رد پای احساس ...

mclaren

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نقــّـــــــــاشِ خــــوبی نــــبودم...

اما

ایـــــــــــــن روزها...

به لطـــــــــــفِ تــــــــــو...

انـــتظــــــار را دیـــــــــــدنی میکـــــِـــــــشـَـم....!!!!



 

mona.p

عضو جدید
کاربر ممتاز
آن کس که می بايست با من همسفر باشد
بايد کمی هم از خودم ديوانه تر باشد !

ياری چنان چون ويس، می خواهم که با عاشق
انگيزه اش در کار سودا سر به سر باشد !

شيری که با آميختن با آهويی مغموم
مصداق رويا گونه ی شير و شکر باشد

ماه ی که در عين ظرافت هر چه «عشق» اش گفت
فرمان بَرَد حتی اگر شق القمر باشد !

ياری که همچون شعرهای حضرت حافظ
نامش مرا ذکر شب و ورد ِ سحر باشد

از خويش می پرسم.. کجا دنبال او هستی ؟
ـ هر جا که حتی ذره ای از او اثر باشد

می گويم و می دانم اين را کاين چنين ياری
در دفتر ِ افسانه پردازان مگر باشد !!!



"غلامرضا طریقی"
 

k.mohammadi

کاربر بیش فعال
صدا كن مرا...
صداي تو خوبست!
صداي تو سبزينه آن گياه عجيبي است
كه در انتهاي صميميت حزن مي‌رويد
در ابعاد اين عصر خاموش
من از طعم تصنيف در متن ادراك يك كوچه تنهاترم!
بيا تا برايت بگويم كه تنهايي من چه اندازه است..
و تنهايي من شبيخون حجم تو را پيش بيني نمي‌كرد
«و خاصيت عشق اينست»
 

sweetest

عضو جدید
کاربر ممتاز
گفته بودم که زیاد است
ولی بالاخره لبریز که نه سر ریز میکند
صبرم را میگویم ....
.
.

آنوقت دیگر هیچ نشانه‌ای از آن "من" آرام ِ مطیع ِ حرف گوش کن ِ سر به زیر ِ صبور ِ منتظر باقی نمی‌ماند ...
دیر اتفاق می‌افتد ...
ولی می‌افتد ...​
 

mclaren

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شب را دوستـــ ــ ـ دارم ...!

چرا که در تاریکـــ ـی ..

چهره ها مشخــــــ ـص نیست !!

و هر لحظــــــــ ـه ..

این امیـــــ ـد ..

در درونــــــ ــم ریشه می زند ...

که آمده ای ..

ولی من ندیده ام!
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه اين سکوت را کسي نمي شکند
هيچ کس مرا صدا نمي زند
اي همه آدم هايي که
گوش هايتان را گرفته ايد
چشمانتان را بسته ايد
و اي همه آنهايي که
از سرماي زمستان
به خانه هاي تان
پناه برده ايد
هنوز آغاز شب است
هنوز ماه نتابيده
هنوز ستاره نخنديده

من هر شب ماه را مي بينم
اگر ابر ها بگذارند
و سري به ستاره ها مي زنم
اگر باران نبارد
من هر شب از آسمان مي پرسم
که چرا پر پرواز من شکسته است؟
و پاسخم سکوت
اگر گريه بگذارد
 

k.mohammadi

کاربر بیش فعال
تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست ...
تنهايي را دوست دارم زيرا عشق دروغي در آن نيست ...
تنهايي را دوست دام زيرا تجربه کردم ...
تنهايي را دوست دارم زيرا خداوند هم تنهاست ...
تنهايي را دوست دارم زيرا....
در کلبه تنهايي هايم در انتظار خواهم گريست و انتظار کشيدنم را پنهان خواهم کرد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد



به یاد داشته باش هر وقت دلتنگ شدی به اسمان نگاه کن

کسی هست که عاشقانه تو را می نگرد

و منتظر توست اشکهای تو را پاک می کند

و دستهایت را صمیمانه می فشارد

تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت

به یاد داشته باش هر وقت دلتنگ شدی به اسمان نگاه کن

و اگر باور داشته باشی می بینی ستاره ها هم با تو حرف میزنند

باور کن که با او هرگز تنها نیستی هرگز

فقط کافی است عاشقا نه به اسمان نگاه کنی.
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
بی تو من در همه شهر غریبم

بی تو، کس نشنود ازاین دل بشکسته صدائی

بر نخیزد دگر از مرغک پر بسته نوائی

تو همه بود و نبودی

تو همه شعر و سرودی

چه گریزی ز بر من

که ز کوی‌ات نگریزم

گر بمیرم ز غم دل

به تو هرگز نستیزم

من و یک لحظه جدایی؟


نتوانم، نتوانم

 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
به هیچ روزی پ‍‍س ات نمی‌دهم!
به هیچ ساعتی
به هیچ دقیقه‌ای
به هیچ، هیچی!
سخت چسبیده‌ام
تمامت را…
 

mclaren

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
و

درخت هم که باشی

من

دارکوبی می شوم

...

که هفتاد و سه بار

در دقیقه

تو را می بوسد......
 

k.mohammadi

کاربر بیش فعال
آهاے هميشگےترينم

تمام فعلهاے ماضيم را ببر

چه در گذر باشے چه نباشے

براے من

استمرارے خواهے بود

....من هر لحظه تو را صرف مےکنم..

 

sougmad

عضو جدید
[FONT=courier new, courier, mono][/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]پُرم امروز من،[/FONT][FONT=courier new, courier, mono]از هوای دلتنگی...[/FONT]

[FONT=courier new, courier, mono]از نگاه عابری بر گامهای شمرده ی عقربکها...[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono][/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]پُرم امروز از تو و [/FONT][FONT=courier new, courier, mono]طنین آوایت [/FONT][FONT=courier new, courier, mono]بر جانِ زخمی نت های بی قرار ِاحساسم...[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono][/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]پُرم امروز من،[/FONT][FONT=courier new, courier, mono]از طعم بوسه بر لبان باد...[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono][/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]پُرم امروز من،[/FONT][FONT=courier new, courier, mono]از نیاز دستان خالی شبنم ِدم صبح بر جانِ گل...[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono][/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]پُرم امروز من،[/FONT][FONT=courier new, courier, mono]از هزارسال دوری تو...[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono][/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]پُرم از نفس های بی جانِ این دل...[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono][/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]پُرم امروز من،[/FONT][FONT=courier new, courier, mono]از لحن گریه بر شانه های خسته ی روزهایم...[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono][/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]پُرم امروز من،[/FONT][FONT=courier new, courier, mono]از خاطرات ترک خورده ی با تو بودن هایم...[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono][/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]پُرم امروز من،از اشک هایم...[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono][/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]برقص،[/FONT]

[FONT=courier new, courier, mono]آری برقص ای اشک بر دست های خالی ام...[/FONT]

[FONT=courier new, courier, mono]برقص،[/FONT]

[FONT=courier new, courier, mono]آری برقص ای مرگ بر درد تنهایی ام...[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono][/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]که پُرم امروز من،از سطرهای خالی از هم...[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono][/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]پُرم امروز من،بی نفس هایش،از مرگ.......[/FONT]
 

sweetest

عضو جدید
کاربر ممتاز
من هر شب خواب می بینم
در یک دشت زیر یک درخت میوه می چینم
بی آنکه بخورم
بی آنکه بدانم خواب است
می چینم بعد که شستم بخورم
غافل از آنکه خواب است خواب
این است معنای زندگی.......
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
پـــــــــــــــــــدر همون کسی هست


که لرزش دستش دیگه چیزی از چای توی استکان باقی نگذاشته


ولی بهت میگه به من تکیه کن


و تو انگار


کوه رو پشتت داری…

:gol::gol::gol::gol::gol:
 

mclaren

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بر تمام قبر های این شهر
بوسه بزن
شاید به یاد بیاوری
کجا مرا جا گذاشتی...
من در تنها ترین قبر این شهر خفته ام
صدای کلاغها را می شنوی؟
دارند برایم فاتحه می خوانند.....!!
 

k.mohammadi

کاربر بیش فعال
روی دروازه قلبم نوشتم:
ورود ممنوع!
دل پریشان آمد.
گفتم بخوانش.
خواند و باز گشت.
امید مضطرب آمد.
گفتم بخوانش.
خواند و بازگشت.
آرزو با دلهره آمد.
گفتم بخوانش.
خواند و بازگشت.
عشق خنده کنان آمد.
گفتم خواندیش.
گفت:من سواد ندارم!
 

k.mohammadi

کاربر بیش فعال
غربت دیرینه ام را با تو قسمت می کنم , تا ابد با درد و رنج خویش خلوت می کنم
رفتی و با رفتنت کاخ دلم ویرانه شد , من در این ویرانه ها احساس غربت می کنم
 

m sadeq

عضو جدید
کاربر ممتاز
negahe sakete baran b roye soratam dozdane milaghzad
vali baran nemiayad k man daryai az dardam
b zaher garche mikhandam vali andar skoti talkh migeryam
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2234

Similar threads

بالا