برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

ikilo666

عضو جدید
هیشه گلایه میکردی که چرا از تو نمینویسم.گوش کن میخوام یه قصه بنویسم که تو قهرمانش باشی.تو پست قبلی از دنیای رنگیم نوشته بودم و اینکه من یه ملکه ام و....گوش کن قهرمان میخوام یه قصه ی جدید بگم.
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود.یه ملکه بود که توی دنیای رنگیش تنها زندگی میکرد.تنهای تنها.تا اینکه یک روز یه شاهزاده به دنیای رنگیش سرک کشید.بی سرو صدا وارد دنیای ملکه شد.ملکه دیگه تنها نبود.شاهزاده اومده بود تا دنیای رنگیشو رنگی تر کنه.با وجود اون آبی آبی تر بود بود،سبز سبزتر.ملکه خوشحالتر از همیشه بود ملکه نمیدونست شاهزاده به صورتش نقاب زده،نمیدونست پشت اون ظاهر عاشق پیشه و مهربون هیچ چیز غیر از کینه نیست.ملکه نمیدونست شاهزاده یه اسپری خاکستری توی جیبش داره و دنیاش قراره نه با بارون و قیچی که با دستای شاهزاده خراب بشه.ملکه نمیدونست شاهزاده دنیاشو رنگ خاکستری میزنه.ملکه دیگه ملکه نیست.دلش میگیره از این همه بی رنگی.مگه همینو نمیخواستی ببینی؟یه دنیای خاکستری بی ملکه.
بچه های خوب ملکه فرشته نبود.اگه پاک بود یا ناپاک،اگه مظلوم بود یا ظالم،اگه دوست بود یا رفیق نیمه راه،حداقل خودش بود،بی نقاب،بی کلک،بدون تظاهر.
من همون ملکه ام.همون ملکه که تاج و تخت رنگیشو باخته.من همون ملکه ام که قلم دست گرفته تا زخمای قلبشو مرحم بذاره.دستام میلرزه اما باز مینویسم.تو خواستی که بنویسم.انقدر مینویسم تا دلخوری هاتو جبران کنم
از تو مینویسم که داری به دنیای خاکستریم میخندی وهنوز اسپری خاکستری تو دستت داری
از تو که یه شب برای اینکه راحت بخوابم سوره ی ناس میخوی وشبهای دیگه خواب راحتو ازم میدزدی.
از تو که همیشه اشکامو پاک میکردی ولی حالا خنجر میزنی و میری،پشت سرتو نگاه هم نمیکنی.از تو مینویسم که...............بگذریم
بچه هاقصه ی ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
باور نکن تنهاییت را
من در تو پنهانم ،تودر من
از من به من نزدیک ترتو
از تو به تو نزدیک ترمن
باور نکن تنهاییت را
تا یک دل و یک دردداری
تا در عبور از کوچه عشق بردوش هم سر میگذاریم
دل تاب تنهایی ندارد
باور نکن تنهاییت را
هر جای این دنیا که باشی من باتوام تنهای تنها
من با توام هرجا که هستی
حتی اگر با هم نباشیم
حتی اگر یک لحظه یک روزبا هم در این عالم نباشیم
این خانه را بگذار و بگذر
با من بیاتا کعبه دل
باور نکن تنهاییت را
من با تو ام منزل به منزل
 

hami_life

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق بعضی وقتها از درد دوری بهتر است
بی قرارم کرده و گفته صبوری بهتر است

توی قر آن خوانده ام... یعقوب یادم داده است:
دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است

نامه هایم چشمهایت را اذیت می کند
درد دل کردن برای تو حضوری بهتر است

چای دم کن... خسته ام از تلخی نسکافه ها
چای با عطر هل و گلهای قوری بهتر است

من سرم بر شانه ات ؟..... یا تو سرت بر شانه ام؟.....
فکر کن خانم اگر باشم چه جورب بهتر است ....؟
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
چشمهایم برای تو
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]تویی که سرشارترین نگاهم همواره پیشکش تواست[/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]تویی که زیباترین لبخندم همواره هدیه تواست[/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]تویی که صادقانه ترین سخنانم را بی کم و کاست برایت بازگو می کنم[/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]تویی که ساده ترین خواسته هایم را بی کم و کاست از تو می خواهم[/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]​
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]

تویی که ذره ذره تمامی دنیای مرا از آن خود ساختی
[/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
تویی که ذره ذره تمامی وجود مرا تسخیر خود ساختی​
[/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
تویی که در تمام وجودم شور و عشق را پدید آوردی
[/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]تویی که هر لحظه بودنت مرا آرامش است[/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]​
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
تویی که تمام زندگی منی ، تویی که شب را برایم ستاره آوردی​
[/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
تویی که هرگز لحظه ای از خاطرم دور نبوده ای
[/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]تویی که می خواهمت ، تویی که نباشی میمیرم[/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]تویی که همه ی منی[/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]​
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
منی که بی تو هیچم​
[/FONT]
 

hilari

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]دقايقي تو زندگي هست که دلت براي کسي تنگ ميشه که[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ميخواي اونرو از تو رويات بکشي بيرون و توي دنياي واقعي[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]بغلش کني خيلي قشنگه که اين احساس هميشه باهات باشه که[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]يکي اون بالا هست که هميشه هواتو داره خيلي لذت بخشه که[/FONT]​
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]مطمئن باشي که اون از همه ي کسايي که دورو ورت هستن[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]و ادعا مي کنن که عاشقتن ولي واقعآ نيستن بيشتر عاشقت[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
هست خداي من خيلي خوشحالم که تو رو دارم نميگم که اندازه​
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]همه دنيا دوستت دارم اخه خدا جون دنيا خيلي کوچيکه[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ميگم اندازه ي قلبي که بهم هديه کردي دوستت دارم[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
خداحافظ مگو بامن مرو ای روح از جانم

در این دنیای عاشق کش تو هستی جان وجانانم

نهال خاطراتم را به دیده آب می دادم

گل یاد تو می روئید دررویای گلدانم

وگاهی بغض می کردم ز چشمم ژاله می بارید

زمان آبستن غم بود از پاییز چشمانم

پس ازتو آسمان بر دوش من آوار می گردد

ومیگیرم زاندوهت سرم را در گریبانت

بیا وبر دل سردم بیفشان نور عشقت را

که من بی روی تو هرگز در این وادی نمی مانم

ببین تندیس عشقم را کهاز فرجام می لرزد

نگیری گر تو دستم را زهم پاشیده می مانم

بمان بادست سرشارت غبار آینه بزدا

که ابر شوق چشمم را به پای تو ببارانم

تمنایم همه اینست ای تصویر رویایی

برای خواهش اشکم بمان در قاب چشمانم
 
آخرین ویرایش:

tools

عضو جدید
کاربر ممتاز
می توانی بنویسی
سلام
مرا ببخش
نشانی جزیره ی سرگردان شما را
در آبهای شور این اواخر
از دست داده ام
و ادامه دهی که : به هر حال
میان هر بطری به گل نشسته
نشان گنجی نیست
اصلا فراموش کن عزیزترینم
که روی مدار چند دقیقه مانده به امید
حجمی شناور است
 

آرماندیس

عضو جدید
کاربر ممتاز
به جهنم
كه ديگر دوستم نداري!
و آنقدر اين جمله را تكرار مي كنند
كه خودم به جهنم مي روم.
گًر مي گيرم وْ
به توفكر مي كنم
و برايم مهم نيست
بدانم
سوژه ترانه هايت چه كساني هستند
مؤدبانه گريه مي كنم
و آرزوهاي زنانه ام
فرزندان نامشروع مي شوند
تا رفتنم
به جهنم را
حتمي كنند...!
 

hilari

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چقدر عجيبه که تا مريض نشي کسي برات گل نمیاره
تا گريه نکني کسي نوازشت نمي کنه
تا فرياد نکشي کسي به طرفت بر نمي گرده
تا قصد رفتن نکني کسي به ديدنت نمي ياد
و تا وقتي نميري کسي تو رو باور نمیکنه:gol:
 

hilari

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا حالا شده هیچ چیزی خوشحالت نکنه؟ تا حالا شده برای مدت طولانی فقط غم باشه و غم؟ تا حالا شده دلت بخواد گریه کنی اما حتی اشکات هم باهات قهر کرده باشن؟ تا حالا شده دلت بگیره و هیچ کاری برای رها شدنش از دستت بر نیاد؟ تا حالا شده همه ادمهای دورو برت رو یکدفعه بشناسی، انگار که یه نقاب از چهرشون برداشتن و تو بمونی و درد ناباوری این همه تغییر؟ تا حالا شده احساس کنی که همیشه یه دیوار بتنی پشتته اما یه فعه بفهمی که جنس اون دیوار فقط و فقط از کاه؟ تا حالا شده دلت بخواد مدتها از همه کس و همه چیز دور باشی اما هیچ جایی برای قایم شدن نداشته باشی؟ تا حالا شده از زندگی ات خسته بشی؟.... اره حالا من موندم و اوار این همه سوال که ریختن روی سرم و حتی اجازه نفس کشیدن رو هم به زور بهم می دن! حالا من موندم و یه دنیا ناباوری، یه دنیا بی اعتمادی، یه دنیا احساس لگد مال شده! یه دنیا... اره یه دنیای پوچ، یه دنیا پر از ادمکهای با نقاب که نشناختنشون تمام عشق و زندگی ام رو برده زیر سوال!!
خسته شدم، خسته تر از اونی که بشه فکرش رو کرد! دیگه توانی برای کشیدن این بار سنگین ندارم، احساس می کنم له شدم، شدم مثل یه ظرفی که هزاران بار شکسته ولی هر دفعه خودش رو به هزار زحمت جمع و جور کرده اما هر دفعه یه تیکه از تیکه های شکسته اش گم شده و کم اومده و حالا دیگه اونقدر این تیکه های گم شده زیاد شدن که هیچ بند زنی نمی تونه این ظرف خرد شده رو بند بزنه... خرد خرد

خدایا تنهام نذار، دیگه دست یاری به سمت هیچ بنده ایت درازنمی کنم، همشون تنهام گذاشتن...
خدایا تو دیگه تنهام نذار
 

hilari

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اي هميشه خوب

ماهي هميشه تشنه ام
در زلال لطف بيکران تو
مي برد مرا به هر کجا که ميل اوست
موج ديدگان مهربان تو
زير بال مرغکان خنده ها ت
زير آفتاب داغ بوسه هات
اي زلال پاک
جرعه جرعه جرعه مي کشم ترا به کام خويش
تا که پر شود تمام جان من ز جان تو
اي هميشه خوب
اي هميشه آشنا
هر طرف که مي کنم نگاه
تا همه کرانه ه اي دور
عطر و خنده و ترانه مي کند شنا
در ميان بازوان تو
ماهي هميشه تشنه ام
اي زلال تابناک
يک نفس اگر مرا به حال خود رها کني
ماهي تو جان سپرده روي خاک
 

tools

عضو جدید
کاربر ممتاز
از دور حرکت می کنیم
تا به نزدیک تو برسیم
تو اگر مانده باشی
تو اگر در خانه باشی
من فقط به خانه تو آمدم
تا بگویم
آواز را شنیدم
تمام راه
از تو می خواستم
مرا باور کنی
که ساده هستم
تو رفته بودی
کنون گفتم
که تو هستی
تو اگر نبودی
نمی دانستم
که می توانم
باران را در غیبت تو
دوست بدارم
 

آرماندیس

عضو جدید
کاربر ممتاز
حرف که می زنی
من از هراس طوفان
زل می‌زنم به ميز
به زيرسيگاری
به خودكار
تا باد مرا نبرد به آسمان



لبخند كه می‌زنی
من
ـ عين هالوها ـ
زل می‌زنم به دست‌هات
به ساعت مچی طلايی‌ات
به آستين پيراهن ا‌ت
تا فرو نروم در زمين



ديشب مادرم گفت تو از ديروز فرورفته‌ای
در كلمه‌ای انگار
در عین
در شين
درقاف
در نقطه‌ها...
 

آرماندیس

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو
هیچ کاری برای من نکردی
جز این که چاقویی را که توی پهلویم فرو رفته بود، دربیاوری
بشویی
و دوباره بگذاری سر جایش
همان جا
درست در پهلوی راستم!
 

آرماندیس

عضو جدید
کاربر ممتاز
تمام ماهی ها فرار میکنند
تنها ، منم که می مانم
و دلم را به قلابت بَند میکنم
سال هاست ....
... و تو ، فراموش کرده ای ، مرا بالا بکشی ...!!!
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترانه ی رنگین کمان را بخوان ...

با صدای بلند بخوان !

امشب آن را درست بخوان ...

چون مدتهاست که آن را درست نمی خوانی !!!
 

tools

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی قلبم دردشُ ، رو تن دریا می نوشت
التهاب یک شکست از عشق پروا می نوشت
وقتی تنها گوش حرفام باد بی حوصله بود
روی دست سرد قلبم داغ یک فاصله بود
وقتی مرگ آرزوم به چشم هیچکس نیامد
قاصدک پشت به من کرد و سراغم نیامد
تو کجا بودی ، کجا بودی کجا ؟
رو کدوم تخت غرور ، تو کدوم جشن صدا
تو کجا بودی وقتی از گریه چشام خاموش می شد
چادر سیاه شب رو زندگیم تن پوش می شد
جرم من ، وسعت عشقم ، رنگ ِ صاف بی ریایی
جرم من لذت طعم خواب خوشرنگ طلایی
 

آرماندیس

عضو جدید
کاربر ممتاز
برگی از خاطراتت را بر میدارم...
کمی اشک میریزم
در هم میپیچم و با حسرت آتش میزنم
لبانم تو را مزه میکند...دود میکنم...
امیدوارم سرطان بگیرم
سرطانت را
 

آرماندیس

عضو جدید
کاربر ممتاز
به استخدام تو بودم؛ تمام وقت
از همان روزی که دیدمت
و همیشه مزدم را از نگاهت میگرفتم؛ هرچند گاهی خیلی دیر
هرگز بازنشستم نکردی
و تا آخر شاعر ماندم
اما حیف که هیچگاه ثبت رسمی نشد
 

آرماندیس

عضو جدید
کاربر ممتاز
داشتم از این شهر می رفتم
صدایم کردی
جا ماندم
از کشتی سفید آرزوها
که رفت و غرق شد
سپاسگزارم ازتو
اما
این فقط می تواند یک قصه باشد
در این شهر دود و آهن
دریا کجا بود
که من بخواهم سوار کشتی شوم و
تو صدایم کنی
می خواهم بگویم
نجاتم دادی
تا اسیرم کنی
من با کنایه حرف می زنم!
 

آرماندیس

عضو جدید
کاربر ممتاز
نفسم را بالا آوردم .....

تو در آن بودی.

دوباره میکِشمت در مشامم.

دوباره هوایت را دارم .....

دوباره بالا آوردم.

چه حال خرابی دارد هوای من
 

آرماندیس

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمی دانم چگونه بگويم که بفهمی

ببين !

تلخ ترين حالت ممکن را هم که فرض کنی

باز هم هق هق من تلخ تر است

اصلا

هق هق من تلخ ترين اتفاق دنياست
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا