حسینیه باشگاه مهندسان ایران

tolooe_yas

عضو جدید
چه حسینیه ای آرامش دهنده ای
احساس میکنم الان تنها توی یه اتاق خیلی بزرگی هستم که در و دیوارش پر از پارچه های یا حسین و یا ابوالفضله
یه علمداتم کنار دیوار گذاشتن که ازش پارچه های سبزو مشکی آویزونه
دلم میخواد برم یه گوشه ای و گریه کنم اونم با صدای بلند
السلام علیک یا ابا عبدالله
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ولادت نورانی خورشید پنجم امام محمد باقر ع تبریک و تهنیت


گرامی وارثِ محمودِ احمد
امام باقری، نامت محمّد
فروزان اختری برتر ز انجم
تو فخر عترتی، خورشید پنجم
امامی، حجّتی، دریای علمی
کرامت گستری، زیبای حلمی
امام و حجّت اهل یقینی
فروغ آسمان، مهر زمینی
گشادی بال دانش بر سر ما
گشودی راه دین در باور ما
از آن موجی که از علم تو برخاست
شریعت زنده و اسلام برجاست
ز دریای تو خیزد موج دانش
درخشد نام تو بر اوج دانش
چشد هرکس نم از دریای علمت
سر ایمان نهد بر پای علمت
کدامین حوزه بی ابر تو بارد؟
فقاهت هرچه دارد، از تو دارد
فضیلت، جرعه نوش و مست جامت
حقیقت، سر خوشِ صهبای نامت
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
می خوام امشبو بخونم واستون از سر احساس
که چرا هرکی گرفتار میشه میاد پیش عباس

مگه عیسی،گل مریم،به مسیحی مقتدی نیست؟
مگه موسی،پور عمران،به کلیمی مقتدی نیست؟

مگه زرتشتی و بودا واسه آتیش نمیمیرن؟
پس چرا حاجتاشونو از آقای ما میگیرن؟

بذار تا برات بگم من،جوابای این سوالا
جوابایی که میدم من،نشنیدی تا به حالا

تا مسیحی میگه عیسی،عیسی میگه :یا اباالفضل
تا کلیمی میگه موسی،موسی میگه : یا اباالفضل

تا که زرتشتی و بودا میبینن آتیش نیازه
میگه آتیش: کمی مهلت،تا آقام آتیش بسازه

السلام علیک یا اباالفضل العباس(ع) ... :gol:
السلام علیک یا حسین بن علی(ع) ... :gol:
 

godmaycry

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]ای یـارِ مـن دلـدارِ مـن یکـدم بیـا دیـدارمـن[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]غمخـوار مـن سـالار مـن یکـدم بیـا دیـدار مـن[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]اي باوفا حسينم[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]اي باصفا حسينم[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]اي باوفا اي باصفا اي نورِ هر دو عينم هم ماه مشرقينم ياد از بدر و حنينم[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]افتــاده ام بـر روی خـاک[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]بی دست و بازو چاک چاک[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]یکـدم بیـا بنشیـن ببیــن[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]مــرغ دلـم گشتـه هـلاک[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]بـنـمــا تســـلّا دلـبـــرا[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]ایـن سینـــه انـدوهِـنـاک[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]بـا دسـت پُـر مِهـرت نمـا[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]اشک از رُخ و گلگونه پـاک[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]افتــاده ام از صــدرِ زیـن[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]خـون گشته بررویم نگیـن[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]صـد پـاره پیکــر بنگــرم[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]ازکیـنــه خصـــم لعیــن[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]بیـن تـارکِ پــاکِ مــرا[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]بشکستـه تیــری آهنیــن[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]دستــانــم از بــازو جــدا[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]در پیـش چشمـم بر زمیـن[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]سـقّــای دربــارت منـــم[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]تنهـاتـریـن یــارت منــم[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]در لحظـه هـای آخــریـن[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]مشتـــاقِ دیــدارت منــم[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]محتـــاجِ تسکـیــن دل و[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]چشمــانِ بیــدارت منــم[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]بشتــاب طبیبــا در بِــرَم[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]آن یــارِ بیمـــارت منــم[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]ای در وفــا الگــویِ مــن[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]ای دلبـــر مَـه رویِ مــن[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]ایـن لحظــه آخـــر بیــا[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]ای بــاوفــا در کـویِ مـن[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]دستی بکـش از رویِ مهـر[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]بـرشـــانـه و اَبـرویِ مـن[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]کـز دوریـت عـالـم شــده[/FONT]​


[FONT=georgia,times new roman,times,serif]در دیده چون گیسوی مـن[/FONT]​
 

archi&tini

عضو جدید
شهادت امام حسن عسگری تسلیت....

شهادت امام حسن عسگری تسلیت....

به نوبه خودم شهادت امام حسن عسگری رو تسلیت میگم.....
 

ر.میرعماد

عضو جدید
من هم شهادت امام حسن عسگری (ع) را خدمت آقا امام زمان (عج)
وهمچنین همه ارادتمندان اهل بیت عصمت وطهارت تسلیت عرض می کنم.
((التماس دعا))
 

mashti

عضو جدید
خواستم یه حالی به تاپیک بدم با بحر طویلی از سید حمید برقعی
یا حبیب الباکین
کمی از بحر طویلی که کمی نیمائیست
یک
یادم آمد شب بی چتر وکلاهی که به بارانی مرطوب خیابان زدم آهسته و گفتم چه هوایی است خدایی من و آغوش رهائی سپس آنقدر دویدم طرف فاصله تا از نفس افتاد نگاهم به نگاهی ، دلم آرام شد آنگونه که هر قطرهء باران غزلی بود نوازش گر احساس که می گفت فلانی! چه بخواهی چه نخواهی به سفر می روی امشب چمدانت پر باران شده پیراهنی از ابر به تن کن وبیا! پس سفر آغاز شد و نوبت پرواز شد و راه نفس باز شد و قافیه ها از قفس حنجره آزاد و رها در منِ شاعر منِ بی تاب تر از مرغ مهاجر به کجا می روم اقلیم به اقلیم خدا هم سفرم بود و جهان زیر پرم بود سراسر که سر راه به ناگاه مرا تیشهء فرهاد صدا زد :نفسی صبر کن ای مرد مسافر قسمت می دهم ای دوست سلام من دلخستهء مجنون شده را نیز به شیرین غزلهای خداوند به معشوق دوعالم برسان. باز دلم شور زد آخر به کجا می روی ای دل که چنین مست ورها می روی ای دل مگر امشب به تماشای خدا می روی ای دل نکند باز به آن وادی...مشغول همین فکر وخیالات پر از لذت و پر جاذبه بودم که مشام دل من پر شد از آن عطر غریبی که نوشتند کمی قبل اذان سحر جمعه پراکنده در آن دشت خداییست.
دو
چشم وا کردم وخود را وسط صحن وسرا ، عرش خدا، کرب وبلا ، مست و رها در دل آیینه جدا از غم دیرینه ولی دست به سینه یله دیدم من سر تا به قدم محو حرم بال ملک دور و برم یک سره مبهوت به لاهوت رسیدم چه بگویم که چه دیدم که دل از خویش بریدم به خدا رفت قرارم نه به توصیف چنین منظره ای واژه ندارم سپس آهسته نشستم،و نوشتم (فقط ای اشک امانم بده تا سجدهء شکری بگذارم )که به ناگاه نسیم سحری از سر گلدستهء باران واذان آمدو یک گوشه از آن پردهء در شور عراقی و حجازی به هم آمیخته را پس زدو چشم دلم افتاد به اعجاز خداوند به شش گوشهء معشوق خدایا تو بگو این منم آیا که سراپا شده ام محو تمنا و تماشا ؟فقط این را بنویسید رسیده است لب تشنه به دریا دلم آزاد شد از همهمه دور از همه مدهوش غم وغصه فراموش در آغوش ضریح پسر فاطمه آرام سر انجام گرفتم.
سه
...​
 

phalagh

مدیر بازنشسته
اي كاش فدك اين همه اسرار نداشت
اي كاش مدينه در و ديوار نداشت
فرياد دل محسن زهرا اين بود
اي كاش در سوخته مسمار نداشت
كاش قلبم به قبرش راه داشت
كاش زهرا هم زيارتگاه داشت

فرارسيدن ايام فاطميه ياد آور شهادت مظلومانه دخت پيامبر بزرگ اسلام (ص)
حضرت فاطمه الزهرا (س)
رابه محضر آقا امام زمان(عج)
ودوستداران آن حضرت تسليت عرض مي نمايم

اومدم در حسينه رو باز كنم. عزاداري دهه اول فاطميه رو شروع كنيم.

 

phalagh

مدیر بازنشسته
ايام فاطميه را به تمام سوگواران آن حضرت تسليت عرض مي نمايم.

چه روزهاي سختي در پيش است روزهاي بي کسي علي (ع) ، ايام يتيمي حسنين(ع)، ايام ناله هاي زينب (س)،در اين روزها بوي ياس تمام مدينه را فرا گرفته براستي چه روزگار غريبي است در اين روزها چه بر سر زهرا آمد؟ خاکيان ناسپاس چه بر سر زهرا آوردند؟!

اول سيلي به صورت مبارک زهرا زدند و بعد پهلوي زهرا را شکستند و محسنش را سقط کردند و بع در خانه اش را آتش زدند و.... و از همه بدترتمام اين کارها را در پيش ديدگان حسنين انجام دادند.

واي خداي من چقدر زهرا غريبانه از ميان خاکيان پر کشيد مردم مدينه چه زود سوره کوثر را از اذهانشان پاک کردند چه زود فراموش کردن فاطمه همان کسي است که پيامبر بر دستانش بوسه مي زد براستي چقدر افکار عمومي شکننده و ضعيف است. خدا مي داند در اين روزها چقدر کوچه هاي مدينه خجالت کشيدند که نمي توانند از پاره تن پيامبر دفاع کنند....... .

واي که من چقدر در عجبم از اين روايتهايي که از آن زمان نقل شده! در روايتهاي متعدد نقل شده که در روزهاي آخر ياس پيامبر را به ياس کبود تشبيه مي کردنند... .
 

میقات

عضو جدید
با اجازه از منتقم زهرا(س) و با مدد از منتقم زهرا (س)


جان مادرت


دلها شده دوباره پريشان مادرت / آقا بيا به مجلس ما جان مادرت
روزي فاطميه ي ما را زياد كن / دست شماست سفره ي احسان مادرت
در فاطميه بيعت خود تازه مي كنيم/ تا كه شويم باز مسلمان مادرت
تصديق مي كنيم كه تطهيرمان كني / شايد شويم سائل و مهمان مادرت
وقتي براي آمدنت كم گذاشتيم / گشتيم شيعيان پشيمان مادرت
اي مرد انتقام كتك خورد ه ها ببين /افتاده ايست پشت در خانه مادرت
آبادتر شدند حرم هاي اهل بيت /غير از مزار خاكي پنهان مادرت
 
آخرین ویرایش:

میقات

عضو جدید
قال الصادق علیه السلام:
نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همه لنا عبادة و کتمان سرنا جهاد فی سبیل الله.ثم قال ابو عبد الله علیه السلام: یجب ان یکتب هذا الحدیث بالذهب.
امام صادق علیه السلام فرمود: نفس کسی که بخاطر مظلومیت ما اندوهگین شود، تسبیح است و اندوهش برای ما، عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست.سپس امام صادق علیه السلام افزود: این حدیث را باید با طلا نوشت! امالی شیخ مفید، ص .338
 

Neptune

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا فاطمة الزهرا ، یا بنت محمد ،یا قرة عین الرسول ، یا سیدتنا و مولاتنا ، انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا
یا وجیهة عندالله اشفعی لنا عند الله
 

n-engfood

عضو جدید
برای...
سلام. نمیدونم چطور به خودم این جسارت رو دادم که برات بنویسم. احساس میکنم تو زندگیم خیلی اشتباه کردم. مغرور بودم و لجوج. کله ام پر از هوا و دلم...
از بچگی مامانم بهم یاد داد که عاشقت باشم اما این غرور لعنتی...
خودت میدونی همیشه برات احترام قائل بودم اما هیچ وقت دلم برات نلرزید.
گلی به گوشه جمالت! عجب غوغایی کردی. منو بردی جایی که فکرش رو هم نمیکردم. آره مدینه، اون هم تو اوج جوونی.
حالا دیگه محاله از یادم بری. محاله شبی برات اشک نریزم. محاله ...
منو که دیوونه ات کردی به کنار، فکر نمیکنم کسی باشه که مدینه رفته باشه،از کوچه بنی هاشم گذشته باشه،سکوت غرا و غربت خاکی بقیع رو دیده باشه و با شنیدن اسمت اشک نریزه، نشکنه و نسوزه.
ببخش اگه اینقدر باهات راحتم. نمیدونم.شاید بی ادبم. چیکار کنم. نمیتونم. خودت گفتی مامانمی. همون وقت که اومدم پیشت. خودت بودی که آغوشتو باز کردی. مطمئنم. من بوی یاس رو خوب میشناسم. حیف،حیف که ندیدمت؛ مامان.
 

Neptune

عضو جدید
کاربر ممتاز
ضمن تسلیت ایام عزاداری حضرت زهرا سلام الله علیها مطلب جالبی در مورد مزار گمشده ایشون خونده بودم که چون میخواستم افراد بیش تری ببیننش توی یک تاپیک جدید ارسالش کردم ، خوشحال میشم سری به اونجا بزنید :
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=174625

التماس دعا
 
آخرین ویرایش:

کربلایی

مدیر بازنشسته
سلام
يه بار ديگه بوي فاطميه پيچيده تو كوچه پس كوچه هاي زندگيم...
مدتها بود كه چنين حسي نداشتم! آخرين باري كه رفتم هيئت كي بود؟ يادم نيست! اربعين كه كربلا بودم! نرفتم! فك كنم بعدمحرم هيئت نرفتم! خدا...
ميبيني با بنده ات چه كرده ام؟‌از خودم خجالت ميكشم... اما فردا ميخوام برم هيئت! از الان بايد آماده فردا شب بشم! كار سخت و بزرگي بايد انجام بدم...
ميرم براي آشتي!!! با دلي پر اميد...
اميد؟
اين چيزيه كه اين روزاي گذشته كم كم داشتم از دست ميدامش... اما خدايا بازم شكر... هنوز اميدوارم! اميدوار به كرم اهل بيت(ع)

سلام فاطميه
سلام بوي گل ياس
سلام كوچه باريك
سلام درب سوخته
سلام ميخ مسمار
سلام ...
اين رو نميتونم بنويسم
سلام صورت ...
سلام دل شكسته
سلام علي
سلام علي
سلام علي
سلام حكايت محسن! حكايت فاطمه و آن در و ديوار!
حكايت آن ميخ آهنين با بدن خسته و بيمار!
حكايت آتش كينه و اين تن تب دار!
حكايت دست پليد و اين گونه و رخسار!
آرامتر اسماء!
دست بسادگي از اينهمه جراحت عبور نمي كند!
چه صبري داشتي تو! اي زهرا!
عجب صبري داري تو اي خدا!
...
 

taha894

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بر بانوی دوعالم ....:gol:

شمع وجود فاطمه سوسو گرفته است

شب با سکوت بغض علی خو گرفته است

آتش زده به جان علی با شراره آه

وقتی که از ولی خدا رو گرفته است...:gol:
 

n-engfood

عضو جدید
یا علی رفتم بقیع اما چه سود هر چه گشتم فاطمه آنجا نبود
یا علی قبر پرستویت کجاست آن گل صد برگ خوشبویت کجاست
هر چه باشد من نمک پرورده ام دل به مهر فاطمه خوش کرده ام
حج من بی فاطمه بی حاصل است فاطمه حلال صد ها مشکل است
من طواف سنگ کردم دل کجاست راه پیمودم بس منزل کجاست...

آجرک الله یا صاحب الزمان...
مأجور باشید.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
حضرت زهرا(س)
خاری به چشم های من انگار می كشی
وقتی كه آه از دل خونبار می كشی
با خرمنی سپید ز گیسوی خود مرا
روزی هزار بار تو بر دار می كشی
بر زانوان بی رمقت راه می روی
بر شانه بار غصه بسیار می كشی
انگار سوی چشم تو از بین رفته است
كاینگونه دست به دیوار می كشی
شانه به موی دختر دردانه می زنی
دستی بر آن نگاه گهربار می كشی
جاروی خانه....پخت غذا.....روز آخری
داری چقدر از این بدنت كار می كشی
این رو گزفتن تو مرا كشت...!از چه رو
چادر به روی دیده رخسار می كشی؟
از این نفس نفس زدنت خوب واضح است
دردی كه از جراحت مسمار می كشی
ای قبله كبود كه با هر نگاه خود
طرحی زآتش در و دیوار می كشی
خود را درست لحظه پرواز از قفس
من را شبیه مرغ گرفتار می كشی
خانه خراب گشتم و با رفتنت مرا
داری به زیر این همه آوار می كشی
دیگر به غیر مرگ دعایی نمی كنی
حالا كه آه از ان دل خونبار می كشی
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
عجب به عهد رسول خدا وفا کردند
فزون ز حد توان بر علی جفا کردند
به جای لاله و گل بار هیزم آوردند
شراره هدیه به ناموس کبریا کردند
هزار مرتبه خشم خدا بر آن امت
که قصد سوختن خانة خدا کردند
به جای مزد رسالت زدند فاطمه را
نه از خدا نه ز پیغمبرش حیا کردند
غلاف تیغ گواهی دهد که سنگدلان
چگونه فاطمه را از علی جدا کردند
چهار کودک معصوم در دل دشمن
به مادر و پدر از سوز دل دعا کردند
خدا گواست که از بیم آه فاطمه بود
اگر ز بازوی مولا طناب وا کردند
چه اتفاق عظیمی به پشت در رخ داد
چه شد که محسن شش ماهه را فدا کردند
علی ولی خدا را که جان احمد بود
پی رضایت شیطان دون رها کردند
خدا گواست قلم شرم می کند میثم
از اینکه شرح دهد با علی چه ها کردند
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

تا نهان زیر گِلت ای گُل رعنا کردم
نفسم حبس شد و مرگ تمنا کردم
اینکه در خاک نهادم تن پاک تو نبود
جان خود را دل شب دفن بصحرا کردم
تا ندانند که یار من مظلوم کجاست
دل شب رو بسوی قبر تو تنها کردم
تو شدی کشته من ، من نشدم حامی تو
که کتک خوردی و در کوچه تماشا کردم
بس که تنها شده ام نیمه شب در دل چاه
سر فرو برده ام و عقده دل وا کردم
بجز از قاتل تو مردم این شهر همه
پشت کردند به من روی به هر جا کردم
زینبت جای تو میکرد ز رخ اشکم پاک
هر زمان گریه ز هجران تو زهرا کردم
مردم و زنده شدم لحظه به لحظه صد بار
تا وصایای تو را یکسره اجرا کردم
غم دل با که بگویم که بخندد به دلم
منکه زخم دل خود با تو مداوا کردم
بامیدی که اجل سوی تو اَم باز آرد
لاجرم صبر در این ماتم عظمی کردم
تا بسوزد به عزای تو دل عالم را
من به «میثم» جگر سوخته اعطا کردم
 
بالا