یادتونه اولین عشق کی بودین؟

pmehdiq

عضو جدید
کاربر ممتاز
من کوکب و دوست داشتم .کوکب منو . اما کوکب یه شرط داشت ....
 

sara_65

عضو جدید
من اوليشو يادم نيست ولي آخريش كه از همه سيريش تره هنوز هستش و تنها چيزي كه اين همه اشك و آهش برا من داشته عذاب وجدان و ترس از اينه كه اهش منو بگيره همين بلا سر خودم بياد( بقيه اينقدر سيريش نبودن)
 

pmehdiq

عضو جدید
کاربر ممتاز
من اوليشو يادم نيست ولي آخريش كه از همه سيريش تره هنوز هستش و تنها چيزي كه اين همه اشك و آهش برا من داشته عذاب وجدان و ترس از اينه كه اهش منو بگيره همين بلا سر خودم بياد( بقيه اينقدر سيريش نبودن)

ببخشید دخالت می کنم . اما شمایی که جای آبجیم باشی . این چه تفکریه که شما داری . یعنی هر کی پرو تر بود و بهت سیریش شد . دلت میسوزه و عذاب وجدان میگیری . دیگه اینکه چه جور آدمیه مهم نیست ؟:surprised:
 

sara_65

عضو جدید
الان كه 20-30 صفحه از اين تاپيك روخوندم فهميدم خيلي ها مثل من هستن شما هيچكدوم از اين وضعيت خسته و ناراحت نمي شين ؟؟؟؟يا نمي ترسين؟
راستي هميشه عشق اول خيلي هم خوب نيست من عشق اولم رو تو يه بازه زماني كنارم داشتم كسي كه از بچگي مي خواستم باش باشم و مني كه به خودم قول داده بودم هيچ وقت اجازه ندم هيچ مردي بجز شوهرم وارد زندگيم بشه باش بودم.البته فكر مي كردم اون همون.....
ولي بد از يه مدت فهميدم اصلا" اوني نيست كه من فكر مي كردم و ولش كردم حالا اون عاشقه و من نمي بينمشبر عكس اون موقع ها كه كوچولو بوديم(البته نسبت به اين هيچ عذاب وجداني ندارم اوني كه خيلي دلم براش ميسوزه كسيه كه الكي هم نمي تونم بش لبخند بزنم)
 

شيطونک

عضو جدید
سلام
این سوالو میتونین جواب بدین ؟
اولین عشق چه کسی بودین ؟
یادتون میاد اولین نامه عاشقانه یا اولین پیشنهاد عاشقانه یا درخواست عاشقانه رو از طرف چه کسی داشتین ؟
من بعد از 21 سال یادم اومد
اتفاقی افتاد که همون کسی که من اولین عشقش بودم منو تو یکی از سایتهای دوست یابی پیدا کرد و بعد از اینکه مدتها باهام کلنجار رفت تا باهاش حرف بزنم و بعد از این که چند بار هم دیدمش و نشناختمش بهم گفت که کیه و چقدر دنبالم گشته .
ظاهرا واقعیته که ادم هرگز اولین عشقش رو فراموش نمیکنه.
حادثه ای دوستداشتنی که میتونم جزو بهترین خاطرات زندگیم ازش یاد کنم .
شما چطور اون شخص رو یادتونه ؟
اگه ببینینش میشناسین ؟
جواب هاتون باید جالب باشه .
سلام .ببخشيد چرا سوال يه جوريه ؟ سوالتونو بد پرسيدين;)
عاشق زياد داشتم کدومشو بگم؟ :D
ولي من خودم اولين کسي که عاشقم بود و خوب يادمه اونم کسي نبود جز دختر همسايمون که هر وقت منو ميديد خودشو ميکشت که يه نگاه بهش بندازم ولي محلم بهش نميذاشتم به هر طريقي شد که ميشد با خواهرمم دوست شد تا از اون راه يه جورايي بهش رابطه داشته باشم . ولي هيچ وقت ازش خوشم نمييامد. محل زندگيمونو تغيير دادم ديگه نديدمش تا پارسال که باز خيلي گرم سلام کرد ولي من باز محلشم نذاشتم .چون ديگه الان خودم يه عاشق به تمام معنايم
کمک ميخوام
اين جرياناتم مربوط به 17 سالگيم هست . ولي الان من يه يک سالي هست عاشق شدم اونم از نوع بدجورش . شب و روزمو ازم گرفته اين دختر . ولي حالا همون بلايي که خودم سر اون دختر اوردم و محلش نميذاشتم حالا سر خودم اومده و اين دختري که الان من عاشق و ديونشم اصلا محل من نميذاره . نه اينکه نميذاره ولي به رو خودشم نميياره که من خيلي دوستش دارم . اين منو خيلي اذيت ميکنه :(:(:(:(
کاش الان بياد و اين حرفامو ببينه شايد دلش به رحم بياد :(
شما بهم بگيد من چيکار کنم؟؟؟ چيکار کنم تا يه کم به من فکر کنه :que::que::que::que::que:
 

sara_65

عضو جدید
ببخشید دخالت می کنم . اما شمایی که جای آبجیم باشی . این چه تفکریه که شما داری . یعنی هر کی پرو تر بود و بهت سیریش شد . دلت میسوزه و عذاب وجدان میگیری . دیگه اینکه چه جور آدمیه مهم نیست ؟:surprised:
اره كه مهمه پسر خوبيه البته پرو هم هست آخه خيلي باش دعوا ميكنم شايد بي خيال بشه اما پرو پرو بازم.........
واقعا" نمي دونم باش چيكار كنم
 

pmehdiq

عضو جدید
کاربر ممتاز
اره كه مهمه پسر خوبيه البته پرو هم هست آخه خيلي باش دعوا ميكنم شايد بي خيال بشه اما پرو پرو بازم.........
واقعا" نمي دونم باش چيكار كنم

نه مثل اینکه خودتون هم بله ....

خوش باشین :redface:
 

sara_65

عضو جدید
نه مثل اینکه خودتون هم بله ....

خوش باشین :redface:
خودم چي؟؟؟
اين كه باش دعوا مي كنم؟؟يكي از دلايل عذاب وجدانم همينه كه هرچي مي خوام بارش مي كنم هيچي نميگه تازه معذرت خواهيم ميكنه كه ميدونم تو خيلي مهربوني مقصر منم كه عصبيت ميكنم...........وبا اين حرفاش بدتر من عصابم خورد ميشه.
يه بار باش اينقدر بد حرف زدمو... كه وقتي قطع كردم گوشيرو1ساعت گريه كردم خوب دوستش ندارم ولي وجدان كه دارم
 

pmehdiq

عضو جدید
کاربر ممتاز
خودم چي؟؟؟
اين كه باش دعوا مي كنم؟؟يكي از دلايل عذاب وجدانم همينه كه هرچي مي خوام بارش مي كنم هيچي نميگه تازه معذرت خواهيم ميكنه كه ميدونم تو خيلي مهربوني مقصر منم كه عصبيت ميكنم...........وبا اين حرفاش بدتر من عصابم خورد ميشه.
يه بار باش اينقدر بد حرف زدمو... كه وقتي قطع كردم گوشيرو1ساعت گريه كردم خوب دوستش ندارم ولي وجدان كه دارم

پس گول خوردی و پسرا رو نشناختی . وقتی بدست نیاوردن گدایی می کنن . وقتی بدست آمد ....
 

TELLI

عضو جدید
آره مگه میشه یادم نیاد؟؟؟؟
اااااااه حالم بد میشه وقتی بهش فکر میکنم:razz: :razz: :razz: :razz:
 

sara_65

عضو جدید
پس گول خوردی و پسرا رو نشناختی . وقتی بدست نیاوردن گدایی می کنن . وقتی بدست آمد ....
وقتي بدست اومد.چي؟؟؟پرو مي شن؟؟اتفاقا" يه بار گفت يه اس ام اس داد كه مي دوني چقدر بم بر مي خوره وقتي جوابمو نمي دي وقتي......ولي عيب نداره وقتي مال من شدي تلافي مي كنم(برا همين حرفاش ميگم پروو)ولي بنده خدا(به گفته خودش) الان داره3سال ميشه كه جريان همين جوريه.يكي بگه باش چيكار كنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

pmehdiq

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتي بدست اومد.چي؟؟؟پرو مي شن؟؟اتفاقا" يه بار گفت يه اس ام اس داد كه مي دوني چقدر بم بر مي خوره وقتي جوابمو نمي دي وقتي......ولي عيب نداره وقتي مال من شدي تلافي مي كنم(برا همين حرفاش ميگم پروو)ولي بنده خدا(به گفته خودش) الان داره3سال ميشه كه جريان همين جوريه.يكي بگه باش چيكار كنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

از دست من کاری بر نمیاد . خودتون ماشالله استادی . و همه چی رو میدونی .

خدا بگم این جوونا رو چی کار کنه :eek:
 

mehrnaznazemi

عضو جدید
سلام .ببخشيد چرا سوال يه جوريه ؟ سوالتونو بد پرسيدين;)
عاشق زياد داشتم کدومشو بگم؟ :D
ولي من خودم اولين کسي که عاشقم بود و خوب يادمه اونم کسي نبود جز دختر همسايمون که هر وقت منو ميديد خودشو ميکشت که يه نگاه بهش بندازم ولي محلم بهش نميذاشتم به هر طريقي شد که ميشد با خواهرمم دوست شد تا از اون راه يه جورايي بهش رابطه داشته باشم . ولي هيچ وقت ازش خوشم نمييامد. محل زندگيمونو تغيير دادم ديگه نديدمش تا پارسال که باز خيلي گرم سلام کرد ولي من باز محلشم نذاشتم .چون ديگه الان خودم يه عاشق به تمام معنايم
کمک ميخوام
اين جرياناتم مربوط به 17 سالگيم هست . ولي الان من يه يک سالي هست عاشق شدم اونم از نوع بدجورش . شب و روزمو ازم گرفته اين دختر . ولي حالا همون بلايي که خودم سر اون دختر اوردم و محلش نميذاشتم حالا سر خودم اومده و اين دختري که الان من عاشق و ديونشم اصلا محل من نميذاره . نه اينکه نميذاره ولي به رو خودشم نميياره که من خيلي دوستش دارم . اين منو خيلي اذيت ميکنه :(:(:(:(
کاش الان بياد و اين حرفامو ببينه شايد دلش به رحم بياد :(
شما بهم بگيد من چيکار کنم؟؟؟ چيکار کنم تا يه کم به من فکر کنه :que::que::que::que::que:

سلام
سوالمو بد نپرسیدم درست پرسیدم
نخواستم بدونم که اولین عشق شما کی بوده خواستم بدونم میدونین یا یادتون هست که اولین عشق کی بودین ؟
خب اگر صفحات اول این تاپیک رو خونده باشی میفهمی که من یادم رفته بود و اونی که عاشق من بود و متاسفانه هنوز بعد از 21 سال هم فراموشم نکرده به یادم اورد که من اولین عشق کی بودم . که البته من به دلائلی در اون زمان بی اعتنایی کردم اول اینکه فکر میکردم هنوز خیلی بچه ام و واسه اینکارا هنوز زوده دوم اینکه پسر همسایه بو و من نمیخواستم توی محل انگشت نما بشم و سوم اینکه من سرم حسابی گرم درس و تمرینات ورزشیم بود چون من توی تیم والیبال اون استانی بودم که زندگی میکردم و کاپیتن تیم هم بودم و مرتب برای تمرینات در اردو و این استان و اون استان بودم و برام خیلی مهم تر و با ارزش تر از عشق و عاشقی بود که اصلا تا سن 27 سالگی نتونسته بودم درکش کنم .
بهر حال امیدوارم تو به روز من دچار نشی و اون خانمی که الان در موردش فکر میکنی و همه ی زندگیت رو تحت الشعاع قرار داده متوجه بشه که چه احساسی بهش داری و اگر واقعا صلاحت در داشتن اونه داشته باشیش .
اما یه چیز رو فراموش نکن هر اتفاقی که بیفته چه مثبت و چه منفی مطمئن باش خیر تو در همون بوده و خدا هرگز برای بنده هاش بد نمیخواد . فقط یه پیشنهاد برات دارم هرگز چیزی رو به زور از خدا نگیر چون عواقب خوبی نداره
موفق باشی و همیشه شاد با لبی خندون
 

Arman K

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
سوالمو بد نپرسیدم درست پرسیدم
نخواستم بدونم که اولین عشق شما کی بوده خواستم بدونم میدونین یا یادتون هست که اولین عشق کی بودین ؟
خب اگر صفحات اول این تاپیک رو خونده باشی میفهمی که من یادم رفته بود و اونی که عاشق من بود و متاسفانه هنوز بعد از 21 سال هم فراموشم نکرده به یادم اورد که من اولین عشق کی بودم . که البته من به دلائلی در اون زمان بی اعتنایی کردم اول اینکه فکر میکردم هنوز خیلی بچه ام و واسه اینکارا هنوز زوده دوم اینکه پسر همسایه بو و من نمیخواستم توی محل انگشت نما بشم و سوم اینکه من سرم حسابی گرم درس و تمرینات ورزشیم بود چون من توی تیم والیبال اون استانی بودم که زندگی میکردم و کاپیتن تیم هم بودم و مرتب برای تمرینات در اردو و این استان و اون استان بودم و برام خیلی مهم تر و با ارزش تر از عشق و عاشقی بود که اصلا تا سن 27 سالگی نتونسته بودم درکش کنم .
بهر حال امیدوارم تو به روز من دچار نشی و اون خانمی که الان در موردش فکر میکنی و همه ی زندگیت رو تحت الشعاع قرار داده متوجه بشه که چه احساسی بهش داری و اگر واقعا صلاحت در داشتن اونه داشته باشیش .
اما یه چیز رو فراموش نکن هر اتفاقی که بیفته چه مثبت و چه منفی مطمئن باش خیر تو در همون بوده و خدا هرگز برای بنده هاش بد نمیخواد . فقط یه پیشنهاد برات دارم هرگز چیزی رو به زور از خدا نگیر چون عواقب خوبی نداره
موفق باشی و همیشه شاد با لبی خندون
مهرناز خانوم این حرفا چیه که به خورد بچه مردم می دین؟؟!!
اینجاشو(قرمزا)باهات موافق نیستم.مگه انسانها تو زندگی تصمیم گیرنده نیستن؟؟!!مگه آدما حق ندارن زندگیشونو بسازن ؟؟! مگه حق انتخاب ندارن؟؟!اینجوری که یعنی هر کس پا به دنیا می ذاره از قبلش زندگیش مشخص شده ونمی تونه هیچ تغییری درش بده!!!یعنی انسانها موجوداتی مجبور وبی اختیارن وحق هیچ انتخابی ندارن وباید از جبر زندگی پیروی کنن!!!!!!
آدما باید تلاش کنن تا خدا هم شرایط رسیدن رو براشون فراهم کنه و خدا انسان رو مجبور و بی اختیار نیافریده .
 

زيگفريد

عضو جدید
کاربر ممتاز
باشه قبول ... ;)
اینم واسه خودش نظریه هرچند که یه روزی تو هم به این دام گرفتار میشی ;):heart::gol:
بعدش بیا و اینجا واسمون تعریف کن :D:D;)

اقرار ميكنم كه تو اين دام گرفتار شده بودم ! :surprised: :smile:

اتفاقا بنظر ميرسه كه شما تجربه اي در اينطور مسائل نداريد وگرنه اينطور هندي وار و كيلوئي در مورد عشق و عاشقي حرف نمي زديد .

برعكسه ! من اين تقاضا رو دارم كه شما بعدا بيائي و تعريف كني !!
 

زيگفريد

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس گول خوردی و پسرا رو نشناختی . وقتی بدست نیاوردن گدایی می کنن . وقتی بدست آمد ....

ای ول
واقعا ازت ممنونم که حرف حق رو زدی
بااین نظرت کاملا موافقم

خلايق هر چه لايق ! :surprised:

اون پسرهائي كه اونقدر خودشون رو كوچيك ميكنند كه بخوان گدائي كنند لايق همون دخترائي هستند كه گداپرست و گدا پسندند !! ;)
 

mehrnaznazemi

عضو جدید
سلام
سوالمو بد نپرسیدم درست پرسیدم
نخواستم بدونم که اولین عشق شما کی بوده خواستم بدونم میدونین یا یادتون هست که اولین عشق کی بودین ؟
خب اگر صفحات اول این تاپیک رو خونده باشی میفهمی که من یادم رفته بود و اونی که عاشق من بود و متاسفانه هنوز بعد از 21 سال هم فراموشم نکرده به یادم اورد که من اولین عشق کی بودم . که البته من به دلائلی در اون زمان بی اعتنایی کردم اول اینکه فکر میکردم هنوز خیلی بچه ام و واسه اینکارا هنوز زوده دوم اینکه پسر همسایه بو و من نمیخواستم توی محل انگشت نما بشم و سوم اینکه من سرم حسابی گرم درس و تمرینات ورزشیم بود چون من توی تیم والیبال اون استانی بودم که زندگی میکردم و کاپیتن تیم هم بودم و مرتب برای تمرینات در اردو و این استان و اون استان بودم و برام خیلی مهم تر و با ارزش تر از عشق و عاشقی بود که اصلا تا سن 27 سالگی نتونسته بودم درکش کنم .
بهر حال امیدوارم تو به روز من دچار نشی و اون خانمی که الان در موردش فکر میکنی و همه ی زندگیت رو تحت الشعاع قرار داده متوجه بشه که چه احساسی بهش داری و اگر واقعا صلاحت در داشتن اونه داشته باشیش .
اما یه چیز رو فراموش نکن هر اتفاقی که بیفته چه مثبت و چه منفی مطمئن باش خیر تو در همون بوده و خدا هرگز برای بنده هاش بد نمیخواد . فقط یه پیشنهاد برات دارم هرگز چیزی رو به زور از خدا نگیر چون عواقب خوبی نداره
موفق باشی و همیشه شاد با لبی خندون

مهرناز خانوم این حرفا چیه که به خورد بچه مردم می دین؟؟!!
اینجاشو(قرمزا)باهات موافق نیستم.مگه انسانها تو زندگی تصمیم گیرنده نیستن؟؟!!مگه آدما حق ندارن زندگیشونو بسازن ؟؟! مگه حق انتخاب ندارن؟؟!اینجوری که یعنی هر کس پا به دنیا می ذاره از قبلش زندگیش مشخص شده ونمی تونه هیچ تغییری درش بده!!!یعنی انسانها موجوداتی مجبور وبی اختیارن وحق هیچ انتخابی ندارن وباید از جبر زندگی پیروی کنن!!!!!!
آدما باید تلاش کنن تا خدا هم شرایط رسیدن رو براشون فراهم کنه و خدا انسان رو مجبور و بی اختیار نیافریده .

سلام دوست عزیزم
ما همه حق انتخاب داریم
اما گاهی حوادثی پیش میاد که ما از اون بیخبریم و در ظاهر برامون درد اوره ولی از عمق اون خبر نداریم اما همون که برامون درد اور بوده مطمئنا پشتش خیر ما در اون نبوده که برای ما قابل هضم نبوده
من یه داستانی رو اینجا برات میگم که بدونی چرا این حرف رو زدم
اگه قبول نداشتین برام پیغام بذارین .

دو فرشته مسافر ، در بين راه براي اقامت و گذراندن شب به خانه يك خانواده ثروتمند وارد شدند .
خانواده ثروتمند از ورود ميهمان ها ناراحت و عصباني شدند و با وجود داشتن اتاق هاي راحت و گرم، فرشته ها را در كوچك ترين و سرد ترين قسمت خانه يعني زير زمين جاي دادند .
فرشته ها قسمتي از زير زمين را مرتب كرده و آماده خواب شدند ، اما سوراخي در ديوار، توجه فرشته بزرگ تر را به خود جلب كرد، فرشته از جا بلند شد و سوراخ را پوشاند .
فرشته كوچك تر كه از ميهمان نوازي اهالي آن خانه بسيار ناراحت بود پرسيد : چرا سوراخ ديوار را تعمير كردي ؟ فرشته بزرگ تر نگاهي كرد و گفت :
" چيزها هميشه آن طور نيستند كه به نظر مي رسند."
شب بعد فرشته ها به خانه يك كشاورز فقير رفتند تا شب را در آن جا بگذرانند كشاورز و همسرش با خوش رويي آن ها را پذيرفتند.
آن ها غذاي مختصر و ساده خود را با فرشته ها تقسيم كردند و جاي خواب خود را به آن ها دادند تا شب را به راحتي سپري كنند .
صبح روز بعد وقتي فرشته ها از خواب برخاستند، كشاورز و همسرش را گريان ديدند!!!!!!
آنها شب گذشته گاو شيرده شان را از دست داده بودند .
فرشته كوچك تر، خشمگين و عصباني رو به فرشته بزرگ تر كرد و گفت : تو چطور توانستي اجازه دهي كه چنين اتفاقي براي اين خانواده بيفتد .
تو به آن خانواده ثروتمند كه هيچ احتياجي به كمك تو نداشتند، كمك كردي، آن وقت اجازه دادي گاو اين خانواده فقير كه در عين نداري چيزهاي كم خود را با ما تقسيم كردند بميرد .
فرشته نگاهي كرد، لبخندي زد و گفت : " چيزها هميشه آن طور نيستند كه به نظر مي رسند ." و ادامه داد :
وقتي در زير زمين خانه آن خانواده ثروتمند بوديم ، متوجه شدم كه در سوراخ ديوار گنجي از طلاست . از آن جايي كه آن خانواده طماع، بدترين جاي خانه را به ما اختصاص دادند و ما شب را به سختي گذرانديم ، آن سوراخ را پوشاندم تا گنج ديده نشود و به دست آن ها نرسد .
اما شب گذشته وقتي ما در رختخواب اين كشاورز فقير و زحمتكش استراحت مي كرديم، فرشته مرگ بالاي سر همسرش حاضر شد ولي من از او خواستم به جاي زن، گاو كشاورز را با خود ببرد .

عزيزم، چيزها هميشه آن طور نيستند كه به نظر مي رسند . بسياري از اوقات اتفاقاتي كه در زندگي روي مي دهند تنها به اين دليل است كه در مسير درستي حركت نكرده ايم . اگر منصفانه نگاه كنيم، ايمان مي آوريم كه تمام آن اتفاقات ناشي از اعمال خودمان است ، البته تا زماني كه اتفاق رخ ندهد، موضوع را درك نخواهيم كرد، شايد بعدها علت آن بر ما آشكار گردد .
 

mehrnaznazemi

عضو جدید
مهرناز خانوم این حرفا چیه که به خورد بچه مردم می دین؟؟!!
اینجاشو(قرمزا)باهات موافق نیستم.مگه انسانها تو زندگی تصمیم گیرنده نیستن؟؟!!مگه آدما حق ندارن زندگیشونو بسازن ؟؟! مگه حق انتخاب ندارن؟؟!اینجوری که یعنی هر کس پا به دنیا می ذاره از قبلش زندگیش مشخص شده ونمی تونه هیچ تغییری درش بده!!!یعنی انسانها موجوداتی مجبور وبی اختیارن وحق هیچ انتخابی ندارن وباید از جبر زندگی پیروی کنن!!!!!!
آدما باید تلاش کنن تا خدا هم شرایط رسیدن رو براشون فراهم کنه و خدا انسان رو مجبور و بی اختیار نیافریده .

امیدوارم تونسته باشم منظورم رو گفته باشم
توهم کمی عینک بدبینی رو ور دار برادر من
اگر زمانی که همه ی مشکلات رو سرت ریخته همه رو بسپاری به خدا خودش برات حلش میکنه و تو دنبال کارای دیگه ات باش
اون خودش خوب بلده چطور راه جلوی پات رو باز کنه :gol::gol::gol:
 

Arman K

عضو جدید
کاربر ممتاز
امیدوارم تونسته باشم منظورم رو گفته باشم
توهم کمی عینک بدبینی رو ور دار برادر من
اگر زمانی که همه ی مشکلات رو سرت ریخته همه رو بسپاری به خدا خودش برات حلش میکنه و تو دنبال کارای دیگه ات باش
اون خودش خوب بلده چطور راه جلوی پات رو باز کنه :gol::gol::gol:
مرسی از توضیحاتتون...:gol:
ولی متاسفانه باید بگم من یکی قانع نشدم .چون اصولا آدمی نیستم که بخوام بااین روشها زندگیمو بدست اما واگرها بسپارم.
اتفاقا من اصلا آدم بدبینی نیستم ولی دوس دارم واقع بین باشم و زندگیم حتی الامکان در دست خودم باشه وبا این روش حل مشکل مخالفم.
بهرحال آدما متفاوتن وسلیقه های مختلفی دارن .مرسی:w27:
 
بالا