یک سوال : جای یک کارگر کشاورزی بین مهندسان هست ؟

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
محمد رضا من محل کارشو بلدم... میدونم کجا کار میکنه... ادامه تحصیل داده. برم تهران میکشونمش بیاد نت. آخه یک سالی میشه ازدواج هم کردند. باهاش در ارتباط بودم... حتما میکشونمش میارمش دی:
چه جالب ماشالله به همت و پشتکارش بیار ببیینیمش

 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
داستن من و محمد امین

داستن من و محمد امین

:gol: کمی در سال نو از خدا بخاطر چیزهایی که بهمون داده شاکرش شویم :gol:


طولانیه اما واقعا ارزش خوندن داره


از اونجایی که من شوت شدم خارج از کشور و برای ایام عید اومدم ایران :D اونجا به قول آیسا پونز نقشه هست:smile:

داشتم وسایل تکونی میکردم !!! (خونه تکونی شخصی )
لابلای کتاب های دوران جونیم به یک شماره تلفن برخورد کردم

نوشته بود محمد امین/ کارگر واحد فضای سبز منطقه 8 شماره ...0935 :surprised:

مونده بودم شماره تلفن کی هست. دست خط خودم هم نبود. نمیدونستم کی نوشته تو کتابم !

کلی به دوگوله فشار آوردم !!! یک لحضه شک کردم به همین شلوار کردی خودمون و احساس کردم که باباااا اون نوشته !!!!!!


منم گفتم زنگ بزنم به بهانه سال نو و تبریک عید بهش بگم بیا سایت. دلمون برات تنگ شده. دو دل بودم زنگ بزنم یا نه ! دل و به دریا زدم و گفتم زنگ میزنم فوقش یکی زنگ میزنه میگم سلام محمد امین خوبی ؟ حتما اونم منو تحویل میگیره دیگه...

جاتون خالی رفتم موبایلمو برداشتم و شماره محمد امین رو گرفتم و کلی با ذوق گفتم الان زنگ میزنم و با خوشحالی بهش تبریک میگم (یعی مثلا باهاش گرم بگیرم)

زنگ زدمممممممممم 1 خانومه برداشت قطع کردم !!!! :surprised: تازه 1 الو گفتم شاااااااااااد :biggrin: :redface:

هوووووول شدم قطع کردم :redface:


بعد از 2 دقیقه دوباره گرفتم ! بازم خانومه برداشت به تته پته افتادم !!! :biggrin:

گفتم ببخشید با محمد امین کار دارم ! گفت من خانمشم .. یک لحضه من الان گوشی رو بدم به بهش.
منم صبر کردم به مدت 1 دقیقه :

باهاش حرف زدم. کلی خوشحال شده بود. . منم کلی ذوق کردم.گفت خودم 0912 خردیدم اینو دادم خانمم.
اسم روستاشو گفتا ولی یادم نیست گفت نزدیک نجف آباد اصفهان هست ! و برای تعطیلات اومده اصفهان. اما نمیدونم چرا لحجه اصفهونی نداشت !
کلی خوش و بش... بهش گفتم نامرد مارو فراموش کردی..... گفت نه همیشه به یادتونم. گفت تورو نارون و وحید و حتی حمید و اون دختره آواتار خوشگله (هیفا ) رو یعنی همین افسون خانم سابق :biggrin: چه خوب یادش میاد همه چی روووو همه رو یاد کرد و یادش میومد.

گفتم چرا نمیایی ؟ دنیا رو سرم خراب شد از جوابش ! البته بعدش خوب شدماااا

گفت به علت مشکلات مالی کامپیوترش رو فروخته !!! البته خرج تحصیلش کرده هااااااا...

و اما یک حقیقت :

نمیدونم بچه ها اطلاع دارید یا نه. محمد امین الان دبیرستانه !!! سنش باید 30 یا 31 سال باشه. وقتی اومد با سایت آشنا شد یک اسم کاربری ساخته بود که یادش نمیومد چیه . این شلوار کردی رو به پیشنهاد خودش من براش ساختم.نمیخواست کسی به ضعف هاش پی ببره و درست هم با اینترنت بلد نبود کار کنه.
با سرچ در گوگل یکی از مطالب گلرخ رو پیدا کرده بود و عضو شده بود. اما بلد نبود چیکار کنه و یادش رفته بود اسم کاربریشو. من براش ساختم دوباره...یا تا دوم دبستان خونده بود یا تا سوم دبستان رفت نهضت سوادآموزی. الان گفت دبیرستانم. جهشی هم خونده فکر کنم... واقعا پسر با استعدادی هست. گفت وقتی درس میخوندم دیگه نمیتونستم برم اضافه کاری و با بدبختی رفتم درس خوندم و وقتی کار فضای سبز را به شرکت های پیمانکاری دادند دیگه اضافه کاری تعطیل شد و فشار زندگی بهش وارد شد. گفت خیلی از وسای شخصی خودشو فروخته و خرج تحصیل کرده. اینقدر با ذوق حرف میزد که از ارتباط تلفنی ذوق و علاقه به درس خوندن رو میشد حس کرد... خیلی خوشحال شدم خودم خیلی ذوق کردم که از منم تشکر کرد. 1 لحضه شد مثل فیلم هندی و بعض کردم :redface: مثل همین الان که دارم براتون مینویسم...
گفت درس میخونم اما مثل شما بیکار نیستم. کار دارم و با افتخار گفت کارگر فضای سبز

گفت خیلی دوست دارم بیام سایت اما کامپیوتر ندارم. گفتم کافی نت رو برای همین وقتا گذاشتن دیگه. گفت هزینش زیاد میشه نمیتونم بیام !!! :biggrin: گفتم ای ا ص ف ه و ن ی :D اما واقعیت هم همین بود. فشار زندگی و اجاره خونه داغونش کرده بود. گفتم من یک کامپیوتر دارم برات جور میکنم میارم به صورت امانت

اما واقعیتش نه CPU دارم نه مادربرد و نه کیس مانیتور هم بردش سوخته .. همه چیز دیگشو دارم. اونم برم تهران تهیه میکنم حالا

گفت اگه لازم نداری باشه :smile: کلی خوشحالم کرد..... حالا من میرم بعد از عید دنبال وسایلش


سخنی با شما :

اینقدر خوشحالم الان اینقدر خوشحالم که حد نداره....

فقط و فقط به عشق محمد رضا :heart: اومدم اینجا و نوشتم براتون. چون اون بود که منو دوباره یاد محمد امین انداخت... بچه ها قدر موقعیتی که الان توش هستیم رو بدونیم... به قول آشنای افسون : خدا کنه بجز خدا محتاج کسی نشین... هر کسی یک ایدئولوژی خاصی داره. محمد امین گفت با پول یارانه ها میرم خط تلفن میگیرم برای خونه ... بازم دمش گرم به امید روزی که بیاد بازم ببینیمش. اما قدر دارایی هامونو بدونیم خیلی بهتره. بهش گفتم میرم تو سایت و در موردت مینویسم. گفتم شفاف ... گفت بنویس هرچی که صلاح میدونی...

بچه ها من سلطان غرغرم ( :razz: ) اما بعضی وقتا اتفاق افتادن یک همچین چیزایی یک نوع تلنگر محسوب میشه.... قصدم نه درس اخلاق بود و نه پند و نصیحت. هرچیزی که خودتون حساب میکنید برداشت کنید :gol:


محمد امین گفت همیشه دعات میکردم. گفتم چرا !؟ گفت چون توی چت همیشه بهم میگفتی دعام کن

گفتم آخه من همیشه به همه دوستام میگم. به دعا اعتقاد دارم... گفت تو باعث شدی من درس بخونم دوباره.

فقط بخاطر محمد رضا fgni . محمد رضا دستت درد نکنه باعت خیر شدی داداش :heart:

بهش میگن خیر الکترونیکی :D



امیدوارم این متن رو از اول تا آخرش با حوصله و کامل بخونین
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
:gol: کمی در سال نو از خدا بخاطر چیزهایی که بهمون داده شاکرش شویم :gol:


طولانیه اما واقعا ارزش خوندن داره


از اونجایی که من شوت شدم خارج از کشور و برای ایام عید اومدم ایران :D اونجا به قول آیسا پونز نقشه هست:smile:

داشتم وسایل تکونی میکردم !!! (خونه تکونی شخصی )
لابلای کتاب های دوران جونیم به یک شماره تلفن برخورد کردم

نوشته بود محمد امین/ کارگر واحد فضای سبز منطقه 8 شماره ...0935 :surprised:

مونده بودم شماره تلفن کی هست. دست خط خودم هم نبود. نمیدونستم کی نوشته تو کتابم !

کلی به دوگوله فشار آوردم !!! یک لحضه شک کردم به همین شلوار کردی خودمون و احساس کردم که باباااا اون نوشته !!!!!!


منم گفتم زنگ بزنم به بهانه سال نو و تبریک عید بهش بگم بیا سایت. دلمون برات تنگ شده. دو دل بودم زنگ بزنم یا نه ! دل و به دریا زدم و گفتم زنگ میزنم فوقش یکی زنگ میزنه میگم سلام محمد امین خوبی ؟ حتما اونم منو تحویل میگیره دیگه...

جاتون خالی رفتم موبایلمو برداشتم و شماره محمد امین رو گرفتم و کلی با ذوق گفتم الان زنگ میزنم و با خوشحالی بهش تبریک میگم (یعی مثلا باهاش گرم بگیرم)

زنگ زدمممممممممم 1 خانومه برداشت قطع کردم !!!! :surprised: تازه 1 الو گفتم شاااااااااااد

هوووووول شدم قطع کردم :redface:


بعد از 2 دقیقه دوباره گرفتم ! بازم خانومه برداشت به تته پته افتادم !!! :biggrin:

گفتم ببخشید با محمد امین کار دارم ! گفت من خانمشم .. یک لحضه من الان گوشی رو بدم به بهش.
منم صبر کردم به مدت 1 دقیقه :

باهاش حرف زدم. کلی خوشحال شده بود. . منم کلی ذوق کردم.گفت خودم 0912 خردیدم اینو دادم خانمم.
اسم روستاشو گفتا ولی یادم نیست گفت نزدیک نجف آباد اصفهان هست ! و برای تعطیلات اومده اصفهان. اما نمیدونم چرا لحجه اصفهونی نداشت !
کلی خوش و بش... بهش گفتم نامرد مارو فراموش کردی..... گفت نه همیشه به یادتونم. گفت تورو نارون و وحید و حتی حمید و اون دختره آواتار خوشگله (هیفا ) رو یعنی همین افسون خانم سابق :biggrin: چه خوب یادش میاد همه چی روووو همه رو یاد کرد و یادش میومد.

گفتم چرا نمیایی ؟ دنیا رو سرم خراب شد از جوابش ! البته بعدش خوب شدماااا

گفت به علت مشکلات مالی کامپیوترش رو فروخته !!! البته خرج تحصیلش کرده هااااااا...

و اما یک حقیقت :

نمیدونم بچه ها اطلاع دارید یا نه. محمد امین الان دبیرستانه !!! سنش باید 30 یا 31 سال باشه. وقتی اومد با سایت آشنا شد یک اسم کاربری ساخته بود که یادش نمیومد چیه . این شلوار کردی رو به پیشنهاد خودش من براش ساختم.نمیخواست کسی به ضعف هاش پی ببره و درست هم با اینترنت بلد نبود کار کنه.
با سرچ در گوگل یکی از مطالب گلرخ رو پیدا کرده بود و عضو شده بود. اما بلد نبود چیکار کنه و یادش رفته بود اسم کاربریشو. من براش ساختم دوباره...یا تا دوم دبستان خونده بود یا تا سوم دبستان رفت نهضت سوادآموزی. الان گفت دبیرستانم. جهشی هم خونده فکر کنم... واقعا پسر با استعدادی هست. گفت وقتی درس میخوندم دیگه نمیتونستم برم اضافه کاری و با بدبختی رفتم درس خوندم و وقتی کار فضای سبز را به شرکت های پیمانکاری دادند دیگه اضافه کاری تعطیل شد و فشار زندگی بهش وارد شد. گفت خیلی از وسای شخصی خودشو فروخته و خرج تحصیل کرده. اینقدر با ذوق حرف میزد که از ارتباط تلفنی ذوق و علاقه به درس خوندن رو میشد حس کرد... خیلی خوشحال شدم خودم خیلی ذوق کردم که از منم تشکر کرد. 1 لحضه شد مثل فیلم هندی و بعض کردم :redface: مثل همین الان که دارم براتون مینویسم...
گفت درس میخونم اما مثل شما بیکار نیستم. کار دارم و با افتخار گفت کارگر فضای سبز

گفت خیلی دوست دارم بیام سایت اما کامپیوتر ندارم. گفتم کافی نت رو برای همین وقتا گذاشتن دیگه. گفت هزینش زیاد میشه نمیتونم بیام !!! :biggrin: گفتم ای ا ص ف ه و ن ی :D اما واقعیت هم همین بود. فشار زندگی و اجاره خونه داغونش کرده بود. گفتم من یک کامپیوتر دارم برات جور میکنم میارم به صورت امانت

اما واقعیتش نه CPU دارم نه مادربرد و نه کیس مانیتور هم بردش سوخته .. همه چیز دیگشو دارم. اونم برم تهران تهیه میکنم حالا

گفت اگه لازم نداری باشه :smile: کلی خوشحالم کرد..... حالا من میرم بعد از عید دنبال وسایلش


سخنی با شما :

اینقدر خوشحالم الان اینقدر خوشحالم که حد نداره....

فقط و فقط به عشق محمد رضا :heart: اومدم اینجا و نوشتم براتون. چون اون بود که منو دوباره یاد محمد امین انداخت... بچه ها قدر موقعیتی که الان توش هستیم رو بدونیم... به قول آشنای افسون : خدا کنه بجز خدا محتاج کسی نشین... هر کسی یک ایدئولوژی خاصی داره. محمد امین گفت با پول یارانه ها میرم خط تلفن میگیرم برای خونه ... بازم دمش گرم به امید روزی که بیاد بازم ببینیمش. اما قدر دارایی هامونو بدونیم خیلی بهتره. بهش گفتم میرم تو سایت و در موردت مینویسم. گفتم شفاف ... گفت بنویس هرچی که صلاح میدونی...

بچه ها من سلطان غرغرم ( :razz: ) اما بعضی وقتا اتفاق افتادن یک همچین چیزایی یک نوع تلنگر محسوب میشه.... قصدم نه درس اخلاق بود و نه پند و نصیحت. هرچیزی که خودتون حساب میکنید برداشت کنید :gol:


محمد امین گفت همیشه دعات میکردم. گفتم چرا !؟ گفت چون توی چت همیشه بهم میگفتی دعام کن

گفتم آخه من همیشه به همه دوستام میگم. به دعا اعتقاد دارم... گفت تو باعث شدی من درس بخونم دوباره.

فقط بخاطر محمد رضا fgni . محمد رضا دستت درد نکنه باعت خیر شدی داداش :heart:

بهش میگن خیر الکترونیکی :D



امیدوارم این متن رو از اول تا آخرش با حوصله و کامل بخونین

مرسی پژمان جان
خیلی خوشحالم کردی
ایشونو خیلی خوب یادمه
اول اینکه عروسیشون مبارک:gol:
بعدشم اینکه انشالا هر جا هستن سلامت و خوش باشن
توکل به خدا مطمئنم خدا جواب این همه سعی و تلاششو میده:gol:
 

زهرا فرشید

عضو جدید
کاربر ممتاز
عجب انشای اخلاقی توپییی
خیلی خوشحال شدم دوستمون موفق شده ادامه تحصیل بده
ایشالله دانشگاه هم میره
ممنون پزمان عزیزم خبری خوبی بود.
 

ali mec

عضو جدید
سلام شلوار کردی عزیز در جوابت این جمله از امام علی ع رو میگم
تنها چیزی که از علم برتر است تجربه می باشد
 

Similar threads

بالا