سوره هود, آيه 10
وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ
و اگر پس از محنتى كه به او رسيده نعمتى به او بچشانيم حتما خواهد گفت گرفتاريها از من دور شد بىگمان او شادمان و فخرفروش است
And if after adversity had come upon him, We let him taste prosperity, he says: 'Evil has left me! ' see, he is jubilant and boastful
تفسیر نور
روزگار هميشه يكسان نيست، بلكه طبق روايات: «الدَّهر يَومان، يَومٌ لك و يومٌ عليك، فان كان لك فلاتبطر و ان كان عَليك فاصبر فكلاهما ستُختَبر»، <387> روزگار دو چهره دارد: گاهى با تو و گاهى بر عليه توست. آنگاه كه به نفع توست، مغرور مشو و آنگاه كه به ضرر توست، صبر پيشه كن، زيرا در هر حال مورد آزمايش الهى هستى. نعمتهايى كه پس از سختىها و مشكلات به انسان مىرسد، بايد عامل شكر و ذكر باشد، نه وسيلهى فخر و طرب. دو چيز شادى را خطرناك مىكند: يكى تحليل غلط، «ذهب السيئات عنّى» و ديگر آنكه اين شادى سبب تحقير ديگران و فخرفروشى خود شود. «لفرحٌ فخور» 1- انسان كمظرفيّت است وبااندك نعمتى، فخرفروشى مىكند.«اذقنا... لفرحٌفخور» 2- قرآن داراى آهنگ موزون و موسيقى خاصّى است. («نعماء» هم آهنگ «ضرّاء» و «ليؤس كفور» هم وزن «لفرح فخور» است) 3- سختىها و شادىها زودگذرند. «اذقنا... مسّته» 4- فكر اينكه سختىها ديگر به انسان روى نمىآورد، تصوّر باطلى است. «ذهب السيئات عنّى» 5 - كاميابىها را نشانهى محبوبيّت نزد خداوند ندانيم و نگوييم: ديگر گرفتار نخواهم شد! «ذهب السيئات عنّى» 6- تحليلها و بينشهاى غلط، سبب رفتار نادرست مىشود. گمان مىكند كه هيچ بدى ندارد، «ذهب السيئات عنّى» لذا فخرفروشى مىكند. «لفرح فخور» 7- شخصيّت بعضى انسانها متزلزل و وابسته به حوادث بيرونى است، نه كمالات درونى. گاهى «يؤس كفور» و گاهى «فرحٌ فخور» است.