نقد فیلم افسانه 1900

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
از دوستان معذرت میخوام که بعضی ها نقد خودشون رو از این فیلم تا تپیک همسایه گذاشتن.
اما از اونجایی که میخوام روندی منظم رو در پیش داشته باشیم گفتم یه تاپیک جدا برای هر فیلم بزاریم بهتره

افسانه 1900

این یکی از دو فیلمی هست که همه جا گفتم بهترین و تاثیرگذارترین فیلمی بود که دیدم و اشکم رو البته دراورد.

به نظر من این فیلم درس اصلی که میخواد به مخاطب بده نه ارج نهادن به موسیقی.نه داستان عشق پاک و بی الایش به یک دختر.نه واقعه ای تاریخی و نه خیلی از چیزایی که دوستان گفتن.
البته همه اینها میتونه پیامهایی از فیلم به مخاطب باشه.اما مهمترین نیست.

مهمترین پیام فیلم اینه : قناعت و البته دنیای فانی که سیری ناپذیری رو به انسان هدیه میکنه.

دیالوگ اخر فیلم که به غیر از دوست 1900 اشک خیلی ها رو دراورد (از جمله من)همین درس رو میخواد به ماها بده.

اینکه دنیا چیزی هست که تو هیچوقت نمیتونی توش سیر بشی و قانع بشی.(پنجره های بی انتها.خیابانهای بی انتها.ساختمانهای بی انتها)همیشه بعد از به دست اوردن چیزی دنبال چیز دیگه هستی و هیچ انتهایی برای انسان وجود نداره و تو این بی انتهایی دنبال همه چیز هستی و دنبال هیچ چیز نیستی.قناعتی نداری و نمیدونی چی سیرت میکنه و چی راضیت میکنه.

1900 به زندگی خودش قانع بود و تمام زندگیش رو با اشاره تلویحی به 88 کلید پیانو معنی کرد و گفت همین 88 کلید براش کافیه تا بی نهایت اهنگ بسازه.
ولی دنیا نه.زندگی بیرون از کشتی نه.اونجا چیزی معلوم نبود.از پایان و قانع بودن چیزی نبود.همش کوچه ها و خیابانهای طمع انسانی بود که پایانی نداشت.
این زندگی برای 1900 خیلی بود.نمیتونست هضمش کنه و میشد یکی مثل همه اونهایی که زندگی اونها رو تو خودش هضم میکرد.

و در اخر هم حتی مرگ هم اون رو از اون باورهاش جدا نکرد و تصویر انتهایی فیلم هم تیر اخر کارگردان به بیننده بود که دوست هزار نهصد بعد از صحبت و خداحافظی از پیرمرد ساز فروش در همون کوچه و خیابانهای بی انتهایی که 1900 به اونها اشاره کرد گم شد و اون هم مثل بقیه مردم بی هدف به زندگیش ادامه داد.

اگه یه فیلمی میتونست تفسیر قشنگی از حدیث امام علی (ع)باشه که گفت"قناعت ثروتی تمام نشدنی است" همین فیلم بود.
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا