یکی هس که یه کامیون دوسمون داره

[fari_civil]

[FONT=&quot]امروز صبح که از خواب بيدار شدي، نگاهت مي کردم، اميدوار بودم که با من حرف بزني، حتي براي چند کلمه، نظرم را بپرسي يا براي اتفاق خوبي که ديروز در زندگي ات افتاد،از من تشکر کني، اما متوجه شدم که خيلي مشغولي، مشغول انتخاب لباسي که مي خواستي بپوشي، وقتي داشتي اين طرف و آن طرف مي دويدي تا حاضر شوي فکر مي کردم چند دقيقه اي وقت داري که بايستي و به من بگويي: "سلام"، اما تو خيلي مشغول بودي، يک بار مجبور شدي منتظر شوي و براي مدت يک ربع ساعت کاري نداشتي جز آنکه روي يک صندلي بنشيني، بعد ديدمت که از جا پريدي، خيال کردم مي خواهي چيزي به من بگويي، اما تو به طرف تلفن دويدي و در عوض به دوستت تلفن کردي تا از آخرين شايعات با خبر شوي.[/FONT]
[FONT=&quot]تمام روز با صبوري منتظرت بودم، با آن همه کارهاي مختلف گمان مي کنم که اصلاً وقت نداشتي با من حرف بزني، متوجه شدم قبل از نهار هي دور و برت را نگاه مي کني، شايد چون خجالت مي کشيدي، سرت را به سوي من خم نکردي!!![/FONT]
[FONT=&quot]تو به خانه رفتي و به نظر مي رسيد که هنوز خيلي کارها براي انجام دادن داري، بعد از انجام دادن چند کار، تلويزيون را روشن کردي، نمي دانم تلويزيون را دوست داري يا نه؟ در آن چيزهاي زيادي نشان مي دهند و تو هر روز مدت زيادي را جلوي آن مي گذراني، در حالي که درباره هيچ چيز فکر نمي کني و فقط از برنامه هايش لذت مي بري، باز هم صبورانه انتظارت را کشيدم و تو در حالي که تلويزيون را نگاه مي کردي، شام خوردي و باز هم با من صحبتي نکردي!!![/FONT]
[FONT=&quot]موقع خواب، فکر مي کنم خيلي خسته بودي، بعد از آن که به اعضاي خوانواده ات شب به خير گفتي، به رختخواب رفتي و فوراً به خواب رفتي، نمي دانم که چرا به من شب به خير نگفتي، اما اشکالي ندارد، آخر مگر صبح به من سلام کردي؟![/FONT]
[FONT=&quot]هنگامي که به خواب رفتي، صورتت را که خسته تکرار يکنواختي هاي روزمره بود، را عاشقانه لمس کردم، چقدر مشتاقم که به تو بگويم چطور مي تواني زندگي زيباتر و مفيدتر را تجربه کني...احتمالاً متوجه نشدي که من هميشه در کنارت و براي کمک به تو آماده ام، من صبورم، بيش از آنچه تو فکرش را مي کني، حتي دلم مي خواهد به تو ياد دهم که چطور با ديگران صبور باشي، من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم، منتظر يک سر تکان دادن، يک دعا، يک فکر يا گوشه اي از قلبت که به سوي من آيد، خيلي سخت است که مکالمه اي يک طرفه داشته باشي، خوب، من باز هم سراسر پر از عشق منتظرت خواهم بود، به اميد آنکه شايد فردا کمي هم به من وقت بدهي![/FONT]
[FONT=&quot]آيا وقت داري که اين نامه را براي ديگر عزيزانم بفرستي؟ اگر نه، عيبي ندارد، من مي فهمم و سعي مي کنم راه ديگري بيابم، من هرگز دست نخواهم کشيد...[/FONT]
[FONT=&quot]دوستت دارم، روز خوبي داشته باشي...[/FONT]

[FONT=&quot]دوست و دوستدارت: خدا[/FONT]​

 

[دختر شاه پریون]

[FONT=&quot]امروز صبح که از خواب بيدار شدي، نگاهت مي کردم، اميدوار بودم که با من حرف بزني، حتي براي چند کلمه، نظرم را بپرسي يا براي اتفاق خوبي که ديروز در زندگي ات افتاد،از من تشکر کني، اما متوجه شدم که خيلي مشغولي، مشغول انتخاب لباسي که مي خواستي بپوشي، وقتي داشتي اين طرف و آن طرف مي دويدي تا حاضر شوي فکر مي کردم چند دقيقه اي وقت داري که بايستي و به من بگويي: "سلام"، اما تو خيلي مشغول بودي، يک بار مجبور شدي منتظر شوي و براي مدت يک ربع ساعت کاري نداشتي جز آنکه روي يک صندلي بنشيني، بعد ديدمت که از جا پريدي، خيال کردم مي خواهي چيزي به من بگويي، اما تو به طرف تلفن دويدي و در عوض به دوستت تلفن کردي تا از آخرين شايعات با خبر شوي.[/FONT]
[FONT=&quot]تمام روز با صبوري منتظرت بودم، با آن همه کارهاي مختلف گمان مي کنم که اصلاً وقت نداشتي با من حرف بزني، متوجه شدم قبل از نهار هي دور و برت را نگاه مي کني، شايد چون خجالت مي کشيدي، سرت را به سوي من خم نکردي!!![/FONT]
[FONT=&quot]تو به خانه رفتي و به نظر مي رسيد که هنوز خيلي کارها براي انجام دادن داري، بعد از انجام دادن چند کار، تلويزيون را روشن کردي، نمي دانم تلويزيون را دوست داري يا نه؟ در آن چيزهاي زيادي نشان مي دهند و تو هر روز مدت زيادي را جلوي آن مي گذراني، در حالي که درباره هيچ چيز فکر نمي کني و فقط از برنامه هايش لذت مي بري، باز هم صبورانه انتظارت را کشيدم و تو در حالي که تلويزيون را نگاه مي کردي، شام خوردي و باز هم با من صحبتي نکردي!!![/FONT]
[FONT=&quot]موقع خواب، فکر مي کنم خيلي خسته بودي، بعد از آن که به اعضاي خوانواده ات شب به خير گفتي، به رختخواب رفتي و فوراً به خواب رفتي، نمي دانم که چرا به من شب به خير نگفتي، اما اشکالي ندارد، آخر مگر صبح به من سلام کردي؟![/FONT]
[FONT=&quot]هنگامي که به خواب رفتي، صورتت را که خسته تکرار يکنواختي هاي روزمره بود، را عاشقانه لمس کردم، چقدر مشتاقم که به تو بگويم چطور مي تواني زندگي زيباتر و مفيدتر را تجربه کني...احتمالاً متوجه نشدي که من هميشه در کنارت و براي کمک به تو آماده ام، من صبورم، بيش از آنچه تو فکرش را مي کني، حتي دلم مي خواهد به تو ياد دهم که چطور با ديگران صبور باشي، من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم، منتظر يک سر تکان دادن، يک دعا، يک فکر يا گوشه اي از قلبت که به سوي من آيد، خيلي سخت است که مکالمه اي يک طرفه داشته باشي، خوب، من باز هم سراسر پر از عشق منتظرت خواهم بود، به اميد آنکه شايد فردا کمي هم به من وقت بدهي![/FONT]
[FONT=&quot]آيا وقت داري که اين نامه را براي ديگر عزيزانم بفرستي؟ اگر نه، عيبي ندارد، من مي فهمم و سعي مي کنم راه ديگري بيابم، من هرگز دست نخواهم کشيد...[/FONT]
[FONT=&quot]دوستت دارم، روز خوبي داشته باشي...[/FONT]

[FONT=&quot]دوست و دوستدارت: خدا[/FONT]​

خیلییییییییییییییییییی قشنگ بود......واقعا میگم....حیف تنکس ندارم...البته به یکی دیگه ام باید تنکس داد!!!!!

 

[ARAMESH]

ممنون دوست عزیز..خیلی متن زیبایی بود..کاربرای دیگری که اعتقاداتشون به این تاپیک نمیخوره مجبور نیستن پست بزنن اونم به اون نحو! میتونن برن تالار اسلام و قرآن بحث کنن..اسپم هم ممنوع
پست ها پاک شد

 

[mehrshad53]

ممنون دوست عزیز..خیلی متن زیبایی بود..کاربرای دیگری که اعتقاداتشون به این تاپیک نمیخوره مجبور نیستن پست بزنن اونم به اون نحو! میتونن برن تالار اسلام و قرآن بحث کنن..اسپم هم ممنوع
پست ها پاک شد

و ما پستهایی که دوست نداشته باشیم به سه سوت پاک میکنیم و شما هم غلط کردید که شاکی گردید و البته نشانه هایی برای شما یه جایی هست که خودمان هم خبر نداریم

 

[ARAMESH]

و ما پستهایی که دوست نداشته باشیم به سه سوت پاک میکنیم و شما هم غلط کردید که شاکی گردید و البته نشانه هایی برای شما یه جایی هست که خودمان هم خبر نداریم

این رو شومبالا به شما وحی کرده؟

 

[waffen]

این رو شومبالا به شما وحی کرده؟

انگار شما خیلی قدرتمند هستیا. راحت هر چیزی رو دوست نداری پاک میکنی.
این چیزها رو نباید در اختیار همه گذاشت.

 

[hosein_t]

میبینم که آرامش هم راه دیکتاتوری رو پیش گرفته!
مبارک همه باشه . . .

 

[ARAMESH]

انگار شما خیلی قدرتمند هستیا. راحت هر چیزی رو دوست نداری پاک میکنی.
این چیزها رو نباید در اختیار همه گذاشت.

نه اتفاقا خیلی چیزا هست که دوست ندارم ولی پاکشون نمیکنم ولی لحن های تمسخرآمیز رو نمیپسندم و اگه ببینم باهاشون هم برخورد میکنم..مطمئن باشید..

 

[ARAMESH]

میبینم که آرامش هم راه دیکتاتوری رو پیش گرفته!
مبارک همه باشه . . .

این راهیه که از اول رفتم کاربر عزیز.مبارک شما که تازه دیدید!

 

[hosein_t]

ولی لحن های تمسخرآمیز رو نمیپسندم و اگه ببینم باهاشون هم برخورد میکنم..مطمئن باشید..

نوشته های ما تمسخر آمیز بود!!!؟ واقعا!؟ شما فرق شوخی با تمسخر رو میدونی!؟
بهتره یه نگا به تاپیک های چرندی که از کل کل پسرا و دخترا گرفته تا توهین و تمسخر همدیگه توشون هست بندازی اون وقت بیای پست ها رو پاک کنی . . .

این راهیه که از اول رفتم کاربر عزیز.مبارک شما که تازه دیدید!

عجب . . .!
هر طور راحتی . . !

 

[...pianist]

این راهیه که از اول رفتم کاربر عزیز.مبارک شما که تازه دیدید!

نوشته های ما تمسخر آمیز بود!!!؟ واقعا!؟ شما فرق شوخی با تمسخر رو میدونی!؟
بهتره یه نگا به تاپیک های چرندی که از کل کل پسرا و دخترا گرفته تا توهین و تمسخر همدیگه توشون هست بندازی اون وقت بیای پست ها رو پاک کنی . . .

عجب . . .!
هر طور راحتی . . !

من تو يكي دوتا فروم ديگه هم ديده بودم كه وقتي پستي زده ميشه كه با قوانين اون انجمن تضاد داره ( تمسخر و....) مدير سايت اونو حذف ميكرد اولش بنظر من هم جالب نبود ولي با چيزايي كه تو اين سايت ديدم بنظرم واقعا كار درستيه!! و قابل تحسين
شايد اين كار باعث بشه كه تعداد كاربرا كمتر بشه ولي بنظرم ارزششو داره كه يه فضاي مجازيه سالم داشته باشيم

 

[hosein_t]

من تو يكي دوتا فروم ديگه هم ديده بودم كه وقتي پستي زده ميشه كه با قوانين اون انجمن تضاد داره ( تمسخر و....) مدير سايت اونو حذف ميكرد اولش بنظر من هم جالب نبود ولي با چيزايي كه تو اين سايت ديدم بنظرم واقعا كار درستيه!! و قابل تحسين

پست منو دقیق خوندی!؟

شايد اين كار باعث بشه كه تعداد كاربرا كمتر بشه ولي بنظرم ارزششو داره كه يه فضاي مجازيه سالم داشته باشيم

 

[ARAMESH]

نوشته های ما تمسخر آمیز بود!!!؟ واقعا!؟ شما فرق شوخی با تمسخر رو میدونی!؟
بهتره یه نگا به تاپیک های چرندی که از کل کل پسرا و دخترا گرفته تا توهین و تمسخر همدیگه توشون هست بندازی اون وقت بیای پست ها رو پاک کنی . . .

عجب . . .!
هر طور راحتی . . !

شما چی؟ فرق شوخی و تمسخر رو میدونید؟من تمایلی به زورگویی یا دیکتاتوری ندارم..برعکس..دوست دارم تمسخرها و طعنه ها از بین بره و بچه ها دوباره مثل قبل با هم دوست باشند..خواهش میکنم توی پست زدن یه تجدید نظری بکنید .ممنون

 

[...pianist]

پست منو دقیق خوندی!؟

من نظرمو كلي گفتم دوست عزيز

 

[fari_civil]

helloooooooooooooooooooooo
من الان اومدم چه خبره؟
اااااا آقا هول نده هول فوله!!
ممنون میشم اون پستتو که پاک شده به صورت پیام برام بفرسی

 

[pasargadparisa]

آه ! ای خدای قلبهای هنوز پر از نور زرد. به سرخی تمام گلهای رز ،به اوج پرواز تمام پرستوها و به صداقت تمام پریساها دوستت دارمتقدیم با عشق. بنده ی کوچکت پریسا

 

[waffen]

این راهیه که از اول رفتم کاربر عزیز.مبارک شما که تازه دیدید!

میدونی آدم هایی در دنیا هستند که به حماقت خودشون افتخار میکنند ؟؟؟

 

[ofakur]

خداوند ما را دوست میدارد و شرطی هم براش قائل نیست.
اما ما انسانها همیشه افرادی را دوست میداریم که با نظر اعجاب و تحسین بما بنگرند , ولی همیشه افرادی را که با نظر تحسین بآنها نگاه میکنیم دوست نمیداریم.

 

[hosein_t]

شما چی؟ فرق شوخی و تمسخر رو میدونید؟من تمایلی به زورگویی یا دیکتاتوری ندارم..برعکس..دوست دارم تمسخرها و طعنه ها از بین بره و بچه ها دوباره مثل قبل با هم دوست باشند..خواهش میکنم توی پست زدن یه تجدید نظری بکنید .ممنون

شما بهتره بری یه سر به تاپیک های دیگه بزنی تا متوجه شی تمسخر داریم تا تمسخر . . .
منم وقتی حس کنم یکی داره بی ربط میگه استیل پستام عوض میشه . . .

 

[ofakur]

میدونی آدم هایی در دنیا هستند که به حماقت خودشون افتخار میکنند ؟؟؟

 

[bahareh s]

ممنون دوست عزیز خیلی قشنگ بود امیدوارم کردید.

 

[Comet1986]

[FONT=&quot]امروز صبح که از خواب بيدار شدي، نگاهت مي کردم، اميدوار بودم که با من حرف بزني، حتي براي چند کلمه، نظرم را بپرسي يا براي اتفاق خوبي که ديروز در زندگي ات افتاد،از من تشکر کني، اما متوجه شدم که خيلي مشغولي، مشغول انتخاب لباسي که مي خواستي بپوشي، وقتي داشتي اين طرف و آن طرف مي دويدي تا حاضر شوي فکر مي کردم چند دقيقه اي وقت داري که بايستي و به من بگويي: "سلام"، اما تو خيلي مشغول بودي، يک بار مجبور شدي منتظر شوي و براي مدت يک ربع ساعت کاري نداشتي جز آنکه روي يک صندلي بنشيني، بعد ديدمت که از جا پريدي، خيال کردم مي خواهي چيزي به من بگويي، اما تو به طرف تلفن دويدي و در عوض به دوستت تلفن کردي تا از آخرين شايعات با خبر شوي.[/FONT]
[FONT=&quot]تمام روز با صبوري منتظرت بودم، با آن همه کارهاي مختلف گمان مي کنم که اصلاً وقت نداشتي با من حرف بزني، متوجه شدم قبل از نهار هي دور و برت را نگاه مي کني، شايد چون خجالت مي کشيدي، سرت را به سوي من خم نکردي!!![/FONT]
[FONT=&quot]تو به خانه رفتي و به نظر مي رسيد که هنوز خيلي کارها براي انجام دادن داري، بعد از انجام دادن چند کار، تلويزيون را روشن کردي، نمي دانم تلويزيون را دوست داري يا نه؟ در آن چيزهاي زيادي نشان مي دهند و تو هر روز مدت زيادي را جلوي آن مي گذراني، در حالي که درباره هيچ چيز فکر نمي کني و فقط از برنامه هايش لذت مي بري، باز هم صبورانه انتظارت را کشيدم و تو در حالي که تلويزيون را نگاه مي کردي، شام خوردي و باز هم با من صحبتي نکردي!!![/FONT]
[FONT=&quot]موقع خواب، فکر مي کنم خيلي خسته بودي، بعد از آن که به اعضاي خوانواده ات شب به خير گفتي، به رختخواب رفتي و فوراً به خواب رفتي، نمي دانم که چرا به من شب به خير نگفتي، اما اشکالي ندارد، آخر مگر صبح به من سلام کردي؟![/FONT]
[FONT=&quot]هنگامي که به خواب رفتي، صورتت را که خسته تکرار يکنواختي هاي روزمره بود، را عاشقانه لمس کردم، چقدر مشتاقم که به تو بگويم چطور مي تواني زندگي زيباتر و مفيدتر را تجربه کني...احتمالاً متوجه نشدي که من هميشه در کنارت و براي کمک به تو آماده ام، من صبورم، بيش از آنچه تو فکرش را مي کني، حتي دلم مي خواهد به تو ياد دهم که چطور با ديگران صبور باشي، من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم، منتظر يک سر تکان دادن، يک دعا، يک فکر يا گوشه اي از قلبت که به سوي من آيد، خيلي سخت است که مکالمه اي يک طرفه داشته باشي، خوب، من باز هم سراسر پر از عشق منتظرت خواهم بود، به اميد آنکه شايد فردا کمي هم به من وقت بدهي![/FONT]
[FONT=&quot]آيا وقت داري که اين نامه را براي ديگر عزيزانم بفرستي؟ اگر نه، عيبي ندارد، من مي فهمم و سعي مي کنم راه ديگري بيابم، من هرگز دست نخواهم کشيد...[/FONT]
[FONT=&quot]دوستت دارم، روز خوبي داشته باشي...[/FONT]

[FONT=&quot]دوست و دوستدارت: خدا[/FONT]​

سلام.
مرسی. من این متن را بارها خوانده ام، اما هربار عاشقانه تر از دفعه پیش می خوانم.
مرسی که یادآوری کردی، "یکی هس که یه کامیون دوسمون داره"

​

 

[*ندا*]

من که یادمه پستم چی بود نه تمسخر داشت نه توهین

نوشته بودم: سفسطه از نوع فلسفه

همین


پس اون تاپیکی که سه چهار روز طول کشید تا پاکش کنند چی؟
خانوم آرامش پس شما توهین ندیدی
توهین به اونی میگن که فحش که از اون بدتر نباشه تو تاپیکها به هم دیگه نثار کنن و هیچکس نباشه رسیدگی کنه و اون فحشها روزها بمونه تا هرکی هم که نبوده کاملا شیرفهم بشه
تازه اونهم به درخواست مستقیم خانوم فلق بود که رسیدگی شد.

بار الها همگان را به راه راست هدایت فرما(دعا جهت تحویل سال نو )