دروغ سنج استفاده كردند كه ببينند اميدي به همكاري با من وجود دارد. من آن مرحله را به خواست خدا و ضعف سيستم‌هاي اطلاعاتي آنها طي كردم و آنها به نوعي راضي شدند كه وضعيت من را از حبس در سايت نظامي به حبس خانگي تغيير دهند.
اين پژوهش درباره اين سايت نظامي گفت: احتمال مي‌دهم اين سايت نظامي در اطراف واشنگتن يا در اطراف پنتاگون قرار داشت.
اميري گفت: بعد از اين توافق كه به صورت صوري انجام شد به اين نتيجه رسيدند كه شايد اميدي هست كه در آينده با آنها همكاري رسانه‌اي داشته‌ باشم. من دنبال اين بودم از چه راهي امكان دارد با كشور، خانواده و دوستان تماس برقرار و درخواست كمك كنم.
اين پژوهشگر ايراني افزود: در اين پروسه 6 ماهه به گونه‌اي رفتار مي‌كردم كه آنها فكر مي‌كردند من يك برنامه ريزي بلندمدت براي حضور در آمريكا دارم. حتي به صورت صوري من را در دانشگاه «نوا» در ايالت ويرجينا ثبت‌نام كردند. آنها در حال اجراي سناريوي پناهندگي من بودند و با توجه به اينكه دولت جمهوري اسلامي از طريق كانال‌هاي بين‌المللي اين قضيه را دنبال مي‌كرد و آنها فشار سياسي قضيه من را احساس كرده بودند و بعد از اينكه سناريوي تبليغاتي كه مدنظرشان بود موفق نشد، در مورد سناريوي پناهندگي من كار كردند.
وي در توضيح بيشتر گفت: اسناد و مداركي را به من دادند و بدون درخواست من و بدون تكميل فرم‌هاي مرسوم اداري، اين كار را صورت دادند. حتي يك گواهينامه رانندگي به من دادند. علاوه بر اين بدون خواست من يك شماره ملي براي من صادر كردند. هدفشان اين بود كه سناريوي پناهندگي من را طبيعي جلوه دهند. اين مدارك به اسم واقعي من بود.
اميري اضافه كرد: سازمان اطلاعاتي ايران موفق شد با من تماس برقرار كند و امكانات لازم را براي تهيه فيلم اول در اختيار من قرار دهند. فيلم اول تهيه شد كه آن زمان من در شهر «توسان» در ايالت آريزونا بودم. بعد از تهيه اين ويدئو و رسيدن آن به دست نيروهاي اطلاعاتي ايران، دولت آمريكا متوجه اين ضربه اطلاعاتي شد. ساعت 2 و نيم شب FBI به همراه سازمان اطلاعاتي آمريكا بدون ارائه هيچ‌گونه مجوزي وارد محلي كه من در آنجا بودم شدند و به من دست‌بند زدند و من را با صورت كف اتاق خواباندند. فردي كه لباس ‌FBI را به تن داشت اسلحه‌اش را روي سر من قرار داد و تهديد كرد و گفت شما عليه امنيت ملي آمريكا با سازمان اطلاعاتي كشور متخاصم تماس گرفته‌ايد.
وي ادامه داد: پس از آن من را بدون هيچ توضيحي از شهر توسان به شهري در ايالت ويرجينا منتقل كردند. هنوز فيلم اول منتشر نشده بود و آنها از اين مي‌ترسيدند كه ايران هر لحظه اين فيلم را منتشر كند و باعث رسوايي آنها شود. از آن زمان فشار رواني به من وارد كردند.
اين پژوهشگر ايراني گفت: در زماني كه سازمان اطلاعاتي كشور (ايران) با من ارتباط برقرار كرده بود توانستم يكسري اسناد و مدارك را به آنها منتقل كنم و ايران مدارك متقني را در دست داشت كه من در داخل خاك آمريكا هستم و هر اتفاقي مي‌افتاد با توجه به فيلمي كه توسط من تهيه شده بود آمريكايي‌ها بايد پاسخگو بودند.
وي اضافه كرد: به دليل ترسي كه سازمان اطلاعاتي آمريكا از انتشار اين فيلم داشت به اين نتيجه رسيدند كه فيلم دومي را تهيه كنند تا فيلم اول را خنثي كند.
اميري خاطرنشان كرد: بعد از انتقال من از شهر توسان به ايالت ويرجينا، آمريكايي‌ها به دنبال تهيه فيلم دوم بودند و سناريو‌هاي مختلفي را مطرح‌ ‌كردند. يكي از سناريو‌ها اين بود كه من با اين بيان كه دولت جمهوري اسلامي خانواده من را گروگان گرفته و تحت فشار رواني هستم، مجبور شده‌ام فيلم اول را تهيه و براي ايران ارسال كنم.
اين پژوهشگر اضافه كرد: آنها گفتند اگر اين قضيه را مطرح كني ما يك كمپين رسانه‌اي به راه خواهيم انداخت و از شما حمايت خواهيم كرد و به نوعي علاوه بر خنثي كردن نوار اول، يك بار حقوق بشري نيز به اين قضيه بدهند.
اميري ادامه داد: آنها از من خواستند كه در ويدئو دوم اعلام كنم كه خانواده‌ام تحت فشار هستند كه من زير بار نرفتم. من با سازمان اطلاعاتي كشور تماس داشتم و از سلامت خانواده‌ام در آن لحظه مطمئن بودم. پس از آن با لطف خدا و سازمان اطلاعاتي كشور موفق شدم تماس تصويري‌ كوتاهي با همسرم داشته باشم.
وي با بيان اينكه اطمينان كامل به نظام جمهوري اسلامي داشتم، اظهار داشت: نظام به من اطمينان داشت كه من پناهنده نشده‌ام و موضوع ربايش من را با شدت پيگيري مي‌كرد و اعتماد دو طرفه‌اي در اين زمينه وجود داشت.


از فارس بعید بود خداییش :biggrin:
 

fatiostad

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز


:w27:
من هم تشکرام رو تمام کردم...:redface:
این به اون در:lol:


(الان که دارم این پست رو ویرایش میکنم، گوش شیطون کر، قدرت امتیازدهی م رو نوشته 3؛ اولیش رو خرج داداش بابک کردم، ببینیم 2 تای دیگه روزیه کیه؟:lol:)
 
آخرین ویرایش:

E.lahe

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا خاک تو سر این اقاهه که دروغ میگه
و یا خاک تو سر سیا که همین آقاهه بازیشون داده !!

کدوم ؟
 

shahruzs

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقا از بس زیاد بود من چشام درد گرفت ولی اون تیکه مجله و روزنامه ها رو پیدا نکردم اگه هست و کسی خوندش جدا کنه و تو پست جداگونه بذاره بینیم چی بود اصل قضیه
 

pedram_irani

عضو جدید
ایشون در هر ویدئویی که منتشر کردند یه چیزی گفتند یکی برا ایران گفتند یکی برای آمریکا حالا هم که ایران هستند دقیقا حرفای ایران را میزنند امیدوارم دوباره برنگردند آمریکا که مجبور بشند حرفای آمریکا را تایید کنند مرد سه هزار چهره
 

mikhak60

عضو جدید
به این میگن جاسوس دوجانبه

5میلیون دلار هم که پول گرفته از امریکا

:biggrin:

اول میگه منو بهوش کردن ،نمی دونم چطور بردن ،تو مصاحبه بعدیش گفته که با هواپیمای نظامی منو بردن
 

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
به این میگن جاسوس دوجانبه

5میلیون دلار هم که پول گرفته از امریکا

:biggrin:

اول میگه منو بهوش کردن ،نمی دونم چطور بردن ،تو مصاحبه بعدیش گفته که با هواپیمای نظامی منو بردن
خوب تو هواپیما به هوش اومده دیگه آیکیو.:w25:
البته از محضرتون معذرت میخام ولی اینجوری اومد دیگه.:cry:
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا