sshhiimmaa
عضو جدید
روز اول رفت دينم در سر زلفين تو
تا چه خواهد شد در اين سودا سر انجامم هنوز؟
تا چه خواهد شد در اين سودا سر انجامم هنوز؟
مشاعرۀ سنّتی
- شروع کننده موضوع Matrix
- تاریخ شروع
farhadi1980s
عضو جدید
زاهد پشیمان را ذوق باده خواهد کشت
عاقلا مکن کاری کاورد پشیمانی
عاقلا مکن کاری کاورد پشیمانی
مرد تنهای شب
عضو جدید
یه روزی یه روزگاری ادما مثل فرشته
حالا امروزو نگاه کن ادما گرگ تشنه
مهربونی رفته از یاد
ادما با هم غریبه بی وفایی زده فریاد
حالا امروزو نگاه کن ادما گرگ تشنه
مهربونی رفته از یاد
ادما با هم غریبه بی وفایی زده فریاد
sshhiimmaa
عضو جدید
دلفريبان نباتي همه زيور بستند
دلبر ماست كه با حسن خدا داد آمد
دلبر ماست كه با حسن خدا داد آمد
ahoura0917
عضو جدید
سحرگاهان که عرش کبریایی
می سراید نغمه توحید
تو که اهسته می خوانی قنوت لحظه هایت را
میان ربنای سبز دستانت دعایم کن
می سراید نغمه توحید
تو که اهسته می خوانی قنوت لحظه هایت را
میان ربنای سبز دستانت دعایم کن
nilofarane
کاربر بیش فعال
مسلمانان مرا وقتی دلی بود
که با وی گفتمی گر مشکلی بود
که با وی گفتمی گر مشکلی بود
farhadi1980s
عضو جدید
دل ببردی و بحل کردمت ای جان لیکن
به از این دار نگاهش که مرا میداری
به از این دار نگاهش که مرا میداری
مبينا گنجعلي
عضو جدید
دمت گرم وسرت خوش باد سلامم را تو پاسخ گوي در بگشا منم من ميهمان هرشبت لوليوش مغموم منم ان سنگ تيپا خورده ي رنجور منم دشنام پست افرينش نغمه ي ناجور
مهدي اخوان ثالث/.
مهدي اخوان ثالث/.
مرد تنهای شب
عضو جدید
رسید مژده که امد بهار و سبزه دمید
وظیفه گربرسد مصرفش گلست و نبید
وظیفه گربرسد مصرفش گلست و نبید
farhadi1980s
عضو جدید
نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی
نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی
نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی
sshhiimmaa
عضو جدید
يك چشم من اندر غم دلدار گريست
چشم دگرم حسود بود و نگريست
چون روز وصال آمد آن را بستم
گفتم نگريستي نبايد نگريست...
چشم دگرم حسود بود و نگريست
چون روز وصال آمد آن را بستم
گفتم نگريستي نبايد نگريست...
farhadi1980s
عضو جدید
ماتم فرهاد کوه بیستون را سرمه داد
بی هم آوازی نفس از دل کشیدن مشکل است
بی هم آوازی نفس از دل کشیدن مشکل است
farhadi1980s
عضو جدید
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
sshhiimmaa
عضو جدید
دل من چون پرستوي بهاريست
از اين صحرا به آن صحرا فراريست
شكيب او همه در بي شكيبيست
قرار او همه در بي قراريست...
از اين صحرا به آن صحرا فراريست
شكيب او همه در بي شكيبيست
قرار او همه در بي قراريست...
مرد تنهای شب
عضو جدید
تشنه جانداري و شرمنده احسان توام
كردي از خون جگر پر بخدا ساغر من
كردي از خون جگر پر بخدا ساغر من
farhadi1980s
عضو جدید
نهادم پای اندر عشق بر عشاق سر باشم
منم فرزند عشق ای جان ولی پیش از پدر باشم
منم فرزند عشق ای جان ولی پیش از پدر باشم
aynaz
عضو جدید
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
|
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |