useful idioms and proverbs

Atropatkan

عضو جدید
Barking dogs seldom bite

سگی که پارس می کند بندرت گاز می گیرد.
(از آن نترس که های و هوی دارد، ار آن بترس که سر به تو دارد.)
 

m@ys@m

عضو جدید
کاربر ممتاز
i am on edge​
دلم شور می زنه​


i am seeing red​
خون جلوی چشمام و گرفته​
 

Atropatkan

عضو جدید
Beauty is the eye of the beholder

زیبایی از دید هر کس بگونه ای است.
(آب در یا در فراق ماهی دریا خوش است)
(علف باید به دهن بزی شیرین بیاید)
(اگر در دیده مجنون نشینی /به غیر از خوبی لیلی نبینی)
 

Atropatkan

عضو جدید
Be slow of giving advice,ready to do a service

در دادن پند و اندرز کوتاه بیا، آماده باش خدمتی انجام دهی.
(ز تعارف کم کن و بر مبلغ افزا)
(به عمل کار برآید به سخن دانی نیست)
 

Atropatkan

عضو جدید
The Best fish swim near the bottom

بهترین ماهی در ته دریا شنا می کند.
(هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد)
(شتری که خار می خواهد گردنش را دراز می کند)
(نابرده رنج گنج میسر نمی شود)
 

Atropatkan

عضو جدید
Better a bear foot than no foot at all

یک پای عریان بهتر از بی پا بودن است.
(کاچی بهتر از هیچی)
(لنگه کفش کهنه در بیابان، نعمت خداست)
 

Atropatkan

عضو جدید
Better an egg todey than a hen tomorrow

امروز یک تخم مرغ داشتن بهتر از فردا یک مرغ داشتن است.
(سرکه نقد به از حلوای نسیه)
 

Atropatkan

عضو جدید
Better bend than break

بسته بودن بهتر از شکسته بودن است.
(کار از محکم کاری عیب نمی کند.)
خم شدن بهتر از شکستن است.
 

Atropatkan

عضو جدید
Better cut the shoe than pinch the foot

کفشی که پا را اذیت می کند پاره شود بهتر است.
(دندانی که درد می کند باید کشید.)
 

Atropatkan

عضو جدید
Better late than never

تاخیر بهتر از هرگز است.
(دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.)
 

Atropatkan

عضو جدید
Better to say here it is, than here it was

(داشتم داشتم حساب نیست، دارم دارم حساب است.)
 

Atropatkan

عضو جدید
A Big head has a big ache

سر بزرگ درد زیادی هم دارد.
(هر که بامش بیش برفش بیشتر)
 

Atropatkan

عضو جدید
A Bird in the hand is worth two in the bush

یک پرنده در چنگ داشتن بهتر از دو پرنده در بوته زار است.
(سیلی نقد به از حلوای نسیه)
 

Atropatkan

عضو جدید
Birds in their littel nests agree

پرندگان در آشیانه های کوچکشان با هم توافق دارند
 

Atropatkan

عضو جدید
Birds of a feather flock together

پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز می کنند.
(کبوتر با کبوتر باز با باز ، کند هم جنس با هم جنس پرواز)
 

Atropatkan

عضو جدید
The Biter is some times bit

گزنده نیز گاه گزیده می شود.
(دست بالای دست بسیار است)
 
  • Like
واکنش ها: cute

Atropatkan

عضو جدید
Blessings are not valued till they are gone

(قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید)
 
  • Like
واکنش ها: cute

Atropatkan

عضو جدید
The Blind ca not lead the blined

کور کی تواند کور دگر را راهنمایی کند.
(کوری دگر عصاکش کوری دگر شود)
 

Atropatkan

عضو جدید
Books and friends should be few but good

کتاب و دوست باید کم باشد اما گزیده.
(یک دوست بسنده کن که یک دل داری)
 

Atropatkan

عضو جدید
A Burnt child dreads the fire

بچه ای که یکبار سوخته است از آتش واهمه دارد.
(مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد.)
 

Atropatkan

عضو جدید
Call a spade a spade

بیل را بیل بنام.
(چیزی که عیان است ، چه حاجت به بیان است)
 
بالا