داشت عباس قلی خان پسری

parandi2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
داشت عباس قلی خان پسری / پسر ِ بی ادب و بی هنری
اسم ِ او بود علی مردان خان / کُلفت ِ خانه زِ دَستش به اَمان

پشت ِ کالسکه یِ مردم می جَست / دل ِ کالسکه نشین را می خَست
هر سَحرگه دم ِ در بر لب ِ جو / بود چون کرم ِ به گِل رفته فرو
بسکه بود آن پسره خیره و بد / همه از او بَدشان می آمد
هر چه می گفت لَله لَج می کرد / دَهَنَش را به لله کَج می کرد
هر کجا لانه ی ِ گنجشکی بود / بچه گنجشک درآوردی زود
هر چه می دادند می گفت کَمَست / مادرش مات که این چه شکمست
نه پدر راضی از او نه مادر / نه معلم نه لله نه نوکر
ای پسر جان ِ من این قصه بخوان / تو مشو مثل ِ علی مردان خان
 

Similar threads

بالا