هر كه در اين بزم مقرب تر است.....

[m_janitabar]

واقعا نمیدونم چی بگم.
نمیتونم جلو اشکمو بگیرم...!!خدا به همه رحم کنه به همه...!
...!!!

 

[x00x]

به نظر من که دعا کردن چیز مسخره ایه ....... خدا هرکاری که میخواد میکنه حالا بعضی وقتا مطابق خواست بقیه هستش اونجاست که ادما گول میخورن میگن دعامون براورده شد

 

[minerva]

از لطف همه تون ممنونم.
خود من نمی دونم چی درسته چی غلط....فقط مطمئنم یه قدرت و توانایی خیلی بالا باید وجود داشته باشه و بخواد که این همه مشکلات تمام بشه.
متاسفانه دردسر دیگه ای که الان گرفتارش شدند خونه هست...با بالا بودن کرایه ها واقعا نمی شه دست و پنجه نرم کرد دیکه...

 

[minerva]

بچه ها توی این وضعیت خونه ی خواهرش رو دزد زد
دعا کنید بتونند دزد رو پیدا کنند..........

 

[minerva]

حال الهه خیلی خیلی بد شده...دارم دیووووووووونه می شم
بچه ها فراموشش نکنید...به دعاتون احتیاج داره...

 

[خردبین]

بابا مگه میشه آخه همه بدبختی های عالم سریک خانواده بیاد؟؟ من که میگم مقصردرجه اول خودشون هستندوربطی به بزم و...نداره.بااین حال کاری غیرازدعاکردن نمی تونم بکنم و امیدوارم هرچه سریعترمشکلاتشون حل بشه.

 

[minerva]

بابا مگه میشه آخه همه بدبختی های عالم سریک خانواده بیاد؟؟ من که میگم مقصردرجه اول خودشون هستندوربطی به بزم و...نداره.بااین حال کاری غیرازدعاکردن نمی تونم بکنم و امیدوارم هرچه سریعترمشکلاتشون حل بشه.

آخه چرا فکر می کنید مقصر خودشون هستند؟نکنه می خواین بگین مرتکب گناهی شدند و دارند مجازات می شند؟!
من کم کم 100تا آدم میشناسم که اصلا براشون آدم بودن مهم نیست و هر کثافت کاری که فکر کنید انجام دادند اما زندگیشون کاملا مرفه و در آسایش و راحتی کامله!هیچ عذاب و ناراحتی هم براشون در کار نیست..."البته فعلا"....
خانواده هایی خوب و باخدایی رو هم میشناسم که اصلا طعم خوش زندگی رو نچشیدند وزندگیشون سرتاسر مشکله...از مردن یا کشته شدن بچه هاشون گرفته تا بی خانمان شدن...
پس به این جور چیزها نیست..به خوبی یا بدی آدم ها نیست..
اصلا مگه حضرت ایوب نبود که کلی بلا سرش اومد؟آیا اون هم خودش مقصر بود؟!
می دونید چیه تقصیر همه ی ما آدم ها اینه که ناخواسته شاید هم با خواست خودمون به این دنیا اومدیم.
قبلا الهه یه آزمایش خون داده بود اما متاسفانه پزشکش نفهمیده بود سرطان داره.اگه اون پزشک زودتر فهمیده بود الان حال الهه خوب بود
بیماری خونی که الهه داره مختص به این نواحی هست<یعنی اگه توی یک کشور دیگه زندگی می کرد مبتلا به این نوع سرطان نمی شد.
اگه سرطان نمی گرفت باباش قلبش رو زودتر عمل می کرد و الان بیماری قلبیش انقدر شدید نمی شد.اگه سرطان نمی گرفت باباش می تونست الان عمل قلب بازش رو انجام بده.
و هزارتا اگه ی دیگه...هزارتا اتفاقی که می تونست نیفته ولی افتاد.پس حتما یه حکمتی در کار هست.
من از شما عاجزانه می خوام که از این صاحب حکمت بخواید حال الهه رو زودتر خوب کنه...چون خانوادش واقعا دیگه تحمل این فشارها رو ندارند.اگه حال الهه جان خوب شه بیش تر مشکلاتشون حل می شه.حال مامان باباش بهتر می شه.از پس مشکلات مادی هم با توجه به ظرفیت و تحملی که خانوادش تا الان پیدا کردند می تونند بربیاند...
دیشب حال الهه خیلی بد بود...می ترسم براش اتفاقی بیفته...دلم نمی خواد ایمانم رو توی این موضوع از دست بدم.دلم می خواد اتفاقی بیفته که ایمان من قوی تر شه...به نظر من خواست و اراده ی خدا معجزه هست.
بیاین دعا کنیم برای بوجود آمدن یه معجزه ی زیبا

 

[ssara2025]

این روزا مصادف با اعیاد شعبانیه است .
امیدوارم این خانواده عیدیشون رو از امام حسین و حضرت ابولفضل بگیرند

 

[minerva]

الان حالش خیلی بده.....تو رو خدا دعا کنید.وقتی فکر می کنم داره درد می کشه دییوووووووووونه می شم

 

[ma9]

انشاالله خدا مشکلات تموم خانواده ها رو حل کنه که البته تو ایران همه رو .
و تمام مریضا رو شفا بده .

 

[Nayere]

خيلي غم انگيز بود...

فقط از خدام مي خوام صبر بده و استقامت....

 

[sharifi1984]

سلام
بيشتر شما ها من رو نمي شناسيد چون فعاليت خاصي توي اين باشگاه ندارم اما ديدم دعاي شما براي بچه هاي اين باشگاه چه كار ها كه نكرده....
تو اين چند سال با خانواده اي آشنا شدم كه هر مشكلي كه فكر بكنيد (يا حتي نتونيد فكرش رو بكنيد!) براشون پيش اومده .راستش بعضي وقتا برام سواله كه خدايي كه انقد مهربون و خوبه چه جوري مي تونه اين همه مشكلات عجيب و غريب و البته تا حدودي غير قابل حل رو براي اون ها ايجاد كنه.
تك تك اعضاي اين خانواده از تولدشون زندگي پر فراز ونشيبي رو آغاز كردند. پسر بزرگ خانواده وقتي فقط 40 روزش بود بدون هيچ دليلي مُرد و بعد از چند ساعت بدون هيچ دليل منطقي اي زنده شد! . وقتي 6 سالش بود بخاطر كمك به خانواده ش مجبور بود همه كار كنه، از عملگي بگير تا...و هنوزم كه هنوزه آرزوي مرگ خودش رو داره...بگذريم...من نمي خوام الان قصه ي پر غصه ي اونارو تعريف كنم. دلم نمي خواد ناراحتتون كنم.
سه تا فرزند اين خانواده ديگه الان بزرگ شدند. پسر بزرگشون با اينكه رتبه ي 11 كنكور ارشد سراسري رو داشت بخاطر مشكلاتي كه هنوز براشون ادامه داره علوم تحقيقات درس خوند. دو سال پيش وقتي كه فكر مي كرد زندگي به اون ها روي خوش نشون داده خانواده ش رو به تهران آورد تا پدرش بتونه قلبش رو عمل كنه و خواهر كوچيكش كه مهندسي عمرانش رو گرفته بود و بهترين دانشجوي دانشگاه علم و صنعت اراك بود بتونه واسه كنكور ارشد امتحان بده. وقتي گرفتار كار هاي بستري شدن پدرش بود، همه ي خانواده سرما خوردند كه بعد از مراجعه به دكتر فهميدند خواهر كوچيكتر سرطان خون داره!
(سرطان خون 10 نوع داره كه نوع دهم از همه بدتره و الهه نوع دهم رو داره و نوع دهم 6 درجه داره كه الهه درجه سوم رو داره)
توي اين مدت تمام زندگيشون رو به حراج گذاشتند تا الهه درمان بشه اما بر خلاف پيشبيني بهترين دكتر ها الهه نه به پيوند مغز استخوان جواب داد و نه به شيمي درماني.
توي اين چند روز گذشته سرطان روي مغز الهه اثر گذاشته و دكتر ها قطع اميد كردند.

اين خانواده به حدي با اعتقاد بودند كه حتي شبي نبود كه نماز شبشون ترك بشه اما الان جوري شده كه حتي به وجود خدا هم شك كردند.

من مي دونم اگه خدا بخواد الهه خوب ميشه.
من مي دونم اكه خدا بخواد درد و رنجي كه از اول زندگيشون تحمل كردند جاش رو به شادي ميده.
من مي خوام دعا كنيد كه خدا بخواد!!!
مي خوام دعا كنيد كه با اعتقاد بسم الله الرحمن الرحيم بگيم. فقط همين!

من فقط میتونم امیدوار باشم که خواهرشون خوب شه و مشکلاتشون حل شه و زندگی خوبی براشون شروع بشه

 

[salizadeniri]

الان حالش خیلی بده.....تو رو خدا دعا کنید.وقتی فکر می کنم داره درد می کشه دییوووووووووونه می شم

شما خیلی خوش قلب هستی.اما اجازه ندید این مشکل روی ایمانتان اثر بگذارد.ما نمیدانیم کی به نفعمان است که حیاتمان پایان یابد.گاهی اوقات شاید زنده ماندن به نفع انسان نباشد.

در دوران کودکیم یکی از نزدیکانم بیماری سختی گرفت طوری که از همه ما میخواست حلالش کنیم.من خیلی بی تابی میکردم و از خدا خواستم شفایش بدهد اتفاقا او شفا پیدا کرد و سالها بعد فوت کرد اما در این مدت انقدر همه را از خودش ازرده کرد که از فامیلی محبوب تبدیل به یک ادم منزوی و کینه ای شد متاسفانه همه احترام و ابرویش را از دست داد و با وضع بسیار بدی جان داد.
گاهی فکر میکنم اگر او در همان زمان در اوج محبوبیت و احترام میمرد برایش بهتر نبود؟

منظورم این است که ما فقط حیات دنیوی افراد مد نظرمان است اما خدا عاقبت به خیری ما برایش مهم است.پس همه چیز را به خدا بسپارید. به لطف و رحمت و حکمت خداوند اعتماد داشته باشید . خداوند هزاران بار بیشتر از پدر و مادر بنده اش را دوست دارد ایا هرگز در محبت مادر به فرزندش شک میکنیم؟ پس به خدا هم اعتماد کنیم و به خواست او تن دهیم.

دعا کنیم با تمام وجود با تمام امید و هر انچه پیش بیاید قطعا خیر است

 

[A&S]

خدایا خودت شفا بده
فقط اینو ازت میخوایم
خدایا سخته...
شفاش بده

 

[mina_p]

سلام
بيشتر شما ها من رو نمي شناسيد چون فعاليت خاصي توي اين باشگاه ندارم اما ديدم دعاي شما براي بچه هاي اين باشگاه چه كار ها كه نكرده....
تو اين چند سال با خانواده اي آشنا شدم كه هر مشكلي كه فكر بكنيد (يا حتي نتونيد فكرش رو بكنيد!) براشون پيش اومده .راستش بعضي وقتا برام سواله كه خدايي كه انقد مهربون و خوبه چه جوري مي تونه اين همه مشكلات عجيب و غريب و البته تا حدودي غير قابل حل رو براي اون ها ايجاد كنه.
تك تك اعضاي اين خانواده از تولدشون زندگي پر فراز ونشيبي رو آغاز كردند. پسر بزرگ خانواده وقتي فقط 40 روزش بود بدون هيچ دليلي مُرد و بعد از چند ساعت بدون هيچ دليل منطقي اي زنده شد! . وقتي 6 سالش بود بخاطر كمك به خانواده ش مجبور بود همه كار كنه، از عملگي بگير تا...و هنوزم كه هنوزه آرزوي مرگ خودش رو داره...بگذريم...من نمي خوام الان قصه ي پر غصه ي اونارو تعريف كنم. دلم نمي خواد ناراحتتون كنم.
سه تا فرزند اين خانواده ديگه الان بزرگ شدند. پسر بزرگشون با اينكه رتبه ي 11 كنكور ارشد سراسري رو داشت بخاطر مشكلاتي كه هنوز براشون ادامه داره علوم تحقيقات درس خوند. دو سال پيش وقتي كه فكر مي كرد زندگي به اون ها روي خوش نشون داده خانواده ش رو به تهران آورد تا پدرش بتونه قلبش رو عمل كنه و خواهر كوچيكش كه مهندسي عمرانش رو گرفته بود و بهترين دانشجوي دانشگاه علم و صنعت اراك بود بتونه واسه كنكور ارشد امتحان بده. وقتي گرفتار كار هاي بستري شدن پدرش بود، همه ي خانواده سرما خوردند كه بعد از مراجعه به دكتر فهميدند خواهر كوچيكتر سرطان خون داره!
(سرطان خون 10 نوع داره كه نوع دهم از همه بدتره و الهه نوع دهم رو داره و نوع دهم 6 درجه داره كه الهه درجه سوم رو داره)
توي اين مدت تمام زندگيشون رو به حراج گذاشتند تا الهه درمان بشه اما بر خلاف پيشبيني بهترين دكتر ها الهه نه به پيوند مغز استخوان جواب داد و نه به شيمي درماني.
توي اين چند روز گذشته سرطان روي مغز الهه اثر گذاشته و دكتر ها قطع اميد كردند.

اين خانواده به حدي با اعتقاد بودند كه حتي شبي نبود كه نماز شبشون ترك بشه اما الان جوري شده كه حتي به وجود خدا هم شك كردند.

من مي دونم اگه خدا بخواد الهه خوب ميشه.
من مي دونم اكه خدا بخواد درد و رنجي كه از اول زندگيشون تحمل كردند جاش رو به شادي ميده.
من مي خوام دعا كنيد كه خدا بخواد!!!
مي خوام دعا كنيد كه با اعتقاد بسم الله الرحمن الرحيم بگيم. فقط همين!

خيلي غم انگيز بود
اميدوارم خدا شفاي الهه را بده و مشكلات اون خانواده حل بشه
من خوب ميدونم سرطان چجور ادمو داغون ميكنه يكي ار اقوام نزديك ما 3تا از دختراش بخاطر سرطان مردن و يكي از نوه هاش و عروسش درگير اين بيماري هستن هركس اونارو ببينه واقعا زار ميزنه به حالشون تمام اعضاي اون خانواده به نوعي درگير اين بيماري شدن
ولي انقدر ايمانشون قوي هست كه بازم شاكر خدا هستندو راضي ان به رضاي او
من درك ميكنم حال خانواده الهه را و از خدا ميخوام بهشون صبر و استقامت بده

 

[گلشید ساحل]

از اینکه کفش نداشتم ناراحت بودم تا اینکه مردی را دیدم که پا نداشت ......واقعا غم انگیز بود دنیا همه جور پستی بلندی داره

 

[eli1989]

از اینکه کفش نداشتم ناراحت بودم تا اینکه مردی را دیدم که پا نداشت ......واقعا غم انگیز بود دنیا همه جور پستی بلندی داره

جمله ی خیلی قشنگ و تاثیر گذاری بود.ممنون

 

[eli1989]

شما خیلی خوش قلب هستی.اما اجازه ندید این مشکل روی ایمانتان اثر بگذارد.ما نمیدانیم کی به نفعمان است که حیاتمان پایان یابد.گاهی اوقات شاید زنده ماندن به نفع انسان نباشد.

در دوران کودکیم یکی از نزدیکانم بیماری سختی گرفت طوری که از همه ما میخواست حلالش کنیم.من خیلی بی تابی میکردم و از خدا خواستم شفایش بدهد اتفاقا او شفا پیدا کرد و سالها بعد فوت کرد اما در این مدت انقدر همه را از خودش ازرده کرد که از فامیلی محبوب تبدیل به یک ادم منزوی و کینه ای شد متاسفانه همه احترام و ابرویش را از دست داد و با وضع بسیار بدی جان داد.
گاهی فکر میکنم اگر او در همان زمان در اوج محبوبیت و احترام میمرد برایش بهتر نبود؟

منظورم این است که ما فقط حیات دنیوی افراد مد نظرمان است اما خدا عاقبت به خیری ما برایش مهم است.پس همه چیز را به خدا بسپارید. به لطف و رحمت و حکمت خداوند اعتماد داشته باشید . خداوند هزاران بار بیشتر از پدر و مادر بنده اش را دوست دارد ایا هرگز در محبت مادر به فرزندش شک میکنیم؟ پس به خدا هم اعتماد کنیم و به خواست او تن دهیم.

دعا کنیم با تمام وجود با تمام امید و هر انچه پیش بیاید قطعا خیر است

حرفتون کاملا قبول دارم.
گاهی وقتا اینجوری میشه خود فامیل من 3 سال مریض بود و تو این 3 سال اینقدر بد خلقی و اذیت کرد که خود مادرش از خدا میخواست که راضی شه و ببرش
به هر حال خیلی متاثر شدم خیلی سخته این جور چیزا. انشالله اگه خدا بخواد صلاح دنیا به این باشه شفا پیدا میکنه
خدا انشالله همه بنده ها رو از گرفتاری و بیماری نجات بده

 

[mina_p]

از اینکه کفش نداشتم ناراحت بودم تا اینکه مردی را دیدم که پا نداشت ......واقعا غم انگیز بود دنیا همه جور پستی بلندی داره

مرسي

 

[Roozbeh69]

فقط خدا.....فقط باید خدا رو به یاد بیاریم.....

 

[فاطمه محبی]

منم خیلی واسش دعا میکنم.کاش یه ترتیب ختم قرآن میدادی یعنی همونجور که قبلا هم داشتیم قرآنو قسمت بندی کنیم هرکی به دلخواه یه قسمتشو بخونه

 

[zahra az iran]

یا من اسمه دعا و ذکره شفا

 

[#AREZOO#]

از صمیم قلبم واسه برطرف شدن گرفتاری هاشون دعا میکنم

 

[morteza_mousavi]

خدایا..
چرا به بعضی ها انقدر نعمت و حال میدی و با بعضیا طوری رفتار میکنی که انگار اصلا اهمیتی برات ندارن؟
من باید یه روز جواب این سوالمو بگیرم

 

[mhbitman]

تاریک ترین لحظه ی شب درست چند لحظه قبل از فجر است
امیدوارم تا صبح سلامت بیدار بمونن

 

[primrose]

واقعا تکان دهنده بود انگار باید همیشه نمونه هایی از این دست باشن که ما به فکر بزرگترین نعمت زنگی یعنی سلامتیمون باشیم. اگه اون بخواد هیچ چیز غیر ممکن نیست حتی بهبودی سرطان خون نوع 10 الهه عزیز!

الهی به حرمت آن نام که تو دانی و به عظمت آن صفت که تو چنانی دریاب که میتوانی​

 

[Setayesh]

...

 

[nazila_sh]

اندکی صبر سحر نزدیک است.
توکلت علی ا...

 

[sepiiid88]

توكل بر خدا.....
انشاالله خوب ميشه.....
ان شاء الله...

 

[minerva]

منم خیلی واسش دعا میکنم.کاش یه ترتیب ختم قرآن میدادی یعنی همونجور که قبلا هم داشتیم قرآنو قسمت بندی کنیم هرکی به دلخواه یه قسمتشو بخونه[/
QUOTE]
سلام دوست خوبم.خودم توی فکرش هستم اما نمی دونم بچه ها استقبال کنند یا نه...