اقتصاددانان

kaghaz rangi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آدام اسمیت


نگاره‌ای از آدام اسمیت

شناسنامه
لقب پدر افتصاد مدرن[۱]
تاریخ تولد تعمید داده شده در ۱۶ ژوئن ۱۷۲۳
زادگاه کیرکالدی، استان فیف، اسکاتلند
تاریخ مرگ ۱۷ جولای ۱۷۹۰ (۶۷ ساله)
محل مرگ ادینبورگ، اسکاتلند
دین
مسیحی

آدام اسمیت
(۵ ژوئن ۱۷۲۳ - ۱۷ ژوئیه ۱۷۹۰) فیلسوفی اسکاتلندی بود که از او به عنوان پیشروی اقتصاد سیاسی یاد می‌شود. وی همچنین از نظریه‌پردازان اصلی نظام سرمایه‌داری مدرن به شمار می‌رود؛ اسمیت ایده‌های خود راجع به اقتصاد را در کتاب خود ثروت ملل به تفصیل شرح داده است.

زندگی‌نامه

آدام اسمیت پسر یک بازرس گمرک در کیرکالدی در منطقهٔ فایف در اسکاتلند بود . تاریخ دقیق تولد وی مشخص نیست ولی نامگذاری وی در تاریخ ۵ام ژوئیهٔ سال ۱۷۲۳ میلادی در کیرکالدی انجام گرفته شده بود . پدر او شش ماه قبل از تولد وی از دنیا رفت. او در حدود ۴ سالگی توسط یک گروه از کولی‌ها ربوده‌شد، ولی خیلی زود توسط عموی خود نجات داده‌ شد و به آغوش مادرش بازگشت.
در سن ۱۵ سالگی، اسمیت وارد دانشگاه گلاسگو شد و در آنجا علم اخلاق را تحت نظر فرانسیس هاچستون که اسمیت آنرا فراموش ناشدنی می‌دانست فراگرفت. در سال ۱۷۴۰ میلادی او وارد کالج بالیول در دانشگاه آکسفورد شد و در سال ۱۷۴۶ میلادی آنرا ترک کرد. در سال ۱۷۵۱ میلادی به مقام استاد منطق در دانشگاه گلاسگو رسید و سال بعد در همین دانشگاه شروع به تدریس منطق کرد.
گلاسگو مرکزی جدی مطالعه و پژوهش و یکی از کانون‌های روشنگری اسکاتلند بود . وی مدتی به پاریس رفت وبا دکتر «کنه» پزشک دربار لوئی پانزدهم که بنیان‌گذار مکتب اقتصادی فیزیوکراسی بود به گفت وگو پرداخت. به رغم عقاید جاری عصر که منبع ثروت را طلا و نقره می‌انگاشت ، کنه زمین را یگانه سرچشمه ثروت می‌ دانست. او عقیده داشت ثروت از تولید سر چشمه می‌گیرد. او فقط طبقات کشاورز را مولد واقعی ثروت می‌دانست . آدام اسمیت با دکترین تمایل به کشاورزی کنه و فیزیوکراتها موافق نبود. اسمیت پس از بازگشت کتاب بررسی در باره ماهیت و علل ثروت ملل را در ۱۷۷۶ منتشر کرد.
در نهایت او مأمور عالیرتبهٔ گمرک اسکاتلند و رئیس دانشگاه گلاسگو گردید.[۲]



صفحهٔ اول کتاب ثروت ملل، لندن، چاپ ۱۷۷۶ میلادی


تصویر آدام اسمیت روی اسکناس

در سال ۲۰۰۷ ، بانک مرکزی بریتانیا سری جدیدی از اسکناس‌های ۲۰ پوندی را با تصویر آدام اسمیت منتشر کرد.[۳]


آثار

او با نوشتن دو کتاب به نامهای نظریه عواطف اخلاقی در سال ۱۷۵۹ (میلادی) و بررسی درباره ماهیت و علل ثروت ملل در سال ۱۷۷۶ (میلادی) شناخته‌ شد. کتاب آخر یکی از اولین تلاشها برای مطالعهٔ سیستماتیک پیشرفت تاریخی صنایع و تجارت در اروپا است.
پانویس


  1. Hoaas, David J.; Madigan, Lauren J. (1999), "A citation analysis of economists in principles of economics textbooks", The Social Science Journal 36 (3): 525–532, doi:10.1016/S0362-3319(99)00022-1
  2. دائرة‌المعارف دانش و هنر . پرویز اسدی‌زاده ، سعید محمودی ، منوچهر اشرف‌الکتابی. انتشارات اشرفی. صفحهٔ ۱۲۱۳
  3. Bank of England | Banknotes | New £20 Banknote
‎‎


پلاک یادبود در کیرکالدی


منبع



 

kaghaz rangi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فرانسیس یسیدرو اجورث

فرانسیس یسیدرو اجورث

فرانسیس یسیدرو اجورث (زادهٔ ۸ فوریهٔ ۱۸۴۵، مردهٔ ۱۳ فوریهٔ ۱۹۲۶) (به انگلیسی: Francis Ysidro Edgeworth) از اقتصاددانان برجسته بود.
وی در سال ۱۸۴۵ در ایرلند متولد شد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در خانه به پایان برد و سپس وارد کالج ترینیتی در دوبلین شد. سپس به دانشگاه آکسفورد رفت و در سال ۱۸۶۵ از این دانشگاه فارغ‌التحصیل گردید. او پس از مدتی کار وکالت در لندن و تدریس ادبیات انگلیسی در کالج بدفورد، به تدریس منطق در کالج کینگز لندن پرداخت و در همین کالج در سال ۱۸۸۵ به درجه استادی رسید. اجورث در سال ۱۸۹۱ به استادی کرسی اقتصاد سیاسی دانشگاه آکسفورد دست یافت. او در سال ۱۹۲۲ بازنشسته شد، ولی همراه با جان مینارد کینز به اداره امور مجله اقتصادی ادامه داد. او در سال ۱۹۲۶ در سن ۸۱ سالگی درگذشت.
فعالیتها

فرانسیس یسیدرواجورث تقریباً همه آثار او اقتصاددانان را مخاطب قرار داده و موضوعات فنی گسترده‌ای مثل مالیات‌ها، انحصار و قیمت‌گذاری در انحصار دو جانبه، نظریه محض تجارت بین‌المللی و نظریه شاخص‌های قیمت را متعرض شده است.کار بزرگ دیگر او تالیف کتاب روحیات ریاضی در سال ۱۸۸۱ است که استفاده از اخلاق مطلوبیت‌گرایی در زندگی اقتصادی است و نثر قدیمی و نصیحت‌گر آن که مملو از نقل قول از متون یونانی و اشاره به ادبیات کلاسیک است، البته مخاطبان وسیع‌تری دارد. با این حال، این کتاب عمیق و استعاری، حتی توجه همقطاران او را نیز چندان جلب نکرد. فقط استفاده از منحنی‌های بی‌تفاوتی در این کتاب به طور جدی مورد توجه قرار گرفت و اشاره او به مفهوم ماهیت یک اقتصاد مبادله‌ای تنها اخیرا و در نتیجه توسعه نظریه‌ بازی‌ها، مورد عنایت واقع شده‌ است. شرح و بسطی که اجورث در مورد مسائل می‌دهد، بسیار موجز است او از نظر شخصیتی نیز ترجیح می‌داد در پس پرده بماند. در نتیجه، غالب افکار او هنوز که هنوز است توسط دیگرانی که با این افکار برخورد می‌کنند، مجدداً کشف می‌شود. برای نمونه، در حالی که آلفرد مارشال بی‌تردید تحت‌تأثیر پاره‌ای نکات فنی ارائه شده توسط اجورث بوده، ولی اجورث همواره مارشال را استادی قابل‌احترام می‌دانست که اجورث باید در پایین پای او بنشیند. در سال ۱۸۹۱ که مجله اقتصادی به عنوان ارگان انجمن اقتصاددانان سلطنتی انگلیس تأسیس شد، اجورث سردبیر آن شد و مدت ۳۵ سال در این سمت باقی ماند. او اگرچه در چاپ مقالات در مجله، جانب انصاف را مراعات می‌کرد، ولی در مواردی نیز از نشر مقالاتی که فکر می‌کرد به اشتهار مکتب کمبریج (که تحت هدایت مارشال بود) لطمه خواهد زد، سرباز می‌زد. او نخستین کسی است که قانون بازده نزولی را برحسب کاهش تولید نهایی یک عامل تولید بیان داشت، در حالی که قبل از او دیگران همواره این قانون را برحسب کاهش تولید متوسط عامل تولید تعریف می‌کردند. او نخستین کسی است که «تابع مطلوبیت عمومی» را تعریف کرد، که مطابق آن مطلوبیت یک کالا فقط به مقدار مصرف آن توسط شخص بستگی ندارد، بلکه وابسته به مصرف دیگر کالا‌ها توسط شخص نیز هست و بدین وسیله موضوع جایگزینی و مکمل بودن کالا‌ها را به متن نظریه مطلوبیت آورد. او همچنین اولین کسی است که «منحنی‌های بی‌تفاوتی» را معرفی (ترکیبات مختلف دو کالا را نشان می‌دهد که برای شخص مطلوبیت یکسانی دارند) و «منحنی قرارداد» را مطرح کرده است که نقاط مشترک منحنی‌های بی‌تفاوتی را برای افراد مختلف نشان می‌دهد. اما مهم‌ترین خدمت اجورث به علم اقتصاد، ارائه نظریه «هسته‌مرکزی» در اقتصاد مبادله‌ای است. این نظریه از نظر طرفداران نظریه بازی‌ها در اثبات وجود تعادل عمومی به روش والراس اهمیت فراوانی دارد. اجورث جدا از کتاب روحیات ریاضی، کتاب دیگری نیز در مورد اخلاق منتشر کرد و در سال ۱۸۸۷، کتاب کوچکی نیز تحت عنوان متریک درباره اندازه‌گیری مطلوبیت تالیف کرد. او همچنین سخنرانی‌هایی در مورد اقتصاد جنگ، چه در اثنای جنگ بین‌الملل اول و چه بلافاصله پس از ختم آن، ایراد کرده است. اجورث مجموعه مقالات خود را در سال ۱۹۲۵ در سه مجلد تحت عنوان مقالاتی راجع به اقتصاد سیاسی منتشر کرد.
 

kaghaz rangi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جان استوارت میل

جان استوارت میل

'جان استوارت میل'


استوارت میل

شناسنامه
تاریخ تولد ۸ مه ۱۸۰۶
زادگاه ،
تاریخ مرگ
۲۰ مه ۱۸۷۳



جان استوارت ميل (۲۰ مه , ۱۸۰۶ – ۸ مه , ۱۸۷۳) متفكر انگليسى بزرگ قرن نوزدهم گذشته از آنكه نويسنده اى چيره دست بود و در زمينه منطق، نظريه شناخت، اخلاق و اقتصاد قلم مى زد ، شخصيتى فعال در عرصه سياست به شمار مى‏آمد.
او مدتى طولانى كارمند كمپانى هندشرقى و چندى هم رئيس آن بود. در دهه ۱۸۶۰ او نماينده مجلس عوام انگلستان شد و به دفاع از سياست ليبرالى خاصه در مسائل قانونگذارى و آموزشى همت نهاد. نوشته هاى سياسى ميل بر حول مسائل مربوط به حقوق و آزادى هاى سياسى، حكومت پارلمانى و جايگاه و پايگاه زنان در جامعه مى گشت. ميل در فلسفه قائل به اصالت تجربه و اصالت سود بود.بنیانگذاران این مکتب «جرمی بنتهام» (Jeremy Bentham) و «جیمز میل» (James Mill) پدر جان استوارت میل بودند.
زندگی نامه

جان استوارت میل در سال ۱۸۰۶ در خانواده‌ای متوسط و شاید هم به لحاظ اقتصادی فقیر در لندن به دنیا آمد. پدرش جیمز میل فرزند یک کفاش روستایی در اسکاتلند بود. جان استوارت میل از سه سالگی آموختن زبان لاتین را آغاز کرد. پدرش هیچ گاه او را به مدرسه نفرستاد تا فرزندش را به شیوه خاص خودش بار بیاورد. افسانه‌های ازوپ نخستین کتابی بود که جان توانست به زبان یونانی بخواند


وقتی جان هشت ساله شد ، جرمی بنتام در اقدام سخاوتمندانه‌ای دیگر خانه شماره یک خیابان کوئین اسکویر پلیس را در اختیار خانواده میل گذاشت جان پیش از آنکه ۱۰ ساله شود ، شش محاوره از محاورات افلاطون را خوانده بود تا برای آموختن منطق آماده شود؛ جان در ۱۲سالگی علاوه بر مطالعه آثار کلاسیک یونان و حتی «ریطوریقا»ی ارسطو ، جبر ، هندسه و حساب دیفرانسیل هم آموخته بود . آموختن علم منطق در ۱۲سالگی آغاز شد. آن هم با رساله‌های لاتینی درباره منطق اسکولاستیک (مدرسی). جان در کتاب بیوگرافی ای که بعدها نگاشت بر اهمیت این قسمت از آموزشش بسیار تاکید کرد . ۱۳ سالگی آغاز آموزش اقتصاد بود . جیمز در این سال یک دوره کامل اقتصاد سیاسی را به جان تدریس کرد و او را موظف کرد کتاب‌های آدام اسمیت و همچنین اثر تازه تالیف شده دیوید ریکاردو را با عنوان «اصول اقتصاد سیاسی و مالیات بندی» بخواند و خلاصه نویسی کند که جان در سال ۱۸۲۰ آنها را در قالب کتاب «اصول اولیه اقتصاد سیاسی» منتشر کرد. در همین سال بود که به دعوت همان خانواده نوع دوست به فرانسه رفت تا یک سالی را در آنجا سر کند. زبان فرانسوی آموخت و شش ماهی هم در مون پلیه شیمی و ریاضیات خواند.

پس از بازگشت از فرانسه و پژوهش و تحقیق درباره انقلاب فرانسه، در زمستان سال ۱۸۲۱ «قانون رومی» را مطالعه کرد. همراه جان در این بخش از مطالعاتش جان آستین بود که شاید بتوان او را بهترین میراث دار اندیشه‌های «فایده گرایانه» جرمی بنتهام دانست. در زمستان ۱۸۲۲ جان و دوستان جوانش انجمنی تشکیل دادند که هر دو هفته یک بار تشکیل جلسه می‌داد و به بحث و بررسی درباره موضوعات مختلف می‌پرداخت. آنها معیار تمام بحث هایشان را در اخلاق و سیاست «اصل فایده» گذاشته بودند.در سال ۱۸۲۳ جیمز میل کاری برای جان در کمپانی هند بریتانیایی دست و پا کرد. از همان سال روزنامه نگاری را هم آغاز کرد. در سال ۱۸۲۴ هم جان به انتشار مقاله در «وست مینستر ریویو» پرداخت ؛ نشریه‌ای که جرمی بنتهام یک سال قبلش راه اندازی کرده بود.نوشته‌های آغازینش در «مورنینگ کرونیکل» منتشر شد . جان از سال ۱۸۲۵ سخنرانی‌های عمومی اش را آغاز کرد. بحث و جدل‌های او با دیگران، منجر به شکل گیری یک انجمن بحث و جدل شد که تقریباً همه وقت جان را پر کرد . او آخرین مقاله اش را در وست مینستر، در بهار سال ۱۸۲۸ نوشت؛ مقاله ای درباره انقلاب فرانسه . در سال ۱۸۳۰ میل باز هم به فرانسه رفت. او در آنجا با انقلابیون انقلاب دوم فرانسه دیدار کرد و با نوشته‌های آگوست کنت و سن سیمون جامعه شناس فرانسوی نیز آشنا شد. در همین ایام میل دست به کار نگارش پنج رساله شد که بعدها تحت عنوان «رساله‌هایی در باب برخی مسائل حل وفصل نشده اقتصاد سیاسی» منتشر شد. آشنایی او با هریت تیلور در سال ۱۸۳۰ هم در تغییر برخی دیدگاه‌های سیاسی اش بی تأثیر نبود ، تیلور همان زنی بود که بعدها پس از مرگ همسرش به عقد جان استوارت میل درآمد و تا آخر عمر با او ماند . او در سلسله مقالاتی که با عنوان «روح زمانه» در سال۱۸۳۱ نگاشت کوشید تا دیدگاه‌های تازه اش در باب حکومت را مدون کند. حال جسمی پدرش در سال ۱۸۳۵ وخیم شد و در ژوئن ۱۸۳۶ بود که جان استوارت میل بزرگ‌ترین معلم همه دوران‌های زندگی اش را از دست داد.یک سال پس از مرگ پدر ، جان تالیف کتاب نظام منطق را که پنج سال پیش به کناری نهاده بود ، از سرگرفت و آن را در سال ۱۸۴۰ به پایان برد . البته مطابق روال همیشگی اش در سال ۱۸۴۱ آن را بازنویسی کرد و اندیشه‌های منطقی اش را در قالب ردیه‌ای بر «فلسفه علوم استقرایی» ویول که تازه منتشر شده بود ، عرضه کرد.میل اما هنوز به مهم‌ترین موضوعات زندگی اش نپرداخته بود. علاقه او به نظریه پردازی سیاسی در سال ۱۸۴۷ اوج گرفت. دغدغه میل درباره وضعیت اسف بار زندگی مردمان آن دوران را می‌توان در جای جای آثارش بازیافت . در سال ۱۸۴۸ کتاب «اصول اقتصاد سیاسی» منتشر شد. در سال ۱۸۵۱ میل با هریت تیلور ازدواج کرد . او کتباً به همسرش قول داد که همانند قبل برای انجام هر کاری آزاد باشد، اختیار اموالش را داشته باشد و نیمی از درآمد کتاب‌های میل هم از آن او باشد . این کار میل به معنای زیر پا گذاشتن قانون‌های نوشته و نانوشته بریتانیایی در نسبت میان مردان و زنان بود. میل در سال ۱۸۵۴ نگارش رساله مختصر آزادی را آغاز کرد که بعدها و در سال ۱۸۵۹ به صورت کتابی مستقل منتشر شد. در سال ۱۸۶۱ هم «فایده گرایی» منتشر شد که یکی از مهم‌ترین آثار میل و بازپرداخت دین اش به پدر و عمو بنتام بود. کار بعدی میل انتشار جزوه «اندیشه‌هایی در باب اصلاحات پارلمانی» بود. در سال‌های بعد او کتاب «بررسی فلسفه سر ویلیام همیلتن» مشهودگرا را نگاشت و مجموعه مقالاتش در معرفی آگوست کنت را در کتاب «آگوست کنت و پوزیتیویسم» منتشر کرد . شهرت جان استوارت میل بیشتر از آن شده بود که بتواند از تبعاتش برکنار بماند. در سال ۱۸۶۵ مردم از میل خواستند تا کاندیدای نمایندگی در مجلس عوام شود. حضور میل در مجلس تأثیر فراوانی بر تصویب «لایحه اصلاحات» داشت. در سال ۱۸۶۸ پارلمان منحل شد و میل هم به زندگی خصوصی اش برگشت و بیشتر اوقاتش را در فرانسه و در جوار گور همسر و معشوقش گذراند .
در هشتم ماه مه سال ، ۱۸۷۳ جان استوارت میل به دنبال یک حمله ناگهانی قلبی در آوینیون درگذشت. او را در گورستان محقر سن وران و در کنار گور هریت به خاک سپردند.
جان استوارت میل در اواخر عمرش دست به کار نگارش کتاب اتوبیوگرافی اش شده بود که به زعم بسیاری ادیبان از مهم‌ترین آثار دوره ویکتوریایی به شمار می‌رود. این کتاب چند ماهی پس از مرگ میل منتشر شد.
آخرین جمله‌ای که هنگام مرگ از دهان میل خارج شد این بود :
« «می دانید که کارم را کرده‌ام.» »

مشهورترین گفته جان استوارت میل در مورد خدا این است ,
« بزرگین احترام بخداوند این است که بگویم ما چیزی نمیدانیم. »

آثار



منابع


  • ابك،حميدرضا. نگاهى به زندگى و افكار جان استوارت ميل. ص 29.
 

kaghaz rangi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میلتون فریدمن

میلتون فریدمن

میلتون فریدمن (۳۱ ژوئیه، ۱۹۱۲-۱۶ نوامبر، ۲۰۰۶) اقتصاددان آمریکایی بود که خدمات بزرگی در زمینه‌های اقتصاد کلان، اقتصاد خرد، تاریخ و آمار اقتصاد کرد. او همواره از نظریهٔ بازار آزاد در اقتصاد طرفداری می‌کرد. در سال ۱۹۷۶ جایزهٔ بانک مرکزی سوئد در زمینهٔ علوم اقتصادی که به یاد آلفرد نوبل اهدا می‌شود و با نام جایزهٔ نوبل اقتصاد نیز شناخته می‌شود را از آن خود کرد.
زندگی

میلتون فریدمن در سال ۱۹۱۲ میلادی در خانواده‌ای فقیر در بروکلین نیویورک متولد شد. وی تحصیلات آکادمیک خود را در دانشگاه راتگرز نیوجرسی آغاز نمود. وی در سال ۱۹۴۶ موفق به دریافت مدرک دکترای اقتصاد از دانشگاه کلمبیا شد. وی سپس روانه دانشگاه شیکاگو شد و در آنجا به مدت سی سال به فعالیت‌های آکادمیک پرداخت. فریدمن در سال ۱۹۶۲ کتاب سرمایه‌داری و آزادی را منتشر نمود و در آن از هرچه کمتر شدن نقش دولت در بازار آزاد، برای ایجاد آزادی سیاسی و اجتماعی دفاع کرد.
او پس از بازنشستگی، به موسسه هوور دانشگاه استنفورد رفت تا در آنجا فعالیت‌های خود را در ارتباط بیشتر با مردم دنبال نماید. به‌طور مثال در این دوران که مقارن با اوج دوران جنگ سرد بود، توانست یک برنامه تلویزیونی در مورد ارزش آزادی اقتصادی بسازد. او همچنین در این دوره توانست با ورود به حوزه عملی، نظریات خود را در دنیای واقعی آزمایش کند. فریدمن به نیکسون، رییس جمهور آمریکا مشاوره اقتصادی می‌داد و در دوران ریاست جمهوری ریگان مشاور اقتصادی رییس جمهور آمریکا شد. برخی، رشد مستمر اقتصادی آمریکا در دهه‌های اخیر را مرهون ایده‌های فریدمن می‌دانند. میلتون فریدمن سرانجام در نوامبر سال ۲۰۰۶ میلادی (آبان ۱۳۸۶ شمسی) درگذشت. [۱]
افتخارات

میلتون فریدمن در سال ۱۹۷۶ موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد شد. این جایزه به خاطر موفقیت‌هایش در زمینهٔ تحلیل مصرف، تاریخ و نظریهٔ عرضهٔ پول و همچنین نمایش پیچیدگی‌های سیاست‌های اقتصادی ثبات‌سازی به وی اهدا شد. [۲]
هفته نامهٔ اکونومیست (The Economist) از او به عنوان «تأثیرگذارترین اقتصاددان نیمهٔ دوم قرن بیستم...و حتی شاید تمامی آن» نام می‌برد. [۳]
نظریات

نظریات اقتصادی

فریدمن، یکی از اولین اقتصاددانی بود که توانست نشان دهد برای کنترل تورم و جلوگیری از افزایش هزینه تولید منجر به رکود، متغیرهای پولی و حجم نقدینگی می‌بایست در تناسب با نرخ رشد اقتصادی قرار بگیرد. [۴] فریدمن همچنین نشان داد که که مصرف تابعی از درآمد است و شهروندان بر اساس پیش‌بینی درازمدت درآمد خود، رفتارهای مصرفی خود را تنظیم می‌کنند. بنابراین تغییرات مقطعی در درآمد، اثر فوری و جدی بر رفتار مصرفی آن‌ها ندارد. فریدمن برخلاف بسیاری از اقتصاددانان پیش از خود معتقد بود که تورم، نه تنها بیکاری را کاهش نمی‌دهد بلکه باعث رکود نیز می‌شود. به نظر فریدمن، مهم‌ترین عامل ایجاد تورم، رشد سریعتر حجم پول نسبت به مقدار واقعی تولید کالاها و خدمات است.
برخی از نظریات پولی میلتون فریدمن، در تقابل با نظریات جان مینارد کینز، اقتصاددان برجسته و سرشناس آمریکایی قرار دارد.
او همچنین در روش‌شناسی علم اقتصاد، معتقد بود که اقتصاد تحصیلی عبارت است از «فراهم آوردن نظامی از تصمیم‌ها که بتوان از آن‌ها برای ارایه پیش‌بینی‌های درست درباره نتایج هرگونه تغییری در اوضاع و احوال استفاده نمود. یعنی اقتصاد تحصیلی یک علم عینی مانند فیزیک است.»[۵] فریدمن بهترین راهکار برای کشورهای نفت‌خیز را اعطای سهام یکسان نفتی به هر فرد بالای ۲۱ سال سن می‌دانست که حق و مسئولیت یکسانی را برای همه ساکنان کشورهای نفتی ایجاد می‌کند.[۶]
نظریات سیاسی و اجتماعی

دیدگاه سیاسی فریدمن، که خودش آن را لیبرال کلاسیک می‌داند، بر مزایای بازار و مضرات دخالت دولت تأکید می‌کند. این دیدگاه، دیدگاه محافظه‌کاران و آزادی‌خواهان آمریکایی را شکل می‌دهد. او پیوسته بر این باور بود که اگر سرمایه‌داری یا کاپیتالیسم، و یا آزادی اقتصادی، به کشورهایی که توسط دولت‌های تمامیت‌خواه اداره می‌شود شناسانده شود آزادی سیاسی به همراه خواهد داشت.او همچنین در کتاب خود با نام سرمایه داری و آزادی از به حداقل رساندن نقش دولت در بازار آزاد دفاع کرده است تاجامعه بتواند به آزادی های سیاسی و اجتماعی دست یابد. فریدمن به آزادی نه تنها در حوزه اقتصاد، بلکه در تمام حوزه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی معتقد بود.
نظریات آماری

فریدمن در علم آمار، آزمون فریدمن را معرفی کرد.
تأثیرات اندیشه‌های فریدمن

طرفداری‌های فریدمن از بازار آزاد در دورهٔ «دولت بزرگ» و مالیات‌های سنگین در دهه‌های ۱۹۴۰، ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ دیدگاه اقلیت به حساب می‌آمد. به‌مرور، نظریات او مورد قبول قرار گرفت و دههٔ ۱۹۸۰ اوج مقبولیت ایده‌های فریدمن بود. نظرات او در مورد سیاست‌های عرضهٔ پول، مالیات و خصوصی‌سازی، سیاست‌های دولت‌های دنیا را تحت تأثیر قرار داد. به طور ویژه در زمان رونالد ریگان در آمریکا و مارگارت تاچر در انگلستان، از ایده‌های اقتصادی او استفاده شد. ایده‌های او در سراسر جهان مورد مطالعه قرار گرفت و نقش اساسی در تغییر اقتصاد چین بازی کرد.
پانویس


  1. غفارزاده، شهروند امروز
  2. برنده جايزه نوبل
  3. اكونوميست
  4. غفارزاده، شهروند امروز
  5. غفارزاده، شهروند امروز
  6. مرگ اقتصاددان بزرگ حامی بازار آزادوبگاه همشهری آنلاین
‎‎
منابع




 

kaghaz rangi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جان مینارد کینز

جان مینارد کینز


جان مینارد کینز (به انگلیسی: john maynard keynes) (۱۹۴۶ - ۱۸۸۳) [۱] یکی از اقتصاددانان برجسته قرن بیستم محسوب می‌شود.
زندگی

کینز در ۵ ژوئن ۱۸۸۳ در انگلستان متولد شد. خانواده وی از طبقه متوسط جامعه محسوب می‌شدند. وی پس از اتمام تحصیلات متوسطه به دانشگاه اتون راه یافت و از آنجا در سال ۱۹۰۲ به کالج سلطنتی کمبریج رفت. وی پس از اتمام تحصیلات خود در کمبریج، در اداره هندوستان وزارت دفاع انگلستان به‌عنوان کارمند جزء مشغول به کار شد. کینز در سال ۱۹۰۹ به کمبریج بازگشت و به‌عنوان دانشیار ارشد کالج کارش را شروع کرد و در سال ۱۹۱۱ نیز سردبیری یک مجله اقتصادی را پذیرفت. [۱]
کینز، در زمان جنگ جهانی اول در خزانه‌داری انگلیس مشغول به‌کار بود و پس از جنگ، ریاست هیات نمایندگی خزانه‌داری انگلیس در انجمن صلح پاریس را بر عهده‌ داشت. در سال ۱۹۱۹ نماینده وزیر دارایی در شورای عالی اقتصاد انگلستان شد؛ ولی خیلی زود از این سمت کناره‌گیری نمود. چون توصیه‌های او درمورد نحوه دریافت غرامت جنگی از دولت آلمان مورد پذیرش مقامات انگلیسی واقع نشد. [۲]
وی در سال ۱۹۲۵ با لیدیا لوپوکووا ازدواج کرد. لیدیا، یک بالرین روس بود و تحصیلات بسیار کمی داشت. اما به عقیده کینز از روحی آزاد بهره‌مند بود.[۱]
کینز در سال ۱۹۳۶ کتاب نظریه عمومی اشتغال بهره و پول را منتشر نمود که یکی از تأثیرگذارترین کتاب‌های اقتصادی قرن بیستم محسوب می‌شود. [۱]
کینز که از سال ۱۹۳۷ به بیماری قلبی مبتلا شده بود، در ۲۰ آوریل ۱۹۴۶ در خانه روستایی خود در سا***، تیلتون در گذشت. او پس از مرگ سوزانده شد و خاکسترش در بلندی‌های منطقه به باد سپرده شد. [۱]
نظرات

پیش از کینز، تصور عمومی اقتصاددانان بر آن بود که نوسانهاي اقتصادى، عدم تعادل‌هایی هستند که در کوتاه‌مدت توسط مکانيزم بازار اصلاح می‌شوند و شرایط اشتغال کامل مجدداً احیا می‌شود. اما کینز معتقد بود که این چرخه‌های مخرب ممکن است در بلندمدت برگشت‌ناپذیر باشند و لذا دولت می‌بایست برای رسیدن به اشتغال کامل در اقتصاد دخالت نماید. [۳]
کینز برخلاف نظریات اقتصاد کلاسیک، منتقد رویکرد به اقتصاد آزاد و سپردن اقتصاد به نیروهای بازار بود. وی این نظریه را که جامعه در حالت تعادل به اشتغال کامل می‌رسد رد کرد[۱] و اعتقاد داشت که سطح اشتغال با میزان تولید و میزان تولید با میزان تقاضای موثر (یعنی میزان خرید کالاها و خدمات) ارتباط مستقیم دارد. بنابراین وی معتقد بود که برای کاهش بیکاری، دولت می‌بایست اشتغال ایجاد نماید؛ هرچند که این اشتغال غیرمولد باشد. [۱]

منابع


  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ پاک، پیتر و گارات، کریس. کینز. ترجمهٔ معظمی جهرمی، علی. چاپ دوم، تهران: نشر شیرازه، ۱۳۸۰، 9646578268. ‏
  2. واژه‌نامه پایگاه اینترنتی آفتاب
  3. پوپوليست‌ها چگونه اقتصاد را پيش می‌برند. روزنامه هم‌میهن (در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۸۶). بازدید در تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۸۶
 

kaghaz rangi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کارل مارکس

کارل مارکس

'کارل مارکس'

کارل مارکس
شناسنامه
نام کامل کارل هاینریش مارکس
تاریخ تولد
۵ مه ۱۸۱۸
زادگاه
تریر ، پروس،
تاریخ مرگ
۱۴ مارس ۱۸۸۳
محل مرگ
لندن،
مکتب سوسیالیسم
تأثیرگرفته از
هگل، لودویگ فوئرباخ، آدام اسمیت،
ریکاردو، ژان ژاک روسو
تأثیرگذار بر
فریدریش انگلس، ولادمیر ایلیچ لنین،
آنتونیو گرامشی، نوام چامسکی

کارل هاینریش مارکس (به آلمانی: Karl Heinrich Marx) (زاده ۵ مه ۱۸۱۸ در تریر، پروس - درگذشته ۱۴ مارس ۱۸۸۳ در لندن، انگلستان) متفکر انقلابی، فیلسوف، جامعه‌شناس، تاریخ‌دان، اقتصاددان آلمانی و از تاثیرگذارترین اندیشمندان تمام اعصار است.[۱][۲][۳] او به همراه فردریش انگلس، مانیفست کمونیست[۴] (۱۸۴۸) که مشهورترین رساله تاریخ جنبش سوسیالیستی می‌باشد را منتشر کرد. مارکس همچنین مولف «سرمایه» مهم‌ترین کتاب این جنبش است. این آثار به همراه سایر تالیفات او و انگلس، بنیان و جوهره اصلی تفکر مارکسیسم را تشکیل می‌دهد.[۱] «تاریخ همهٔ جوامع تا کنون، تاریخ مبارزه طبقاتی بوده است.» از جمله مشهورترین جملات مارکس درباره تاریخ است که در خط اول مانیفست کمونیست خلاصه شده‌است‌.
زندگی و تاثیرات

مارکس در سال ۱۸۴۱ با ارائه تز دکترای خود دربارهٔ "اختلاف فلسفهٔ طبیعت دموکریتوسی و اپیکوری" تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه ینا به پایان رساند. در این دوره مارکس یک هگلی بود و در برلین به حلقه هگلی‌های چپ (شامل برونو باوئر و دیگران) تعلق داشت. در طول همین سال‌ها لودویگ فویرباخ نقد خود را از مذهب آغاز نموده و به تبیین دیدگاه ماتریالیستی خود پرداخت. ماتریالیسم فویرباخ در سال ۱۸۴۱ در کتاب جوهر مسیحیت به اوج خود رسید. دیدگاه‌های فویرباخ، به خصوص مفهوم بیگانگی مذهبی او، تاثیر زیادی بر سیر تحول اندیشه مارکس گذاشت. این تاثیرات را می‌توان به وضوح در کتاب «دست‌نوشته‌های اقتصادی فلسفی ۱۸۴۴» و به صورت پخته‌تری در کتاب سرمایه مشاهده کرد.
مارکس مبارزه عملی سیاسی و فلسفی را به همراه دوست نزدیکش، فردریک انگلس، آغاز کرد و با او بود که یک سال پیش از انقلابات ۱۸۴۸ «بیانیه کمونیست» را به رشته تحریر در آورد. مارکس در این سال‌ها با محیط دانشگاهی و ایده آلیسم آلمانی و هگلی‌های جوان قطع رابطه کرد و به مسائل جنبش کارگری اروپا پرداخت و از ابتدا در انجمن بین‌الملل اول که در ۱۸۶۴ تأسیس شد ، نقش بازی کرد و نهایتا دبیر این انجمن شد. او اولین جلد کتاب مشهورش، سرمایه، را در ۱۸۶۷ منتشر کرد. این کتاب حاوی نظریات او در نقد اقتصاد سیاسی است.
او بیش از ۳۰ سال آخر عمر را در لندن و در تبعید گذراند و همان‌جا درگذشت. عقاید وی که در زمان خودش نیز طرفدار بسیاری یافتند، پس از مرگ توسط افراد بیشتری تبلیغ می‌شدند. با پیروزی و قدرت گیری بلشویک‌ها در روسیه در ۱۹۱۷ طرفداران کمونیسم و مارکسیسم در همه جای دنیا رشد کردند و چند سال پس از جنگ جهانی دوم، یک سوم مردم دنیا حکومت‌های مارکسیست داشتند. رابطه این «مارکسیست»های متعدد با اندیشه مارکس مورد اختلاف نظر است. خود مارکس یک بار در مورد دیدگاه‌های حزبی سوسیال دموکراتیک در فرانسه که خود را مارکسیست می‌دانست، گفت: «خوبست حداقل می‌دانم که من مارکسیست نیستم!»
احزاب و افراد و آکادمیسین‌های بسیاری خود را مارکسیست و یا کمونیست می‌دانند.
در یک نظر خواهی از شنوندگان «رادیو ۴» (ایستگاه رادیویی متعلق به رادیوی بی بی سی انگلستان در سال ۲۰۰۵)، کارل مارکس به عنوان بزرگترین متفکر هزاره دوم انتخاب شد. پیشتر در آغاز هزاره جدید کاری مشابه توسط وب‌گاه انگلیسی زبان بی بی سی انجام گرفته بود که ۲ میلیون نفر از مردم کشورهای گوناگون از سرتاسر جهان در این نظرخواهی شرکت کرده و از میان اندیشمندان هزاره، کارل مارکس مقام نخست را یافت و آلبرت انیشتین و آیزاک نیوتون با فاصله‌ای بسیار از او به عنوان نفر دوم و سوم انتخاب شدند.[۵][۶][۷][۸][۹]



مدفن کارل مارکس در گورستان هایگیت
 

kaghaz rangi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کارل مارکس

کارل مارکس

آثار


کتاب‌های ترجمه‌شده‌ به فارسی


کتاب‌های نوشته/ترجمه شده به فارسی دربارهٔ مارکس






  • مرتضی محیط. کارل مارکس، زندگی و دیدگاه‌های او - بخش اول: از ۱۸۱۸ تا «مانیفست». چاپ اول، اختران، ۱۳۸۲، ISBN 964-7514-14-X. ‏

  • مرتضی محیط. کارل مارکس، زندگی و دیدگاه‌های او - بخش دوم: از ۱۸۴۸ تا ۱۸۵۲. چاپ اول، اختران، ۱۳۸۴، ISBN 964-7514-95-6. ‏

  • میخائیل لیف شیتز. فلسفهٔ هنر از دیدگاه مارکس. ترجمهٔ مجید مددی. چاپ اول، آگاه، ۱۳۸۱، ISBN 964-416-217-X.

منبع



 

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
ممنونم مريم خانم ميگم يه سوال ما تو ايرانيا اقتصاد دان نداشتيم نه ؟
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
sonichka آشنايي با اقتصاددانان جورج ای. آکرلوف (از1940) اقتصاد کشاورزی 1

Similar threads

بالا