محرم می آید

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
گریه و خون
گریه کن آری
و اگر طاقتتان هست، کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم!
و خودت نیز مدد کن!
که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود
چون طپش موج مصیبا بلند است، بگستردگی ساحل نیل است!
بگذارید که قبلش بنویسم
که بخشید مرا یوسف زهرا!
اگر این مخمل خون بر تن تبدار حروف است
که این روضه مکشوف لهوف است
عطش بر لب طفلان رباب است و صدای طپش سطر به سطرش همگی
موج مزن آب فرات است!
و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است
ولی حیف که ارباب قتیل العبرات است!
ولی حیف که ارباب اسیر الغربات است!
ولی حیف
هنوز هم که هنوز است حسین ابن علی تشنه یک جرعه آب است!
و زنی محو تماشاست
زبالای بلندی
الف قامت او دال
و همه هستی او در کف گودال
سپس آه، که الشمر...
نه نه!
خدایا چه بگویم، که دلت تاب ندارد
بخدا باخبرم از طپش روضه، که خود غرق عزایی!
تو خودت کربلایی!
قسمت می دهم آقا
به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی!
تو کجایی؟
تو کجایی؟
باید که گریزی بزنم آه
به یک مجلس پر شور
که این کار ثواب است!
ثواب است و نفس در قفس سینه هر مستمعش مثل عذاب است
دل تک تکشان، وای کباب است
ببین روضه عجب صادق و ناب است
که برپا شده در بین خرابه است!
بیا گوش آری سخن از قحطی آب است
ولی یک نفر آنجاست که بیتابتر از باقی آنهاست
ببینید...
ببینید! درست است
رباب است، رباب است!
« گلم رنگ نداره.............دگر رنگ نداره!.................اگر آمده میدان............سر جنگ نداره!»
چه بزمی ست!!!
چه شوری ست!
چه حالی ست!
فقط روضه و ناله ست!
و مداح پر از عاطفه اش طفل سه ساله ست!
که در دست ظریفش
که در دست نحیفش...
سر باباست!
سلام ای سر زیبا
سر بابا!!!
چه کسی کرده به ویرانه مقیمم؟
چه کسی کرده یتیمم؟

عمه جان!
این سر منور را کمکم می کنی تا که بردارم؟
شامیان
ای حرامیان!
دیدید؟
راست گفتم که من پدر دارم!
ای پدر جان...
عجب دلی داری...
ای پدر جان عجب سری داری!!!
گیسوانم را به پات می ریزم
تا ببینی چه دختری داری...

خیلی زیباست من که کلی ....

"ربنا اتنا فی الدنیا زیارت الحسین و فی الاخره شفاعه الحسین "
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
51 شب تا به محرم ماند.فرصت کم است بیایید حر شویم...

وقتی حر از پيش روي امام عليه السلام بيرون شد و سپاه كوفه را خطاب كرد و گفت : اي مردم كوفه مادر به عزاي شما

بنشيند و بر شما بگريد اين مرد صالح را دعوت كرديد و به سوي خويش او را طلبيديد چون ملتمس شما را به اجابت

مقرون داشت دست از ياري او برداشتيد و با دشمنانش گذاشتيد و حال آنكه بر آن بوديد كه در راه او جهاد كنيد و بذل

جان نمائيد، پس از در عذر و مكر بيرون آمديد و به جهت كشتن او گرد آمديد و او را گريبان گير شديد و از هر جانب او را

احاطه نموديد تا مانع شويد او را از توجه به سوي بلاد و شهرهاي وسيع الهي لاجرم مانند اسير در دست شما گرفتار

آمد كه جلب نفع و دفع ضرر را نتواند، منع كرديد او را و زنان و اطفال و اهل بيتش را از آب جاري فرات كه مي‌آشامد از آن


يهود و نصاري و مي‌غلطد در آن كلاب و خنازير و اينك آل پيغمبر از آسيب عطش از پاي درافتادند.
 

asiabadboy

عضو فعال
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]معيار اگر حسين است در شور و عشق بازي[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]عشق تمام عالم افسانه است و بازي[/FONT]
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]معيار اگر حسين است در شور و عشق بازي


[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]عشق تمام عالم افسانه است و بازي[/FONT]

این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست

این چه شمعی است که عالم همه پروانه ی اوست


50 شب ماند[/FONT]
[/FONT]
 

ryhan

عضو جدید


این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست

این چه شمعی است که عالم همه پروانه ی اوست


50 شب ماند


بچه ها از کاروان جا نمونیم خدا کنه که امسال ما هم پراونه شیم و به سوی کربلا کوچ کنیم

که پسر حسین (ع) مهدی فاطمه (س) سالهاست که منتظر کوچ دلهای ماست

ای حسینی ها بپا خیزید
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
سلام
گفتی کربلا!!!


بدان
ای ره رو حق!
گلاب قمصر حسینی عطر جاودانه ای دارد!
آیا تو هرگز در استوار شده یک شیشه گلاب را گشوده ای؟
و عمیق نفسی از آن فرو برده ای؟
لحظه ای چشمانت را ببند و بر مرکب خیال بنشین!
از دیوارهای عقو تدبیر عبور کن! برو... اوج بگیر! بالاتر
باز هم برو...
آنقدر برو تا به سرزمین سرخ کویر برسی!
به میعادگاه عاشقان!
و قربانگاه عارفان!!!
خوب نگاه کن!
چه می بینی؟
گنبدی از نور؟
مناره ای به روشنی آب؟ و پرچمی به رنگ انتقام!!!

آری اینجا کربلاست!
چگونه می خواهی در این دیار قدم برداری؟
دیاری که وجب به وجبش آغشته با خون پاک خون خداست!!!
مواظب باش دستان پرچمدار نینوا را زیر پا له نکنی!

از این پس هر قدمی که برداری، مقدس است!
بوی بهشت می دهد!
پیراهن سیاهت!
این پرچم پاره پاره دل را ببوی!
سینه کبودت را ببین!
می شنوی؟ آری این بوی خداست که در فضا پیچیده...
دیگر از پی این حادثه، تو، تو نیستی!
عطر مقدس در فضا پیچیده ای! پاشیده ای!
جهان را! خویشتن را و طهارت را ببوی!
می بینی؟
حس میکنی که این عطر چگونه با تو یکی شده است!!!

کسی در این خانه هست!
التماس دعا
موفق باشید
 

ryhan

عضو جدید
سلام
گفتی کربلا!!!


بدان
ای ره رو حق!
گلاب قمصر حسینی عطر جاودانه ای دارد!
آیا تو هرگز در استوار شده یک شیشه گلاب را گشوده ای؟
و عمیق نفسی از آن فرو برده ای؟
لحظه ای چشمانت را ببند و بر مرکب خیال بنشین!
از دیوارهای عقو تدبیر عبور کن! برو... اوج بگیر! بالاتر
باز هم برو...
آنقدر برو تا به سرزمین سرخ کویر برسی!
به میعادگاه عاشقان!
و قربانگاه عارفان!!!
خوب نگاه کن!
چه می بینی؟
گنبدی از نور؟
مناره ای به روشنی آب؟ و پرچمی به رنگ انتقام!!!

آری اینجا کربلاست!
چگونه می خواهی در این دیار قدم برداری؟
دیاری که وجب به وجبش آغشته با خون پاک خون خداست!!!
مواظب باش دستان پرچمدار نینوا را زیر پا له نکنی!

از این پس هر قدمی که برداری، مقدس است!
بوی بهشت می دهد!
پیراهن سیاهت!
این پرچم پاره پاره دل را ببوی!
سینه کبودت را ببین!
می شنوی؟ آری این بوی خداست که در فضا پیچیده...
دیگر از پی این حادثه، تو، تو نیستی!
عطر مقدس در فضا پیچیده ای! پاشیده ای!
جهان را! خویشتن را و طهارت را ببوی!
می بینی؟
حس میکنی که این عطر چگونه با تو یکی شده است!!!

کسی در این خانه هست!
التماس دعا
موفق باشید

سلام نویسنده این دوتا شعر کیه؟ اگه خواستم جایی دیگه بنویسم اجازه هست؟

اگه هست به اسم چه کسی بنویسم؟

خیلی قشنگ بود
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
سلام
اولی رو از نوار روضه شب سوم محرم 86 حاج مهدی سلحشور نوشتم.
دومی رو هم خودم نوشته ام.
هر جایی هم نوشتی مهم نیست که اسمم باشه یا نه! مهم اینه که دعام کنی دوست مهربانم.
موفق باشید
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
سلام

این شعر ترکی خیلی خوشم میاد:
ماتم دوتوب ایستکلی سینه خاق عالم( خالق عالم برای کسی که دوستش داره ماتم گرفته)
ارواح رسل یاسه باتوب جمله سی باهم( همه ارواح رسل به عزا نشسته اند)
ای وای حسین وای دیوری حضرت خاتم(حضرت خاتم فریاد ای وای حسین وای سر داده)
گوز یاشی توکن عصمت کبرادی حسینه(این عصمت کبری ست که داره برای حسین گریه میکنه)


لازمدی حضوروزدن اولا کسب اجازه(لازم است تا از حضورتون اجازه گرفته بشه)
ابلاغ ایلیم تا سوزومی اهل مجاز ( تا حرفمو برای اهل مجاز ابلاغ کنم)
بیر گوز که بلی آغلادی سلطان حجازه( آری چشمی که برای سلطان حجاز گریه کنه...)
کور اولمیاجاق حشریده بینادی حسینه( روز محشر کور نمیشه و حسین رو خواهد دید)


زینب که حسین عشقی چکوب سمت عراقه(زیتب که به عشق حسین به سمت عراق آمده)
بیر لحظه دوزمزدی نجه دوزدی فراقه( حتی یه لحظه هم دوری رو نمی تونست تحمل کنه! اما چطور فراق رو تحمل کرد)
بیر باجیده یوخ قارداشا بو عشق و علاقه(در هیچ خواهری چنین عشقی نسبت به برادر نیست)
باجی نه دیوم عاشق و شیدا دی حسینه(خواهر که چی بگم، عاشق و شیدای حسین است)


هر ایل بو آی تعزیه برپادی حسینه
چون صاحب عزا خالق یکتادی حسینه
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای ز داغ تو روان خون دل از دیده ی حور
بی تو عالم همه ماتمکده تا نفخه ی صور


دیده ها گو همه دریا شو و دریا همه خون
که پس قتل تو منسوخ شد آیین سرور

شمع انجم همه گو اشک عزا باش و بریز
بهر ماتمزده کاشانه چه ظلمات چه نور

پای در سلسله سجاد و به سر تاج یزید
خاک عالم به سر افسر و دیهیم و قصور

تیر ترسا و سر سبط رسول مدنی
آه اگر طعنه به قرآن زند انجیل و زبور

تا جهان باشد و بوده است که داده ست نشان
میزبان خفته به کاخ اندر و مهمان به تنور؟

سر بی تن که شنیده است به لب آیه ی کهف
یا که دیده است به مشکات تنور آیه ی نور؟

جان فدای تو از حالت جانبازی تو
در طف ماریه از یاد بشد شور نشور

قدسیان سر به گریبان به حجاب ملکوت
حوریان دست به گیسوی پریشان ز قصور


غرق دریای تحیر ز لب خشک تو نوح
دست حیرت به دل از صبر تو ایوب صبور

مرتضی با دل افروخته لاحول کنان
مصطفی با جگر سوخته حیران و حصور

کوفیان دست به تاراج حرم کرده دراز...


فقط 48 شب ماند


 

sh.mojtaba

عضو جدید
سلام
حرف دلم برای محرم
دلم تنگ شده نه مثل همیشه...
دلم نتگ شده نه مثل همیشه، نه مثل قبل… دلم برای خودم و تنهایی خودم تنگ شده است. دلم برای جایی تنگ شده است که خودم با خودم ملاقات می کند. دلم برای بوی اسپندهای خیابان تنگ شده است، تنم برای لباس های تنگ شده است، لباسی دیگر می خواهم، لباسی که خودم را در آن بیابم و در آن نفس بکشم دلم برای صدای طبل و شیپور عزا تنگ شده، گوشم به انتظار روضه های نشسته و حنجره ام گرفته برای یک فریاد یاحسین…
دلم منتظر بوی غربت است دلم منتظر دیدار محرم است تنم چشم براه لباس مشکی است چشمانم بی خواب اشک روضه ها است، دلم تنگ دسته های هیئت است، دلم تنگ شده برای تو، برای روضه ها و سینه زنی های تو…
آقاجان! یک سال است که از محرم تو می گذرد، یک سال است در فراق عزای تو عزادارم، عزادار و دل تنگ برای گریه کردن، گریه کردن برای تو، سینه زدن برای تو، نمی دانم چه شده وقتی محرم میگذرد نمی خواهم پرده های عزا را از دل و سینه ام بردارم. نمی خواهم پرچم های عزا را از دیوارهای سینه ام بکنم. نمی خواهم بیرق های عزایی را که بر قله های دلم برافراشته ام پایین بکشم، نمی خواهم با اشک های روضه ات وداع کنم. نمی دانم چرا دلم برای محرمت تنگ می شود؟ نمی دانم با من چه کردی که دیوانه ات شده ام…
بغض راه گلویم را بر نفس هایم بسته است، منتظر هق هقِ گریه ام. من اینجا نشسته ام در تنهایی خودم منتظر محرم تو، منتظر لباس مشکی تو، گریه و اشک تو. منتظر عزایت نشسته ام در تنهایی خودم، تا خودم را صدا کنم، تا خودم را ببینم، تا خودم را بیابم، آخر دلم برایت تنگ شده، دلم برای خودم و برای تنهایی ام تنگ شده است، دلم تنگ شده است نه مثل همیشه…
من اینجا در بهت خودم ایستاده ام، مات و مبهوت از عظمت تو و کوچکی خودم و قلمم را در برابر تو و احساسی که نسبت به تو دارم حس میکنم. من نمی توانم عظمت تو را درک کنم امیدوارم مرا ببخشی.
 
آخرین ویرایش:

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
امام حسین(ع) فرمودند: هر کس خدا را بپرستد و حق بندگی او را بجای آورد, خداوند به او بیش از آنچه می خواهد می رساند .

:: اگر سه چیز نبود , هرگز فرزند آدم سر تسلیم فرو نمی آورد : فقر و نیازمندی , بیماری و مرگ .
:: بخیل کسی است که در سلام کردن بخل ورزد. نيز می فرمایند : به کسی که سلام نداده اجازه صحبت ندهید.
:: هر کس از کار فرو ماند و راه تدبیر بر او بسته شود , کلیدش مداراست.

:: خداوندا مرا با احسان خود , فزون طلب منما و با بلا و گرفتاری
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزیست اینکه حادثه کوس بلازده‌ست

کوس بلا به معرکه‌ی کربلا زده‌ست
روزیست اینکه دست ستم ، تیشه جفا

بر پای گلبن چمن مصطفا زده‌ست
روزیست اینکه بسته تتق آه اهل بیت

چتر سیاه بر سر آل عبا زده‌ست
روزیست اینکه خشک شد از تاب تشنگی

آن چشمه‌ای که خنده بر آب بقا زده‌ست
روزیست اینکه کشته‌ی بیداد کربلا

زانوی داد در حرم کبریا زده‌ست
امروز آن عزاست که چرخ کبود پوش

بر نیل جامه خاصه پی این عزا زده‌ست
امروز ماتمی‌ست که زهرا گشاده موی

بر سر زده ز حسرت و واحسرتا زده‌ست
یعنی محرم آمد و روز ندامت است

روز ندامت چه ، که روز قیامت است



روح القدس که پیش لسان فرشته‌هاست

از پیروان مرثیه خوانان کربلاست
این ماتم بزرگ نگنجد در این جهان

آری در آن جهان دگر تیر این عزاست
کرده سیاه حله نور این عزای کیست

خیرالنسا که مردمک چشم مصطفاست
بنگر به نور چشم پیمبر چه می‌کنند

این چشم کوفیان چه بلا چشم بی‌حیاست
یاقوت تشنگی شکند از چه گشت خشک

آن لب که یک ترشح از او چشمه‌ی بقاست
بلبل اگر ز واقعه کربلا نگفت

گل را چه واقعست که پیراهنش قباست
از پا فتاده است درخت سعادتی

کزبوستان دهر چو او گلبنی نخاست
شاخ گلی شکست ز بستان مصطفا

کز رنگ و بو فتاد گلستان مصطفا


عاشقان سخن عشق بگویید، طلب عشق کنید...

فقط 44 شب ماند...
 
آخرین ویرایش:

استقلالی

عضو جدید
منم عار او، او بُوَد یارمن
زلطف و کرامت، خریدار من
نبودم که او بوده دلدار من
غمش شد انیسِ دل زار من
از آن دم که مادر مرا داده شیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر



اگر چه گنه کار و آلوده ام
به خاک مزارش جبین سوده ام
دمی بی ولایش نیاسوده ام
گرفتار و دلداده اش بوده ام
از آن دم که آب و گلم شد خمیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر



زخون جگر پاکِ پاکم کنید
سپس عاشق سینه چاکم کنید
به تیغ محبت هلاکم کنید
به صحن ابوالفضل خاکم کنید
که خاکم دهد بوی مشک و عبیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر



به زخم جبین پیمبر قسم
به رخسار خونین حیدر قسم
به محسن، به زهرای اطهر قسم
به سبطین و عباس و اکبر قسم
به هفتاد و دو عاشق بی نظیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر



دریغا که شد خاک صحرا کفن
بر آن کشته ی پاره پاره بدن
تنش پاره پاره تر از پیرهن
سرش نوک نی با خدا هم سخن
نگاهش سر نی به طفلی صغیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر



به سردار بی لشگر کربلا
به سرهای لب تشنه از تن جدا
به قرآن زیر سُم اسب ها
به خونی که شد خونبهایش خدا
به جسمی که او را کفن شد حصیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر



به هر کوی و هر بزم و هر انجمن
سرم خاک پای حسین و حسن
پدر در دوگوشم سرود این سخن
که ای نازنین طفل دلبند من
حسینی بمان و حسینی بمیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم عار او، او بُوَد یارمن
زلطف و کرامت، خریدار من
نبودم که او بوده دلدار من
غمش شد انیسِ دل زار من
از آن دم که مادر مرا داده شیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر



اگر چه گنه کار و آلوده ام
به خاک مزارش جبین سوده ام
دمی بی ولایش نیاسوده ام
گرفتار و دلداده اش بوده ام
از آن دم که آب و گلم شد خمیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر



زخون جگر پاکِ پاکم کنید
سپس عاشق سینه چاکم کنید
به تیغ محبت هلاکم کنید
به صحن ابوالفضل خاکم کنید
که خاکم دهد بوی مشک و عبیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر



به زخم جبین پیمبر قسم
به رخسار خونین حیدر قسم
به محسن، به زهرای اطهر قسم
به سبطین و عباس و اکبر قسم
به هفتاد و دو عاشق بی نظیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر



دریغا که شد خاک صحرا کفن
بر آن کشته ی پاره پاره بدن
تنش پاره پاره تر از پیرهن
سرش نوک نی با خدا هم سخن
نگاهش سر نی به طفلی صغیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر



به سردار بی لشگر کربلا
به سرهای لب تشنه از تن جدا
به قرآن زیر سُم اسب ها
به خونی که شد خونبهایش خدا
به جسمی که او را کفن شد حصیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر



به هر کوی و هر بزم و هر انجمن
سرم خاک پای حسین و حسن
پدر در دوگوشم سرود این سخن
که ای نازنین طفل دلبند من
حسینی بمان و حسینی بمیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر
خیلی خیلی زیبا بود ممنونم حسینی بمان وحسینی بمیر نصیحتهای پدرانه همیشه کامل اند
 

ryhan

عضو جدید
چهره ماهت شبیه جمال ابوالفضل

گفته که میام اگر که اسم عموم رو بیارین


ابو فاضل ابو الفضل

ابو فاضل ابو الفضل

ابو فاضل ابو الفضل


یا مهدی یا مهدی یا مهدی


حسین جان اینجا شده برایم زیارت گاه .زیارت گاه نام زیبایت (حسین(ع))که سلام خدا بر تو و بر آخرین فرزند تو مهدی(عج)

دعایم کن که فرزندت را تنها نذارم همانند آنان که تو را تنها گذاشتن
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلایل قیام حسین

1 ـ اطاعت فرمان خدا و اداى تكليف
محرك انسان به كار و قيام و نهضت، گاه امور مادى و منافع دنيائى و

اغراض شخصى، و به عبارت ديگر خودبينى و كام گيريهاى نفسانى است

و گاه حبّ به خير و فضيلت و انجام تكليف و وظيفه است.


حسين عليه السّلام ـ در اين قيام، نه حكومت و مقام ظاهرى و دنيوى

مى خواست و نه بسط نفوذ و مال وثروت، براى اطاعت خدا از بيعت

يزيد خوددارى كرد و براى اطاعت امر خدا از حرمين شريفين هجرت نمود

و براى اطاعت خدا جهاد كرد و براى برانگيخته شدن آن حضرت به اين

قيام باعثى جز امر خدا و اداى تكليف نبود.

بنابراين بهترين تعبيرات و واقعى ترين تفاسير براى علت قيام و نهضت

حسين عليه السّلام ـ همين است كه بگوئيم علّت قيام، امر خدا بود و اين يك

حقيقتى است كه تاريخ و دين و سوابق زندگى حسين عليه السّلام ـ آن را

تأييد و تصديق مى كند و غير از اين هم نيست.
تاريخ، شاهدى آشكارتر براى خلوص نيت و خودگذشتگى و تسليم محض

در برابر فرمان خدا از فداكارى حسين عليه السّلام ـ نشان نمى دهد.


كدام شاهد براى اخلاص و پاكى نيت، و صفاى باطن و توحيد خالص، بهتر

از اينست كه شخص در راه خدا تصميم به مرگ بگيرد و دل به مرگ

سپارد و شهادت را با آغوش باز استقبال و آماده مصيبات جانكاهى چون

داغ جوانان عزيز و برادران و اصحاب و اطفال و اسيرى بانوان و آه

جانسوز لب تشنگان گردد.
 
آخرین ویرایش:

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلایل قیام حسین

2 ـ امر به معروف و نهى از منكر
الْمُنْكَرِ وَاُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)29
در كتب معتبر تاريخ روايت شده كه حسين عليه السّلام ـ براى برادرش

محمد بن على معروف به محمد حنفيه اين وصيت را نگاشت:

«بسم الله الرحمن الرحيم. اينست آنچه كه وصيت كرد حسين بن على بن

ابيطالب به برادرش محمد بن على معروف به ابن الحنفيه»

«همانا حسين گواهى مى دهد به يگانگى خدا و اينكه شريكى براى او نيست و اينكه محمّد، بنده و فرستاده او است، شريعت و دينى را كه آورد به حق از جانب حق آورد، و اينكه بهشت و آتش، حق است، و قيامت خواهد آمد و شكى در آن نيست، و اينكه خدا تمام مردگان را برخواهد انگيخت».

«همانا من از براى تجاوز و طغيان و خوددارى از قبول حق و براى فساد و ستم بيرون نشدم، بلكه براى اصلاح امور امت جدم محمّد صلّى الله عليه و آله ـ مى خواهم امر به معروف و نهى از منكر كنم و بر سيره و روش جدم پيغمبر و پدرم على بن ابيطالب عليه السّلام ـ بروم، پس هركس بپذيرد مرا به پذيرفتن حق، پس خداوند اولى به حق است، و هر كس رد كند بر من، صبر كنم تا خدا ميان من و قوم من به حق حكم كند و خدا بهترين حكم كنندگان است اى برادر! اين وصيت من است بسوى تو
«وَما تَوْفيقي اِلاّ بِاللهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ، وَ اِلَيْهِ اُنيبُ وَالسَّلامُ عَلَيْكَ، وَ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى، وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظيم»30.
اين وصيت مانند كلمه توحيد مشتمل بر نفى و اثبات است.

اما در جنبه نفى.

اگر چه احدى از مسلمانان در حق حسين عليه السّلام ـ احتمال نمى داد كه

قصد و نيتش از اين قيام فساد، و تجاوز، و ستم يا خوددارى از قبول حق

باشد زيرا در طرف بيعت با يزيد حقى تصور نمى شد كه كسى خوددارى

از آن را سرپيچى از قبول حق بشمارد.
حسين عليه السّلام ـ كسى نبود كه مردم او را نشناسند، و بسلامت نفس و

پاكى ضمير و طهارت وجدان او آگاه نباشند.

خدا او را بصريح آيه تطهير از هر رجس و آلايشى پاك گردانيده و بر طبق حديث صحيح مشهور ثقلين مصونيت، و عصمت او از خطا اعلان شده بود.
ولى براى اينكه كارگردانان حكومت; و دستگاه تبليغاتى، و قلمها و زبانهاى مزدور دولت اموى چنين تهمتى را در محافل خودشان، بآن حضرت نزنند، و ساده لوحان بى اطلاع را در شبهه نيندازند اين جمله را نوشت:
«اِنِّي لَمْ اَخْرُجْ اَشَراً وَلا بَطَراً، وَلا مُفْسِداً; وَلا ظالِماً»

من از روى خودخواهى و يا خوشگذرانى و ظلم از مدينه خارج نشدم.
اما در جنبه اثبات اين جمله را فرمود:
ابْنِ اَبي طالِب...».

در اين جمله حسين عليه السّلام ـ علت قيام و برنامه كار خود را در چهار ماده اعلام كرد:
1 ـ اصلاح امور امت.
2 ـ امر به معروف.
3 ـ نهى از منكر.
4 ـ پيروى از روش جدش پيغمبر صلّى الله عليه و آله وسلّم ـ و پدرش على عليه السّلام ـ.
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
سرش به نیزه به گل های چیده می ماند
به فجر از افق خون دمیده می ماند
یگانه بانوی پرچم به دوش عاشورا
به نخل سبز ز ماتم تکیده می ماند
میان خیمه ی آتش گرفته، طفل دلم
به آهویی که ز مردم رمیده می ماند
شب است گوش یتیمان ز ضربت سیلی
به لاله های ز حنجر دریده می ماند
رقیه طفل سه ساله که حوری حرم است
به آن که رنج نود ساله دیده می ماند
امام صادق حق پشت ناقه ی عریان
به زیر یوغ چو ماه خمیده می ماند
شوم فدای شهیدی که در کنار فرات
به آفتاب به خون آرمیده می ماند
هلال یک شبه ی من، ز چیست خونینی؟
نگاه تو به دل داغ دیده می ماند
حکایت من و اشک چشم خونینم
به اختران ز گردون چکیده می ماند

فقط 41 شب ماند....
 
آخرین ویرایش:

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
شب عاشورا

امشب براستى شب ما روز ماتم است جانها برنج اندر و دلها پر از غم است

اين شام محنت است و يا روز رستخيز يا خود شب وداع امام معظم است

تنها نه از زمين بفلك مى رود فغان كاندر سپهر نيز بپاشور و ماتم است

حال عزيز فاطمه امشب بكربلا چون تار موى زينب غمديده درهم است

امشب گر آسمان بتپد بر زمين رواست فردا بخون تپان تن سلطان اكرم است

امشب بدشت ماريه زاطفال تشنه كام بانگ فغان و ولوله تا چرخ اعظم است

ذرّات عالمند در افغان و ناله چون يكذره زآفتاب وجودش دو عالم است

اى ديده خون ببار كه فردا بزخم شاه از سمّ اسب سركش كفار مرهم است

افروخت تشنگى بدلش آتش آنچنان كاندر بهشت چشم نبى باز چون يم است

شرط است تار هستى از اين غم گسيختن آن را كه تار عشق حسينيش محكم
است
(صافى) بس است خاك بسر كن كه درغمش اول كسى كه خاك بسر كرد آدم است
1

1 ـ اشعار از ديوان مراثى مرحوم آيت الله آقاى آخوند ملامحمد جواد صافى والد است.
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
راستش دارم فکر میکنم چقدر تونستم به هدفم تو این تایپک برسم ؟هدفی که داشتم فقط وفقط شناخت دلیل امام از قیام درس گونه وسبز وقرمز محرم بود واینکه سعی کنم از همه ی این بچه ها بخوام که ان جور که شایسته ی حسین (ع) و 72 عاشق حسینی است عزاداری کنن وابرو داری کنیم و از منکر فاصله بگیریم نه اینکه تو مراسم عزای حسینی منکر رو انجام بدیم و قلب نازنین امام عصر رو به دردبیاریم


اربعین الایام الی شهر محرم...
 

ryhan

عضو جدید
سلام محسن ویکتور امید وارم به همین زودی ها سفر عشق کربلا نصیبت بشه

نمی دونم چه طور ازت تشکر کنم و واقعا خدا رو شکر که باعث شدی نزدیک به 40 ،50 روز زودتر به استقبال این ماه بزرگ و عزیز برم

یا حسین
 

sh.mojtaba

عضو جدید
سلام آقا محسن
من هم از شما تشکر میکنم و خیلی خوشحالم از اینکه افرادی مثل شما هستند که لحظه شماری تا رسیدن به این ماه رو یاد من بیارند. من که توی این چند ماهه به شدت امام حسین(ع) رو فراموش کرده بودم. ممنون
بهشت کربلا نصیبت
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام محسن ویکتور امید وارم به همین زودی ها سفر عشق کربلا نصیبت بشه

نمی دونم چه طور ازت تشکر کنم و واقعا خدا رو شکر که باعث شدی نزدیک به 40 ،50 روز زودتر به استقبال این ماه بزرگ و عزیز برم

یا حسین

منم ازت ممنونم که اینطور عاشقانه و صادقانه تو بحث سالار شهیدان ووارستگان وعاشقان

شرکت میکنی و ارزوی قشنگی هم برام کردی که منم همین دعا رو واست میکنم
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام آقا محسن
من هم از شما تشکر میکنم و خیلی خوشحالم از اینکه افرادی مثل شما هستند که لحظه شماری تا رسیدن به این ماه رو یاد من بیارند. من که توی این چند ماهه به شدت امام حسین(ع) رو فراموش کرده بودم. ممنون
بهشت کربلا نصیبت

و منم ممنونم البته انسان هایی مثل شما هم هستند که تو این تایپک شرکت میکنن تا ارادت خودشون را

به امام معصوم نشون بدن. خیلی از بچه های باشگاه حتی نخواستن یه سر به

این تایپک عشق بزنن
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
متن نامه ی حسین (ع) به کوفیان


«بسم الله الرحمن الرحيم

از حسين بن على، به جماعت مؤمنان و مسلمانان;

اما بعد،
سعيد و هانى، با نامه‏هايتان نزد من آمدند. آنان آخرين كسانى بودند از فرستادگانتان كه نزد من آمدند. من تمام مقصود و هدفى را كه ذكر كرده بوديد فهميدم. بيشتر سخن شما اين بود كه: ما را امام و پيشوايى نيست، پس بشتاب! شايد خدا ما را به واسطه تو بر هدايت، هماهنگ و مجتمع كند. اينك، من برادرم،عموزاده‏ام و شخص مورد اعتمادم از خانواده‏خويش «مسلم‏بن عقيل‏» را به سوى شما فرستادم و او را مامور كردم كه از حال شما و از كار و نظرتان به من گزارش بفرستد. اگر به من چنين گزارش دهد كه راى بزرگان و صاحبان فضل و خرد شما،همانند چيزى است كه قاصدان شما گفتند و در نامه‏هاى شما نوشته شده است‏به خواست‏خدا بزودى به سويتان خواهم آمد.

به جانم سوگند پيشوا و امام، تنها و تنها كسى است كه به كتاب خدا حكم و عمل كند و به قسط رفتار نمايد و به حق، گردن بنهد و خود را وقف و پايبند فرمان خدا سازد، والسلام.»
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
در این نوشتار اشاره ای به مختصات جبهه جنگى حضرت ابا عبد الله الحسين‏«ع‏» و مختصات جبهه جنگى يزيد بن معاويه شده است باشد که این محرم را با بصیرت بالاتری درک کنیم

مختصات جبهه جنگى حضرت ابا عبد الله الحسين‏«ع‏»:

1-نام عمليات:هيهات منا الذله
‏2-سال عمليات:61 هجرى قمرى
‏3-ماه عمليات:محرم الحرام
‏4-روز عمليات:جمعه دهم محرم
‏5-نوع عمليات(جنگ):جهاد ابتدايى
‏6-استراتژى حركت و حمله:افشاى چهره نفاق-تشكيل حكومت
‏7-موضع جنگى:دفاعى
‏8-طول جبهه دفاعى(قطر نعل):180 متر
9-طول محور عمليات:360 متر
10-فاصله خيمه‏ها:2 متر
11-تعداد خيمه‏ها:60 عدد
12-تركيب كيفيت نيرو:بنى هاشم،ياران،زنان،كودكان
‏13-وضعيت روحى و روانى: عاشقانى حفاظت‏پيشه
‏14-تعداد سواره نظام:32 نفر
15-تعداد پياده نظام:40 نفر
16-تعداد كل نيروهاى رزمى:72 نفر
17-فرمانده كل قوا:سيد الشهدا حسين بن على‏«ع‏»
18-پرچمدار لشكر:ابو الفضل العباس‏«ع‏»
19-فرمانده سمت راست:زهير بن قين
‏20-فرمانده سمت چپ:حبيب بن مظاهر
21-وضعيت تداركات:محاصره كامل
‏22-وضعيت تجهيزات:كمبود شديد
23-وضعيت آب و آذوقه: محاصره(تشنگى-گرسنگى)
24-موقعيت جغرافيايى:قتلگاه
‏25-زمان و ساعت‏شروع حمله:دو ساعت گذشته از روز(8 صبح)
26-رمز عمليات:لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم
‏27-نوع آرايش جنگى: ساعتى-مثلثى-نعلى
‏28-تعداد بر هم زدن آرايش دشمن:در سه مرحله كه مرحله چهارم به جنگ تن به تن انجاميد
29-طول مدت عمليات:8 ساعت
‏30-پايان عمليات:غروب آفتاب همان روز

مختصات جبهه جنگى يزيد بن معاويه :
1-نام جنگ و عمليات:بيعت ظالمانه
‏2-استراتژى عمليات:محو كامل اسلام ناب محمدى‏«ص‏»
3-تركيب كيفيت نيرو:مردان مجهز و آماده
‏4-موقعيت جغرافيايى: استراتژيك‏ترين منطقه
‏5-وضعيت روحى و روانى:در خواب كامل سياسى
‏6-تعداد سواره نظام:به علت كثرت آنان،نامعلوم
‏7-تعداد پياده نظام:به علت كثرت آنان،نامعلوم
‏8-كل نيروى رزمى:000/30 نفر
9-فرمانده كل لشكر:عمر سعد
10-پرچمدار لشكر:دريد،غلام عمر سعد
11-فرمانده سواره نظام:عروة بن قيس احمصى
‏12-فرمانده پياده نظام:شبث بن ربعى
‏13-فرمانده ستون سمت راست:عمرو بن حجاج
‏14-فرمانده ستون سمت چپ:شمر بن ذى الجوشن
‏15-وضعيت تداركات:سريع،بموقع،فوق العاده
‏16-وضعيت تجهيزات:به ميزان چند ماه
‏17-وضعيت آب:مسلط بر رود فرات
‏18-وضعيت آذوقه:به ميزان چند ماه
‏19-نوع جنگ:تهاجمى
‏20-موازنه قوا:برترى كمى(400 نفر مقابل 1 نفر)
21-خط مشى سياسى فرهنگى:نفاق
‏22-رمز اول عمليات:لشكر خدا بپا خيزيد
23-رمز دوم عمليات:پرتاب تير توسط عمر سعد
24-تعداد آرايش:سه عدد
25-آرايش اول:مدور،پله چپ و راست(پياده سنگين)
26-آرايش دوم:ستون سمت چپ،سواره سنگين
‏27-آرايش سوم:ستون سمت راست،سواره سنگين
‏28-تن به تن:خطى،بسيجى،عمومى،سواره
29-رعايت قوانين جنگى:نقض كامل

(منبع:مهدی بلاگ)
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
اين چه حزنى است نهفته در نام تو كه بى اختيار، دلها را مى شكند و اشك را در پشت پلكها بى قرار مى كند؟اين چه غم شگرفى است كه تداعى خاطره مقدس تو بر قلبها مى نشاند و جگرها را خواه و ناخواه به آتش مى كشاند؟

آدم (ع) كه براى پذيرش توبه خويش خدا را به اسماء حسناى او سوگند مى داد وقتى به نام تو رسيد - يا قديم الاحسان به حق الحسين - بى اختيار دلش شكست و براى اول بار حضور اشك را در چشمها تجربه كرد، از جبرئيل پرسيد كه چه سرّى است در اين نام كه فرق دل را مى شكافد و آسمان چشم را بارانى مى كند؟

آنگاه كه جبرئيل (ع) مصيبت عاشوراى تو را بيان كرد آدم سير گريست و تازه پى به راز «انى اعلم ما لا تعلمون» خداوند برد. بارى اين گريه دست ما نيست. اختيار اشك در اين مصيبت با ما نيست. ما براى ثواب گريه نمى كنيم، چه كس مى تواند براى ثواب گريه كند؟گريه كردن بال بسته مى خواهد، گريه كردن دل شكسته مى طلبد، ما دق مى كنيم اگر براى تو گريه نكنيم.دل ما از سنگ هم كه باشد در مصيبت تو، نه مى شكند كه خون مى شود، كدام سنگ را روز عاشورا از زمين برداشتند و دلش را خونين نديدند؟ دل ما چگونه خون نباشد از اين مصيبت جانسوز؟

چگونه مى شود كه تو بر فراز قله حقيقت بايستى و فرياد بزنى: «هل من ناصر ينصرنى» و ما در حسرت اين چهارده قرن عقب ماندن از كلام تو، در حسرت چهارده قرن ديرتر رسيدن به عاشوراى تو، در حسرت چهارده قرن ديرتر شنيدن فرياد استمداد تو، در خويش مچاله نشويم؟ آنها كه يك روز ديرتر به عاشوراى تو رسيدند مگر نه تا آخر عمر در آتش حسرت گداخته شدند؟ اين «يا ليتنا كنا معك» به خدا تعارف نيست، ما چهارده قرن در عدم، از غم اين عقب ماندگى خويش خون دل خورده ايم. تو در پاسخ زينب كه در آخرين لحظات وداع عرضه داشت: «اعزمت للموت» گفته باشى: «چگونه عزم مرگ نكند آن كس كه ميان خيل كفار بى ياور و معين مانده است؟» و ما آتش نگيريم از اين كلام؟

تو به قمر بنى هاشم گفته باشى: «الان انكسر ظهرى و قلت حيلتى» و پشت آسمان نشكند و قلب اضطرار از هم ندرد؟

چگونه ممكن است تو به سكينه گفته باشى: «لا تحرقى قلبى» و قلب ما از آتش نهفته در تك تك حروف اين كلام خاكستر نشود؟ سجاد تو، اين معناى آيه فاستقم، اين آميزه جهانسوز زنجير و استخوان و صبر، بر در دروازه شام گفته باشد: «يا ليت امى لم تلدنى» و ما از شرم زنده بودن خويش نميريم؟ زينب تو، اين آبروى صبر، دستهاى استيصال بر سر نهاده باشد و در بلنداى اضطرار ضجه زده باشد كه «اما فيكم مسلم»، و ما بعد از اين سؤال جگر سوز زيستن را بتوانيم؟ تو پاره جگر خويش را بر دست گرفته باشى و خون آن عزيز خداوند را به آسمان پاشيده باشى و گفته باشى: «آنچه اين مصيبت را بر من آسان مى كند در نظر معشوق بودنِ آن است» و ما تحمل اين مصيبت كه بالهاى ملائك را از اشكهايشان تر كرد چگونه بتوانيم؟
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما در ره عشق نقض پيمان نکنيم
گر جان طلبد دريغ از جان نکنيم
دنيا اگر از يزيد لبريز شود
ما پشت به سالار شهيدان نکنيم

(التماس دعا)


فقط 37شب ماند...
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز



عاشق منم ای دوست مرا دریاب.........
 

Similar threads

بالا