من نمیآیم به هوش از پند، بیهوشم گذار
بحر من ساحل نخواهد گشت، در جوشم گذار
گفتگوی توبه میریزد نمک در ساغرم
پنبه بردار از سر مینا و در گوشم گذار
ره بردم از دل به كويش دل بستم از جان به مويش .... عشـق مــن و حســن رويـش افســانه و داســتان شد
دوش از سوز غمت دلی به میخانه زدم
از شور رخت ناله چو پروانه زدم
شمع گشتم و از فراق کویت ای یار
تا جان به تنم بود به پیمانه زدم
تا سر نکنم در سرت ای مایهی ناز /کوته نکنم ز دامنت دست نیازمرا پرسي كه چوني ، چونم اي دوست ...... جگــــــر پر درد و دل پر خــونم اي دوست
مرا پرسي كه چوني ، چونم اي دوست ...... جگــــــر پر درد و دل پر خــونم اي دوست
تویی زیبا ترین نغمه زندگی
خوش تر ز تو نیست چهچه بلبلی
چون دم به آواز آغاز می کنی
سرود زندگی ام دوباره ساز می کنی
در زیر پای بوته ی هرزی شقایق له شدهبیا به میکده و چهره ارغوانی کن
مرو به صومعه کان جا سیاه کارانند
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |