ايرانيمين ديل سيز باشي آذربايجان

rezaafsharpoor

عضو جدید
کاربر ممتاز

:surprised::surprised::surprised:
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنونم:redface:

شرمنده نکن میر حسین جان


خر خونی بود......زیاد آبرومو نبر :redface:
عزیزم به وقتش باید خرخونیم بکنی;)
منم رتبم تو کنکور دوروبر رتبه تو بود
ولی از ته دل خوشحال شدم
امیدوارم همه بچه های آذربایجان تو همه زمینه ها موفق و موید باشند:gol:
 

rezaafsharpoor

عضو جدید
کاربر ممتاز
من طرفدار پرسپولیسم...ولی اصلا دوست ندارم پرسپولیس قهرمان شه...اینا می خوان زوری جام رو بدن به پرسپولیس تا صدای هوادارا در نیاد ... امیدوارم بازی رو فولاد گستر ببره...هر چند معلومه از قبل نتیجه بازی رقم خورده...فوتبالمون خیلی کثیفه...خیلی
 

sahragol

عضو جدید
همه ما ایرانی هستیم شماره نمی خام!

همه ما ایرانی هستیم شماره نمی خام!

سلام منم ترکم! ولی شماره نمی خوام!
واسه چی شماره می زنید؟؟
اولا
اگه قرار باشه هر زبونی تو این باشگاه برا خودش شماره داشته باشه اونوقت باید کردها و عربها و بلوچ ها و....هم برا خودشون شماره بزنن که خیلی بی معنی یه!
دوما
نزدیک به نصف ایران ترکه دیگه اینو همه می دونن دیگه شمردن لازم نیست!
 
آخرین ویرایش:

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام منم ترکم! ولی شماره نمی خوام!
واسه چی شماره می زنید؟؟
اولا
اگه قرار باشه هر زبونی تو این باشگاه برا خودش شماره داشته باشه اونوقت باید کردها و عربها و بلوچ ها و....هم برا خودشون شماره بزنن که خیلی بی معنی یه!
دوما
نزدیک به نصف ایران ترکه دیگه اینو همه می دونن دیگه شمردن لازم نیست!
اینکه نصف ایران ترکه یا کرده ... کاری نداریم عزیزم
مسئولیت شمردن سایر قومیتها هم با ما نیست دوست دارن شماره بدن دوست ندارن ندن
قبلنم راجع به فلسفه شماره دادن توضیحاتی داده شده و اصلا دوست ندارم این مسائل سطحی ما رو از هدف اصلیمون که همان شناخت خودمون هست دور کنه
اگه کمکی ازتون در این راستا برمیاد درخدمتیم
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان من رفتم ورزشگاه
انشا... دست پر برمیگردم
یاشاسین گسترش فولاد;)
 

zahra_12707

عضو جدید
جمع کن بابا از دنیا عقبی عمو

ببین افغانی جان
هی عمو افغانی با توام
پیاده شوبا هم بریم.
پایتختستان می شینی فکر کردی خیلی جلویی ؟

یاشاسین آذر بایجان

آذر بایجان وار اولسون ایستمین کور اولسون
تبریز،باکی،آنکارا بیز هارا فاسلار هارا
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان خواهشا کمک کنید تا آرامشی که در این تاپیک برقراره حفظ کنیم
این جروبحثها امکان داره توجه ما رو از هدف تاپیک دور کنه و انرژی مارو مستهلک
ممنون:gol:
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
تذکر:
هیچ کسی حق حق توهین به قوم یا ملیت خاصی را در این تاپیک ندارد
لطفا رعایت فرمایید
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
ائل دایاغی

1.ayhann
2.مهرومهتاب
3.bilgisayar.
4.Soheil

.
.
.
33.vahid_pakrou
 

JUSTGILDA

عضو جدید
سلام منم يه شاره لطفا به من بدين اگه حق انتخاب دارم ذوج لطفا اگه 44 باشه عاليه خيلي پررو شدم نه؟:cry::smile:;)
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام منم يه شاره لطفا به من بدين اگه حق انتخاب دارم ذوج لطفا اگه 44 باشه عاليه خيلي پررو شدم نه؟:cry::smile:;)
سلام
نه عزیزم این حرفا چیه ما در خدمتیم
خوش آمدی
با رعایت قوانین
JUSTGILDA
ائل دایاغی 44:gol:
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
قوپوز

قوپوز

"قوپوز"، ساز باستاني تركان كه تاريخ آن گره خورده با "شمينزم"، آيين باستاني است اولين بار در منابع چيني و در حدود قرن اول ميلادي ذكر نام شده است. قوپوز نامي است بسيار كلي براي تمام سازهايي كه زه داشته وتوسط انسان مناطق آسياي ميانه و شمالي نواخته مي‌شده است. آنچه مشخص است تاريخ ساخت قوپوز و ساخت كمان به احتمال قوي هم دوره مي‌توانست باشد. بني‌آدم كه از صداي زه كمان در هنگام پرتاب تير خوشش آمده بود يا با افزايش تعداد زه يا با كشيدن تير روي زه كمان اين صداها را قوي‌تر كرد و با صاف كردن دسته و اضافه كردن خرك و كشيدن پوست بر روي كاسه كه در آغاز از جنس كدو تنبل بوده است، صداها را بهتر كرد زه‌هاي اوليه از جنس موي اسب بود كه بعدها به روده گرگ و آهو تغيير پيدا كرد که بعد از تماس ترك‌‌ها و چيني‌ها ابريشم جاي روده را گرفت. تا اوايل قرن بيستم همچنان استفاده از ابريشم به عنوان زه ساز مرسوم بود. قوپوز‌هاي اوليه پرده نداشتند و توسط شمن نواخته مي‌شدند. "شمن" در طي ارتباط با بودايي‌ها به "يا نشاق" و بعد از ارتباط با اسلام به" اوزان" و در دوره شاه اسماعيل صفوي (شاه‌ختايي) به نام "عاشیق" يا "آشیق‌" تغيير نام پيدا كرد. قوپوز كه ساز پایه ی ترك‌ها بود در بين ايل‌هاي ترك براساس الحان و نغمه‌هاي هر ايل تغيير پيدا كرد و در نواحي مختلف به اسامي متفاوت خوانده شد. قدیمی‌ترين نوع قوپوز امروزه در شمال آسيا يافت مي‌شود كه همچنان دسته كج دارد و سيمهايي از جنس موي اسب در آن استفاده مي‌شود. آنچه مشخص است قوپوز ابتدا به سه نوع تقسيم مي‌شد. نوع قوپوزی براي ما مهم است " قولجا قوپوز" است. اين ساز كه نام آن در افسانه باستاني تركان، كتاب "دده قورقود" نيز آمده است، پدر "باغلاما"و"ساز عاشقی " و "دوتار" و "تنبور" كنوني محسوب مي‌شود. در حين مهاجرت تركان به نواحي مختلف جهان اين ساز نيز با آنها به مناطق مختلف دنيا سرازير شده است (كه با اسامي مختلف هر ايل همچنان رايج است). مثلا ساز "بوزاوق" كه توسط قوم بوز اوق كه قومي تك‌تاز و دامدار بودند نواخته مي‌شد امروزه با نام "بزق" در بين اعراب و با نام" بوزوكي" در بين يونانيان نواخته مي‌شد .
حتي ساز ملي يونانيان Baglama (باقلا ما) است كه يقينا همان باغلاماي تركان در بين آنها مرسوم شده و تبديل به "باقلاما" شده است.در بين مغول‌ها، چيني‌ها، هندي‌ها و بالكان ، عرب‌ها و پارس‌ها نيز اين ساز وارد شده و تغييرات خاص هر قوم را پذيرفته است و رنگ آن ملت را پذيرفته است. تنبور، تمبور، تام پره‌، تابنورا، تندير، دمبرا، دنبرا و… همگي ريشه در يك جا دارند. قوپوز در طي مهاجرت خود از شمال با ورود به نواحي فارس‌نشين جنوب توسط ساكنين محلي براساس تعداد سيم‌ نامگذاري شد. مثلا دو تار يا سه تار يا چهار تار يا شش تار.

در مورد كلمه دو تار بايستي اين را دانست كه هيچيك از نوازندگان اصيل اين ساز، ساز خود را با نام دو تار نمي‌خواندند، مثلا نوازندگان قوچان (حاج قربان سليماني و مرحوم محمدحسين يگانه) تماما به ساز خود تندير مي‌گويند كه كلمه‌ای است تركي به معناي" تنور". يا نوازندگان تركمن در دوره قبل از تماس با فارس‌ها به هيچ عنوان به ساز خود دو تار نمي‌گفتند در مورد سه تار نيز بايستي گفت كه هيچ يك از شعراي قديمي كه در ايران با ترك‌ها در تماس نبودند يا ترك نبودند در اشعار خود از نام سه‌تار استفاده نكرده‌اند.قوپوز تا دوره عثماني پرده نداشت. بسته شدن پرده روي اين ساز نام آن را با باغلاما يا ساز تبديل كرد. سومرهاي باستان به يكي از آلات موسيقي خود كه چيزي هم شبيه با عدد بود،" seas " مي‌گفتند كه احتمالا كلمه "ساز" از اين كلمه باشد. قوپوزهاي اوليه يك يا دو سيم داشتند. افزايش سيم در باغلاما بعد از ورود سيم فلزي در دربار عثماني و سپس بعد از دوره جمهوريت در بين ملت فقير روستايي كه قبلا امكان خريد سيم فلزي را نداشتند، اتفاق افتاد. باغلاماهاي اوليه ابتدا ساز سه نيمه، بعد پنج و شش سيم و در نهايت هفت تا دوازه سيمه شد. تغييراتي كه در ظاهر اوليه ساز اتفاق افتاد بدين ترتيب بود: اولا سازي كه هزاران سال بود به وسيله دست نواخته شده بود بوسيله وسیله ای به نام Tezene يا مضراب نواخته شد. صفحه تمام باغلاماها تبديل به چوب شد در حالي كه قبلا برخي از آنها صفحه پوستي داشتند. دوم اينكه سوراخ روي صفحه‌ها به ته كاسه منتقل شد. سوم اينكه با ظهور چوبهاي صنعتي كاسه‌سازها كه قبلا فقط از جنس چوب توت بود توسط اين چوبها نيز ساخته و پسنديده شد. چهارم تعداد پرده‌ها بيشتر شد. پنجم سيمهاي روكش‌دار به ساز اضافه شد تا اينكه ساز به حالت فعلي به دست ما رسيد.
نوید مثمر
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
ساختار کلمات و تولید کلمات جدید:

درترکی(آذربایجان)همانند سایر زبان ها اصل کلمه را ریشه یا مصدر می نامند و بقیه یکلمات از آن ساخته می شود،اما این روند در سایر زبانها تا حدی امکان پذیر است درصورت طولانی شدن،مصدری دیگر اضافه و از آن کلمه ی جدید ساخته می شود.اما در تر کیاین کار با اضافه شدن پسوند ها امکان پذیر است،در واقع چندین پسوند متوالی میتوانندپشت سر هم به آخر کلمه وصل شود این در انگلیسی یا فارسی امکان پذیرنیست.
مثال:
Kitabımdalar

در این کلمه چهار پسوند ،پشت سر هم بکار رفتهاست که هر کدام وظیفه ی خاص خود را داراست و از آوردن حرف های اضافی و احتمالاًواژه های جدید جلوگیری میکند.اگر این عبارت را به فارسی ترجمه کنیم بایدبنویسیم:

آن چیزهایی که در کتابم(کتاب من) است.

و یا درانگلیسی:

The things are inside of my book

پسوندها:
بنابراین پسوند ها نقشبسزایی در این زبان دارند.اما یک پسوند می تواند فقط متشکل از یک حرف باشد و یا از 3 و بیش از سه حرف تشکیل شده باشد.آنچه که مهم است است پسوند ها یک و فقط یک حرفصدادار دارند.
این حرف صدادارِ پسوند با آخرین حرف صدادارِ عبارت هماهنگمی شود.این هماهنگی را به دو صورت کوچک و بزرگمینامند.


اگرحرف صدادار پسوند یکی ازدو حرف زیر باشد ،هماهنگی کوچکمینامند.

Ə,A


واگر حرف صدادار پسوند یکی از 4 حرف صدادار زیر باشد هماهنگی بزرگ مینامند.


U,Ü,İ,I

3 حرف صدادار باقی مانده درپسوند ها به کار نمی رود،یعنی حروف زیر:

O,Ö,E

این هماهنگی بدین صورت است که:اگر هماهنگیکوچک باشد به صورت زیر عمل می کنیم،
A,O,I,U→A
Ə,E,Ü,Ö,İ→Ə

یعنی اگر آخرین حرف صدادارِ واژه اصلی به حروف صدادار باآهنگ پایین ختم شوند،حرف صدادار پسوند ،صدای زیراست.
A
و اگر آخرین حرف صدادارِواژه اصلی به حروف صدادار با آهنگ بالا ختم شوند،حرف صدادار پسوند ،صدای زیراست.
Ə
دقیقا
این یکی از قدرتهای بی نظیر زبان ترکی است
لطفی جان ادامه درس
مرسی
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو این تاپیک نظر بچه هارو راجع به اسم تاپیک پرسیدم که بعضیهاشون لطف کردند ونظرای جالبی دادن
حالا خودم دلیل اینکه چرا این اسم رو انتخاب کردم تشریح میکنم
ایرانیمین دیل سیز باشی آذربایجان
ایرانیمین: مال ایران من
دیل سیز: بی زبان
باشی: الهام از موقعیت جغرافیایی آذربایجان که در قسمت بالایی ایران است و میتوان گفت جز افتخارات ایران است
آذربایجان
در یک جمعبندی میتوان به این موضوعات اشاره کرد که اولا ما خودمون رو از ایران جدا نمیدونیم و همچنین آذربایجان را جدا از ایران. بحث بیزبان بودن نیز برمیگرده به اینکه نتونی به زبان مادری خود در محافل رسمی حرف بزنی و اینکه تلاش میشه زبان مادریت در این مملکت از بین برود
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
نقل قول
وقتی یک کارشناس ترک زبان در برنامه ی صدا و سیما سخنرانی می کند،برای مخاطبان ترک زبان و هویت طلب غیر ازیأس و شرمندگی چیزی دیگری به همراه ندارد،،کارشناسان و گاهاً مجریانی که جز یک فعل-آنهم شکسته پابسته-کلمه ی ترکی دیگری بر زبان نمی آورند،بهتر است بگوئیم نمی توانند بر زبان بیاورند،
براستی آیا زبانی که برای هر حالت ده ها فعل به خصوص دارد نیاز به کار گیری کلمات بیگانه را دارد!؟
فقط کافی ست تحصیلات ابتدایی داشته باشید تا تشخیص دهید ساختار جمله سازی ترکی را با مدل و قالب فارسی می چینند،به عنوان مثال،کارشناسی در برنامه ی زنده ی تلویزیونی چنین بیان می کند:

"بیزیم هدفیمیز از طرح هدفمند کردن یارانه ها،اجرای زیر ساختهای اولیه دیر..."

به دقت می خواهیم جمله ی فوق را که گاهاً بیگانه تر از این نیز بیان می شود را از دو نظر ساختاری و لغوی آنالیز نمائیم:

رنگ های قرمز که نشان از حضور کلمات بیگانه در یک جمله ی ترکی ست چندان خوشایند نمی باشد،در واقع غیر از فعل و پسوند شخص ساز واژه ی ترکی دیگری در این ترکیب نمی توان یافت،مسأله بغرنج تر می شود وقتی ساحتار و مدل بندی فارسی را در زبان ترکی می بینیم!

به عبارتی ترتیب موضع تراکیب به مانند موصوف-صفت،مضاف-مضاف الیه،اسم-مسمی و ... فارسی و ترکی در کل برعکس هم می باشند،حال آنکه جمله ی فوق عملاً غیر از آن است که مکتوب ها و دستور زبان های دو زبان نشان می دهند،

از یک طرف بسترسازی و گسترش زبان فارسی،از طرفی تحریم زبان ترکی،همه و همه منجر به فراموشی سپرده شدن ساختار های جمله سازی حتی مبتدی به زبان ترکی آذربایجانی شده است.کمتر ترک ایرانی قادر باشد به روش اصولی ِ دستور زبان ترکی، جمله سازی کند،حتی اگر تمامی لغات ترکی را در اختیار داشته باشد،
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
چنین تخریباتی تنها به صدا و سیما ختم نمی شود،امثال این نوع تخریب در رسم و رسومات خانمان سوز و در اجتماعات عامیانه نیز دیده می شود،به طوری که یک ترک زبان در مکالمات رسمی و گفتگوهای محاوره ای خود به کار گیری واژه های عربی"اخویم"،"ابویم" و یا "والده" را ترجیح به قارداشئم،آتام وآنام می دهد،گویا به کار گیری چنین واژگان ترکی توهینی ست به طرف مقابل و یا زیر سؤال بردن شخصیت اجتماعی گوینده...!

در تأسف انگیز ترین شرایط برای زبان ترکی ایران و متکلمان آن بود که شوونیست هایی چون کسروی آتش به این خرمن زده و زبان پر قدرت ترکی را زاییده ی زبان فارسی دانستند،چرا که شرایط چنین ادعاهایی از قبل فراهم شده بود،جابجایی لغات ترکی با فارسی،و یکسان جلوه دادن ساختار های جمله سازی ترکی و فارسی،همه و همه زمینه سازی برای یک توطئه بیش نبود،ضربه ی آخر برای خلاص کردن ترکان ایران،حملات توهینی به قومیت و هویت و اشاعه ی مهملات و مقاله های بی سر و ته،من جمله حضور مغولان در آذربایجان به عنوان اصلی ترین دلیل تغییر زبان منطقه و هویت زده کردن مردم این منطقه بوده است.

برای نجات از چنین توطئه هایی،در زمانی که تمامی رسانه های بیگانه و خودی نوک پیکان خود را به سوی فرهنگ ترکان ایران نشانه گرفته اند،شاید به چیزی فراتر از یک معجزه نیاز بود.ده سال پیش تر، یک ترک زبان سعی در پنهان کردن لهجه ی خود بود، اگر خبرنگار ویا گزارشگری با حالت تمسخر به مسأله ی لهجه اشاره می کرد،مخاطب در جواب اینکه"من ترک نیستم و آذری هستم":سعی در فرار از بحران فعلی اش داشت،آموزش زبان فارسی به کودکان آذربایجانی توسط والدین و سهل انگاریهای پی در پی همه و همه خسارت های جبران ناپذیری به زبان ترکی آذربایجان جنوبی متحمل کرد،

آفت هایی که به سرعت وارد ریشه ی زبان ها شده و به کندی از زبان خارج می شوند،به عنوان مثال سالهاست از خودمختار شدن جمهوری آذربایجان(شمالی)می گذرد ولی با این حال با وجود تمامی تمهیدات از جانب دولت مرکزی،وجود لغات روسی در زبان ترکی آذربایجان شمالی به وفور دیده می شود.
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز

هم اکنون اوضاع کمی بهتر به نظر می رسد،اینکه لااقل مردم آذربایجان ایران دیگر سعی در پنهان کردن هویت و قومیت خود نیستند و این بار برعکس قبل، غیر از هویت ترک و ترکی،برچسب دیگری بر سینه ی خود نمی پسندند،با اینکه زمان فرضیه های کسروی و غیره نیز به سر رسیده است،با این حال عدم اطلاع رسانی های صحیح و دقیق علمی، همچنان مردمان این سرزمین را در محرومیت به سر برده است.با شرایط کنونی نه تنها صدا و سیما و رسانه های ملی کمکی به بهبود وضع حاضر نخواهد کرد،بلکه با تبلیغات سوء و بدآموزی هایی،شرایط را بدتر نیز خواهد کرد.هدف این بخش جز احقاق حقوق شهروندان ترکی،چیز دیگری نمی باشد،فعالیت بدون چشم داشت دوستان و بنده تنها از سر دلسوزی بوده و الباقی با مخاطبان،که در چنین شرایطی ایجاد این انجمن به مصداق ضرب المثل لنگه کفشی ست که باید در استفاده بهینه از این بخش کمال استفاده را نمائید...
 
بالا