دست‌نوشته‌ها

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﻫﯽ ﻣﯿﮕﻦ " ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﺎﺹ" ﻣﺨﺎﻃﺐ
ﺧﺎﺹ " ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﺑﺪﻭﻧﯽ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﮐﯿﻪ؟
" ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﺎﺹ "ﻫﻤﻮﻧﯿﻪ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺗﻮ
ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﮔﻨﺪ ﺯﺩﻩ ﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺗﻮ
ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺷﯽ...
والاااااااااا
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
و چه زیبا گفت هایده:

تو که نیستی از خودم بیخبرم
کی بیاد و کی بشه همسفرم
دل من از تو جدا نیست
این هوا بی تو هوا نیست
چی بگم از کی بگم وای
دیگه غم یکی دوتا نیست
تو که نیستی از خودم بیخبرم
کی بیاد و کی بشه همسفرم

دستم از دست تو دور
این شروع ماجراست
روز و شب هفته و ماه
قصه های غصه هاست بودن اینجا که منم
مرگ بی چون و چراست
همه چی از بد و خوب قصه رنگ و ریاست
تو که نیستی از خودم بیخبرم کی بیاد و کی بشه همسفرم

عشق و مستی پیش تو
پشت دیوار سیاس غم غربت نداره
اونجا که خونه ماست میام اونجا که برام
خونه خاطره هاس تو فقط به من بگو
پل نشکسته کجاس تو که نیستی از خودم بیخبرم
کی بیاد و کی بشه همسفرم دل من از تو جدا نیست
این هوا بی تو هوا نیست چی بگم از کی بگم وای
دیگه غم یکی دوتا نیست تو که نیستی از خودم بیخبرم
کی بیاد و کی بشه همسفرم تو که نیستی از خودم بیخبرم
کی بیاد و کی بشه همسفرمهمسفرم همسفرم
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
زمستان که برود!

من هم بهانه ی رفتن میگیرم !

و باز به دوش میکشم طعم خاطرات رفته را!

طعم نبودن ها

نرسیدن ها!

رفتن ها !

و طعم گس زندگی را !


کاش این بار
بهار خاطره ای بهتر داشته باشد !!!



پ.ن:
دلتنگم.........



 
آخرین ویرایش:

gni_nari

عضو جدید
زمستان رفته و اینک بهار،مادر طبیعت، آنرا در آغوش سبزش کشیده است ...
.
.
.
.
می خواستم از گرمای بهار بنویسم تا سبزیش را بر صفحات دلتان بیاورم ...
نمیدانم چرا دیگر حتی دستم و دلم نمیرود که نوشته ای گرم و امیدبخش بنویسم ...
نمیدانم چرا زمستان زندگی من اینگونه بی پایان شده و روز بروز سردتر می شود، دریغ از شکوفه ی امیدی که ...
و باز نمی دانم شروع این پایان را کی آغاز کردم و پایانش را چگونه خواهم دید ...
وشاید باید اینگونه پایان یابد با چند نقطه ی متوالی و همانند خودش بی سرانجام ...

راستی این درد که در دل دارم خزان دل من است یا زمستان آن؟ شاید هنوز زمستان نشده تا انتظار بهار داشته باشم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
به یاد بیاور لحظه ای را
که همه به یادت هستند
اما تو به یاد کسی نیستی
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
طولانیه اما :

گفتنی ها کم نیست
رستنی ها کم نیست
من و تو کم بودیم
خشک و پژمرده و تا روی زمین خم بودیم
گفتنی ها کم نیست
من و تو کم گفتیم
مثل هذیان دم مرگ از آغاز چنین درهم و برهم گفتیم

دیدنی ها کم نیست
من و تو کم دیدیم
بی سبب از پاییز جای میلاد اقاقی ها را پرسیدیم

چیدنی ها کم نیست
من و تو کم چیدیم
وقت گل دادن عشق روی دار قالی
بی سبب حتی پرتاب گل سرخی را ترسیدیم

خواندنی ها کم نیست
من و تو کم خواندیم
من و تو ساده ترین شکل سرودن را در معبر باد
با دهانی بسته واماندیم

من و تو کم بودیم
من و تو اما در میدانها اینک اندازه ی ما میخوانیم
ما به اندازه ی ما میبینیم
ما به اندازه ی ما میچینیم
ما به اندازه ی ما میگوییم
ما به اندازه ی ما میروییم

من و تو
کم نه که باید شب بیرحم وگل مریم و بیداری شبنم باشیم

من و تو
خم نه و درهم نه و کم هم نه که میباید با هم باشیم

من و تو
حق داریم در شب این جنبش نبض آدم باشیم

من و تو
حق داریم که به اندازه ی ما هم که شده باهم باشیم

گفتنی ها کم نیست...
"شهریار قنبری "

خواننده فرهاد
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
هذیان میگویم
هر شب
نامش را صدا میزنم
هر شب
اما میدانم دیگر من تمام شده ام
هر لحظه هذیان میگویم
او میگفت دوستم دارد
پس دوستم دارد
هذیان میگویم
نامش را گاهی انقدر بلند صدا میزنم
تا شاید بشنود
و برگردد
هذیان میگویم
در لحظاتی که
غم شده
در بند بند وجودم
مهمان
دیگر چه سود
که حافظ
بعد از دعای عید
این را برایم اور
گفتم غم تو دارم
گفتا غمت سراید
گفتم که دل رحیمت کی عزم صلح دارد
گفتا مگوی با کس تا وقت ان دراید
هر بار این شعر را میخوانم
و میخندم و اشک میریزم
کسی چه میفهمد
چه دردی دارد
که هر بار نامش را با صدای بلند و اهسته و بی صدا هم که صدا میزنم
حتی نگاه نمیکند
حتی اشک هم بریزم برایش فرقی ندارد
هذیان میگویم
او دوستم دارد
هر بار این هذیان را میگویم
تا صورت تب کرده ام
تا اشکهای داغم
کمی خنک شود
و بتوانم نقاب
خنده و شادی بر صورت بزنم تا کسی نفهمد چه دردی دارم
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رابطه ای که دچار غرور شد محکوم به فناست محکوم به عذابه...........................
 
آخرین ویرایش:

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در تنگنای زمان
نگاهی به گذشته ام هم بکنم
هر بار نبودنش را به رخم میکشد
پس به هیچ زمانی نگاه نخواهم کرد
تا بتوانم نبودنش را تحمل کنم
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عشق یک موتور سوار نه بوجود میاد و نه از بین میره

بلکه از موتوری به موتور دیگه منتقل میشه



 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برایِ رسیدنْ به آرزو هایتْ دعآ می کُنم؛
می توانم امیدوار باشَم که...
كه روزی آرزویَت می شوَم؟!
بستگی به خودت داره

خدایا کاش می شد جواب بزرگترین سوال زندگیم را رک و راست صاف و ساده بهم می دادی کاشششششششششششششششش
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ابرها ببارید
شاید در روزگار دیگری
در سرزمین دیگری
عشق را یافتم
 

venoos*m

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من زنده ام

تنها جایم پیش خداست ...زنده ام .........

زندگی میکنم ......من .....یک ستاره ام ........

عشق را یافتم ......

عشق را از رنگین کمان وجود خالقم یافتم.....

از نگاهی که میدانم مرا همیشه و هر لحظه از روی دلتنگی اش میکاود ......

زنده ام .....زندگی میکنم ......

اوست که مرا با عشق افرید .......و عشق را در وجود من نهفته است ........
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لازم نیست اگه بخوای در مورد من قضاوت کنی بیای و کفش های منو بپوشی نه

بیا همین الانمو ببین کسی که یک زمانی هر روز گوشیشو میزد به شارژ الان هر هفته می زنه کسی که قبض تلفنش زیر 90 تومن نبود الان هر چند روز یکبار خط اعتباریشو 2 تومن شارژ می کنه ( ثابتش خاموشه و فقط آبنومان میاد)

بیا الانمو ببینو قضاوت کن
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زندگی هر کسی یجوری هست
اما همیشه در حال قضاوت شدن هست
یکی اگه سکوت کنه قضاوت میشه
اگه بخواد حرف بزنه باز هم قضاوت
الان من حسابی دیدنی شده
نه میتونم با کسی باشم
نه جراتش دارم
دوست داشتن کسی باور کنم
اما یه چیز خوب میدونم
ترجیح میدم با کسی باشم
که همون حد که شاد کردن اونی که یه زمانی دوستش داشتم البته هننوز هم کمی دوستش دارم در حالی که میدونم حماقت هست ولی به زمان نیاز دارم تا فراموشش کنم
بخواد شادم کنه
و همه جور تلاش کنه تا دوست داشتنش باور کنم
میخوام کنار همچین کسی باشم
کسی که همون قدر دوستم داره که یه زمانی من کسی دوست داشتم میدونم برای من سخت هست اما ترجیح میدم قلبم به روی همچین کسی باز کنم تا کنار کسی باشم که دوستش دارم اما هرگز معنای دوست داشتن نفهمید
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی هر کسی یجوری هست
اما همیشه در حال قضاوت شدن هست
یکی اگه سکوت کنه قضاوت میشه
اگه بخواد حرف بزنه باز هم قضاوت
الان من حسابی دیدنی شده
نه میتونم با کسی باشم
نه جراتش دارم
دوست داشتن کسی باور کنم
اما یه چیز خوب میدونم
ترجیح میدم با کسی باشم
که همون حد که شاد کردن اونی که یه زمانی دوستش داشتم البته هننوز هم کمی دوستش دارم در حالی که میدونم حماقت هست ولی به زمان نیاز دارم تا فراموشش کنم
بخواد شادم کنه
و همه جور تلاش کنه تا دوست داشتنش باور کنم
میخوام کنار همچین کسی باشم
کسی که همون قدر دوستم داره که یه زمانی من کسی دوست داشتم میدونم برای من سخت هست اما ترجیح میدم قلبم به روی همچین کسی باز کنم تا کنار کسی باشم که دوستش دارم اما هرگز معنای دوست داشتن نفهمید
من گیج شدم میشه الان چی می خوای؟؟

اونی که یک زمانی دوسش داشتی برگرده و دوباره همو دوست داشته باشید یا یک نفر جدید بیاد؟؟؟
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
من گیج شدم میشه الان چی می خوای؟؟

اونی که یک زمانی دوسش داشتی برگرده و دوباره همو دوست داشته باشید یا یک نفر جدید بیاد؟؟؟

اونی که دوستش داشتم جلو چشمم بهم خیانت کرد و احساسم نادیده گرفت و دلم شکوند
پس حتما یه ادم جدید منظورم هست
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اونی که دوستش داشتم جلو چشمم بهم خیانت کرد و احساسم نادیده گرفت و دلم شکوند
پس حتما یه ادم جدید منظورم هست

پس ببین هنوز دوسش داری:
که همون حد که شاد کردن اونی که یه زمانی دوستش داشتم البته هننوز هم کمی دوستش دارم در حالی که میدونم حماقت هست ولی به زمان نیاز دارم تا فراموشش کنم

تموووووووووووووووووووووووووووووم شد رفت بیخیالش اونی که بقول خودت بهت خیاانت کرده بیخیالش شو و یک زندگی جدید رو شروع کن

درکت می کنم خیلی سخته اما باید زندگی کرد
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
بله سعی خودم میکنم تا یه زندگی جدید شروع کنم واقعا سخت هست اما به امید خدا درست میشه
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بله سعی خودم میکنم تا یه زندگی جدید شروع کنم واقعا سخت هست اما به امید خدا درست میشه
توکل بخدا


گاهی نمی شود که نمی شود بهتر اصلا نمی خوام که بشه
اعصابم ندارمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
 
آخرین ویرایش:
بالا