مشاعرۀ سنّتی

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
جز غبار از سفر خاک چه حاصل کردیم؟
سفر آن بود که ما در قدم دل کردیم

دامن کعبه چه گرد از رخ ما پاک کند؟
ما که هر گام درین راه دو منزل کردیم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من اگر چه پيرم و ناتوان تو ز آستان خودت مران ..:gol:.. كه گذشته در غمت اي جوان همه روزگار جوانيم
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
من نمی‌آیم به هوش از پند، بیهوشم گذار
بحر من ساحل نخواهد گشت، در جوشم گذار

گفتگوی توبه می‌ریزد نمک در ساغرم
پنبه بردار از سر مینا و در گوشم گذار
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ره بردم از دل به كويش دل بستم از جان به مويش ..:gol:.. عشـق مــن و حســن رويـش افســانه و داســتان شد
 

sensor

عضو جدید
من نمی‌آیم به هوش از پند، بیهوشم گذار
بحر من ساحل نخواهد گشت، در جوشم گذار

گفتگوی توبه می‌ریزد نمک در ساغرم
پنبه بردار از سر مینا و در گوشم گذار


رازی که در این دل همه عمر پنهان بود
با تیغ لبت فقط تو عنوان کردی
ای یار بیا و در خلوت ما
خود را به دیده ی ما بنما
باز آی و بگو ، راز پنهان دلت
کز برای چه تو هجران کردی
.............................................:redface:
.................................................:warn:

به یادتان می آورم که زیباترین منش آدمی محبت اوست
(کورش کبیر)
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یا رب مباد کز پا جانان من بیفتد
درد و بلای او کاش بر جان من بیفتد:gol:
 

sensor

عضو جدید
ره بردم از دل به كويش دل بستم از جان به مويش ..:gol:.. عشـق مــن و حســن رويـش افســانه و داســتان شد



دوش از سوز غمت دلی به میخانه زدم
از شور رخت ناله چو پروانه زدم
شمع گشتم و از فراق کویت ای یار
تا جان به تنم بود به پیمانه زدم:gol:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دوش از سوز غمت دلی به میخانه زدم
از شور رخت ناله چو پروانه زدم
شمع گشتم و از فراق کویت ای یار
تا جان به تنم بود به پیمانه زدم:gol:

مرا پرسي كه چوني ، چونم اي دوست ...:gol:... جگــــــر پر درد و دل پر خــونم اي دوست
 

sensor

عضو جدید
تویی زیبا ترین نغمه زندگی

خوش تر ز تو نیست چهچه بلبلی

چون دم به آواز آغاز می کنی

سرود زندگی ام دوباره ساز می کنی
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
یارب از عرفان مرا پیمانه‌ای سرشار ده
چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده


هر سر موی حواس من به راهی می‌رود
این پریشان سیر را در بزم وحدت بار ده
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
هر كو ز مي وصلت يك جام بياشامد
تا زنده بود او را هشيـار نخواند كس
 

نازي_مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
مولانا (ديوان شمس )



ساقيا گردان كن اخر ان شراب صاف را

پرده ديگر مزن جز پرده دلدار مار ا
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
از داد و داد آن همه گفتند و نکردند
یارب چه قدر فاصله ی دست و زبان است
 

بارانی

عضو جدید
کاربر ممتاز
تار و پود هستی را سوختیم و خرسندیم

رند عاقبت سوزی همچو ما کجا بینی
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
یاری اندر کس نمیبینیم،یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد،دوستداران را چه شد...؟
 

نازي_مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
مولانا
دانه تـوئی , دام تـوی , باده تـوئی , جام تـوئی
پخته تـوئی , خام تـوئی , خام بمـگذار مـرا
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ای جمله‌ی خلق را ز بالا و ز پست
آورده ز لطف خویش از نیست به هست

بر درگه عدل تو چه درویش و چه شاه؟
در سایه‌ی عفو تو چه هشیار و چه مست؟
 

يامين

عضو جدید
کاربر ممتاز


تا آستين به قصد تو بالا زديم، شد

شمشيرهاي تشنه به خون از كمر برون


 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
نثار بوسه‌ی او نقد جان چرا نکنم؟
که تا رسیده به لب، جان به لب رسیده مرا

به صد هزار صنم ساخت مبتلا صائب
درین شکفته چمن، دیده‌ی ندیده مرا
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ای بوی آشنایی، دانستم از کجایی
پیغام وصل جانان پیوند روح دارد
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سیاره به خدمت سپرد خاک درت
خورشید که باشد که بود تاج سرت

شد هر دو جهان به بندگی تو مقر
چونان که به بندگی جد و پدرت
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تو را از پشت یک لبخند می‌بینم
شبیه سایه‌ی مهتاب زیبا در سکوت آب
تمام حرف‌هایت ناب ناب ناب
 

بارانی

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیا به میکده و چهره ارغوانی کن
مرو به صومعه کان جا سیاه کارانند
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا