پیتر آیزنمن

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیتر ایزنمن یک معمار ویک معلم میباشد پيتر آيزنمن در ۱۱ اگوست سال ۱۹۳۲ در نيویورك، ايالت نيوجرسي به دنيا آمد. او مدرك ليسانس معماري خود را از دانشگاه كرنل، مدرك فوق ليسانس خود را از دانشگاه كلمبيا و دكتراي خود را ازدانشگاه كمبريج دريافت كرد به وی یک دكتراي افتخاري هنرهای زيبا از طرف دانشگاايلينويزشیکاگو اهدا گردیده است.در سال 1967وی انستیتو نیویورک را برای دانشجویان معماری وشهر سازی تاسیس کرد پیترایزنمن ساختما نها را با دو معيار مي سنجد يكي اينكه چه مدت در تعلق به حال باقي مي مانند و ديگر اينكه چه مدت در تاريخ خودشان را حفظ مي كنند او معتقد است كه: بعضي از ساختمانهاي كنوني بودن خود را از دست ميدهند و هرگز جزئي از تاريخ نمي شوند . ساختمانها مي توانند 50 تا 100سال تعلق به حال داشته باشند.


او در حال حاضر تنها مبحثي را كه در دانشگاه تدرس مي كند مر بوط به پالاديو است. در كار پالديو چيزي است كه او شيفته آن است وآن اختراع تيپولوژي است. اختراع( تيپولوژي اجتماعي و فرم ساختماني) كه با ديگر كارهاي زمانه اش در يك رديف قرار نمي گيرند و بايد اقرار كرد كه ما هنوز مشغول ساختن ويلاهاي پالاديويي هستيم و اين موضوع آيزنمن رابرانگیخته که پست مدرن نیسمها پالادیو را به خاطر اینکه جایی در اصول فکری انها ندارد سرکوب کرده اند و پالاديو را در حاشيه گذاشته اند وگمانه میزنیم که وجه اشتراک پالادیو وایزنمن در این است که هر دو به منتقدانشان ارتباطشان با تاریخ قطع شده است.


در سال(۱۹۸۰)پس ازسالها تدريس و نوشتن كتاب و نوشتن تئوري هاي قابل قبول ،كار حرفه اي خود را در زمينه ي طراحي و ساختن آغاز كرد كه شامل خانه هايي با مقياس بزرگ و پروژه هاي شهري و نيز فعاليتهايي در زمينه ي آموزش دانشگاهي و يك سري خانه هاي شخصي بود.در سال (۱۹۸۵)، آقاي آيزنمن جايزه ي (شيرسنگي) را براي پروژه ي رومئوژوليت خود در سومين بينال معماري در ونيز دريافت كرد. در بينال پنجم هم او يكي از دو معماري بود كه به عنوان نماينده ي ايالات متحده شركت داشت و پروژه هاي ارائه شده توسط ايشان در موزه ها وگالري هاي سر تاسر دنيا نمايش داده شد. در ضمن تا سال (۱۹۸۲)به عنوان بنيانگذار و مدير(انستيتو معماري و شهرسازي) بوده و به عنوان منبع تفكر و انديشه براي نقد معماري به شمار مي آمد.آيزنمن تعداد زيادي جايزه دريافت كرد بورس تحصيلي گوين هايم (۱۹۷۶)، جايزه ي( برانئر) از آكادمي هنر وادبيات و جايزه ي بين المللي براي هنر،جايزه ي افتخاري از انستيتو معماري آمريكا به خاطر مركزي در اهايو (۱۹۸۹)، جايزه ي بين المللي براي طراحي شركت مركزي( كوزميئي سانگيو) در توكيوي ژاپن(۱۹۹۱) نقطه شروع آيزنمن آيين افلاطوني است.


نخست صورت ناب وذهني وكامل بود كه ازطريق هبوط پيوسته و متواتر به واقعيت نزديك مي شد. تفكر آيزنمن غيرديني است و چنين تفكري در شرايط امروزي اين احساس را به دست می دهدكه كاملا از اين گونه مسائل (مسائل دینی) جداست.معماري آيزنمن مي كوشد تا در سايه تحريك تخيل و تصور و پذيرش نا متعارفها از دام ماليخوليا بگريزد به اين ترتيب كه اينها را به عنوان عناصري مثبت در ساختن مكان جديدی براي لا مكانها يا مامني كه در آن معمار اراده فرماتيو خود را باز شناسد تلقي ميكند. اين محصول مصنوعي مكان بنا برهمه آن دلايل پاسخ مثبت اوست به لامكاني وبه ماليخوليايي فقدان وازدست دادنهايي كه پيوسته دركمين وهمراه با اين لا مكاني هاست.در كارهاي اخير او نشان از توهم ذهني وجود ندارد.






حتي از كمترين و دقيقترين نشانه اي از، خود گول زني نيزوجود ندارد چرا كه هنر مدرن از تبار(آيزنمن و بودلر) آگاهانه و هشيارانه مسخ شدگي غير واقعيت رامي پذيرد.استراتژي نهفته در غوطه وري عميق تحليلي درهندسه كه پايه طرحهاي او را مي سازد هرگز نبايد به عنوان بازي!(صرف فرم) برداشت شود ودر وراي اين هندسه ها كه پيوستگي ابعاد خود را تكثير ميكنند و يا مدولاسيونهايي را كاهش و افزايش مي دهند.در(فراكتال) شكفتگي و سرشاري وجود دارد كه بدان وسيله گريز از متعارفها، ساختار حفاظتي اشراقي خود را پي مي ريزد.



آيزنمن معمار فرمهاي مكعبي و سري خانه هاي 1 تا 10 به سمتي پيش مي رود كه مسئله مكان در پيش زمينه قرار گرفته است و با اين حال او كاري به ديگران ندارد وی با روح نوستالژيك هوشمندانه و نبوغ آساي خود خيال مي كند كه مي تواند مكان را در تسلط خويش در آورد و معماري خويش را بر آن بنا نهد.چنين به نظر مي رسد كه معماري آيزنمن درسالهاي اخيربرموقعيت تبعيدي اش همچنان پاي مي فشارد اين معماري اعم ازاينكه در شهرها ساخته شود يا در محيط هاي دانشگاهي ويا درتوابع وحومه هاي شهري، در آنچه كه خلق مي كند، ريشه ندارد به عبارت ديگرنه تنها ازتداوم منطق دروني با تمام براهين و مظامين قومي و تاريخي كه ظاهرا بايد نقطه عزيمتشان از توپوگرافي وخاطره ها كشف شود ناشي نمي شود بلكه برعكس نخستين وظيفه عبارت است از دريافت و شناخت اين غريبگي و غيبت مناسبات سمپاتيك بين معماري و مكاني كه اين معماري در آن ساخته مي شود.



از زمان كانت به اين سوزيبايي شناسي مدرن با دوگانگي مواجه بوده كه معماري روحاني نتيجه شكست در رويا رويي با مشكل فرم مفروض است. معماري مورد علاقه آيزنمن معماري پالاديو(لوكوربوزيه – ترايني –مورتي)كاملا عكس اين معماري است، مقاوم دربرابرزيبايي شناسي روحاني و كوشا درجهت حفظ و موجوديت فرم هوگو فريد ريش در تفسير خود بر كتاب( "فلسفه كمپوزيسيون"اثر ادگار آلن پو) به نكته اي بر مي خورد كه تمام تازگي شعر آلن پو در آن است. طرح پيشنهادي احساس شاعرانه كلاسيكي به پيش زمينه مي دهد. آنچه كه در نتيجه ظاهر مي شود عين فرم و در حقيقت جوهر شعر است و آنچه كه هدف آن جوهر به نظر مي آيد در حقيقت حاصل فعاليت شاعرانه است. معماري اخير آيزنمن نيز همين روال را طي ميكند معني و دلالت اوليه كه بايستي از راه زبان فرمال به بيان درآيد وجود ندارد .‍‍ روش آیزنمن در عمل معماري، كاملا عكس درك كلاسيك گرته برداري و اصل تقليد به مثابه پايه هاي اساسي كار معماري است.



تقليدي در كار نيست نه از آلونكي ابتدايي و نه از نظام طبيعت ونه از منابع عظيم زندگي مدرن اجتماعي، هيچ نشاني نيز از درك معماري مبتني بر تكميل مدلهاي الگويي يا درسهاي تاريخي وجود ندارد.شايد در عصر حاضر معمار ديگري نباشد كه چنين آشكارا از تمام مفاهيم تكاملي زيبايي شناسي معماري و پايه هاي تاريخي آن فاصله گرفته باشد و معماري او با كلماتي بي بديل از بي نظمي جهان مدرن، ضعف عمل انساني و ناتواني و فتور دانش ما و از محيط سخن مي گويد. اين خوداثراست كه به زبان سخن مي گشايد، اما اين سخن قصه گويي به روال رايج نيست، كه اين خانه شبيه فلان است و اين مكان مثل بهمان! منتهاي معماري او خود به عنوان مفهوم اين مكانها و ثبات ساختاري و حقيقت هندسه، در برداشتي كه بر تاكيد ها و نفي ها و بر شك و ابهام استوار است پرسش بر انگيز هستند. اما معماري او بعد تاويلي نيز دارد به گونه اي كه تفسير يك عمل به معني اجراي آن است درست مثل پيانيستي كه متن نوشته شده موسيقي را مي نوازد شرط تاويلي معماري آيزنمن در توليد و ساخت و بيان زمان و فضا شرط التزامي است.

 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیتر آیزنمن؛ مسابقه رودخانه شرقی اف اس ام- نیویورک-2001

پیتر آیزنمن؛ مسابقه رودخانه شرقی اف اس ام- نیویورک-2001




[FONT=Arial, sans-serif]پیتر آیزنمن دو برج در همسایگی متشکل از نه برج که در جنوب ایالات متحده واقع شده است و به صورت ماتریکس عمودی هستند[/FONT],طراحی کرد.
[FONT=&quot]این برج ها شصت و هشتاد طبقه از طریق جریانی در جهت تغییر دادن فرمول طراحی سنتی برج های بلند مرتبه: ساختار پایه[/FONT],[FONT=&quot] ستون و سر ستون برای بخشیدن هویتی جدید و خارق العاده به هر ساختمان به وجود آمدند.[/FONT]
[FONT=&quot]از دیدگاه گونه شناسی برج ها[/FONT],[FONT=&quot] برج به عنوان یک ساختمان باید ساختاری سه جرئی مانند ستون های کلاسیک داشته باشد: پایه(لابی فاساد)[/FONT],[FONT=&quot] ستون(طبقات) و سر برج(شبیه تاج کرایسلر یا امپایراستیت) به سبک آرت دکو می باشد.[/FONT]
[FONT=&quot]با اتخاذ این رویکرد[/FONT],[FONT=&quot] برج های آیزنمن در [/FONT]FSM [FONT=&quot] دراین میان بسیار منحصر به فرد بودند.[/FONT]
FSM[FONT=&quot] در ساحل غربی رودخانه شرق که در ایالات متحده میان نیویورک از قسمت منهتن تا کوئین جریان دارد[/FONT],[FONT=&quot]واقع شده است.[/FONT]
[FONT=&quot]محل جغرافیایی این دو جزیره باعث شده که چهارچوبی شهری تغییر کند[/FONT],[FONT=&quot]به این معنی که کوئین و منهتن در یک ردیف و یک خط قرار نگرفته اند.با استفاده از این تغییر در چهارچوب شهری در ساخت برج های [/FONT]FSM[FONT=&quot] ما میدان کارتزین منهتن را در پایه مجازی یک برج و میدان کارتزین کوئین در بالای مجازی قرار دادیم.سپس این دو میدان به سمت هم کشیده شدند تا به طور عمودی در امتداد هم باشند[/FONT],[FONT=&quot] این عملکرد تغییر عمودی را پدید آورد.[/FONT]
[FONT=&quot]عنصر زمان نیز به صورت نیرویی عمل می کرد که تاثیری همانند یک مایع ذوب شده در میان این برج ها می گذاشت.[/FONT]
[FONT=&quot]این جریان طبیعت زمان را به تصویر می کشد. پایه و بام این برج های جدید کارتزین ها هستند و این در حالی است تغییری که آن ها را به هم پیوند داده[/FONT],[FONT=&quot]طبیعت جدیدی را پدید آورده و نشان دهنده تاثیر زمان بر سطح آن می باشد.[/FONT]
[FONT=&quot]این فرایند همچنین سطوح و طبقه های مسکونی خاصی را در هر برج و احتمال ایجاد واحد های دوبلکس در وسط برج ها را به وجود می آورد.[/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]

نما

ماکت تجسمی از دید شرق

نمودار از پیچش های مفهومی

نمودار از پیچش های مفهومی


منبع:اتوود



 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیتر آیزنمن و خانه شماره ده؛ تفسیر دی کامپوزیشن

پیتر آیزنمن و خانه شماره ده؛ تفسیر دی کامپوزیشن





خانه ده از پیتر ایزنمن، به نوعی عبور از خانه سازی قدیمی است, زیرا حرکتی دور از خردگرایی و فرمالیسم به عنوان توجیهی برای بحث و استراژی خود در طراحی دارد. به علاوه این خانه الگوی غیر منطقی جدیدی به عنوان تجسس در الگوهای دیگر معماری که برخورد فرهنگ جدیدی را ارائه می دهد ,نیست.
سه جنبه اساسی از این تغییر در ظاهرخانه شماره ده وجود دارد: جنبه اول با طبیعت فرایند طراحی در رابطه با احجام معماری , جنبه دوم طبیعت حجم با معماری و انسان, و جنبه سوم با طبیعت حجم هم به عنوان حجم و هم علامت سر و کار دارد.



فرایند طراحی خانه شماره ده در مورد ساخت آنچه قبلا به آن خانه سازی گفته می شده و مجموعه ای دلخواه از خانه از المان های خطی و منظم نیست, بلکه آن چیزی است که به آن دی کامپوزیشن میگویند: این عبارت یک فعالیت , مشابه آنچه به طور واقعی در مورد آن بحث می شود, ارائه می دهد که آن را دیکانستراکشن می نامیم.




دیکانستراکشن از لحاظ پایداری ,ابزاری تحلیل گرایانه است.در اینجا هیچ کار خاصی در مقابل فرایند ساخت و ساز یا ساختمان ساخته شده,ارائه نمیدهد بلکه تنها ادبیاتی واقعی یا در در اینجا نوعی جوهر معمار ساخت(آرکیتکتونیکی) تولید میکند.




دی کامپوزیشن نوعی تجزیه ساختارها و اصول نا شناخته ای است که از طریق انتقال و تغییرات توسعه نمی یابد و همچنین انتخاب اتفاقی شروع مناسبی برای تجزیه تحلیل نیست, بلکه عملکردی تقریبی است که به عنوان نقطه شروعی برای خانه شماره ده می باشد.



فرایندی که در هر مرحله از سایر پیکر بندی ها خود را نشان می دهد و یک ارتباط و تداوم را به کار میگیرد که پیکربندی بعدی با منطبق خاصی ادامه پیدا کرده و نمادی از پیکربندی قبلی خود باشد و یا به صورت غیر مستمر و نامنسجم , هر ترکیبی از پیکربندی قبلی خود به صورت منطقی پیروی نکرده و نمادی از شکل قبل خود نباشد.




از طریق فرایند دوگانه,انتخاب حجم, بعد از مراحلی آغازگشته و به شکل گرفتن شکل مورد نظر می انجامد و عملکرد طبیعی و بالقوه چنین مرحله ای را نشان می دهد,این عملکرد یکی از اکتشافاتی است که در آن هدف,آشکار ساختن قوانین و کالبدها از طریق ناهماهنگی ها و ناسازگاری ها می باشد که احتمالا مفاهیم قبلی یا روش های جدید گروه بندی اجزا عناصر را نشان می دهد.اما در حقیقت نقطه آغاز و پایان آن نامشخص و اصل اساسی نامعلوم است که می توان آن را اثری پیشرو در زمان و به دور از مکان نامید.




اشکال مشخص خانه ده در ابتدا به صورت کنار هم قرار گیری(جاکستاپوزیشن) مکعب به نظر می آیند.این شکل اولیه ابزاری است برای رسیدن به یک نماد پیچیده تر, که به خودی خود به صورت یک حقیقت مشخص در می آید و در واقع شکل نهایی به عنوان یک حجم متراکم برای از بین بردن شکل اولیه ظاهر می شود, به عبارت دیگر, طرح نهایی بیشتر مربوط به یک حرکت رو به جلو و برای به وجود آوردن یک شکل پیچیده بوده تا اینکه دوباره به عقب برگردد.بنابراین به نوعی پیش زمینه ای برای ساختارهای پیچیده آتی می شود.
این فرایند از اندازه بزرگتر به کوچکتر و قسمتهای مختلف آن ادامه پیدا می کند, تا جائیکه در مرحله آخر که مربوط به کوچکترین اشکال است به پایان می رسد.

ماکت مجموعه

پرسپکتیو آکسانومتریک

کولاژ ار نمای غربی و شرقی

اسکیس های آیزنمن

منبع:اتووود



 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
طرح پیشنهادی ساختمان ادارای مجتمع نرم افزار بنگلور، پیتر آیزنمن و زیبایی شناسی سازه ای حجمی

طرح پیشنهادی ساختمان ادارای مجتمع نرم افزار بنگلور، پیتر آیزنمن و زیبایی شناسی سازه ای حجمی


 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
خانه شماره VI؛ پیتر آیزنمن و بازتدقیق زیبایی شناسانه و کارکردیِ گره، ستون و پوسته

خانه شماره VI؛ پیتر آیزنمن و بازتدقیق زیبایی شناسانه و کارکردیِ گره، ستون و پوسته




در سیستم مختصات مکعب که با عنوان سیستم منظم شناخته می شود، محورهای مختصات قابل جا به جایی است. در نتیجه، انها مشابه یکدیگرند. به طور کلی، شبکه های منظم به عنوان سیستم مرجع و اندازه گیری برای گسترش حجم متوازی السطوح، بر اساس اجزا خطی منطقی ساخته می شوند. ردیف منظم، تقسیم و ترکیب این سلول های واحد، منجر به تولیدات گوناگونی مانند شبکه های متمرکز بدنه یا وجه می شوند.



پیتر آیزنمن در خانه شماره شش؛ یک فرایند ترکیبی پیوسته از شبکه ی اصلی تا محل های تلاقی فرم های مسطح را ترسیم می کند، رویکردی که به زیبایی و امکان پذیری در رفتار شبکه ها اشاره دارد و ارزش عناصر تولید شبکه همچون گره، خطوط و پوسته ها را چه از منظر ایده پردازی و چه از منظر سازه ای ارتقا می دهد.

 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
موزه كاستل وكيو ـ كارلو اسكارپا

موزه كاستل وكيو ـ كارلو اسكارپا




موزه كاستل وكيو، در شمال استاليا در شهر ورونا و در قلعه اي قرون وسطايي قرار گرفته است. اين موزه در سال هاي 1959 تا 1973 ميلادي توسط معمار كارلو اسكارپا، مرمت شده و بخش هايي نمايشگاهي نيز به آن افزوده گشته است.



سبك معماري منحصر بفرد اسكارپا، در جزئياتي كه وي در درگاه ها، پله ها، مبلمان و حتي اثاثه ثابت موزه براي نمايش اشياء هنري، به وضوح قابل مشاهده و تحسين مي باشد.



سايت اين موزه از سال 1970 به نمايش اينستاليشن هايي از معماراني بزرگ به منظور پيشبرد ديالوگي خلاق ميان هنر معاصر و يادواره ها پرداخته است. از ميان اين آثار، باغ گام هاي از دست رفته از پيتر آيزنمن، يكي از نمونه هاي منحصر بفرد و شهرت يافته در اين موزه مي باشد .

موزه كاستل وكيو

نمايي از ورودي موزه

جايگاه نمايش مجسمه در ورودي با طراحي كارلو اسكارپا

پله هايي با طراحي كارلو اسكارپا

پله ها

پله هايي با طراحي كارلو اسكارپا

موزه كاستل وكيو

موزه كاستل وكيو

موزه كاستل وكيو

پنجره با طراحي كارلو اسكارپا

در وروردي با طراحي كارلو اسكارپا

باغ گام هاي از دست رفته از پيتر آيزنمن در سايت موزه

منبع:اتووود



 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
كاوش هاي تصنعي شهرها؛ نمايشگاه آثار پيتر آيزنمن 1978 _ 1988

كاوش هاي تصنعي شهرها؛ نمايشگاه آثار پيتر آيزنمن 1978 _ 1988



كاوش هاي تصنعي شهرها، كاري از پيتر آيزنمن از سال 1978 تا سال 1988 ، شرحي ست از تحقيقات اين معمار و نويسنده ي امريكايي در مفهوم " سايت و بستر " و به نمايش اهميت طراحي و مدل سازي در توليد ايده هاي وي مي پردازد.




اين نمايشگاه به غنا و پيچيدگي هاي فرايند طراحي و جستجويي دقيق در طرح ها و مدل هاي آيزنمن از چهار اثر مهم ِ وي پرداخته است : ارائه اي جهت سمينار بين المللي طراحي در كانارجيو، ونيز در سال 1978 ؛ ارائه مسابقه طراحي مسكن بين المللي فردريش برلين در سال 1980 و 81 ؛ پروژه دانشگاه و موزه هنر دانشگاه ايالتي كاليفرنيا در لانگ بيچ در سال 1986 ؛ و پروه كورا اِل وركز، يك باغ براي پارك دلا ويلت در پاريس در سال 1985 و 86 .





در ميان اين طرح ها و مدلسازي ها، اين نمايشگاه به تشريح چگونگي و اهميت ِ تحقيق و تفحص از سايت و بستر به عنوان يك استراتژي اوليه براي آيزنمن مي پردازد كه باعث شكل گيري طرح، ساخت آن و نقد مداوم ِ وي از انضباط معماري مي گردد. براي آيزنمن، سايتْ، منبع و مكان احتمالات و امكانات طرح است.
در طراحي پروژه كانارجيو، آيزنمن بسترهاي متنوعي را مورد تطبيق و بررسي قرار مي دهد: مكان اصلي سايت، كه ميداني در شهر ونيز بود، يك پروژه ي طراحي شده توسط لوكوربوزيه براي ونيز در سال هاي 1964 و 65 و يكي ديگر از پروژه هاي خودش با نام خانه 11a . نتيجه بسيار دگرگون كننده بود؛ طرحي ناپيوسته از پيچيدگي ِ يك توپوگرافي ِ عظيم كه از ميان طراحي هاي وي آشكار مي گردد و آيزنمن از آن در " كاوش ها" ي آينده اش استفاده نموده است.





در پروژه برلين سال 1980 و 81 ، آيزنمن طرحي از يك باغ عمومي همراه با ساختمان آن را پيشنهاد مي دهد كه به خوبي با تاريخ سايت فردريش و " ضد حافظه " ي جعلي ِ برلين تركيب شده اند. در پروژه لانگ بيچ در سال 1986، او شش نقشه با مقياس هاي متفاوت را با هم تلفيق نمود تا در طراحي سايت به شرايط قابل توجهي از ادغام گذشته و آينده برسد.





در پروژه پارك دلا وليته، وي در همكاري اش با فيلسوف، ژاك دريدا، به درك سايت و بستر آن پرداخت و شبكه اي قابل تامل براي اين پارك طراحي شده توسط برنارد چومي و پروژه ي كانارجيوي خويش طراحي نمود.
اين نمايشگاه توسط ژان فرانسوا بدارد مديريت مي گشت اما پيتر آيزنمن، خودْ طراحي آن را به عهده گرفت و به نصب و نمايش آثارش در آن پرداخت.





در همكاري با انتشارات بين المللي ريتزولي، انتشارات CCA ، كاتالوگي كاملا رنگي از اين نمايشگاه را در 216 صفحه و به زبان انگليسي با بيش از 200 عكس اختصاصي چاپ نمود. در اين كتاب، علاوه بر متون نظري پيتر آيزنمن و معرفي آثارش، مقالاتي از الن بالفور، ژان فرانسوا بدارد، ژان لوئي كوهن، كِرت فورستر، مايكل هيز، آراتا ايسوزاكي و فردريك جيمسون نيز آورده شده بود.

پيتر آيزنمن، فيليس لمبرت و فيليپ جانسون در افتتاحيه نمايشگاه

مدلسازي سايت اوليه

مدلسازي نمايشگاه

فضاي داخلي

نمايشگاه در حال جمع آوري


منبع:اتووود
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
مركز گردهمايي كلمبوس از پييتر آيزنمن ؛ نمايي ساكنْ و محيط شهري پر تردد

مركز گردهمايي كلمبوس از پييتر آيزنمن ؛ نمايي ساكنْ و محيط شهري پر تردد




اگرچه پيتر آيزنمن قطعا، در معماري امروزه نامي شناخته شده و معتبر مي باشد اما تا چندي پيشتر از اين، شروع به ساختن ساختمان هاي مهم و بزرگ نكرده و در مرحله اول، با نوشته ها، تئوري ها و معدودي خانه هاي مسكوني اش به شهرت رسيده است. يكي از اولين كارهاي بزرگ وي، مركز هنري وكسنر در كلمبوس در سال 1989 بوده است كه توجه بسياري از مطبوعات را به خود جلب نموده و به عنوان نمونه اي ممتاز از معماري ديكانستراكشن معرفي گشته است.




شايد به دليل تمركز مردم و مطبوعات بر روي مركز هنري وكسنر بوده است كه كلمبوس، به شهري مورد علاقه ي معماران بدل شده و چندي بعد، آيزنمن طراحي و ساخت مجموعه ي مركز گردهمايي كلمبوس را در فاصله چند مايلي از مركز وكسنر، تقبل نموده و به پايان رسانيد.




با نزديك شدن به مركز گردهمايي كلمبوس و راه رفتن در كنار پياده روهاي اصلي و طولاني آن، شايد نتوان به راستي اين مركز گردهمايي را شناخت اما مي توان از اين تجربه استفاده نمود و مقايسه هايي با كارهاي پيشين آيزنمن ( مركز هنري وكسنر در كلمبوس و مركز هنري آرونُف در سينسيناتي ) انجام داد.




از سمت مخالف خيابان اصلي كه به نماي اين ساختمان مي نگريد، در وهله ي اول، جدا شدگي هاي نما با حجم هاي مختلف بنا را مي بينيد كه احتمالا به منظور هدايت ِ نماي اين بناي 600 هزار فوت مربعي به مقياس انساني صورت گرفته و بسيار به نماي مركز آرونُف شباهت يافته كه به همين طريق نماسازي گشته است. در سينسيناتي نيز، مركز آرونُف اصولا با ديدهايي از پايين نگريسته و به دليل قرار گرفتن مجزاي آن، به صورت يك مونومنت بزرگ ديده مي شود ؛ با اين حال چنين رويكردي در مركز گردهمايي كلمبوس واقع نشده است.





به نظر مي رسد كه هر چند كم، اما اين ساختمان بلند با مفاهيم قبلي ِ سبك آيزنمن بر سر نزاع است و شايد آگاهي آيزنمن از اين موضوع بوده است كه عكس هاي منتشر شده ي اوليه از اين ساختمان، اصولا از سازه هاي بلندْ مرتبه ي اطراف آن گرفته شده اند. اين تصاوير در واقع، يك نماي خاص و جذاب از ساختمان را نشان مي دهند ؛ در حاليكه سيستم حجم هاي تركيبي آيزنمن از اين خيابان شروع شده و به اسكله هاي بارگيري اطراف مي رسند. جايي كه تنها توسط مسافران خوش شانسي ديده مي گردد كه در هتل هاي مركز شهر اقامت نموده اند و به اين مناظر دسترسي پيدا كرده اند.





تاثير محور اصلي ساختمان كه در طول كل مركز اجرا شده است بر فضاهاي داخلي آن به وضوح مشاهده مي شود. با ورود به كريدور اصلي بنا، بازديدكنندگان با فضاهاي ممتد و بدون دكوراسيون مواجه مي گردند كه به عنوان نقطه ي مقابل نماي پرْ كار آن قرار گرفته است. با اين حال، نماهاي داخلي مركز گردهمايي كلمبوس فاقد قدرتي ست كه در مركز آرونُِف مشاهده مي شود. در عين حال، محور اصلي ساختمان، به بخش هاي ديگر و بدون جزئيات ساختمان اجازه مي دهد تا به خوبي كار كنند. در راهروي اصلي نيز، تراس هايي مشرف بر محيط قرار داده شده اند كه چشم اندازهاي غير معمولي از ساختمان و رهگذران را به بينندگان ارائه مي دهند ؛ همچون تكنيكي كه در مركز آرونُف نيز اجرا گشته بود.





بايد توجه داشت كه آيزنمن اغلب مركز آرونف را ساختماني درون گرا خوانده است و اين امر مي تواند ما را به اين باور برساند كه مركز گردهمايي كلمبوس با فضاهايي ساده يك ساختمان برون گرا مي باشد. با اين حال، اين بيان به سادگي ثابت نمي گردد. جان بورگي يكي از داوران بين المللي مسابقات، نماي اين ساختمان را " توسعه نايافته " مي خواند و اين نكته را مي توان با توجه به ميزان گستردگي رنگ هاي خالص و زاويه ها مورد استدلال قرار داد. با آن كه اين نما مي تواند در ذهن ما همراه با پيچيدگي هاي ظاهري، به نظر بيايد، اما اين ديدگاه مي تواند به سادگي تغيير كند، هنگامي كه اين نما را با ظاهر مركز هنري وكسنر با فرم هايي چند لايه، پرداخت هايي متنوع و تركيب متريال هاي غير معمول مقايسه كنيد ؛ خواهيد ديد كه نما به شيوه اي ساده در اين ساختمان كار شده است.






موضوع ديگري كه به واسطه نماسازي آيزنمن ايجاد شده است، زماني رخ مي دهد كه نمايي غير فعال و خنثي براي مدت طولاني در ميان يك منطقه ي شلوغ شهري قرار مي گيرد. همانند بسياري از سالن هاي گردهمايي، ورودي هاي اصلي سالن گردهايي كلمبوس نيز در طول روز خالي از فعاليت هاي روزمره مي باشند و اين امر در شب تشديد مي گردد. اين موضوع، قطعا مسئله اي بزرگ در محيط شهري اين منطقه مي باشد ؛ به اين دليل كه، اين ساختمان رابطي ميان مركز شهر و همسايگي هايش مي باشد كه چون قسمت كوچكِ شمالي شهر به حساب مي آيد و به دليل نايت لايفِ شلوغ و پر تردد و به واسطه ي بارها، گالري هاي هنري و كافي شاپ هايش شناخته مي گردد. در عوض، اين منطقه ي پر تردد به جاي ارتباط با همسايگي هايش، به وسيله ي مركز گردهمايي كلمبوس از مركز شهر جدا گشته است .






مجموعه مركز گردهمايي همچون راه بنديْ، ترافيك و تردد پياده رو هاي اطرافش را به حداقل مي رساند و محيط شهري اطراف را با ورود به اين خيابان، تا فاصله ي سه بلوك عظيم، به محيطي ساكن و خالي از رفت و آمد بدل مي نمايد. حتي در روزهاي شلوغ گردهمايي نيز، جمعيت حاضر در همايش ها، به سرعت در هتل هاي مجاور مركز پخش مي گردند و در اين اوقات نيز، مركز گردهمايي كلمبوس همچون بنايي خالي از حركت و جنبش به نظر مي رسد.






آيزنمن در اغلب سخنراني هايش به صورت اغراق آميزي از احساس تهوع آورِ بازتابِ محيط هاي داخلي ساختمان هايش سخن مي گويد. در حالي كه در مركز كلمبوس، اغلب فضاهاي داخلي، فاقد پيچيدگي هاي عامدانه در القاي چنين واكنشي مي باشند ؛ در حالي كه پوشش هاي نصب شده در كف سالن كه توسط كارفرما اجرا شده اند، قطعا مي توانند چنين احساسي را در هر بازديدكننده اي زنده نمايند.







با اين حال، اين ساختمان با وجود مقياس عظيم آن يكي از ارزشمندترين مكان ها براي بازديد مي باشد. تماشاي رنگ هاي منحصر بفرد ِ آيزنمن و زواياي غير معمول اين كار در مقابل طراحي شهري معمول اطراف آن، به يكي از جاذبه هاي شهر كلمبوس تبديل گشته است. رنگ هايي كه آيزنمن در اين ساختمان به كار برده است، همچون مركز آرونُف و تقابل ايجاد شده ي آن با همسايگي هاي كليشه اي ِ مركز شهر، اين ساختمان را برجسته تر از آن چه به نظر ميرسد، نموده اند. نزديكي اين سازه ي عظيم به مركز هنري وكسنر، تجربه ديدن دو ساخت بسيار متفاوت ار آيزنمن را در زماني كوتاه، مهيا مي نمايد.





ديد پرنده از مركز گردهمايي كلمبوس

نماهاي شهري مركز گردهمايي كلمبوس

نماهاي شهري مركز گردهمايي كلمبوس

نماهاي شهري مركز گردهمايي كلمبوس

نماهاي شهري مركز گردهمايي كلمبوس

نماهاي شهري مركز گردهمايي كلمبوس

نماهاي شهري مركز گردهمايي كلمبوس

نماهاي شهري مركز گردهمايي كلمبوس

نماهاي شهري مركز گردهمايي كلمبوس

نماهاي شهري مركز گردهمايي كلمبوس

نماهاي شهري مركز گردهمايي كلمبوس

نماهاي شهري مركز گردهمايي كلمبوس

نماهاي شهري مركز گردهمايي كلمبوس

فضاهاي داخلي مركز گردهمايي كلمبوس

فضاهاي داخلي مركز گردهمايي كلمبوس

فضاهاي داخلي مركز گردهمايي كلمبوس

ديد پرنده مركز گردهمايي كلمبوس

پلان مركز گردهمايي كلمبوس



منبع:اتوووود



 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
ايستگاه اتوبوس آخن از پيتر آيزنمن ؛ خلاقيتي در طراحي حوزه عمومي

ايستگاه اتوبوس آخن از پيتر آيزنمن ؛ خلاقيتي در طراحي حوزه عمومي






اين ايستگاه اتوبوس، صريحا همچون بيگانه ايست در ميان ساختمان هاي ظريف قرن نوزدهمي و بلوك هايي اداري كه در اطراف آن قرار گرفته است. اين سازه كه از فولاد تا خورده، درست شده است ؛ همچون پنجه اي غول آساست كه سنگفرش خيابان را چنگ مي زند.




با وجود استفاده كودكان محلي از اين سازه، به عنوان فريم كوهنوردي به جاي هدف عملكردي آن، در روزهاي باراني، اين ايستگاه، سرپناه مناسبي مي گردد ؛ در حالي كه كمترين ميزان ممكن از طبيعت اطراف را مي پوشاند.




اين سازه به شدت زاويه دار مي باشد و خطوط شكسته و اريب آن در قطعه ي فولادي ِ بلندي كه همچون سنگي تراش خورده در بيرون از ايستگاه قرار گرفته است، تشديد مي گردند.




در اين سرپناه منحصر بفرد، يك ساعت ديجيتال و صفحه نمايشي الكترونيكي نصب گشته است كه اطلاعات عمده ي شهري كه عموما به وسيله روزنامه هاي محلي منتشر گشته اند، در آن به نمايش در مي آيند.

Aachen Bus Shelter

Aachen Bus Shelter

Aachen Bus Shelter

Aachen Bus Shelter


منبع:اتووود



 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
مجتمع تجاری مکس رینهارد؛ پیتر ایزنمن و فرم نرم در ترکیب با استراتژی حفره

مجتمع تجاری مکس رینهارد؛ پیتر ایزنمن و فرم نرم در ترکیب با استراتژی حفره




آیزنمن پروژه موزه ی هنرهای معاصردربرلین را کمی بعد ازفروریختن دیوار برلین درسال1991 طراحی کرد.سایت آن- تنها در شمال تقاطع برجسته ترین و تاریخی ترین معابر برلین ،اَنتِر دِن لیندِن و فِرِدریش استِراس – به وسیله ی تئاتر فوق العاده ی اکسپرسیونیستی ، اثر مکس رینهارتِد ، اشغال شده است.
او یکی از برجسته ترین تولید کنندگان تئاتر در ابتدای قرن بیست و یکم ِ آلمان است. به منظور گرفتن انرژی افسانه ای و رویای رینهارتِد،آیزنمن یک فرم منشوری خلق کرده است که هم یک دنیای متفاوت در خودش دارد وهم آن که، بازتاب همیشگی تحولات و ویژگی های چندگانه ی شهر است.در طراحی آیزنمن(که هیچ گاه ساخته نشد)،ساختمان 34 طبقه ،به شکلی عمودی ،بر روی هسته ی اصلی ، چین خورده است تا بتواند سازنده ی ساختاری سازه ای باشد که تجزیه ،دگرگونی وپیوند دوباره ی خود را به شکلی افقی در بامش تجربه می کند. فرم این اثربا سه عملکرد، اجراشده درموبیس استریب، تولید شده بود؛ فرمی هندسی و سه بعدی، به همراه تنها یک پوسته ی پیوسته است.
در مرحله ی اول،پلان ها از پوسته ای سه گوش تولیدشده بودند که این امکان را می دهد تا اثرپیشرفت پوسته ی خود را به منظور داشتن پوشش خارجی و استحکام سازه ای حفظ کند و پشتیبان های عمودی و جانبی هم داشته باشد.
درمرحله ی دوم نوارها وارونه شدند ،پوسته دوباره سه گوش می شود وخطوط بیرونی این پوسته در فرم آغازین گذاشته می شود.
مرحله ی سوم فضاهای بزرگ عمومی مابین شبکه ی چهارخانه و صفحات کف ، که درحال حاضر درسازه تاشده اند، را با هم ترکیب کرد. دراین ساختمان ، بلندی و فرم چین خورده ی اش ، سازنده ی ذاتی پر ابهت است که بازتاب همیشگی یک پارادایم تغییر یافته ی شهری است.
برای مواجه دقیق تر با مفهوم نوار موبیوس و کاربرد ان در معماری ببینید نوشتار موبیوس را به قلم محمد مهدی معیت
این طرح اجرا نشده را پیش درامدی برای برج هایی می دانند که پس از یازدهم سپتامبر با روی کرد نسبت به فرم نرم و فضای منفی طراحی شدند،

اثر پیترآیزنمن در بافت شهری

نوار موبیوس (Möbius strip)،نواری است که دو لبه ی آن بر هم قرارگرفته وحلقه ای را به وجود می آورد.البته بایدیک لبه ی انتهایی قبل از اتصال به لبه ی دیگر نیم دور چرخانده شود.

پیتر آیزنمن

منبع:اتووود
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
موزه گالیسیا؛ پَسا نشانه شناسیِ پیتر آیزنمن، تبلور مدلول

موزه گالیسیا؛ پَسا نشانه شناسیِ پیتر آیزنمن، تبلور مدلول





ساختمان Cidade da cultura de Galicia در گالیسیا – اسپانیا – به عنوان یک پروژه موزه ، مرکز بایگانی ، مرکز هنر و مرکز هنرهای اجرایی توسط معمار آمریکایی پیتر آیزنمن طراحی شده که ساخت آن رو به اتمام است .


ساختمان متصل به پنج مسیر پیاده رویست که به میدان مرکزی منجر می شود ، به همراه 25 هکتار فضای سبز که اطراف ساختمان قرار گرفته . زمین فضای ساختمانی متصل به دو برج می باشد که در اصل در سال 1992 توسط جان هیدوک ساخته شده .


ساختار نشانی از سنت فرهنگ اروپایی است که شهر تاریخی آن به عنوان سایت میراث جهانی توسط یونسکو در سال 1985 اعلام شده و به عنوان یک نقطه عطف معماری برای قرن جدید به شمار می رود . فضای ساختار میزبان خدمات و فعالیت های است که به حفاظت از میراث و تاریخ ، مطالعه ، تحقیق ، آزمایش ، تولید و اشاعه اطلاعات در زمینه ادبیات و موسیقی ، تفکر ، تئاتر ، رقص ، فیلم ، هنرهای تجسمی ، و همچنین به عنوان مکانی برای همگرایی و پروژه های بین المللی اختصاص داده شده است .





موزه گالیسیا ، پیتر آیزنمن

موزه گالیسیا ، پیتر آیزنمن

موزه گالیسیا ، پیتر آیزنمن

موزه گالیسیا ، پیتر آیزنمن

موزه گالیسیا ، پیتر آیزنمن

موزه گالیسیا ، پیتر آیزنمن

موزه گالیسیا ، پیتر آیزنمن

موزه گالیسیا ، پیتر آیزنمن

موزه گالیسیا ، پیتر آیزنمن

موزه گالیسیا ، پیتر آیزنمن

موزه گالیسیا ، پیتر آیزنمن

منبع:اتووود





 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
طرح های پیشنهادی سایت مرکز تجارت جهانی - پیتر آیزنمن و فلدینگ شهری

طرح های پیشنهادی سایت مرکز تجارت جهانی - پیتر آیزنمن و فلدینگ شهری





یک روز بعد آن که مجله ی نیویورک تامیز "پلان های اصلی " برای ساخت دویاره ی سایت مرکز تجارت جهانی را در 8 سپتامبر 2002 منتشرکرد ، مجلد 16 سپتامبر 2002 مجله ی نیویورک هفت درخواست از کارهای معماران برجسته منتشرکرد.مقاله ی نیویورک تایمز ، " صعود به بهترین ها " ،توسط منتقدمعمارجوزف جیووانینی نوشته شده بود.



اتووود قصد دارد هفت اثر نقدشده در مقاله ی " صعودبه بهترین ها" یا " زیبا ،خیالی ،عالی " نوشته ی جیووانینی را با توضیحات مختصری برگرفته از خود مقاله دراختیار مخاطبان گذارد:
پیتر آیزنمن ،معماران آیزنمن ،نیویورک ،نیویورک
مقاله ی مورد بحث درباره ی این پروژه چنین می نویسد که "پیتر آیزنمن ،تئوریسین معماری نیویورکی که برای چالش انگیزی طراحی و پلان ریزی ساختمان ها وشهرها معروف است ،پلان مرکز تجارت جهانی را با یک رویکردآغازکرد : اگر معماری آینه ی جامعه است ،تخریب برج های دوقولو در 11 سپتامبر تفکرخودشیفتگی را شکست. او انتقال این ایده را درسازه ای ماندنی پیشنهادکرد .فضای اشغال شده ی برج ها ، به عنوان ترسیماتی نمایان با مجموعه ای که به طورهمزمان ساختمان ، یادبود وچشم اندازاست ،باقی می ماند.رشدارتفاعی برج ها سایت را احاطه می کند و گذاردن آسمان خراش های ازدست رفته یک روند ِ ظاهری آشفته ای را خلق می کند.(تفسیری دیگر است که برج ها جریانی رو به عقب دارند یا عقب رفت برج و نقطه نظر اصلی همین است).این مجموعه اندیشه ی همزمان ساخت و تخریب را مجسم می کند.از دیدگاه معماری ، برج ها به طورشگفت آوری ، بامراکز یکسان آسانسور وصفحات طبقات ، درونی متعارف دارند.آن ها پوسته های مانوسی را برای احاطه ی شهر ارائه کردند.جایی که آن ها در زمین چین می خورند ، به هرحال ، یک تنوع موثری از فضاهای سیال را پدید می آورند که می تواند کاربری های بسیاری را ،شامل یک خانه ی اُپرا ویک دانشگاه جدید در خود جای دهد.(آیزنمن بر طرحی با باب کِری، ریاست دانشگاه، کار می کرد که نقش کارفرما را داشت.) "


طرح های پیشنهادی سایت مرکز تجارت جهانی - پیتر آیزنمن

طرح های پیشنهادی سایت مرکز تجارت جهانی - پیتر آیزنمن

طرح های پیشنهادی سایت مرکز تجارت جهانی - پیتر آیزنمن وآسمان خراش های چین خورده


منبع:اتووود



 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
تابوت های بتنی پيتر آيزنمن برای مرکز برلین؛ تناقض حركت و صلبيت

تابوت های بتنی پيتر آيزنمن برای مرکز برلین؛ تناقض حركت و صلبيت




ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن، در امتداد پارك حيات وحش تيِرگارتن در زميني به مساحت 19 هزار متر مربع قرار گرفته است. اين سايت از سال 1945 ، قسمتي از باغ هاي وزارتخانه بوده است و به عنوان پاركي خصوصي به دفاتر وزارت خانه هاي خيابان ويلهلم در برلين تعلق داشته است.
جنگ جهاني و سال هاي پس از آن، ساخت ديوار برلين در سال 1961 و ايجاد " نوار مرگ " كه از خيابان هاي مجاور آغاز و اين سايت را نيز در بر مي گرفته است، آنچه را كه اين باغ تا قبل از سال 1945 بوده را محو نموده است. اين طرح شامل 2752 لوح ِ بتوني ( استل ) مي باشد كه در الگويي شبكه اي چيده گشته اند.
اين استل ها با ابعاد 0.95 در 2.38 متر، تنها در ارتفاع هايشان تمايز دارند كه از 0.2 متر تا 4.8 متر تغيير مي نمايند و زمين شيب دار سايت، چونان سطحي مواج از سطوح بتوني احساس مي گردد. در بخش غربي مجموعه، گروه هاي منظمي از درختان، اين سايت را به پارك تيرگارتن متصل مي نمايند.
مركز اطلاعات طرح، به صورت قسمتي زيرزميني در بخش جنوبي واقع گشته است و شامل دفاتر و نمايشگاهي وسيع مي گردد كه بيشتر با نور طبيعي، بهره مي گيرند. ميدان استل ها، هيچ ورودي مشخصي ندارد، هيچ مركز و يا خروجي نيز براي آن تعبيه نشده است و تماشاگرانش مي توانند، خودْ راه خود را در ميان آن انتخاب كنند و به آن داخل و يا خارج گردند.
اين مجموعه در روز 10 مِي سال 2005، شصت سال پس از پايان جنگ جهاني دوم افتتاح گشته است.

ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

سايت ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

پلان زيرزمين ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

ميدان استل هاي يادمان هولوكاست از پيتر آيزنمن

منبع:اتووود



 
بالا